خوارج وماجرای حکمیت
خوارج چه کسانی بودند؟
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:شکل گیری«خوارج» از جنگ صفین آغاز شد. در این جنگ سپاه امیرالمؤمنین(ع) با سپاه شام (معاویه) وقتی معاویه که خود را در آستانه شکست دید، با مشورت عمرو بن عاص دست به حیلهای بزرگ زد تا از این شکست رهایی یابد. آنها تصمیم گرفتند قرآنها را سر نیزه کنندومدعی شدند ما هر دو گروه مسلمان هستیم و قرآن باید بین ما حَکَم و داور باشد.
وَإِن طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُمَا ۖ فَإِن بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَىٰ فَقَاتِلُوا الَّتِی تَبْغِی حَتَّىٰ تَفِیءَ إِلَىٰ أَمْرِ اللَّـهِ ۚ فَإِن فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا ۖ إِنَّ اللَّـهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ ﴿٩﴾ إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ ۚ وَاتَّقُوا اللَّـهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ ﴿١٠حجرات﴾
عناصربی بصیرت وباافکارمنجمد به این آیه قرآن متمسک شدند ومتعرض فرمانده کل قوا(حضرت علی)شدند ،گفتندحالا لازم است «طبق دستورقرآن داوری شود»،مغزقرآن رارهاکردند وبرپوسته چسبیدند(قرآن ناطق راوانهادند ومتوسل شدندبرقرآن صامت) وماجرا،یلکه فاجعه حکمیت شکل گرفت.
اگرچه امام علی به همراهی قلیلی از اصحاب به روشنگری پرداختند تا پرده از فتنه بردارند، اما برای اصحابی که افتخارشان درعبادات اذکار(بدون تفکروتعقل)بود،ثمری نداشت و در نهایت ولی امرزمان را با تهدید به قتل مجبور کردند فرمانده سپاه(مالک اشتر) نبردرامتوقف کند وبه پشت جبهه برگردد.
وباستنادجاهلانه از«فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُمَا»برای آتش بس،داوری(مذاکره)راپیشنهاددادند وتأسف بارتراینکه تیم مذاکره کننده رابرامامشان،تحمیل کردند.
معاویه که ازمشاوره شیطان بزرگ( عمرو بن عاص) بهره می برد، او را فرمانده تیم مذاکره کننده برگزید.
امام علی(ع)۲گزینه داشت(ابن عباس و مالک اشتر)و اما همان کسانی علم علمدارمیدان نبردراپایین کشیده بودند،اینبارنافرمانی دیگرکردند ،باگزینه های امام دراین مذاکره(حکمیت)به مخالفت ورزیدند و عابدوزاهد جاهل وجمودفکرکه ظاهرآراسته وموجهه داشت (ابوموسی اشعری) را به نمایندگی برای حَکَمیت معرفی کردند.ونتیجه این مذاکرات به خلع حضرت علی وابقای معاوبه منجرشد.
خلاصه ماجرای جکمیت
قرار بر این شد که عمروعاص معاویه را و ابوموسی علی(ع) را عزل کند و انتخاب خلیفه را به شورا واگذار کنند.
ابوموسی اشعری(عبدالله بن قیس) نتیجه حکمیت را به اینجا رسانید که هر دو فرمانروا یعنی معاویه و علی(ع) از خلافت برکنار شوند و هیچ کدام فرمانروا نباشند،«عمرو عاص» نیز به ظاهر این امر را پذیرفت،وباکمال احترام وتعریف وتجلیل از ابوموسی وی را بر خودش مقدم کرد.
عمروعاص، ابوموسی را در اعلام نتیجه، بر خود مقدم کرد(فرستادبالای منبر)
ابوموسی بر بالای منبر رفت و گفت:ای مردم! برای این که مسلمانان روی آسایش ببینند و بینشان دودستگی نباشد، من و عمرو عاص توافق کردیم که علی و معاویه را از خلافت برکنار کنیم تا خود مسلمانان شورایی تشکیل دهند و کسی را که استحقاق و شایستگی خلافت دارد انتخاب کنند؛ پس من به نمایندگی از مردم حجاز و عراق چنان که انگشتری ام را از دست خود خارج می کنم، علی(ع) را از خلافت برکنار می نمایم.
حیله شیطان بزرگ
عمرو بن عاص به بالای منبررفت و(بااستفاده ازمکانیسم انگشتر)درتأییداظهارات ابوموسی۲انگشترش راانگشتانش درآورد .گفت همانطورکه رجل کبیر،فخرعرب(ابوموسی اشعری)فرمود، من هم هر۲راخلع می کنم وامادرآن احساسات وهیجان،بلافاصله یک انگشتررا مجددبه انگشتش کرد وگفت من به نمایندگی ازمردم شام معاویه را به خلافت منصوب می کنم!
سرزمین«اذرح»منطقه مرزى میان شام و حجاز
نکته:این جلسه (اعلان داوری)حکمیت بدون مقدمه نبوده،بلکه این۲نماینده مسلمین،جلسات متعددباهم داشتند،جلسات هم محرمانه بود،محل مذاکرات(نه وین بود ونه هتل کوبورگ)دریک چادرباکلاسی بود که ورودبرای دیگران ممنوع بود،اینهاچندروز درپیرامون جنگ وآشفتگی ها و۲دستگی هاواختلافات مسلمین،بتعبیری به تحلیل اوضاع سیاسی روزپرداخته بودند،ودرنهایت باهم به توافق رسیدند که درجلسه عمومی(حضورمسلمین)چگونه مطرح کنند،یعنی درباره مفادتوافق«مذاکرات محرمانه»داشتند.
محل مذاکرات اشعری وعمروعاص
منطقه«اذرح» ناحیه ای در غرب اردن، بین معان و پترا است(اطراف تبوک) که منزلگاههای کاروانهای تجاری حجاز به شام بود.
پس از ماجرای حکمیت در (شعبان یاصفر سال۳۷) میان ابوموسی اشعری و عمرو بن عاص واز فریب خوردن ابوموسی از عمروعاص، امام علی(ع)، داوری حکمین را مغایر حکم قرآن دانست و بار دیگر برای جنگ با معاویه آماده شد و در نامهای به عبدالله بن وهب راسبی و یزید بن حصین، دو تن از سران خوارج،که در نهروان گرد آمده بودند، از آنان خواست برای نبرد با معاویه و ادامه جنگ صفین به او بپیوندند.
شهید مطهری:«خوارج که به وجودآورنده این جریان (حکمیت) بودند، رسوایی حکمیت را با چشم دیدند و به اشتباه خود پی بردند، اما نمیفهمیدند اشتباه در کجا بوده است. نمیگفتند خطای ما در این بود که تسلیم نیرنگ معاویه و عمرو عاص شدیم و جنگ را متوقف کردیم، و هم نمیگفتند که پس از قرار حکمیت، در انتخاب «داور» خطا کردیم که ابوموسی را حریف عمرو عاص قرار دادیم، بلکه میگفتند: اینکه ۲ نفر انسان را در دین خدا حکم و داور قرار دادیم خلاف شرع و کفر بود، حاکم منحصراً خداست نه انسانها. آمدند پیش علی که نفهمیدیم و تن به حکمیت دادیم؛ هم تو کافر گشتی و هم ما؛ ما توبه کردیم، تو هم توبه کن. مصیبت تجدید و مضاعف شد. علی گفت: توبه به هر حال خوب است، «اَسْتَغْفِرُ اللّهَ مِنْ کُلِّ ذَنْبٍ» ما همواره از هر گناهی استغفار میکنیم. گفتند: این کافی نیست، بلکه باید اعتراف کنی که «حکمیت» گناه بوده و از این گناه توبه کنی. گفت: آخر من مسأله حکمیت را به وجود نیاوردم؛ خودتان به وجود آوردید و نتیجهاش را نیز دیدید، و از طرفی دیگر چیزی که در اسلام مشروع است چگونه آن را گناه قلمداد کنم و گناهی که مرتکب نشدهام به آن اعتراف کنم؟!» (مجموعه آثار شهید مطهری. ج. ۱۶، ص. ۲۹۸)
آنان در پاسخ از امام علی(ع) خواستند به کفر اعتراف و از آن توبه کند وگرنه از او دوری خواهند کرد. پس از اعلام رأی حکمین، خوارج در مخالفت با امام سرسختتر شدند.
خوارج در ۱۰ شوال ۳۷ق با عبدالله بن وهب بهعنوان امیر(خلیفه) بیعت کرده و از کوفه به نهروان حرکت کردند،در مسیر راه، مردم بیگناه را کشتند.
حضرت علی(ع) پس از دعوت آنان به حق و اتمام حجت، ناگزیر به جنگ با آنها شد و در جنگ نهروان در سال ۳۸ق، بیشتر آنان را از میان برداشت. گروهی از آنان به ریاست فروة بن نوفل ، از همان آغاز از جنگ کناره گرفتند.
***
پرسمان بنقل ازکتاب «وقعهٔ الصفین»،نصر بن مزاحم، اینگونه می نویسد:
هنگامی که آثار شکست در سپاه معاویه هویدا گشت و امیرالمؤمنین بر در دروازههای پیروزی ایستاد، اهل شام قرآنها را بر سر نیزه بردند و اهل عراق را به حکم قرآن دعوت کردند.در این موقعیت که اختلاف در میان لشکر حضرت افتاد و گفتند که آنها ما را به حکم قرآن دعوت میکنند و ما نمیتوانیم با آنها بجنگیم،امیرالمؤمنین فرمودند: «ای بندگان خدا من سزاوارترین مردم به اجابت کتاب خدایم و لکن معاویه و عمرو بن العاص و ابن أبی معیط و حبیب بن مسلمه و ابن ابیسرح نه اهل دینند و نه اهل قرآن. من آنها را بهتر از شما میشناسم، من کودکی و بزرگی خود را با آنها گذراندهام، پس بدانید که بدترین کودکان و بدترین بزرگان بودند. این را که میبینید ،خواندن شما به حکم قرآن،کلمه حقیست که از آن باطل اراده شده است.
به خدا سوگند آنها نه به خاطر آنکه قرآن را میشناسند و به آن عمل میکنند آن را بلند کردهاند، بلکه این عمل آنها از سر مکر و حیله و نیرنگ است. بازوان و جمجمههای خود را ساعتی به من بسپارید، که حق به جایگاه خود رسیده و چیزی به قطع شدن بنیاد ستمکاران نمانده است.
هیبت خوارج درجنگ صفین:
در این هنگام بیست هزار نفر که شمشیرهایشان را بر گردن آویخته بودند و پیشانی هایشان در اثر سجده های طولانی پینه بسته بود و به رهبری «مسعر بن فدکی و زید بن حصین» و گروهی از «قاریان قرآن »که بعد از این ماجرا «خوارج »نامیده شدند بودند گفتند:
«یا علی! دعوت این قوم را اجابت کن که تو را به سوی کتاب خدا میخوانند وگرنه تو را میکشیم همچنان که عثمان را کشتیم و اگر دعوت آنها را اجابت نکنی به خدا قسم این کار را خواهیم کرد.»
