پیراسته فر

علمی،تحقیقی و تحلیلی

پیراسته فر

علمی،تحقیقی و تحلیلی

اعتراض "امام جمعه رشت" به دولتمردان درباره سفربه گیلان"اول بیاییدپیش من"

آیت الله فلاحتی:مقامات کشور-درسفرهای استانی- اول بیایند«دفترامام جمعه»بعدبرونددنبال مأموریت.

هر وزیری که به گیلان سفر می کند حتما اول بیاید نزد ما تا«ما اولویت ها را به اوبگوییم» و مشکلات اساسی مردم را از زبان ما بشنود.

امروز(جمعه، ۶ دی ۱۳۹۸) آیت الله فلاحتی در (۸۹)هشتادونهمین  جمعه امامت خود درخطبه دوم به پاره ای از مشکلات  استان پرداخت:

نماینده ولی فقیه دراستان گیلان  به معضل زیست محیطی پرداخت وازجوانان فعال زیست محیطی-کارآفرین-که ازدل زباله ها«سنگ بلوک استحصال می کنندتقدیرکرد.

بازدیدآیت الله فلاحتی ازشرکت «سمام گستر دم کش» بخش کلاچای شهرستان رودسرکه در تولید مصالح بتنی و ساختمانی از ریجکت پسماند(زباله)فعالیت می کنند.//۵ دی ۱۳۹۸

خطیب جمعه رشت، آسیب های ناشی از پسماند« سراوان »را فاجعه بار خواند.

امام جمعه رشت درفرازی دیگری ازسخنانش به دخالت نمایندگان درعزل ونصب مدیران پرداخت  وگفت :قانونی به مجلس رفته و درحال تصویب است،۱۸ماده آن تصویب شده ومامنتظریم که این قانون به تصویب نهایی برسد تا نمایندگان نتواننددرعزل ونصب ها دخالت کنند.

فلاحتی درادامه ازتصویب قانون شفافیت هزینه های تبلیغاتی نمایندگان ابرازرضایت کرد وخواست که نمایندگان استان منابع هزینه ای خودرا اعلام کنند.

خطیب جمعه رشت  باتوجه به فرارسیدن ۹ دی گفت:  فتنه سال ۸۸  از جنگ ۸ ساله خطرناک تر بود

وامادردرجه نخست، مدیریت و درایت مقام معظم رهبری و دوم  آگاهی و حضور میدانی مردم  فتنه ۸۸ را خنثی کرد.

وی با اشاره به استعفای برهم صالح رئیس جمهور عراق ،آن رانتیجه فشار آمریکا،دانست.

آیت الله فلاحتی دراهمیت ولایت ورهبری بااستنادبه آیه ١١سوره جمعه:

وَإِذَا رَأَوْا تِجَارَةً أَوْ لَهْوًا انفَضُّوا إِلَیْهَا وَتَرَکُوکَ قَائِمًا ،گفت دراینجا خداوندنمی فرماید«مردم نمازراترک کردند،بلکه خطاب به پیامبراست که تراترک کردند(تَرَکُوکَ قَائِمًا).

وی گفت: امروز بزرگ ترین ضعف در کشورهای اسلامی فقدان رهبری  بصیر و آگاه است ضمن اینکه این امر نشان می دهد نقش رهبری بسیار تعیین کننده است.

توضیح نگارنده(پیراسته فر)درباره این موضوع(بلندشدن نمازگزاران جمعه وسط ایرادخطبه پیامبر) درپایان  مطالبی خواهم آورد.


امام جمعه رشت درادامه ،ضمن ناراحتی ازمسئولین کشوری که درمأموریتهای خوددراین استان ،بدون اینکه به دفترمامراجعه بکنند راهی مناطق موردنظرمی شوند «گله »کرد.

وی گفت بجای اینکه بیایدبعداز بازدید،برایم گزارش بدهند،اول بیایندپیش ما،ماگزارش مشکلات را به آنهابدهیم بعدبرونددنبال کارشان.

امام جمعه رشت گفت:اخیراآقایان آمده اند،مستقیم رفته اند شهرستانها.ماقبول نداریم که بعدازبازدیدبیایندبرای ماگزارش بدهتد.اول بیایندپیش من، ماگزارش بدهیم.

آیت الله فلاحتی درادامه یک «هشدار» به مقامات کشوری هم داد.

وی گفت:اگرمسئولین به این روندادامه بدهند،من به مردم می گویم«فریادبزنند»!.

نکته:اشاره امام جمعه رشت به سفر «رضا اردکانیان» وزیر نیرو  درپنجشنبه۵ دی ۱۳۹۸ می باشدکه برای افتتاح و آغاز عملیات اجرایی ۳۱ طرح -یکروزه-به گیلان آمده بود.(اردکانیان حتی به دیدارآیت الله فلاحتی نرفتند)

افتتاح سد لاستیکی گالشکلام لنگرود/

گیلان|پروژه سد لاستیکی گالشکلام لنگرود 95 درصد پیشرفت فیزیکی دارد

مشخصات طرح سد لاستیکی گالشکلام

هدف از احداث سد لاستیکی گالشکلام  بهبود سطح زیر کشت حدود ۲۵۰۰ هکتار از اراضی شالیزارهای منطقه، جلوگیری از تداخل آب شور دریا با آب شیرین رودخانه در فصول کم آب، ایجاد دریاچه مصنوعی به منظور بهره برداری تفریحی و توریستی به طول ۴/۵ کیلومتر، ایجاد حوضچه مکش مناسب برای ایستگاه پمپاژ، تغذیه آب زیرزمینی و جمع آوری آب های زهکش مزارع و تثبیت بستر رودخانه و جلوگیری از کف کنی رودخانه است.

