مشایی «قُله» است بایدبه اورسید./مشایی «بابیت جدید»است
درادامه خواهیدخواند«باب»علیمحمدباب کیست؟..قره العین کیست؟
بنده از زبان آقای احمدی نژاد شنیده ام که ایرانیان هیچ گاه بت نپرستیده اند و همیشه موحد بوده اند و دیگر اینکه ایرانیت از اسلامیت برتر و ریشه دارتر است. یکی از القائاتی که جریان انحرافی بعد از بیداری اسلامی داشت و احمدی نژاد آن را به نقل از مشایی بیان کرد این بود که گفت ما تمدن اسلامی و امت اسلامی نداریم.
* افکار جریان انحرافی عناصری دارد که هنگامی که کنار یکدیگر گذاشته میشود، در حقیقت انقلاب اسلامی را تضعیف میکند و متأسفانه آقای احمدی نژاد بدون توجه به لوازم اینها، آنها را تکرار نموده و نقل میکند.
ریامهم است،نه حجاب
* مشایی عملاً به موضوع حجاب بی اعتنایی میکند و القای بی اعتنایی دارد
و عنوان میکند که این مسایل مهم نیست و مسأله «ربا» در جامعه از اهمیت بیشتری نسبت به این موضوع برخوردار است.
مشایی:وقتی مستقیماً باامام زمان ارتباط داریم نیازی به ولایت فقیه نداریم
* آن چیزی که در حرکتهای جریان انحرافی مشاهده میشود، هدفش این است که روحانیت و ولایت فقیه کنار گذاشته شود. آنها در ظاهر بیان میکنند که ما ولایت فقیه را قبول داریم، منتهی ولایت فقیهی را قبول دارند که برای زمان غیبت است و مدعی هستند الان چون ما در قرب ظهور(ظهور صغری) هستیم، به ولایت فقیه نیازی نداریم.
* «مشایی »نقل می کند که من در حالت معنوی که قرار گرفتم یقین کردم که امام زمان میخواهد که احمدی نژاد اسم افراد را در مناظره ها بیاورد.
این در حقیقت همان مفهوم و اصطلاح «بابیت» است که در برابر ولایت فقیه مطرح می شود./۱۷ شهریور ۱۳۹۰خبرآنلاین
*و ۱۰ سال رفتید.
۱۱ سال و نیم شد، چون یک سال و نیم من واحدهایم را در دانشگاه «مککیل»کانادا تمام کردم و هنوز پایاننامهام را ننوشته بودم که برای مرکز اسلامی از من دعوت شد که ما به عنوان توریست رفتیم، بدون این که اثاثیه را ببریم، چون منع میکردند. وقتی آنجا رفتیم، دعوت کار به ما دادند و وکیل گرفتند و ویزای کار از آنجا گرفتیم بعد اثاثیه خودمان را از کانادا دوستان ارسال کردند.
آنجا ۱۰ سال بودم. ۷۳ من اعزام به امریکا شدم و به عنوان نماینده حضرت آقا بودم، چون آقای «تسخیری «نامه معرفی ما را داد که آن زمان مسئول بینالملل آنجا بود، نه اینکه حکم بدهند چون نمیشد حکم بدهند. فقط نوشته بودند ما ایشان را به شما معرفی میکنیم.
*که آنجا یک مدرسه ساختید.
بله.
*از کودکستان تا دبیرستان؟
بله، یک مدلی که ما داشتیم این بود که وضع مدارس پابلیک (عمومی) خیلی بد بود و مردم آنجا میخواستند مدرسهای را تاسیس کنند و توفیق شد، مدرسهای از کودکستان شروع کردیم. کودکستان و سال اول و دوم و سوم بود و سال به سال اینها گسترش مییافتند تا دبیرستان. برخی در رنکینگی که برای مدارس میدادند جزو مدارس اول و دوم ایالت تگزاس ارزیابی میشد. یک سالی هم در یک مسابقه شهرسازی که ... میگفتند، مدرسه ما اول شد.
*در سال ۸۴ به ایران آمدید و انتخابات شد و آمدن آقای احمدینژاد به ریاست جمهوری بود. مشاورت ریاست جمهوری را قبول نمیکردید، یا ...
من مشورت کردم؛ یعنی مطلبی حضرت استاد به من فرمودند که شما این کار را قبول کنید و من در ابتدا قبول نکردم. ایشان تقریباً هیچ وقت امر و نهی به کسی نمیکنند و به ما هم نمیکردند. الان هم ما را اینطور بار آوردهاند که اگر مشورت کنیم که چکار کنیم نمیگویند شما حتماً این کار را کنید یا نکنید. مسئله را تحلیل میکنند و میگویند این طرف این طور است و ان طرف این طور است و خودتان فکر کنید چه وظیفهای دارید. آن روز ایشان گفتند اگر شما نکنید چه کسی میخواهد انجام دهد؟ ما هم قبول کردیم حتی پیشنویس حکم را ایشان نوشتند و آقای احمدینژاد امضا کردند. من هنوز آن حکم را دارم. چند کار انجام شد. یکی اینکه به زحمت توانستم رئیسجمهور را قانع کنم که در جلسات هیات دولت شرکت کنم.
*یعنی از ابتدا قانع نمیشدید؟
از ابتدا نمیخواستند که من باشم. میرفتم و میگفتند شما نباید بیایید. میگفتم به ایشان بگویید فلانی است و میرفتم. دوباره جلسه بعد اینطور بود و ایشان دستور داد که فلانی را راه بدهید.
*علت چی بود؟
عرض میکنم که کلاً ایشان به این مشاورت بها نمیداد. من فکر میکردم ابتدا که با پیشنویسی که نوشته شد، دست ما را باز میگذارند و اهمیت میدهند ولی اینطور نبود. بودجهای اصلاً برای ما در نظر نمیگرفتند. یک زمانی من تقاضای بودجه کرده بودم مبلغی را با توجه به کل حوزههای علمیه سراسر کشور گفته بودم، خیلی تعجب کردند که این چه چیزی است که شما تقاضا میکنید. ما سرکشی حوزههای علمیه میرفتیم با ما شوخی کردند که شما بیریا هستید ریال هم دارید یا خیر. گفتیم بودجهای نیست و فقط ...
*ارتباط آقای احمدینژاد با مراجع را پیشنهاد میدادید؟
ما وظیفه داشتیم این کار را انجام دهیم.
*برخورد ایشان چطور بود؟
تلاش میکردیم. بعضاً ان زمان مخالفتهایی که وجود داشت، یک مخالفتهای طراحی شده بود که با ایشان میشد، تا ذهنیت برای مراجع ایجاد کنند حتی یک زمانی خیلی تلاش کردیم آن ذهنیتها از آقای احمدینژاد درست شود و آمد با مراجع ملاقات کرد. آیتالله فاضل خیلی خوشحال شد.
توضیحاتی دادند ولی به محض اینکه این ملاقاتها تمام میشد، دوباره ذهنیت برای آقایان ایجاد میشد. البته خود آقای احمدینژاد هم یک عنایت ویژه نداشت. بعضاً نسبت به شخصیتهای بزرگ روحانی بیتوجهی میشد، حتی شخصیتهایی که با آقای احمدینژاد نزدیک بودند و برای ریاست جمهوری ایشان تلاش کرده بودند. من نمیخواهم مورد این را ذکر کنم ولی بیمهریهایی گاهی اتفاق میافتاد.
در بحث دولت دهم که پیش آمد مسائل بروز بیشتری نسبت به سوگیری در جهت انقلاب یا خلاف جهت انقلاب بود، مسئله مهمتر از این حرفها بود. مثلا مسئله بیداری اسلامی را ایشان بیداری انسانی میگفت. یک مدتی ایشان طرح میکرد اسلام ایرانی! کوروش و منشور کوروش را مطرح میکرد.فکر کنم مسئول فعلی انرژی هستهای آقای صالحی، بودند که این حرف را بیان کردند. گفت من بررسی کردم این طور بوده و در چهرههای قبلی چنین بود. فکر کنم ایشان بود.
*آیتالله مصباح چنین چیزی را ...
مهمان برنامه این هفته(۶ دی ۱۳۹۸) دستخط حجتالاسلام والمسلمین دکتر ناصر سقای بیریا بودند.
ایشان دکترای خودش را از« بوستون آمریکا »گرفته است و عضو شورای مرکزی جبهه پایداری است. از شاگردان برجسته حضرت آیتالله بهجت و آیتالله مصباح یزدی بوده است. در دولتهای نهم و دهم، سمت مشاوره رئیسجمهور در امور روحانیت را برعهده داشته است و ریاست دفتر جامع مدرسین حوزه علمیه قم هم مدتی برعهده ایشان بوده و هم اکنون هم به عنوان یکی از اعضای هیات علمی موسسه پژوهشی و علمی امام خمینی فعالیت میکند و فعالیتهای سیاسی و اجتماعی خود را ادامه میدهد.
دیدگاه(تفکر)احمدی نژاد،عین تفکرمشایی بود وهست.
احمدی نژاد:من نزدیک به ۲۸ سال است که مشایی را میشناسم،درادامه گفت:
«احمدینژاد یعنی مشایی و مشایی یعنی احمدینژاد»
ایشان همه نقاط قوت دولت را به همراه دارد و میتواند جانشینی شایسته برای ادامه راه دولت دهم باشد.
امروز من بعداز ۸ سال مرخصی گرفتم که بتوانم در چنین مراسمی حضور داشته باشم(پرچم ریاست جمهوری را بدست مشایی بسپارم)، ۳ روز روزه و ۱۴ هزار صلوات نذر کردم تا بتوانم این وظیفه بزرگ را انجام دهم./۲۱اردیبهشت۱۳۹۲خبرگزاری فارس(ستادانتخابات ریاست جمهوری-وزارت کشور)
بعد از تعطیلات نوروز، «حجتالاسلام حیدر مصلحی» وزیر سابق اطلاعات و «محمود احمدینژاد »رئیسجمهور سابق کشورمان در ساختمان ولنجک با یکدیگر دیدار و گفتوگو کردند. در این دیدار، مصلحی ضمن انتقاد از رویه رئیسجمهور در حمایت از رحیم مشایی صحبتهای صریحی در این باره با احمدینژاد مطرح کرده است. وزیر سابق اطلاعات ضمن تأیید این خبر درباره بخشی از جزئیات ملاقاتش با احمدینژاد گفت: «ما بالاخره با احمدینژاد رفیق بودیم و من قبل و بعد از عید به او سر زدم و با وی صحبت کردم؛ یکی از حرفهایم این بود که مرید و مریدبازی هم حدی دارد و مشایی هر مقام معنوی هم که دارد وی را در پستو بگذارید
اما احمدینژاد همان حرف همیشگی که «مشایی یعنی من و من یعنی مشایی» را تحویلم داد./ ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۳ روزنامه جوان بنقل ازخبرگراری فارس.
***
«احمدی نژادبافتوای مرجعیت مخالفت می کند،من میبینم که جلوی رهبری هم خواهدایستاد.»
اگر این آدم در راس کار بماند تمام زحمات آقای خمینی را بر باد خواهد داد. او چنین آدمی است و بترسید و از چنین شخصی بر حذر باشید.
بپیش بینی آیت الله العظمی حاج شیخ محمد فاضل لنکرانی درباره آینده احمدی نژاد
آیت الله محمدجوادفاضل لنکرانی گوید:در همان اوایلی که آقای احمدی نژاد در دوره اول ریاست جمهوری مشغول بود دستور ورود بانوان به ورزشگاهها را صادر کرد. مراجع بزرگوار و قبل از همه آنها مرحوم آیتالله العظمی فاضل لنکرانی(پدر) در استفتایی که از ایشان شد فرمودند: با این شرایط موجودی که در ورزشگاهها وجود دارد، ورود بانوان به مصلحت آنها نیست و دولت باید ورزشگاهایی مستقل و مجهز برای بانوان عزیز تهیه کند.
پس از انتشار این استفتاء مراجع دیگر نظیر آیات عظام تبریزی، مکارم، صافی و برخی دیگر نیز همین نظر را دادند. اما این شخص در مقابل مراجع ایستاد و مقابله کرد و همین موضوع سبب شد تا مراجع از پذیرش این شخص و وزرایش خودداری کنند.
من در ذهنم میآید که افراد زیادی وساطت کردند و آمدند تا مرحوم آیتالله فاضل آقای احمدی نژاد یا وزرایش را بپذیرد،
اما اییشان نمیپذیرفتند و میگفتند« این شخص در مقابل یک فتوای دینی مخالفت کرده است». فتوایی که مراجع دادند مسئله شخصی نبوده و برای حفظ اسلام، انقلاب و بانوان بوده است و لذا او را نمیپذیرفتند.
حتی من به خاطر میآورم که مرحوم آقای« محمدرضا فاکر» و جناب آقای «محمد رضا آشتیانی» به دفتر آمدند و گفتند که احمدی نژاد حاضر هست اگر شده تنها، حتی شبانه – به تعبیر آقای آشتیانی – بیاید و آیتالله فاضل را ببیند و برگردد، اما ایشان نپذیرفتند.
تا اینکه آیتالله جنتی و آیتالله یزدی یک وقتی را گرفتند و آمدند خدمت مرحوم آقا.
«آیتالله جنتی در ابتدای جلسه به صورت مفصل از آقای احمدی نژاد تعریف کرد و گفت ایشان یک شخص ولایی، متدین و پرکار است.»
مرحوم آیتالله فاضل در پاسخ فرمودند:
جناب آقای جنتی من از شما تعجب میکنم ! شما چطور میگویید این شخص متدین است در حالی که در مقابل فتوای پنج نفر از مراجع ایستاده است ! شخص متدین لااقل در این گونه موارد احتیاط میکند و با تامل و احتیاط حرکت میکند.
سپس در ادامه خطاب به آقای جنتی فرمودند آقای جنتی ما با این شخص مسئله شخصی نداریم. من در تمام مدتی که روسای جمهور سابق هم بودند یعنی جناب آقای هاشمی و جناب آقای خاتمی هیچگاه ما مسئله شخصی نداشتیم و خواستهای از آنها من نداشتم و الان هم فکر نکنید من از این آدم خواسته شخصی داشتم و او عمل نکرده و مخالفت ما مسئلهای شخصی است... ابدا.... اما آنچه که من به آن رسیدم این است که« این آدم با این طرز فکری که دارد با اشخاص مراجع مخالف نیست بلکه این فرد با اساس روحانیت، اساس مرجعیت و اساس ولایت فقیه مخالف است.»
سپس به آقای جنتی فرمودند که من نیستم و شما هستید،
«امروز ایشان(احمدی نژاد) جلوی مراجع ایستاد و من میبینم روزی را که جلوی رهبری هم خواهد ایستاد.»
ایشان در آن جلسه هشدار شدیدی دادند و جمله بسیار مهمی را فرمودند که تا کنون شاید هیچگاه منتشر نشده است و آن این است که« اگر این آدم در راس کار بماند تمام زحمات آقای خمینی را بر باد خواهد داد. او چنین آدمی است و بترسید و از چنین شخصی بر حذر باشید. »
در آن جلسه جناب آقای جنتی و جناب آقای یزدی با بهت کامل فرمایشات ایشان را گوش کردند اما متاسفانه باور آن دو بزرگوار نه در آن زمان و نه حتی در مدتهای بعد این نبود و امروز میبینیم که علاوه بر آن یازده روز خانه نشینی که در همان یازده روز به نقل از موثقین آقای احمدی نژاد گفته بود با ولایت فقیه نمیشود کشور را اداره کرد، امروز در مقابل یک نصیحت خیرخواهانه برای اسلام و انقلاب که رهبری معظم فرمودند میایستد و من به نظرم این شخص خودش را فراتر از امام هم حتی میداند و آن حرف مرحوم والد ما کاملا برای همه دارد روشن میگردد و من به نظرم این شخص خودش را از حیث محبوبیت، فکر و دینداری برتر از همه و حتی برتر از امام میداند و امروز کاملا میبینیم که او مخالفت صریح با رهبری کرده است.
آیت الله العظمی حاج شیخ محمد فاضل لنکرانی درمورخه ۲۶ خرداد ۱۳۸۶ سن۸۶سالگی درگذشتند.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر: درتنظیم 2مصاحبه حاج آقا سقای بی ریا،اصلاحاتی انجام داده ام(انتخاب تیترها وافزودن تصاویر).
«باب» کیست؟
علی محمد شیرازی که به «باب» معروف است در محرم سال 1235 قمری در شهر شیراز به دنیا آمد. وی که از خانواده تجار بود، پدر خود را هنگام طفولیت از دست داد و تحت تکفل دایی اش قرار گرفت. برای تحصیل علم به مکتب خانه ملایی به نام «شیخ عابد» رفت که از پیروان و شاگردان مکتب شیخیه بود. بنابر نقل مورخان بهائی، علی محمد به همراه دایی اش به بندر بوشهر رفته و از سن پانزده سالگی به شغل تجارت مشغول شد.
علی محمد از همان دوران نوجوانی دارای شخصیتی غیرعادی بود. به همین سبب به کارهای عجیب و مضحک دست می زد. برخی مورخان بهائی نقل می کنند: او در بوشهر در طول روز ساعاتی را برروی بام رفته و برای مدتی به آفتاب سوزان خیره می شد. همانند مرتاضانی که در خیال تسخیر خورشید و ماه هستند اما جز اختلال فکری شان حاصلی ندارد.
