محرومیت۳کاندیدا(محمدجواد آذری جهرمی،سیدمحمد غرضی،اسدالله بادامچیان ) ازثبت نام.
شرایط :مدرک «کارشناسی ارشد»،کمتراز ۴۰سال ،بیشتراز ۷۵ سال نباشد،۴سال سابقه مدیریتی/نظامیان با جایگاه سرلشکری میتوانندکاندیدریاست جمهوری شوند.
بر اساس ابلاغیه شورای نگهبان داوطلبان انتخابات ریاست جمهوری برای ثبت نام باید در بازه سنی ۴۰ تا ۷۵ سال باشند، حداقل دارای مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد یا معادل آن باشند و سابقه تصدی حداقل چهار سال در سمتهای مدیریتی کشور را داشته باشند.
فرماندهان عالی نیروهای مسلح هم با «جایگاه سرلشکری» میتوانند برای ریاست جمهوری نامزد شوند ، فقدان سوء پیشینه و سابقه محکومیت کیفری ازشرایط کاندیداهای ریاست جمهوری است.
متن کامل اصلاحیه مصوبه شورای نگهبان (۱۱اردیبهشت۱۴۰۰)معیارهای رجُل سیاسی..درادامه خواهیددید.
۳کاندیدای مشهورساقط شدند
«محمد غرضی» ازفرماندهان اولیه سپاه ( فرمان بازداشت فرزندآیت الله طالقانی راصادرکرد)وزیر اسبق نفت و پست، تلگراف و تلفن.
« اسدالله بادامچیان» دبیرکل حزب موتلفه اسلامی که هر دو متولد ۱۳۲۰ و در آستانه ۸۰ سالگی هستند ،از ثبتنام در انتخابات ریاست جمهوری محروم شدند.
چهارماه کم دارد
«محمدجواد آذری جهرمی»(متولد شهریور ۱۳۶۰) وزیر ارتباطات(سلطان فضای مجازی) فاقد حداقل سن برای داوطلبی در انتخابات است.
شرایط ثبت نام کاندیداهای ریاست جمهوری
ابلاغیه چدیدشورای نگهبان :جلسه »چهارشنبه هشتم اردیبهشت ۱۴۰۰ شورای نگهبان
ایسنا به نقل از پایگاه اطلاعرسانی شورای نگهبان«هادی طحان نظیف» عضو حقوقدان شورای نگهبان در گزارش ۷۸ از سلسله گزارشهای خود از جلسات شورای نگهبان نوشت:
شرایط ثبت نام نامزدهای ریاست جمهوری:
۱. سن: ۴۰ تا ۷۵ سال
۲. حداقل دارای مدرک کارشناسی ارشد یا معادل آن
۳. سابقه تصدی حداقل ۴ ساله در سمتهای مدیریتی
۴. وزرا، استانداران، شهرداران شهرهای بالای ۲ میلیون نفر(کلانشهرها)، فرماندهان نظامی با جایگاه سرلشگری و بالاتر میتوانند کاندیدا شوند.
۵. داشتن عدم سوءپیشینه و نداشتن سابقه محکومیت کیفری.
متن کامل اصلاحیه مصوبه شورای نگهبان جهت شفافسازی معیارهای رجل سیاسی، مذهبی و مدیر و مدبر
در تاریخ ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ جهت اجرا به وزارت کشور ابلاغ شده، به شرح زیر است:
تعریف، معیارها و شرایط لازم برای تشخیص رجل سیاسی، مذهبی و مدیر و مدبّر بودن نامزدهای ریاست جمهوری
ماده ۱- تعاریف رجل سیاسی مذهبی و مدیر و مدبّر بودن نامزدهای ریاست جمهوری عبارتند از:
۱- رجال مذهبی، رجالی هستند که آگاهی لازم به دین اسلام و مذهب تشیّع داشته و تدیّن و تقیّدشان به انجام شعائر و مناسک دینی در زندگی فردی و اجتماعی از برجستگی ویژهای برخوردار باشد، بهگونهای که در میان مردم به این خصوصیت، شناخته و مشهور باشند.
۲- رجال سیاسی، رجالی هستند که قدرت تحلیل و درک آنها از مسائل و پدیدههای سیاسی به جهت آگاهی عمیقشان از مسائل سیاسی اجتماعی اعم از داخلی و بینالمللی و حضورشان در صحنههای سیاسی بهنحوی باشد که همواره مصالح نظام اسلامی و معیارهای اصیل انقلابی در عملکرد آنها لحاظ شده باشد، بهگونهای که در میان مردم به این خصوصیت، شناخته و مشهور باشند.
۳- مدیر، شخصی است برخوردار از شایستگیهای ذاتی و اکتسابی لازم از نظر دانش و مهارت، شخصیت و نگرشهای فردی و تجربه که توانایی شناخت و استفاده بهینه از منابع انسانی و مادی در کشور را با رعایت حداکثر بهرهوری و در راستای مأموریت، رسالت و اهداف کلان نظام و ارزشهای حاکم بر جامعه داراست و سوابق او حاکی از موفقیت وی در صحنههای مدیریتی کلان باشد.
۴- مدبّر، شخصی است که از توانایی پیشبینی و عاقبتاندیشی نسبت به امور، مبتنی بر عقلانیت و دانش صحیح برای اداره امور کشور برخوردار باشد و در بحرانها قدرت حل مشکلات و برونرفت از آنها را به نحو شایسته داشته باشد.
ماده ۲- شرایط و معیارهای لازم جهت تشخیص رجل سیاسی مذهبی و مدیر و مدبر بودن نامزدهای ریاست جمهوری عبارتند از:
۱- سوابق کافی و قابل ارزیابی در فعالیتهای مذهبی و سیاسی از قبیل مکتوبات، سخنرانیها و اعلام مواضع
۲- سابقه تصدی حداقل مجموعاً چهار سال در مناصب ذیل که در احراز مدت جمع سابقه تصدی در یک یا چند مورد از مناصب مذکور کفایت میکند:
۱ـ۲. مقامات سیاسی موضوع بندهای «الف»، «ب» و «ج» ماده (۷۱) قانون مدیریت خدمات کشوری مصوب ۱۳۸۶/۸/۷
۲ـ۲. معاونین رؤسای قوای سهگانه
۳ـ۲. اعضای شورای عالی امنیت ملی
۴ـ۲. اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام
۵ـ۲. مدیر مرکز مدیریت حوزههای علمیه کشور
۶ـ۲. رؤسای سازمانها، مؤسسات و نهادهای دولتی و مؤسسات و نهادهای عمومی غیردولتی در سطح ملی
۷ـ۲. فرماندهان عالی نیروهای مسلح با جایگاه سرلشکری و بالاتر
۸ـ۲. رئیس دانشگاه آزاد اسلامی در سطح کشور
۹ـ۲. استانداران
۱۰ـ۲. شهرداران شهرهای بالای دو میلیون نفر جمعیت
۱۱ـ۲. اشخاص، مقامات و مدیران همطراز مناصب فوق به تشخیص شورای نگهبان
۳- سلامت و توانایی لازم جهت ایفای مسئولیتهای ریاست جمهوری
۴- حداقل سن ۴۰ سال تمام شمسی و حداکثر سن ۷۵ سال تمام شمسی در هنگام ثبتنام
۵- داشتن مدرک تحصیلی حداقل کارشناسی ارشد یا معادل آن مورد تأیید وزارت علوم، تحقیقات و فناوری یا وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و یا مرکز مدیریت حوزههای علمیه
۶- ارائه برنامهها و خط مشیهای اجرایی در چارچوب صلاحیت و اختیارات قوه مجریه مبتنی بر اسناد بالادستی از جمله قانون اساسی و سیاستهای کلی نظام
مصاحبه خانم «اوریانا فالاچی» با آیتالله خمینی،همانطورکه مدرس برای رضا شاه دعاکرد(بسلامت ازسفراروپابرگردد)،من هم دعامی کنم،محمدرضاپهلوی ازامریکا،سالم به ایران برگردد،اموال مارابرگرداند.
مدرس خطاب به رضاشاه:من برای شمادعاکردم که سالم برگردی!
امام خمینی هم برای سلامتی شاه دعاکرد.
پیام آیت الله مدرس(ازتبعیدگاه) به شاه:بیاهمینجا(خواف)،تبعیددروطن بهتراز تبعیددرخارج است.
امام در پاسخ پرسش خبرنگاران خارجى درباره اینکه نظر شما در خصوص بازگرداندن شاه به ایران چیست؟
من مایلم که او بیاید [محمدرضاشاه] به ایران، بیاورندش ایران و ما محاکمه کنیم [خطاب به مترجم]. بگویید به او که مرحوم مدرس که با رضاشاه ،دشمن سرسخت بود، یک وقتى که شاه به سفر رفته بود وقتى آمده بود مرحوم مدرس به شاه گفته بود که من به شما دعا کردم. شاه ازاین حرف مدرس خیلی خوشش آمده بود که چطور یک دشمن دعا کرده بود.
گفته بود نکته این است که اگر تو مرده بودى اموالى که از ما غارت کرده بودى و به خارجیها داده بودى همه از بین رفته بود و من دعا کردم تو زنده باشى برگردى بلکه بتوانیم ما مالها را برگردانیم.
حالا ما هم همینطور هستیم و این پسر [محمدرضا] هم بیشتر از او اموال ما را برده است به خارج.»
امام خمینی از نقل قول مدرس در خصوص «دعاى خیرش براى سلامت رضاخان» مدد مىگیرد/ صحیفه نور، ج ۵، ص ۵۲
توضیحات مدیریت سایت-پیراسته فر:این خبربنقل ازتسنیم بااندکی ویرایش.
واما عین مصاحبه خانم اوریانا فالاچی با آیتالله خمینی رانگارنده-پیراسته فر:دراینجامی آورم،این مصاحبه ۸ ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی در قم انجام گرفته است ، در ۷ اکتبر ۱۹۷۹(دوشنبه، ۱۶ مهر ۱۳۵۸) در «تایمز»لندن منتشرشد.
خبرنگار«فالاچی»:راجع به شاه شما چه میگویید؟ آیا شما دستور دادهاید که او را در خارج بکُشند؟ و آیا به نظر شما این کار ممکن است؟
«امام خمینی»: نه من دستور ندادم. من میل دارم که بیاید ایران و او را محاکمه کنیم. من اگر میتوانستم او را حفظش میکردم و میآوردمش ایران و علناً او را محاکمه میکردیم براى این پنجاه و چند سال ظلمى که کرده. و آن خیانتهایى که او کرده است جبران میکردیم. و این سرمایههایى که از ما به خارج برده است اگر او کشته بشود از دست ما میرود. لکن اگر حفظش کنیم و بیاوریم به این جا ممکن است این ثروت برگردد به ایران.
«فالاچی»: شما مایلید که مثل«آدولف آیشمن»که گرفتند آوردند به اسرائیل، او را هم مثلاً بگیرند و به همان ترتیب بیاورند ایران؟
محاکمه آدولف آیشمن جنایتکار نازی در اورشلیم،
امام خمینی: همانطورکه مدرس برای رضاشاه دعاکرد،برای شاه دعامی کنم،سالم به ایران برگردد
«امام خمینی»:من مایلم که او بیاید ایران. بیاورندش ایران و ما محاکمه کنیم. [ خطاب به مترجم: ] بگویید به خبرنگار(فالاچی) که مرحوم مدرس که با شاه سابق دشمن سرسخت بود یک وقتى که شاه به سفر رفته بود، وقتى آمده بود، مرحوم مدرس گفته بود که من به شما دعا کردم(رضاشاه) خیلى خوشش آمده بود که چه طور یک دشمن (برایش)دعا کرده بود.!؟. مدرس گفته بود،چون که اگر تو مرده بودى اموالى که از ما غارت کرده بودى و به خارجىها داده بودى همه از بین رفته بود. و من دعا کردم تو زنده برگردی، بلکه بتوانیم ما مالها را برگردانیم.
امام خمینی درادامه می گوید:حالا ما هم همان طور هستیم و این پسر(محمدرضا) هم بیشتر از او(رضاشاه) اموال ما را برده است به خارج.
«فالاچی»:اگر شاه اموال را پس بدهد، شما رهایش میکنید(کاری باهاش ندارید)؟
«امام خمینی»:راجع به خیانتهایش، اگر چنان چه پولها را به ما پس بدهد، آن مقدارى که(غارت کرده) پس بدهد البته دیگر حرفى با او نیست، اما یک خیانتهایى که به ملت ما کرده است، آنها را جبران نمی شود کرد و نمی شود ولش کرد.
