پیراسته فر

علمی،تحقیقی و تحلیلی

پیراسته فر

علمی،تحقیقی و تحلیلی

حمل"عَلَم وکَتَل"دردستجات عزاداری حکمش چیست؟

​امام خمینی:امام حسین علیه السلام «مقام جمع الجمعی» دارد.یعنی درمراسم عزاداری امام حسین(ع)۱۰نفربخاطرطبل وشترمی آیند،۱۰نفربخاطرزنجیر،۱۰نفربخاطرعلم کشی،۱۰نفربخاطرسینه زنی .وامثال اینهاکه جمع می شوند،اجتماع بزرگی تشکیل می گردد،ازهمه اقشارمردم دراین اجتماع حضورپیدامی کنند.

حمل علم و کتل و پرچم‌های بزرگ چه وجهی دارند؟ بعضی علم‌ها به قدری بزرگ است که باید چندین نفر زیر آن قرار بگیرند. ضمن این که در برخی نواحی اعتقاداتی درباره این وسایل وجود دارد که موجب وهن اسلام و علی‌الخصوص شیعه می‌شود. آیا انجام این کارها جایز است؟
پاسخ مقام معظم رهبری: استفاده از علم در عزاداری سید‌الشهدا علیه‌السلام فی نفسه اشکال ندارد ولی نباید جزء دین شمرده شود لکن حمل پرچم و کتل اشکال ندارد.

دسته عزاداری علمداران حسینی (ع) در آستارا‎

پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR گزیده‌ای از فتاوای آیت‌الله العظمی خامنه‌ای درباره عزاداری سید و سالار شهیدان

امام حسین(ع)ومقام جمع الجمعی

سال۳۸-۳۹مراسم تعزیه خوانی درقم شدت گرفت بطوریکه یکروزدستجات بزرگی باشترهای متعددآمده بودندوآنقدرشترهارازینت کرده بودندکه حتی پای آنهاهم دیده نمی شد،ماچندنفربودیم که خدمت حضرت امام خمینی رسیدیم(آنوقت به ایشان حاج آقامیگفتیم)باتوجه به اینکه ماجوان بودیم وبنظرمان می آمدکه این مخارج فراوانی که برای تعزیه خوانی وتزئینات وامثال آنهاصرف می شود،بهتراستدرجاهای لازمی مثل کمک به مستمندان وامثال آن خرج شود.


لذا ازامام خمینی خواستیم که ایشان به آیت الله بروجردی بگویندتاجلوی این کارهاگرفته شود.

امام خمینی درجواب ما فرمودند:شماجوانید(متوجه نیستید)بگذاریداین شترهابمانندکه روزی به دردشمامی خورند.

سپس افزودند:امام حسین علیه السلام «مقام جمع الجمعی» دارد.یعنی درمراسم عزاداری امام حسین(ع)۱۰نفربخاطرطبل وشترمی آیند،۱۰نفربخاطرزنجیر،۱۰نفربخاطرعلم کشی،۱۰نفربخاطرسینه زنی وامثال اینهاکه جمع می شوند،اجتماع بزرگی تشکیل می گردد،ازهمه اقشارمردم دراین اجتماع حضورپیدامی کنند/بنقل ازحجت الاسلام سید ابوالفضل یثربی

بنده سیدابوالفضل یثربی هستم. پدرم سید زین‌العابدین از علما و سادات چاووشی بودند. نوه دختریِ حضرت آیت‌الله جبل‌ عاملی ـ که به «شمشیرالعلما» ملقب بود،ایشان (پدربزرگ) اهل جبل عامل و از نوادگان شیخ بهایی بود.

دسته عزاداری طیب(تهران)درعاشورای ۱۳۴۲ که منشأ تحولات شد وامام خمینی ازایشان تمجیدکرد

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:این مطلب (بریده کیهان)را من درسالهای قبل ازروزنامه کیهان برداشته بودم که متأسفانه تاریخش دریادداشتم محو"ناخوانا"شده است-درهمین تصویربالادقت کنید،حرکتهای انقلاب درراستای تهضت امام خمینی درعاشورای سال۱۳۴۲ زیرپرچم وبیرق امام حسین علیه السلام که یکی ازمظاهرش برای جوانان آن دوران "علم "بوده رخ می دهد

علم بندی مراغه

عزاداری برای امام حسین یک میتینگ سیاسی است:امام خمینی

« هر مکتبی هیاهو می خواهد، باید پایش سینه بزنند؛ هر مکتبی تا پایش سینه زن نباشد، تا پایش توی سر و سینه زدن نباشد، حفظ نمی شود".