حضرت در جواب گفتند که آنها میخواهند شما را بفریبند و نسبت به توطئه شامیان، به آنها هشدار دادند ولی آن گروه یاغی سخنان حضرت را قبول نکردند و گفتند:
«به سوی مالک اشتر بفرست که برگردد» و این در حالی بود که مالک به خیمهگاه معاویه رسیده بود و میخواست وارد آن شود. (نصر بن مزاحم بن سیار منقری، وقعهٔ صفین، ص ۴۸۹ و ۴۹۰، چاپ کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی، قم، سال نشر ۱۴۰۳ هـ . ق.)
حضرت به ناچار به دنبال مالک فرستاد و فرمود که برگردد. مالک در ابتدا پیک حضرت را بر میگرداند و عرض میکند که پیروزی نزدیک است و فقط چند ساعتی به من مهلت دهید تا کار را تمام کنم ولی شورشیان دست از خواسته خود بر نمیدارند و حضرت و هر آن کس را که با او بود تهدید به مرگ میکنند، مالک به ناچار بر میگردد و درگیریهای لفظی بسیاری بین آنان در میگیرد ولی آن مردم ساده لوح و ظاهربین بر عقیده غلط خود پای میفشارند. کار که به اینجا میرسد حضرت با عصبانیت امر به سکوت میکند و جمعیت آرام میشوند ولی بلافاصله گروه یاغی فریاد میزنند که حکمیت را امیرالمؤمنین قبول کرد و به آن راضی شد، و با این کار دست به ایجاد یک فضای تبلیغاتی وسیعی بر علیه امیرالمؤمنین میزنند.
نصر بن مزاحم در کتاب خود نقل میکند:
«مالک گفت: اگر حضرت قبول کرده باشد و به آن راضی شده باشد، من هم راضیم، پس گروه شورشی همه جا پخش کردند که امیرالمؤمنین راضی شد به حکمیت و آن را قبول کرد ولی حضرت همچنان ساکت بود و هیچ حرفی نمیزد و خاموش نگاه خود را بر زمین دوخته بود.» (وقعهٔ صفین، ص ۴۹۲.)از آنچه که نقل شد میتوان دریافت که حضرت در جهت تأیید حکمیت هیچ اقدامی نفرمود و تنها در مقابل موج باطل، سکوت اختیار فرمود و چون نیرویی برای مقابله با آن موج باطل نداشت حرکتی نیز در جهت تأیید آن نفرمود.
اما در ماجرای تعیین حکم نیز گروه یاغی از در مخالفت با امیرالمؤمنین درآمدند و هر چه حضرت از ساده لوحی ابوموسی و دشمنی او با امیرالمؤمنین گفت آنها قبول نکردند. حضرت اول ابنعباس و سپس مالک اشتر را به عنوان حکم پیشنهاد دادند ولی گروه یاغی بر حکمیت ابوموسی اصرار ورزیدند. نصر بن مزاحم آورده است:
در آخر کار حضرت پرسید: آیا از غیر ابوموسی رو میگردانید؟ گفتند: آری. چون حضرت لجاجت آنها را دید با ناراحتی گقتند: هر چه میخواهید بکنید. (وقعهٔ صفین، ص ۵۰۰.)
حضرت علی نتیجه حکمیت راپذیرفتند؟
الف. سؤالات پیرامون علت پذیرش حکمیت و شبهات پیرامون آن، تا زمان حکم حکمین است نه بعد از حکم؛ چرا که حضرت بنابر توافقنامهای که نوشته شد، خود را ملزم به پایبندی به آن کرد، البته با این شرط که حکمین به حکم قرآن عمل کنند و رأی و نظر خود را کنار بگذارند. ولی با زیر پا گذاشته شدن شرط از طرف حکمین و عمل نکردن آنها به شرط حضرت ایشان نیز خود را ملزم به پایبندی به حکم حکمین ندیدند و با تجدید قوا به معاویه اعلام جنگ دوباره کردند که در مدت تجهیز لشکر برای رویارویی دوباره با سپاه معاویه، به دست عبدالرحمن بن ملجم مرادی به شهادت رسیدند. (هاشم معروف الحسنی، سیرهٔ الائمهٔ الاثنی عشر، ج ۱، ص ۴۹۸ و ۴۹۹، چاپ دارالتعارف و دارالقلم، لبنان، بیروت، طبع اول، سال نشر ۱۳۹۷ هـ . ق.)/پایان.
جنگ صفین چقدرطول کشید؟
مدت زمان جنگ صفین را ۱۰۰ روز تاچهارده ماه نوشته اند.
آیت الله مکارم شیرازی می نویسد:شامیان در ماه ذی الحجه جنگ صفین را به صورت پراکنده آغاز کردند؛ ولی بنا به در خواست دو طرف در ماه محرم آتش بس شد؛ تا اینکه در ماه صفر، جنگ صفین به صورت جدی آغاز شد، و نزدیک به ده تا یازده روز به درازا کشید./سایت مکارم
آنفلوآنزای اسپانیایی بعدازجنگ جهانی اول
آنفولانزای اسپانیایی
پایان جنگ جهانی اول (از ۲۸ ژوئیه ۱۹۱۴ تا ۱۱ نوامبر ۱۹۱۸)یعنی از۵ مرداد۱۲۹۳تا ۱۹آبان۱۲۹۷
مصادف شدبابیماری آنفلوآنزای اسپانیایی که درایران به آن «زُکام فرنگی» می گفتند، این بیماری را سربازان نیروهای متجاوز ،وارد کشور کرده بودند.
لازم است یک مروراجمالی به «جنگ جهانی »اول داشته باشیم:
جنگ جهانی اولین بین قدرتهای متحد (همپیمانان) و قدرتهای مرکزی که بهترتیب به متفقین و متحدین هم شهرت دارند، صورت گرفت. اعضای اصلی قدرتهای متحد را فرانسه، روسیه و بریتانیا تشکیل میدادند. از سال ۱۹۱۷ ایالات متحدهی آمریکا نیز به متفقین پیوست. اعضای اصلی متحدین یا قدرتهای مرکزی را آلمان، اتریش-مجارستان، امپراطوری عثمانی و بلغارستان تشکیل میدادند.
متفقین (انگلیس، فرانسه، شوروی و امریکا)
متحدین امپراتوری آلمان (اتریش ، مجارستان، عثمانی و بلغارستان)
در این جنگ بیش از ۶۵ میلیون سرباز جنگیدند و برای نخستین بار از سلاحهای شیمیایی در جنگ جهانی اول استفاده شد.
علت شروع جنگ جهانی اول:
دلایل مختلفی روایت شده است،یکی ازآنها «ترور آرشیدوکِ اتریشی» فرانتس فردیناند و همسرش، در ۲۸ ژوئیه ۱۹۱۴ میلادی بدست گاوریلو پرنسیپ یک ملیگرای صرب و یوگسلاو بود که در گروه جوانان بوسنی عضویت داشت.
این شاهزاده اتریشی که به سارایوو رفته بود و ترور شد.
فرانتس فردیناند و سوفی در بوسنی بودند تا در مراسم مانور ارتش شاهنشاهی در حومه شهر سارایوو شرکت کنند. بوسنی و هرزگوین از سال ۱۸۷۸ میلادی توسط امپراطوری اتریش مجارستان اشغال شده بود.
پس از ترور آرشیدوک، اتریش علیه صربستان اعلام جنگ کرد. روسیه برای دفاع از صربستان که متحد این کشور محسوب میشد، وارد نبرد شد.
اسلوبودان شویا، کارشناس تاریخ می گوید: «نزدیک به چهل سال از اشغال این کشور می گذشت و اکنون کسی پیدا شده بود که برخیزد و سمبل اشغال و ظلم و ستم را بکشد.»
جوانان ملی گرای صرب حمله ای ترتیب دادند و هنگامیکه آرشیدوک فردیناند و همسرش با خودرو در حال عبور از خیابانها بودند بمبی در نزدیکی خودروی آنها منفجر شد که ۹ مجروح بر جای گذاشت. ضارب دستگیر شد و به این ترتیب برنامه حمله ناکام ماند. اما آرشیدوک تصمیم گرفت که به ملاقات مجروحان حادثه در بیمارستان برود و راننده او که اهل چک بود و بدرستی دستورات او را به زبان آلمانی نمی فهمید به اشتباه اورابه سمت موزه می برد. فرانتس فردیناند اصرار دارد که او متوقف شود و در همین زمان ۶ خودرویی که در پشت سر آنها بودند ترافیکی ایجاد می کنند.
میرساد اودیک، کارشناس تاریخ می گوید: «در همان لحظه، گاوریلو پرینسیپ، از جوانان ملی گرا و مبتلا به بیماری دیابت و سل، در آنسوی پل در داخل فروشگاهی مشغول خرید ساندویچ بود. زیرا شکست برنامه حمله، او را بسیار عصبی کرده بود و باعث شده بود قند خونش پایین بیاید. هنگامیکه از فروشگاه خارج شد کاروان آرشیدوک را دید و از این فرصت استفاده کرد. او خود را به یک متری سوفی و فرانتس فردیناند رساند و با شلیک پنج گلوله هر دوی آنها را کشت.»
بحران زمانی فوران کرد که منازعهٔ بین دو کشور اتریش-مجارستان و صربستان به دیگر کشورها سرایت کرد.
آلمان در دفاع از اتریش، علیه روسیه اعلام جنگ کرد،فرانسه برای دفاع از متحد خود، روسیه، علیه آلمان وارد جنگ شد. و در نهایت بلژیک و بریتانیا نیز درگیر این بحران شدند، همهی این اتفاقات تنها در عرض چند روز رخ داد.
وقتی آتش جنگ جهانی اول شعلهور شد، در ایران احمد شاه قاجار تازه به ۱۸ سالگی رسیده و قبول مسئولیت رسمی پادشاهی خود را با مراسم تاجگذاری جشن گرفته بود.
اولین فرمان احمد شاه به عنوان پادشاه رسمی نیز که سه روز پس از آغاز جنگ صادر شد، اعلام بیطرفی ایران در جنگ جهانی اول بود. اما حضورروسیه وانگلیس درایران وتحرکات آنها این بی طرفی رابی معنامی کرد و دولتهای درگیر در جنگ بیطرفی ایران را نادیده گرفتند.
در سال ۱۹۱۵ و هشتاد روز پس از اعلام بیطرفی ایران در جنگ، توافقنامه دیگری میان روسیه و بریتانیا امضا شد که براساس آن دو کشور میتوانستند نفود خود در ایران را بیش از آنچه در پیمان ۱۹۰۷ آنان مقرر شده بود، گسترش دهند. به موجب این پیمان دو کشور حقوق و امتیازات ارضی بیشتری در ایران برای خود قائل شده و هزینه نگهداری نیروهای خود در ایران را نیز به گردن دولت تهران گذاشتند.
یک سال پس از آغاز جنگ، ایران عملاً به اشغال قوای نظامی سه کشور درگیر در جنگ درآمد: روسها شرق آذربایجان، گیلان و مناطق وسیعی از مرکز ایران، از جمله قم و کاشان و نطنز و بخشی از استان اصفهان را اشغال کردند.
بخشهای مهمی از جنوب کشور، از جمله بوشهر، برازجان و جزیره خارک، توسط قوای بریتانیا اشغال شد. آذربایجان غربی، کردستان، کرمانشاه، همدان و بروجرد نیز به تصرف نیروهای عثمانی درآمد.
نیروهای اشغالگر، به ویژه روسها و بریتانیاییها، واحدهای مخصوص خود را در ایران ایجاد کرده بودند. بریتانیاییها با مشارکت نظامیان هندی تحت فرمان خود در جنوب ایران نیروی نظامی موسوم به «پلیس جنوب» را تشکیل داده بودند. روسها نیز در شمال ایران نیروی ویژهای به نام «قزاق» سازماندهی کرده بودند.
