اعضای هیئت مؤتلفه که درسال ۱۳۵۷عضویت شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی درآمدند: مهدی عراقی، صادق اسلامی، علی درخشان، اسدالله لاجوردی، حبیبالله عسگراولادی، سعید امانی و اسدالله بادامچیان.
سیرتحول وتطور«مؤتلفه اسلامی»
«گروه وانجمن» بودند،شدند«هیئت اسلامی» وبعد«جبهه مسلمانان آزاده» ووبعد«هیئت مؤتلفه اسلامی» وبعدشدند«حزب مؤتلفه اسلامی»..
خانوادههای امانیهمدانی، بادامچیان، لاجوردی، عسگراولادی، اسلامی، خاموشی، قدیریان، محتشمیپور، میرمحمدصادقی، رفیقدوست، شفیق، رخصفت، عباسپور، صالحی، کچویی، رحمانی، جولایی، خداداد استادی، جاسبی، نیری، انواری، آلاسحاق از جمله عناصر اصلی تشکیلدهندهی مؤتلفهی اسلامی هستند که عضو شورای مرکزی آن پیش یا بعد از انقلاب بودهاند.
در سال ۱۳۴۲ باشروع نهضت امام خمینی ،رهبرنهضت،خواستار ائتلاف هیئتهای مذهبی تهران با یکدیگر شدکه بخشی از اعضای باقی مانده فداییان اسلام وارد هیئتهای موتلفه شدند و شاخه نظامی هیئتهای موتلفه را تشکیل دادند و در اول بهمن ۱۳۴۳ اقدام به ترور نخستوزیر حسنعلی منصور کردند. در ارتباط با ترور او صادق امانی، محمد بخارایی، مرتضی نیکنژاد و رضا صفارهرندی اعدام و تعدادی دیگر همچون، حاجمهدی عراقی، هاشم امانی، حبیبالله عسگراولادی، ابوالفضل حاجحیدری، محیالدین انواری به حبس ابد و احمد شهاب به ۱۰ سال حبس محکوم شدند.
ابوالفضل حاج حیدری در۱ اسفند ۱۳۹۲فوت کرد.
تبارشناسی مؤتلفه ای ها
تابناک ۰۵ اسفند ۱۳۸۸ بنقل از«همشهری ماه»اعضای مؤتلفه رااینگونه می نویسد:
در این میان خانواده های: امانی همدانی، رفیق دوست، خاموشی، لاجوردی، خداداد استادی، عسگراولادی، عباسپور و محتشمی پور، ریشه های اصلی این حزب قدیمی هستند که عضو شورای مرکزی آن پیش یا بعد از انقلاب بوده اند.
ازخانواده امانی همدانی، صادق، و سعید عضو شورای مرکزی قبل و بعد از انقلاب بوده اند و هاشم سابقه ۱۴ سال زندان قبل از انقلاب دارد. صدیقه به همراه محمود عضو دیگر این خانواده است که همسر باقر بادامچیان پدر اسدالله بادامچیان عضو فعلی شورای مرکزی است. از میان فرزندان محمود امانی، تقی عامل خرید اسلحه ترور انقلابی بوده و مهدی هم عضو با سابقه شورای مرکزی است.
فرزندان سعید امانی هم محمد علی، دبیر اجرایی حزب- احمد، داماد احمد قدیریان معاون سابق دادستان کل کشور -
جواد، داماد احمد قدیریان و دخترسعید امانی، همسر اسدالله بادامچیان هستند. بر این اساس اسدالله بادامچیان دختر دایی خود را به همسری گرفته است.
وی پس از انقلاب اسلامی، به دستور شهید «قدوسی» معاون اجرایی دادستانی کل انقلاب و دادسرای انقلاب تهران شد و در کنار شهید «اسدالله لاجوردی»به فعالیت پرداخت.
قدیریان در طول جنگ ایران و عراق به آموزش نیروهای ایرانی پرداخت و در اثر حضور در مناطق آلوده جنگی، شیمیایی شدوسرانجام این جانبازشیمایی در۲۵ خرداد ۱۳۹۱به شهادت رسید.
در میان خانواده خاموشی ها هم علینقی رئیس سابق اتاق بازرگانی، تقی پدر رئیس سازمان تبلیغات اسلامی، ابوالحسن سرپرست اسبق وزارت نیرو و محسن منافق و معدوم، به چشم می خورند.
خانواده لاجوردی :اسدالله، مرتضی و زینب هم چهره های بارز خانواده لاجوردی هستند.
اسدالله دادستان انقلاب و رئیس سازمان زندان ها بوده، مرتضی بعد از سال ۶۸ عضو حزب شده و زینب هم همسر صادق امانی است.
خانواده استادی:خداداد استادی از جمله خانواده های دیگر حزب است که شامل آیت الله رضا استادی، مهدی عضو قبل از انقلاب و خواهر این دو که همسر حبیب الله شفیق است.
خانواده عسگراولادی ؛ حبیب الله چهره معروف حزب و دبیر کل سابق، اسدالله تاجر معروف پسته وزیره، محمود گرایش توده ای و خواهر اینها که همسر ابوالفضل حاجی حیدری است.
خانواده عباسپور: حسن عضو شهید شورای مرکزی(وزیرنیرو)، «علی »داماد شهید مطهری و نماینده مجلس و رئیس کمیسیون آموزش مجلس و خواهر این دو که همسر عبدالله جاسبی است.