سد لاستیکی گالشکلام لنگرود با ارتفاع لاستیک ۲/۵ متر ، طول تاج سر ریز لاستیک ۵۲/۵متر و حجم مخزن۲۸۰ هزار متر مکعب و حجم آب قابل تنظیم سالیانه ۱/۱ میلیون متر مکعب ساخته شده است.

سد لاستیکی لنگرود

 ظرفیت کل آب ذخیره سد را ۴.۸ میلیون متر مکعب و حجم مخزن را ۱.۱ میلیون متر مکعب دانست و تصریح کرد: اراضی تحت پوشش شد ۲۵۰۰ هکتار و حجم عملیات خاکی آن ۱۲۵ هزار و ۸۸۴ متر مکعب و حجم عملیات سنگی آن ۲۳ هزار و ۶۱۰ متر مکعب است.

افتتاح و به بهره برداری۱۸پروژه تامین آب شرب روستایی در آستانه اشرفیه .

و..افتتاح و کلنگ زنی ۱۲ پروژه ملی و زیربنایی برق منطقه‌ای گیلان در شهرستان صومعه‌سرا.

برنامه کاری وزیرعصر: جلسه مشترک شورای هماهنگی و توسعه صادرات ایران (اوراسیا) در رشت.

نکته دوم:یادم هست درزمان مرحوم  آیت الله احسانبخش چنین چالشی بین مسئولین کشوروامام جمعه پیش آمده بودکه مسئولین ایشان رادورزدند وبه امام جمعه آستانه اشرفیه(مرحوم آیت الله امینیان )متوسل شدند،یعتی وقتی گیلان می آمدند بجای رفتن به دفترامام جمعه رشت به دفترامام جمعه آستانه اشرفیه می رفتند!

نکته سوم: یک مدتی   امام جمعه فقید(احسانبخش)چندتاتذکرتندبه صداوسیمای گیلان داده بود وآنهاانتقادراواردنمی دانستند وطرح «دورزدن امام جمعه رشت»راریختند،گفتند:نمازجمعه که فقط رشت نیست،وتاآن زمان که فقط خطبه های نمازجمعه رشت راپخش می کردند،شروع کرند به پخش خطبه های نمازجمعه شهرستانها،هرهفته یک شهرستان!

۱۳نماینده استان گیلان درخدمت آیت الله فلاحتی

نگارنده بعنوان یکی ازارادتمندان امام جمعه بزرگواررشت،این سئوال برایم مطرح است که مگراین۱۳ نفراولویت های گیلان راتشخیص نمی دهند ومضافا براین معاون رئیس جمهور(نوبخت)اصالتاً رشتی است و۴دوره(۱۶سال)متوالی نماینده همین شهربوده وکارشناسانی دراستانداری (معاونت های عمرانی)مشکلات رارصدمی کنند وآنوقت چه اصراری است که آقایان وزرا وقتی به گیلان سفرمی کنند«حتماً»بایداول پیش شمابیایند!؟البته ادب حکم می کندکه وقتی به استان می آیند ،به خدمت شمابرسند،چون شمارنگ وبوی ولایت می دهید(درمقام نماینده مقام معظم رهبری دراستان هستید).

شما بارهادرهمین تریبون بااستنادبه فرمایش مقام معظم رهبری«مطالبه گری»راتبلیغ وترویج کردید وازهمه خواستیدمطالبه گرباشیدوماهمازباب «نصیحه الائمه المسلمین» وبراساس آیه وَذَکِّرْ فَإِنَّ الذِّکْرَىٰ تَنفَعُ الْمُؤْمِنِینَ ﴿٥٥ذاریات) نگرانی خودراازخروجی این شکاف اعلام می کنیم ،جوانان مؤمن وانقلابی   اختلافات دهه۶۰ و۷۰رافراموش نمی کنند،مخصوصاً ۲شهرغرب گیلان(صومعه سرا وفومن)که ازشدت بیشتری برخورداربودنداشاره میکنیم که شماهم مستحضرهستید:

درصومعه سرا اختلافات آنقدرشدیدبودکه اختلاف نماینده وامام جمعه شهرچنان شدیدبود که دندانهاشکست،برای عده ای حکم شلاق آمد، درنشیع جنازه شهداهم ازاین این اختلافان درامان نماند،پیکرشهیدعزیزی راآورده بودند،قبرش هم آماده شده بود واماطرف مقابل می گفت این شهیدجناح ماست بایدببریم به محل موردنظرما....که بردند..بیشترانرژی آن ۲یزرگوار درخنثی سازی جناح مقابل هزینه می شد وماهواداران هم قربه الی الله دنبال همینهابودیم !همه هم ازبچه های حزب اللهی بودیم.

درفومن که اختلافات رنگ وبوی بیشتری داشت،بچه های حزب اللهی ،مومن انقلابی ،منتخبِ نماینده ولی فقیه استان رانپذیرفتند،وحالت تدافعی گرفتند،مساجدبرروی نماینده ولی فقیه مسدود شد،نمازجمعه باشماری اندک درخیابان اقامه شد!