مقاومت نیروهای تنگستانی، بریتانیاییها را ناگزیر ساخت که از عراق و هند نیروهای کمکی به بوشهر اعزام کنند. رئیسعلی دلواری در جریان این درگیریها کشته شد اما مقاومت و جنگ و گریز همراهان او با قوای اشغالگر بریتانیا تا مدتها ادامه یافت.
نهضت جنگل به رهبری میرزا کوچکخان در شمال ایران علیه حضور نیروهای بیگانه
از همان روزهای نخست آغاز جنگ جهانی اول (مرداد۱۲۹۳) شکل گرفت و در مدت کوتاهی نه تنها در گیلان، بلکه در اکثر نقاط ایران با استقبال مردم روبرو شد.
درجبهه آذربایجان«ستارخان وباقرخان »به تجهیزقواپرداختند وباقوای بیگانه درگیرشدند.
توضیح نگارنده(پیراسته فر):درنیمه فروردین برنامه مستندی ازتلویزیون ایران پخش شد که درگفته شد یکی ازعوامل گسترش آنفولانزا دراسپانیا«جشن وپایکوبی اسپانیایی» بااعلان آتش بس(پایان جنگ جهانی)بوده است.
درهمان موقع شیوع داشت،اماچون تلفاتش عمده نبوده،مردم ازآن آگاهی نداشتند.
۱۷ میلیون کشته و ۲۰ میلیون زخمی از مهمترین دستآوردجنگ جهانی اول بود.
آنفولانزای اسپانیایی که از سال ۱۹۱۸ تا سال ۱۹۲۰ میلادی(ازسال۱۲۹۷تا۱۲۹۹شمسی) ادامه داشت، ۵۰۰ میلیون یعنی چیزی در حدود ۲۷ درصد جمعیت جهان را مبتلا کرد و به عنوان یکی از مرگبارترین همهگیریهای تاریخ بشر، ۱۰۰ میلیون قربانی برجای گذاشت.
همه گیری سال ۱۹۱۸ بسیاری از دولتها را غافلگیر کرد زیرا هیچ سیستمی برای نظارت بر بیماری نداشتند.
یکی از دلایلی که همهگیری سال ۱۹۱۸ به آنفولانزای اسپانیایی مشهور شد این بود که اسپانیا در جنگ بیطرف بود و مطبوعات و رسانههای خود را سانسور نکرد. در حالی که آمریکا، انگلیس و فرانسه که همگی قبل از اسپانیا موارد ابتلا به این آنفولانزا را داشتند، در ابتدا از درز این خبر به روزنامهها خودداری کردند تا از تضعیف روحیه مردمانشان جلوگیری شود. وقتی هم که سرانجام این خبر را تایید کردند، روزنامهها پیامهای بهداشتی متناقضی را منتشر و شایعات بیاساس را تکرار کردند.
شایعه «جنگ بیولوژیکی آلمان» درآنفولانزای اسپانیایی
یکی از این شایعات زمان شیوع آنفولانزای مرگباراسپانیایی درامریکااین بود که قایق های آلمانی تعمداً این ویروس را در آمریکا پخش کردهاند.
توسل به «مکانیسم های مذهبی» عامل گسترش آنفولانزادراروپاشد!
نظریه میکروبی بیماریها که براساس آن بیماریهای عفونی توسط ارگانیسمهای میکروسکوپی ایجاد میشوند، نیز آن زمان نسبتاً نوظهور و بود.
جشن عیدپاک «هفته مقدس» در اسپانیا-شهر«زامورا»
مردم برای رهایی ازاین ویروس مرگباربه امکان مقدس روی آوردند،رهبران مذهبی براین تنورجهالت می دمیدند.
رژه رهبران مسیحی درمراسم عیدپاک شهر«زامورا »
اسقف شهر«زامورا »اسپانیا با فرمان انجام یک دعای ۹ روزه به درگاه سن روکو، مقامات بهداشت را به چالش کشید.
در روزهای اوج همهگیری، مذهبیون مسیحی برای بوسه زدن به یادگارهای مقدس «سن روکو »صف میکشیدند.
شهر« زامورا »در مقایسه با هر شهر دیگری در اسپانیا بیشترین میزان مرگ و میر ناشی از این آنفولانزا را برجای گذاشت و یکی از بالاترین رکوردهای تلفات را در اروپا ثبت کرد.
مؤسسه خیریه «سنروکوی قدیس»
مدرسهی بزرگ سن روکو (Scuola Grande di San Rocco) بین سالهای ۱۵۱۵ و ۱۵۶۰میلادی ساخته شد بهعنوان شاهکارهنرمندانه ومقدس شناخته میشود،آثاری چون :تکریم سنروکو،مسیح قبل از پیلاته، «اینک انسان و«تصلیب»درآن نگهداری می شود که برای شفاوطلب حاجات به آن متوسل می شوند.
زامورا ، بین شهرسالاماناکا و لئون قراردارد
از طرف دیگر شهر نیویورک یکی از کمترین میزان مرگ و میر را تجربه کرد. ساکنان این شهر پس از یک کمپین ۲۰ ساله برای مبارزه با سل، تا سال ۱۹۱۸ دیگر به مداخلات بهداشت عمومی عادت کرده بودند. با این وجود، جامعه کسب و کار در برابر تلاشهای ماموران بهداشت برای محدود کردن حضور در مکانهای تفریحی مقاومت نشان میداد
. وقتی که فیلم «دوش فنگ» چارلی چاپلین در پاییز سال ۱۹۱۸ اکران شد، «هارولد ادل» مدیر تئاتر استرند در تایمز اسکوئر نیویورک از حضور پرشور مشتریان خود قدردانی کرد. وی چند هفته بعد در اثر آنفولانزا درگذشت.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:درتهیه این مطلب ازخبرگزاری ایرانا۲۵ اسفند ۱۳۹۸که بنقل ازگاردین بود استفاده شده است(بااصلاحات)حذف واضافات.
آنفولانزای اسپانیایی درایران
ویروس آنفلوآنزای اسپانیایی نیز جان بسیاری از مردم ایران را گرفت و بنا بر برخی نوشتهها بین ۱۰ تا ۲۵ درصد مردم ایران یعنی ۹۰۰ هزار تا دو و نیم میلیون نفر بهدلیل شیوع این ویروس به کام مرگ فرورفتند. آنفلوآنزای اسپانیایی که ویروسی همهگیر در جهان (دنیاگیر) بود، بهنسبت دیگر کشورها، تلفات بسیاری از ایران گرفت.
۹۰۰هزار تا دوونیم میلیون نفر بهدلیل شیوع آنفلوآنزای اسپانیایی به کام مرگ فرورفتند.
در شهر شیراز در مدت یک ماه، یکپنجم مردم شهر کشته شدند. محمدعلی جمالزاده نویسنده معروف ایرانی در مورد ابعاد این فاجعه در شهر شیراز نوشته است: «هیچ غذایی پیدا نمیشد، مردم مجبور بودند هرچه را که میتوانستند بجوند، بخورند، شیء یا حیوان. بهزودی گربه و سگ و کلاغ را نمیشد یافت. حتی موشها نسلشان برافتاده بود. برگ، علف و ریشه گیاه را مانند نان و گوشت معامله میکردند. در هر گوشه و کنار اجساد مردگان بیکسوکار پراکنده بود
بعد از مدتی مردم به خوردن گوشت مردگان روی آوردند. گاهگاه اجساد را جمع کرده و با گاریها رها کرده و به بیرون شهر میبردند تا در چالههایی ریخته و رویشان خاک بریزند. بازارها و دکانها خالی و تعطیل بودند و هیچ پزشک و پرستار و درمانی پیدا نمیشد.»
آنفلوآنزای اسپانیایی همچنین با وزش بادی بهیکباره وارد تهران شد و چهره شهر را تیرهوتار کرد.
عینالسلطنه نوشته است: «روز ۱۸ ذیحجه۱۳۳۶(اول مهر ۱۲۹۷) ۲۴سپتامبر ۱۹۱۸باد و طوفانی به شهر طهران رسید که بعد از آن روز بدون اغراق از صد نفر انسان ساکن طهران نود نفر مبتلا به تب و ناخوشی شده و چنان شده است که بازارها [و] دکاکین بسته شد. عموم مدارس تعطیل کردند. در تمام ادارات بیش از یک ثلث اعضا حاضر نمیشود. در هر خانه رویهم رویهم مریض ریخته است که کسی نیست پرستاری مرضا را بنماید. هیچ کس همچو واقعه را بهیاد نداشت و این مرض با سینهدرد است، سه شب یا دو شب با سردرد و سرگیجه...»./۲۶ اسفند ۱۳۹۸تسنیم.
یورونیوز(۲۰ آبان ۱۳۹۸) می نویسد:
آمارتلفات جنگ جهانی اول
آمار تلفات جنگ جهانی اول به دقت آمار تلفات جنگ جهانی دوم ثبت نشده است.
در اینکه تقریبا ۱۰ میلیون سرباز در طول جنگ کشته شدند، بین مورخین اجماع وجود دارد
ولی راجع به تعداد قربانیان غیر نظامی جنگ، اختلاف قابل توجهی بین ارقام ذکر شده از سوی مورخین دیده میشود.
منظور از قربانیان غیرنظامی، کسانی است که در جنگ جهانی اول کشته شدند یا در اثر عوارض جنگ مردند؛ عوارضی مثل بیماریهای مهلک واگیردار و یا قحطی. این افراد قربانیان مستقیم یا غیر مستقیم جنگ به شمار میروند.
در بین بیماریهای مهلک، آنفولانزای اسپانیایی قاتل بزرگ مردم عادی و همین طور نظامیانی بود که در حاشیه یا مرکز جنگ قرار داشتند. قحطی نیز در بسیاری کشورها، نقش مهمی در افزایش تلفات جنگ جهانی اول ایفا کرد.
در بسیاری از منابع تاریخی، رقم تلفات غیر نظامی جنگ جهانی اول، حداقل ۶ میلیون نفر ثبت شده است. این رقم مربوط به کشورهایی است که وارد جنگ شده بودند.
اما کل تلفات غیر نظامی جنگ جهانی اول را حدود ۱۳ میلیون نفر برآورد کردهاند.
اینکه تلفات غیر نظامی کشورهای درگیر جنگ ۶ میلیون نفر بوده باشد ولی کشورهایی که در حاشیه جنگ قرار داشتند، تلفات نظامیشان ۷ میلیون نفر بوده باشد، کمی عجیب به نظر میرسد.
کشورهایی مثل ژاپن، پرتغال، مونتهنگرو، آمریکا، استرالیا و نیوزیلند فقط تلفات نظامی داشتندو شهروندانشان در معرض ترکشهای جنگ قرار نگرفتند.
مفقودالاثرهای جنگ جهانی اول
درباره آمار سربازان مفقودشده در جنگ جهانی اول نیز رقم دقیقی نمیتوان ذکر کرد ولی برخی از منابع، تعداد این سربازان را تا ۷ میلیون نفر نیز ذکر کردهاند.
با این حساب، به نظر میرسد که کل تلفات جنگ جهانی اول حداقل ۲۰ میلیون نفر و حداکثر ۳۰ میلیون نفر بوده باشد.