وزیری نیرو برسرمزاروزیرنیرو
«رضا اردکانیان» وزیر دولت حسن روحانی در اولین برنامه کاری خود در به زیارت قبر امام خمینی و شهید رجایی، شهید باهنر و عباسپور رفت ۸ آبان ۱۳۹۶
خانواده محتشمی پور: سه برادر را شامل می شوند. حسین عضو شورای مرکزی قبل و بعد از انقلاب، علی اکبرمحتشمی پور( وزیر سابق کشور) و عضو مجمع روحانیون مبارز- که بعد از انقلاب ارتباطی با این حزب ندارد- و محمود عضو شورای مرکزی است. دختران محمود محتشمی پور یکی همسر مصطفی تاجزاده است و دیگری همسر مرتضی رفیق دوست.
سیدمحمودمحتشمی پوردر۱۶ فروردین ۱۳۹۸درگذشت
حجتالاسلام سید علیاکبر محتشمیپور بامداد دوشنبه ۱۷ خرداد ۱۴۰۰در سن ۷۵ سالگی بر اثر ابتلا به کرونا درگذشت.
جداشدگان مؤتلفه: سید علینقی خاموشی، جلال الدین فارسی، عبدالله جاسبی و محسن رفیق دوست از جمله اعضای مرکزی جدا شده از حزب موتلفه هستند.
افرادی همچون قدیریان و رحمانی و مهرآیین و صالحی و کچویی و جولایی و امانی و حاجحیدری و ابراهیمی و جوهریفرد و صفی همراه با لاجوردی دادستانی اوین و زندانهای اوین، گوهردشت و قزلحصار راعهده دارشدند،از جمعیت هیئتهای مؤتلفه اسلامی یودند.
سه چهره اصلی حزب مؤتلفه: محمدنبی حبیبی، سید مصطفی میرسلیم، اسدالله بادامچیان.
شکل گیری هیئت مؤتلفه اسلامی
هیئتهای مؤتلفه اسلامی در بهار ۱۳۴۲ از ائتلاف سه هیئت مذهبی مسجد امینالدوله، هیئت مسجد شیخعلی و هیئت اصفهانیها در منزل خمینی در قم شکل گرفت. آنها در راهاندازی و هدایت نهضت امام خمینی در ۱۵ خرداد نقش اصلی و تعیین کننده داشتند ،قیام مهره های سرشناس ولوطی های بازارازجمله طیب حاجرضایی و اسماعیل رضایی ازحامیان این تشکیلات بودندکه اعدام شدند.
هیئت مؤتلفه درماجرای ۲۸ مرداد با حمایت مراجع تقلید، روحانیت و ازجمله آیتالله کاشانی، آیت الله سیدمحمد بهبهانی ،حضوری فعال داشتند.
الگوی رفتاری و فکری جمعیت هیئتهای مؤتلفه اسلامی، گروه فداییان اسلام به رهبری مجتبی نواب صفوی بود. چنانکه حتی برخی از اعضای موتلفه از جمله مهدی عراقی و هاشم امانی از جمله فعالین جمعیت فداییان اسلام به حساب میآمدند.
در سال ۱۳۴۲ باشروع نهضت امام خمینی ،رهبرنهضت،خواستار ائتلاف هیئتهای مذهبی تهران با یکدیگر شدکه بخشی از اعضای باقی مانده فداییان اسلام وارد هیئتهای موتلفه شدند و شاخه نظامی هیئتهای موتلفه را تشکیل دادند و در اول بهمن ۱۳۴۳ اقدام به ترور نخستوزیر حسنعلی منصور کردند.
تاریخچه ائتلاف مؤتلفه
هر یک از هیئات مذهبی به طور جداگانه به فعالیت مشغول بودند تا اینکه «حاج مهدی عراقی» تصمیم گرفت با هیئت مسجد شیخ علی ائتلاف کند، لذا از «حاج صادق امانی» و برخی دوستانش دعوت کرد در جلسهای درباره ائتلاف خود صحبت کنند. آنها از فعالیت هیئت اصفهانیها هم مطلع بودند لذا تصمیم گرفتند آنها را نیز به این ائتلاف دعوت کنند.
حاج مهدی عراقی درباره مقدمات ائتلاف هیئتها میگوید: از بدو حرکتی که روحانیت راجع به انجمنهای ایالتی و ولایتی شروع میکنند، در تهران سه گروه بودند که با همدیگر کار میکردند؛ کارهای مذهبی داشتند... فرض کن که مطالعه کتابی داشتند، قرائت قرآنی داشتند، پیکنیکهای جمعی و برنامه اردویی داشتند. از بدو حرکت حاج آقا(امام خمینی) این سه گروه خرده خرده، هر کدام مجزا با همدیگر، با روحانیت یک تماسکی پیدا کرده بودند. یعنی اگر اعلامیهای آقایان میدادند به دست یک گروه داده نمیشد بلکه یک اعلامیه در چند نسخه تنظیم میشد و به دست هر یک از این سه گروه داده میشد.
یک دعوتی شد از مرحوم حاج صادق و بعضی از دوستانش. صحبتهایی ما با همدیگر کردیم. وقتی ضرر این جدایی را برای همدیگر بیان کردیم احساس کردیم که این جدایی باید از بین برود و به صورت ائتلاف دربیاید. ولی این فکر برای ما پیش آمد که غیر از ما یک گروه دیگری هم هستند که کارها را انجام میدهند. بهتر است نمایندگان آن گروه را هم دعوت کنیم و سه گروه با یکدیگر کار کنیم. از نمایندگان آن گروه هم دعوت کردیم. وقتی فواید این جریان را برایشان تشریح کردیم، آمادگی خودشان را اعلام کردند که در یک جبهه واحد کار کنیم و این شد که به نام «جمعیتهای موتلفه اسلامی» انجام شد. به حساب، این سازمان به وجود آمد.