امام خمینی درادامه می گوید:یک خیانتهایى به اسلام کرده است. آن هم ما نمیتوانیم جبران کنیم. این جنایتهایى که کرد، مردم را به کشتن داد دسته جمعى ۱۵ خرداد، خود او از قرارى که به ما اطلاع دادهاند عامل مستقیم قتل عام [ ملت ] ما بوده است. اینها یک چیزی نیست که بخشیدنى باشد، آنهایى که در ۱۵ خرداد کشته، همه را زنده کند(درباره این جنایات بایدمحاکمه بشود)،یعنى تنها شاه یا همه خانواده اش؟ هر کدام که خیانتکار باشند(بایدمحاکمه بشوند)
امام خمینی درادامه به خبرنگارمی گوید:اما(افراددیگرخانواده شاه که جنایتی نکردندمی توانندمثل دیگرمردم دراین مملکت زندگی کنند) مجرد این که کسى از خانواده شاه ابداً در بین ما چه بشود، ولیعهد شاه بیاید مثل یکى از مردم این جا زندگى بکند. کارى به ما نکرده باشد(جنایتی نکرده باشد)، هیچ کسى هم کارى به او ندارد.
معمارانقلاب تأکیدمی کند:اما آنهایى که مثل« اشرف» که آن هم خواهر اوست(خواهر تنى هم هست )آنها دوقلو بودند، آن هم نظیر او جزو جنایتکارهاست. آن هم به اندازه جنایتى که کرد و جنایتهایى که کرده است. این چه کارى کرده( بایدبه پاسخگوی دادگاه شود) وامابه افراد دیگرخانواده اش که خیانتى نکرده بود کارى به او نداریم.
مدت حکومت پهلوی
۱۸ سال حکومت رضاشاه : ازسال ۱۳۰۴ تا ۱۳۲۰ پادشاه بود+۲سال نخست وزیر.
۳۷سال محمدرضاشاه : از ۲۵ شهریور ۱۳۲۰ الی ۲۶ دی۱۳۵۷ شاهی کرد.
البته رضاشاه بمدت ۲سال -قبل ازشاهی-صدراعظم«احمدشاه قاجار» بود که درمجموع ۱۸سال حکومت کرد(۱۶سال شاهی+۲سال نخست وزیری)
درپی اشغال ایران به دست متفقین در سال ۱۳۲۰،اربابش(انگلیس)اورا ازایران اخراج کرد وپسرش (محمدرضا) رابرتخت پادشاهی نشاند.
«فالاچی»:پسرش (رضاپهلوی)کارى کرده؟
«امام خمینی»:اینها باید به محکمه برسد(دردادگاه معلوم می شود).
«فالاچی»: این براى شما یک امید(آرزو) است که او باید بیاید ایران و محاکمه بشود.
فالاچی درادامه می پرسد:مطمئن اید که این جور خواهد شد؟
«امام خمینی»:تقریباً یک آرزو است(ماامیدوارویم که اینجنین بشود)./پایان مصاحبه/فرازی ازمصاحبه این خانم خبرنگارایتالیایی.
توضیحات مدیریت سایت-پیراسته فر:آدولف آیشمن کیست؟
محاکمه آدولف آیشمن جنایتکار نازی در اورشلیم
آیشمن در دوران جنگ جهانی دوم، یکی از افسران ردیف اول حکومت آلمان نازی بود که ماموریت نابود کردن همه یهودیان در سرزمین هایی را که به اشغال ارتش آلمان در می آید به عهده او واگذار کرده بودند.
آیشمن برنامه ریزی های گسترده ای را برای انجام ماموریت خود انجام داد و در کشتار یهودیان بیشترین تلاش خود را صرف کرد و از این رو یکی از بزرگترین جنایتکاران دوران هیتلری محسوب می شود.
سرانجام پس از نزدیک به یک سال تعقیب، توسط ماموران موساد در آرژانتین دستگیر و با هواپیما به اسرائیل برده شد. محاکمه او در اورشلیم یکی از پرسروصداترین حوادث سال ۱۹۶۱ بود.
محاکمه او در اورشلیم یکی از پرسروصداترین حوادث سال ۱۹۶۱ بود. هانا آرنت در کتاب «آیشمن در اورشلیم» شرحی دقیق از جریان محاکمه او بهدست داده است که خود این کتاب هم جنجالی شده.ایسر هرئل که آن زمان ریاست موساد را به عهده داشت فرمانده عملیات تعقیب و دستگیری آیشمن بود
پس از پایان جنگ و شکست آلمان هیتلری، شماری از فرماندهان ارتش نازی و مقامات ارشد آن که در ارتکاب به جنایات جنگی نقش داشتند، در دادگاه نورنبرگ در مرکز آلمان مورد محاکمه قرار گرفتند. در این دادگاه، ده ها نفر از این جنایتکاران به مرگ محکوم شدند و شماری دیگر به حبس ابد و برخی به مجازات های کمتر محکوم گردیدند.
آیشمن هیچکدام از اتهامات دادستان را در دادگاه اورشلیم نپذیرفت. چنین اقدامی از سوی وی نه از سر تعصب و پافشاری بر ایدئولوژی نازیسم بلکه به دلیل سیستم دفاعی ای بود که برای خود برگزیده بود. تقریبا هیچکدام از سران عالیرتبه ی نازی که پس از جنگ در دادگاه های کشورهای گوناگون محاکمه شده بودند، از نازیسم، لااقل به شکلی علنی، دفاع نکردند. روبر سرواتیوس، وکیل آلمانی آیشمن، برای توضیح موضع آیشمن در برابر خبرنگاران اعلام کرده بود:"آیشمن خود را تنها در برابر خدا گناهکار می داند و نه در برابر قانون."
کادر اصلی دفاعیات آیشمن بر اساس دفاعیات نازیان در دادگاه نورنبرگ شکل گرفته بود: آیشمن در کادر نظام حقوقی رژیم نازی که او تنها عضوی از آن بشمار می آمد، به لحاظ حقوقی مرتکب هیچ خطایی نگشته بود و او را نه به جنایت بلکه به "اقدامات حکومتی" متهم می کردند، اقداماتی که از نظر حقوق بین الملل هیچ حکومت دیگری حق قضاوت در مورد آنها را ندارد.
آیشمن به عنوان کارمند دولت آلمان و برحسب قانون موظف به تبعیت از دستورات مافوق هایش بوده است. بنا به گفته ی سرواتیوس، آیشمن مرتکب اعمالی شده که "اگر پیروز شوید به خاطرش به شما مدال می دهند و اگر شکست بخورید دارتان میزنند."
آیشمن به آرژانتین فرارکرد
دولت آرژانتین به دلیل تجاوز به حریم کشورش به سازمان ملل شکایت کرده بود و از سوی دیگر اسرائیل برای دفاع از خود ادعا می کرد که آرژانتین به یکی از کشورهای امن برای فراریان نازی تبدیل شده است.
در گذشته نیز تقاضای استراداد برخی از این جانیان معروف از دولت آرژانتین (مانند تقاضای دولت آلمان برای استرداد کارل کلینگن فوس و دکتر یوزف منگله، پزشک آشویتس که به خاطر انجام آزمایشات غیر انسانی بر روی زندانیان تحت تعقیب بود)، به هیچ نتیجه ای نرسیده بود. در این ارتباط اسرائیلیان به قانونی در آرژانتین استناد می کردند که مطابق آن، پس از گذشت ۱۵ سال از جنگ جهانی دوم، دولت آرژانتین دیگر نمیتوانست جنایتکاران نازی را به کشورهایی که تقاضای استردادشان را کرده بودند تحویل دهد. بدین ترتیب از تاریخ ۷ می ۱۹۶۰، در آرژانتین عملا هیچ راه قانونی برای بازداشت و تحویل آیشمن به مجامع قانونی وجود نداشت.
پیام مدرس(ازتبعیدگاه) به شاه:بیاهمینجا(خواف)،تبعیددروطن بهتراز تبعیددرخارج است.
در سال ۱۳۰۷ رضاخان که بشدت از مبارزات ضد استبدادی و ضد استعماری آیتالله سید حسن مدرس به تنگ آمده بود، دستور تبعید وی را صادر کرد. پس از مدتی رضاخان به وسیله ماموری پیغام داد« ایشان در سیاست دخالت نکند، به عتبات(کربلاونجف) برود و در آنجا مجاور باشد»
اما مدرس در پاسخ گفت: «به رضاخان بگوئید من دخالت در سیاست را وظیفه خود میدانم.
اینجا (خواف)جای خوبی است و به من خوش میگذرد. تو را هم روزی انگلیسیها به جایی پرتاب میکنند. اگر توانستی بیا همینجا (خواف) هرچه باشد اینجا بهتر از تبعیدگاهها و زندانهای خارج از کشور است.
مدرس خطاب به رضاشاه:این را بدان که من در وطنم به قتل میرسم و تو در غربت و سرزمین بیگانه خواهی مُرد.»
شهادت آیت الله سیدحسن مدرس ۷ سال در خواف توسط ماموران زیرنظر بود و در ۲۲ مهر ۱۳۱۶ از خواف به کاشمر منتقل شد. او در شب ۱۰ آذر ۱۳۱۶ برابر با ۲۷ رمضان ۱۳۵۶ (قمری) به طرز مشکوکی درگذشت.
مرگ رضاشاه : ۴ مرداد ماه ۱۳۲۳ ژوهانسبورگ(افریقای جنوبی).
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:برای اطلاع از سرنوشت رضاشاه ومحمدرضاشاه ودیگرخانواده شاه(برادروخواهران)به این لینک مراجعه کنید:
درادامه «محراب کوفه»جایی که امام علی ضربت خورد وخانه علی راخواهیددید ومسجدکوفه را..
«عبدالرحمن ابن ملجم مرادی» ازاصحاب ومریدان امام علی بود،او در رأس هیأت یمنی که به کوفه آمده بودند به دیدار امام علی رفتند و در ثنای آن حضرت و وصف دانش، تقوا و حکمت ایشان اشعار هیجان انگیزحماسی خواند،به تعبیری میتوان گفت(آمران وعاملان قتل۳ ازکسانی بودند که شاخص بودند در زهد ومجاهدت)خودشان را «اهل بصیرت» می دانستند ودیگران را گمراه،آنها درمقدس ترین مکان(کعبه)جلسه برگزارکردند،محصول جلسه این شد که ۳ نفرعامل اختلاف درجامعه اسلامی هستند وهرسه نفربایدازسرراه برداشته شوند وبرای هرچه بیشتر ثواب اقدامشان«شب قدر»راانتخاب کردند برای ترور......
ابن ملجم...و کان یُسَارِعُ فی حوائج أمیر المؤمنین و خدمته.
ازارادت تاقتل ....«ابن ملجم مرادی» از بزرگان «یمن» بود که با امام علی بیعت کرد«مُریدامام بود».
۳ نفری که مأمورترور۳ شخصیت جهان اسلام بودند
«ابن ملجم»مأمورکشتن حضرت علی(کوفه) شد.
«بَرَک بن عبیدالله»مأمورقتل معاویه(شام) شد.
«عمرو بن بکر »مأمور ترور عمروعاص(مصر)شد.
این ترورهابایدهمزمان(هنگام اذان صبح)۱۹رمضان سال چهلم هجری انجام می شد.
آنها سه نفر را عامل اوضاع موجود میدانستند: امام علی ، معاویه و عمروعاص.
قرار هر سه نفر خوارج این بود که این سه چهره را در سحر نوزدهم ماه رمضان و در موقع نماز صبح از پا درآوردند.
«ابن ملجم»یکی از بزرگان و چهرههای شناختهشده یمن بود؛ مردی که به شاعری و سخنوری مشهور بود و قصیدهای طولانی در وصف حضرت امیرالمؤمنین امام علی (ع) سرود. «عبدالرحمن ابن ملجم مرادی» وقتی در رأس هیأت یمنی در کوفه به خدمت امام علی علیه السلام رسید و در ثنای آن حضرت و وصف دانش، تقوا و حکمت ایشان شعر میسرود.