اینها اشتباه می کنند، بچه اند اینها! نمی دانند که این نقش روحانیت و نقش اهل منبر چی هست در اسلام ، خودتان هم شاید خیلی ندانید ! این نقش ، نقشی است که اسلام را همیشه زنده نگه داشته ، آن گلی است که هی آب به آن می دهند . این گریه ها و این ذکر مصیبتها ، مکتب سید الشهدا را زنده نگه داشته است . ما باید برای یک شهیدی که از دستمان می رود عَلَم بپا کنیم ، نوحه خوانی کنیم ، گریه کنیم ، فریاد کنیم . دیگران می کنند . دیگران فریاد می زنند وقتی یکی از آنها کشته بشود ، فرض کنید که از یک حزبی یکی کشته بشود ، میتینگها می دهند ، فریادها می کنند . این ، یک میتینگ و فریادی است برای احیای مکتب سیدالشهدا و اینها [ منتقدان عزاداری ] ، ملتفت نیستند و توجه ندارند به این مسائل . همین گریه ها نگه داشته این مکتب را تا اینجا و همین نوحه سرایی ها ، همینهاست که ما را زنده نگه داشته ، همینهاست که این نهضت را پیش برده ؛ اگر سید الشهدا نبود ، این نهضت هم پیش نمی برد . سید الشهدا همه جا هست : کل ارض کربلا . همه جا محضر سید الشهداست ، همه منبرها محضر سیدالشهداست ، همه محرابها از سید الشهداست .»/(صحیفه امام - جلد هشتم - صفحه  ۵۲۷)

دیدگاه امام خمینی درموردعلم کشی:امام حسین(ع)ومقام جمع الجمعی
سال۳۸-۳۹مراسم تعزیه خوانی درقم شدت گرفت بطوریکه یکروزدستجات بزرگی باشترهای متعددآمده بودند

 

وآنقدرشترهارازینت کرده بودندکه حتی پای آنهاهم دیده نمی شد،ماچندنفربودیم که خدمت حضرت امام خمینی رسیدیم(آنوقت به ایشان حاج آقامیگفتیم)باتوجه به اینکه ماجوان بودیم وبنظرمان می آمدکه این مخارج فراوانی که برای تعزیه خوانی وتزئینات وامثال آنهاصرف می شود،بهتراست درجاهای لازمی مثل کمک به مستمندان وامثال آن خرج شود.
لذا ازامام خمینی خواستیم که ایشان به آیت الله بروجردی بگویندتاجلوی این کارهاگرفته شود.


امام خمینی درجواب ما فرمودند:شماجوانید(متوجه نیستید)بگذاریداین شترهابمانندکه روزی به دردشمامی خورند.
سپس افزودند:امام حسین علیه السلام مقام جمع الجمعی دارد.
یعنی درمراسم عزاداری امام حسین(ع)10نفربخاطرطبل وشترمی آیند،10نفربخاطرزنجیر،10نفربخاطرعلم کشی،10نفربخاطرسینه زنیوامثال اینهاکه جمع می شوند،اجتماع بزرگی تشکیل می گردد،ازهمه اقشارمردم دراین اجتماع حضورپیدامی کنند

حجت الاسلام والمسلمین سید ابوالفضل یثربی

بنقل ازحجت الاسلام سید ابوالفضل یثربی
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر :این مطلب (بریده کیهان)را من درسالهای قبل ازروزنامه کیهان برداشته بودم که متأسفانه تاریخش دریادداشتم محو"ناخوانا"شده است.

عزاداری برای امام حسین یک میتینگ سیاسی است:امام خمینی
« هر مکتبی هیاهو می خواهد، باید پایش سینه بزنند؛ هر مکتبی تا پایش سینه زن نباشد، تا پایش توی سر و سینه زدن نباشد، حفظ نمی شود".
اینها اشتباه می کنند، بچه اند اینها! نمی دانند که این نقش روحانیت و نقش اهل منبر چی هست در اسلام ، خودتان هم شاید خیلی ندانید ! این نقش ، نقشی است که اسلام را همیشه زنده نگه داشته ، آن گلی است که هی آب به آن می دهند . این گریه ها و این ذکر مصیبتها ، مکتب سید الشهدا را زنده نگه داشته است .