اطلاعات ناکافی درباره تعداد دقیق تلفات غیر نظامی و نیز مفقودشدگان نظامی (و غیر نظامی) در مجموع باعث شده است که در بسیاری از متون تاریخی، تلفات جنگ جهانی اول ۲۵ میلیون نفر ثبت شده باشد. یعنی رقمی مابین ۲۰ تا ۳۰ میلیون نفر. اما با توجه به اینکه بیشترین تلفات قاعدتاً در میادین جنگ بوده، و تعداد سربازان کشته شده در جنگ نیز ۱۰ میلیون نفر بوده است، اگر تلفات ۶ میلیونی کشورهایی را که مستقیماً در جنگ شرکت داشتند، به رقم ۱۰ میلیون اضافه کنیم، رقم سنجیدهتر و محتاطانهتر کل تلفات جنگ جهانی اول، احتمالا باید بین ۲۰ تا ۲۵ میلیون نفر، و به احتمال بیشتر، کمی بیش از ۲۰ میلیون نفر در نظر گرفته شود.
ضمناً تمام کشورهای اروپایی به غیر از سوئیس و اسپانیا و هلند و کشورهای اسکاندیناوی وارد جنگ شدند.
قرنطینه در ۱۵۱ سال پیش
درادامه«آنفولانزای اسپانیایی درایران»راخواهیدخواندوکل آمارجانباختگان درجهان رادرصدسال پیش را+اصل شعربه زبان اسپانیایی ( اسپانیولی) باترجمه بندبندرا خواهیددید
این شعری است بیزمان که ۱۵۱سال قبل (۱۸۶۹) توسط کاتلین اومارا Kathleen O’Mara سروده شد و سپس در زمان آنفلونزای همهگیر(پاندمی) سال ۱۹۱۹میلادی(۱۲۹۸شمسی) اسپانیا با این عکس دوباره منتشر شد.
“و مردم در خانههای خود ماندند:
و کتاب خواندند
و شنیدند
و استراحت کردند
و ورزش کردند
و بازی کردند و به هنر پرداختند
و راههای تازهای از بودن را آموختند.
و متوقف شدند و عمیقتر گوش دادند
برخی مراقبه کردند، برخی دعا کردند
برخی با سایههایشان ملاقات کردند.
و مردم شروع کردند به تفکراتی متفاوت
و مردم شفا یافتند.
و در غیاب مردمانی که به روشهای جاهلانه، خطرناک، بیمعنی
و بیرحمانه زندگی میکردند
زمین شروع کرد به شفایافتن.
و زمانی که خطر برطرف شد،
مردم خودشان را یافتند.
آنان برای مردگان عزاداری کردند
و انتخابهای تازه داشتند
و دیدگاههای تازهای را خواب دیدند
و روشهای تازهای را برای زندگی کردن آفریدند.
و زمین را بطور کامل شفا دادند
درست همانگونه که خودشان شفا یافتند."
ترجمه محسن خاتمی/منبع:۲۶ فروردین ۱۳۹۹ عصرایران.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر: اصل شعر را خواهیددیدباترجمه اش.
History repeats itself.....this poem written in 1869, by Kathleen O’Mara and reprinted during 1919 Pandemic.
تاریخ خود را تکرار می کند ..... این شعر که در سال ۱۸۶۹میلادی(۱۲۴۸شمسی) توسط کتلین اومارا سروده شده و در طول بیماری ((Pandemic) )همه گیر ۱۹۱۹ تجدید چاپ شده است.
And people stayed at home
و مردم در خانه ماندند(قرنطینه خانگی)
And read books
و کتاب بخوانید(توصیه به مطالعه شد،نه گوشی هوشمندی بود ونه نت ونه سایتهای تفریحی وخبری)
And listened
و گوش داد( ن به آهنگ ها وموسیقی)
And they rested
و استراحت کردند
And did exercises
و تمریناتی انجام داد(ورزش ونرمش)
And made art ،and played
و هنر ساخت ، و بازی کرد(نقاشی وطراحی وبازی)
And learned new ways of being
و روشهای جدیدی از وجود را آموخت(چیزهای جدیدی آموختند)
And stopped ،and listened
متوقف شد و گوش داد(ایستادند وعمیقاً گوش کردند)
More deeply
عمیق تر(متفکرانه)
Someone meditated, someone prayed
شخصی مدیتیشن کرد ، کسی دعا کرد(انواع روشهای آرامبخشی ورؤیارفتن)
Someone met their shadow
شخصی سایه خود را ملاقات کرد(مردم درقرنطینه فقط خودشان رامی دیدند)
And people began to think differently
و مردم شروع به تفکر متفاوت کردند(تفکرخلاق پیداکردند)
And people healed
و مردم شفا یافتند(به اینصورت بهبودی حاصل شد)
.And in the absence of people who
و در غیاب افرادی که( واما عده ای جاهل)
Lived in ignorant ways
به روش های نادان زندگی می کردند(به قرنطینه تن ندادند)
Dangerous, meaningless and heartless
خطرناک ، بی معنی و بی قلب(دراجتماعات شرکت کردند ،کارهای خطرناکی کردند)
,Theearth also began to heal
، تئاتر نیز شروع به بهبودی کرد
And when the danger ended and
و با دیدن این خطر پایان یافته و(قرنطینه تمام شد)
People found themselves
مردم خود را پیدا کردند(زندگی عادی -بعدازبهبودی وفروکش کردندویروس-شروع شد)
They grieved for the dead
آنها برای مردگان اندوهگین شدند(مردم برای جانباختگان سوگواری کردند)
And made new choices
و انتخاب های جدیدی انجام داد(درایام قرنطینه چیزهای جدیدی یادگرفتند وسبک جدیدزندگی بهداشتی یادگرفتند)
And dreamed of new visions
و رویاهای جدید را در سر می پرورانید(بازنگری کردند درزندگیشان)
And created new ways of living
و روشهای جدیدی برای زندگی ایجاد کرده است(شیوه زندگی سلامت را پیش گرفتند)
And completely healed the earth
و زمین را کاملاً شفا داد(محیط اطراف ازآلودگی پاک شد)
Just as they were healed
درست همانطور که بهبود یافتند(هم خودشان وهم شهروآبادی بهبودیافتند)
آنفلوآنزای اسپانیایی بعدازجنگ جهانی اول
آنفولانزای اسپانیایی
پایان جنگ جهانی اول (از ۲۸ ژوئیه ۱۹۱۴ تا ۱۱ نوامبر ۱۹۱۸)یعنی از۵ مرداد۱۲۹۳تا ۱۹آبان۱۲۹۷
مصادف شدبابیماری آنفلوآنزای اسپانیایی که درایران به آن «زُکام فرنگی» می گفتند، این بیماری را سربازان نیروهای متجاوز ،وارد کشور کرده بودند.
لازم است یک مروراجمالی به «جنگ جهانی »اول داشته باشیم:
جنگ جهانی اولین بین قدرتهای متحد (همپیمانان) و قدرتهای مرکزی که بهترتیب به متفقین و متحدین هم شهرت دارند، صورت گرفت. اعضای اصلی قدرتهای متحد را فرانسه، روسیه و بریتانیا تشکیل میدادند. از سال ۱۹۱۷ ایالات متحدهی آمریکا نیز به متفقین پیوست. اعضای اصلی متحدین یا قدرتهای مرکزی را آلمان، اتریش-مجارستان، امپراطوری عثمانی و بلغارستان تشکیل میدادند.
متفقین (انگلیس، فرانسه، شوروی و امریکا)
متحدین امپراتوری آلمان (اتریش ، مجارستان، عثمانی و بلغارستان)
در این جنگ بیش از ۶۵ میلیون سرباز جنگیدند و برای نخستین بار از سلاحهای شیمیایی در جنگ جهانی اول استفاده شد.
علت شروع جنگ جهانی اول:
دلایل مختلفی روایت شده است،یکی ازآنها «ترور آرشیدوکِ اتریشی» فرانتس فردیناند و همسرش، در ۲۸ ژوئیه ۱۹۱۴ میلادی بدست گاوریلو پرنسیپ یک ملیگرای صرب و یوگسلاو بود که در گروه جوانان بوسنی عضویت داشت.
این شاهزاده اتریشی که به سارایوو رفته بود و ترور شد.
فرانتس فردیناند و سوفی در بوسنی بودند تا در مراسم مانور ارتش شاهنشاهی در حومه شهر سارایوو شرکت کنند. بوسنی و هرزگوین از سال ۱۸۷۸ میلادی توسط امپراطوری اتریش مجارستان اشغال شده بود.
پس از ترور آرشیدوک، اتریش علیه صربستان اعلام جنگ کرد. روسیه برای دفاع از صربستان که متحد این کشور محسوب میشد، وارد نبرد شد.
اسلوبودان شویا، کارشناس تاریخ می گوید: «نزدیک به چهل سال از اشغال این کشور می گذشت و اکنون کسی پیدا شده بود که برخیزد و سمبل اشغال و ظلم و ستم را بکشد.»
جوانان ملی گرای صرب حمله ای ترتیب دادند و هنگامیکه آرشیدوک فردیناند و همسرش با خودرو در حال عبور از خیابانها بودند بمبی در نزدیکی خودروی آنها منفجر شد که ۹ مجروح بر جای گذاشت. ضارب دستگیر شد و به این ترتیب برنامه حمله ناکام ماند. اما آرشیدوک تصمیم گرفت که به ملاقات مجروحان حادثه در بیمارستان برود و راننده او که اهل چک بود و بدرستی دستورات او را به زبان آلمانی نمی فهمید به اشتباه اورابه سمت موزه می برد. فرانتس فردیناند اصرار دارد که او متوقف شود و در همین زمان ۶ خودرویی که در پشت سر آنها بودند ترافیکی ایجاد می کنند.
میرساد اودیک، کارشناس تاریخ می گوید: «در همان لحظه، گاوریلو پرینسیپ، از جوانان ملی گرا و مبتلا به بیماری دیابت و سل، در آنسوی پل در داخل فروشگاهی مشغول خرید ساندویچ بود. زیرا شکست برنامه حمله، او را بسیار عصبی کرده بود و باعث شده بود قند خونش پایین بیاید. هنگامیکه از فروشگاه خارج شد کاروان آرشیدوک را دید و از این فرصت استفاده کرد. او خود را به یک متری سوفی و فرانتس فردیناند رساند و با شلیک پنج گلوله هر دوی آنها را کشت.»
بحران زمانی فوران کرد که منازعهٔ بین دو کشور اتریش-مجارستان و صربستان به دیگر کشورها سرایت کرد.
آلمان در دفاع از اتریش، علیه روسیه اعلام جنگ کرد،فرانسه برای دفاع از متحد خود، روسیه، علیه آلمان وارد جنگ شد. و در نهایت بلژیک و بریتانیا نیز درگیر این بحران شدند، همهی این اتفاقات تنها در عرض چند روز رخ داد.
وقتی آتش جنگ جهانی اول شعلهور شد، در ایران احمد شاه قاجار تازه به ۱۸ سالگی رسیده و قبول مسئولیت رسمی پادشاهی خود را با مراسم تاجگذاری جشن گرفته بود.
اولین فرمان احمد شاه به عنوان پادشاه رسمی نیز که سه روز پس از آغاز جنگ صادر شد، اعلام بیطرفی ایران در جنگ جهانی اول بود. اما حضورروسیه وانگلیس درایران وتحرکات آنها این بی طرفی رابی معنامی کرد و دولتهای درگیر در جنگ بیطرفی ایران را نادیده گرفتند.