ازاین اختلافات ،زحمت روی دوش ما بود امامنافعش نصیب دشمنان مشترک هر۲جناح بود.

حتماًمستحضرهستیدکه بعدازصدورحکم امامت جمعه مرحوم احسانبخش، حزب اللهی ترین بچه های یک محله انقلابی معروف  ،تکلیفشان این بود که صبح جمعه پاشندبیاید در مصلی(خواهرامام) علیه امام جمعه ای که ازامام خمینی حکم نمایندگی وامامت جمعه داشت،شعاربدهند وبرگردندبه منازلشان وبعدهاهم به بیتش یورش بردند واوراازگیلان فراری دادند!..بگذاریم وبگذریم.

حالا مانگران شکاف واختلاف  بین امام جمعه محبوب  ودولت مظلوم! هستیم که امیدوارم بادرایت نماینده ولی فقیه ،چاره اندیشی شودتادود این اختلاف بچشم مردم نرود(مردم متضررنشوند).

حالا مانگران همین دورزدن وشکاف بیشتربین امام جمعه محبوب  ودولت مظلوم هستیم که امیدوارم بادرائت نماینده ولی فقیه ،چاره اندیشی شودتادود این اختلاف بچشم مردم نرود(مردم متضررنشوند).

اولین نمازجمعه رشت به  امامت آیت الله رسول فلاحتی در۱۷ فروردین ۱۳۹۷(١٩رجب ١۴٣٩)-درمصلی رشت-اقامه شد.

حضورحجت الاسلام محمدجواد حاج علی اکبری ،رئیس شورای سیاستگذاری ائمه وآیت الله محمد محمدی گلپایگانی‌،رئیس دفتر مقام معظم رهبری-روزمعرفی امام جمعه جدید.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:مطالبی درارتباط باموضوع رهاکردن مؤمنان نمازگزار درهنگام استماع خطبه -وقتی صدای شیپور ارزانی کالاراشنیدند ،نمازومسجدرارهاکردندوهجوم بردندبرای خریدکالاواجناس«رهبری راتنهاگذاشتند»راجمع آوری کرده ام که دراینجامی آورم:

ماجرای ترک کردن نمازجمعه(هنگام خواندن خطبه)برای زودتررسیدن به صف کالای نایاب

شأن نزول آِیه:وَإِذَا رَأَوْا تِجَارَةً أَوْ لَهْوًا انفَضُّوا إِلَیْهَا وَتَرَکُوکَ قَائِمًا ۚ قُلْ مَا عِندَ اللَّـهِ خَیْرٌ مِّنَ اللَّـهْوِ وَمِنَ التِّجَارَةِ ۚ وَاللَّـهُ خَیْرُ الرَّازِقِینَ ﴿١١جمعه﴾
 در یکى از سالها که مردم مدینه گرفتار خـشکسالى و گرسنگى و افزایش نرخ اجناس شده بودند "دحیهبا کاروانى از شام فـرا رسـیـد و بـا خود مواد غذائى آورده بود، در حالى که روز جمعه بود و پیامبر (ص ) مـشـغـول خـطـبـه نـمـاز جـمـعـه بـود، طـبـق معمول براى اعلام ورود کاروان طبل زدند و حتى بعضى دیگر آلات موسیقى را نواختند، مردم بـا سـرعـت خـود را بـه بـازار رسـانـدند، در این هنگام مسلمانانى که در مسجد براى نماز اجـتـمـاع کـرده بـودنـد خـطـبـه را رهـا کـرده و بـراى تـاءمین نیازهاى خود به سوى بازار شـتـافـتـنـد، تـنـهـا ۱۲​​​​​​​ مـرد و یـک زن در مـسـجـد بـاقـى مـانـدنـد (آیـه نازل شد و آنها را سخت مذمت کرد) /تفسیرنمونه

                                                   ***

جابر بن عبداللّه گفت : کاروانى وارد مدینه شد، در حالى که مـا بـا رسـول خـدا (ص) مشغول نماز بودیم، مردم (نماز را رها کرده ) به سوى آن کاروان رفتند، و به جز دوازده نـفـر ، و در این جریان بود که آیه شریفه -و اذا راوا تـجـاره او لهـوا انـفـضـوا الیـهـا...نازل گردید.

و از کـتـاب عـوالى اللئالى حـکـایـت شـده کـه مـقـاتـل بـن سـلیـمـان گـفته : در هنگامیکه که رسـول خـدا (ص) در روز جمعه خطبه مى خواند، دحیه کلبى با مـال التـجـاره از شـام آمـد، و او هـر وقـت مى آمد در مدینه هیچ کس باقى نمى ماند، همه به سوى او مى آمدند، چون هر وقت مال التجاره مى آورد، تمامى آنچه مردم بدان نیازمند بودند مـى آورد، از آرد و گـنـدم و غـیـر آن، و نـیـز هـر وقـت مـى آمـد طبل مى زد تا مردم از آمدنش مطلع شوند و از او جنس بخرند. آن روز که رسول خدا (ص) در خطبه نماز جمعه بود، دحیه کلبى وارد شهر مدینه شد، و در آن ایام هنوز اسلام نیاورده بود، مردم آن جناب را بالاى منبر تنها گـذاشـتـنـد، و رفـتند، و در مسجد به جز دوازده نفر کسى نماند. حضرت فرمود: اگر این دوازده نـفـر هـم مـى رفـتـند خداى تعالى از آسمان سنگ بر آنان مى بارید، اینجا بود که سوره جمعه بر آن حضرت نازل شد.