«ابن ملجم»به فضل امام علی اقرار کرده و سه بار با آن حضرت بیعت کرد،، فکرش را هم نمیکرد که زمانی از دین خارج شود و روزی نه در مقابل، بلکه ناجوانمردانه و از پشت سر بر روی مولای متقیان و امیر مؤمنان شمشیر زهرآلودی بکشد و از پشت، در حال سجده نماز صبح، در سحر نوزدهم ماه مبارک رمضان بر فرق مبارک ایشان ضربهای بزند؛ ضربهای با شمشیری زهرآلود که آن را با هزار درهم خریده بود و هزار درهم برای زهرآلود کردنش پرداخته بود. ضربهای با شمشیری زهرآلود که به تصریح خودش، به شهادت حاضران و به گواه تاریخ که اگر بر بدن هزاران نفر از مردم عالم زده میشد، همه را از پا درمیآورد.
«دکتر محمدحسین رجبی دوانی»:آن طور که این کارشناس تاریخ اسلام توضیح میدهد، زمانی که ابن ملجم در شب نوزدهم ماه رمضان، فرق مبارک حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام را با شمشیر زهرآلود شکافت، او را به خدمت امام آوردند و آن حضرت به او فرمودند که من همه آن خوبیها را به تو میکردم با وجودی آنکه خبر داشتم تو در آینده قاتل من خواهی بود. اما آن خوبیها در حق تو برای این بود که از خدای متعال در اتمام حجت با تو کمک بگیرم.
چرا پایتخت حکومت اسلام ازمدینه به کوفه منتقل شد؟
آقای دوانی می گوید:درست است که مدینه در زمان نبی مکرم اسلام مرکز حکومت اسلامی بوده و هر سه خلیفه در همین شهر به خلافت رسیدند، اما بعد از قتل عثمان هم حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در مدینه به خلافت رسیدند. پس از مدتی فتنه و دسیسه پیمانشکنان اتفاق افتاد و امام علی علیه السلام برای مقابله با آنها از مدینه خارج شده و به سمت بصره رفتند. البته ایشان توطئه گران را سرکوب کردند اما پس از آن به مدینه برنگشتند، بلکه به سمت کوفه رفتند و این شهر را مرکز خلافت خود قرار دادند.
در آن زمان جنگآوران و مردان مبارز زیادی در« کوفه »زندگی میکردند و شاید بتوان آن شهر را شهری نظامی(شهرسرداران) دانست. البته شرایط ویژه دیگری هم بر کوفه حاکم بود که منجر به این تصمیم امام علی علیه السلام شد.
چه شد که «یمنیها»با امام علی علیه السلام بیعت کردند؟ حضور ابن ملجم مرادی؟
یکی از رویدادهای مهم در ابتدای خلافت امام علی علیه السلام، همین ماجرای بیعت یمنیها با آن حضرت بود که ابن ملجم در رأس آن گروه به خدمت امام رسید و با ایشان بیعت کرد. زمانی که حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام به خلافت رسیده و مرکز حکومت را به کوفه منتقل کردند، مردم گروه گروه برای بیعت با ایشان میآمدند. از مردم کوفه گرفته که در زمان حضور امام در مدینه امکان بیعت حضوری نداشتند تا مردم یمن. در آن دوران چندین قبیله یمنی در کوفه زندگی میکردند و وقتی حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام به این شهر آمدند، آنها برای بیعت به حضور امام آمدند.
ابن ملجم مرادی یکی از چهرههای شناخته شده و مؤثر در آن زمان بود که در میان قبیلههای یمنی زندگی میکرد. او به عنوان یکی از بزرگان یمنیها بود که با امام علی علیه السلام بیعت کرد. البته او در زمان بیعت با امام، اظهار علاقه و ارادت به ایشان میکرد.
چراابن ملجم ۳بار باامام بیعت کرد / چرام امام گفت: من زندگی او را(ابن ملجم) میخواهم اما او اراده کشتن من را دارد؟
زمانی که یمنیها برای بیعت با حضرت امیرالمؤمنین(ع) به خدمت ایشان رفتند، هر کسی یک بار با آن حضرت بیعت میکرد. اما وقتی نوبت به ابن ملجم رسید، آن حضرت سه بار از ابن ملجم بیعت گرفتند.
به این معنا که یک بار ابن ملجم با آن حضرت بیعت کرد، وقتی داشت از آن حضرت دور میشد امام علی علیه السلام به او فرمودند « بیا ، بار دیگر بیعت کن» دوباره ابن ملجم با امام بیعت کرد و باز هم امام برای بار سوم از او بیعت گرفتند.
«ابن ملجم » از این نوع رفتار حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام تعجب کرد و پرسید که چرا از دیگران یک بار و از من سه بار بیعت گرفتید؟
امام در جواب او شعری خواندند با این مضمون که «من زندگی او را میخواهم اما او اراده کشتن من را دارد. عذر پذیرش خود را نسبت به دوست مرادی خود بیاور. ای ابن ملجم برو که به خداوند سوگند گمان ندارم به آنچه گفتی وفا کنی.» درواقع امام با این جمله به او این پیام را رساندند که بر بیعت خود استوار باقی نخواهد ماند و بیعت شکنی خواهد کرد.( أرید حیاته ویرید قتلی)
نمک نشناسی ابن ملجم
ماجرای دیگری هم در تاریخ ثبت شده با این مضمون که ابن ملجم از امام علی علیه السلام، اسبی خواست و امام از او سؤال کردند که آیا تو ابن ملجم مرادی هستی؟ او جواب مثبت داد. امام به یکی از یاران خود دستور دادند که یک اسب سرخ رنگ به ابن ملجم بدهد. او هم اسب را گرفت، بر روی آن سوار شد و وقتی میخواست از امام دور شود، امام یک بار دیگر همان شعر را تکرار کردند و فرمودند: «من زندگی او را میخواهم اما او قصد کشتن من را دارد.»
دکتررجبی:زمانی هم که ابن ملجم در شب نوزدهم ماه رمضان، فرق مبارک آن حضرت را شمشیر زهرآلود شکافت، او را به خدمت امام علی علیه السلام آوردند و آن حضرت به او فرمودند که من همه آن خوبیها را به تو میکردم با وجودی آنکه خبر داشتم تو در آینده قاتل من خواهی بود. اما آن خوبیها در حق تو برای این بود که از خدای متعال در اتمام حجت با تو کمک بگیرم.
ریشه(نطفه) خوراج
ریشههای انگیزه ابن ملجم در کشتن امام علی علیه السلام به دوران «جنگ نهروان» برمیگردد.
در جنگ «نهروان» خوارج شکست سختی از سپاه امام خوردند، همه خوارج در این جنگ کشته شدند ،جز ۹ نفر از آنها.
این ۹ نفر به مرور یاران و همفکرانی برای خود جمع کردند. مرکز تجمعشان هم در مکه و در اطراف کعبه بود.
به این صورت که دور خانه کعبه جمع میشدند و درباره کشتهشدههای نهروان حرف میزدند و از رویکرد حقیر و جاهلانه خودشان، از این بحث میکردند که اسلام دچار انحطاط شده و باید آن را نجات داد!
بعد از مدتی، خوارج به این نتیجه رسیدند که گله و اظهار ناراحتی از شرایط موجود ثمرهای ندارد و باید عملی انجام دهند. به این صورت تصمیم گرفتند که عاملان اصلی این قضیه را از بین بردارند.
خوراح ۳ نفرراعامل اختلاف درجامعه مسلمین می دانستند
آنها سه نفر را عامل اوضاع موجود میدانستند: «معاویه ، عمروعاص و علی » درواقع آنها به قدری حقیر بوده و قدرت تشخیص پستی داشتند که حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام را با معاویه و عمروعاص لعنهالله علیهما همتراز تصور میکردند.
دکتر محمدحسین رجبی دوانی :به این ترتیب ۳ نفر از میان خوارج داوطلب شدند تا این ۳ شخص«معاویه ، عمروعاص و علی » را که در عالم اسلام دارای قدرت و نفوذی بودند، از سر راه بردارند. امام علی علیه السلام در آن زمان خلیفه بودند و در کوفه حضور داشتند. معاویه لعنهالله علیه هم حاکم سیاس و شوم در شام بود که عامل دودستگیهای زیادی در جهان اسلام شد. عمروعاص هم در حقیقت معاون و کمککننده به اقدامات معاویه بود.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:۳ نفری که مأمورترور۳ شخصیت جهان اسلام بودند
«ابن ملجم»مأمورکشتن حضرت علی(کوفه) شد.
«بَرَک بن عبیدالله»مأمورقتل معاویه(شام) شد.
«عمرو بن بکر »مأمور ترور عمروعاص(مصر)شد.
این ترورهابایدهمزمان(هنگام اذان صبح)۱۹رمضان سال چهلم هجری انجام می شد.
«بَرَک بن عبیدالله» در شام توانست شمشیری بر ران «معاویه »فرود آورد و او را مجروح کند ولی عمرو بن بکر در مصر موفق به ترور عمروعاص نشد؛ زیرا عمرو به جهت درد شکم، در آن صبحدم به نماز حاضر نشد و به جای خود خارجة بن حذافه رئیس داروغه را برای اقامه نماز فرستاد که وی با شمشیر عمرو بن بکر از پا درآمد./پایان توضیح.
آقای رجبی دوانی درادامه می گوید:قرار هر سه نفر خوارج این بود که این سه چهره را در سحر نوزدهم ماه رمضان و در موقع نماز صبح از پا درآوردند.
«جنایتی »قُربه الی الله
خوارج از منظر گمراه خود خیال میکردند که کار ارزشمندی برای اسلام انجام میدهند. شاید به همین دلیل زمان مبارکی را برای اقدام خود انتخاب کردند.
«ابن ملجم »آمرقتل بودیاعامل قتل امام علی؟
بله. ابن ملجم برای قتل امام علی علیه السلام داوطلب شد و تصمیم جدی برای این کار داشت. به همین علت بود که بعد از تصمیمی که در مکه گرفتند، به کوفه رفت و مدتی به صورت مخفیانه به فراهم کردن اقدامات شهادت امام علی علیه السلام مشغول بود.
او در آن زمان، شمشیر تیز و برندهای را به مبلغ هزار درهم خرید و هزار درهم هم برای زهرآلود کردن آن پرداخت، تا با خیال جاهلانه خودش بتواند امام علی علیه السلام را به یک ضربه از پای درآورد. شاید دو هزار درهم به نظر مبلغ ناچیزی باشد؛ اما اگر بدانیم دو هزار درهمی که آن زمان ابن ملجم برای شهادت امام علی علیه السلام پرداخت، به پول امروز ما میلیاردها تومان میارزد، به گوشهای از ناجوانمردی، کینه و حقارت فکری و فرهنگی ابن ملجم پی میبریم.
نقش قتام، شبیب و وردان در قتل امام
زمانی که ابن ملجم به کوفه رفت، در بین یکی از قبیلههای مهم یمنی به نام کنده ساکن شد. رئیس این قبیله شخصی به نام «اشعث بن قیس» بود که یکی از دشمنان و مخالفان مهم و سرسخت امام علی علیه السلام محسوب میشد. ابن ملجم یک روز در حیاط مسجدی زنی را به نام «قتام» دید که پدر و برادرش در جنگ نهروان توسط لشکر امام علی علیه السلام به قتل رسیده بودند و قصد داشت از آن حضرت انتقام بگیرد.
«اشعث» عاشق «قتام »شده بود، از او درخواست ازدواج کرد و «قتام » هم «مهریه» خود را سه هزار درهم، غلام، کنیز و «قتل امام علی » قرار داد.
توضیح مدیرسایت-پیراسته فر:ظاهراً یک اشتباه لقظی اتفاق افتاده(ابن ملج عاشق قتام شده بود،نه اشعث)
«ابن ملجم »در ابتدا نمیخواست هدف شوم خود را اعلام کند و در ظاهر کشتن امام را قبول نکرد.
اما وقتی «قتام » اعلام کرد که کشتن امام علی علیه السلام مهریهای است که از آن نمیگذرد و گفت که اگر به من نرسی و کشته شوی، در آخرت از خداوند پاداش میگیری،
«ابن ملجم » متوجه شد که «قتام » هم رویکرد «خوارج« را دارد و به او خبر داد که اصلاً برای انجام همین کار، یعنی قتل امام علی علیه السلام به کوفه آمده است.
نقش«وردان بن مجالب»و«شبیب بن بجره»درقتل امام
در این ماجرا یکی از اقوام قتام به نام «وردان بن مجالب» هم عقیده خوارج را داشت با ابن ملجم همراه شد. سپس «شبیب بن بجره» یکی دیگر از خوارجی که در کوفه زندگی میکرد با اینها همدست شد و هر سه ( ابن ملجم، شبیب بن بجره و وردان بن مجالب )آماده قتل حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام شدند.