باب، پس از تلمذ شش ساله در مکتب «شیخ عابد» - از پیروان شیخیه - به خاطر دلبستگی به این مکتب، در سال 1257 قمری برای تکمیل معلومات خود به کربلا رفت و در درس سید کاظم رشتی، شاگرد و جانشین شیخ احمد احسایی - رهبر فرقه شیخیه - حضور یافت و برای مدتی شاگرد وی شد.
البته بابی ها و بهائیان از آنجا که باب را دارای علم لدنّی می دانند، داستان هایی ساخته اند و حضور باب را در درس سید کاظم رشتی، نوعی ظاهر نمایی مصلحتی می دانند. نمونه ای از این داستان سرایی ها در دیانت بهائی، از این قرار است:
در موقع زیارت کربلا حضرت باب، سید کاظم رشتی را ملاقات فرمودند و در این ملاقات سید کاظم چنان احترامی برای حضرتش قائل شد و آن چنان ذوق و شوقی از خود بروز داد که معمولاً برای هیچ کس مجری نمی داشت و موجب حیرت فوق العاده شاگردان وی می شد.
تا سید باب به محضر سید رشتی ورود فرمودند با این که حضرت «باب» جوانی بود بیست و چهار ساله و سید رشتی مردی پنجاه ساله، این تاجری محقر و آن عالمی موقر، درس را احترماً له، موقوف نمود و توجه تلامیذ را به صحبت حضرت باب معطوف فرمود و در حین صحبت چنان احترامات فائقه و تکریمات لائقه از مورود نسبت به وارد ظاهر می شد که همگی در شگفت و حیرت افتادند... و غرض سید کاظم رشتی از این مسائل و اذکار آن بود که به طلاب بفهماند حضرت «باب»، قائم موعود و مهدی منتظر است.
سید کاظم رشتی بر مبنای اعتقادات شیخیه و بینش خودش در مورد مهدی موعود (عج) و اعلام ظهور نزدیک باب، سخن ها گفته و در بین شاگردانش موضوع بابیت را کاملاً آماده کرده بود. او در حضور مریدانش اعلام می کرد که به زودی «رکن رابع» یا همان باب امام زمان ظهور خواهد کرد.
در همین بین، سید کاظم مرد و قبل از آنکه کسی از مریدانش اعلام جانشینی نماید، علی محمد شیرازی خود را جانشین او معرفی کرد. سال 1260 قمری ( پنجم جمادی الاولی) ادعای بابیت را با این شعار که «من رکن رابع و باب امام زمان هستم و هرکس اعتقادی به او دارد باید ابتدا با من بیعت کند» اعلام کرد. هم زمان برخی از شاگردان سید کاظم رشتی مدعی جانشینی وی شدند و هر کدام پیروانی را دور خود جمع نمودند.
علی محمد شیرازی که خود را« باب» امام زمان معرفی کرده بود با کمال تعجب مدعی مهدویت شد و خود را امام زمان مهدی موعود (عج) خواند.
او چنین اعلام کرد:
من همان قائم موعودی هستم که هزار سال منتظر او هستید.
نام مرا در اذان و اقامه داخل کنید و بگویید اشهد ان علی محمداً بقیه الله.
بهائیان معتقدند که علی محمد باب ادعای مهدویت را در مکه کنار خانه خدا و در میان زائرین اعلان کرده است.
این نقل، منحصر در کتاب های تاریخی بابی ها و بهائیان است و هیچ مورخ دیگری این ماجرا را تأیید نکرده است و هیچ شاهدی بر این نقل وجود ندارد. اگر چنین ماجرایی حقیقت می داشت لااقل عده ی محدودی از حضار باید آن را بازگو می کردند. یا این که در منابع تاریخی ذکر و در جهان اسلام منعکس می شد، در صورتی که هیچ منبع موثقی این دروغ بهائیان را تأیید نکرده است.
صبحی مهتدی از نزدیکان و کاتبان خصوصی «عباس افندی »رهبر دوم بهائیان - در این زمینه می نویسد:
« در سال 1220 خورشیدی که به او سید علی محمد می گفتند و بازرگان زاده بود از شیراز برخاست و خود را برگزیده ی پیشوای دوازدهمین شیعیان خوانده و در این زمینه سخن ها برزبان راند و سرانجام بی پرده گفت: من همان کسی هستم که شما چشم به راه او هستید و پیشوای دوازدهمین شماست».
***
باب پیش از سحر اول محرم سال ۱۲۳۵ هجری قمری در محله بازار مرغ شیراز به دنیا آمد. پدرش محمدرضا پسر میرزا ابوالفیح و مادرش فاطمه بیگم بودند. پدر باب که بزاز بود و در محله بازار وکیل شیراز حجره داشت، در نخستین سالهای زندگی باب وفات کرد. بعد از فوت پدرش در خانه دائیش علی محمد که وصی پدرش نیز بود بزرگ شد.
تحصیلات
دائیش او را در ۵ یا ۶ سالگی برای یادگیری مقدمات فارسی به مکتبخانهای در قهوه اولیا فرستاد. معلم مکتب محمد نام داشت اما نزد مردم به «شیخ عابد» مشهور بود. شیخ عابد معلم آغازین وی شیخی بود. باب بعد از ۶ یا ۷ سالی تحصیل در یک مکتب خانه محلی، در سن پانزده سالگی تجارت خانوادگی را پی گرفت. او در این زمان به همراه داییش به بوشهر رفت.
علیمحمد باب مدتی در بوشهر شاگرد تجارتخانه دائیش بود. تقریباً ۲۰ ساله بود که جهت زیارت به عراق سفر کرد و نزدیک ۱ سال (1839-1840) را در آنجا و اکثرا در کربلا گذراند و در آن مدت به طور منظم در کلاسهای سید کاظم رشتی پیشوای مکتب شیخیه شرکت کرد. وی کمی بعد به اصرار خانوادهاش به شیراز برگشت. باب دست کم در دو جا در آثارش از او با عنوان معلمی، یاد می کند.
باب و حرکت شیخیه
در سال 1790 در ایران،شیخ احمد احسائی مکتب جدیدی را در زیر مجموعه شیعه بنیان نهاد که به شیخیه معروف است. پیروان او که شیخی نامیده میشدند، منتظر قیام مهدی موعود بودند. بعد از مرگ شیخ احمد احسایی، رهبری مذهب شیخیه به یکی از شاگردان او به نام سید کاظم رشتی(1739-1841 میلادی) واگذار شد.سید کاظم رشتی قبل از مرگ، به شاگردانش سفارش کرد تا دنبال قائم موعود بگردند. او میگفت که قائم موعود به زودی ظهور خواهد کرد. در میان شاگردانش فردی بود به نام ملا حسین بشرویه ای سید کاظم او را مأمور کردهبود که برای مذاکره با سید شفتی و میرزا عسکری (از روحانیون برجسته آن روزگار) به اصفهان وخراسان برود بعد از برگشت او از ایران، استاد او دیگر در حیات نبودهاست. از نظر ملا حسین بشرویهای نه میرزا محیط کرمانی و نه میرزا حسن گوهر هیچ کدام نمیتوانستهاند پیشوائی باشند که او انتظار داشتهاست. بدین جهت مطابق شریعت اسلام به مدت ۴۰ روز به حال اعتکاف در مسجد کوفه به سر برد. در این زمان یکی دیگر از علمای شیخی به نام ملا علی بسطامی با عدهای دیگر به مسجد وارد میشوند و آنها هم در اعتکاف شرکت میکنند. بعد از خاتمه ۴۰ روز ملاحسین که زودتر اعتکاف را شروع کردهبود با دوستان خود عازم ایران میشود و در بدو ورود به شیراز با علی محمد باب تصادفا برخورد میکند.
ملا حسین بشرویه ای در تاریخ 23می ۱۸۴۴ به شیراز میرسد و در آنجا با باب دیدار میکند. ملا حسین به مانند سایر شیخیه ها بدنبال جانشین احتمالی سید کاظم رشتی بود. در دیدار به ملاحسین، باب توانست تا بشرویهای را متقاعد نماید که او قائم موعود است. بشرویهای به باب ایمان میآورد.به دنبال او عدهای دیگر از شیخیان به شیراز میآیند و از ایمان آورندگان به باب شده و از حروف حی (حواریون باب) میشوند.
حروف حَی، لقبی است که به ۱۸ نفر از اولین مومنان به سید علی محمد شیرازی اطلاق میشود. حرف در آثار باب، در معنای مومن به ظهور الهی به کار رفتهاست. به طور مثال، منظور از حروف «انجیل» و حروف «فرقان» در آثار او، مومنین به ظهورمسیح و محمد هستند.
لفظ «حی» بمعنای زندهاست. شوقی افندی، ولی امرالله در دین بهائی، عبارت «حروف حی» را «Letters of The Living» ترجمه کردهاست.
لفظ «حی» بدون احتساب تشدید از لحاظ ارزش عددی در حساب جمل برابر با ۱۸ است و لذا عبارت «حروف حی» بمعنای ۱۸ تن مومنین اولیهاست. همچنین باب، خود و ۱۸ نفر حروف حی را واحد اول شریعت بیان نامیدهاست. ملا حسین بشرویه ای، اولین کسی بود که به باب ایمان آوردپس از ایمان آوردن او تا مدت ۵ ماه، ۱۷ نفر دیگر نیز به باب ایمان آوردند. این ۱۸ نفر از پیروان اولیهٔ او حروف حی نامیده میشوند. در میان این افراد یک زن نیز وجود داشت که نامش زرین تاج برغانی بود و بعداً به او لقب «طاهره» داده شد. ملا حسن بجستانی، یکی از این حروف، بعدا در عقیده اش به باب متزلزل شد و از اعتقادش برگشت.
بعد از اینکه تعداد حروف حی به ۱۸ نفر رسید، سید علی محمّد باب به همراه قدوس(۱۸امین حروف حی) برای زیارت خانهٔ کعبه عازم شد و پس از مدتی دوباره به بوشهر بازگشت. کل مدّت سفر او ۹ ماه طول کشید.
دستگیری
حکومت و روحانیون ابتدا توجه زیادی به حرکت بابی نکردند اما در اواخر تابستان ۱۸۴۵ وقتی از گسترش سریع آن آگاه شدند، تصمیم به کنترل آن گرفتند. لذا باب که تازه ازمکه به بوشهر آمده بود به شیراز برده شده محبوس گردید..
به همین خاطر حاکم فارس عدهای از مأموران خود را از شیراز عازم کرد تا هرکجا که میتوانند او را بیابند و توقیفش کنند. هنگامی که باب از تصمیم حسین خان آگاه شد، بوشهر را به قصد شیراز ترک گفت. در بین راه به مأموران رسید و گفت من همان کسی هستم که برای یافتنش تلاش میکنید. او را نزد حاکم فارس بردند و حاکم نیز بسیار با او بدرفتاری کرد. بعد از آن، سید علی محمد باب به ضمانت دایی خود به منزل او رفت. قدوس که به دستور سید علی محمد باب به شیراز رفته بود و یکی دیگر از بابیان را در آن شهر به دستور حاکم فارس دستگیر شدند و شکنجهٔ بسیار تحمل کرده و از شیراز تبعید شدند.
تبعید به اصفهان
پس از مدتی، بیماری وبا در شهر شیراز مُسری شد و در همین حین، باب از شیراز خارج شد. وی در تاریخ سپتامبر ۱۸۴۶ به اصفهان تبعید شد. در ابتدا در اصفهان در منزل امام جمعه آن شهر ساکن شد.حاکم اصفهان در آن موقع منوچهر خان معتمدالدوله بود و او علیمحمد باب را با احترام پذیرفت و مدت یک سال از او مهمانداری و حمایت کرد.
پس از مدتی و در ژانویه ۱۸۴۷ به دستور محمد شاه قاجار به سمت تهران حرکت کرد. اما صدر اعظم او حاجی میرزا آغاسی از حضور سید علیمحمد باب در تهران نگران شد و با شاه تصمیم گرفتند بدون این که باب وارد تهران شود او را به ماکو، واقع در شمال غربی ایران بفرستند.
به همین دلیل سید علی محمد باب بعد از گذراندن مدت زمانی در خارج از شهرتهران و بدون آنکه بتواند با شاه ملاقات داشته باشد، بنا بر نامهای از طرف شاه به تبریز تبعید شد و سپس در قلعهٔ ماکو در منطقهای به همین نام زندانی شد. آن مکان به گمان حاج میرزا آغاسی از این جهت مناسب بود که اکثر مردم آنجا سنی مذهب بودند و در نتیجه کسی به سوی باب جذب نمیشد. ولی حتی در ماکو هم نتوانستند که باب را از تماس با طرفدارانش ممانعت کنند و در آنجا نیز نامه هائی به باب میرسید و یا طرفدارانش به ملاقات او میامدند.
تبعید به چهریق
باب را مجدّداً به تبریز فرستادند و به علما دستور داده شد تا حکم نهایی را در مورد او صادر نمایند. علما هم مجلسی تشکیل دادند و در آن مجلس از باب سوالاتی در مورد ادعای او پرسیدند. بگفته عباس امانت، استاد تاریخ دانشگاه بیل، ناصرالدین میرزا، ولیعهد آن زمان پس از محاکمه تبریز حس کرد یا میباید در برابر روحانیون قدرتمند تبریز بایستد یا از آن خطرناکتر منتظر ناآرامی از طرف پیروان باب باشد. در این بین مشاوران وی تدبیری پیشنهاد کردند که پزشکان خود را بفرستد تا باب را معاینه کنند. تشخیص آنها قابل پیشبینی بود و به گفته ویلیام کورمیک، یکی از پزشکان مخصوص وی، تدبیری مصلحت آمیز برای نجات جان باب بود. آنها با نظری دایر بر جنون باب، خواستند جان باب را نجات دهند. کورمیک سالها بعد نوشت: « گزارش ما در آن موقع به شاه به گونهای بود که جان او [یعنی باب] را نجات دهد.» بگفته مک ایون باب به صورت غیر رسمی در مجلس علما از سوی بسیاری از علمای حاضر محکوم به مرگ شد. اما رای بر جنون در این زمان مطرح شد تا مانع اعدام باب شوند.
مرگ محمد شاه
در اکتبر سال ۱۸۴۷ میلادی محمد شاه، پادشاه ایران درگذشت. مخالفت بابیها و علما به حدی رسیده بود که حاکمان ترس کشتاری عظیم را در کشور داشتند. پس از به سلطنت رسیدن ناصرالدین شاه، در شهرهای یزد،نیریز، زنحان و ولایت مازندران بابیها طغیان کردند و از این وقایع درواقعه زنجان، چیزی نمانده بود که تمام قوای دولتی ایران از شورشیان شکست بخورند.
فرمان اعدام
با این که باب در شورشها و کشتارهای واقع شده بین بابیان و قوای دولتی مداخلهای نداشت و نقشه آنها نیز از سوی باب طرح نشدهبود و در انجمنهای انان نیز شرکت نمیکرد اما دولت تصور میکرد که باب منشاء شورش هاست.میرزا تقی خان امیر کبیرکه در زمان ناصرالدین شاه، صدر اعظم دولت ایران بود، به امید این که دیگر بابیها دست به قیام و شورش نزنند، به شاه پیشنهاد اعدام باب را داد.
بدین ترتیب از سوی شاه به تبریز امر شد که باب را از زندان خارج کنند و او را حسب الظاهر محاکمه کنند و سپس به قتل برسانند. بنا به این دستور ناصرالدین شاه، باب را چند ساعت در کوچه و بازار تبریز گرداندند و نوکرهای حکومت و بعضی از مردم و طبقه روحانیون او را مورد انواع تحقیر قرار دادند و قبل از غروب آفتاب او را به محل اعدام بردند.
در محل اعدام عده کثیری از ساکنین تبریز جمع شدهبودند. برخی به خاطر علاقه به باب، برخی از روی خصومت با او و این که بتوانند مرگ او را ببینند و عدهای هم به خاطر کنجکاوی به آن جا امده بودند. جمعی از تماشاچیان وقتی که جوانی باب را دیدند و مشاهده کردند که او خود را نباختهاست به او علاقهمند شدند، با این که قبلا نسبت به او بیاعتنا و یا دشمن بودند.
باب را به همراه محمد علی زنوزی یکی از مریدانش، در فاصله چند قدمی یکدیگر آویزان نمودند. پس از شلیک تفنگها، دود چند لحظه آن دو نفر را از نظرها پنهان نمود.پس از متفرق شدن دود باروت مردم توانستند محل اعدام را مشاهده کنند، ندای حیرت و وحشت از مردم بلند شد، چون باب آنجا نبود؛ زیرا گلولهها فقط به طنابها خورده بود و سبب بازشدن طناب و نجات باب شدهبود. باب را در اطاقی یافتند و دوباره به محل اعدام آوردند و مثل سابق بستند. اما این بار سربازان از امر شلیک سرباز زدند. گروهی دیگر را آوردند و فرمان شلیک دادند و این بار باب کشته شد.