این سه گروه وقتی که با یکدیگر توافق کردند، گفتند ما این کار را انجام دادیم. حالا باید تائید امام خمینی را هم بگیریم. حاج آقا(امام) باید موافقت خودش را اعلام کند. ایشان هم تائید فرمودند و هر کسی هم که میرفت از حاج آقا سوال میکرد. ایشان(امام خمینی) میفرمودند: مسلمان باید تشکیلاتی باشد. مسلمان بدون تشکیلات ارزشی ندارد.
توضیح نگارنده-پیراسته فر:سیرتحول وتطور«مؤتلفه اسلامی»
«گروه وانجمن» بودند،شدند«هیئت اسلامی» وبعد«جبهه مسلمانان آزاده» ووبعد«هیئت مؤتلفه اسلامی» وبعدشدند«حزب مؤتلفه اسلامی»
دی ماه سال ۱۳۸۲ به «حزب مؤتلفه اسلامی» تغییر نام داد،
روز ۱ خرداد ۱۳۴۱ با به هم پیوستن سه هیات مذهبی، «جمعیت هیاتهای موتلفه اسلامی» تشکیل شد.
پس از ماجرای تصویبنامهٔ لایحهٔ انجمنهای ایالتی و ولایتی در سال ۱۳۴۱، دو هیات مذهبی از کسبه و تجار بازار تهران تصمیم گرفتند با یکدیگر ائتلاف کنند. سپس یکی دیگر از هیاتهای فعال بازار را نیز مطلع و در ائتلاف خود سهیم کردند. آنها پس از ائتلاف، در یکی از ملاقاتهای مردمی با امام خمینی، ماجرای ائتلاف خود را به اطلاع ایشان رساندند و ایشان نیز ائتلافشان را تأیید کرد. ائتلافکنندگان که بعدها به «هیاتهای مؤتلفهٔ اسلامی» معروف شدند، هیاتهای مسجد امینالدوله، مسجد شیخ علی و اصفهانیها در بازار تهران بودند.
این گروهها طی جلساتی با هم آشنا شده و با نظر و تصویب امام خمینی، آیتالله مرتضی مطهری و چند تن دیگر از شخصیتهای روحانی، متکفّل هدایت و تغذیه معنوی هیاتهای مؤتلفه اسلامی گردیدند. حبیبالله عسگراولادی مسلمان، حاج صادق امانی، مرتضی نیکنژاد، رضا صفارهرندی، مرتضی مطهری، صادق اسلامی، سیداسدالله لاجوردی، مهدی عراقی و علی درخشان در مقام بنیانگذاران اصلی هیات مؤتلفه اسلامی می باشند.
مرکز اسناد انقلاب اسلامی می نویسد:مدتی از ائتلاف و تأیید امام میگذشت که آنها با امام خمینی ملاقات کردند و سپس تصمیم گرفتند به طور آزمایشی با ۱۲ هیئت دیگر همکاری کنند. پس از شروع همکاری با هیئتهای جدید، نام «جبهه مسلمانان آزاده» را بر خود گذاشتند. اما مدتی بعد مطلع شدند اعلامیههایی از گروههای همنام منتشر و مشکلاتی ایجاد میشود. لذا تصمیم گرفتند ۴ گروه بر ائتلاف خود باقی بمانند. از این میان یک گروه از ائتلاف خارج و سه گروه دیگر به همکاری با یکدیگر ادامه دهند.
«حبیبالله عسگراولادی» در این باره میگوید: در یک جمعهای خدمت حضرت امام رفتیم. بنده و آقای شفیق به عنوان دو نماینده در جمع رسیدیم. وقتی فرمایشات ایشان تمام شد، اجازه گرفتیم بیرون بیاییم. امام فرمودند: در آن اتاق بمانید. در آن اتاق رفتیم. دیدیم چند نفر از برادرانی که آنها را میشناسیم آنجا هستند. با فاصله چند نفر دیگر آمدند و امام تشریف آوردند. فرمودند: آن جوری که من راجع به شما شناخت دارم، شما همه برای خدا کار میکنید. همه به قیامت معتقدید. همه به نبوت و امامت معتقدید. همه برای عظمت اسلام، همه برای عزت مسلمین کار میکنید. چرا پراکنده باشید؟ مجزا باشید؟ چرا با هم کار نکنید؟ و توصیههایی فرمودند. اما برای اغلب شنوندگان، مشکل بود که به هم اعتماد کنند. در ابتدا به صورت آزمایشی با هیئتهای دیگر جلسه گذاشتیم. حدوداً شاید دوازده هیئت و بعداً این مجموعه به بیست و هفت، بیست و هشت هیئت رسید. پس از اینکه کار را شروع کردیم، به فکر این افتادیم که با دوازده هیئت، یک شورای مرکزی تشکیل دهیم. و چهار نفر را در ارتباط با مرجع تقلیدمان نماینده کنیم. شهید عراقی، حاج ابوالفضل توکلی، حبیب الله شفیق و بنده. گفتیم ما الان نمیتوانیم حزب باشیم. باید ویژگیهای یک حزب را بیابیم. بهتر است که اسم «جبهه»روی خودمان بگذاریم: جبهه مسلمانان آزاده. اولین تجمعی که دور هم جمع شدیم با ۱۲ هیئت به نام «جبهه مسلمانان آزاده» بود. اولین اعلامیه را صادر کردیم. بعد از مدتی فعالیت قسمتی از یک اعلامیه امام را برداشته و به نام«جبهه مسلمانان آزاده» موضعگیری کردیم. پس از آن دیدیم اعلامیه جبهه مسلمانان آزاده شعبه تجریش منتشر شد. در صورتی که ما چنین چیزی نداشتیم. اعلامیه جبهه مسلمان آزاده شعبه سی متری و چند جبهه مسلمانان آزاده، بدون اینکه با ما ارتباط داشته باشند همین اعلامیه ما را برداشتند و تکثیر کردند.