علت همراهی آن ۲نفرباابن ملجم
«ابن ملجم » احتمال میداد که موفق به این کار نشود. به همین دلیل با شبیب و وردان همدست شد تا اگر یک نفر نتوانست و موفق به این کار نشد، نفر بعدی آن را انجام دهد.
در ابتدای امر قرار آنها این بود که «شبیب» ضربه را بزند، اگر او موفق نشد «ابن ملجم » اقدام کند و اگر او هم نتوانست یا شرایط مهیا نبود، «وردان»ضربه کاری را بزند.
چرا«شبیب» نتوانست و «ابن ملجم» اقدام کرد؟
شبیب، وردان و ابن ملجم در سحر نوزدهم ماه رمضان در مسجد کوفه منتظر امام علی علیه السلام بودند. طبق نقل معتبری، زمانی که آن حضرت در رکعت اول از سجده اول برخاسته بودند و میخواستند به سجده دوم بروند، اول «شبیب» لعنهالله بلند شد تا با شمشیرش بر فرق آن حضرت ضربه بزند. اما «شمشیر او به سقف مسجد گیر کرد» در این موقع، ابن ملجم لعنهالله علیه فوراً بلند شد و در حالی که امام در سجده دوم از رکعت اول نماز بودند، بر فرق مبارک ایشان ضربهای زد که آن امام بزرگوار را بر روی زمین انداخت./۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۰تسنیم.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:آقای رجبی دوانی علت ناکامی شبیب راگفته اند: «شمشیر او به سقف مسجد گیر کرد»..بنای مسجدکوفه مهندسی بوده،بعیداست مسجدمحقری باسقف کوتاه که شمیر به سقف تماسی داشته باشد،اگرماطول شمشیررا۲متربدانیم وقد«شبیب بن بجره» راهم ۲متربدانیم،سقف مسجدکه کمتراز۴مترنبوده است،البته میشوداین راطوری دیگرتوچیه کرد وآن اینکه گفته شود،شمشیربه دیواره محراب خورده باشد.
«شبیب بن بجره»بعدازترور،موفق به فرار شدو به خانهاش رفت. در خانه، پسرعمویش او را دید که دستپاچه شده و مشغول جمع کردن وسایل است. در عین حال شبیب، حمایلی بر سینهاش بسته بود که نشان از مأموریت مسلحانه بود .
پسرعموکه ماجرای ضربت خوردن امام علی را شنیده بود، از شبیب پرسید: نکند کارتوبوده باشد؟ گفت جواب مثبت داداما پسرعمویش که ازشیعیان امام علی بود درفرصت مناسب اورابه درک واصل کرد.
واما«وردان» موفق شد فرار کند
واما :استاددوانی می گویند:عقایدخوارج همین بود(کج فهمی وبدفهمی)اینکه امام علی رادرکنارآن۲خبیث(معاویه و عمروعاص) ،عامل فتنه درجامعه مسلمین می دانستندوقتلشان رااجرجزیل می دانستندکه خواستندبرای رسیدن به اجروثواب بیشتردرپُرفضیلت ترین ایام(شب قدر)به این مهم دست یابند،حتی جلسات طراحی قتل ،درمقدس ترین مکان(کنارکعبه)بوده... واما درفرازی از این مصاحبه می گویند:چون عاشق زن زیباروی(قتام)شده بود وآن خانم ،شرط ازدواجش را«قتل امام علی»قرارداده بود،ابن ملجم برای دستیابی به قتام دست به این جنایت زد!
این ۲نظریه باهم همخوانی ندارند،بلکه بنوعی «پارادوکس»هستند.
خیلی ممنون میشوم که استاددوانی به این ابهام ما پاسخ بدهد.
یکی دیگر از مسایلی که میتواند در این واقعه بسیار عبرت آموز باشد، محل و نقطه انحراف کسی است که در وصف او گفته اوبودند: «و کان یسارع فی حوائج أمیر المؤمنین (علیه السلام) و خدمته،» یعنی او در کارهای حضرت از دیگران سبقت میگرفت و به ایشان خدمت میکرد.
«آیت الله بهجت» در ذیل این واقعه فرمودند: «همیشه از خدا بخواهیم که عاقبت ما را ختم به خیر کند.»
آیت الله بهجت: یک کسی(ابن ملجم) یک عمری پروانۀ امامش میشود آخر سر امامش را میکُشد، این است که ابن ملجم مثل پروانه بود برای امیرالمؤمنین،
«آیت الله بهجت»درادامه می گویند:به راستی این کدام عیب پنهان است که یک روزی بروزمی کند، این کدام ضعف ایمان است که یک روزی خودش را نشان میدهد، این کدام گناه استغفار نشده است که یک روزی پدر صاحب بچه را در میآورد، این کدام خوبی غرور یافته است؟
ابن ملجم «خانه زاد»علی بود!
حجت الاسلام رسول جعفریان می نویسد:کسی انتظار نداشت ابن ملجم شمشیر بکشد و به فرق امیرالمؤمنین(ع) ضربه بزند. کسی ابن ملجم را مراقبت نمیکرد چون او از دیگران به علی(ع) نزدیکتر بود و خانهزاد علی(ع) است!
به روایتی در بحارجلد۴۲،صفحه ۲۶۱ آمده است: وقتی امیرالمؤمنین(ع) خلیفه شدند، از مردم یمن بیعت گرفتند و به والی یمن فرمودند ده نفر از بهترین مؤمنین یمن را برای من بفرست. مردم یمن، ابتدا صد نفر از بهترینهای خود را انتخاب کردند و آن صد نفر از بین خودشان هفتاد نفر انتخاب کردند و آنها سی نفر و آنها نیز از بین خودشان ده نفر را انتخاب کردند. وقتی این ده نفر به محضر امیرالمؤمنین(ع) آمدند یک نفر را به عنوان نماینده جلو فرستادند و او آنچنان زیبا در مدح و منقبت امیرالمؤمنین(ع) سخن گفت که واقعاً تحسین برانگیز بود. امیرالمؤمنین(ع) از او پرسید: اسم تو چیست؟ او گفت: من ابن ملجم مرادی هستم! امیرالمؤمنین(ع) دست روی دست زد و فرمود: «انا لله و انا الیه راجعون» و ناراحت شد و فرمود: تو قاتل من خواهی بود. /پایان.
آشنایی بامسحدکوفه
توضیحات مدیریت سایت-پیراسته فر:«مسجدکوفه»از نخستین بنای شهر کوفه درهنگام شکل گیری شهرکوفه می باشد، زیرا هنگامی که «سعد بن ابی وقاص» این منطقه را برای استقرار دائم سپاهیان مسلمان در نظر گرفت، نخستین اقدام بنای مسجدی برای عبادت مردم بود.
آنان ابتدا نقشه مفصل و جامعی برای بنای «مسجد» کشیدند و بر آن اساس مسجد را، که محور و مرکز اصلی شهر بود، ساختند. محدوده مسجد را با تیراندازی یک تیرانداز تعیین کردند که در چهار سمت تیر انداخت. دلیل این کار آن بود که می خواستند مساحت بسیار زیادی را به مسجد اختصاص دهند به گونه ای که همه جنگجویان و ساکنان این منطقه، که به چهل هزار نفر می رسیدند ، برای ادای نماز در آن جا حضور یابند.
این مسجد به صورت مربع با دیوارهای کوتاه ساخته شد که بخش عمده ای از آن سقف نداشت. از ابتدای بنا تا سال۴۱ هجری، که زیاد بن ابیه حاکم عراق به توسعه و تجدید بنای آن پرداخت ، تغییری در مسجد ایجاد نشد. در این دوران، دیوارهای مسجد مستحکم تر و مرتفع تر شد و مقداری هم بر وسعت آن افزودند، مقصوره و محرابی برای آن ساختند و کف آن را با ریگ پوشاندند.
مساحت مسجد کوفه
مسجد کوفه ۱۱۰ متر طول، ۱۰۱ متر عرض و ۱۱۱۶۲ متر مربع مساحت دارد و با دیوارهایی به ارتفاع ۱۰ متر محافظت میشود. مساحت فضای باز مسجد ۵۶۴۲ متر مربع و مساحت شبستان های مسجد ۵۵۲۰ متر مربع است. تعداد ستونهای مسجد ۱۸۷ عدد و تعداد منارههای آن ۴ عدد با ارتفاع ۳۰ متر و تعداد درهای مسجد ۵ باب است؛ درهای این مسجد اسامی خاص خود را دارند که به نام های بابُ الحُجّه ، بابُ الثُعبان، باب الرحمه، باب مسلم بن عقیل و باب هانی بن عروه هستند.
از هنگام بنای مسجد، درب های متعددی برای آن ساخته اند:
۱- باب السدّه. امام علی(علیه السلام) از آن درب وارد مسجد می شدند.
۲- باب کِنْده. در سمت غرب.
۳- باب الانماط. به محاذات باب الفیل.
۴- باب الفیل یا باب الثعبان. در سمت شمال، که امروزه تنها دربی است که از آن دوران مانده است. در کنار باب الفیل مناره مسجد قرار دارد.
۵- باب الرحمه
محراب مسجد کوفه
«این محراب» محلی است که آن عابدجاهل بر فرق مبارک امام علی (ع) چنان ضربه ای زده شد که منجر به شهادت آنحضرت شد .
محراب فوق موقعیتی خاص در داخل مسجد دارد. کسانی که وارد این مسجد می شوند قبل از هرچیز، به جستجوی مکان عبادت و شهادت امام علی علیه السلام برمی آیند. این محراب در کنار شش محراب دیگر در داخل مسجد مورد توجه زائران است. محراب امیر المؤمنین، که آن را اخیراً بازسازی کرده اند، در دیواره جنوبی شبستان قرار دارد . امروزه محفظه آن با دربی که بر روی آن نصب است و عنوان «هذا محراب امیرالمؤمنین» بر بالای آن به چشم می خورد ، مسدود می باشد .
این محراب سمت دیوار قبله قرار دارد.
خانه علی
منزل علی
«منزل امام علی» در نزدیکی این مسجد قرار داشت.
در کنار مسجد کوفه، خانه امیرالمومنین (ع)، دارالعماره کوفه و مرقد افرادی چون «میثم تمار» مسلم بن عقیل ، «هانی بن عروه» و مختار ثقفی قرار دارد. این مسجد دارای مقامات متعدد بوده و زائران در مسجد کوفه در مقابل این آن ها به نماز می ایستند.
مزارمختار بن ابی عبیده ثقفی
در سمت قبله، متصل به مسجد، بقعه و «مزار مختار بن ابی عبیده ثقفی» است که موفق شد انتقام خون شهیدان کربلا را از سپاه عبیدالله بن زیاد بگیرد و کوفه را برای مدتی تحت تصرف خود در آورد.
مزار مختار در حرم مسلم بن عقیل واقع شده و هر دو بنای مشترکی دارند. ضریحی از چوب روی قبر مختار نصب شده و پنجرهای در زاویه شرقی به دیوار مسجد کوفه (سمت جنوب) باز میشود. قطعه سنگی از قرن دوم هجری به خط کوفی دارد که روی آن نوشته اند: «هذا قبر مختار بن ابی عبیده الثقفی الآخذ بثارات الحسین»
«مختار ثقفی» پس از جنگ های سختی کوفه را تحت کنترل خود در آورد و عاملین واقعه کربلا را مجازات کرد. سپس لشگری به سوی عبید الله بن زیاد فرستاد که پس از شکست او، سر از بدنش جدا کردند.
مختار سر عبیدالله بن زیاد را نزد امام سجاد (ع) در مدینه فرستاد، حضرت خوشحال شد و فرمود: خدا جزای خیر به مختار دهد که خونخواهی ما نمود. مصعب بن زبیر در سال ۶۷ هجری با غلبه بر کوفه سر از بدن مختار جدا کرد.
نحوه شهادت مختار ثقفی
سال ۶۱ هجری عبیدالله بن زیاد پس از شهادت امام حسین(ع) در کربلا دستور داد اهل بیت آن حضرت را به کوفه و قصر دارالاماره بیاورند و در آن جلسه سر بریده امام حسین (ع) را نزد خود قرار داد و با چوب دستی به سر مطهر حضرت جسارت کرد.