پس از سرکوب فتنه باب ، این فرقه ضاله به یک فرقه مخفی تروریستی بدل شدند و نام خود را بعنوان« بنیانگذاران تروریسم جدید» در تاریخ ایران ثبت کردند. نقشه ترور شاه و امیرکبیر و امام جمعه از توطئههایی بود که کشف شد.
مرگ باب باعث دعوای میان دو تن از مدعیان جانشینی او شد ، این اختلاف میان به درگیری های خونین دو مدعی انجامید ، یکی از آنان میرزا حسینعلی نوری و دیگری برادر او ، میرزا یحیی صبح ازل بود.
علی محمد باب طبق وصیتش میرزا یحیی معروف به صبح ازل را جانشین خود قرار داده و وظیفه تکمیل کتاب بیان را به او محوّل کرده بود.میرزا یحیی و حسینعلی بهاء دو برادر بودند و پس از اعدام باب حسینعلی تا مدت ها خود را از پیروان میرزا یحیی می دانست تا اینکه در مدت اقامت در ادرنه اختلافاتی میان دو برادر بوجود آمد و آتش کدورت بین آنها شعله ور شد و سرچشمه این اختلافات چیزی نبود جز ریاست. بالاخره در سال چهارم اقامت در ادرنه در سال ۱۲۸۹ ه.ق حسینعلی بها ادعای جانشینی باب را کرد و همین منجر به جدایی و دو دستگی دو برادر و پیروان آنها شد.پیروان میرزا یحیی (صبح ازل) به ازلیه و پیروان حسینعلی بهاء به بهائیه نامیده شدند.
یحیی صبح ازل بنیانگذار شاخه ازلی در بابیت
پس از تیرباران باب، پیروانش که به «بابی» مشهور بودند بر طبق بیانات باب در کتاب بیان به دنبال مظهر ظهور بعدی که در این کتاب به «ظهور من یظهره الله» اشاره شدهاست، گشتند.آنها در ابتدا از میرزا یحیی نوری که باب به او لقب صبح ازل داده بود پیروی میکردند ولی پس از چندی در سال ۱۸۶۳ میرزا حسینعلی نوری (بهاءالله) که سمت معاونت برادرش را داشت از او برید و خود را من یظهرهالله معرفی کرد.دولت عثمانی هم از بیم جنگ میان دو فرقه میرزا یحیی و اتباعش را به قبرس و میرزا حسینعلی و یارانش را به عکا تبعید کرد. میرزا یحیی از آن پس فعالیت چندانی نشان نداد و فشار و تبلیغات بهائیان اندک اندک او و یارانش را به فراموشی افکند. اما حسینعلی که خود را بهاء الله می خواند به فعالیت شدیدی دست زد و بهائیت را پدید آورد.
«قره العین» کیست؟
در دوره ناصرالدین شاه، اولین زنی که به صورت عمومی و علنی کشف حجاب کرد زنی است با نام زرّین تاج که توسط سران بابیت ملقب به طاهره و قره العین و تنها زنی است که از "حروف حی" محسوب میشود.( لقبی که به بر اساس حروف ابجد به 18 نفر از اولین کسانی که علی محمد باب ایمان آوردند، اطلاق میشود.)
قره العین زنی بود که او را تا قبل از گرایش به سید علی محمد باب، به عالمه و فاضله و شاعره بودن می ستودند. او در خانواده ای روحانی به دنیا آمد و دختر ملا محمّد صالح مجتهد قزوینى است، در شهر قزوین در سنه 1320 ه-. ق متولد شد.
زرّین تاج زنى در نهایت زیبایى، ولی در عین حال شهرت طلب و هوسباز بود. او نزد پدرش ملا صالح و عمویش ملا محمد تقى مجتهد (که بعدها بابیان او را کشتند) مشغول تحصیل گردید. در پایان تحصیل، پیرو مکتب شیخیّه شد و جزء مریدان سید کاظم رشتى به شمار آمد؛ عموى کوچکش ملا على که از این گروه به شمار مى رفت، او را در این راه تحریص و تشویق مى نمود، تا آنجا که ارسال نامه و مراسلات، بین زرّین تاج و سید کاظم رشتى باز شد، و سید کاظم رشتى او را قرّة العین (نور چشمى) خواند؛ از این زمان به بعد، او به لقب قرّة العین شهرت یافت.
این زن با پسر عموى خود ملا محمّد امام جمعه (پسر ملا محمد تقى شهید) ازدواج کرد، و از او داراى 2 یا 3 فرزند شد، ولى شوهردارى و بچه دارى براى او قید و زنجیرى بود؛ طولى نکشید که در سال 1259 ه- ق (در سن حدود 29 سالگى)، شوهر و فرزندان و خانه خود را ترک کرده، و به عنوان اینکه دستش به استادش، سید کاظم رشتى برسد، به سوى کربلا روانه شد، ولى وقتى که به کربلا رسید، با خبر فوت سید کاظم روبرو شد.
در آنجا با شاگردان سید کاظم رشتى تماس داشت؛ یک عده از افراد هوسباز دورش را گرفتند، او که شیفته مقام طلبى و شهرت بود، پس از چندى به بغداد رفت، سپس توسط ملا حسین بشرویه اى، به حضور میرزا على محمد باب راه یافت، و کار او به جایى رسید که گاهى به نام خود، مردم را دعوت مى کرد، و گاهى به نام سید على محمد باب.
باب هم او را به لقب «طاهره» ملقّب ساخت. به گفته عباس افندى: «او در قریه بَدَشت جمله «من همان خدا هستم» را تا عنان آسمان به اعلى النّدا بلند نمود.
قرة العین زنی بود صاحب قلم، شاعر و سخنران که به ادبیات و فقه و اصول کلام و تفسیر آشنایی داشت. وی در ایران، نخستین زنی بود که به خلاف رسم و عرف زمانه بی حجاب در برابر مردان ظاهر شد و با علما و رجال به بحث و مجادله پرداخت.
او نخستین زنی است که در تاریخ معاصر ایران، بر اساس دستورالعمل یک مکتب استعماری پوشش را از روی و تن برگرفت و در اجتماع مسۆولان ظاهر شد. با این اقدام گستاخانه و متهورانه، نخستین سنگ بنای بی حجابی را در جامعه اسلامی ایران به جا گذاشت و برای شروع هدف های استعماری و بر افروختن جهنم توطئه جرقه نخست را زد.
قره العین در اول ذیقعده 1268 هجری قمری مطابق با 27 مرداد 1231 هجری شمسی به دست عزیزخان، سردار سپاه ناصر الدین شاه در باغ ایلخانی اعدام شد.
«زرین تاج» طاهره قره العین(ام السلمه) سخنان دو پهلوی بسیاری گفته شده تا جایی که وی را عارف و شاعر نیز خوانده اند البته این مطالب را طرفداران وی برای افزایش قداست ساختگی او بیان کرده اند. وی که بعدها با القابی چون زرین تاج، زکیه، طاهره و قره العین نیز خوانده شد، دختر حاجی صالح برغانی قزوینی بود که به سال 1230ق در قزوین به دنیا آمد.
ام السلمه در خانواده ای چشم به جهان گشود که همگی تحصیل کرده حوزه های علمیه شیعه بوده و به درجه اجتهاد رسیده بودند. از این رو از همان کودکی با مباحث دینی آشنا شد و بعدها نیز به تحصیل فقه و اصول و کلام و ادبیات عرب در محضر پدر مشغول شد.
سپهر"ناسخ التواریخ" درباره زرین تاج چنین آورده است:
«این زن، زرین تاج نام داشت و او دختر حاجی صالح قزوینی است. پدرش یک تن از اجله فقها بوده است. شوهرش ملا محمد، پسر ملا محمد تقی (شهید ثالث) عم زاده وی است که او نیز فضلی به کمال داشت و عمش ملا محمد تقی مجتهدی است که صیت فضل و تقوای او در همه بلدان و اعصار پراکنده است و این دختر در علوم عربیه و حفظ احادیث و تأویل آیات فرقانی دارای حظی وافر بود از سوء قضا شیفته کلمات میرزا علی محمد باب گشت و از جمله اصحاب او شد. اصحاب میرزا علی محمد باب گاهی او را بدرالدجی و وقتی شمس الضحی نام نهاده و عاقبت به قره العین لقب یافت».
قائله شیخی گری در آن ایام باعث شده بود تا فضای غبار آلودی در میان افکار عمومی به ویژه متشرعان ایران پدید آید. ملا محمد علی برغانی برادر کوچکتر ملامحمد تقی-شهید ثالث- با توجه به تبلیغ و ترویج اندیشه های شیخ احمد احسائی در قزوین به فرقه شیخیه تمایل نشان داد و به این گروه پیوست و مروج افکار و اندیشه های سرکرده این فرقه شد، بدین ترتیب بحث و استدلال های جدی میان دو برادر، ملا محمدتقی و ملا محمدعلی به وجود آمد. این تبادل نظرها بر اندیشه زرین تاج تأثیر عمیقی داشت تا آنجا که وی نیز چون عموی کوچک خویش به شیخیه گرایش پیدا کرد.
زرین تاج به واسطه پدید آمدن برخی ابهامات و سؤالات، پیرامون عقاید و باورهای شیخ احمد احسائی، با جانشین وی سید کاظم رشتی به مکاتبه پرداخت. سید رشتی هنگامی که نامه ها و پرسش های زرین تاج را دید، از اشراف وی به علوم دینی در شگفت ماند و در پاسخ به نامه های او، به رسم زمانه و به جهت تشویق وی را به قره العین ملقب کرد.
اما این آشنایی، خود آغاز ماجرایی بود که زرین تاج را که حال در بین شیخیان به قره العین معروف گشته بود، به ترک کانون گرم زندگی کشاند. مورخ معاصر، دکتر عبدالحسین نوائی در مقاله دوم از کتاب فتنه باب در این باره چنین آورده است:
«از آن تاریخ به بعد، استمرار مطالعه در آثار شیخیه و تفحص کتب ایشان، تمام حواس قره العین را به خود معطوف داشت و کم کم زندگی او را تغییر داد و باعث شد از زندگانی مقدس زناشویی به دور افتاده و رهسپار کوچه و بازار شود. از آنجا که وی با عقاید شوهر و طرز استدلال و قیاسات پدر شوهرِ خویش موافق نبود و هر ساعت کارشان به بحث و مشاجره و مجادله میکشید، سرانجام با داشتن سه فرزند از شوهر و خانه و زندگی برید و به منزل پدر خود رفت.»
البته ناگفته نماند که پدر زرین تاج نیز او را از پیروی فرقه شیخیه بر حذر میداشت اما وی همچنان با سیدرشتی که در آن هنگام، در کربلا ساکن بود، مکاتبه میکرد و سرانجام بر آن شد تا برای دیدار وی، عازم کربلا شود. اقوام و منصوبین که چنین دیدند چاره ای نداشتند جز موافقت، به خصوص اینکه خواهرش مرضیه با شوهرش عازم عتبات بودند و زرین تاج را نیز با خود به کربلا بردند.
زرین تاج که کانون گرم زندگی را به بهانه دیدار سید کاظم رشتی رها کرده و راهی کربلا شده بود، هنگامی بدان جا رسید که وی وفات یافته بود. (ذیحجه سال1259 ق.)
سیدرشتی که مدعی شده بود ظهور ولی عصر(عج) بسیار نزدیک و قریب الوقوع است، شاگردانش را واداشته بود تا پس از مرگش در جستجوی "شخص مقصود" یا به اصطلاح خود "شمس حقیقت"، گرداگرد ایران را بپیمایند. در چنین وضعیتی بود که زرین تاج به کربلا رسیده و در منزل سید رشتی مقیم شد و جای خالی وی را پر کرد؛ به گونهای که در پس پرده مینشست و به رفع و حل اشکالات اعتقادی شیخیان میپرداخت و بساط شیخیه را همچنان گرم نگه میداشت. در این بین شاگردان سید رشتی در مسجد کوفه معتکف شده بودند تا شاید مقصود خود را در مسجد بیابند.
بعد از گذشت چهل روز از مرگ سید رشتی، چون به مقصود نرسیدند، قرار گذاشتند هرکدام به یکی از نقاط ایران رهسپار شوند تا شاید به مراد خویش برسند. بر همین اساس زرین تاج که دیگر شیخیان، وی را فقط با همان لقبی که سید بر وی نهاده بود می شناختند، نامه ای به ملاحسین بشرویه ای می نویسد و از وی تقاضا می کند: «اگر به مقصود رسیدی مرا از نظر دور ندار»، ملاحسین نیز می پذیرد.
ملاحسین به مانند دیگر شاگردان سید رشتی به ظاهر به دنبال گمشده شیخیان و در حقیقت به دنبال کسی که بتواند چنین نقشی را ایفا کند روانه ایران و شهر شیراز می شود. در روز ۵ جمادی الاولی۱۲۶۰ توانست سیدعلی محمد شیرازی، جوانی که سوداهایی در سر داشت، خام حیله ها و تزویر های خود کرده و وی را بعد از آموزش های لازم، آماده ادعای بابیت کند.
اسناد و مدارک موجود حکایت از آن دارد که مأموران دولت انگلستان مدتها پیش از آنکه سید علی محمد باب ادعای خویش را مطرح سازد، او را زیر نظر داشتند. ملاحسین بشرویهای هم شخصی است که"آرتور کونولی"، افسر اطلاعاتی انگلستان صراحتاً به جاسوس بودن وی اشاره می کند. ازسوی دیگر به استناد اعتراف "کنیازدالگورکی"، افسر اطلاعاتی روسیه تزاری که بعدها سفیر روسیه در ایران شد، ملاحسین، محمدعلی شیرازی را انتخاب میکند و راه و روش بابیت را به وی می آموزد.
پس از آنکه سیدعلی محمد شیرازی با القائات ملاحسین بشرویه ای دعوی بابیت کرد، شماری از شاگردان سید رشتی به وی گرویدند. ملاحسین بشرویه ای همانطور که به قره العین یا همان زرین تاج قول داده بود نامه وی را به سیدعلی محمد شیرازی نشان داد و او نیز قره العین را در شمار حواریون خویش قرار داد که البته هیچ گاه میان سیدعلی محمد شیرازی و قره العین دیداری حاصل نشد.
با همین شیوه باب توانست 18نفر را به پیروی از موهومات و مدعیات خویش دور خود جمع کند. او ایشان را حروف حی نامید و به آنها مأموریت داد تا به اقصی نقاط ایران سفر کرده و مبشر خرافات و موهوماتش باشند.
در این زمان خبر ادعای سیدعلی محمد شیرازی به قره العین رسید. قره العین نیز باب را باور کرد و با جهد بسیار، تمام وقت خویش را صرف تبلیغ، ترویج و تبشیر موهومات باب کرد. کار تبلیغ وی به جایی رسید که توانست با استفاده از قدرت فن بیان خویش، نفوذ خود را در شهر های کربلا، کاظمین و بغداد گسترش دهد و بسیاری از افراد را پیرامون خویش جمع کند تا آنجا که پیروانش حاظر شدند پشت سر وی نماز بگذارند.
اقدامات بی شرمانه و سخیف قره العین تا به آنجا پیش رفت که سیل مخالفت ها به سمت وی سرازیر شد. عمده این مخالفت ها به علت نوع برقراری ارتباط این زن با اجتماع مردان بود. وی گستاخی را به جایی رسانده بود که به خود اجازه می داد، در شهر کاظمین به منبر رفته و برای پیروان سید علی محمد شیرازی درس و خطابه داشته باشد. ناگفته نماند که مریدانش که وضع را چنین دیدند نیز معترض رفتار وی شدند و ناگزیر نامه ای به سیدعلی محمد شیرازی ارسال کرده و به او درباره اقدامات ساختار شکنانه قره العین شکایت کردند. از آنجا که جوان کم سن و سال شیرازی آموزش هایش را از سوی ملاحسین بشرویه ایی، نماینده سرویس اطلاعاتی قدرت های سلطه، گرفته بود می بایست باورهای عمیق شیعه به مهدویت و اسلام را از جامعه مسلمین بزداید، لذا در جواب نامه، کارهای قره العین را تأیید کرد و به تمجید از وی چنین نگاشت: «اعلم انها امراه صدیقه عالمه عامله طاهره» اینگونه شد که لقب طاهره به دیگر القاب زرین تاج اضافه شد.
وجود چنین پیاده نظام هایی بود که سفیر وقت انگلیس در ایران از آن ابراز خرسندی کرده و با تعبیر اهرم قدرتمند از آن یاد کرد.
مأموران انگلیس مستقر در ایران نیز همواره موظف بودند گزارش فعالیت های این جریان دست ساخته خود را به لندن ارسال داشته تا با مطالعه لحظه به لحظه آن از سوی طراحان، از شکست احتمالی طرح جلوگیری کنند.
در سند موجود در بایگانی وزارت امورخارجه انگلستان، به تاریخ 21 ژوئن 1850 که توسط یکی از عوامل انگلیسی از تهران به لندن و خطاب به "لرد پالمرستون" فرستاده شده، آمده است: «جناب لرد پالمرستون برحسب تعلیمات جناب لرد، اینجانب افتخار دارد شرحی را درباره مسلک جدید "باب" ارسال دارم. مطالب محتوی در شرح شماره یک، از شرحی گرفته شده که توسط یک تن از مریدان باب به من داده شده است و البته من شکی در صحت مطالب آن ندارم ... در یک جمله، این سادهترین مذهب است که اصول آن در ماتریالیسم، کمونیسم و لاقیدی نسبت به خیر و شر کلیه اعمال بشر خلاصه میشود....»