تعدادی از مجموعه اینها را از یک هیئت و مسجد دستگیر کردند و بردند. اینها در مدتی که در بازداشت بودند تا بازجویی شوند، یکدیگر را شناختند که جبهه مسلمانان تجریش چه کسانی هستند، جبهه مسلمانان سی متری چه کسانی هستند. اینها به ۲۸ هیئت به نام «جبهه مسلمانان آزاده »رسیدند و مورد تأیید امام هم بودند.
تشکیلات مذهبی ومتفرقه(موازی)شدیم «هیئت مؤتلفه»
یک روز ما چهار نفر ( عسگری، توکلی، شفیق، عراقی) دیدن حضرت امام رفتیم. حضرت امام پس از اینکه صحبت عمومی تمام شد، فرمودند: آن اتاق بمانیم. در آن اتاق رفتیم. متوجه شدیم که از سه گروه دیگر برادران، آنجا هستند و امام تشریف آوردند و فرمودند: همین طور که جلوتر به شما گفتم، این بار هم میگویم شما با هم کار کنید.
حضرت امام فرمودند با هم کار کنید و ما آمدیم سه گروه دور هم نشستیم و توانستیم یک شورای دوازده نفری تشکیل بدهیم و به حضرت امام هم اعلام کردیم که چهار نفر از دوازده نفر رابط با شما هستند که بنده و شهید عراقی، توکلی و شفیق رابط این ائتلاف اسلامی در بین هیئتها با امام شدیم. در اینجا دیگر هیئتهای موتلفه اسلامی شدیم. ولی هیچ نامگذاری برای خودمان نکردیم. تا روز ۱۳ آبان که بین ما اختلاف افتاد. در این شرایط نمایندگان حضرت امام از روحانیت در درون موتلفه اسلامی مشخص شد. موتلفه در موضعی قرار گرفت که لازمه آن یک اساسنامه بود و همین بزرگان توسط «شهید باهنر»، این اساسنامه را فراهم کردند. برای اینکه نیاز داخلی حوزهها را از نظر معارف برآورده کنیم، استدعا کردیم بحث «انسان و سرنوشت»که شهید مطهری فرموده بودند، جزوه شود و توسط شهید باهنر تدریس شود.
پس از تأکید امام به همکاری هیئتهای ائتلافی، آنها در مدت یک ماه جلساتی تشکیل دادند و طرح اولیه تشکیلات خود را تهیه کردند. «ابوالفضل توکلی بینا» که در ملاقات با امام حضور داشته است در این باره میگوید: «قبل از تبعید امام در سال ۱۳۴۳، یک شب امام از ما دعوت کردند، از بنده و آقای عسگراولادی و آقای عراقی، رفتیم قم. وقتی که شب به قم رفتیم، دیدیم دوستان دیگر هم هستند. دو گروه دیگر هم که مبارزه میکردند آنها هم حضور داشتند. گروه مسجد شیخ علی و بچههای پل سیمان (اصفهانی ها). بعد امام رو کردند و فرمودند: این عجیب نیست که سه گروه مسلمان دارای یک هدف، جدا از هم کار کنند؟ شما مؤمن هستید، دارای یک هدف هستید، بروید یکی بشوید، با هم باشید. آمدیم نزدیک به یک ماهی جلسه تشکیل دادیم. نهایتا به این نتیجه رسیدیم که از هر گروهی ۴ نفر انتخاب شود که شورای مرکزی۱۲ نفره از سه گروه تشکیل شود و ائتلاف کنیم.
«مؤتلفه»در سال ۱۳۵۷ بدون اینکه منحل شود اعضایش جذب حزب جمهوری اسلامی شدند.واما در پی تعطیلی حزب جمهوری اسلامی در سال ۱۳۶۵ این جمعیت، تجدید تشکیلات کردند و با هویت سیاسی نوینی پرچم حزب مؤتلفه اسلامی رابه اهتزازدرآوردند./پایان توضیحات نگارنده.
در ارتباط با ترور او صادق امانی، محمد بخارایی، مرتضی نیکنژاد و رضا صفارهرندی اعدام و تعدادی دیگر همچون، حاجمهدی عراقی، هاشم امانی، حبیبالله عسگراولادی، ابوالفضل حاجحیدری، محیالدین انواری به حبس ابد و احمد شهاب به ۱۰ سال حبس محکوم شدند.
در دههی ۵۰ تعدادی دیگر از گردانندگان مؤتلفه مانند اسدالله بادامچیان و لاجوردی و ابوالفضل توکلیبینا و کچویی دستگیر ومتحمل شکنجه وحبس های طولانی شدند.
پس از اعدام و زندان سران مؤتلفه در سال ۱۳۴۳ این هیئتها به فعالیت سیاسی پایان داده و اعضای آن تنها به فعالیتهای تجاری و مذهبی ادامه دادند تا این که در سال ۵۶ پس از فراخوان آیت الله خمینی باچراغ خاموش به فعالیت سیاسی ادامه دادند.
اعضای مؤتلفه در دههی ۴۰ و ۵۰ با همراهی اعضای نهضت آزادی در تأسیس و کمک به مدارس اسلامی و صندوقهای قرضالحسنه که پس از کودتای ۲۸ مرداد و همراهی روحانیت و بازار راهاندازی شده بودند فعالیت داشتند. دیدگاههای اسلامی در این دوره موجب نزدیکی مهندس مهدی بازرگان به روحانیت و پررنگ شدن فعالیتهای مذهبی او شد.