سال ۶۶هجری مختار ثقفی قیام کرد، عبیدالله بن زیاد را به هلاکت رساند بر تخت دارالاماره نشست و سر بریده ابن زیاد را بر او وارد کردند.
شهادت مختار: ۱۴ رمضان سال ۶۷(قیام مختار۱۸ماه بطول انجامید)
سال ۶۷ هجری مصعب بن زبیر بر مختار پیروز شد و در حالی که مصعب بر تخت کیه زده بود، سر مختار را برای او آوردند.
سال ۷۲ هجری عبدالملک بن مروان به عراق حمله کرد و پس از پیروزی، در قصر دارالاماره بر تخت نشست و سر بریده مصعب را برای او آوردند. شخصی در حضور او گفت: ای امیر! من سرگذشت عجیبی از این قصر به خاطر دارم و وقایع آن را تعریف کرد.
عبدالملک با شنیدن این قضیه بر خود لرزید و دستور داد قصر دارالاماره را خراب کنند.
«قصر دارالاماره» در ذیحجه سال ۶۰ هجری، شهادت دو فرستاده امام حسین را نیز شاهد بوده است.
نحوه پیدا شدن مقبره مختار
پس از شهادت مختار توسط مصعب بن زبیر , «جنازه مختار» در دیوار قصر الاماره نزدیک مسجد مدفون شد , این قبر مخفی ماند تا اینکه «آیت الله العظمی سید مهدی بحر العلوم »در زمان خود به جستجو و آشنایی با آثار و محراب های مسجد پرداخت .
«سیدبحرالعلوم» متوفی:رجب سال ۱۲۱۲(دی۱۱۷۶)،در آن زمان ترجیح داد مسجد کوفه با خاک پاک مدفون شود چون زمین مسجد پائین تر از دیگر سرزمین های منطقه بود و در نتیجه آب های سطحی در آن جریان پیدا می کرد. پیرو دستور آیت الله بحر العلوم زمین مسجد کوفه که عمق آن مساوی مقام پیامبر وخانه حضرت نوح بود با خاک پاک پرشد تا از آلودگی ها در امان نگه داشته شود در جای همان محراب ها بر روی خاک محراب های جدید ساخته شد همانگونه که اکنون هم نمایان است.
در زمان بررسی ها و جستجوی آثار مسجد که از طرف سید و جمعی از علما صورت گرفت, سید قبر شریف پنهان شده ای را پیدا کرد و «جایگاه قبرمختار» انتهای راه رو در زیر زمین و به طرف خارج مسجد به سمت قصر الأماره بود و بر آن قبر سنگی یافتند که بر آن اسم و لقب مختار نوشته شده بود .
پس از یافتن قبر, (محسن الحاج عبود شلاش ) ساختن حرم جدید وبزرگی برای مختار را بر عهده گرفت وآن را به رواق حرم حضرت مسلم از سمت جنوب ملحق کرد , و برای قبر پنجره ای آهنین قرار داد ودرب راه رو که در حجره ای در کنج مسجد کوفه قرار داشت را مسدود کرد .
در بیرون از محوطه مسجد کوفه مزار « خدیجه دختر امام علی» و خواهر حضرت عباس (ع) واقع میباشد.
چراامام علی رادرکوفه دفن نکردند؟
چراتشیع جنازه شبانه شد ومحرمانه؟
شهیدمطهری :شب بیست و یکم مردم هنوز نمیدانند که بر علی چه دارد میگذرد. علی بعد از نیمه شب از دنیا رفته است تا علی از دینا میرود فورا همان شبانه فرزندان علی (امام حسن،حسین، محمدبن حنیفه، ابوالفضل االعباس) و عدهای از شیعیان خاص که شاید از ۶، هفت نفر تجاوز نمیکردند، محرمانه علی را غسل دادند و کفن کردند و در نقطهای که ظاهرا خود علی قبلا معین فرموده بود که همین مدفن شریف(نجف) آن حضرت است در همان تاریکی شب دفن کردند و احدی نفهمید. بعد محل قبر را هم مخفی کردند و به کسی نگفتند فردا مردم فهمیدند که دیشب علی دفن شده محل دفن علی کجاست؟.
برای رهایی ازتعرض خوارج به مدفن امام علی.
استادمطهری می نویسد:امام حسن (ع) صورت جنازهای را تشکیل دادند و به مدینه فرستادند. که مردم خیال کنند که علی را بردند مدینه دفن کنند. چرا؟ به خاطر همین خوارج برای اینکه اگر اینها میدانستند علی (ع) را کجا دفن کردهاند. به مدفن علی(ع) جسارت کردند.میرفتند نبش قبر میکردند و جنازه علی را از قبرش بیرون میکشیدند تا خوارج در دنیا بودند و حکومت میکردند.
علی ۱۰۰سال مفقودالاثربود
غیر از فرزندان علی کسی نمیدانست علی کجا دفن شده است تا اینکه آنها بعد از حدود صد سال منقرض شدند بنی امنیه هم رفتند دوره بنیعباس رسید دیگر مزاحم این جریان نمیشدند.
امام صادق(ع) برای اولین بار محل قبر علی (ع) را آشکار فرمود. همین صفوان معروفی که شما در زیارت عاشورا دعایی میخوانید که در سند آن نام او آمده است میگوید من خدمت امام صادق در کوفه بودم ایشان ما را آورد سر قبر علی(ع) و فرمود قبر علی(ع) اینجاست و دستور داد ظاهرا برای اولین بار سایبانی برای قبر علی تهیه کنیم و از آن وقت قبر علی (ع) آشکار شد.
پس این مشکل بزرگ برای علی (ع) منحصر به زمان حیاتش نبود تا صد سال بعد از وفات علی هم قبر علی از ترس اینها مخفی بود.
السلام علیک یا ابالحسن، السلام علیک یا امیرالمومنین. تو و اولاد تو چقدر مظلوم بودید. من نمیدانم آقاامیرالمومنین مظلومتر است یا فرزند بزرگوارش اباعبدالله الحسین؟ همانطوری که پیکر علی از شر دشمن راحتی ندارد بدن فرزند عزیزش حسین هم از شر دشمن آسایش ندارد و شاید به همین جهت است که فرمودند : لا یوم کیومک یا اباعبدالله هیچ روزی مانند روز فرزند من حسین نیست. امام حسین بدن علی (ع) را مخفی کرد چرا؟ برای اینکه به بدن علی جسارت نشود اما وضع کربلا طور دیگری بود. امام زینالعابدین (ع) قدرت پیدا نکرد که بدن حسین را بعد از شهادت فورا مخفی کند نتیجهاش همان شد که نمیخواهیم نام ببریم./پایان اظهارات شهیدمطهری.
سرنوشت ابن ملجم مرادی
ابن ملجم که درهمان صبحگاه دستگیرشده بود،درحبس بود،بعداز شهادت حضرت علی(۲۱رمضان) امام حسن(ع)، ابن ملجم را آوردندبرای محاکمه، او از امام درخواست کرد تا او را رها کند تا به جبران آن، معاویه را نیز به قتل برساند، اما امام نپذیرفت ،شمشیر را بعنوان قصاص برفرقش واردکرد،تنها یک ضربه به او زدند و همان یک ضربه او را هلاک کرد.
در برخی از منابع شیعه چنین نقل شده است: «امام حسن علیه السلام نشست و دستور داد ابن ملجم را بیاورند، پس او را آوردند. امام به او فرمود: اى دشمن خدا! امیرمؤمنان را کشتى و تباهى را در دین بزرگ کردى؟ پس دستور داد گردنش را زدند. امهَیثَم دختر أسوَد نَخَعى خواست که جسدش را به وی دهند، و کار سوزاندنش را به او واگذارند، جنازه را تحویل او دادند و امهیثم جسدش را به وسیله آتش سوزاند»
ونوشته اند:ابن ملجم به امام حسن علیه السلام گفت: آیا مایلی یک کار براى تو انجام دهم که به خدا سوگند من هرچه با خدا عهد کردم، انجام میدهم. من در مکه سوگند یاد کردم که على و معاویه را بکشم یا اینکه در راه این قصد، جان خود را فدا کنم. اگر میخواهی مرا آزاد کن که با خدا عهد میکنم در هر صورت؛ او را بکشم و یا نکشم اما زنده بمانم، مجدد نزد تو بر گردم و دست به دست تو بگذارم تا مرا بکشی. امام حسن علیه السلام فرمود: «رهایت نمیکنم مگر آنکه آتش دوزخ را به چشم خود ببینى. پس ابن ملجم را کشت. مردم هم او را در بوریا پیچیده در آتش انداختند و سوزاندند»
دعای ابن ملجم مستجاب شد!
استادشهیدمرتضی مطهری می نویسد: یک بار که علی با ابن ملجم صحبت کردند،او با علی با خشونت برخوردکرد و گفت:
«علی! من آن شمشیر را که خریدم با خدای خودم پیمان بستم که با این شمشیر بدترین خلق خدا کشته شود و همیشه از خدا خواستهام و دعاکرده که خدا با این شمشیر بدترین خلق خودش را بکشد.»
درمنابع دیگرآمده که ابن ملجم گفتند:به خدا سوگند من این شمشیرم را هزار دینار خریدم و هزار دینار هم داده ام تا آن را مسموم کرده اند، اگر این ضربه ام را به تمامی کوفیان می زدم هیچ یک از آنها جان سالم به در نمی بردند
«ابن ملجم» باشمشیرخودش کشته شد
امام علی به ابن ملجم گفتند:اتفاقاً این دعای تو اجابت خواهد شد، چون خودت را با همین شمشیر خواهند کشت.
کشف قبر على علیه السلام به روایت شیخ مفید:
شیخ مفیدبنقل از عبدالله بن حازم می نویسد: روزى با هارون الرشید
براى شکار از کوفه بیرون رفتیم و در پشت کوفه به غریین رسیدیم، در آنجا
"آهو"هایى را دیدیم و براى شکار آنها سگهاى شکارى و بازها را به سوى آنها
رها نمودیم،آنها ساعتى دنبال آهوان دویدند اما نتوانستند کارى بکنند و
آهوان به تپه اى در آن حوالی پناه برده و بالاى آن ایستادند و ما دیدیم
که بازها به کنار تپه فرود آمدند و سگها نیز برگشتند، هارون از این حادثه
تعجب کرد و چون آهوان از تپه فرود آمدند دوباره بازها به سوى آنها پرواز
کرده و سگها هم به طرف آنها دویدند آهوان مجددا به فراز تپه رفته و بازها و سگها نیز باز گشتند و این واقعه سه بار تکرار شد!
هارون
گفت زود بروید و هر که را در این حوالى پیدا کردید نزد من آورید، و ما
رفتیم و پیرمردى از قبیله بنىاسد را پیدا کردیم و او را نزد هارون آوردیم،
هارون گفت اى شیخ مرا خبر ده که این تپه چیست؟ آن مرد گفت اگر امانم دهى
ترا از آن آگاه سازم! هارون گفت من با خدا عهد میکنم به تو آزاری نرسانم.
آن
پیرمرد گفت: پدرم از پدرانش به من خبر داده است که قبر على بن ابیطالب در
این تپه است و خداى تعالى آن را حرم امن قرار داده است چیزى آنجا پناهنده
نشود جز این که ایمن گردد!
هارون که این را شنید پیاده شد و آبى
خواست و وضوء گرفت و نزد آن تپه نماز خواند و خود را به خاک آن مالید و
گریست و دستور داد گنبدی بر آن تربت پاک بنا کردند
اولین بارگاه و ساختمان مرقد علوی درسال۱۷۱هجری بدستورهارون بوده است
دربعضی ازروایات است که هارون تا۳شبانه روزانجااقامت کرد.،روزهابزیارت امیرالمؤمنین،علی (ع)می رفت.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر: اگرچه مدفن امیرالمؤمنین تاسال ۱۴۸ هجری پنهان بود واما ائمه اطهار(ع) مطلع بودند وعده ای از اصحاب خاص آن بزرگواران از محل دفن آگاه بودند، و در فرصتهایی که دست می داد، دور از چشم دشمنان، بزیارت حضرت علی می رفتند.
استادشهیدمطهری می نویسد:امام صادق(ع) برای اولین بار محل قبر علی (ع) را آشکار فرمود. همین صفوان معروفی که شما در زیارت عاشورا دعایی میخوانید که در سند آن نام او آمده است میگوید من خدمت امام صادق در کوفه بودم ایشان ما را آورد سر قبر علی(ع) و فرمود قبر علی(ع) اینجاست،تا صد سال بعد از وفات علی هم قبر علی از ترس اینها مخفی بود.