ما باید برای یک شهیدی که از دستمان می رود «عَلَم» بپا کنیم ، نوحه خوانی کنیم ، گریه کنیم ، فریاد کنیم . دیگران می کنند . دیگران فریاد می زنند وقتی یکی از آنها کشته بشود ، فرض کنید که از یک حزبی یکی کشته بشود ، میتینگها می دهند ، فریادها می کنند.

این ، یک میتینگ و فریادی است برای احیای مکتب سیدالشهدا و اینها [ منتقدان عزاداری ] ، ملتفت نیستند و توجه ندارند به این مسائل . همین گریه ها نگه داشته این مکتب را تا اینجا و همین نوحه سرایی ها ، همینهاست که ما را زنده نگه داشته ، همینهاست که این نهضت را پیش برده ؛ اگر سید الشهدا نبود ، این نهضت هم پیش نمی برد . سید الشهدا همه جا هست : کل ارض کربلا . همه جا محضر سید الشهداست ، همه منبرها محضر سیدالشهداست ، همه محرابها از سید الشهداست .»
(صحیفه امام - جلد هشتم - صفحه  ۵۲۷)

 

***

نشان‌های روی «عَلَم و کَتَل» برای چیست؟

علم و علم‌کشی برای شیعیان به‌خصوص ما ایرانی‌ها آمیخته به فرهنگ و مقدسات است. با ورود اسلام به ایران مراسم و آیین‌های ایرانی در بستر دین اسلام به خدمت مراسم دینی اسلامی در آمد و هنرمندان هنرمندانه هنر خود را برای بالندگی این آیین‌های مذهبی در خدمت گرفتند.

پنجه، کتل، سقاخانه و علم، نمادهای عاشورایی هستند

علم و علامت از دیرباز میان شیعیان و هیأتی‌ها از تقدسی خاص برخوردار بوده است؛ تقدسی که علتش نه به خاطر آن است که به دست چه کسی و با چه چیزی ساخته شده بلکه بدلیل زنده کردن یاد کربلا و شهدای کربلا است.

علم و علامت به چه معناست؟

شاید شما هم روزگاری پیش از اینکه علم‌ها را تنها یک نماد عاشورایی بدانید، به دنبال چیستی‌اش گشته باشید و گمانتان به پرچم‌های جنگی برده باشد.

شواهد تاریخی نشان می‌دهد که در جنگ‌ها برای مشخص شدن لشکریان خودی از دشمن از یک نشانه استفاده می‌شده تا جنگجویان جناح و منطقه لشکر خود را تشخیص دهند.

علم‌ها کاربرد دیگری هم داشته، فرماندهان با نگاه کردن به دو جناح چپ و راست لشکر متوجه میزان پیشرفت جناحین لشکر و نفوذ به سمت دشمن می‌شدند و سربازان نیز هنگام عقب نشینی سمت و سوی لشکر را از طریق این نشانه پیدا می‌کردند.

از این نشانه در میدان‌های جنگ به اسامی مختلفی نام برده شده از جمله بیرق، رایت، پرچم و علم یا علامت که در مجموع همان معنای نشانه یا علامت را می‌دهد.

در میادین جنگ شخصی به نام علمدار وجود داشته که وظیفه‌اش حمل این نشانه بوده است و تا حدودی پیشاپیش لشکر حرکت می‌کرده و چند محافظ هم داشته است و از آنجایی که در تیررس‌ترین منطقه لشکر حرکت می‌کرده، این شخصی باید از روحیه شجاعت و جنگاوری بهره می‌برده تا علاوه بر حمل این علامت بتواند با دشمنان ستیز و نبرد کند. البته امروزه- بدلیل تسلیحات پیشرفته وسازوکارهای دنیای تکنولوژی روز-این علم و علامت کمتر در جنگ‌ها به کار می‌رود، جنگهانیز تن به تن رخ نمی‌دهد.

علم‌های عاشورایی در مناطق مختلف ایران متفاوت است. علم گردانی از آیین‌های اصلی عزاداری است که البته در برخی از مناطق ایران به طوق گردانی نیز مشهور است.

طوق به معنی جامه کردن است و این طوق‌ها معمولا پارچه‌هایی بودند که به علم‌ها بسته می شدند و آنها را تزئین می‌کردند و در میادین و یا در تکایا قرار می‌گرفتند و عزاداران پای طوق سینه می‌زدند.