۱۵آذر ۱۳۹۷، دوازدهمین مجمع عمومی حزب مؤتلفه، در ردیف اول: محمدنبی حبیبی، مصطفی پورمحمدی ، اسدالله بادامچیان./محمدنبی حبیبی دبیرکل حزب موتلفه اسلامی .
اسامی «۳۵ عضو جدید شورای مرکزی مؤتلفه» به ترتیب حروف الفبا شرح زیر است:
۱.محمدمهدی اسلامی/۲. لاله افتخاری/۳. محمود الفت/۴. محمدعلی امانی/۵. محمدکاظم انبارلویی/۶./حسین انواری/۷.سیدمصطفی آقامیرسلیم/۸.اسدالله بادامچیان/۹.بهشته بادامچیان/۱۰.حسن پزشکیان/۱۱.حمید رضا ترقی/۱۲.ابوالفضل توکلی بینا/۱۳. محمدعلی چوبینی/۱۴. محمدنبی حبیبی/۱۵. محمد خرسند/۱۶. محمدحسن ذاکری رئوف/۱۷.سیدعلی اصغر رخ صفت/۱۸. علی آرش روناسی/۱۹. فاطمه رهبر/۲۰. میثم زرندی/۲۱. محمدحسین شفیعیها/۲۲.نصر عزیزی/۲۳.اسدالله عسگراولادی
۲۴.امیرعباس فارسی نژاد/۲۵.سیده فاطمه فخر/۲۶.فضل الله فرخ/۲۷.نرگس قدیری/۲۸. محسن قناعت/۲۹.محمد کرمی راد/۳۰. حسن لاسجردی/۳۱. احمد علی مقدم/۳۲. محمدعلی مینایی فر/۳۳. امیر احرار نظیفی/۳۴. محمدحسین نیکنام۳۵. مجتبی همدانی.
محمدنبی حبیبی در۱بهمن ۱۳۹۷ فوت کرد.
خانواده های شهدا و اعضای شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی ظهر امروز با آیت الله هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام.
حبیبی: اگر همت آیتالله هاشمی رفسنجانی نبود، پروژه مترو آغاز نمیشد
در ادامه این دیدار محمدنبی حبیبی دبیرکل حزب موتلفه اسلامی، گفت: مهمترین خاطره ای که از آن مرحوم دارم به پروژه متروی تهران در دوران مسئولیتم بعنوان شهردار تهران برمیگردد.
وی افزود: من سال ۶۲ که مسئولیت شهرداری تهران را پذیرفتم، یک دعوای مفصلی وجود داشت که آیا مترو در تهران باشد یا نباشد. شورای انقلاب هم مصوب کرده بود که فعلا طرح مترو متوقف بماند.
حبیبی گفت: آقای هاشمی در آن دوران رئیس مجلس بود. من در مذاکرات خصوصی که با آقای هاشمی داشتم فهمیدم که ایشان کاملا موافق ایجاد مترو در تهران هستند.
دبیرکل حزب موتلفه اسلامی تصریح کرد: پس از جلسات متعددی که با آقای هاشمی داشتیم، ایشان در یکی از خطبه های نماز جمعه کاملا کارشناسانه از احداث مترو در تهران دفاع کرد.
وی افزود: اولین مانع ما برای ساخت مترو هیات دولت آن زمان بود که باید مصوبه شورای انقلاب را اجرا میکرد. از سوی دیگر مخالفین سرسختی هم در داخل هیات دولت وجود داشت که کار ما را با مشکل مواجه کرده بود.
حبیبی ادامه داد: ما این مساله را به آیت الله هاشمی گفتیم و ایشان هم در یکی از جلسات دولت حضور یافتند و با توضیحاتی که ارائه دادند، اعضای دولت را در این زمینه متقاعد کردند. در آن جلسه از دولت که ۱۹ نفر حضور داشتند، ۱۴ نفر رای موافق به پروژه مترو دادند و ۵ نفر هم مخالفت کردند.
وی در ادامه به مخالفت های آیت الله منتظری با مترو اشاره و تاکید کرد: بعد از موافقت دولت با پروژه متروی تهران، آقای منتظری یک نطق شدیداللحنی علیه مترو ایراد کرد. ما به آقای هاشمی گفتیم، ایشان هم یک وقت ملاقاتی از آقای منتظری گرفتند و ما هم رفتیم منزل ایشان و توضیحات خودمان را درخصوص مترو مطرح کردیم و در نهایت هم آقای منتظری قانع شد.
توکلی بینا: برای اعدام انقلابی حسنعلی منصور دو قبضه اسلحه از آقای هاشمی رفسنجانی گرفتیم.
رییس هیات نظارت حزب موتلفه اسلامی گفت:تاریخ در آینده قضاوت خواهد کرد که آقای هاشمی یک عنصر انقلابی، باهوش و مقاوم بودند.، آقای هاشمی در تمام صحنههای انقلاب حضور داشت و در هیئات مذهبی تهران سیره ائمه اطهار در مبارزه با رژیم های ظالم و فاسد را بیان میکردند.
ابوالفضل توکلی بینا : بعد از تبعید حضرت امام در ۱۳آبان ۱۳۴۳، ما شورای مرکزی موتلفه اسلامی را تشکیل دادیم و در نهایت به این جمع بندی رسیدیم که سه نفر از جمله محمدرضا شاه، نصیری و حسنعلی منصور مفسد فی الارض هستند.