دیگر مخالفتها با قره العین اساساً، متوجه اقدامات وی در تبلیغ آیینی بود که سید علی محمد شیرازی مبدع آن بود؛ تا آنجا که مردم متدین در کربلا ازدحام عجیبی کردند و خانه سید رشتی را که محل اسکان زرین تاج بود، سنگباران کردند.
ناگفته نماند زرین تاج از همان روزی که سخنان واهی سیدعلی محمد شیرازی را پذیرفت، دیگر به اصول مقدس دیانت اسلام پایبند نبود و آن را رعایت نمی کرد و در این مسیر از سایر مریدان سیدشیرازی، بلکه از ملاحسین بشرویه ای نیز جلوتر افتاد و اولین شخصی بود که علناً به حدود دیانت مقدس اسلام جسارت و تجاوز کرد.
زرین تاج که برای وقاحتش پایانی نبود، برای اینکه بتواند خشم مردم و علما را هرچه بیشتر برانگیزاند در ماه محرم با پوشیدن تعمدی لباسهای شاد و رنگین و با داشتن آرایش زننده به بهانه جشن تولد سیدشیرازی در میان عزاداران حسینی حاضر می شد.
سرانجام والی عراق، وی را به بغداد تبعید کرد. در بغداد نیز چون قره العین همچنان به تبلیغ اوهامات سیدشیرازی میپـرداخت و علمای اهل سنت و تشیع را به مجادله، بلکه به"مباهله" فرا می خواند، وی را در خانـه ای بازداشت کرد. سپس به امر سلطان عثمانی، او را از عراق به ایران تبعید کردند.
خواب دیدم ،مقام معظم رهبری آمدند و ۷ گُل شاخه رُز دست آقا بود،گفتند آوردم برای شما«رتبه سوم ولایتمداری»راکسب کردید!
آیت الله مرتضی آقا تهرانی، دبیرکل جبهه پایداری، در سخنرانی مراسم ۹ دی در مسجد امام صادق تهران مدعی شده بود:
مراسم بزرگداشت حماسه یوم الله ۹ دی، عصر یکشنبه هشتم دی ۱۳۹۸ در مسجد امام صادق (ع) تهران برگزار شد.
آقاتهرانی:من دروغ نمیگویم الا اینکه از دهنم در برود. ما را دعوت کرده بودند امیرکلا که درباره شهدا صحبت کنیم.
ظهر رسیدیم و به همسرم گفتم برنامهای است که میخواهم مطالعه کنم اما قبلش میخوابم و صدایم بزن.
خواب دیدم رهبری آمدند و ۷ گل رز بزرگ دست آقا بود.
گفتند میدانید-این- چیست؟
گفتم نه.
گفت «گُل» است که میخواهم جایزه به ولایتمدارترینها بدهم و سومینش را به تو میدهم .
و آقا رفتند و من از خواب پریدم.
«محمد مهاجری» فعال رسانهای اصولگرا در کانال تلگرامی خود نوشت:
فردی نزد حاکمی از سادات رفت و گفت دیشب در خواب جدت امام حسین را در کربلا دیدم و ایشان به من اسب و شمشیر عطا کرد و روانه میدان شدم اما با دیدن جمعیت دشمن از خواب پریدم. حاکم گفت این مرد را بگیرید ،شمشیر و اسب مولایم را از او بستانید،صدضربه چوب هم به او بزنید که امام را تنها گذاشت و بجای رفتن به میدان از خواب پرید. مرد بیچاره بنای تضرع گذاشت که دروغ گفتم تا...
وی در ادامه نوشته است: آقای آقاتهرانی هم بعد از اینکه گفته:
«من دروغ نمی گویم مگر اینکه از دهانم بپرد»دین مردم را ، ولایتمداری را ، انقلابیگری را و خیلی چیزهای دیگر را به تمسخر گرفتید نوش جانتان. لااقل بگذارید مردم راحت خواب ببینند آقای استاد اخلاق دولت احمدی نژاد! بدست آوردن چهارتا و نصفی رای که اینقدر بازی درآوردن نمی خواهد. یک خواب هم ببینید که سومین نماینده به لحاظ تعداد رای شما هستید و همان را به مسئولان اجرایی و نظارتی انتخابات اعلام کنید و تمام. /چهارشنبه، ۱۱ دی ۱۳۹۸خبرآنلاین.
***
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:آیتالله شیخ مرتضی تهرانی برادرمرحوم حاج آقا مجبتی تهرانی(استاداخلاق) وفعال سیاسی بصیرکه درتاریخ زمان حیاتش ازمحبوبیت خاصی برخورداربوده وتأثیرگذاری زیادی داشت،هم دربین علمای طرازاول وهم درمیان سیاسیون رده بالا.
پدرشان«آیت الله میرزاعبدالعلی تهرانی از شاگردان آیتالله عبدالکریم حائری یزدی، مؤسس حوزه علمیه قم بودومنشاءاثر.
آیت الله میرزاعبدالعلی ازعلمای تهران بود وبهمراه امام خمینی ازمحضرمرحوم آیت الله شاه آبادی بهره هابردند.
آیت الله مجتهدی تهرانی نقل می کردند : روزی نزد آیت الله حاج میرزا عبدالعلی تهرانی بودم ایشان با مزاح گفتند: می دانی این مردم و این مریدها از ما چه می خواهند؟ گفتم خیر،گفتند: می خواهند ما را جلو بفرستند جهنم؛ و خودشان هم سینه زنان، پشت سر ما بیایند. لذا مواظب باش این مرید بازی را باید کنار گذاشت. از مریدان باید دل برید. مواظب باش مرید پیدا نکنی و دنبال مرید نباشی
«آیت الله مرتضی آقاتهرانی» ازنوادگان «آمیرزا موسی» بزرگ، برادر «آمیرزا مسیح» معروف هستند که در تاریخ سیاسی ایران هم به «تهرانی» و نیز به «استرآبادی» معروفند.
«کلهُر»مشاورفرهنگی دولت احمدی نژادنیز یکی ازبرادران ایشان است.
واما بنده(پیراسته فر) باآن نظر آقای مهاجری« ایشان اعتراف خواهد کرد که این خواب هم از همان دروغ هایی است که از دهانش پریده است»مخالفم،یعنی ایشان(آیت الله مرتضی آقاتهرانی)ارباب تواضع خواسته بگوید که من اهل دروغ نیستم الا اینکه غفلتی اتفاق بیفتد،براین باورم که ایشان به هیج وجه اهل دروغ نیستند،درسلامت وصداقتش هیچ شکی نیست.
وامااینجانب آن جمله ایشان رانمی پسندم که دریک مجلس رسمی بگوید،آنهم درآستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی دوره یازدهم- از مقام معظم رهبری هزینه بکنند-درایران «رتبه سوم ولایتمداری» راداراست ومُهرتأییدبگیرد-نمایندگی خودش را تثبیت کند.
آیت الله مجتهدی تهرانی نقل می کردند : روزی نزد آیت الله حاج میرزا عبدالعلی تهرانی(پدراقاتهرانی) بودم ایشان با مزاح گفتند: می دانی این مردم و این مریدها از ما چه می خواهند؟
گفتم خیر.
گفتند: می خواهند ما را جلو بفرستند جهنم؛ و خودشان هم سینه زنان، پشت سر ما بیایند. لذا مواظب باش این مرید بازی را باید کنار گذاشت. از مریدان باید دل برید. مواظب باش مرید پیدا نکنی و دنبال مرید نباشی./پایان توضیحات نگارنده(پیراسته فر)
فرازی ازبیانات آیت الله مرتضی آقا تهرانی:درسخنرانی مراسم ۹ دی در مسجد امام صادق تهران
«فرار از فتنه محال است»
*فرار از امتحان الهی هم محال است البته برخی مثل «آیتالله مصباح یزدی»هردو را یکی میدانند. اینکه بیایند در کشور شعار تساهل و تسامح را راه بیندازند این درست نیست.
یادش بخیر« آقای مهاجرانی »بسیار تلاش کرد که این واژه ها را در کشور جا بیندازد اما از کشور رفت و این واژه ها در کشور جا نیفتاد. غربیها خیلی پول میدهند، همه را میخرند و از هیچکس هم دریغ ندارند تا چیزی که میخواهند اتفاق بیفتد.
*برخی ممکن است بنده را قبول نداشته باشند اما سعی میکنم دروغ نگویم مگر اینکه از دستم دربرود.
*من کاری به کسی ندارم ولی حضرت آقا را خیلی آقا میدانم. اطاعت از این بزرگوار اطاعت از مقام ولایت است. نمیگویم که ایشان معصوم است اما اگر امام زمان بگوید ایشان نایب من است شما میگویید چرا؟ شما چکارهای که برای ایشان تعیین تکلیف کنی؟
* ۸۸ فقیه نشستهاند و آقا را به رهبری انتخاب کردهاند میتوانیم بگوییم از آیتالله مکارم شیرازی، آیتالله مشکینی و آیتالله مهدوی کنی کسی اسلامشناستر داریم؟
*فرقی نمیکند گروه باشد یا تشکل ما همه باید تقوای جمعی داشته باشیم.
*وقتی مجلس و دولت باهم میبندند(تبانی می کنند) نتیجه اش-همین میشود.
* چند سال با برجام ما را سرکار گذاشتند؟ آخرش چه شد!؟.
* ما باید به مردم بصیرتدهی کنیم«مردم را گول نزنیم» مردم بدی نداریم.
*مردم هر عیبی داشته باشند امام حسین علیه السلام را دوست دارند.
*دیدید که چگونه به خیابان آمدند.
پیش از این اعلام شده بود که آیت الله مصباح یزدی سخنران مراسم امروز در مسجد امام جعفر صادق است که به گفته آقا تهرانی به دلیل کسالت نتوانست در این مراسم حاضر شود. /تلخیص۸ دی ۱۳۹۸ایسنا
دعوای زن وشوهری کفاشیان باهمسرش!
علی کفاشیان رئیس و نایب رئیس سابق فدراسیون فوتبال با حضور در برنامه «سلام صبح بخیر »چهارشنبه، ۱۱ دی ۱۳۹۸پیرامون مسائل مختلف به صحبت پرداخت.
دعوای من و کیروش دعوای زن و شوهری و گاهی ساختگی بود!
علی کفاشیان درباره درگیری هایش با کارلوس کیروش تاکید کرد: دعوای ما(من وکی روش) زن و شوهری بود! بعضی از دعواها هم ساختگی بود!
گاهی اوقات زورمان به ارگان(مسئولان) بالاتر نمیرسید و با این دعواهای ساختگی پول میگرفتیم. عملکرد کیروش خوب بود و نازش خریدار داشت. گاهی اوقات این ناز یقه ما را هم میگرفت!
دعوای رئیس فدراسیون فوتبال باسرمربی تیم فوتبال ایران
کفاشیان درفرازی دیگردراین برنامه تلویزیونی ، در این باره که آیا برای برداشتن کی روش هم فشار می آوردند؟ گفت:
چندین بار اتفاق افتاد که زنگ بزنند و بگویند کیروش را بردارند. امااو حمایت قوی از طرف دولتها می شد و می گفتند او طرفدار دارد و خوب است.
ما هم این را فهمیده بودیم« گاهی با او دعواهای ساختگی می کردیم»
کلک های کی روش
مثلاًگاهی او می گفت می خواهم بروم و می ترسیدند پول می دادند.
از این نظر خیلی خوب بود اما زمان« دکتر گودرزی» گفتند ایشان باید برود! قبل از عید بود و ما با او بستیم و او گفت باشد من می روم و مشکلی ندارم. اما او که به مسافرت رفت و قرار شد قرارداد را فسخ کنیم نظرشان برگشت و گفتند حالا باشد! از طرف محمودگودرزی (وزیر ورزش و جوانان)نماینده آمد و مدیرکل حراست آمد. اخلاق کیروش هم اینطوری بود که از اول جلسه از خاطرات قدیمی اش می گفت و سه ساعت وقت را می گرفت و خسته مان می کرد بعد یک ساعت آخر می خواست نتیجه بگیرد.
پیامکی که همسر کیروش رابه شک انداخت
کفاشیان در ادامه صحبت هایش به ذکر خاطره دیگری از کیروش پرداخت که حساسیت همسرش را در پی داشت. وی گفت
:miss youدلتنگتم،دلم هوای شماراکرده،دلم برات تنگ شده.
یکبار من و آقای کیروش با هم دعوا و قهر کرده بودیم. بعد از چند روز برای او پیام فرستادم :
«کارلوس(I miss) آی میس یو» یعنی کارلوس دلتنگت هستم. همان موقع تلفن همراه کیروش دست همسرش بود. چند دقیقه بعد با تلفنم تماس گرفته شد و دیدم یک خانم است که به من میگوید شما؟
دکتر«پائولا کیروش» متخصص بیهوشی بیماستان برزیل.
نگو که «همسر کیروش »شک کرده بود چه کسی(یک زن) به شوهرش پیام داده است. من جا خوردم و گفتم که رئیس فدراسیون ایران هستم. همسرش هم تلفن را قطع کرد.
کیروش بعدا گفت همسرش از این پیام ناراحت شده و فکرهای دیگری کرده بود.
از آن به بعد هر موقع کیروش تهدید میکرد میگفتم« برایت از این پیام ها میفرستما!»
کی روش در تاریخ ۱۵ فروردین ۱۳۹۰ به طور رسمی کار خود را در تیم ملی آغاز کرد و دقیقا بعد از ۷ سال و ۹ ماه ۲۷ روز ایران را در شرایطی ترک می کند که در ۱۰۰ بازی به عنوان سرمربی تیم ملی ایران حضور یافته است و طی این صد دیدار ۵۹ برد َ، ۲۷ تساوی و ۱۴ باخت را به نام خود ثبت کرده است .
پرگل ترین برد ایران با کی روش برابر پاپوآ گینه نو (۸-۱) و فلسطین (۷-۰) بوده است.
و شکست در برابر ژاپن (۰-۳) در ایستگاه صدم نیز سنگین ترین شکست او در این مدت حضورش در تیم ملی محسوب می شود.
ایران از سال ۲۰۱۳ توانست با حضور کی روش، تیم اول آسیا در رده بندی فیفا باشد.
کیروش در انتخابی جام جهانی 2014، بحرین را با نتیجه پرگل 6-0 شکست داد و خاطرهای به یاد ماندنی ساخت. بازی برگشت در خانه حریف هم 1-1 مساوی شد. در مسابقات غرب آسیا 2012، تیم ملی دور گروهی با بحرین 2-2 مساوی کرد. جام ملتهای 2015، باز هم ایران و بحرین روبروی هم قرار گرفتند که این بار تیم ملی، با دو گل حاجصفی و شجاعی آنها را شکست داد.
کی روش در یک دوره جام ملت های آسیا 2015 استرالیا و 2 دوره جام جهانی 2014 برزیل و 2018 روسیه سرمربی ایران بود .
وسرانجام در۱۱ بهمن ,۱۳۹۷ازایران رفت
زندگینامه کالوس کی روش
کارلوس کی روش(Carlos Queiroz) در اول مارس ۱۹۵۳( اسفند ۱۳۳۱) در نامپولا موزامبیک به دنیا آمده و کودکی خود را در آنجا گذرانده است. با اینکه پدرش همچنان در موزامبیک است اما وی پس از چند سال زندگی در آن کشور به پرتغال مهاجرت کرده و در آنجا به زندگی اش ادامه می دهد. پدر کی روش کارمند شرکت راه آهن «فروویااریو» شهر نامپولا بود و مشکلات مالی خانواده او سبب شد تا کارلوس بیش از پیش به مسائل تجاری علاقه مند شود.
کارلوس کیروش در دانشگاه صنعتی لیسبون تحصیل کرده و با مدرک کارشناسی ارشد تربیت بدنی گرایش فوتبال فارغالتحصیل شده است.
کی روش در دوران جوانی خود در تیم فوتبال فروویاریو نامپولا دروازهبان بود. پس از این که موزامبیک از پرتغال اعلام استقلال کرد و انقلاب میخک در پرتغال اتفاق افتاد، کیروش فوتبال خود را رها کرد و به پرتغال، کشور اجدادی خود مهاجرت کرد.
او مربیگری را از سال ۱۹۷۸ با سرمربیگری تیم دانشگاه محل تحصیل خود آغاز کرد.
کی-رُش در دو دوره دستیار آلکس فرگوسن در منچستر یونایتد، و دو دوره سرمربی تیم ملی پرتغال بودهاست و این تیم را در جام جهانی ۲۰۱۰ رهبری کرد. او قبلاً موفق به راهیابی به جام جهانی ۲۰۰۲ با تیم ملی آفریقای جنوبی شده بود.