مؤلف(علامه طباطبایی): ایـن داسـتـان بـه طـرق بـسـیـارى هـم از طـرق شـیـعـه و هـم از طـرق اهـل سـنـت روایـت شـده، و اخـبـار در عـدد بـاقـى مـانـدگـان در مـسـجـد از هـفـت تـا چهل نفر اختلاف دارد.

و نیز در مجمع البیان است که جمله- انفضوا-به معناى این است که مردم متفرق شدند. و از امـام صـادق (علیه السلام) روایت شده که فرمود: به معناى- منصرف شدند-است. یعنى مردم به سوى تجارت منصرف شده، و تو را سر پا بالاى منبر تنها گذاشتند.

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا نُودِیَ لِلصَّلَاةِ مِن یَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَىٰ ذِکْرِ اللَّـهِ وَذَرُوا الْبَیْعَ ۚ ذَٰلِکُمْ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿٩﴾ فَإِذَا قُضِیَتِ الصَّلَاةُ فَانتَشِرُوا فِی الْأَرْضِ وَابْتَغُوا مِن فَضْلِ اللَّـهِ وَاذْکُرُوا اللَّـهَ کَثِیرًا لَّعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ ﴿١٠﴾ وَإِذَا رَأَوْا تِجَارَةً أَوْ لَهْوًا انفَضُّوا إِلَیْهَا وَتَرَکُوکَ قَائِمًا ۚ قُلْ مَا عِندَ اللَّـهِ خَیْرٌ مِّنَ اللَّـهْوِ وَمِنَ التِّجَارَةِ ۚ وَاللَّـهُ خَیْرُ الرَّازِقِینَ ﴿١١﴾

هان اى کسانى که ایمان آوردید هنگامى که در روز جمعه براى نماز جمعه اذان داده مى شود به سوى ذکر خدا بشتابید و دادوستد را رها کنید، اگر بفهمید براى شما بهتر است (٩).و چـون نـمـاز بـه پـایـان رسـیـد در زمـیـن پـراکـنـده شـویـد و از فضل خدا طلب کنید و خدا را بسیار یاد کنید تا شاید رستگار گردید (١٠).و چـون در بین نماز از تجارت و لهوى با خبر مى شوند به سوى آن متفرق گشته تو را در حال خطبه سر پا رها مى کنند بگو آنچه نزد خدا است از لهو و تجارت بهتر است و خدا بهترین رازقان است (١١).

ایـن آیات وجوب نماز جمعه و حرمت معامله را در هنگام حضور نماز تا ضمن کسانى را که در حال خطبه نماز آن را رها نموده،بـه دنـبـال لهـو و تـجـارت مـى رونـد عـتـاب نـمـوده، عـمـلشـان را عمل بسیار ناپسند مى داند.

 اذا نودى للصلوه من یوم الجمعه فاسعوا الى ذکر اللّه و ذروا البیع

منظور از نداء براى نماز جمعه، همان اذان ظهر روز جمعه است، همچنان که در آیه58مائده (وَإِذَا نَادَیْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ اتَّخَذُوهَا هُزُوًا وَلَعِبًا)نیز مراد همین است.

کـلمـه جـمعه-به معناى یک روز از هفته است، که عرب قدیم آن را -یوم العروبه- مى گفته اند، و سپس آن را جـمـعـه خـوانـده انـد، و این نام بیشتر مورد استعمال قرار گرفت. و منظور از،نماز روز جـمـعـه ، همان نمازى است که مخصوص روز جمعه تشریع شده. و منظور از -سعى به سوى ذکر خدا-دویدن به سوى نماز جمعه است. و مراد از«ذکر خدا» همان نماز است، همچنان که در آیه (و لذکر اللّه اکبر)به طورى که گفته اند مراد نماز است.

ولى بـعـضـى گـفـتـه انـد: مـنـظـور از «ذکـر خدا» در خصوص آیه مورد بحث خطبه هاى قـبـل از نـماز است. و جمله -و ذروا البیع - امر به ترک بیع است، و به طورى که از سـیـاق بـرمـى آیـد در حـقـیـقـت نـهـى از هـر عـمـلى اسـت کـه انـسـان را از نـماز باز بدارد، حـال چـه خـریـد و فـروش بـاشد، و چه عملى دیگر. و اگر نهى را مخصوص به خرید و فـروش کـرد، از ایـن بـاب بـوده کـه خرید و فروش روشن ترین مصداق اعمالى است که آدمى را از نماز باز مى دارد.

و مـعـنـاى آیـه این است که : اى کسانى که ایمان آورده اید! وقتى در روز جمعه براى نماز جـمـعـه اذان مـى گویند، تندتر بروید، و براى رسیدن به نماز از خرید و فروش و هر عملى که شما را از نماز باز مى دارد دست بردارید.

و جـمـله -ذلکـم خـیر لکم ان کنتم تعلمون -تشویق و تحریک مسلمانها به نماز و ترک بیعى است که بدان مأمور شده اند.

فـاذا قـضـیـت الصـلوه فـانـت شـروا فـى الارض و ابـتـغـوا مـن فضل اللّه

منظور از «قضاء صلوة»اقامه نماز جمعه، انقضای نماز(پایان نماز)-این اصطلاح رادرموردتولیدکالا واجناس وارزاق مصرفی هم اکنون نیزمتداول است(تاریخ انقضا)یعنی اتمام  وپایان مصرف  آن است.