وی گفت: من اسلحهای که شهید محمد بخارایی بوسیله آن حسنعلی منصور را به هلاکت رساند، از آقای هاشمی رفسنجانی تحویل گرفتم. در همان مقطع بنده رفتم محله صفائیه قم و دو قبضه اسلحه از ایشان گرفتم. اما بعد از اعدام منصور در این رابطه سکوت کردیم زیرا قرار بود روحانیت را درگیر اینگونه ماجراها نکنیم.
بادامچیان: آقای هاشمی همواره میگفت موتلفه اسلامی خوب عمل میکند و باید این راه را ادامه دهد
اسدالله بادامچیان نایب رئیس شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی با تسلیت رحلت آیت الله هاشمی رفسنجانی به خانواده آن مرحوم، گفت: آقای هاشمی رفسنجانی از ابتدا با حزب موتلفه اسلامی همراهی داشته است. بنده در مرداد ماه امسال که با ایشان ملاقات داشتم، ایشان گفت موتلفه اسلامی خوب عمل میکند و همین راه را ادامه بدهید.
وی افزود: خدمات آقای هاشمی رفسنجانی به انقلاب و کشور بسیار ارزشمند است و ما امیدواریم همه اینها موجب شود که برکات الهی آن خدمات شامل حال خانواده آن مرحوم گرد.
دیدارجمعی از اعضای شورای مرکزی و هیات اجرایی حزب موتلفه اسلامی با حضور در منزل مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی با خانواده آن مرحوم/۳ بهمن ۱۳۹۵ایرنا
فارس: امام حرکت انقلابی شما را قبول داشت؟
توکلیبینا: اولاً امام اعتقادی به مبارزه مسلحانه نداشت، مرحوم میلانی خیلی به امام ارادت داشت و هرگاه امام اعلامیه میداد من آن را به محضر ایشان میبردم و امضا میگرفتم، ما برای اینکه تاریخ نگوید چهار جوان حکم قتل صادر کردند، اجازه گرفتیم، اما امام موافق اقدام مسلحانه نبود، وقتی ما در زندان بودیم ایشان را به عراق تبعید کردند و امام آنجا حرف جالبی گفته بودند.
امام کلیت اقدامات ماراقبول داشت و حرکت ما را تایید کرد.
فارس: پس چطور میگویید امام اقدام مسلحانه را قبول نداشت اما حرکت شما را تایید کرد؟
توکلیبینا: توضیح میدهم؛ یک فردی به نام «حاج محمد علمدار» در غرب تهران بود، ما در زندان بودیم که ایشان به عراق خدمت امام میرود و پول زیادی به امام میدهد و میگوید من از رفقای آقای توکلیبینا هستم. من سالها رابط موتلفه با امام بودم و خدمت ایشان میرسیدیم و امام مرا میشناخت؛ لذا وقتی آقای علمدار اسم مرا میبرد، امام میگوید این جوانها زندان هستند و ممکن است خانوادههایشان با مشکلاتی مواجه شوند؛ این پول را به خانواده آنها بدهید. معنی این کار مشخص است چراکه ایشان مطلع بودند که ما را در قضیه ترور «حسنعلی منصور» گرفتهاند./دیماه۱۳۹۶فارس
اعضا و گردانندگان مؤتلفه ازبازاریهایی بودند که پس حادثه ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ با توجه به رشد اقتصادی سریع کشور در دههی ۴۰ و رونق صادرات و واردات، تبدیل به مهره های سرشناس بازارشده و پس از انقلاب منشأاثردرحوزه های اقتصادی و امنیتی و قضایی درحفظ ارزشهای انقلاب اسلامی شدند.
مؤتلفه بعدازپیروزی انقلاب اسلامی
اعضای زندانی مؤتلفه که از سال ۱۳۵۶ همگی آزاد بودند در دوران انقلاب، با استفاده از خلاء سیاسی جامعه و زندانی بودن رهبران مجاهدین و گروههای چپ، و عدم تحرک و دوراندیشی لازم رهبران جبههملی و نهضتآزادی بدنهی مذهبی سنتی جامعه را علیه حکومت پهلوی بسیج کردند و با توجه به تشکلی که در بازار و مساجد داشتند، و به واسطهی ارتباطی که با امام خمینی و نزدیکان او داشتند هدایت تظاهراتها را به دست گرفتند. نیروهای سیاسی با وجود اطلاع از ماهیت گردانندگان تظاهراتها و نیروهای اطراف خمینی، متأسفانه خطر را جدی نگرفته و همچنان به همراهی و همگامی با خمینی و اطرافیانش ادامه دادند.
اعضای مؤتلفه(فدائیان اسلام):۱-حاج هادی امانی ۲- احمد دندانساز ۳- خلیل اکبری ۴- محمد روحانی ۵- شهید حاج محمد صادق امانی ۶- شهید محمد صادق اسلامی ۷- سعید قدیریان ۸- مرحوم حسن عالی مهر ۹- حسین رحمانی ۱۰- احمد قدیریان ۱۱ و ۱۲- برادران بادامچیان.
اعضای مؤتلفه بدون آن که این تشکل منحل شود در سال ۱۳۵۷ به حزب جمهوری اسلامی پیوستند،هفت نفر از اعضای آن مهدی عراقی، صادق اسلامی، علی درخشان، اسدالله لاجوردی، حبیبالله عسگراولادی، سعید امانی و اسدالله بادامچیان به عضویت شورای مرکزی آن درآمدند.
مؤتلفه با توجه به سالهای تحمل شلاق وزندان، پس از پیروزی انقلاب ادارهی دستگاه قضایی و زندانها را عهدهدار شدند.