خدمات صفویان
دردوره صفویه - شاه اسماعیل صفوی در ۲۵ جمادی الثانیسال۹۱۴ قمری آرامگاه امیرالمؤمنین راتعمیرکرد.
شاه عباس به "مهندس شیخ بهایی" دستورتکمیل صحن حضرت علی راداد.
در
وقف نامه بزرگ شاه عباس اول مندرج در کتاب قصص الخاقانی آمده: «« تمامی و
جملگی کاروان سرای واقع در صدر میدان نقش جهان دارالسلطنه اصفهان مع قیصریه
متصل بدان و کل بازار دور میدان مذکور و...که جمیع آن ها احداث کرده کلب آستان علی ابی ابیطالب
(ع) و در بین صیغه وقف شرط نمودند که نصف حاصل اجاره موقوفات مذکوره در
وجه وظیفه... معاش سادات عالی درجات بنی حسین(ع) به شرط آن که شیعه امامی
اثناعشری باشند.»
در این وقف نامه شاه خود را کلب آستان علی (سگ درگاه حضرت علی) معرفی کرده است.
در سال11۵۶ قمری هنگامی که نادرشاه به زیارت نجف رفت، دستور داد طلاکاری راداد،هر دو گلدسته را تزیین کرده بود- همه را طلا کنند
پادشان قاجار هم درحرم حضرت علی خدماتی کردند
شاهان قاجار از جمله -آغامحمدخان قاجار در سال۱۲۱۱ قمری ضریح نقره به آستانه علوی اهداء کرد.
زمان فتحعلی شاه در سال۱۲۳۵ قمری تعمیراتی در آستانه انجام شد، مانند بازطلاکاری دو گلدسته. در سال ۱۲۶۲قمری به فرمان عباس قلی خان وزیر محمدشاه ضریحی دیگر از نقره به آستانه هدیه دادند.
ماجرای پیدا شدن قبر امام علی(ع)
پس از شهادت امیرالمؤمنین علی علیهالسلام ، فرزندانش شبانه جنازه آن حضرت را در زمین بلندی مخفیانه به خاک سپردند. سالها گذشت . جز ائمه علیهماالسلام و نزدیکان آنها نمیدانستند قبر آن حضرت کجا است . تا اینکه در زمان خلافت هارون الرشید حادثهای سبب پیدا شدن قبر حضرت گردید و آن حادثه چنین بود؛
عبدالله بن حازم میگوید:
روزی برای شکار همراه هارون از کوفه خارج شدیم ، به ناحیه غریین (نجف رسیدیم ، در آن محل آهوانی را دیدیم ، بازها و سگهای شکاری را به سوی آنها فرستادیم . آهوان پا به فرار گذاشته خود را به تپهای که در آنجا بود رساندند و بالای آن تپه ایستادند. بازها و سگهای شکاری از تپه بالا نرفته و برگشتند. آهوان از آن تپه پایین آمدند، بازها و سگهای شکاری آنها را تعقیب کردند، آهوان دوباره به آن تپه پناهنده شدند و بازها و سگها دوباره بازگشتند و این حادثه بار سوم نیز تکرار شد.
هارون از این ماجرا در شگفت شد که این چه قضیه است که وقتی آهوان به آن تپه پناه میبرند. بازها و سگها جرات رفتن و آنجا را ندارند.
هارون گفت :بروید به کوفه و شخصی را که از همه بیشتر عمر کرده باشد، پیدا کرده پیش من بیاورید.
پیرمردی از طایفه اسد را پیدا کرده نزد هارون الرشید آوردند.
هارون گفت :پیرمرد! این تپه چیست ؟ ما را از حال این تپه آگاه ساز!
پیرمرد پاسخ داد:پدرم از پدرانشان نقل کرده که آنها میگفتند:این تپه قبر شریف علی علیهالسلام است که خداوند آنجا را حرم امن قرار داده است و هر کس به آنجا پناه ببرد در امان است . لذا آهوان در پناه آن حضرت از خطر محفوظ ماندند.
هارون الرشید از اسبش پیاده شد و آب خواست و وضو گرفت و در کنار آن تپه نماز خواند، دعا کرد، گریه نمود، صورت را به زمین گذاشت و به خاک مالید. و سپس دستور داد بارگاهی روی قبر آن حضرت ساختند.
به این گونه قبر مبارک حضرت علی علیهالسلام تقریباً پس از صد و اندی سال آشکار گردید./
******
آشکار شدن مرقد مطهر حضرت امیرالمؤمنین(ع) به روایت دیگر
روزی هارون الرشید در نجف به صحرای نیزاری به شکار رفت. تازی ها و فهدها (سگ و یوزپلنگ شکاری) آهوان را تعقیب می کردند و آهوان به بالای تل نجف پناه می بردند،[۱] تازی ها هم از آن تل بالا نمی رفتند. این عمل چند بار تکرار شد و همین که تازی ها عقب نشینی می کردند آهوان پایین می آمدند. همین که دوباره آهوان را تعقیب می کردند دوباره به بالای تل خاک پناه می بردند و تازی ها از تعقیب آن ها باز می ایستادند.
خلیفه هارون الرشید دریافت که باید در این مکان، سرّی نهفته باشد که آهوان بدانجا پناه می برند و تازی ها از آن بالا نمی روند. پیرمردی از اهالی آنجا را احضار کرد و راز آن را از پیرمرد جویا شد. پیرمرد گفت: برای گفتن سرّ این تل خاک، از شما امان می خواهم و خلیفه نیز امانش داد. سپس پیر مرد گفت: با پدرم به اینجا آمدم و پدرم در این مکان زیارت نامه می خواند و نماز می گذارد. از پدرم سؤال کردم که زیارت خواندن در اینجا چه مناسبتی دارد؟ پاسخ داد: با حضرت امام جعفر صادق(ع) برای زیارت به اینجا می آمدم و ایشان فرمود: اینجا قبر جدش علی بن ابی طالب(ع) است که به زودی آشکار خواهد شد. خلیفه دستور حفر این محل را داد تا به علامت قبری رسیدند و لوحی در آنجا پیدا شد که بر روی آن با خط سریانی دو سطر نقش بسته بود که ترجمه آن چنین است: «این قبری است که نوح پیغمبر آن را برای علی(ع) وصی محمد(ص) قبل از طوفان به هفتصد سال حفر نمود[۲] ». هارون ادای احترام نمود و دستور داد خاک ها را به جای اول خود برگردانند. سپس پیاده شد، پس از وضو گرفتن دو رکعت نماز خواند و با حالتی گریان، خود را به خاک و تربت آن حضرت غلطانید. آنگاه هارون نامه ای به امام موسی کاظم(ع) در مدینه نوشت و صحت این مطلب را از امام موسی(ع) سؤال کرد. ایشان آن محل را به عنوان قبر جدش علی بن ابی طالب(ع)تأیید کرد. سپس به دستور هارون، سنگ بنایی بر آن قبر نهاده شد که به «تحجیر هارونی» معروف شد.[۳] .
[۱] نجف در لغت به معنای تل خاک و پشته ای است که آب به آن نرسد.
[۲]الغارات، ج ۲، ص۸۴۶؛ بحار الانوار، ج ۴۲، صص۲۱۶ و ۲۳۶؛ شبهای پیشاور، ص۱۲۷، «بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ، هذاقبرٌ حفره نوح لعلیّ بن أبی طالب وصیّ محمّد(ص) قبل الطوفان بسبع مائه سنه».[۳]
مرقد مطهر امیرالمؤمنین در زمان امام صادق(ع) برای خواص شیعیان به علت زیارت آن حضرت معلوم شد و در زمان هارون برای همه مکشوف گردید.
تولد «حضرت علی» علیه السلام در ۱۳ رجب سال ۳۰ عام الفیل،مطابق باسال ۵۹۹ میلادی (۱۰ سال قبل از بعثت حضرت محمد)، در شهر مکه و در «داخل کعبه » واقع گردید.
«حضرت علی» ۲۳ سال درمکه، ۳۶ سال درمدینه و ۴ سال درعراق(کوفه)زیست.
سال ۳۶ هجری ،امیرالمؤمنین(ع) به منظورمقابله با ناکثین از مدینه حرکت کرد ۴۰۰ صحابی از مهاجر و انصار ، که هفتاد نفراز «اصحاب بدر» در میان آنان بودند ، پس از جنگ جمل با حضرت به کوفه هجرت کردند ،تنها در جنگ صفین ، حدود ۲ هزارنفرازصحابی، مقیم کوفه همراه علی(ع) بودند.
در واقع کثرت حضور اصحاب رسول الله در کوفه بیش از هر نقطه دیگر عالم اسلام بود و از اینرو «کوفه» نسبت به سایر بلاد موقعیت ممتازی یافته بود.
مجموعه این عوامل، باعث شد که حضرت علی(ع) «کوفه» را « قُبَّهُ الإسلامِ»(مرکزحکومت)برگزیند.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:۳ نفری که مأمورترور۳ شخصیت جهان اسلام بودند
«ابن ملجم»مأمورکشتن حضرت علی(کوفه) شد.
«بَرَک بن عبیدالله»مأمورقتل معاویه(شام) شد.
«عمرو بن بکر »مأمور ترور عمروعاص(مصر)شد.
این ترورهابایدهمزمان(هنگام اذان صبح)۱۹رمضان سال چهلم هجری انجام می شد.
«بَرَک بن عبیدالله» در شام توانست شمشیری بر ران «معاویه »فرود آورد و او را مجروح کند ولی عمرو بن بکر در مصر موفق به ترور عمروعاص نشد؛ زیرا عمرو به جهت درد شکم، در آن صبحدم به نماز حاضر نشد و به جای خود خارجة بن حذافه رئیس داروغه را برای اقامه نماز فرستاد که وی با شمشیر عمرو بن بکر از پا درآمد.
ماه» بر روی «مدار زمین» سبب بروز اتفاقات زیادی از جمله «جزر و مد» آب دریاها و تحریک سیستم ایمنی بدن شده و این کار سلامت روح و روان مردم جامعه را تحت تأثیر قرار میدهد
حرکت ««ماه» هر ۳۰ روز یکبار به دور زمین بر روی مداربیضوی گردش میکند،
«ماه» درفاصله۳۸۴،۴۰۰ کیلومتری«زمین »قراردارد،البته در۲۳ آبان،حدود ۳۰ هزار کیلومتر نزدیکتراست.
«ماه» با شعاعی به اندازه ۵/۱۷۳۷ کیلومتر (کمتر از یک سوم عرض زمین) است.
ادعای اثر ماه بر سلامت انسان چقدر واقعی است؟
«ماه» یگانه قمر طبیعی سیاره زمین و پنجمین قمر طبیعی بزرگ منظومه شمسی میان ۱۷۳ قمر موجود در این منظومه است. قطر کره ماه، یکچهارم کره زمین است و هیچ سیاره دیگری در منظومه شمسی، نسبت به اندازه خود قمری به این بزرگی ندارد. علاوه بر تاثیرات ماه بر مکانیسمهای طبیعی مانند جزر و مد، این قمر بزرگ بر موجودات زنده و رفتار آنها در زمین نیز تاثیر میگذارد،بطورمثال، هر سال اواخر پاییز زیر نور ماه کامل بیش از ۱۳۰ گونه از مرجانها در صخره بزرگ مرجانی استرالیا، همزمان شروع به تخمریزی میکنند،
این مرجانها نهتنها دارای نورونهای حساس به طول موج نور مهتاب هستند بلکه ژنهایی دارند که سطح فعالیت آنها را در هماهنگی با کاملشدن و تحلیلرفتن قرص ماه تغییر میدهد.
اما گذشته از این شواهد علمی، قرنها در مورد تأثیر ماه بر سلامت و رفتار انسان نیز افسانههای زیادی وجود داشته است که ازبیان آنهاصرفنظرمی کنیم وبه پژوهشهای علمی محققین می پردازیم.
تابش نور ماه کامل میتواند بر حالات روانی انسان تاثیر بگذارد.