منظور از «انتشار در ارض » مـتـفـرق شدن مردم در زمین و مشغول شدن در کارهاى روزانه براى به دست آوردن فضل خدا - یعنى رزق و روزى - است .

و اگـر در مـیـان هـمـه کـارهـاى روزانـه فـقـط طـلب رزق را نـام بـرد، بـراى این بود که مـقـابـل تـرک بـیع در آیه قبلى واقع شود، لیکن از آنجایى که ما در آیه قبلى گفتیم که

مـنـظـور از تـرک بـیـع هـمـه کـارهـایـى اسـت که آدمى را از نماز باز مى دارد،

لاجرم باید بـگـویـیـم منظور از طلب رزق هم همه کارهایى است که عطیه خداى تعالى را در پى دارد، چه طلب رزق و چه عیادت مریض، و یا سعى در برآوردن حاجت مسلمان، و یا زیارت برادر دیـنـى یـا حـضـور در مـجـلس عـلم، و یـا کـارهـایـى دیـگـر از ایـن قبیل.

جـمـله«فـانـتـشـروا فـى الارض» امرى است که بعد از نهى قرار گرفته، و از نظر ادبـى و قـواعد علم اصول تنها جواز و اباحه را افاده مى کندهر چندکه امر همیشه براى افاده وجوب است و همچنین جمله«وابتغوا»و جمله-و اذکروا-

و اذکـروا اللّه کـثـیرا لعلکم تفلحون- منظور از ذکر در اینجا اعم از ذکر زبانى و قـلبـى اسـت، در نـتیجه شامل توجه باطنى به خدا نیز مى شود. و کلمه «فلاح » به مـعـناى نجات از هر نوع بدبختى و شقاء است که در مورد آیه با در نظر گرفتن مطالب قـبـلى، یـعـنـى مسأله تزکیه و تعلیم، و مطالب بعدى، یعنى توبیخ و عتاب شدید، مـنـظور همان زکات و علم خواهد بود، چون وقتى انسان زیاد به یاد خدا باشد، این یاد خدا در نـفـس آدمـى رسـوخ مـى کـنـد، و در ذهـن نـقـش مـى بـنـدد، و عوامل غفلت را از دل ریشه کن ساخته، باعث تقواى دینى مى شود که خود مظنه فلاح است، همچنان که فرموده :و اتقوا اللّه لعل کم تفلحون.

و اذا راوا تجاره او لهوا انفضوا الیها و ترکوک قائما..

کـلمـه «انـفـضـاض »کـه مـصـدر -انفضوا-است- به مـعـنـاى شـکـسـتـه شـدن چیزى، و متلاشى شدن اجزاى آن است، و در مورد آیه استعاره شده براى متفرق شدن مردم از محل نماز.

روایـات وارده از ائمـه اهـل بـیـت (ع) و از طـرق اهل سنت متفقند در اینکه

کاروانى از تجار وارد مدینه شد و آن روز روز جـمـعـه بـود، و مـردم در نـمـاز جـمـعـه شـرکـت کـرده بـودنـد. رسـول خـدا (ص) مشغول خطبه نماز بود. کاروانیان به منظور اعـلام آمـدن خـود، طـبـل و دائره کـوبـیـدنـد، مـردم داخـل مـسـجـد، نـمـاز و رسول خدا (ص) را رها نموده، به طرف کاروانیان متفرق شدند. ایـن آیـه شـریـفـه بـدیـن مـنـاسـبـت نـازل شـد. و بـنـابـر ایـن مـنـظـور ازهـمـان اسـتعمال طبل و دائره و سایر آلات طرب به منظور جمع شدن مردم است. و ضمیر در الیها به تجارت برمى گردد، چون مقصود اصلى مردم از متفرق شدن همان رسیدن به تجارت بود، و طبل و دائره وسیله اى براى تجارت بوده، نه مقصود اصلى.

بـعـضـى از مـفـسـریـن گـفـته اند: ضمیر«الیها »به کلمه -احدهما - یکى از لهو یا تـجـارت-که در تقدیربرمى گردد، گویا فرموده :انفضوا الى اللّه و، و انفضوا الى التـجـاره- یـعـنـى : یـا بـه طـرف سـر و صـداى طـبـل مـتـفـرق شـدنـد، و یـا بـه طـرف تـجـارت، چـون هـر یـک از ایـن دو عـامـل سـبـب جـداگـانـه اى بـود، براى متفرق شدن مردم . و به همین جهت در آیه شریفه با آوردن کـلمـه(اءو)بـیـن آن دو تـردیـد انـداخـت، و نـفرمود-تجاره و لهوا، و ضمیر مـذکـور هـم صـلاحـیـت براى برگشتن به هر دو عامل را دارد. خواهى گفت : باید ضمیر با مـرجـعـش از نـظـر مـذکـر و مـونـث بـودن مـطـابـق بـاشـد، و کـلمه(لهو)مذکر، و ضمیر(الیـها)مونث است. جواب مى گوییم : بله، قاعده همین است، لیکن کلمه «لهو»چون در اصل مصدر است، لذا هم مى شود ضمیر مذکر به آن برگردانید و هم مونث.