از سوی دیگر ادارهی بازار و اتحادیههای صنفی را از طریق جامعه اسلامی اصناف، صندوقهای قرضالحسنه را از طریق «سازمان اقتصاد اسلامی» و تجارت خارجی را از طریق کنترل وزارت بازرگانی و اتاق بازرگانی و صنایع و معادن در اختیار گرفت. و با ادارهی اموال مصادرهای سهم بزرگی درحفظ بیت المال داشتند. بازاریهای وابسته به مؤتلفه با آگاهی از سیاستهای اقتصادی و سیاسی نظام ولایی در طول سالهای این هیئت بود.
در کنار آن اعضای مؤتلفه تلاش کردند اداره وزارت آموزش و پرورش و تبلیغات را نیز به عهده بگیرند. این مهم برای مدتی با انتصاب مصطفی میرسلیم به عنوان وزیر ارشاد و علیاکبر پرورش به عنوان وزیر آموزش و پرورش صورت گرفت. اعضای مؤتلفه از ابتدای انقلاب اداره «کمیته امداد امام خمینی» ، سازمان اوقاف و حج و زیارت را به عهده گرفتند(حبیبالله عسگراولادی و محمدرضا اعتمادیان).
خانوادههای امانیهمدانی، بادامچیان، لاجوردی، عسگراولادی، اسلامی، خاموشی، قدیریان، محتشمیپور، میرمحمدصادقی، رفیقدوست، شفیق، رخصفت، عباسپور، صالحی، کچویی، رحمانی، جولایی، خداداد استادی، جاسبی، نیری، انواری، آلاسحاق از جمله عناصر اصلی تشکیلدهندهی مؤتلفهی اسلامی هستند که عضو شورای مرکزی آن پیش یا بعد از انقلاب بودهاند.
خانواده عسگراولادی شامل حبیبالله دبیرکل سابق، وزیر بازرگانی، مسئول کمیته امداد و…، اسدالله تاجر معروف پسته و زیره بود. در این خانواده محمود گرایش تودهای داشت. خواهر آنها مادر ابوالفضل حاجیحیدری رئیس سابق زندان اوین-واحدزنان- بود.
نماز جماعت در حیاط حزب جمهوری اسلامی به امامت شهید مظلوم آیتالله بهشتی از راست به چپ صف اول: ...- شهید عباسپور- آقای مهندس میرسلیم – شهید محمد صادق اسلامی – حجتالاسلام والمسلمین مهاجری- شهید مالکی- دکتر جواد منصوری صف دوم: آیتالله هاشمی رفسنجانی- آقای زارع- مهندس فرزاد رهبری صف سوم: نفر سوم مهندس محمد هاشمی رفسنجانی
خانواده رفیقدوست، شامل محسن وزیر سپاه و رئیس سابق بنیاد مستضعفان، جواد عضو شورای مرکزی و مرتضی رئیس کمیته انقلاب اسلامی سعدآباد. رضا رفیقدوست رئیس دفتر و عضو شورای مرکزی مؤتلفه است.
خانواده خاموشی، شامل علینقی رئیس سابق اتاق بازرگانی و صنایع و معادن به مدت ۲۷ سال، تقی، پدر سیدمهدی رئیس سازمان تبلیغات اسلامی، ابوالحسن سرپرست اسبق وزارت نیرو و محسن عضو بخش مارکسیست لنینست مجاهدین است که در بهمن ۱۳۵۴ اعدام شد. حاج طرخانیها (کاظم علی، تقی)دایی خاموشیها هستند.
خداداد استادی شامل آیتالله رضا استادی نماینده مجلس خبرگان رهبری و امام جمعه سابق قم و مهدی استادی؛ مهدی عضو قبل از انقلاب و خواهر این دو، همسر حبیبالله شفیق است.
خانواده عباسپور شامل مهندس حسن عباسپور عضو شورای مرکزی (وزیرنیرو که در انفجار حزب جمهوری اسلامی شهید شد) علی، داماد آیتالله مرتضی مطهری و نماینده مجلس و رئیس کمیسیون آموزش مجلس و خواهر این دو همسر عبدالله جاسبی است.
خانواده محتشمیپور شامل دو برادر هستند. حسین عضو شورای مرکزی قبل و بعد از انقلاب که در سال ۱۳۸۳ درگذشت. علیاکبر محتشمیپور فرزند وی است. سیدمحمودمحتشمی پور ،عضو شورای مرکزی مؤتلفه بودکه درفروردین۱۳۹۸درگذشت،وی از حامیان فدائیان اسلام و نواب صفوی بود و مدتها در نوفللوشاتو در کنار امام خمینی حضور داشت.
دختران محمود، فخرالسادات محتشمی پور (همسر مصطفی تاجزاده) و دیگری همسر مرتضی رفیقدوست است. این دو دخترخالهی محمدحسین صفارهرندی وزیر سابق ارشاد و سردبیر روزنامه کیهان و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز هستند.
آیت الله محمدباقرمحیالدین انواری، عضو شورای روحانیت مؤتلفه، فرزندش حسین عضو شورای مرکزی مؤتلفه، سرپرست سابق کمیته امداد امام خمینی و عضو هیئت امنای این نهاد است.
بهاءالدین میرمحمدصادقی از گردانندگان بازار است. برادر کوچکتر او علاءالدین میرمحمدصادقی معروف به حاجآقا علاء، میلیاردر، فعال در عرصههای ساختمانی، معدنی، داروسازی، کشاورزی و حمل و نقل دریایی، عضو هیئت مدیره مؤسسه علوی، نماینده امام خمینی در اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران، بنیانگذار سازمان اقتصاد اسلامی و صندوقهای قرضالحسنه است. فرزند وی میرحسین میرمحمدصادقی سخنگوی قوه قضاییه در دوران هاشمی شاهرودی بود.