از دیگر تجربیات مربیگری وی میتوان به سرمربیگری رئال مادرید در فصل ۲۰۰۳–۲۰۰۴ لا لیگا می باشد،البته او سابقهٔ مربیگری در جیلیگ (ژاپن) و امالاس (ایالات متحدهٔ آمریکا) را نیز دارد.
آنا(پائولا کیروش) همسر کارلوس کیروش متخصص بیهوشی در یکی از بزرگترین بیمارستانهای کشوربرزیل(زادگاهش) است.
کیروش همچنین یک دختر و یک پسر از همسر اولش دارد.
همسرسابق کی روش که سال۱۳۹۴فوت کرده
دختر او وکیل است و کارهای پدرش را مدیریت میکند. او مدیریت جزیره وامیزی، جزیزه اختصاصی پدرش را هم برعهده دارد.
پسر کارلوس کیروش هم کارشناس حوادث غیر مترقبه است.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:این مجموعه را فقط بخاطرآن جمله(دعوای زن وشوهری)تهیه کرده ام،وگرنه من نه فوتبالی هستم ونه فرصت اینجورکارهارادارم،ضمناً بعضی ازاصلاحات را هم انجام داده ام.
***
اختلافات ودرگیری های خانوادگی درعالم پرندگان
دعوا واختلاف سلیقه فقط مختص انسانها نیست،بلکه حیوانات هم بعضاً باهم اختلاف دیدگاه دارند
که منجربه زدوخوردهم می شد که نمونه اش رادرعالم پرندگان می بینید
«گیرکردن هواپیما در زیر پُل» روگذر در اتوبانی در هندوستان.
نظیرچنین حادثه ای درایران(حصارک -کرج)بهمن ۱۳۹۵وواستان«هیلونگجیانگ»چین ،اتفاق افتاده بود که درادامه می بینید.
این حادثه درایالت«بنگال غربی»اتفاق افتاده که درادامه به معرفی این ایالت خواهیم پرداخت و«کلکته»مرکزاین ایالت.+کشورهندوستان وچین.
گیرکردن یک فروند هواپیما در زیر یک پل روگذر در اتوبانی در هندوستان خبرساز شد. این حادثه هنگامی رخ داد که این هواپیمای فرسوده متعلق به شرکت پست هند با تریلی در حال جابجایی بود.
این حادثه در منطقه« دورگاپور» واقع در بنگال غربی رخ داد موجب ترافیک در یک طرف اتوبان ملی ۲ هند شد.
این تریلی که حامل یک هواپیما بود شبه (۷ دی ۱۳۹۸)در زیر این پل گیر کرد.
این هواپیما تا سال ۲۰۰۷میلادی(۱۳۸۶شمسی) در سرویس ناوگان هوایی پست هند برای انجام ماموریت استفاده میشد.
توضیح مدیریت سایت:توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:سقوط یک هواپیمای جت ازروی تریلی(پُل حصارک کرج)
سقوط هواپیما ازروی تریلی
همیچنین حادثه ای درایران هم اتفاق افتاده:۱۴ بهمن ۱۳۹۵هواپیمای جتی که بر روی یک دستگاه تریلی بارگیری شده بود،در زیر پل حصارک کرج سقوط کرد.
یک دستگاه تریلی که هواپیمای جت حمل می کرد با پل حصارک برخورد کرد و موجب سقوط هواپیما از روی تریلی شد.
هواپیما-جت-روی تریلی
بر اثر این تصادف هواپیما متلاشی شده و موجب ترافیک سنگین شد.در فیلم ارسالی یکی از شهروندان از هواپیمای متلاشی شده در اتوبان کرج-قزوین،تصویربرداری شده است./باشگاه خبرنگاران۱۴ بهمن ۱۳۹۵
***
درکشور«چین» نیز شبیه این حادثه اتفاق افتاده است:
عملیات انتقال بدنه هواپیما ایرباس А۳۲۰ از مسیر خیابانی در شهر «هیلونگجیانگ» جین باعث گیر افتادن آن شد. تریلی انتقال این هواپیمای غول پیکر سعی کرد تا بار خود را از زیر پل عبور دهد، اما اندازهگیری لازم را در نظر نگرفت.
شاهدان این حادثه غیر معمول گفتند که صدای مهیبی توجه آنها را جلب کرد. صدایی که بعد از برخورد هواپیما با پل بوجود آمد.
راننده تریلی مقیاس لازم را تخمین نزده بود بنابراین اندازه ارتفاع هواپیما بیشتر از ارتفاع پل که باعث گیر افتادن آن شد.
این برخورد هم به سقف هواپیما و هم به پل آسیب رساند و باعث ترافیک شدیدی در خیابان شد.
پلیس از کارکنان خواست تا هر چه سریعتر برای انتقال و عبور هواپیما اقدامات لازم را انجام دهند و بررسی لازم برای میزان خسارت را محاسبه نمایند./۲۲ مهر ۱۳۹۸باشگاه خبرنگاران جوان.
معرفی کشور چین
جمهوری خلق چین در شرق قاره آسیا و غرب اقیانوس آرام قرار دارد و با ۹ میلیون و ۶۰۰ هزار کیلومتر مربع مساحت، در آسیا بزرگترین کشور و در جهان سومین کشور بزرگ پس از روسیه و کانادا به حساب میآید،این کشور از مرکز رود خه لونگ جیانگ در شمال دهکده مو هه واقع در شمال آغاز و به جزایر ذنگ مو آن شا و نان شا در جنوب امتداد مییابد.
جمعیت کشورچین به یک میلیاردچهارصدمیلیون نفرمی رسد.
طول مرزهای خشکی چین به حدود ۲۲ هزار و ۸۰۰ کیلومتر میرسد. چین از شرق با کره شمالی، از شمال با مغولستان، از شمال شرق با روسیه، از شمال غرب با قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، از غرب و جنوب غرب با افغانستان، پاکستان، هند، نپال، بوتان و چند کشور دیگر همجوار است و از شرق و جنوب شرق با کرهجنوبی، ژاپن، فیلیپین، برونی، مالزی و اندونزی مرز دریائی دارد.
از شمال تا جنوب چین ۴۹ درجه عرض جفرافیائی و ۵۵۰۰ کیلومتر فاصله دارد. انتهای شرقی سرزمین چین مرکز اتصال رودهای خه لونگ جیانگ و وو سو لی و انتهای غربی چین در فلات پامیر است.
(استانها ومناطق خودمختارومناطق ویژه)چین
۵ ناحیه خودمختار:
گوانگشی (ناننینگ )،مغولستان داخلی(هوه هوت)،تبت (لهاسا)،سینکیانگ(اورومچی) ،نینگچیا(یینچوان)
۴ شهرداری عمده (پکن، شانگهای، تیان جینگ و چونچینگ)
۲ ناحیه ویژه اداری :
(هنگ کنگ وماکائو)
استانهای کشورچین:۲۲استان
۱- استان آن هوئی (Anhui) با مرکزیت هفی (Hefei) با۶۰میلیون جمعیت.
۲-استان فوجیان (Fujian) با مرکزیت فوژو (Fuzhou) با۳۷میلیون جمعیت.
۳-استان گانسو (Gansu) با مرکزیت لانژو (Lanzhou) با۲۶ میلیون جمعیت.
۴-استان گوانگدونگ (Guangdong) با مرکزیت گوانگزو (Guangzhou) با۱۰۵میلیون جمعیت.
۵-استان گویژو (Guizhou) با مرکزیت گوییانگ (Guiyang) با۳۵میلیون جمعیت.
۶-استان هاینان (Hainan) با مرکزیت هایکو (Haikou) با۹میلیون جمعیت.
۷-استان هبی (Hebei) با مرکزیت شیجیاژویانگ (Shijiazhuang) با۷۲ میلیون جمعیت
۸-استان هیلانگجیانگ (Heilongjiang) با مرکزیت هاربین (Harbin) با۳۸ میلیون جمعیت.
۹-استان هنان (Henan) با مرکزیت ژنگژو (Zhengzhou) با۱۰۵میلیون جمعیت.
۱۰-استان هوابی (Hubei) با مرکزیت ووهان (Wuhan) با۵۸ میلیون جمعیت.
۱۱-استان هونان (Hunan) با مرکزیت چانگشا (Changsha) با۶۷میلیون جمعیت.
۱۲-استان جیانگسو (Jiangsu) با مرکزیت نانجینگ (Nanjing) با۸۰میلیون جمعیت.
۱۳-استان جیانگشی (Jiangxi) با مرکزیت نانچانگ (Nanchang) با۴۵میلیون جمعیت.
۱۴-استان جی لین (Jilin) با مرکزیت چانگچون (Changchun) با۲۸ میلیون جمعیت.
۱۵-استان لیاونینگ (Liaoning) با مرکزیت شنیانگ (Shenyang) با۴۴میلیون جمعیت.
۱۶-استان چینگهای (Qinghai) با مرکزیت شی نیگ (Xining) با۵۷میلیون جمعیت.
۱۷-استان شاآن شی (Shaanxi) با مرکزیت ژیان (Xi’an) با۳۸ میلیون جمعیت.
۱۸-استان شاندونگ (Shandong) با مرکزیت جینان (Jinan) با۱۰۰میلیون جمعیت.
۱۹-استان شانشی (Shanxi) با مرکزیت تایوان (Taiyuan) با۳۶ میلیون جمعیت.
۲۰-استان سیجوان (Sichuan) با مرکزیت چنگدو (Chengdu) با۸۱میلیون جمعیت.
۲۱-استان یونان (Yunnan) با مرکزیت کون مینگ (Kunming) با۴۷میلیون جمعیت.
۲۲ استان چجیانگ (Zhejiang) با مرکزیت هانگزو (Hangzhou) با۵۵میلیون جمعیت
«هیلونگجیانگ»کجاست؟
شهر «هاربین چین » مرکز استان هیلونگجیانگ بوده و بزرگترین شهر منطقه شمال شرقی جمهوری خلق چین میباشد«هاربین »هشتمین شهر پرجمعیت چین بوده(۱۱ میلیون ). هاربین به عنوان محوری سیاسی، اقتصادی، علمی، فرهنگی و ارتباطی در شمال شرقی چین قرار دارد و یکی از پایگاههای مهم صنعتی کشور نیز میباشد.
«هاربین »به دلیل داشتن سردترین دمای فصل زمستان بین سایر شهرهای بزرگ چین، به شهر یخی معروف است و توریسم زمستانی از ویژگیهای خاص این شهر میباشد. هاربین به فستیوالهای ساخت آدم برفی آن در فصل زمستان مشهور است. این شهر به لحاظ تاریخی، میراث روسها به حساب آمده و به دروازه روسیه-چین معروف است.
«بنگال غربی،» هندکجاست؟:
کشورهندوستان دارای ۳٬۴۰۲٬۸۷۳ کیلومتر مربع وسعت و حدودیک میلیاردوچهارصدمیلیون نفرجمعیت دارد.دومین کشورجهان است(بعدازچین)
کشور هندوستان شامل ۲۸ ایالت و ۷ ناحیه همپیوستهاست.
ایالتهای هند
۱-آندرا پرادش ۲- آروناچال پرادش ۳- آسام ۴- بیهار ۵- چاتیسگر ۶-گوآ ۷- گجرات ۸- هاریانا ۹- هیماچال پرادش ۱۰- جامو و کشمیر ۱۱- جارکاند ۱۲-کارناتاکا ۱۳-کرالا ۱۴- مادایا پرادش ۱۵- ماهاراشترا ۱۶- مانیپور ۱۷- مگالایا ۱۸- میزورام ۱۹- ناگالند ۲۰- اوریسا ۲۱- پنجاب ۲۲- راجستان ۲۳- سیکیم ۲۴- تامیل نادو ۲۵- تریپورا ۲۶- اوتار پرادش ۲۷- اوتارانچال ۲۸- بنگال غربی.
ناحیههای همپیوسته هند
۱-جزایر آندامان و نیکوبار ۲- چندیگر ۳- دادرا و ناگار هاولی ۴- دامان و دیو ۵- لاکشادویپ ۶- ناحیه پایتختی ملی دهلی ۷- پودوچری
ایالت «بنگال غربی» با کشور «بنگلادش» هممرز است و این ایالت بههمراه بنگلادش، منطقهٔ قومی-زبانی بنگال را تشکیل میدهند.
در شمال شرقی این ایالت، ایالتهای آسام و سیکیم و کشور بوتان قرار دارد و در جنوب غربی آن، ایالت اریسا. بنگال غربی همچنین از سوی باختر با ایالتهای جارکند و بیهار و از سوی شمال غربی با نپال هممرز است.
«بنگال غربی»ایالتی در شمال شرقی هند، با ۸۷,۸۵۳ کیلومتر مربع مساحت و ۸۵,۰۰۰,۰۰۰ نفر جمعیت
مرکز ایالت بنگال غربی شهر «کلکته» است.
«کلکته»پایتخت سابق هند.
کلکته از سال ۱۷۷۲ تا ۱۹۱۱میلادی(یعنی تاسال۱۲۹۰شمسی ) پایتخت هندوستان بود و پس از آن مرکزیت حکومت به دهلی نو انتقال یافت.
تغییرنام «کلکته»شد«کولکاتا»
از سال ۲۰۰۱میلادی(۱۳۸۰شمسی) نام این شهر را به «کولکاتا» برگرداندند تا به تلفظ بنگالی آن نزدیکتر باشد ولی همچنان در نوشتههای فارسی مانند برخی دیگر از زبانها همان صورت قدیمی بهکار میرود.
کلکته از شهرهای مهم هند است که تا چند سال پیش پرجمعیت ترین شهر هند بوده و از آن به عنوان هندی ترین شهر کشور هندوستان یاد میشود. سومین شهر بزرگ هندمی باشد.
باغات «چای کلکته»
بنگال یکی از۴ایالات مهم منطقه شرقی هندمی باشد ،۳ایالت مهم دیگراین منطقه عبارتنداز: جارکند، بیهار و آسام که مهمترین صنایعش عبارتاند از: معدن، فلزات، کشاورزی، خدمات، نفت و گاز، پتروشیمی، کاغذ و تولید برق.
کلیسای جامع سنت پُل در کلکته
بنگال غربی پنجمین اقتصاد بزرگ هند است و موتور اقتصادی هند شرقی به حساب میآید. دارای زمین حاصلخیز، و ذخایر عالی زغالسنگ، سنگآهن و سنگ آهک است. بنگال غربی بزرگترین تولیدکننده برنج در هند و دومین تولیدکننده چای بعد از آسام است. مهمترین صنایعش مهندسی، پتروشیمی، زغالسنگ، آهن و فولاد، چای، خدمات درمانی، فناوری اطلاعات، ساختوساز و فراوری محصولات غذایی است
تحریم«قطع ارتباط سیستم مالی جهان باایران» وتنعاتش
سوئیفت یک سیستم پولی بین المللی است که تراکنش های مالی فرامرزی از طریق آن انجام می شود
درادامه خواهیدخواند:مشکلات پرداخت های مالی(خرید،فروش،پرداخت حقوق مربیان ورزشی،خریددارو،مخصوصاً خرید داروی بیماران «پروانه ای( EB)» پانسمانش« مپیلکس» را یک شرکت سوئدی می فروخت وحالا بخاطرتحریم اجازه فروشش راندارد.
سوئیفت در۱۲ ماه نوامبر۲۰۱۸(۲۱ آبان ۱۳۹۷) دسترسی برخی از بانک های ایرانی از جمله بانک مرکزی ایران به این سامانه را قطع کرد. استفان منوچین، وزیر خزانه داری آمریکا در ۸ نوامبر۲۰۱۸(۱۷ آبان ۱۳۹۷) در توئیتر خود نوشته بود: «سوئیفت خدمات به بانک مرکزی ایران و موسسات مالی تعیین شده ایرانی را قطع خواهد کرد.»
استیو( استفان) منوچین، وزیر خزانهداری آمریکا بادستوردونالدترامپ،رئیس جمهورامریکا«سوئیفت»راقطع کرد.معاملات بانکی(دلاری) باایران قطع.
به بهانه «تحریم»از (۲۱ آبان ۱۳۹۷) دسترسی ایران به سیستم مالی بینالملل قطع شد
سوئیفت جامعه جهانی ارتباطات مالی بین بانکی است که مرکز آن درکشور بلژیک است مؤسسات مالی در سراسر جهان از این سیستم جهت تبادل اطلاعات مالی محرمانه خود استفاده می نمایند. بیش از ۱۱ هزار نهاد مالی در بیش از ۲۰۰ کشور جهان به سیستم سوئیفت متصل هستند و از خدمات سوئیفت استفاده می کنند.
اتحادیه اروپاهم که قراربودسیستم مالی(SPV) رابیندارزد،هنوز اقدام عملی نکردند Special Purpose Vehicle
فدریکا:جواد! اوضاع خراب است(ترامپ نمیذاره،میترسیم اروپاراتحریم کند)صداشودرنیار..توبه خنده هات ادامه بده!
«اینستکس» هنوز به اتمام نرسیده است ، زمان بسیار زیادی میبردتااجرایی شود.