و بـاز به همین جهت است که"ما عند اللّه "را بهتر از هر دو دانسته، و فرموده :خَیْرٌ مِّنَ اللَّـهْوِ وَمِنَ التِّجَارَةِ-و آن دو را جـدا جـدا ذکـر کـرد، و نـفـرمـوده :خیر من اللهو و التجاره.

 بـگـو آنـچـه نزد خدا است بهتر از لهو و تجارت است..

قل ما عند اللّه خیر من اللهو و من التجاره و اللّه خیر الرازقین - در این قسمت از آیه به رسول خدا (ص) امر مى کند که مردم را به خطایى که مرتکب شـدنـد مـتنبه کند، و بفهماند که کارشان چقدر زشت بوده. و مراد از جمله -ما عند اللّه -ثـوابـى اسـت کـه خـداى تعالى در برابر شنیدن خطبه و موعظه در نماز جمعه عطاء مى فرماید.

ومعناى جمله این است که : به ایشان بگو آنچه نزد خدا است از لهو و تجارت بهتر است، بـراى ایـنکه ثواب خداى تعالى خیر حقیقى و دائمى، و بدون انقطاع است، و اما آنچه در لهـو و تـجـارت اگـر خـیـر بـاشـد خـیـرى خـیـالى و غـیـر دائمـى و بـاطـل اسـت. و عـلاوه بـر این، چه بسا خشم خدا را در پى داشته باشد، همچنان که لهو همیشه خشم خداى تعالى را در پى دارد.

بـعـضـى از مـفـسـریـن گـفـتـه انـد: کـلمـه« خـیـر »کـه در آیـه اسـتـعـمـال شـده مـعـناى افعل التفضیل را ندارد یعنى کلمه -خیر- به معناى «بهتر»نیست بلکه به معناى-خوب - است )، همچنان که در آیه (ءارباب متفرقون خیر ام اللّه الواحد القهار)این چنین است، و این گونه استعمالها در مورد کلمه مذکور شایع است.

و در آیـه شـریـفـه که مى فرماید: و اذا راوا...، التفاتى از خطاب فانتشروا - متفرق شوید -به غیبت(و اذا راوا) و چون لهو و تجارتى مى بینند، به کار رفته، و نـکـتـه آن تأکید مـفـاد سـیـاق - یـعـنـى آن عـتـاب و اسـتـهـجـانـى کـه در عـمـل آنـان بـود - است، و مى خواهد بفهماند این مردم که از شرافت و افتخار گوش دادن بـه سـخـنـان شـخـصـى چـون خـاتـم انـبـیـاء اعـراض مـى کـنـنـد، قابلیت آن را ندارند که پروردگارشان روى سخن به ایشان بکند.

در جمله -قل ما عند اللّه خیر-هم اشاره اى به این اعراض خدا هست، چون مى توانست خداى تـعـالى را گـویـنـده قـرار دهد، و بـفـرمـایـد"آنـچه نزد ما است بهتر است " ولى به پیامبرش فرمود از قول او به ایشان بگوید آنچه نزد خداست بهتر است و در همین مقدار هم بـه پـیـامـبـرش نـفـرمـود:قـل - بـه ایـشـان بـگـو- تـنـهـا فـرمـود:قـل - هـمـچـنانکه اول آیه هم که فرمود :و اذا راوا-ضمیر آن را بدون داشتن مرجع آورد، چـون قـبـلا نـامـى از ایـشان نبرده بود، تا ضمیر به ایشان برگرداند، بلکه به دلالت سـیـاق اکـتـفـاء نـمـود، و همه اینها شدت خشم و اعراض خداى تعالى را از ایشان مى رساند. و کلمه- خیر الرازقین  -یکى از اسماى حسناى خداست، نظیر رازق، که آن نیز نام او است. 

روایاتى درباره شتاب به سوى نماز جمعه و تعطیل کارها، انتشار در زمین بعد از نماز و طلب رزق، و...

در کـتـاب فـقیه روایت آمده که :

در مدینه هر وقت موذن در روز جمعه اذان مى گفت : شخصى نـدا مـى داد دیـگـر خـریـد و فروش مکنید، حرام است.

براى اینکه حق تعالى فرموده :یا ایها الذین امنوا اذا نودى للصلوه من یوم الجمعه فاسعوا الى ذکر اللّه و ذروا البیع 

مؤلف(علامه طباطبایی): این روایت را الدر المنثور هم از ابن ابى شیبه، عبد بن حمید، و ابن منذر از میمون بـن مـهـران نـقـل کـرده، و تـرجـمه عبارت روایت وى چنین است. در مدینه رسم چنین بود که هرگاه موذن اذان روز جمعه را مى گفت، در بازارها ندا در مى دادند: بیع حرام شد، بیع حرام شد.

سعی درنماز چیست؟

و تـفـسـیـر قـمـى در ذیـل جـمـله-فاسعوا الى ذکر اللّه -گفته :سعى -به معناى سـرعـت در راه رفـتـن اسـت، و در روایـت ابى الجارود از امام باقر (ع) آمده که فـرمـود: وقـتـى گـفته مى شود- فاسعوا-معنایش این است که بروید و چون گفته مى شـود«اسـعـوا » مـعـنـایـش اسـت کـه بـراى فـلان هـدف عـمـل کـنـیـد

 بـراى نـمـاز جـمـعـه شـارب (سـبـیـل ) خـود را کـوتـاه کـنـیـد، و مـوى زیـر بـغـل را زائل سـازیـد، نـاخـن بـگیرید، غسل کنید، بهترین و نظیف ترین جامه را بپوشید، و خود را مـعـطـر سازید.