این موضوع از جمله حوزههای پرمناقشه در علم است. بر اساس نتایج تحقیقی که در بیمارستان نیوکاسل استرالیا انجام شد، تابش ماه کامل، خوی حیوانی و به عبارتی، نوعی جنون خفته را در برخی انسانها بیدار میکند. طبق این تحقیق از ۹۱ مورد خشونتی که بین سالهای ۲۰۰۸ میلادی تا ۲۰۰۹میلادی(۱۳۸۷تا۱۳۸۸شمسی) در این بیمارستان رخ داده، ۲۳درصد در زمانهایی اتفاق افتادهاند که ماه کامل بوده است. با این حال، نتایج تحقیقات دیگر با این تصور که ماه کامل باعث میشود افراد بیشتر به خود و دیگران آسیب برسند، مغایرت داشته است. نتایج مطالعهای که سال ۱۹۹۸میلادی( ۱۳۷۷شمسی) در مجله روانپزشکی منتشر شد، نشان داد رابطه معنیداری بین مراحل هلال ماه و افزایش رفتار خشونتآمیز وجود ندارد.
در تازهترین تحقیقات صورتگرفته در سال ۲۰۱۹میلادی(۱۳۹۸شمسی) نیز محققانی از سوئیس و آمریکا دادههای مرتبط با ۱۷هزار و ۹۶۶ فرد تحت درمان در ۱۵بخش مختلف روانپزشکی را بیش از ۱۰ سال مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند.
محققان معتقدند نور ماه بسیار بیشتر از نورپردازیهای مدرن بر انسانها و حیوانات تاثیر گذاشته است و نمیتوان تاثیرات ماه روی انسان را به طور کامل رد کرد.
ماه و سلامت مغز
« تاثیر ماه بر مغز »بسیار شبیه تاثیر آن بر جزر و مد آبهاست، زیرا در«مغز» ما منبع قابل توجهی از« آب» است. محققان هلندی میگویند «کشش گرانشی ماه» میتواند بر حرکت مایعات مغز تأثیر بگذارد و باعث بروز رفتارهای غیر عادی شود.
برخی روانشناسان مدعی هستند آمارمراجعین در ایامی که ماه کامل است بیشترازایام دیگراست.
مطالعات دانشمندان انگلیسی نشان داده است،« ماه کامل» ممکن است حملات تشنج را در مبتلایان به صرع کاهش دهد.
البته محققان معتقدند تاثیرات ماه در این موارد بیشتر مربوط به «نور ماه» است تا «چرخه آن».
آنها کاهش حملات صرع را به هورمون «ملاتونین» نسبت میدهند.
این هورمون به طور طبیعی هنگام غروب خورشید در مغز تولید میشود تا به ما بگوید زمان خواب است.
دانشمندان میگویند «درخشش ماه کامل» مانع تولید این هورمون و در نتیجه «کاهش تشنجها» میشود.
همچنین شکایتهایی در مورد افزایش «سردرد و میگرن »در شبهایی که ماه کامل است گزارش شده است. هر چند تاکنون رابطه علمی میان سردرد و ماه کامل یافت نشده، اما از آنجا که ماه کامل میتواند در خواب اختلال ایجاد کند و اختلال خواب نیز تغییر در سطح هورمونها را در پی دارد، میتواند عامل ایجاد سردرد باشد.
رابطه ماه با خواب
اگر فکر میکنید شبهایی که ماه کامل است نمیتوانید خوب بخوابید بهتر است بدانید فقط شما نیستید که چنین حالتی را تجربه میکنید. محققان میگویند چرخه ماه میتواند بر کیفیت خواب ما تاثیر بگذارد. در مطالعهای که سال ۲۰۱۳میلادی(۱۳۹۲شمسی) در نشریه زیستشناسی معاصر منتشر شد، الگوهای خواب شرکتکنندگان در طول سه روز مورد بررسی قرار گرفت. در این مدت شرکتکنندگان میتوانستند در یک منطقه کنترل شده بخوابند که در آن ساعت و نور محیط وجود نداشت. وقتی دادههای آزمایش با مراحل ماه مقایسه شدند، مشخص شد شرکتکنندگان نهتنها در مراحل روشنایی ماه سطح ملاتونین پایینتری داشتهاند بلکه به خواب رفتنشان پنج دقیقه بیشتر طول کشیده است، در مجموع ۲۰دقیقه کمتر خوابیدهاند و ۳۰درصد کمتر خواب رم (REM) داشتهاند.
محققان در پایان این آزمایش گفتند به نظر میرسد حتی اگر فرد ماه را نبیند و از مراحل واقعی آن آگاهی نداشته باشد چرخه ماه باز هم بر خواب او تأثیر میگذارد. با این همه فرآیند ارتباط ماه با کیفیت خواب هنوز مشخص نیست.
تاثیر ماه بر سلامت قلب
در جریان مطالعهای که در آلمان انجام شد و نتایج آن در نشریه اروپایی پیشگیری از بیماریهای قلب و عروق انتشار یافت، سوابق ۱۶هزار قربانی حمله قلبی مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد در طی سه روز پس از وقوع ماه نو، کاهش قابل توجهی در حملات قلبی آنها دیده شده است.
محققان این فرضیه را ارائه کردهاند که در طول یک ماه، حالات ماه دو بار تأثیر مفیدی بر قلب بر جا میگذارد.
نخست هنگامی که ماه کامل است و همچنین هنگام ماه نو وقتی که خورشید و ماه با هم تراز هستند و گرانش، بیشترین میزان خود را دارد.
همچنین در تحقیقاتی که در «هند» انجام شد اثر ورزش بر قلب در مراحل مختلف ماه مورد بررسی قرار گرفت. در این مطالعات مشخص شد قلب در هنگام ماه نو و نیز در شبهایی که ماه کامل است بالاترین کارایی خود را دارد.
با این حال بسیاری از مطالعات در حوزه اخترفیزیک از نتایج چنین مطالعاتی پشتیبانی نمیکند و جامعه علمی به صورت یکپارچه چنین نتایجی از آزمایشها را مورد وثوق نمیداند و به روششناسی آزمایش اشکالات متعددی وارد میکند.
ارتباط چرخه ماه با پریودزنان
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:ارتباط پریودباگردش ماه
برخی پژوهشها دراثبات نوعی هماهنگی بین گامهای ماه و پریود زنان هستند.
بهطور متوسط سیکل قاعدگی ۲۸ روز طول میکشد که تقریبا بهاندازه یک چرخه ماه طول میکشد. ۲۷ روز، ۷ ساعت و ۴۳ دقیقه طول میکشد تا ماه یک دور کامل دور کره زمین بزند؛ و ۲۹.۵ روز طول میکشد تا چرخه گامهای ماه تکمیل شود.
در دهههای ۷۰، ۸۰ و ۹۰ میلادی یک سری مطالعات محدود نشان دادند که پریودهای زنان با فاز «روشنایی» (درآستانه ماه کامل) و تخمکگذاری با فاز «تاریکی» (درآستانه ماه جدید) چرخه ماه، همزمان شدهاند.
و نوعی ارتباط بین گامهای ماه، تغییرات در سطوح ملاتونین (هورمونی چرخه خواب-بیداری) و تغییرات چرخه قاعدگی پیدا کنند.
در برخی از این مطالعات همچنین ارتباطی بین مراحل ماه و تغییر در سطح ملاتونین - هورمونی که در تنظیم چرخه خواب و بیداری و مراحل چرخه قاعدگی نقش دارد - مشاهده شد. بعدتر، مطالعهای که سال ۲۰۰۵میلادی(۱۳۸۴شمسی) روی گروه کوچکی از کشور «نپال» انجام شد نشان داد زنانی که مرحله تخمکگذاری و بارداری آنها همزمان با ماه کامل صورت میگیرد به احتمال بیشتر فرزند پسر به دنیا میآورند. اما زنانی که قبل از ماه کامل باردار میشوند به احتمال زیاد فرزندشان دختر است.
«ماه »و افزایش تولد نوزادان
محققان ژاپنی به کشف جالبی دست یافتهاند: وقتی ماه کمترین فاصله را با زمین دارد و قدرت گرانش ماه بر زمین بیشتر از هر زمان دیگری است، تعداد زایمانها به میزان قابل توجهی افزایش مییابد. هر چند محققان اذعان میکنند هنوز چگونگی یا چرایی این رابطه را نمیدانند اما بر این باورند ممکن است این یافته بتواند به آمادگی بهتر متخصصان مراقبتهای بهداشتی و زنان باردار کمک کند. در مطالعهای که در ایتالیا انجام شده نیز بیش از ۱۲۰۰ زایمان طی سه سال مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد تعداد بیشتری از نوزادان، طی دو روز پس از ماه کامل متولد شدهاند. با این حال چگونگی ارتباطدادن موضوع وضع حمل با کاملبودن ماه از نظر فیزیکی دچار اشکال است.
تاثیر «ماه» بر سنگ کلیه
بر اساس نتایج مطالعهای که سال ۲۰۱۱میلادی(۱۳۹۰شمسی) در مجله علمی اورولوژی منتشر شد، به نظر میرسد درد سنگکلیه بیماران هنگامی که ماه کامل است، افزایش مییابد. تحقیقاتی که در انگلیس انجام شد نیز نشان دادهاست به طور کلی در مدتی که ماه کامل است، تعداد بیشتری از بیماران بر اثر مشکلات کلیوی در بیمارستان بستری میشوند. در مقابل، «هلال ماه» برای افرادی که مشکل سنگ کلیه دارند، شرایط آرامبخشی ایجاد میکند.
فرضیهای که در این خصوص ارائه میشود این است که« کلیهها هم از حدود ۶۰ درصد آب تشکیل شدهاند و دقیقا همانطور که حالات ماه با ایجاد جزر و مدهای قدرتمند و قابل پیشبینی بر اقیانوسها تأثیر میگذارد» میتواند در اندامی مثل کلیه نیز کاهش و افزایش آرامش یا درد را درپی داشته باشد.
البته محققان بعضی ازدانشمندان،بهویژه فیزیکدانان و بسیاری از پزشکان روی این نتیجه توافق ندارند و مطالعات در این زمینه ادامه دارد.
رابطه چرخه ماه باعمل جراحی
مطالعهای که نتایج آن سال ۲۰۱۳میلادی(۱۳۹۲شمسی) در مجله «ارتباط جراحی قلب و عروق و قفسه سینه» منتشر شد، نشان میدهد بیمارانی که درایام کامل شدم ماه عمل جراحی قلب باز روی آنها صورت گرفته، نسبت به کسانی که در سایر مراحل ماه جراحی شدهاند، طول مدت بستری شدن کوتاهتری داشتهاند.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:منبع مورداستفاده ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۰ایسنا بنقل ازجام جم.است بااندکی اصلاحات.
عصرایران نوشت:ماه که هر ۳۰ روز یکبار به دور زمین بر روی مدار گردش میکند، مواد بیضی شکل حرکتاش سبب ایجاد موانعی در بدن می شود.
هنگامی که به ماه شب چهاردهم نگاه میکنی ظاهر آن را که زیبایی و آرامش خاص خودش را دارد، نظر مردم را به خود جلب میکند، اما در پشت همین زیبایی و سرخ رنگی، همین ماه زیبا و مهربان به راحتی هرچه تمامتر سلامت روح و روانی افراد را تحت تأثیر خود قرار داده و ضربالمثل دوری و دوستی را یک بار دیگر تأیید میکند، طوری که با دور بودن از کره خاکی سبب برقراری راحتی و نشاط در جامعه میشود.
در کتاب دهخدا ماه به معنی جرم آسمانی بزرگی تعریف شده که هر 30 روز یک بار به دور زمین میچرخد و مردمی که به آن نگاه میکنند به اندازه و قائده آن هیچ اهمیتی نداده و فقط به زیباییهای آن دقت ویژهای میکنند.
جعفر بای آسیب شناس با اشاره به تأثیر گردش ماه بر سلامت فرد اظهار داشت: در زمانی که ما در جهت قبله بخوابیم، کشش خون در مسیر مخالف رگها است و در نتیجه فشار مضاعفی به قلب وارد میشود و در زمان استراحت، قلب انسان دو برابر کار میکند تا بر مسیر جاذبه زمین غلبه کرده و خون را به گردش در بیاورد.
بگذارید ماه از شما فاصله بگیرد
کشش ماه هر تأثیری که بر جزر و مد میگذارد بر فشار خون و گردش خون تأثیر مثبت و منفی خودش را میگذارد و میزان گردش مناسب خون در بدن سبب نشاط و شادمانی فرد میشود. به طوری که هرچه فشارخون در حد نرمال باشد افراد سرحالتر و شادابتر بوده و اگر این فشار خون مناسب نباشد انسان دچار سستی و بیرمقی میشود.