در سال ۱۹۱۵ و هشتاد روز پس از اعلام بیطرفی ایران در جنگ، توافقنامه دیگری میان روسیه و بریتانیا امضا شد که براساس آن دو کشور میتوانستند نفود خود در ایران را بیش از آنچه در پیمان ۱۹۰۷ آنان مقرر شده بود، گسترش دهند. به موجب این پیمان دو کشور حقوق و امتیازات ارضی بیشتری در ایران برای خود قائل شده و هزینه نگهداری نیروهای خود در ایران را نیز به گردن دولت تهران گذاشتند.
یک سال پس از آغاز جنگ، ایران عملاً به اشغال قوای نظامی سه کشور درگیر در جنگ درآمد: روسها شرق آذربایجان، گیلان و مناطق وسیعی از مرکز ایران، از جمله قم و کاشان و نطنز و بخشی از استان اصفهان را اشغال کردند.
بخشهای مهمی از جنوب کشور، از جمله بوشهر، برازجان و جزیره خارک، توسط قوای بریتانیا اشغال شد. آذربایجان غربی، کردستان، کرمانشاه، همدان و بروجرد نیز به تصرف نیروهای عثمانی درآمد.
نیروهای اشغالگر، به ویژه روسها و بریتانیاییها، واحدهای مخصوص خود را در ایران ایجاد کرده بودند. بریتانیاییها با مشارکت نظامیان هندی تحت فرمان خود در جنوب ایران نیروی نظامی موسوم به «پلیس جنوب» را تشکیل داده بودند. روسها نیز در شمال ایران نیروی ویژهای به نام «قزاق» سازماندهی کرده بودند.
مقاومت نیروهای تنگستانی، بریتانیاییها را ناگزیر ساخت که از عراق و هند نیروهای کمکی به بوشهر اعزام کنند. رئیسعلی دلواری در جریان این درگیریها کشته شد اما مقاومت و جنگ و گریز همراهان او با قوای اشغالگر بریتانیا تا مدتها ادامه یافت.
نهضت جنگل به رهبری میرزا کوچکخان در شمال ایران علیه حضور نیروهای بیگانه
از همان روزهای نخست آغاز جنگ جهانی اول (مرداد۱۲۹۳) شکل گرفت و در مدت کوتاهی نه تنها در گیلان، بلکه در اکثر نقاط ایران با استقبال مردم روبرو شد.
درجبهه آذربایجان«ستارخان وباقرخان »به تجهیزقواپرداختند وباقوای بیگانه درگیرشدند.
توضیح نگارنده(پیراسته فر):درنیمه فروردین برنامه مستندی ازتلویزیون ایران پخش شد که درگفته شد یکی ازعوامل گسترش آنفولانزا دراسپانیا«جشن وپایکوبی اسپانیایی» بااعلان آتش بس(پایان جنگ جهانی)بوده است.
درهمان موقع شیوع داشت،اماچون تلفاتش عمده نبوده،مردم ازآن آگاهی نداشتند.
۱۷ میلیون کشته و ۲۰ میلیون زخمی از مهمترین دستآوردجنگ جهانی اول بود.
آنفولانزای اسپانیایی که از سال ۱۹۱۸ تا سال ۱۹۲۰ میلادی(ازسال۱۲۹۷تا۱۲۹۹شمسی) ادامه داشت، ۵۰۰ میلیون یعنی چیزی در حدود ۲۷ درصد جمعیت جهان را مبتلا کرد و به عنوان یکی از مرگبارترین همهگیریهای تاریخ بشر، ۱۰۰ میلیون قربانی برجای گذاشت.
همه گیری سال ۱۹۱۸ بسیاری از دولتها را غافلگیر کرد زیرا هیچ سیستمی برای نظارت بر بیماری نداشتند.
یکی از دلایلی که همهگیری سال ۱۹۱۸ به آنفولانزای اسپانیایی مشهور شد این بود که اسپانیا در جنگ بیطرف بود و مطبوعات و رسانههای خود را سانسور نکرد. در حالی که آمریکا، انگلیس و فرانسه که همگی قبل از اسپانیا موارد ابتلا به این آنفولانزا را داشتند، در ابتدا از درز این خبر به روزنامهها خودداری کردند تا از تضعیف روحیه مردمانشان جلوگیری شود. وقتی هم که سرانجام این خبر را تایید کردند، روزنامهها پیامهای بهداشتی متناقضی را منتشر و شایعات بیاساس را تکرار کردند.
شایعه «جنگ بیولوژیکی آلمان» درآنفولانزای اسپانیایی
یکی از این شایعات زمان شیوع آنفولانزای مرگباراسپانیایی درامریکااین بود که قایق های آلمانی تعمداً این ویروس را در آمریکا پخش کردهاند.
توسل به «مکانیسم های مذهبی» عامل گسترش آنفولانزادراروپاشد!
نظریه میکروبی بیماریها که براساس آن بیماریهای عفونی توسط ارگانیسمهای میکروسکوپی ایجاد میشوند، نیز آن زمان نسبتاً نوظهور و بود.
جشن عیدپاک «هفته مقدس» در اسپانیا-شهر«زامورا»
مردم برای رهایی ازاین ویروس مرگباربه امکان مقدس روی آوردند،رهبران مذهبی براین تنورجهالت می دمیدند.
رژه رهبران مسیحی درمراسم عیدپاکشهر«زامورا »
مثال اسقف شهر«زامورا »اسپانیا با فرمان انجام یک دعای ۹ روزه به درگاه سن روکو، مقامات بهداشت را به چالش کشید.
در روزهای اوج همهگیری، مذهبیون مسیحی برای بوسه زدن به یادگارهای مقدس «سن روکو »صف میکشیدند.
شهر« زامورا »در مقایسه با هر شهر دیگری در اسپانیا بیشترین میزان مرگ و میر ناشی از این آنفولانزا را برجای گذاشت و یکی از بالاترین رکوردهای تلفات را در اروپا ثبت کرد.
زامورا ، بین شهرسالاماناکا و لئون قراردارد
از طرف دیگر شهر نیویورک یکی از کمترین میزان مرگ و میر را تجربه کرد. ساکنان این شهر پس از یک کمپین ۲۰ ساله برای مبارزه با سل، تا سال ۱۹۱۸ دیگر به مداخلات بهداشت عمومی عادت کرده بودند. با این وجود، جامعه کسب و کار در برابر تلاشهای ماموران بهداشت برای محدود کردن حضور در مکانهای تفریحی مقاومت نشان میداد
. وقتی که فیلم «دوش فنگ» چارلی چاپلین در پاییز سال ۱۹۱۸ اکران شد، «هارولد ادل» مدیر تئاتر استرند در تایمز اسکوئر نیویورک از حضور پرشور مشتریان خود قدردانی کرد. وی چند هفته بعد در اثر آنفولانزا درگذشت.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:درتهیه این مطلب ازخبرگزاری ایرانا۲۵ اسفند ۱۳۹۸که بنقل ازگاردین بود استفاده شده است(بااصلاحات)حذف واضافات.
آنفولانزای اسپانیایی درایران
ویروس آنفلوآنزای اسپانیایی نیز جان بسیاری از مردم ایران را گرفت و بنا بر برخی نوشتهها بین ۱۰ تا ۲۵ درصد مردم ایران یعنی ۹۰۰ هزار تا دو و نیم میلیون نفر بهدلیل شیوع این ویروس به کام مرگ فرورفتند. آنفلوآنزای اسپانیایی که ویروسی همهگیر در جهان (دنیاگیر) بود، بهنسبت دیگر کشورها، تلفات بسیاری از ایران گرفت.
۹۰۰هزار تا دوونیم میلیون نفر بهدلیل شیوع آنفلوآنزای اسپانیایی به کام مرگ فرورفتند.
در شهر شیراز در مدت یک ماه، یکپنجم مردم شهر کشته شدند. محمدعلی جمالزاده نویسنده معروف ایرانی در مورد ابعاد این فاجعه در شهر شیراز نوشته است: «هیچ غذایی پیدا نمیشد، مردم مجبور بودند هرچه را که میتوانستند بجوند، بخورند، شیء یا حیوان. بهزودی گربه و سگ و کلاغ را نمیشد یافت. حتی موشها نسلشان برافتاده بود. برگ، علف و ریشه گیاه را مانند نان و گوشت معامله میکردند. در هر گوشه و کنار اجساد مردگان بیکسوکار پراکنده بود. بعد از مدتی مردم به خوردن گوشت مردگان روی آوردند. گاهگاه اجساد را جمع کرده و با گاریها رها کرده و به بیرون شهر میبردند تا در چالههایی ریخته و رویشان خاک بریزند. بازارها و دکانها خالی و تعطیل بودند و هیچ پزشک و پرستار و درمانی پیدا نمیشد.»
آنفلوآنزای اسپانیایی همچنین با وزش بادی بهیکباره وارد تهران شد و چهره شهر را تیرهوتار کرد.
عینالسلطنه نوشته است: «روز ۱۸ ذیحجه۱۳۳۶(اول مهر ۱۲۹۷) ۲۴سپتامبر ۱۹۱۸باد و طوفانی به شهر طهران رسید که بعد از آن روز بدون اغراق از صد نفر انسان ساکن طهران نود نفر مبتلا به تب و ناخوشی شده و چنان شده است که بازارها [و] دکاکین بسته شد. عموم مدارس تعطیل کردند. در تمام ادارات بیش از یک ثلث اعضا حاضر نمیشود. در هر خانه رویهم رویهم مریض ریخته است که کسی نیست پرستاری مرضا را بنماید. هیچ کس همچو واقعه را بهیاد نداشت و این مرض با سینهدرد است، سه شب یا دو شب با سردرد و سرگیجه...»./۲۶ اسفند ۱۳۹۸تسنیم
پیش بینی حضرت علی ازسرنوشت شوم «قاری قرآن نمازشب خوان» که جهنمی(خوارج)شد.
شیخ عباس قمی می نویسد:سحرگاهی، امام علی وکُمیل بسوی مسجد کوفه می رفتند،در هنگام عبور ازکنارخانه(حَروُریّه) -که ظاهراً نماز شب خوانده ومشغول تلاوت بود، صدای تلاوت قرآنش به گوش میرسید.. أَمَّنْ هُوَ قَانِتٌ آنَاءَ اللَّیْلِ سَاجِدًا وَقَائِمًا یَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَیَرْجُو رَحْمَةَ رَبِّهِ ۗ قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ ۗ إِنَّمَا یَتَذَکَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿٩زمر﴾...آیا کسی که شب را به اطاعت خدا به سجود و قیام پرداخته و از عذاب آخرت، ترسان و به رحمت الهی امیدوار باشد، با کسی که شب و روز به کفر و عصیان مشغول است یکسان خواهد بود!؟...
«کُمیل» در دل خود آهی کشید. صدای دلنشین قرآن، آن هم در دل شب و از لبان یک انسان شب زنده دار، او را به نشاط آورد،دردل آرزوکردکه ایکاش مثل این مردمؤمن بودم، ولی چیزی برزبان نیاورد.
امام متوجه ماجراشد،به کمیل گفت: صدای دلنشین این شخص تو را نفریبد، این قاری قرآن، ازاهل جهنم است که به زودی راز این مطلب را به تو خبر خواهم داد.