اینها سعى براى نماز جمعه است.

و اماسعى براى روز قیامت هم این است که آدمـى خـود را بـراى آن روز مـهـیـا کـنـد، هـمچنان که فرموده :ومن اراد الاخرة و سعى لها سعیها و هو مومن۱۹اسراء.

مؤلف(علامه طباطبایی): منظور امام (ع)این است که کلمه سعى در همه جا به معناى دویدن نیست.

و در مجمع البیان مى گوید: انس از رسول خدا (ص) روایت کرده کـه در ذیـل جـمـله -فـاذا قـضیت الصلوه فانتشروا فى الارض... فرمود: منظور متفرق شـدن بـراى کـسـب و کـار و طـلب دنیا نیست، بلکه منظور عیادت مریض و تشییع جنازه، و زیارت برادراست.

اگررزق مقدرشده،تلاش وزحمت برای چیست؟

 عـمـر بـن یـزیـد از امام صادق (ع) روایت کرده که فرمود:

درسـت مى بینید که براى برآوردن حوائج سوار مرکب مى شوم، با اینکه خداى تعالى قضاى حـوائج را تـکـفـل فـرمـوده، نـه بـراى ایـن اسـت کـه در تـکـفـل خـداى تـعـالى شـک دارم، بـلکـه دوسـت دارم خـداى تـعـالى مـرا در حـال طـلب رزق حـلال بـبـیـنـد مـگـر نـشـنـیده اى که خداى تعالى مى فرماید :فاذا قضیت الصلوه فانتشروا فى الارض و ابتغوا من فضل اللّه 

تـو گـمـان مـى کـنـى اگـر مـردى داخـل خـانـه اى شـود، و در آن را بـه روى خـود گل بگیرد، و پیش خود بگوید: رزق من برایم از بالا فرو مى آید، آیا این منطق درست است ؟ هـرگـز درست نیست، و چنین شخصى یکى از آن سه نفرى است که دعایشان مستجاب نمى شود.

سه گروهی که دعایشان مستجاب نمی شود

امام صادق(ع)فرمود:

اول-مردى که زنى دارد و مـرگ او را از خدا مى خواهد، چنین دعایى مستجاب نیست، براى اینکه عصمت آن زن به دسـت او اسـت، مى تواند طلاقش داده آزادش کند.

دوم -مردى که با کسى معامله اى کرده، و یا حـقـى بـر او دارد، و در هـنگام حقدار شدن شاهدى نگرفته، و آن شخص منکر حق او شده، و عـلیـه او نـفـریـن مـى کـنـد، چنین کسى هم دعایش مستجاب نیست، براى اینکه به وظیفه خود عـمل نکرده.

سوم- مردى که با سرمایه اى که دارد مى تواند رزق خود را در آورد، ولى در خـانـه مـى نـشـیـنـد و بـه طـلب رزق بـیـرون نـمـى رود، و از خدا رزق نمى خواهد، تا همه سرمایه را بخورد، آن وقت دست به دعا برمى دارد، دعاى او هم مستجاب نیست.

چند روایت دربـاره پراکنده شدن مردم از نزد پیامبر(ص) در حالى که خطبه جمعه مىخواند، 

و نیز در همان کتاب آمده که جابر بن عبداللّه گفت : کاروانى وارد مدینه شد، در حالى که مـا بـا رسـول خـدا (صـ) مشغول نماز بودیم، مردم (نماز را رها کرده ) به سوى آن کاروان رفتند، و به جز دوازده نـفـر کـه یـکى از ایشان من بودم کسى باقى نماند، و در این جریان بود که آیه شریفه -و اذا راوا تـجـاره او لهـوا انـفـضـوا الیـهـا... نازل گردید.

چرامردم نمازگزارجمعه «نماز»استماع خطبه رارهاکردند؟

و از کـتـاب عـوالى اللئالى حـکـایـت شـده کـه مـقـاتـل بـن سـلیـمـان گـفته : هنگامیکه رسـول خـدا (ص) در روز جمعه خطبه مى خواند، دحیه کلبى با مـال التـجـاره از شـام آمـد، و او هـر وقـت مى آمد در مدینه هیچ کس باقى نمى ماند، همه به سوى او مى آمدند،

چون هر وقت مال التجاره مى آورد، تمامى آنچه مردم بدان نیازمند بودند مـى آورد، از آرد و گـنـدم و غـیـر آن،

و نـیـز هـر وقـت مـى آمـد طبل مى زد تا مردم از آمدنش مطلع شوند و از او جنس بخرند.

آن روز که رسول خدا (ص) در خطبه نماز جمعه بود، دحیه کلبى وارد شهر مدینه شد، و در آن ایام هنوز اسلام نیاورده بود، مردم آن جناب را بالاى منبر تنها گـذاشـتـنـد، و رفـتند، و در مسجد به جز دوازده نفر کسى نماند. حضرت فرمود: اگر این دوازده نـفـر هـم مـى رفـتـند خداى تعالى از آسمان سنگ بر آنان مى بارید، اینجا بود که سوره جمعه بر آن حضرت نازل شد.