دور و نزدیکی بودن ماه به کره خاکی زمین بر سیستم بدن و گردش خون تأثیر زیادی میگذارد و این بر نحوه خوابیدن افراد اثر خود را بیشتر می گذارد به طوری که اگر انسان در جهت قبله بخوابد انحراف و امواج منفی از بدن در هنگام خواب بیرون رفته و همین امر سبب میشود جریان خون به خوبی تنظیم شود.
۳۰ ام هر برج سالم ترید!
وی بیان کرد: در زمانی که ماه از کره دور میشود اثرات جزر و مد آن کم شده و در نتیجه انسان راحتتر اعضایش کار میکند و در زمان خوابیدن تلاش کمتری از خود نشان میدهد، که در این زمان در هنگام بیداری، افراد بانشاط و بروز دعواهای خیابانی در اجتماع کاهش مییابد.
این آسیب شناس افزود: انسانهای سالم در افراد و آخر هر ماه ناراحتی روحی و روانی ندارند و در نتیجه شادابتر بوده و با کوچکترین مسئلهای از کوره در نمیروند و تشنج در جامعه ایجاد نمیشود.
۱۵هر ماه اوج کرختگی
وی ابراز داشت: انسان های با جثه قوی تر معمولا احساس نشاط و انرژی بیشتری دارند ولی افراد ضعیف کرختگی و سستی را بیشتر احساس می کنند و این جثه ضعیف آثار نامطلوبی از خودش در جامعه میگذارد و در نهایت جزر و مد دریا در کره خاکی یکی از علل بروز رفتارهای عصبی و پرخاشگرانه در انسان ها می باشد که اثر آن در افراد با جثه ضعیف تر بیشتر است.
وی ادامه داد: در زمانی که ماه به کره زمین نزدیک میشود، اثرات مخربی بر اعصاب و روان افراد وارد می شود و سبب ایجاد ناهنجاری های اجتماعی و کم تحرکی در انسان ها می شود که در اواسط هر ماه این پدیده علمی به اوج خود می رسد.
رابطه گردش ماه با یبوست
این آسیب شناس اضافه کرد: در هنگام دوری یا نزدیکی ماه به کره زمین تغذیه افراد تحت تأثیر قرار گرفته و دستگاه گوارش در زمان نزدیکی ماه به زمین خوب عمل نکرده و غذا به خوبی هضم نمیشود.
وی در پایان گفت: به طور کلی گردش ماه بر خلق و خوی تند مزاج بودن افراد تأثیر منفی و مثبت میگذارد و این اثر سبب ضعیف شدن اعصاب افراد و در نهایت سبب بالارفتن ناهنجاری های اجتماعی در جامعه می شود.
رابطه چرخه ماه بر موها
«مهندس عتیبی» کارشناس نجوم و علوم ستاره شناسی گفت: «ماه» جرم بزرگ آسمان است که هر ۲۹ تا ۳۰ روز با یک بار گردش به دور زمین سبب تقویت موها و رشد سریع آنها است ۱.۵ تا۲.۳ سانتیمتر زمانی که ماه به زمین نزدیک است افزایش مییابد و براساس شواهد موجود برای این که دراین ایام «خون »به خوبی در پوست سر جریان پیدا کند در هنگامی که ماه کامل می شود، بهتر است موها را کوتاه کرد.
پرخاشگری درنیمه ماه
این استادنجوم بیان کرد: قدرت ماه به قدری است که بر جریان و گردش خون در بدن تأثیر گذاشته و با افزایش قطر مویرگهای خونی سبب بهتر شدن جریان خون میشود و این امر سبب تقویت سیستم ایمنی بدن در برخی روزهای ماه و بلعکس باعث ایجاد آسیب های فراوانی به سلول های بدن به ویژه در اواسط هر ماه می شود.
این کارشناس نجوم ادامه داد: در زمانی که ماه کامل است متأسفانه خلق و خوی افراد به تنگ آمده و انسانها حالت تهاجمی به خود میگیرند و این تأثیر قدرت نزدیکی ماه به زمین است که بر روی روح و روان افراد تأثیر مستقیمی میگذارد.
ارتباط چرخه ماه با بیماری های قلبی
«مسعودعتیقی »با بیان این که ماه باعث بروز مشکلات بسیاری در سیاهرگها میشود، افزود: همان طور که با قدرت ماه آب دریاهای آزاد بالا و پایین میرود ماه شب چهاردهم هم سبب افزایش حجم دیواره رگها و مایعات شده و جریان را افزایش میدهد و این مسئله برای انسانهایی که رگهای نازکی دارند، باعث بروز بیماریهای «واریس، هموروئید» و متورم شدن پاها میشود و این مسئله به سبب جزر و مد مایعات داخل بدن که تحت تأثیر ماه قرار گرفته است، انجام میشود.
این کارشناس نجوم ابراز داشت: براساس تحقیقاتی که در سال ۱۹۹۳میلادی(۱۳۷۲شمسی) در برن(آلمان) انجام شد، محققان دریافتند که« ماه» بر روی «پروتونها و الکترونهای بدن» تأثیر گذاشته و هر روز اشعات «الکترومغناطیسی» متفاوتی از خود ساطع کرده و این امواج بر روی سلولهای امینی تأثیر میگذارد و سبب تحریک اعصاب و حتی بیخوابی افراد میشود.
(آیه٢٠١ سوره اعراف)هنگامی که در دل اهل تقوا ،وسوسه های شیطان نفوذمی کند، همان لحظه خدا را به یاد می آورند و این یادخدابودن،موجب میشودکه همان لحظه بصیرت و بینایی پیدا کنند،درنتیجه از آن گناه اجتناب می کنند.
الَّذِینَ یَجْتَنِبُونَ کَبَائِرَ الْإِثْمِ وَالْفَوَاحِشَ إِلَّا اللَّمَمَ
«لَمَم» به گناهی گفته میشود که شخص به آن عادت نکرده و اصرار هم ندارد و گاه گاهی از روی غفلت مرتکب آن میشود.
«لَمَم »چیست؟ إِلَّا اللَّمَمَ
الَّذِینَ یَجْتَنِبُونَ کَبَائِرَ الْإِثْمِ وَالْفَوَاحِشَ إِلَّا اللَّمَمَ ۚ إِنَّ رَبَّکَ وَاسِعُ الْمَغْفِرَةِ؛ همانا از گناهان کبیره و اعمال زشت، جز صغیره دوری میکنند آمرزش پروردگار تو گسترده است.»سوره نجم، آیه ۳۲
واژه«لَمَم»درجلد ۱۱کتاب واژگان قرآن «قاموس القرآن»سیدعلی اکبرقریشی آمده است :
«لمم» به گناهی گفته میشود که شخص به آن عادت نکرده و اصرار هم ندارد و گاه گاهی از روی غفلت مرتکب میشود». مفسرین نیز تفسیرهائی در همین حدود برای «لمم» ذکر کردهاند
بعضاًمفسران قرآن، به هرگونه گناه( اعم از صغیره و کبیره) که انسان به انجامش عادت نکرده باشد ،گفته اند.
امام صادق علیه السلام در تفسیر این آیه(آیه ۳۲نجم)می فرمایند : «لَمَم» گناهی است که انسان به سراغ آن میرود و سپس مدتی از گناه خودداری کرده و بار دیگر به آن آلوده میشود.
آنحضرت درادامه تفسیراین آیه می فرماید:«لَمَم» آن است که انسان به سراغ گناهی رود، سپس از آن استغفار کند..
هو الذنب یلم به الرجل فیمکث ماشاءالله، ثمَّ یلم من بعد....اللَّمَمَ الرجل یلم به الذنب فیستغفرالله منه:
منبع:اصول کافی، کلینی، محمد بن یعقوب، ج ۲، کتاب ایمان و کفر، باب لمم
عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَى عَنْ حَرِیزٍ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَا مِنْ ذَنْبٍ إِلَّا وَ قَدْ طُبِعَ عَلَیْهِ عَبْدٌ مُؤْمِنٌ یَهْجُرُهُ الزَّمَانَ ثُمَّ یُلِمُّ بِهِ وَ هُوَ قـَوْلُ اللَّهِ عـَزَّ وَ جـَلَّ الَّذِیـنَ یـَجْتَنِبُونَ کَبائِرَ الْإِثْمِ وَ الْفَو احِشَ إِلَّا اللَّمَمَ قَالَ اللَّمَّامُ الْعَبْدُ الَّذِی یُلِمُّ الذَّنْبَ بَعْدَ الذَّنْبِ لَیْسَ مِنْ سَلِیقَتِهِ أَیْ مِنْ طَبِیعَتِهِ
اسـحـاق بـن عـمـار گـویـد: حـضرت صادق علیه السلام فرمود: هیچ مؤ منى نباشد جز ایـنـکـه بـراى او گـناهى است که مدتى ازآن اجتناب می کند، سپس مرتکب آن می شود، از آن حـضـرت تـفـسـیـر آیـه ازگـفـتـار خـداى عـزوجـل را پـرسـیـدم ؟ فـرمـود: مقصود از «فواحش» زنا و دزدیست ، و «لمم» آنست که شخص به گناه دست زند پس از خداوند آمرزش بخواهد ،گناهی که جزء طبیعت وذات آن مؤمن نباشد.
منبع:اصول کافی، کلینی، محمد بن یعقوب، ج ۴،ص۱۷۶،روایت سوم
تفسیر نمونه(جلدج ۲۲): قرائن موجود در آیه نیز گواهی میدهد که «لمم» به معنی گناهانی است که احیاناً از انسان سر میزند سپس متوجه میشود و آن را ترک میگوید.
مفسران کتاب تفسیرنمونه ،درتفسیروَاسِعُ الْمَغْفِرَةِ می نویسند:آمرزش پروردگار تو گسترده است» این نیز دلیل است بر اینکه گناهی از او سرزده که نیاز به غفران پروردگار دارد، مؤمنان ممکن است لغزشی داشته باشند ولی گناه برخلاف طبع وسیعه آنهاست، روح و قلب آنها همواره پاک است لذا به محض ارتکاب گناه پشیمان میشوند و از خداوند تقاضای بخشش کنند.
دعوتنامه خدا برگناهکاران
خداوند توسط پیامبر به اهل معاصی پیغام داده است که به بندگان گناهکارم بگو:بیاییدبسویم تاشماراببخشم(توبه کنید تا ببخشم)
خداوندبه پیامبرش می فرماید:نَبِّئْ عِبَادِی أَنِّی أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِیمُ ﴿٤٩حجر)به بندگانم بگو:بیاییدبسویم تاگناهانتان راببخشم.خداوندفرموده:من هم غفورم وهم رحیم.
«إِنَّ الَّذِینَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِّنَ الشَّیْطَانِ تَذَکَّرُوا فَإِذَا هُم مُّبْصِرُونَ» (آیه٢٠١اعراف):
«هنگامی که در دل اهل تقوا ،وسوسه های شیطان نفوذمی کند، همان دم خدا را به یاد آرند و این یادخدابودن،موجب میشودکه همان لحظه بصیرت و بینایی پیدا کنند.»
«پرهیزگاران، هنگامی که گرفتار وسوسههای شیطانی که پیرامون وجود آنها در گردش است میشوند به یاد خدا میافتند و بینا می شوند(بخودشان می آیندوتوبه میکنند)»
وَاللَّهُ یَدْعُو إِلَى الْجَنَّةِ وَالْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ(٢٢١بقره)خداوند دعوت به بهشت ومغفرت می کند.
وَاللَّهُ یَعِدُکُم مَّغْفِرَةً مِّنْهُ وَفَضْلًا ۗ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ (٢٦٨بقره)خداوندابه شماوعده آمرزش وبخشش می دهد.
وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ ۙ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ عَظِیمٌ (٩مائده)خداوندبه مؤمنانِ نیکوکار،وعده آمرزش وپاداش عظیم داده است...نظیرهمین آیه درآیه۷فاطرتکرارشده،وَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ کَبِیر.
وَیَعْفُو عَن کَثِیر(٣٠شوری)خیلی ازگناهان راخدامی بخشد(عفومی کند)
علامه طباطبائی (ج ۱۹المیزان) : «لَمَم» گناهی که گاهگاهی انجام میدهد ولی عادت نکرده است و شامل گناهان کبیره و صغیره میشود.
توضیح نگارنده-پیراسته فر:دردریافتها وبرداشتهای مفسرین(منابع مأخوذه)روان نویسی شده است.