کمیل در حیرت و تعجب فرو رفت، از این رو که امام از فکر و نیّت او آگاه گشته و گواهی می دهد که آن قاری قرآن(اهل تهجد) از اهل دوزخ است!.
مدتی از این جریان گذشت، تا این که ماجرای خوارج نهروان(۳۸ق) پیش آمد و آنها بر ضد علی (ع) اعلام جنگ کردند و در سرزمین نهروان، جنگ خونینی بین سپاه علی (ع) با سپاه خوارج درگرفت و همه خوارج ـ جز ۹ نفر فراری ـ کشته شدند.
جنگ به پایان رسید،خوارج شکست سختی خوردند(چهارهزارنفرازدم تیغ گذشتند)-کمیل در جبهه همراه امیرالمومنین (ع) بود، امام در حالی که از شمشیرش خون می چکید، به کمیل رو کرد و گفت: با من بیا سپس هر دو نفر به اتفاق هم کنار کشته ها و سرهای بریده که به زمین افتاده بود رفتند،-حضرت علی علیه السلام-سرشمشیرش را بر سر کشته ها می نهاد، تا این که نوک شمشیر را بر سر یکی ازکُشته هانهاد و گفت: «ای کمیل !امّن هو قانت آناء اللّیل... این سر همان شخصی است که نیمه شب این آیه قرآن را می خواند و تو را مجذوب ساخته بود!»
«کُمیل» امام را بوسید و از آرزوی جاهلانه خود استغفار کرد.
شهادت حضرت علی:۲۱رمضان سال۴۰هجری درسن ۶۳سالگی«نجف»
کمیل۴۰سال بعدازحضرت علی زندگی کرد/ پس از شهادت امام علی (ع)، کمیل در زمره یاران امام حسن مجتبی (ع) محسوب می شد و همچنان در کنار آن حضرت بود و در واقعه صلح، کاملاً مطیع امام حسن مجتبی (ع) بود.
«کُمیل بن زیادنخعی» در زمان شهادت امام حسن (ع)، در مدینه نبود و در زمان امام حسین (ع) نیز دستگیر شد، و تا یک روز بعد از واقعه ی عاشورا در زندان عبیدالله بن زیاد بود.
پس از آزادی در قیام های کوفه به افشاگری پرداخت، و در کنار مُختار(سال۶۶هجری) جنگید و بعد از آن در تاریخ درباره وی مسکوت مانده است.
«قبر کُمیل» در مسیر راه نجف به کوفه در منطقه ثویّه (حیّ الحنّانه) نزدیک مسجد حنّانه قرار دارد.
وفات کمیل :در سال ۸۳ هجری درسن۹۰ سالگی
وفات کمیل را درسن۷۰سالگی (۶۳هجری)هم نوشته اند.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:جلد۲ «سفینةالبحار»( گزیدهای از روایات بحار الانوار علامه مجلسی )تألیف محدث قمی بااندکی اصلاحات.
شیخ عباس قمی،معروف به مُحَدِّث قمی(متولد۱۲۵۶قم-متوفی۱بهمن۱۳۱۹نجف)،صاحب کتاب مفاتیح.
علامه محمدباقرمجلسی(متولد۱۰۰۶ متوفی ۱۰۷۷ شمسی)،بحارالانوار رادر ۱۱۰ جلدتألیف کرده است.
خوارج چه کسانی بودند؟
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:شکل گیری«خوارج» از جنگ صفین آغاز شد. در این جنگ سپاه امیرالمؤمنین(ع) با سپاه شام (معاویه) وقتی معاویه که خود را در آستانه شکست دید، با مشورت عمرو بن عاص دست به حیلهای بزرگ زد تا از این شکست رهایی یابد. آنها تصمیم گرفتند قرآنها را سر نیزه کنندومدعی شدند ما هر دو گروه مسلمان هستیم و قرآن باید بین ما حَکَم و داور باشد.
وَإِن طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُمَا ۖ فَإِن بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَىٰ فَقَاتِلُوا الَّتِی تَبْغِی حَتَّىٰ تَفِیءَ إِلَىٰ أَمْرِ اللَّـهِ ۚ فَإِن فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا ۖ إِنَّ اللَّـهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ ﴿٩﴾ إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ ۚ وَاتَّقُوا اللَّـهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ ﴿١٠حجرات﴾
عناصربی بصیرت وباافکارمنجمد به این آیه قرآن متمسک شدند ومتعرض فرمانده کل قوا(حضرت علی)شدند ،گفتندحالا لازم است «طبق دستورقرآن داوری شود»،مغزقرآن رارهاکردند وبرپوسته چسبیدند(قرآن ناطق راوانهادند ومتوسل شدندبرقرآن صامت) وماجرا،یلکه فاجعه حکمیت شکل گرفت.
اگرچه امام علی به همراهی قلیلی از اصحاب به روشنگری پرداختند تا پرده از فتنه بردارند، اما برای اصحابی که افتخارشان درعبادات اذکار(بدون تفکروتعقل)بود،ثمری نداشت و در نهایت ولی امرزمان را با تهدید به قتل مجبور کردند فرمانده سپاه(مالک اشتر) نبردرامتوقف کند وبه پشت جبهه برگردد.
وباستنادجاهلانه از«فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُمَا»برای آتش بس،داوری(مذاکره)راپیشنهاددادند وتأسف بارتراینکه تیم مذاکره کننده رابرامامشان،تحمیل کردند.
معاویه که ازمشاوره شیطان بزرگ( عمرو بن عاص) بهره می برد، او را فرمانده تیم مذاکره کننده برگزید.
امام علی(ع)۲گزینه داشت(ابن عباس و مالک اشتر)و اما همان کسانی علم علمدارمیدان نبردراپایین کشیده بودند،اینبارنافرمانی دیگرکردند ،باگزینه های امام دراین مذاکره(حکمیت)به مخالفت ورزیدند و عابدوزاهد جاهل وجمودفکرکه ظاهرآراسته وموجهه داشت (ابوموسی اشعری) را به نمایندگی برای حَکَمیت معرفی کردند.ونتیجه این مذاکرات به خلع حضرت علی وابقای معاوبه منجرشد.
خلاصه ماجرای جکمیت
قرار بر این شد که عمروعاص معاویه را و ابوموسی علی(ع) را عزل کند و انتخاب خلیفه را به شورا واگذار کنند.
ابوموسی اشعری(عبدالله بن قیس) نتیجه حکمیت را به اینجا رسانید که هر دو فرمانروا یعنی معاویه و علی(ع) از خلافت برکنار شوند و هیچ کدام فرمانروا نباشند،«عمرو عاص» نیز به ظاهر این امر را پذیرفت،وباکمال احترام وتعریف وتجلیل از ابوموسی وی را بر خودش مقدم کرد.
عمروعاص، ابوموسی را در اعلام نتیجه، بر خود مقدم کرد(فرستادبالای منبر)
ابوموسی بر بالای منبر رفت و گفت:ای مردم! برای این که مسلمانان روی آسایش ببینند و بینشان دودستگی نباشد، من و عمرو عاص توافق کردیم که علی و معاویه را از خلافت برکنار کنیم تا خود مسلمانان شورایی تشکیل دهند و کسی را که استحقاق و شایستگی خلافت دارد انتخاب کنند؛ پس من به نمایندگی از مردم حجاز و عراق چنان که انگشتری ام را از دست خود خارج می کنم، علی(ع) را از خلافت برکنار می نمایم.
حیله شیطان بزرگ
عمرو بن عاص به بالای منبررفت و(بااستفاده ازمکانیسم انگشتر)درتأییداظهارات ابوموسی۲انگشترش راانگشتانش درآورد .گفت همانطورکه رجل کبیر،فخرعرب(ابوموسی اشعری)فرمود، من هم هر۲راخلع می کنم وامادرآن احساسات وهیجان،بلافاصله یک انگشتررا مجددبه انگشتش کرد وگفت من به نمایندگی ازمردم معاویه را به خلافت منصوب می کنم!
سرزمین«اذرح»منطقه مرزى میان شام و حجاز
نکته:این جلسه (اعلان داوری)حکمیت بدون مقدمه نبوده،بلکه این۲نماینده مسلمین،جلسات متعددباهم داشتند،جلسات هم محرمانه بود،محل مذاکرات(نه وین بود ونه هتل کوبورگ)دریک چادرباکلاسی بود که ورودبرای دیگران ممنوع بود،اینهاچندروز درپیرامون جنگ وآشفتگی ها و۲دستگی هاواختلافات مسلمین،بتعبیری به تحلیل اوضاع سیاسی روزپرداخته بودند،ودرنهایت باهم به توافق رسیدند که درجلسه عمومی(حضورمسلمین)چگونه مطرح کنند،یعنی درباره مفادتوافق«مذاکرات محرمانه»داشتند.
محل مذاکرات اشعری وعمروعاص
منطقه«اذرح» ناحیه ای در غرب اردن، بین معان و پترا است(اطراف تبوک) که منزلگاههای کاروانهای تجاری حجاز به شام بود.
پس از ماجرای حکمیت در (شعبان یاصفر سال۳۷)میان ابوموسی اشعری و عمرو بن عاص واز فریب خوردن ابوموسی از عمروعاص، امام علی(ع)، داوری حکمین را مغایر حکم قرآن دانست و بار دیگر برای جنگ با معاویه آماده شد و در نامهای به عبدالله بن وهب راسبی و یزید بن حصین، دو تن از سران خوارج،که در نهروان گرد آمده بودند، از آنان خواست برای نبرد با معاویه و ادامه جنگ صفین به او بپیوندند.
شهید مطهری:«خوارج که به وجودآورنده این جریان (حکمیت) بودند، رسوایی حکمیت را با چشم دیدند و به اشتباه خود پی بردند، اما نمیفهمیدند اشتباه در کجا بوده است. نمیگفتند خطای ما در این بود که تسلیم نیرنگ معاویه و عمرو عاص شدیم و جنگ را متوقف کردیم، و هم نمیگفتند که پس از قرار حکمیت، در انتخاب «داور» خطا کردیم که ابوموسی را حریف عمرو عاص قرار دادیم، بلکه میگفتند: اینکه ۲ نفر انسان را در دین خدا حکم و داور قرار دادیم خلاف شرع و کفر بود!،
حاکم منحصراً خداست نه انسانها. آمدند پیش علی که نفهمیدیم و تن به حکمیت دادیم؛ هم تو کافر گشتی و هم ما؛ ما توبه کردیم، تو هم توبه کن. مصیبت تجدید و مضاعف شد.
علی گفت: توبه به هر حال خوب است، «اَسْتَغْفِرُ اللّهَ مِنْ کُلِّ ذَنْبٍ» ما همواره از هر گناهی استغفار میکنیم.
گفتند: این کافی نیست، بلکه باید اعتراف کنی که «حکمیت» گناه بوده و از این گناه توبه کنی.
امام گفت: آخر من مسأله حکمیت را به وجود نیاوردم؛ خودتان به وجود آوردید و نتیجهاش را نیز دیدید،
و از طرفی دیگر چیزی که در اسلام مشروع است چگونه آن را گناه قلمداد کنم! و گناهی که مرتکب نشدهام به آن اعتراف کنم؟!» (مجموعه آثار شهید مطهری. ج. ۱۶، ص. ۲۹۸)
آنان در پاسخ از امام علی(ع) خواستند به کُفر اعتراف و از آن توبه کند وگرنه از او دوری خواهند کرد. پس از اعلام رأی حکمین، خوارج در مخالفت با امام سرسختتر شدند.