محمد میرمحمدصادقی وزیر کار و امور اجتماعی در دولتهای محمدعلی رجایی و محمدجواد باهنر و دولت موقت محمدرضا مهدویکنی.
شامل سه برادر هستند، خانواده کریمیاصفهانیاحمد کریمی اصفهانی دبیرکل جامعه اصناف و بازار و عضو هیئت نظارت مؤتلفه، به اتفاق برادرانش اکبر و محمد از گردانندگان و صادرکنندگان صنف فرش ایران محسوب میشوند.
برادران رخصفت : سیدعلیاصغر، اولین رئیس زندان قصر، عضو شورای مرکزی و هیئت نظارت مؤتلفه، از بنیانگذاران سازمان اقتصاد اسلامی، سیدمحمد معاون او در زندان قصر، و سیدمصطفی، محافظ خلخالی که بعدها به کیهان فرهنگی پیوست و مجله کیان را پایه گذاری کرد.
محمدنبی حبیبی دبیرکل مؤتلفه مدتی شهردار تهران بود. وی همچنین استاندار تهران، فارس و خراسان، مدیرعامل شرکت پست جمهوری، معاونت وزارت راه و ترابری، رییس سازمان هواپیمایی کشور، معاون سیاسی استاندار کرمان، بوده است. (همسرِ سیده فاطمه فخر ) عضو شورای مرکزی و مسئول واحد زنان مؤتلفه..
سیدرضا نیری، رئیس کمیته امداد امام خمینی، محسن لبانی مطلق، نماینده مجلس، نماینده امام در بازار، محمدرضا اعتمادیان مشاور رئیس جمهور در امور اصناف و بازرگانی ۱۳ سال، معاون نخست وزیر و سرپرست سازمان اوقاف و امور خیریه، قائم مقام تولیت آستان قدس، عضو هیئت مدیره دانشگاه امام صادق، عضو هیئت امنای آستان قدس، از بینانگذاران سازمان اقتصاد اسلامی
و ابوالفضل توکلیبینا مسئول بنیاد مستضعفان و ریاست سازمان حج و زیارت، از مؤسسان مدرسهی رفاه و یکی از بنیانگذاران مسجد قبا
یحیی آلاسحاق فرزند آیتالله محمد آلاسحاق، وزیر بازرگانی دولت رفسنجانی، معاون عسگراولادی در وزرات بازرگانی و عضو هیئت امنای کمیته امداد.
مصطفی میرسلیم، وزیرکشور، و وزیر ارشاد و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، حسن غفوریفرد، استاندار خراسان، وزیر نیرو، رئیس سازمان تربیتبدنی و نماینده مجلس شورای اسلامی، سیدرضا زوارهای (دادستان انقلاب اسلامی تهران قائم مقام شورای نگهبان و معاون قوه قضاییه و رئیس ثبت اسناد ).
عبدالرضا مصری (دادستان انقلاب اسلامی کرمانشاه در دههی ۶۰، وزیر رفاه و تأمین اجتماعی در دولت احمدینژاد، سفیر ایران در ونزوئلا، نماینده مجلس شورای اسلامی)و حسین همدانی عضو شورای مرکزی مؤتلفه از مسئولان دادستانی از دیگر اعضای مؤتلفه پس از انقلاب بودند.
زنان عضو مؤتلفه از جمله راضیه بادامچیان، طیبه حاجیمحمدیزدی، سیدهفاطمه فخر،
لاله افتخاری (نماینده مجلس دوره های۷و۸و۹) فاطمه رهبر(نماینده دوره های۷و۸و منتخب دوره یازدهم مجلس که براثرکرونافوت کرد)،ازاعضای فعال این تشکیلات ریشه داربودند.
راضیه بادامچیان از کارمندان دادستانی اوین در سالهای اولیه دههی ۶۰ بود. لاله افتخاری و فاطمه رهبر سالها در مجلس شورای اسلامی خدمات درخشانی داشتند.
برادران تجریشی، اسدالله آقامحمدحسینتجریشی، محمد و مرتضی ازمرتبطین وحامیان مالی مؤتلفه بودند.
علیاکبر پوراستاد دیگر عضو و حامی مؤتلفه آهنفروش ( رئیس اتحادیه فروشندگان آهن آلات) وی در انتخابات میاندورهای سال ۱۳۶۱ به عنوان نماینده تهران به مجلس راه یافت.
سیدعلینقی خاموشی، جلالالدین فارسی، عبدالله جاسبی و محسن رفیقدوست از جمله اعضای مرکزی حزب موتلفه هستند که به دلایل گوناگون از این حزب جدا شدهاند.
حاج مهدی عراقی − ازاعضای اصلی مؤتلفه بود (از مسئولان بنیاد مستضعفان، سرپرست زندان قصر )همراه با فرزندش( احسان )توسط گروه فرقان در آذر ۵۸ ترور شد.
عضودیگرمؤتلفه «علی درخشان»در انفجار حزب جمهوری اسلامی شهید شد.
«محمدعلی نظران »مسئول حفاظت حزب جمهوری ورئیس دفترشهید قدوسی و مسئول اسرای عراقی نیز در سال ۱۳۷۳ در تصادف رانندگی درگذشت.
سیدمرتضی نبوی وزیر اسبق پست و تلگراف و تلفن و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام .
احمد توکلی وزیر اسبق کار و امور اجتماعی و سخنگوی دولت، نماینده مجلس، رئیس کمیته بهشهر و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام از نزدیکان این حزب به شمار میرفتند
و در سال ۱۳۶۶ با بنیانگذاری روزنامه رسالت همراه با آیت الله احمد آذریقمی دیدگاههای سیاسی و اقتصادی مؤتلفه را انعکاس میدادند.