«فدریکا موگرینی» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا بعد از نشست غیررسمی وزرای خارجه اتحادیه اروپا در «هلسینکی» در یک کنفرانس خبری در خصوص اجرای «اینستکس» گفت: «اولین معاملات اینستکس هنوز به اتمام نرسیده است و زمان میبرد و زمان بسیار زیادی میبرد»/هفته اول شهریور۱۳۹۸
عجب بدبختی !فوتبالیست اردنی«بنی یاسین»
مدافع تیم فوتبال فولاد خوزستان (حقوقش راگرفته میخواسته باخودش ببرددرفرودگاه ایران بازداشت شد)
مبلغ ۴۷ هزار و ۵۰۰ دلار همراه خود داشت درفرودگاه جلویش راگرفتند(زندانی شد)، طبق قانون خارج کردن پول به صورت نقدی بیش از ۱۰ هزار دلار ممنوع است.
مسئولین باشگاه می گویندباید پول خود را از طریق صرافی ترانسفر میکرد./ ۱۰ دی ۱۳۹۸ایرنا
اسراماچونی (ایتالیایی)سرمربی فوتبال استقلال هم برای انتقال چولش به مشکل خوردند وماجرایی داشت.
دیگرمربیان خارجی باشگاهای ایران همین مشکل رادارند.
۱۱ میلیون دلار پول ورزش ایران بخاطرتحریم بلوکه شده
سرپرست معاونت ورزش حرفهای و قهرمانی وزارت ورزش و جوانان(علی نژاد) گفت: ۱۱ میلیون دلار ما در فیفا بلوکه شده که مبلغ بسیار زیادی است. تحریم های ظالمانه آمریکا باعث شده نتوانیم این پول را که حق خودمان است بگیریم؛ البته در تلاشیم و پیگیر هستیم که از هر راه ممکن حقمان را بگیریم./۱۰ دی ۱۳۹۸الف.
آیا ایران میتواند سازوکارهای فیفا را اجرا نکند؟
در این صورت، رابطه فوتبال ایران با فوتبال جهان در همه زمینهها قطع میشود. این مسأله درباره FATF هم صادق است. FATF بهعنوان یک فدراسیون جهانی مالی، از ما نمیخواهد اطلاعات خود را، رایگان و به سادگی به هر کشوری که خواست بدهیم، بلکه فقط میخواهد استانداردهای مبارزه با پولشویی و تأمین مالی تروریسم را در کشور خود اجرا کنیم، درست مانند فیفا که درباره فوتبال هر کشور، استانداردهایی دارد. در ایران اما، مسأله FATF سیاسی شده است. کسانی که خود ابتدا جزو حامیان پیوستن ایران به این نهاد بودهاند، حالا به بهانههایی در این مسیر سنگاندازی میکنند، درحالی که حاضر نیستند پیامدهای نپیوستن ایران را بپذیرند.
جسته و گریخته شنیده میشود که مقامهای روسی یا چینی به طرفهای ایرانی گفتهاند اگر ایران وارد لیست سیاه FATF شود، دیگر نمیتوانیم با ایران کار کنیم. این اخبار را تأیید میکنید؟
آقای علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی این مسأله را از قول «رئیس دومای روسیه» در مجمع تشخیص مصلحت نظام مطرح کرد که اگر ایران به FATF ملحق نشود و استانداردهای آن را انجام ندهد، روابط مالی خود را با شما قطع میکنیم.
به تازگی «فرهاد دژپسند» وزیر اقتصاد و دارایی نیز این مسأله را از قول مقامهای روس مطرح کرد، درکنار اینها«عبدالناصر همتی» رئیس کل بانک مرکزی نیز در نامهای که به مجمع تشخیص مصلحت نوشت، این نکته را از قول مقامهای اقتصادی روسیه مطرح کرد.
نشست مشترک پارلمانی ایران و روسیه به ریاست دکتر علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی ایران و «ویچسلاو والودین» رئیس مجلس دومای روسیه در ولگوگراد برگزار شد ۱۵ شهریور۱۳۹
FATF ابعاد مختلفی دارد و همه حوزههای مراودات اقتصادی را شامل میشود؛ از املاک و بورس تا تجارت و بیمه و خرید و فروش و گمرگ و حتی صرافیها را شامل شده و همه این حوزهها را دربرمی گیرد.
زیرا اگر کشوری توصیهها و استانداردهای مبارزه با پولشویی و تأمین مالی تروریسم را عملیاتی نکند، همه اجزای اقتصاد و همه مراودات اقتصادی آن زیر سؤال میرود. البته نکته این است که هنوز هم ما با دنیا ارتباط بانکی داریم، اما اگر وارد فهرست سیاه FATF شویم، پیامدهای آن فقط به روابط بانکی محدود نمیماند و همه روابط مالی و تجاری، اعم از بخش خصوصی و دولتی را دربر میگیرد.
تفاوت آن با تحریمهای امریکا چیست؟
زیرا منتقدان میگویند ما همین حالا هم با تحریمهای امریکا رو به رو هستیم، چرا باید FATF را عملیاتی کنیم؟
تحریمهای امریکا علیه ما، در نهایت شامل یک فهرست ۵۰۰، هزار یا ۵ هزار فرد یا شرکت حقیقی و حقوقی میشود، یا اینکه نهایتاً این تحریمها بخش محور است و مثلاً بخش صنعت ایران را تحریم کرده است،
اما تحریم FATF تابعیت افراد را تحت تأثیر قرار میدهد، به این معنی که چون استانداردهای FATF عملیاتی نمیشود، هر فرد یا شرکت ایرانی که بخواهد با دنیا ارتباط مالی داشته باشد، دچار مشکل میشود. یعنی کشورهای دیگر حق ندارند با هرکس که تابعیت ایران دارد، معامله کنند، حالا میخواهد حقیقی باشد یا حقوقی.
منتقدان یک حرف ثابت دارند مبنی بر اینکه درصورت پیوستن به FATF ما باید همه اطلاعات مالی و هرچه که کشورهای دیگر خواستند، اعم از اینکه فرد عضو وزارت اطلاعات یا سپاه باشد، این اطلاعات را در اختیار این نهاد قرار بدهیم.
تا زمانی که منتقدان اعلام نکنند کدام ماده یا تبصره یا کدام توصیه FATF به چنین چیزی اشاره میکند، نمیتوان به این ادعا جواب داد. منتقدان باید بگویند این حرف آنان مستند به کدام ماده یا توصیههای FATF است، اصلاً مشخص نمیکنند که کدام توصیه چنین ادعایی دارد تا ما بر سر این متن با آنان صحبت کنیم.
فقط میگویند که ما باید اطلاعات بدهیم و هیچ مستندی هم برای حرف خود ارائه نمیدهند.
سؤال بعدی از منتقدان این است که برفرض صحت ادعای شما، چه کسی این اطلاعات را درخواست میکند؛
FATF یا کشورهای دنیا؟
FATF که چنین توصیهای ندارد، اما اگر منظور کشورهای عضو هستند، همین حالا هم ممکن است برخی کشورها از ما اطلاعاتی درباره افراد درخواست کنند.
منتقدان بگویند کجا و براساس چهبند و مادهای، ما به FATF تعهد میدهیم که این اطلاعات را بدهیم تا ما همانجا حق شرط بگذاریم. اما آنان به هیچ توصیه یا بندی اشاره نمیکنند، زیرا اصلاً چنین چیزی وجود ندارد.
....
مگر روسها که پذیرفتند، فعالیتهای بینالمللی ندارند یا چینیها و حزبالله بخشی از دولت لبنان است، همگی FATF را اجرایی می کنند.
ربیعی تأکید کرده است:
«شما پول به یک مربی فوتبال نمیتوانستید بدهید! وقتی «استراماچونی» میخواست پول بگیرد، وحشت داشت که به نام ایران پول دریافت کند. این یعنی چه؟
الان امریکا آدمها یا شرکتها را تحریم میکند ولی درصورت نپیوستن به FATF، حدود ۸۰ میلیون جامعه ایرانی تحریم میشوند
یعنی برای سادهترین کار که مثلاً یک ایرانی بخواهد برای بچهاش پول بفرستد دچار مشکل میشویم. مخالفان با تفکر خود ۸۰ میلیون ایرانی را در معرض تحریم میبرند.
این استراتژی آب چه یک وجب و چه ده وجب، استراتژی غلطی است. اگر کسی زیر آب دارد خفه میشود نمیگوید چرا در بالای استخر خفه شوم، بگذارید بروم و ته آب خفه شوم، نه اینطور نیست بلکه تلاش میکند تا خود را نجات دهد.»
سخنگوی دولت همچنین گفته است: «شاید این دیدگاه وجود داشته باشد که ما مسکوت میگذاریم و تصویب نمیکنیم و در لیست سیاه هم قرار نمیگیریم و یک مهلت دیگر میگیریم. همچنین بحثهایی مطرح میکنند اما اگر در لیست سیاه رفتیم، چه اتفاقی میافتد؟ اگر ایران بخواهد از لیست سیاه بیرون بیاید، باید اسرائیل رأی بدهد.»
ربیعی با بیان اینکه «نمیدانم چه اتفاقی افتاد که برخی موارد در این دولت حرام و برای دولتهای دیگر مباح است»، گفته است: «یکسری از این افراد خودشان دنبال آن بودند و نمیخواهم جزئیتر وارد شوم و چالش جدید ایجاد کنم.
این افراد در دولت قبل درباره مواد مخدر و مریدا را امضا و فراتر از مواردی که در پالرمو هست جلو رفتند. در مورد FATF افرادی که الان مخالف هستند، نامه زدند و موارد آن موجود است.
ربیعی دیروز هم در جمع خبرنگاران تاکید کرد:
«نباید به تحریم های موجود، تحریم دیگری اضافه کنیم»
تصویب لوایح FATF درخواست دولت است، اما برای احترام به قانون به تصمیم مجلس و شورای نگهبان و مجمع احترام می گذاریم و از قانون تبعیت میکنیم.
در این شرایط میتوان انتظار داشت که باز هم در روزهای باقی مانده تا پایان بهمنماه، کلید واژه FATF و جدال بر سر آن سر خط خبرهای ایران را یک بار دیگر تسخیر کند./۳ دی ۱۳۹۸روزنامه ایران
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:بااین تحریم ها،پول کالای فروخته شده را نمی توانیم بگیریم،نمی توانیم درکشوردیگرخریدکنیم،حتی پول نفت فروخته شده را نمی توانیم بگیریم،دانشجویانی که درخارج تحصیل می کنندبایدبیاین ایران باخودشان پول ببرند!.
بیماری«EB» یا «پروانه ای»چیست؟
بیماری«EB» یا «پروانه ای» بیماری دردناک و نادری است که مانند باقی جهان، در کشور ما نیز وجود دارد. بیماری که فرد مبتلا به آن با دشواریهای زیادی در زندگی روبرو خواهد بودو البته این بیماری مسری و واگیردار نیست.
«اپیدرمولیز بولوسا» - Epidermolysis Bullosa - با نام مخفف «ای بی» یک بیماری ارثی در بافت های پوستی است که در پوست و غشای مخاطی تاول ایجاد می کند.
«پروانه ای شدن» همیشه به معنی فضای عاشقانه و رمانتیک نیست. گاهی زخم های همین پروانه ای شدن زندگی را روز به روز سخت تر می کند. زخم هایی که هیچ گاه التیام پیدا نخواهند کرد و همواره بر تن خواهند ماند. بیماری «پروانه ای» با نام بین المللی « EB» بیماری خاص و دردناکی است که ناشی یک جهش ژنتیکی است که از بدو تولد تا پایان عمر همراه بیمار خواهد بود و هیچ التیامی برایش وجود ندارد. مگر آنکه بتوان با شیوه های گوناگون و پزهزینه از افزایش و دشواری های آن کاست. با تاسیس خانه بیماران ای بی و تلاش برای بهبود وضعیت آنها زمان مناسبی است که این بیماری نادر و سخت را بیشتر بشناسیم و برای مرهم و کاهش درد مبتلایان آن کاری انجام دهیم.
«اپیدرمولیز بولوسا» با نام اختصاری «EB» یک بیماری ارثی در بافت های پوستی است که در پوست و غشای مخاطی ایجاد تاول می کند. این بیماری به دلیل نازک شدن پوست و آسیب پذیری آن به بالهای پروانه تشبیه می شود، و در ایران با نام بیماری « پروانه ای» شناخته شده است. شیوع این بیماری به صورت ارثی و یک در ۵۰ هزار نفر است. شدت آن نیز از ملایم تا کشنده است. به طوری که ممکن است بسیاری از بافت های حساس بدن را از بین ببرد. ای بی یا پروانه ای به هیچ قومیت خاصی تعلق ندارد و در تمام نقاط جهان رخ می دهد و به طور مساوی بر مردان و زنان اثر می کند. یکی از مهم ترین علل بیماری ای بی ازدواج های فامیلی است. بسیاری از کودکان پروانه ای از پدر و مادری متولد شده اند که ازدواج فامیلی داشته اند. به همین دلیل پزشکان توصیه می کنند که کسانی که ازدواج فامیلی انجام می دهند حتما بعد از آزمایش های ژنتیکی اقدام به بارداری نمایند.
دردی که با سوختگی حاد می توان مقایسه شود
در ای بی پوست به شدت حساس و شکننده خواهد شد به طوری که کوچکترین خراش یا آسیبی موجب تاول های عذاب آور و عفونت های زیادی برای بیمار شود. اما به هیچ وجه واگیر ندارد. پوست انسان شامل دو لایه است. لایه خارجی که روی پوست است و لایه داخلی که زیر قرار دارد. در افراد سالم کلاژن بین این دو لایه وجود دارد که مانع از حرکت های اصطکاکی این دو لایه روی هم می شود. اما در افراد مبتلا به این بیماری پروتئین کلاژن وجود ندارد و کوچکترین چیزی مانند مالیدن دست باعث ایجاد این اصطکاک و تاول و زخم های درد ناک می شود به طوری که درد ناشی از آن با سوختگی درجه ۳ که در آن تمام لایه های پوست تخریب شده است مقایسه می شود. ای بی هیچ درمانی ندارد و فقط می توان با مراقبت های ویژه از جمله خوراک های غذایی و پانسمان های خاص میزان زخم های آن کاست. اما گاهی ممکن است یک بیمار نتواند از شدت جراحات حتی یک لباس بر تن کند و گاه ممکن است شدت یک بیماری منجر به از دست رفتن قسمتی از اعضای بدن مانند دست ها و یا پاها و یا در نهایت منجر به مرگ بیمار شود.
بیمار ای بی ماهیانه ۲.۵ میلیون هزینه دارد
هزینه یک بیمار ای بی بسیار زیاد است که صرف چیزهایی می شود که اصلا به چشم نمی آید. ای بی ها حداقل ماهیانه ۲.۵ میلیون تومان خرج دارند. مثلا پانسیمان به قطع A۴ حدود ۲۵۰ هزارتومان است که تا ۴۸ ساعت قابل استفاده است و بعد از آن باید تعویض شود. یک بیمار ای بی به دلیل زخم های بسیار زیادی که دارد لباس هایش مدام شسته می شود و زود از بین می رود. حمام این بیمار دو یا سه ساعت طول می کشد
بیماران مبتلا به «ای بی» است زیرا این بیماران بطور میانگین باید سه بار در شبانه روز پانسمان شوند و این پانسمان ها در اغلب مواقع بسیار گران است.
پانسمان ها از ۳۰ تا ۲۰۰ هزار تومان قیمت دارد و ممکن است به عنوان نمونه، یک بیمار «ای بی» با جثه کودک هشت ساله، اگر بخواهد، زخم های کمرش را پانسمان کند به سه پد پانسمان(البته بر اساس نوع زخمش) هر کدام یکصد هزار تومان نیاز داشته باشد که این پانسمان ها برای خانواده ها بسیار پر هزینه است، ضمن اینکه پانسمان ها بطور میانگین هر هشت ساعت یک بار باید تعویض شوند.
بسیاری از این خانواده ها هر چند این آگاهی را دارند که پانسمان های یاد شده، یک بار مصرف هستند اما به علت اینکه توان خرید پانسمان های گران را ندارند، پد پانسمان را پس از هر بار مصرف، شستشو می دهند، زیر نور آفتاب خشک می کنند و دوباره مصرف می کنند که این موضوع گاهی اوقات باعث عفونت بیشتر زخم های بیماران می شود.
به گزارش خبرگزاری فارس، مرگ پروانهها با دشنه تحریم در سکوت مدعیان حقوق بشر/ روایتی از ۱۵ بیمار «ای بی» که قربانی «تروریسم اقتصادی» شدندبه گزارش خبرنگار گروه حقوقی و قضایی خبرگزاری میزان، چندی پیش وزیر امور خارجه آمریکا در پیامی توییتری مدعی شد که آمریکا هرگز ایران را هدف تحریم های غذایی و دارویی قرار نمیدهد و این درحالی است که برخلاف ادعای دولت ترامپ، تحریمهای آمریکا برای فشار به مردم مردم ، دارو و غذا را نشانه گرفته است.
جلوگیری از ورود دارو به کشور مصداق بارز تروریسم اقتصادی است
در زمینه تحریم دارویی و غذایی رئیس قوه قضاییه در جلسه شورای عالی قوه قضاییه در ۲۵ آذرماه سال جاری گفت: آمریکا به دلیل اینکه در همه عرصهها میدان را از دست داده و در قضایای اخیر نیز فتنه و توطئه اش نقش بر آب شده است، به اقدامات دیگری روی آورده که از جمله آنها جلوگیری از ورود دارو به کشور است.