مؤلف(علامه طباطبایی): ایـن داسـتـان بـه طـرق بـسـیـارى هـم از طـرق شـیـعـه و هـم از طـرق اهـل سـنـت روایـت شـده، و اخـبـار در عـدد بـاقـى مـانـدگـان در مـسـجـد از هـفـت تـا چهل نفر اختلاف دارد.

و نیز در مجمع البیان است که جمله -انفضوا-به معناى این است که مردم متفرق شدند. و از امـام صـادق (ع) روایت شده که فرمود: به معناى-منصرف شدن-است. یعنى مردم به سوى تجارت منصرف شده، و تو را سر پا بالاى منبر تنها گذاشتند.

جـابـر بـن سـمره مى گوید: من هیچگاه رسول خدا (ص) را ندیدم کـه نـشـسـتـه خـطـبـه بـخواند، پس اگر کسى برایت حدیث کرد که آن جناب نشسته خطبه خوانده دروغ گفته است.

مؤلف: این معنا در روایاتى دیگر نیز آمده.

و در الدر المـنـثـور اسـت کـه ابـن ابـى شـیـبـه از طـاووس روایـت کـرده کـه گـفـت : رسول خدا (ص) و ابوبکر و عمر و عثمان همگى ایستاده خطبه مى خواندند، و اولین کسى که بالاى منبر نشست، معاویه بن ابى سفیان بود./تفسیرالمیزان

                                         ***

نخستین نماز جمعه در اسلام چگونه شکل گرفت؟
در بـعـضـى از روایـات اسـلامـى آمـده است که مسلمانان مدینه ، پیش از آنکه پیامبر (ص) هجرت کند، با یکدیگر صحبت کردند و گفتند: یهود در یک روز هفته اجتماع مى کنند (روز شنبه ) و نصارى نیز روزى براى اجتماع دارند (یکشنبه ) خوبست ما هم روزى قرار دهیم و در آن روز جمع شویم و ذکر خدا گوئیم و شکر او را بجا آوریم ، آنـها روزقبل ازشنبه را که درآن زمان«یوم العروبه»نامیده مى شد،براى این هدف برگزیدندو به سراغ-اسـعـد بن زراره (یکى از بزرگان مدینه ) رفتند، او نماز را به صورت جماعت با آنـهـا بجا آورد و به آنها اندرز داد و آن روز، روز جمعه نامیده شد، زیرا روز اجتماع مسلمین بود«اسـعـد»دسـتـور داد گوسفندى را ذبح کردند و نهار و شام همگى از همان یک گوسفند بود، چرا که تعداد مسلمانان در آن روز، بسیار کم بود...

اولین مصلی جمعه کجابود؟
امـا اولیـن جـمـعـه اى کـه رسـول خـدا (ص) بـا اصـحـابـش تشکیل دادند، هنگامى بود که به مدینه هجرت کرد، وارد مدینه شد، و آن روز روز دوشنبه دوازدهـم ربـیـع الاول هنگام ظهر بود، حضرت ، چهار روز در«قُبا» ماندند و مسجد قبا را بنیان نهادند، سپس روز جمعه به سوى مدینه حرکت کرد (فاصله میان قبا و مدینه بسیار کـم اسـت و امـروز قـبـا یـکـى از مـحـله هـاى داخل مدینه است ) و به هنگام نماز جمعه به محله" بنى سالم "رسید، و مراسم نماز جمعه را در آنجا برپا داشت ، و این اولین جمعه اى بود که رسول خدا (ص) در اسلام بجا آورد، خطبه اى هم در این نماز جمعه خواند که اولین خطبه حضرت در مدینه بود.

جمعیت اولین نمازجمعه ۴۰نفر
یـکـى از محدثان ازعبدالرحمن بن کعب،نقل کرده که پدرم هر وقت صداى اذان جمعه را مـى شـنـیـد بـر،اسـعـد بـن زرارة، رحـمـت مـى فـرسـتـاد، هـنـگـامـى کـه دلیل این مطلب را جویا شدم گفت به خاطر آن است که او نخستین کسى بود که نماز جمعه را بـا مـا بـجـا آورد گـفـتـم آنـروز چـنـد نـفـر بـودیـد گـفـت فـقـط چهل نفر!/تفسیرنمونه.

***

ترک نمازجمعه یعنی ترک رهبری

قرائتی:یک‌وقت امام خمینی فرمود: حفظ نظام از اوجب واجبات است، حتّی از نماز واجب‌تر است! من جا خوردم. بعد دیدم قرآن اشاره دارد به اینکه حفظ نظام از نماز واجب‌تر است، چون عدّه‌ای که پای خطبه‌های نماز جمعه پا شدند رفتند سراغ خرید،

قرآن میگوید اینها بی‌ادبند« وَإِذَا رَأَوْا تِجَارَةً أَوْ لَهْوًا انفَضُّوا إِلَیْهَا » در ادامه میگوید «وَتَرَکُوکَ»،

اینها پیغمبر را تنها گذاشتند،

نمی گوید «ترکوها»، باید بگوید «ترک الصّلاه» یا «ترک الخطبه».

یعنی بدتر از رها کردن خطبه و بدتر از رها کردن نماز، رها کردن رهبر آسمانی است،

لذا میگوید «ترکوکَ». 

رهبرانقلاب:بیانات جناب آقای قرائتی کاملاً متین و پُرمغزبود.

/سخنرانی حجت الاسلام قرائتی  در ابتدای جلسه‌ی درس خارج فقه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در روز سه‌شنبه ۱۳۹۷/۱/۲۸