خوارج در ۱۰ شوال ۳۷ق با عبدالله بن وهب بهعنوان امیر(خلیفه) بیعت کرده و از کوفه به نهروان حرکت کردند،در مسیر راه، مردم بیگناه را کشتند.
حضرت علی(ع) پس از دعوت آنان به حق و اتمام حجت، ناگزیر به جنگ با آنها شد و در جنگ نهروان در سال ۳۸ق، بیشتر آنان را از میان برداشت. گروهی از آنان به ریاست فروة بن نوفل ، از همان آغاز از جنگ کناره گرفتند.
***
پرسمان بنقل ازکتاب «وقعهٔ الصفین»،نصر بن مزاحم، اینگونه می نویسد:
هنگامی که آثار شکست در سپاه معاویه هویدا گشت و امیرالمؤمنین بر در دروازههای پیروزی ایستاد، اهل شام قرآنها را بر سر نیزه بردند و اهل عراق را به حکم قرآن دعوت کردند.در این موقعیت که اختلاف در میان لشکر حضرت افتاد و گفتند که آنها ما را به حکم قرآن دعوت میکنند و ما نمیتوانیم با آنها بجنگیم،امیرالمؤمنین فرمودند: «ای بندگان خدا من سزاوارترین مردم به اجابت کتاب خدایم و لکن معاویه و عمرو بن العاص و ابن أبی معیط و حبیب بن مسلمه و ابن ابیسرح نه اهل دینند و نه اهل قرآن. من آنها را بهتر از شما میشناسم، من کودکی و بزرگی خود را با آنها گذراندهام، پس بدانید که بدترین کودکان و بدترین بزرگان بودند. این را که میبینید ،خواندن شما به حکم قرآن،کلمه حقیست که از آن باطل اراده شده است.
به خدا سوگند آنها نه به خاطر آنکه قرآن را میشناسند و به آن عمل میکنند آن را بلند کردهاند، بلکه این عمل آنها از سر مکر و حیله و نیرنگ است. بازوان و جمجمههای خود را ساعتی به من بسپارید، که حق به جایگاه خود رسیده و چیزی به قطع شدن بنیاد ستمکاران نمانده است.
هیبت خوارج درجنگ صفین:
در این هنگام بیست هزار نفر که شمشیرهایشان را بر گردن آویخته بودند و پیشانی هایشان در اثر سجده های طولانی پینه بسته بود و به رهبری «مسعر بن فدکی و زید بن حصین» و گروهی از «قاریان قرآن »که بعد از این ماجرا «خوارج »نامیده شدند بودند گفتند:
«یا علی! دعوت این قوم را اجابت کن که تو را به سوی کتاب خدا میخوانند وگرنه تو را میکشیم همچنان که عثمان را کشتیم و اگر دعوت آنها را اجابت نکنی به خدا قسم این کار را خواهیم کرد.»
حضرت در جواب گفتند که آنها میخواهند شما را بفریبند و نسبت به توطئه شامیان، به آنها هشدار دادند ولی آن گروه یاغی سخنان حضرت را قبول نکردند و گفتند:
«به سوی مالک اشتر بفرست که برگردد» و این در حالی بود که مالک به خیمهگاه معاویه رسیده بود و میخواست وارد آن شود. (نصر بن مزاحم بن سیار منقری، وقعهٔ صفین، ص ۴۸۹ و ۴۹۰، چاپ کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی، قم، سال نشر ۱۴۰۳ هـ . ق.)
حضرت به ناچار به دنبال مالک فرستاد و فرمود که برگردد. مالک در ابتدا پیک حضرت را بر میگرداند و عرض میکند که پیروزی نزدیک است و فقط چند ساعتی به من مهلت دهید تا کار را تمام کنم ولی شورشیان دست از خواسته خود بر نمیدارند و حضرت و هر آن کس را که با او بود تهدید به مرگ میکنند، مالک به ناچار بر میگردد و درگیریهای لفظی بسیاری بین آنان در میگیرد ولی آن مردم ساده لوح و ظاهربین بر عقیده غلط خود پای میفشارند. کار که به اینجا میرسد حضرت با عصبانیت امر به سکوت میکند و جمعیت آرام میشوند ولی بلافاصله گروه یاغی فریاد میزنند که حکمیت را امیرالمؤمنین قبول کرد و به آن راضی شد، و با این کار دست به ایجاد یک فضای تبلیغاتی وسیعی بر علیه امیرالمؤمنین میزنند.
نصر بن مزاحم در کتاب خود نقل میکند:
«مالک گفت: اگر حضرت قبول کرده باشد و به آن راضی شده باشد، من هم راضیم، پس گروه شورشی همه جا پخش کردند که امیرالمؤمنین راضی شد به حکمیت و آن را قبول کرد ولی حضرت همچنان ساکت بود و هیچ حرفی نمیزد و خاموش نگاه خود را بر زمین دوخته بود.» (وقعهٔ صفین، ص ۴۹۲.)از آنچه که نقل شد میتوان دریافت که حضرت در جهت تأیید حکمیت هیچ اقدامی نفرمود و تنها در مقابل موج باطل، سکوت اختیار فرمود و چون نیرویی برای مقابله با آن موج باطل نداشت حرکتی نیز در جهت تأیید آن نفرمود.
اما در ماجرای تعیین حکم نیز گروه یاغی از در مخالفت با امیرالمؤمنین درآمدند و هر چه حضرت از ساده لوحی ابوموسی و دشمنی او با امیرالمؤمنین گفت آنها قبول نکردند.
حضرت اول ابنعباس و سپس مالک اشتر را به عنوان حکم پیشنهاد دادند ولی گروه یاغی بر حکمیت ابوموسی اصرار ورزیدند. نصر بن مزاحم آورده است:
در آخر کار حضرت پرسید: آیا از غیر ابوموسی رو میگردانید؟خوراج گفتند: آری.
چون حضرت لجاجت آنها را دید با ناراحتی گفتند: هر چه میخواهید بکنید. (وقعهٔ صفین، ص ۵۰۰.)
حضرت علی نتیجه حکمیت راپذیرفتند؟
الف. سؤالات پیرامون علت پذیرش حکمیت و شبهات پیرامون آن، تا زمان حکم حکمین است نه بعد از حکم؛ چرا که حضرت بنابر توافقنامهای که نوشته شد، خود را ملزم به پایبندی به آن کرد، البته با این شرط که حکمین به حکم قرآن عمل کنند و رأی و نظر خود را کنار بگذارند. ولی با زیر پا گذاشته شدن شرط از طرف حکمین و عمل نکردن آنها به شرط حضرت ایشان نیز خود را ملزم به پایبندی به حکم حکمین ندیدند و با تجدید قوا به معاویه اعلام جنگ دوباره کردند که در مدت تجهیز لشکر برای رویارویی دوباره با سپاه معاویه، به دست عبدالرحمن بن ملجم مرادی به شهادت رسیدند. (هاشم معروف الحسنی، سیرهٔ الائمهٔ الاثنی عشر، ج ۱، ص ۴۹۸ و ۴۹۹، چاپ دارالتعارف و دارالقلم، لبنان، بیروت، طبع اول، سال نشر ۱۳۹۷ هـ . ق.)/پایان.
ویروس کرونا تا ۸ساعت درهوا باقی می ماند.
ویروس تا ۸ ساعت درهوازنده است
«ویروس کرونا »روی چه اجسامی وچندساعت زنده می ماند؟
«شین هوآ»(Xinhua)خبرگزاری رسمی چین،درهفته اول اسفند ۱۳۹۸نوشت: نتایج یک بررسی جدید نشان میدهد ویروس کرونا میتواند از طریق آئروسل (Aerosol) ذرات معلق در هوا انتقال یابد.
ویروس می تواند با ذرات بسیار ریز معلق در هوا ترکیب و موجب تشکیل آئروسل شود.
آئروسل های(افشانه ها) حامل ویروس که در هوا شناورند می توانند در اثر استنشاق باعث بروز بیماری شوند.
آئروسل، سوسپانسیون کلوئدی ذرات جامد یا مایع پخش شده گاز؛ معلق در گاز؛ ظرفی که حاوی گاز مایع شده یا ماده حل شدهایست که میتواند به صورت اسپری یا افشانه پخش شود./پایان.
قطرات حاصل در «عطسه» میتواندتا ۸ متر و در «سُرفه »تا ۵ متر پرتاب شوند.
محققان انگلیسی دریافتهاند که اگر فردی عطسه یا سرفه کرد، ویروس کرونا پس از خروج از بدن فرد میتواند در حالت قطرات ریز تا سه ساعت در محیط دوام بیاورد. این قطرات ۱ تا ۴ میکرومتری که ۳۰ برابر کوچکتر از پهنای یک تار موی انسان هستند میتوانند در جریان هوا جابجا شوند و افراد را مبتلا سازند.
این بدین معناست که در یک سیستم تهویه، ولو آنکه مجهز به فیلتر هوا نیز نباشد، ویروس در نهایت چندین ساعت میتواند در هوا منتشر شود.
ویروس روی دستگیره
در مورد دستگیرهها نیز باید گفت دستگیرههای مسی سریعتر از هر سطح دیگری ویروس کرونا را از کار میاندازند. محققان دریافتهاند که کرونا روی فلز مسی نهایتا چهار ساعت میتواند دوام میآورد.
روی پلاستیک واستیل
در همین حال پژوهشگران «موسسهٔ ملی آلرژی و بیمارهای عفونی آمریکا» میگویند کرونا روی پلاستیک و استیل بیشتر از هر سطح دیگری قابلیت انتقال خود را حفظ میکند. یعنی ۲ تا سه روز این ویروس همچنان روی سطح پلاستیکی «زنده» باقی میماند.
ویروس روی گوشی موبایل
همچنین بنابر تحقیقات متفاوتی که تا کنون انجام شده است، ویروس کرونا می تواند تا ۲۴ ساعت روی گوشیهای هوشمند و صفحه نمایش آنها دوام بیاورد. پژوهشهای دیگر این عدد را تا ۹۶ ساعت هم برآورد می کنند.
سطوح هموار بهتر دوام میآورند تا روی لباسها و سطوح ناهموار
ویروس کرونا میتواند تا ۹۶ ساعت روی صفحه نمایش موبایل زنده بماند.
در مورد فرش و لباس اما تا کنون تحقیق مجزایی صورت نگرفته است. با این حال دانیل کوریتزکس، متخصص امراض عفونی در بیمارستان برگهام، میگوید بنابر تحقیقات قبلی نشان میدهد ویروسها روی سطوح هموار بهتر دوام میآورند تا روی لباسها و سطوح ناهموار.
ویروس کرونا همچنین میتواند روی کاغذ، مقوا و بستههای کارتنی تا ۲۴ ساعت فعال بماند. اما آیا امکان دارد که از دست زدن به بستههای اجناس در فروشگاهها مبتلا شویم؟
بسته های خوراکی وغیرخوراکی
مقامات رسمی بریتانیا گفتهاند ریسک ابتلا از طریق بستهبندی بسیار پایین است حتی اگر شخص آلوده به آنها دست زده باشد. به این دلیل که معمولا بستهها قبل از اینکه در مغازهها عرضه شوند روزها در انبارها ماندهاند و ویروسها بر فرض نشستن بر سطوح آنها، در فاصله چند روز از بین رفتهاند.