رئیس قوه قضاییه افزود: این اقدام با هیچ مبنای حقوقی و انسانی سازگاری ندارد و مصداق بارز تروریسم اقتصادی و جنایت علیه بشریت است. جامعه جهانی باید هوشیار باشد و بداند که آمریکا هر جا برایش مقدور باشد، به حقوق ملتها دست اندازی میکند و بر این اساس، یک اقدام واقعی در برابر گستاخیهای ایالات متحده آمریکا نیاز است.
نقش FATF در عدم واردات دارو به کشور
دکتر نصراله ابراهیمی، استاد حقوق دانشگاه تهران و حقوقدان حوزه بین الملل هم در گفتوگو با خبرنگار گروه حقوقی و قضایی خبرگزاری میزان نیز به آن اشاره و اینگونه بیان میکند: بر اساس حقوق بشر تحریم دارو و غذا غیرممکن و ناقض حقوق بشر است، ولی در عمل آنچه که اتفاق میافتد این است که وقتی سیستم بانکی و مبادلات پولی و بانکی ما را تحت تاثیر قرار داده و یا از طریق FATF اقدامات مالی علیه ایران انجام میدهند، عملا اگر به دارو و شرکت دارویی هم دسترسی داشته باشیم نمیتوانیم دارو بخریم و وارد کشور کنیم.
ابراهیمی افزود: اگرچه میگویند به بازار داروهای خاص دسترسی داریم، اما در عمل نمیتوانیم معامله کنیم و داروهای مورد نیاز را به داخل وارد کنیم؛ چراکه پول آن را نمیتوانیم پرداخت کنیم.
یکی از بیماریهایی که تحریمهای دارویی سرنوشت بیماران آن را تحت الشعاع قرار داده بیماری «ای بی» یا اپیدرمولایزیس بولوزا است. بیماری که یک اختلال ژنتیکی پوست است و در افراد سالم، لایه خارجی پوست توسط قلابهای پروتئینی از جنس کراتین یا کلاژن به هم متصل شدهاند و این قلابها مانع حرکت جداگانه این دو لایه میشوند. اما در افراد مبتلا به بیماری «ای بی» به دلیل نقص در تولید پروتئین، این قلابها به درستی ساخته نمیشوند. به همین دلیل کوچکترین عملی که باعث اصطکاک بین دو لایه پوست شود، مانند مالیدن یا فشار موجب تاول و حتی زخمهای خطرناک میشود.
در این میان علیرغم ادعاهای دولت آمریکا در عدم تحریمهای دارویی و غذایی جمهوری اسلامی ایران؛ اما تحریم پانسمان مپیلکس که مخصوص این نوع بیماری است، بیماران «ای بی» را با مشکلات جدی مواجه کرده است و این تنها بخشی از اقدامات خصمانه دولت آمریکا علیه ملت ایران است که بیماران و مدیرعامل خانه «ای بی» آن را روایت میکنند.
سئوال بیمار مبتلا به «ای بی» از مدعیان حقوق بشر: چون تحریم هستیم باید از بین برویم؟
یکی از مبتلایان به بیماری «ای بی» که دختر جوانی است در گفتوگو با خبرنگار گروه حقوقی و قضایی خبرگزاری میزان میگوید: «ای بی» بیماری به ظاهر آسان، اما بسیار سخت و مشکلات آن بسیار زیاد است و هر چه قدر که سن بالاتر میرود با مشکلات بیشتری مواجه میشویم.
مرگ ۱۵ بیمارای بی به دلیل تحریم پانسمان مپیلکس/اجتناب شرکت سوئدی از در اختیار قرار دادن پانسمان مپیلکس برای مبتلایان بهای بی در ایران
این فرد مبتلا به ای بی گفت: در حال حاضر مهمترین مشکلی که با آن مواجه هستیم، نبود پانسمان مپیلکس است که باید استفاده شود و در حال حاضر بخاطر تحریمها مانند قبل به صورت مداوم در دسترس ما نیست و اگر این پانسمان نباشد زخم عفونت میکند و نمیتوانیم لباس بپوشیم و لباس به زخم میچسبد و به طور وحشتناکی درد داریم و زمانی که زخم عفونت کند میتواند تا مرگ نیز پیش رود.
وی ادامه داد: در حال حاضر بیماران مبتلا به ای بی درگیر این موضوع هستند و پانسمان مپیلکس به صورت مداوم در اختیار آنها قرار نمیگیرد و این برخلاف گفتههای کشورهای تحریم کننده است که اعلام میکنند غذا و دارو جزء تحریم نیست.
این بیمار مبتلا به ای بی عنوان کرد: زمانی که با شرکت تولیدکننده این پانسمان مکاتبه شد، اعلام کردند که نمیتوانیم به علت تحریمها این پانسمان را در اختیار شما قرار دهیم، اما گناه ما بیماران چیست و چون تحریم هستیم باید از بین برویم؟
مادر کودک مبتلا بهای بی: شرایط برای بچهها بسیار سخت شده است
مادر یکی از مبتلایان به بیماریای بی که یک دختربچه پنج ساله است به خبرنگار خبرگزاری میزان گفت: ای بی فقط درد است و تعریفی بالاتر از این برای آن وجود ندارد؛ هر کار یک بیمار ای بی از غذا خوردن، راه رفتن، بازی کردن و غذا خوردن درد است و چیزی نیست که با مسکن آرام شود و اگر مسکن هم بدهیم بعد از ساعتی درد آنها شروع میشود.
مرگ ۱۵ بیمارای بی به دلیل تحریم پانسمان مپیلکس/اجتناب شرکت سوئدی از در اختیار قرار دادن پانسمان مپیلکس برای مبتلایان بهای بی در ایران
وی افزود: سختیها برای یک بیمار ای بی خیلی زیاد است و حمام رفتن که برای خیلی از بچهها لذت بخش است شاید دردناکترین قسمت زندگی بچههای مبتلا به ای بی باشد.
این مادر ادامه داد: از زمانی که خانه ای بی تاسیس شد ما به صورت دائم هر ماه پانسمان مپیکلس دریافت میکردیم، اما از زمانی که تحریمها آغاز شد در سال ۹۷ دوبار بیشتر پانسمان دریافت نکردیم و در سال ۹۸ نیز هر سه ماه یکبار با زحمت بسیار پانسمان مپیلکس دریافت کردیم و هیچ امیدی نداریم که سه ماه دیگر پانسمان مپیلکس به دستمان میرسد یا خیر؛ در حال حاضر شرایط برای بچهها بسیار سخت شده است.
بیمار مبتلا بهای بی: نبود پانسمان مپیلکس، اصلیترین مشکلی که بیمارانای بی با آن مواجه هستند
مرگ ۱۵ بیمارای بی به دلیل تحریم پانسمان مپیلکس
اجتناب شرکت سوئدی از در اختیار قرار دادن پانسمان مپیلکس برای مبتلایان بهای بی در ایران
یکی دیگر از مبتلایان به بیماری ای بی به خبرنگار گروه حقوقی و قضایی خبرگزاری میزان گفت: ای بی یک بیماری نیست چرا که بیماری یک محدوده زمانی دارد، در حال حاضر من ۲۸ سال است که با ای بی زندگی میکنم و جزیی از زندگی من شده است.
وی عنوان کرد: اصلیترین مشکلی که بیماران ای بی با آن مواجه هستند، نبود پانسمان مپیلکس است و اگر هم باشد بسیار گران است و بیمه نیز تقبل نمیکند و علت عدم وجود پانسمان مپیلکس، تحریم است و اجازه نمیدهند که وارد شود.
مرگ ۱۵ بیمارای بی به دلیل تحریم پانسمان مپیلکس/اجتناب شرکت سوئدی از در اختیار قرار دادن پانسمان مپیلکس برای مبتلایان بهای بی در ایران
یکی دیگر از مبتلایان به بیماریای بی که ۱۷ سال سن دارد به خبرنگار گروه حقوقی و قضایی خبرگزاری میزان گفت: ای بی یک پوست ظریف، نازک و شکننده است که یک قلب بزرگ در خود دارد؛ پشت همه این دردها یک قلب بزرگ قرار دارد که آرزوهای من در آن جای گرفته است.
وی عنوان کرد: علت کمبود پانسمان مپیلکس تحریم هاست که اجازه نمیدهد به اندازه کافی پانسمان از خارج وارد شود و بسیار گران است که یکی از مشکلات اصلی مبتلایان به ای بی است.
تشریح چیستی بیماری «ای بی»
در همین زمینه به سراغ «حجت الاسلام سید حمیدرضا هاشمی گلپایگانی»، مدیرعامل خانه ای بی رفتهایم. وی در گفتوگو با خبرنگار گروه حقوقی و قضایی خبرگزاری میزان در تشریح چیستی بیماری «ای بی» بیان کرد: بیماری «ای بی» یک بیماری ژنتیکی است که در آن لایههای پوست به تدریج چسبندگی خود را از دست میدهد و بافتهای پوست تحریک میشود و پوست از بین میرود و لایههای اول، دوم و سوم را درگیر میکند.
پشت پرده ادعای کذب حقوق بشری آمریکا در عدم تحریمهای غذایی و دارویی
مدیرعامل خانه ای بی اظهار کرد: «ای بی» از بدو تولید فرد را درگیر میکند و شاید بتوانیم بگوییم که ۹۵ درصد از این بیماران حاصل ازدواج خانوادگی هستند و بر مبنای آمار جهانی از هر ۵۰ هزار تولد زنده باید بیمارای بی داشته باشیم و این آماری است که در دنیا نیز رایج است.
شناسایی ۷۰۰ بیمار ای بی در کشور
وی تصریح کرد: تا به امروز حدود ۷۰۰ نفر از بیماران در ایران شناسایی شدند و این ۹۵ درصدی که عرض کردم حاصل این ۷۰۰ نفر است؛ به عبارتی ما در این ۷۰۰ نفر به این نتیجه رسیدیم که ۹۵ درصد آنها حاصل ازدواج خانوادگی هستند.
مرگ ۱۵ بیمارای بی به دلیل تحریم پانسمان مپیلکس/اجتناب شرکت سوئدی از در اختیار قرار دادن پانسمان مپیلکس برای مبتلایان بهای بی در ایران
حجت الاسلام والمسلمین هاشمی گلپایگانی ادامه داد: در ایران به جهت اینکه ازدواج خانوادگی مرسوم است شاید این عدد مقداری بیشتر باشد و عدد ۷۰۰ نفر تعدادی مبتلایانی است که شناسایی شدهاند؛ علت عدم شناسایی مبتلایان احتمالی این است که ممکن است این افراد در جایی باشند که با رسانه ارتباطی نداشته باشند و یا به خیلی از دانشگاههای علوم پزشکی دسترسی نداشته باشند و یا تصور فرد مبتلا این است که درد وی متعلق به خود اوست و دیگران درد او را ندارند.
مدیرعامل خانه ای بی در ادامه و در خصوص نقش خانه ای بی در حمایت از مبتلایان به این بیماری اذعان کرد: خانه ای بی ذاتا یک موسسه خیریه حمایتی است؛ در اصل یک سازمان مردم نهاد است که از وزارت کشور و بهداشت مجوزی را گرفته است و هر چه فعالیت بیشتری انجام شود و کمکهای بیشتری را دریافت کنیم قطعا با اخذ مجوزهای لازم میتوانیم اقداماتی را در جهت حمایت از مبتلایان به ای بی انجام دهیم، اما خیلی از کارها که به خدماتی که باید به یک بیمار ای بی دهیم ذاتا جزء وظیفه این خیریه محسوب نمیشود و توانایی انجام آن را نیز ندارد.
وی افزود: خانه ای بی ضمن شناسایی بیماران، برای آنها تشکیل پرونده میدهد و پس از شرکت در کمیسیون پزشکی و معاینه توسط پزشک متخصص و تشخیص اینکه فرد مبتلا به ای بی است، پرونده بیمار تکمیل میشود و اولین نیاز بیماران این است که اگر دارای زخم در بدن خود باشد باید آموزش ببیند که این زخمها را چکار کند.
حجت الاسلام و المسلمین هاشمی گلپایگانی خاطرنشان کرد: زخم بیماری ای بی به این شکل نیست که اگر با پانسمان و دارو به آن رسیدگی کنیم خیلی سریع از بین برود بلکه زخم ماه ها و شاید سالها بخشی از بدن را درگیر میکند و اگر آن بخش نیز رو به بهبود رود ممکن است بلافاصله بخش دیگری از بدن همزمان درگیر شود.
مدیرعامل خانه ای بی در ادامه اذعان کرد: در این گونه موارد نوعی پانسمان را استفاده میکنیم که تولید خارج است و کشورهای متعددی آن را تولید میکنند؛ اما بهترین آن در سوئد تولید میشود که نام آن mepilex است و ۵۰ کشور دنیا از این پانسمان استفاده میکنند.
آغاز دوران سخت
وی ادامه داد: این پانسمان در حال حاضر بهترین درمانی است که اگر روی زخم قرار گیرد، درد، سوزش و شاید عفونتهای بعدی بیمار کمتر شود؛ یکی از کارهایی که خانه ای بی انجام میدهد این است که این پانسمانها را به صورت مرتب و ماهانه از طریق اداره پست با شماره مرسوله در اختیار بیماران در نقاط گوناگون کشور قرار میدهد؛ البته در سال ۹۵ و ۹۶ این اقدام به درستی انجام میشد، اما متاسفانه با بازگشت مجدد تحریمها از می ۲۰۱۸ ما با مشکل عمده واردات پانسمان مواجه شدیم و شرکت سوئدی رسما از در اختیار قرار دادن این پانسمانها به جمهوری اسلامی خودداری کرد و به عبارتی دوران سخت ما شروع شد؛ البته الان شاید این پانسمانها برای ما به صورت چمدانی یا به شکل دیگری برسد، اما نیاز اساسی تامین نمیشود.
مرگ ۱۵ بیمارای بی به دلیل تحریم پانسمان مپیلکس/اجتناب شرکت سوئدی از در اختیار قرار دادن پانسمان مپیلکس برای مبتلایان بهای بی در ایران
حجت الاسلام و المسلمین هاشمی گلپایگانی در ادامه سخنان خود بیان کرد: در کنار این پانسمان، داروها، مکملهای غذایی و شربتهای تقویتی و کرمهای ترمیم کننده نیز استفاده میشود که تمامی آنها در یک بسته جمع آوری و در هر ماه از طریق اداره پست برای عزیزان در نقاط مختلف کشور ارسال میشود.
مدیرعامل خانه ای بی تصریح کرد: یکی دیگر از اقداماتی که خانهای بی انجام میدهد این است که برای هر بیماری در بانک به نام خودش حسابی افتتاح شد و چون سالها با این بیماری درگیر هستند، ماهانه کمک هزینههایی را به صورت مستقیم به حساب بیماران به عنوان کمک هزینه دارو و درمان واریز میکنیم.
روایتی از یک درد
وی با اشاره به هماهنگی با دانشگاههای علوم پزشکی اظهار کرد: برخی از دانشگاههای علوم پزشکی با بیماری ای بی بیگانه بودند و به معنای واقعی نمیدانستند که ای بی چه نوع بیماریای است؛ در حال حاضر دانشگاههای علوم پزشکی خدماتی را در این زمینه ارائه میدهند.
حجت الاسلام و المسلمین هاشمی گلپایگانی افزود: سرعت از بین رفتن دندانهای افراد مبتلا به ای بی نسبت به سایر انسانها بیشتر است و دهان فرد مبتلا نیز ذاتا کوچک است و به اندازه یک فرد سالم باز نمیشود؛ لذا باید با بیهوشی کامل تحت عمل جراحی قرار گیرند که در حال حاضر دانشگاههای علوم پزشکی مانند استان فارس این کار را انجام میدهد.
مدیرعامل خانه ای بی تصریح کرد: انگشتان مبتلایان بهای بی نیز به مرور بسته میشود و از بین میرود که در حال حاضر برخی از دانشگاهها این جداسازی را با کمک خانه ای بی انجام میدهند و بخشی از هزینهها توسط بیمه و بخشی نیز توسط خانه ای بی پرداخت میشود.
مرگ ۱۵ بیمارای بی به دلیل تحریم پانسمان مپیلکس/اجتناب شرکت سوئدی از در اختیار قرار دادن پانسمان مپیلکس برای مبتلایان بهای بی در ایران
وی گفت: با توجه به اینکه روحیه افراد مبتلا به ای بی بسیار حساس است، اگر یک بیمار ای بی بداند که میتواند مانند سایرین در جامعه زندگی و فعالیت داشته باشد در بهبود شرایط وضعیت و بیماری او بسیار موثر است؛ لذا روابط عمومی خانه ای بی در این راستا فعالیتهای گستردهای را انجام میدهد.
حجت الاسلام و المسلمین هاشمی گلپایگانی در خصوص طرح درخت آرزوها گفت: در این طرح خواسته بچههایی که اولیای آنها از نظر مالی شرایط مساعدی ندارند از طریق خیرین خاص و نه از محل کمکهای درمانی، تهیه میشود و در اختیار او قرار میگیرد.