علم ها از چه زمانی وارد دسته‌های عزاداری شدند؟

علم نشان‌دهنده پرچم در دسته‌های عزاداری است. همین دسته‌های عزاداری نمادی از لشکرکشی است.

ساخت حجله به یاد حضرت قاسم (ع)، نخل به نشانه تابوت امام حسین (ع) و علم‌ها نشانه‌هایی از پرچم‌های جنگی است که شکوهی به مراسم عزاداری می‌دهند.

البته گمانه‌هایی زده می‌شود که مسلمانان این علم‌های صلیبی و چندین چله را از جنگ‌های صلیبی به امانت گرفته‌اند.

این علم‌ها در ابتدا شکل ساده‌ای داشتند و به مرور زمان به آنها تزئیناتی اضافه شد که هر کدام از این تزئینات از منطقه‌ای از ایران آمده است.

زنگ حیدری چیست؟

زنگی به نام زنگ حیدری در ایام ماه رمضان در کنار منبر به صدا در ‌آورده می‌شود که عزاداران در کنار آن در سوگ حضرت علی (ع) نوحه خوانی می‌کنند.

زنگ حیدری، زنگی است که صوفیان و قلندران آن را با خود حمل می‌کردند. این نشان می‌دهد که بخشی از آداب و وسایل قلندران و صوفیان وارد آیین عزاداری مسلمانان شده است که می‌توان مشابه این نمادها را در علم‌های عزاداری امام حسین (ع) دید.

از آنجایی که در ابتدا تکیه‌های عاشورایی توسط مشتی‌ها و لوتی‌ها اداره می‌شدند، بخشی از آداب آنها در شیوه عزاداری ها نفوذ پیدا کرده است و به همین واسطه چشم و هم چشمی برای تزئین علم‌ها و بیشتر کردن تیغه‌های آن از یک تکیه به تکیه دیگر وارد شده است.

چه تفکری پشت ساختن نمادهای عاشورایی وجود دارد؟

علم‌ها گرچه امروزه ظواهری عجیب و غریب به خود گرفته‌اند اما مسلماً از همان تفکری نشات گرفته‌اند که هنرمندان سازنده آنها سالیان پیش آنها را ساخته و پرداخته است.

پژوهشگر و متخصص فرهنگ عامه‌ ایرانی می‌گوید:

بخشی از نمادهایی که در علم‌ها و عزاداری عاشورایی دیده می‌شود به نمادهایی که در واقعا کربلا وجود داشتند بر می‌گردند که در تعزیه‌ها و نوحه ها و مقتل‌ها با جنبه خلاقانه به شکل داستان و شعر بازتاب پیدا کرده اند. اما این نمادها بازتاب دیگری به شکل عینی داشته که خود را علم های عزاداری نشان داده است.

مثلا آب و عطش در واقعیه کربلا بسیار مهم است و در نوحه‌ها می‌بینیم که مضمون‌سازی بیشتر بر روی فرات، عطش و بی‌آبی تمرکز دارد. از همین‌رو در شعرها فرات را مذمت می‌کنند. به‌واسطه همین در اردبیل آیین تشت‌گردانی به وجود آمده است.

حسن ذوالفقاری ادامه می‌دهد: این آیین نیز جنبه نمادین دارد.

آبی که درون تشت ریخته می‌شود، نمادی از فرات است و عزاداران دور این تشت آب به سینه‌زنی می‌پردازند.

با این تفاسیر می‌توان گفت که این نمادها از واقعاً عاشورا و ادبیاتی که پیرامون این واقعه شکل گرفته است، ایجاد شده‌اند و کم کم به آیینی تبدیل می‌شوند.

همچنین مشک و سقاخوانی از جمله این آیین و نمادها هستند که به‌واسطه ادبیات لب تشنگی امام حسین (ع) و یارانش ایجاد شده است.

بخشی از این نمادهای عاشورایی آمیخته به نمادهایی فرهنگی ایران باستان است.

برخی از تیغه‌های علم‌ها شبیه به سرو هستند و سرو در فرهنگ ایران باستان به معنی مرگ است. فرهنگ ایران باستان با فرهنگ شیعی درهم آمیخته و نمادهایی را به وجود آورده است.

آیین سوگ سیاوش به لحاظ اسطوره شناسی با واقعیه کربلا تطبیق پیدا می کند. تفکرات ایرانی ما در نمادسازی عاشورا مؤثر بوده است.