در مورد غذاهایی که میخوریم نیز خطر انتقال بزرگی وجود ندارد چرا که ویروس کرونا از راه سیستم تنفسی فرد را مبتلا میکند و نه سیستم گوارشی. نهاد امنیت غذایی اتحادیه اروپا گفته است تا کنون شاهدی دال بر اینکه مواد غذایی منبع یا راه انتقال ویروس کرونا باشند یافت نکرده است.
جنس سخت یانرم؟
متخصصان در دانشکده طب دانشگاه هاروارد میگویند ویروسهایی از جنس کرونا روی سطوح سخت بهتر دوام میآورند تا سطوح صاف به همین منظور امنتر است که کفشهای چرم براق بپوشیم.
در مورد دوام آوردن روی چوب و آلومینیوم تحقیقات روی نمونههای همخانواده ویروس کرونا نشان میدهد آنان میتوانند ۴ تا ۵ روز در روی چنین سطوحی زنده بمانند.
هرچند میزان ماندگاری ویروس کرونا روی سطوح متفاوت مختلف است، با این حال آزمایشها نشان داده است که الکل ۶۲ تا ۷۱ درصد، مواد ضدعفونی کننده خانگی حاوی کمتر از ۰.۱ درصد هیپوکلریت سدیم یا حاوی ۰.۵ درصد ماده سفیدکننده پروکسید هیدروژن میتوانند در عرض کمتر از یک دقیقه ویروس کرونا را از بین ببرند./۱ اسفند ۱۳۹۹ایسنا بنقل از یورونیوز
پزشکانی که نظرات خودرا اصلاح کردند(اطلاعات کافی نداشتند)
چندنکته از سرنوشت کرونا وسرنوشت آدمها(پساکرونا):
«دکتر مسعود مردانی»فوق تخصص بیماریهای عفونی: زنده ماندن این رویروس در سطح صاف ۵ ساعت است، اما تا ۹ ساعت و ۱۴ روز و نیم هم گفته شده است. این ویروس نمیتواند در هوا باقی بماند حتما روی لباس، دست و محیط اطراف مینشیند و منتقل میشود./۷ اسفند ۱۳۹۸باشگاه خبرنگاران جوان.
۱۰روزبعد:دکترمردانی دیدگاهش راتعدیل کرد:
دکترمسعودمردانی گفت: آلودگی هوا و ساکن ماندن ذرات معلق مضر هوا در شهرها موجب افزایش شیوع این بیماری میشود، لذا به افرادی که سابقه بیماریهای عفونی، ریوی و تنفسی دارند توصیه میشود در این شرایط تا جایی که امکان دارد از منزل خارج نشوند، چراکه این افراد نیز در معرض ابتلا به ویروس کرونا هستند./۱۸ اسفند ۱۳۹۸مشرق بنقل ازباشگاه خبرنگاران
۴۱روز بعد:ویروس کرونا تا ۸ ساعت درهوامعلق است.
توضیحات مدیریت سایت-پیراسته فر:دکترمسعودمردانی گفت:ماقبلاً نمی دانستیم که این ویروس(کرونا)درهواهم وجوددارد وامااین روزها،ثابت شده که ویروس کروناتا۸ساعت می توانددرهواباقی بماند.
دکترمردانی درمورد«ماسک»هم گفت:سازمان جهانی بهداشت اخیراَ اعلام کرده که سالم هاهم بهتراست بزنند وادامه داد،مهم چیزی جلوی دهان باشد که ازپخش ویاجذب ویروس جلوگیری کند،وخطاب به خانم مجری گفت،حتی ازشال وروسری هم می توان بعنوان ماسک استفاده کرد.
دکترمردانی چندمورددیگرهم گفت(پرسش وپاسخ):
کسی که کروناگرفته وقرنطینه راپشت سرگذاشته(بهبودی کامل پیداکرده)دیگرنمی گیرد وآلوده به ویروس هم نیست وخون اینهاگرفته میشه(پلاسمای خون)برای بهبودبیماران مبتلااستفاده می کنند(اینهابشکرانه سلامت،داوطلبانه می آیندخون اهدامی کنند).
سهمیه(تکلیف) افرادی که کرونانگرفتند؟
دکترمردانی گفت:آنطوری که دانشگاههای معتبرجهانی ازجمله هاروارد وحتی دانشمندان ومحققین ماگفته اند،این ویروس باافزایش دماکوچ می کند واماسال بعدبرمی گردند،آنوقت فقط آنهایی می گیرند که امسال نگرفته اند(سهمیه خودراتحویل می گیرند)
/شبکه خبر،سه شنبه۱۹ فروردین ۱۳۹۹.پایان
«سیسیلیا ماسکولو» محقق دپارتمان علوم رایانه و فناوری دانشگاه کمبریج(Cantabrigia)انگلیس گفت: هنوز چیزهای زیادی راجع به کرونا ویروس وجود دارد که ما نمیدانیم./۱۹ فروردین ۱۳۹۹ایسنا
شستشوی معابررشت -کروناویروس/۱۰ اسفند ۱۳۹۸
ضد عفونی کردن اماکن عمومی رشت/۰۸ اسفند ۱۳۹۸
شسشتشوی خیابانهای«ووهان»چین
ضدعفونی کردن خیابانهای«ووهان»چین
ویروس کرونامی تواند با ذرات بسیار ریز معلق در هوا ترکیب و موجب تشکیل« آئروسل» شود. آئروسل های حامل ویروس که در هوا شناورند می توانند در اثر استنشاق باعث بروز بیماری شوند.
توضیحات مدیریت سایت-پیراسته فر:
کرونا از طریق قطرات تنفسی که در حین عطسه یا سرفه کردن با شدت از بدن فرد آلوده خارج میشوند، انتشار مییابد. این قطرات معمولا به اندازه کافی سنگین هستند تا بلافاصله روی زمین یا سطوح پیرامون بنشینند. اگر این قطرات از طریق دستهای نشستهای که با سطح آلوده تماس داشتهاند به دهان، بینی یا چشم کسی که در آن نزدیکی است برسند، عفونت ایجاد میشود.
سازمان بهداشت جهانی (WHO) افراد را به پرهیز از تماس نزدیک با هر کسی که تب، سرفه یا سایر علائم تنفسی دارد، توصیه میکند. این بدان معناست که باید دستکم یک متر از فرد بیماری که این علائم را دارد، فاصله گرفته و از دست دادن، در آغوش گرفتن و بوسیدن این افراد خودداری کنید.
انتقال ازطریق هواچگونه است؟
افراد به هنگام عطسه، سرفه یا حتی نفس کشیدن، ذراتی را به اطراف پخش میکنند که آنقدر کوچکند که به جای اینکه به سمت زمین بیفتند، تا مدتی در هوا معلق میمانند. از آنجایی که امکان استنشاق این ذرات توسط دیگر افراد حاضر در محیط وجود دارد، وقتی این ذرات به یک ویروس همراه آنها باشد، احتمال آلوده شدن دیگران را موجب می شود.
بعضی ازمحققان ازجمله «فونگ لوجایو»محقق مرکز پیشگیری و کنترل بیماری چین قبلاً گفته بود:ویروس کرونا نمیتواند در هوا شناور و زنده بماند،فقط از طریق ارتباط و یا قطرات آب دهان و یا بزاق انسان میتواند به دیگران منتقل شود.
«ماسکهای تنفسی» فقط می توانندازانتقال ویروس کرونا براثرعطسه وسرفه وترشحات بزاقی فردروبروی ما،جلوگیری کندوامادرانتقال ویروسهای معلق درهوای آلوده تاثیر چندانی ندارند.
***
«هوای آلوده به ویروس کرونا»میتواندعامل سرایت باشد.
جیانگ ژونمن، عضو هیئت مشورتی متخصصان بیماریهای عفونی کمیته بهداشت کشور چین گفت: ویروس کرونا می تواند تا پنج روز در یک فضای آزاد زنده بماند.
این متخصص خاطرنشان کرد: مدت ماندگاری کرونا ویروس بستگی به شرایط محیطی از چند ساعت تا پنج روز است. بهترین شرایط برای ویروس رطوبت 40٪ و دمای هوا 20 درجه سانتیگراد است.
«دکترجیانگ ژونمن» یادآور شد: این ویروس از طریق قطرات موجود در هوا و از طریق تماس گسترش می یابد، به همین دلیل لازم است که مرتباً دستان خود را بشویید./ اسپوتنیک۱۴ بهمن ۱۳۹۸
«ویروس» درهوا موجوداست؟: خطر انتشار ویروس در فضا شدیدتر است.
تاکنون مواردی رخ داده که فضانوردان «ناسا»در ایستگاه فضایی بینالمللی دچار بیماری شدهاند. بروز این موارد نشان داده که واکنش بدن در فضا نسبت به زمین متفاوت است.
این اتفاق زیاد رخ نمیدهد، ولی اگر یک فضانورد در فضا بیمار شود، داستان متفاوتتر از زمانی است که این اتفاق در زمین رخ میدهد.
به عنوان مثال، در سال ۱۹۶۸ میلادی،در جریان ماموریت «آپولو۷» یکی از فضانوردان دچار سرماخوردگی شد.
تاثیر این سرماخوردگی بسیار متفاوتتر از زمین بود و فضانوردان ماموریت با کمبود دارو و پارچه مواجه شدند .
اما چنین اتفاقاتی برای گذشته بود زیرا در حال حاضر فضانوردان قرنطینههای پیش از پرواز انجام میدهند تا از سلامتی آنها اطمینان حاصل شود.
زمانیکه فردی وارد فضا میشود، به دلیل تغییر در سطح هورمونهای استرس، سیستم ایمنی بدن دچار تغییرات میشود.
به این ترتیب فضانوردان در فضا مستعد ابتلا به آلرژی و بیماریهای دیگر میشوند.
علاوه بر این، بیماریهای ویروسی مانند آنفولانزا یا کرونا«کووید-۱۹»به راحتی میتواند در فضا و در شرایط بیوزنی انتقال پیدا کند.
جاناتان کلارک( Jonathan Clark) جراح سابق ناسا در پروژههای شاتل ناسا اظهار کرد« عدم وجود جاذبه مانع سقوط ذرات میشود»
بنابراین این ذرات در هوا باقی میمانند و به راحتی قابلیت انتقال دارند.
برای جلوگیری از این موضوع، محفظههای تهویه تعبیه میشوند و هوا را فیلتر میکنند تا این ذرات از بین بروند.
علاوه بر اینها، فعالیت یک ویروس در فضا به نحوی است که ویروسهای خفته تمایل به واکنش در برابر فشارهای ناشی از فضا و فعال شدن مجدد دارند.
نکته بد دیگر این است که مصرف آنتیبیوتیکها در فضا تاثیر کمتری نسبت به زمین دارد.
در نهایت میتوان گفت که خطر انتشار ویروس در فضا شدیدتر است و درمان در آنجا متفاوت است.
"جاناتان کلارک" در نهایت افزود: اگر ویروسی مانند "کرونا ویروس" در فضا پخش شود، فضانوردان کارهایی را انجام میدهند که ما در زمین پیگیری میکنیم. به عنوان مثال در چنین مواردی فضانورد قرنطینه میشود./ ۲۴ اسفند ۱۳۹۸ایسنابنقل ازآی ای.