مدیرعامل خانه ای بی با اشاره به گردهمایی مبتلایان به بهانه ولادت معصومین و مناسبات گوناگون، اظهار کرد: این گردهماییها سبب میشود تا افراد با هم دیدار داشته باشند و از محیط خانه که ممکن است برای برخی از آنها خسته کننده شده باشد فاصله بگیرند و در جشنها و مراسمهای گوناگون شرکت کنند.
وی در ادامه اظهار کرد: این یک توفیقی است که خداوند متعال به من عنایت کرد و انشاالله که شعار نباشد و شکرگزار پروردگار بخاطر این توفیقی که به من داد هستم؛ من دو فرزند دارم که فرزند اولم ۲۵ سال دارد و سالم است و نعمت خداوند متعال میدانم، اما فرزند دومم که اکنون در آستانه ۱۹ سالگی است از بدو تولد بیماری ای بی داشت و در سالهای بعد از تولد وی شدت بیماری افزایش پیدا کرد و تا ۱۲ سالگی به اوج شدت خود رسید.
حجت الاسلام و المسلمین هاشمی گلپایگانی افزود: در آن زمان فکر میکردم که فقط خودم و فرزند خودم درگیر این بیماری است یا اینکه میتواند دیگرانی هم وجود داشته باشد چرا که فکر نمیکردم که بیماری ای بی به این اندازه در کشور گسترده باشد؛ لذا با تحقیقات مقدماتی که انجام دادیم تلاش کردیم با یکسری از افراد آشنا شویم و به شهرستان ها، استانها و روستاهای مختلف و دورافتاده سفر کردیم و تلاشهای زیادی صورت گرفت و به خیلی جاها رفتیم و نهایتا حدود ۱۰۰ نفر شناسایی شدند.
مدیرعامل خانه ای بی تصریح کرد: بعد از اینکه به عددی نزدیک به ۲۰۰ نفر رسیدیم فعالیت ما مقداری تغییر کرد و به این سمت رفتیم که دولت را متقاعد کنیم که چنین بیماریای وجود دارد و ما خیلی تلاش کردیم تا بگوییم که این بیماری وجود دارد؛ در آن زمان یکی از خبرگزاریهای مهم مطلبی منتشر کرد و اعلام کرد که این بیماری وجود ندارد.
وی گفت: من احساس کردم شاید در این حوزه بتوانم فعالیتی را داشته باشم و دردی را از دوش هموطنان عزیزم بردارم و ببینم غیر از دختر من کسی دیگری هم هست یا خیر که امروز به عدد ۷۰۰ نفر در سطح کشور میرسیم که شناسایی شده اند.
حجت الاسلام و المسلمین هاشمی گلپایگانی در ادامه خاطرنشان کرد: طیفی از بیماران هستند که مشکلات زیادی را دارند و اصلا با سایرین قابل مقایسه نیست؛ برای مثال یکی از قسمتهایی که در بخشی از بیماریای بی تولید میشود و بیمار به آن بخش میرسد همان سرطان است و سرطان پوست یا سایر سرطانها بخشی از بیماری در ای بی است که در یک مقطع زمانی تحمل میکند و بیماری که به سرطان مبتلاست، شنوایی و بینایی او تحت تاثیر قرار میگیرد و اندام وی تحلیل میرود ساعتها نمیتواند یک لیوان آب بخورد.
یک برگ از پانسمان مپیلکس ۱۳۰ دلار است و بستگی به زخم بیمار مورد استفاده قرار میگیرد
مدیرعامل خانه ای بی با بیان اینکه بیماران ای بی مشکلات زیادی را دارند و هر آنچه که توضیح دهم قابل درک نیست، خاطرنشان کرد: یک برگ از پانسمان مپیلکس ۱۳۰ دلار است و بستگی به زخم بیمار مورد استفاده قرار میگیرد، اگر زخم بیمار گسترده و زیاد باشد قطعا باید از این پانسمان بیشتر استفاده کند و شاید در عرض چند روز تمام این پانسمان تمام شود، اما اگر زخم کمتری داشته باشد و مدیریت کند مصرف کمتری خواهند داشت.
مرگ ۱۵ بیمارای بی به دلیل تحریم پانسمان مپیلکس/اجتناب شرکت سوئدی از در اختیار قرار دادن پانسمان مپیلکس برای مبتلایان بهای بی در ایران
وی افزود: یک بیمار ای بی به طور میانگین به سه یا چهار برگ پانسمان مپیلکس در ماه نیاز دارد؛ البته این بخشی از درمان است و در کشورهای دیگر زمانی که بیمار مبتلا به ای بی شناسایی میشود این پانسمان را رایگان در اختیار وی قرار میدهند.
حجت الاسلام و المسلمین هاشمی گلپایگانی اظهار کرد: به لطف دکتر هاشمی، وزیر سابق بهداشت عرضه این پانسمانها در سال ۹۵ و ۹۶ انجام میشد و در سال ۹۷ به صورت دورهای و در سال ۹۸ به شکل نامنظم انجام شده و توسط سازمان غذا و دارو خریداری و رایگان در اختیار خانه ای بی قرار گرفته و ما نیز توزیع کردیم.
اکثر پمادها و داروها خارج از تعرفه بیمه است
مدیرعامل خانه ای بی با تاکید بر اینکه پانسمان مپیلکس به آسانی در اختیار ما قرار نمیگیرد، گفت: متاسفانه اکثر پمادها و داروها خارج از تعرفه بیمه است؛ اگر از بخش مشکلات پزشکی مبتلایان به ای بی فاصله بگیریم، بیماران مشکلات اجتماعی زیادی نیز دارند.
وی افزود: در خیلی از خانوادهها متوجه میشدیم که بیماران ای بی درس نخوانده اند و میگفتند که مدرسه از ثبت نام آنها اجتناب کرده است؛ برای مثال در شهری کلا پنج بیمارای بی وجود دارد و از این پنج نفر سه نفر از آنها مدرسه نرفته اند؛ این در حالی است که اگر برخی از معلمان با این موضوع آشنا شوند خودشان خیرخواهانه قدم برخواهند داشت چرا که مردم ما در این موضوعات به یکدیگر کمک میکنند.
ای بی باید جزو بیماریهای خاص محسوب شود
حجت الاسلام و المسلمین هاشمی گلپایگانی با تاکید بر اینکه بیماری «ای بی» جزء بیماریهای خاص محسوب نشده است، بیان کرد: با خاص محسوب شدن این بیماری کارتی به مبتلایان تعلق میگیرد که نشان میدهد فرد مبتلا به بیماری خاص است و داروهای فرد مبتلا در فرایند بیماری خاص قرار میگیرد؛ ممکن است روی کاغذ چیزی را به عنوان بیماری خاص بنویسند، اما چیزی به فرد مبتلا تعلق نگیرد، اما همین قدر که بتوانیم ثابت کنیم که این بیماری، بیماری خاص است، کار بزرگی محسوب میشود.
مدیرعامل خانه ای بی با بیان اینکه در کشور سه بیماری خاص وجود دارد، اذعان کرد: تالاسمی، هموفیلی و بیماریهای کلیوی از بیماری خاص در کشور محسوب میشوند، اما آیا بیماری دیگری وجود ندارد که جزء بیماریهای خاص محسوب شود؟
وی با تاکید بر اینکه بیماری ای بی باید جزء بیماریهای خاص محسوب شود، گفت: خانه ای بی یک ریال بودجه دولتی ندارد و با کمکهای مردمی اداره میشود؛ اما نمیتوان به بیماری که در حال درد کشیدن است گفت که خیر امروز پول ندارد و برو فردا مراجعه کن؛ لذا اگر ای بی بیماری خاص شود حداقلش این است که ردیف بودجه به آن اختصاص داده میشود در آن ردیف بودجه میتوانیم سهم خود و بیمارانمان را مطالبه کنیم.
حجت الاسلام و المسلمین هاشمی گلپایگانی در پاسخ به این سئوال که آیا ای بی درمان قطعی دارد یا خیر، اظهار کرد: ای بی درمان قطعی ندارد و یک بیماری صعب العلاج است و هنوز علم پزشکی و دنیا به جایی نرسیده که بتواند برای این بیمار درمانی پیدا کند و در همه جای دنیا نیز به این شکل است؛ اما با امکانات بهتر و مخصوصا پانسمانها و داشتن فعالیتهای اجتماعی توسط مبتلایان، قطعا بهبود و کاهش درد دارد و در برخی از موارد میتوانیم جلوی توسعه این بیماری را بگیریم.
مرگ ۱۵ بیمارای بی به دلیل تحریم پانسمان مپیلکس/اجتناب شرکت سوئدی از در اختیار قرار دادن پانسمان مپیلکس برای مبتلایان بهای بی در ایران
مدیرعامل خانه ای بی افزود: انشالله دانشمندان با تحقیقات گستردهای را که در حاضر چه در حوزه سلولهای بنیادین و چه در موارد دیگر انجام میدهند، بتوانند ژنهای معیوبی را که در دوران ازدواج انتقال داده میشود را شناسایی کنند و برای این بیماری راه حلی پیدا شود.
چرا بیماری پروانهای؟
وی در خصوص علت پروانهای نامیدن بیماری ای بی گفت: همان طور که پروانه بال بسیار شکنندهای دارد، افراد مبتلا به ای بی به همین اندازه پوست حساسی دارند و شاید با کوچکترین ضربهای که به پوست آنها وارد شود، این ضربه تبدیل به یک زخم شود و این شکنندگی را به بال پروانه تشبیه کردند و در دنیا مصطلح به بیماری پروانهای است.
مشکل آفرینی تحریمها برای بیماران ای بی
حجت الاسلام و المسلمین هاشمی گلپایگانی در ادامه سخنان خود با اشاره به تاثیر تحریمها بر بیماران مبتلا به ای بی عنوان کرد: پانسمان مپیلکس توسط ۵۰ کشور وارد میشود، پس فقط ایران نیست که این پانسمان را وارد میکند؛ من حس میکنم در حوزه تحریمها در برخی از موارد شکوفا شدیم و در جاهایی که باید از کشور خود دفاع کنیم و اقتدار خود را نشان دهیم به شکوفایی رسیدیم.
وی اذعان کرد: تحریم ما را میتواند به سمت سازندگی، استوار شدن و قویتر شدن پیش ببرد که البته هزینه دارد و در این راه اذیت میشویم و درد زیادی را تحمل میکنیم، اما من امید دارم و میدانم و به آینده روشن نگاه میکنم که جوان ایرانی خیلی از کارها را میتواند انجام دهد.
حجت الاسلام و المسلمین هاشمی گلپایگانی با تاکید بر اینکه باید بپذیریم که در حال حاضر تحریم هستیم، بیان کرد: از آمریکاییها که خود را مهد تمدن، آقای جهان و حافظ منافع بشر در دنیا میداند و دم از انسان دوستی میزند باید پرسید که آیا غذا و دارو جزء تحریم است یا استثنا محسوب میشود؟ در همه جا گفته شده که قوانین اجازه نمیدهد غذا و دارو را بر ملتی تحریم کنید.
خودداری شرکت سوئدی از در اختیار قرار دادن «پانسمان مپیلکس»
مدیرعامل خانه ای بی اظهار کرد: ما در حال حاضر با شرکت مولنیکه در سوئد که تولید کننده پانسمان مپیلکس است مذاکره کردیم و گفتیم که ما یک سازمان مردم نهاد هستیم و از این پانسمانها استفاده میکنیم و اسامی بیماران خود را نیز در اختیار آنها قرار دادیم و از آنها خواستیم که پانسمان مپیلکس را در اختیار ما قرار دهد.
وی ادامه داد: شرکت سوئدی نیز در پاسخ به مکاتبه ما اعلام کرده که ما را میشناسد و مطلع است که در چه زمینهای فعالیت میکنیم، و اعلام کرده است ما تحریم هستیم و در نهایت گفته است که اگر تحریم هم نباشید چطور میتوانید وجه آن را پرداخت کنید در حالی که سیستم بانکی نیز مشمول تحریم است؛ لذا این یک شعاری بیش نیست که آمریکا غذا و دارو را جزء تحریم قرار نداده است.
حجت الاسلام و المسلمین هاشمی گلپایگانی خاطرنشان کرد: دیده بان حقوق بشر گزارشی را حدود یک ماه قبل تهیه کرده و در آن اذعان کرده که سلامت مردم ایران با تحریمها به خطر افتاده است؛ این شرمی برای دولت آمریکا است که اعلام میکنند غذا و دارو تحریم نیست، اما در اصل غذا و دارو را نیز تحریم کرده اند.
مدیرعامل خانه ای بی بیان کرد: در پی تحریمها مشکلات بسیار جدی برای ما به وجود آمده است و در حال حاضر پانسمان مپیلکس وارد نمیشود و پانسمانهایی که میآید به صورت چمدانی است و استمرار ندارد. ما تحریمها را با پوست، زخم و جانمان حس کردیم.
مرگ ۱۵ بیمارای بی به دلیل تحریمهای دارویی
وی گفت: از ماه می ۲۰۱۸ تا ماه می ۹۰۱۹، یعنی از اردیبهشت ماه سال ۹۷ تا اردیبهشت ماه ۹۸، ۱۵ نفر از بیماران مبتلا به ای بی در کشور فقط بخاطر نبود پانسمان مپیلکس که آمریکا اجازه نداده است به ما برسد و ما را تحریم کرده است جان خود را از دست داده اند.
حجت الاسلام و المسلمین هاشمی گلپایگانی اذعان کرد: اسامی این ۱۵ نفر و گواهی و تاریخ فوت آنها نیز موجود است و به دلیل اینکه پانسمان مپیلکس به آنها نرسیده جان خود را از دست دادند.
فوت نوزاد هشت روزه مبتلا به ای بی در روزهای اخیر
مدیرعامل خانه ای بی اظهار کرد: یکی از مبتلایان به بیماری ای بی که طی روزهای اخیر جان خود را از دست داد فقط هشت روز داشته است؛ آمریکا چه جوابی دارد تا در این باره دهد؟
وی ادامه داد: در این مدت خبرنگاران مختلفی به ما مراجعه کردند و با ما مصاحبه داشتند و از خود رادیو سوئد به اینجا آمدند و بیماران را نزدیک دیدند و با خود بیمار گفتگو کردند. تحریمها، مشکلات زیادی را برای مبتلایان به ای بی ایجاد کرده است.
حجت الاسلام و المسلمین هاشمی گلپایگانی در بخش دیگری از سخنان خود عنوان کرد: همه چیز را نمیتوان بر گردن تحریم انداخت و دانشگاه علوم پزشکی که باید با خیلی از بیماریها آشنایی داشته باشد و خدماتی را ارائه دهد به تحریم مربوط میشود؟ آیا اقدام آموزش و پرورش بخاطر اینکه نمیداند که این بیماری واگیردار نیست و نوعا بچههای ما سر کلاس درس نمیروند به تحریم ارتباطی دارد؟ آیا اقدام وزارت بهداشت که در برخی از موارد نسبت به این بیماران کوتاهی میکند به تحریم ارتباط دارد؟
مرگ ۱۵ بیمارای بی به دلیل تحریم پانسمان مپیلکس/اجتناب شرکت سوئدی از در اختیار قرار دادن پانسمان مپیلکس برای مبتلایان بهای بی در ایران
بیمار ای بی که پزشک شد
وی تصریح کرد: در حال حاضر ما در اینجا آقایی را داریم که ۳۱ سال سن دارد و مبتلا به بیماری ای بی است و با تلاش و پشت کار در رشته پزشکی درس خوانده و در علم طب سنتی تخصص گرفته است؛ اگر یک مسئول که در راس قرار دارد این موارد را از نزدیک ببیند قطعا میتواند دستورات بهتری را صادر کند.
حجت الاسلام و المسلمین هاشمی گلپایگانی خاطرنشان کرد: ۱۵ بیمار، فرزند و عزیز ما از بین رفته است لذا ما نه تنها در کشور خود باید موضوع را پیگیری کنیم بلکه در سطح بین المللی نیز باید این موضوع را پیگیری کنیم و صدای مطلومیت خود را به گوش جهانیان برسانیم و برای همه مشخص شود که علی رغم اینکه ایالت متحده شعار میدهد که دارو و غذا جزء تحریم نیست، برای ما وجود دارد.
وی اظهار کرد: ما نمیتوانیم بیماران ای بی را در اینجا نگهداری کنیم و اینها در شهرستانها و در خانههای خود نگهداری میشوند، اما در برخی موارد خانوادههای آنها بسیار خسته میشوند و یا نمیتوانند نگهداری کنند و یا اینکه باید در اینجا آموزشهای خاصی را ببینند؛ لذا باید یک مرکز نگهداری داشته باشیم و جزء برنامههای ماست؛ لذا چنانچه خیران و یا نهادی بتواند در این زمنیه کمک کند خواهیم توانست تا اقدامات دیگری را نیز انجام دهیم.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:منابع مأخوذه:انتخاب،میزان،ایران،فارس،مهر.و../اگردرآماروارقام ویاقیمتهاتفاوتی دیدید،علتش سعی کردیم تلفیقی این مجموعه را تهیه کنم