میراث و هنر عاشورایی به نابودی نزدیک می‌شود

علم‌ها امروز عریض و طویل می‌شوند، پرچم‌ها رنگی‌تر و طبل‌ها بزرگ‌تر.

این نمادها وام دار فرهنگ ایرانی اسلامی هستند. نمادهایی که از تجملاتشان بوی ناآگاهی و عدم شناخت یک فرهنگ می‌آید.

حسن ذوالفقاری در این رابطه می‌گوید: طبیعتا وقتی افرادی پشتوانه‌های سمبلیک، نوع، چگونگی و علت آنها را ندانند، این نمادها برایشان چیزی ظاهری جلوی می‌کند .

اغلب کسانی که علم‌کشی می‌کنند از فلسفه این نمادها، رنگ‌ها، نوع نقوشی که روی این تیغه‌ها وجود دارد یا احادیث و ابیاتی که روی پرده‌ها نوشته شده است بی‌خبرند.

طبیعتاً وقتی شناختی از فلسفه این نمادها وجود نداشته باشد هر سال بر بلندی و عظمت و جلوه این علم‌ها می‌افزایند و اغراق‌ها بیشتر می‌شود. این موضوع می‌تواند هر سال بدتر شود و باید انتظار این را داشته باشیم که سال‌های آینده این علم‌ها را با کامیون حمل کنند./ایسنا۱۲ مهر ۱۳۹۵

***

تاریخچه علم و علامت کشی در محرم

علم: پرچم ، رعیت ، نشان لشکر ، بیرق ، آنچه به سر نیزه بندند ، درفش و در اصطلاح عزاداری حسینی نام علم و علامت خاصی است که هر هیئت و دسته ، ویژه خود دارد و آن را از دسته‌های دیگر متمایز می‌سازد «فرهنگ دهخدا جلد 32».

علامت: صلیب مانندی که بر چوب یا آهن افقی که از آن از سوی پایین شالهای ترمه آویزند و سوی زیر لاله و تندیسهایی از مرغ وپرنده روی آن نصب کنند و در میانه از فلز طویل دارد و بر نوک آن فلز ، پر یا گلوله ای از شیشه الوان نصب کنند و این زبانه های فلزی که به تیغ مشهور است سه یا پنج باشد که ضمناَ قدمت آن به سلاطین قاجار می رسد «فرهنگ دهخدا جلد 32».

تاریخچه­

تاریخچة علم و علامت محل اختلاف و دارای اقوال مختلف می باشد. مورخان تاریخچة علم و علامت را دوره‌های مختلف ذکر می‌کنند. عده‌ای ریشه آن را مربوط به دوره آق قویونلوها و قره قویونلوها ، عده ای به دورة صفویه و عده ای به دورة زندیه و قاجاریه نسبت می دهند.

قدیمی ترین علامت­های ایرانی در موزه توپ قاپی استانبول نگهداری می شود.

نوعی" علم "در زمان آل بویه برای مراسم محرم استفاده می شده است.

در زمان آق قویونلوها طبل و علم از امامزاده‌ها توسط علما در مراسم مذهبی حمل می شده است. با تشکیل دولت شیعی صفوی، علم بصورت گستره‌ای در مراسم محرم و سایر مراسم مذهبی بکار مورد استفاده قرار می‌گرفته است.

قدیمی‌ترین علم‌های ایرانی در کاخ توپ‌قاپی استانبول نگهداری می‌شود. این علم‌ها از غنایم جنگی است و پس از تصرف شهر تبریز توسط سپاهیان عثمانی، شاه سلیم آنها را به استانبول منتقل کرد که پس از رواج تشیع در زمان شاه اسماعیل مورد استفاده دسته‌ها قرار می‌گرفت، از صفحه‌ای آهن به صورت تیغه‌ای باریک و بلند ساخته می‌شد. در راس آن علامت و نشان سنتی و قومی قبیله و در شیعه مذهبان نام الله یا نام الله و محمد و علی و یا نام الله و پنج تن نقره کاری (نقره کوبی) یا کنده کاری می‌شد. تیغه باریک و بلند آهنین با صفحه‌ای مدور و بزرگ‌تر در انتهای تیغه که دارای قابی از فلز بود خاتمه می‌یافت. دور این قاب را با سرهای اژدها که از هنرهای چینی و ژاپنی اقتباس شده بود، می‌آراستند. این علمها برروی دسته‌ای چوبی یا فلزی قرار می‌گرفت و پیشاپیش دسته‌ها حمل می‌شد.

در سالهای بعد، بخصوص در دوران زندیان و قاجاریه، تزئینات دیگری به علمهای دسته اضافه شد و عزاداران مذهبی در ایام سوگواری یا بزرگداشت و تشریفات دیگر آنها را به کار می‌برند.

برخی علامتها دارای نگاره طاووس ، پرنده ، چهار گلدان و یک جفت طوطی در دو طرف علامت می باشدکه گاه دو شمعدان به میله ای که قاب بر آن تکیه دارد متصل است . در گذشته علامت­ها یک تیغه بودند و تزئیناتی به آن متصل می‌شد . این علامت­ها کم کم تبدیل به علامتهای سه‌تیغه ، پنج تیغه ، هفت تیغه ، بیست و یک تیغه و ... شدند.

محقق" هاینریش بروگش" آلمانی از سیاحان دورة قاجار در زمان ناصرالدین شاه از مراسم عزاداری که در میان باغ کاخ و نزدیک اتاقی که شاه برای تماشای تعزیه در آن می‌نشست می‌نویسد :

میهمانان درون چادر بزرگی نشسته بودند و مراسم را تماشا می‌کردند

در آغاز مردانی قوی هیکل علامات و علم­هایی را به میدان می‌آوردند

بعد از این هشت نفر وارد میدان شدند که یک چهار چوبی را بر دوش حمل می کردند و روی این چهارچوب چیزی شبیه قبر درست کرده بودند و به ما توضیح می دادند که این سمبل قبر پیامبر(ص) است روی قبر چندین طاق شال کشمیر کشیده بودند و چند شمع کافوری نیز روی آن در یک شمعدانی می سوخت در دو طرف این قبر نیز دو نفر دیگر با علم و کتل حرکت می‌کردند.

این علامت­هایی که هر چند به قول مورخین تاریخچه آن به دوران قاجاریه و زندیه برمی‌گردد اما ریشه اصلی آن را باید در مسیحیت جستجو و پیدا کرد

در دروان صفویه تا زمان شاه عباس اول عزاداری­ها و حرکت­های شیعی بطور رسمی وآشکارا انجام نمی گرفته اما در زمان حکومت شاه عباس دوم اوضاع تغییرکرد، شاه مدافع شیعه و عزاداری سیدالشهداء می شود و برای نشر و گسترش عزاداری­ها و اجتماعات سوگواری شیعی همت می کند

وزارت روضه وتعزیه

شاه عباس در دستگاه حکومتی خود وزارتی بنام وزارت روضه‌خوانی و تعزیه‌داری ایجاد کرده و وزیری برای آن منصوب می‌کند.

او وزیر روضه خوانی و تعزیه داری خود را به اروپای شرقی «که در آن زمان صفویان روابط بسیار نزدیک و ویژه‌ای با آنها داشته‌اند می‌فرستد» که در رابطه با مراسم دینی و تشریفات مذهبی آن جا تحقیق کند.

وزیر روضه خوانی و تعزیه داری در رابطه با این موضوع تحقیق کرده و بسیاری از سنتها و مراسم جمعی مذهبی و تظاهرات اجتماعی مسیحیت و برگزاری و نقل مصیبت­های مسیح و حواریون و شهدای تاریخ مسیحیت و نیز علائم و شعارهای آنان و ابزارها و وسایل خاص این مراسم و دکورهای ویژه­ی محافل دینی و کلیسا را اقتباس کرده و همه را به ایران می‌آورد و در اینجا به کمک
وابستگان به رژیم صفوی ، آن فرمها و رسوم را با تشیع و تاریخ تشیع و مصالح ملی و مذهبی ایران تطبیق داده و به آن قالب­های مسیحی اروپایی و محتوای شیعی ایرانی می بخشند بطوری که ناگهان در ایران سمبل­ها و مراسم ، مظاهر کاملاً تازه ای بوجود آمد.

مدیریت سایت-پیراسته فر:ظاهراً جمله ای ازشهیدمطهری است که می گوید:عَلَم و کتل ازمسیحیت"ارتدوکس"به ایران آمد، ولی زودپذیرفته شد.،بتعبیری می شودگفت که مسلمانان یادگرفتند که برای دستجات عزاداریشان "نمادی"داشته باشند که بعدها باباتغییروتحولاتی که روی این نماد"علم دادند،صبغه اسلامی گرفته شد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد