خاطرات سرافراز ۱۸ماه ریاست بر صداوسیما
«صداوسیما مجموعهای است که در دنیا نمونهاش به این شکل گسترده و پراکنده وجود ندارد.» این یکی از توصیفات محمد سرافراز از سازمانی است که او پس از ۱۸ ماه ریاست بر آن مجبور به کنارهگیری از آن شد و حالا روایت خودش از پشتپرده برخی بیانضباطیهای مدیریتی و فساد مالی و ساختار قدرت سیاسی این سازمانِ «گسترده و پراکنده» را در قالب یک گفتوگوی ۲۷۰ صفحهای و با عنوان «روایت یک استعفا» در فضای مجازی منتشر کرده است.
دوران مدیریت: از ۱۳۹۳تا ۱۳۹۵ (۱۸ماه)
محمد سرافراز وقتی در سال ۱۳۹۳ با حکم رهبرانقلاب به ریاست صداوسیما رسید، سالهای طولانی سابقه معاونت برونمرزی سازمان را پشت سر داشت با کارنامهای آکنده از فعالیتهای رسانهای تبلیغی گسترده برای جمهوری اسلامی در عرصه بینالمللی، اما ستاره دولتش یک سال و نیم بیشتر روشن نماند و عاقبت به دلیل آنچه خود کارشکنی نهادهای امنیتی، بهخصوص سازمان اطلاعات سپاه به ریاست حسن طائب، در مبارزه با فساد مالی در صداوسیما و دخالت ساختاری در مدیریت این سازمان میخواند، استعفا کرد.
رهبرانقلاب، در حکم عبدالعلی علیعسگری نوشت که «تلاشهای انقلابی و ارزشیِ دلسوزانه» او « هرگز نباید فراموش شود». رئیس جدید سازمان از معاونان قبلی صداوسیما بود که بهدستور سرافراز برکنار شده بود.
برخلاف سنت معمول مدیران جمهوری اسلامی پس از استعفا، محمد سرافراز پس از کنارهگیری ساکت نماند و بارها از پشتپرده استعفایش گفت.
طرح جلد کتاب «روایت یک استعفا»
بخش اصلی کتاب «روایت یک استعفا» فصل آخر آن است که سرافراز ماجرای استعفا را با جزئیات شرح میدهد. پیش از این، او همین روایت را، کمی خلاصهتر، در برنامه اینترنتی «اتاق شیشهای» و سال گذشته در مصاحبه با روزنامه شرق بیان کرده بود و از نقش اطلاعات سپاه و فشار امنیتیها در به هم خوردن قرارداد سنگین واگذاری آگهیهای سازمان و نیز برخورد با شهرزاد میرقلیخان، بازرس ویژه او در کشف چند مورد فساد مالی، گفته بود.
ازجمله جزئیات بیشتر، یکی اشاره صریح به نقش پشتپرده ...در این ماجراست:
حجت الاسلام حسین محمدی ،معاون بررسی دفتر رهبری-صداوسیما
در تعطیلات فروردین ماه ۹۵ [قبل از اعلام استعفا] جلسهای با آقای طائب [رئیس سازمان اطلاعات سپاه] داشتم و گفتم که من تشکر میکنم از شما و چون ممکن است آقایان را نبینم، از طرف من از آقای حسین محمدی [معاون بررسی دفتر رهبری] و حاجآقا مجتبی تشکر کنید، زیرا زمینه را فراهم کردید که من از صداوسیما بروم و این جای تشکر دارد و من راحت میشوم. او بهجای اینکه تکذیب کند، گفت خوب میخواهی بعدش چی کار کنی؟ گفتم بازنشسته میشوم.»
جدا از فصل آخر کتاب «روایت یک استعفا»، بخش عمده کتاب شرح فعالیت ۲۴ سال حضور محمد سرافراز در سازمان صداوسیماست از آغاز تا رسیدن به صندلی ریاست بر آن، که سرشار است از اطلاعاتی که تنها کارکردش معرفی او بهعنوان یکی از کارامدترین و همهفنحریفترین مدیران جمهوری اسلامی است.
در همین بخش است که محمد سرافراز به موضوع راهاندازی شبکههای پرستیوی و العالم میپردازد و ازجمله میگوید که وزارت خارجه با راهاندازی این شبکهها مخالف بوده چراکه از نظر آنها صداوسیما حکومتی است و همه برنامههای این شبکهها به حساب جمهوری اسلامی نوشته میشود.
سرافراز از مخالفت حسن نصرالله، دبیر کل حزبالله لبنان، با راهاندازی شبکه العالم یاد میکند و میگوید نصرالله معتقد بود مقامهای ایرانی اطلاعات دقیقی از شرایط کشورهای عربی ندارند، اما در نهایت خودش او را راضی کرده است.
دیگر بخشهای این کتاب نیز مکتومات چندانی برای اهل خبر و سیاست ندارد، اما بیان برخی از آنها با جزئیات بیشتر از زبان کسی که با حکم رهبر جمهوری اسلامی رئیس سازمان صداوسیما بوده است تازگی دارد.
مصاحبه فردوسیپور با محمدجواد ظریف
حسین محمدی از چهرههای متنفذ دفتر رهبر جمهوری اسلامیپرسروصداترینِ این موارد که جذابیت عمومی و هنوز تازه دارد، مربوط میشود به تعطیلی برنامه ۹۰ و اخراج عادل فردوسیپور از این برنامه بهخواست دفتر رهبری که محمد سرافراز پیشینه آن را تا مصاحبه فردوسیپور با محمدجواد ظریف برای این برنامه عقب میبرد.
آقای سرافراز نخست با این استدلال که «مجری نباید در این برنامه به همه مسائل کشور بپردازد»، میگوید: «در ماههای اول چند بار شفاهی و بعد کتبی تذکر دادم... موافق نبودم آقای فردوسیپور در مورد موضوعات سیاسی-فرهنگی جامعه در این برنامه اظهارنظر کند.» به همین دلیل خود او مانع پخش این مصاحبه در ویژهبرنامه ۹۰ در یلدای سال ۱۳۹۴ میشود. سپس این نکته کلیدی اضافه میکند: «بعد از این اتفاقات، درخواست تعطیلی برنامه ۹۰ از طرف دفتر رهبری مطرح شد، اما من زیر بار آن نرفتم.»
در باب ممنوعیتها در سازمان صداوسیما، محمد سرافراز به موارد ناگفته دیگری هم میپردازد که از آن جمله است فعالیت دوباره چند مجری که فعالیتشان در سازمان ممنوع شده بود.
آقای سرافراز از قراردادی بهعنوان راهحل یاد میکند که آن را در مشورت با مدیران تلویزیون تهیه میکند و همه مجریان، ازجمله ممنوعشدههایی چون مهران مدیری، رضا رشیدپور و فرزاد حسنی، آن را امضا میکنند تا به «وظایف خود و انتظارات سازمان» متعهد شوند و مراقب «حاشیهها»ی زندگی و رفتار خود باشند.
البته در مورد مهران مدیری که «هم خودش و هم کلیه سریالهایش غیرقابلپخش بودند»، محمد سرافراز میگوید: «برای ساخت سریال جدیدش بنام "در حاشیه" به دفتر رهبری رفتم و صحبت کردم تا ساخته شود.»
بهروایت محمد سرافراز، فهرست ممنوعشدگان در صداوسیما به چند مجری و بازیگر محدود نیست. او از فهرستی چندهزارنفره از استادان دانشگاهها، هنرمندان، مجریان و دیگران میگوید که حراست سازمان متولی تهیه و اعلام آن بوده است. «آقای مروتی مدیرکل حراست پرسنلی که نماینده وزارت اطلاعات بود، بهصورت خودمختار، افرادی را ممنوعالورود به سازمان یا غیرقابلپخش اعلام میکرد.»
محمد سرافراز، در پی بالاگرفتن اعتراض شبکههای رادیویی و تلویزیونی، از حراست فهرست ممنوعشدگان را طلب میکند. «تا مدتها مشخص بود لیست منسجمی ندارند و اسامی را کم و زیاد میکردند تا بتوانند به یک لیست قابل ارائه برسند. وقتی لیست دادند، شامل چند هزار نفر از اساتید دانشگاه، هنرمندها، مجریها و افراد متفرقه میشد... برخی از افراد این لیست فوت شده بودند، برخیها یک خطای مربوط به سالهای دور مرتکب شده بودند و بدون دلیل تمدید شده یا در لیست مانده بودند. برای اساتید دانشگاه که اصولاً توجیهی نداشتند.»
تتلو در تلویزیون
امیرحسین مقصودلو، معروف به تتلو، ظاهراً تنها کسی است که محمد سرافراز، بهرغم «درخواست سپاه»، اجازه پخش صدا و تصویرش را نمیدهد. ماجرا به کلیپ «هستهای» مربوط میشود که سازمان «اوج» وابسته به سپاه آن را با خوانندگی و اجرای تتلو و با صرف هزینه بسیار میسازد، اما نهایتاً فقط در فضای مجازی پخش میشود.
۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۶امیرحسین مقصودلو معروف به "تتلو" که دو روز پیش(۲۵اردیبهشت ۱۳۹۶) با انتشار مطلبی در فضای مجازی از حجت الاسلام والمسلمین سید ابراهیم رئیسی در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری حمایت کرده بود، امروز با انتشار عکسی از دیدار با این کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری در فرودگاه خبر داد./خبرگزاری میزان
«در مورد امیرحسین تتلو از دفتر گزارش خواستم، فهمیدم خوشسابقه و خوشنام نیست و مجوز پخش ندادم. وقتی در تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری به ملاقات آقای رئیسی رفت و عکس آن منتشر شد تعجب کردم، اما وقتی خبرگزاری فارس با کمک شخصیتهای سیاسی و فرهنگی مراسم تجلیل و قدردانی برایش گذاشت خیلی بیشتر متحیّر شدم.»
محمد سرافراز سپس صراحتاً ابراز تعجب میکند از اینکه «چرا یک بخش خاص از سپاه اینقدر برای او سرمایهگذاری کرده است».
ماجرای«استعفاء»ی امنیتی
محمد سرافراز علاوهبر شرح نقش سازمان اطلاعات سپاه و همکاری چهرههای امنیتی دولت، از جمله «علی ربیعی» با رئیس اطلاعات سپاه در ماجرای استعفا، جزئیاتی از حضور چندلایه امنیتیها در اجزای سازمان صداوسیما هم به دست میدهد.
او رقابت دو طیف امنیتی وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه در سازمان زیرنظرش را رد میکند و از هماهنگی آنها خبر میدهد و میگوید: «آقای مروتی، مدیرکل پرسنلی حراست، نیروی وزارت اطلاعات بود اما با اطلاعات سپاه هماهنگ بود. بعد از مدتی هم که تغییر کرد، از سوی رئیس مرکز حراست برآورد شده بود حدود ۳۰ نفر نیرو در بخشهای مختلف سازمان خصوصاً سیما داشت که مستقیماً از وزارت اطلاعات با آنها تماس میگرفت. آنها شبکهای درست کرده بودند و با توجه به اختیارات گستردهای که برای خودشان تعریف کرده بودند، در مورد مدیران، کارشناسان، برنامهها و بسیاری از مسائل سازمان نقش داشتند و با اطلاعات سپاه هماهنگ بودند.»
حجت الاسلام والمسلمین حسین طائب را به عنوان مسئول اطلاعات سپاه و سردار سرتیپ پاسدار حسن محقق را نیز با عنوان جانشین اطلاعات سپاه معرفی شدند/۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۸
محمد سرافراز در دوره ریاستش بر صداوسیما از نتایج «مثبت» این هماهنگی در فعالیتهای سازمانی بیبهره نبود، اما این اتحاد چاقوی دولبهای است که بههنگام مزایده صداوسیما برای واگذاری آگهیها دست آقای سرافراز را برید: «وقتی قرار شد جلوی مزایده صداوسیما را بگیرند، با هم هماهنگ عمل کردند. یکی به دفتر رهبری گزارش داد که انجام مزایده یعنی آنتنفروشی صداوسیما و دیگری کاری کرد که برنده مزایده بهصورت غیرقانونی از مزایده کنار بکشد.»
ازجمله اقدامات محمد سرافراز تغییر عنوان معاونت سیاسی صداوسیما به معاونت خبر و ایجاد برخی تغییرات صوری در ساختار این معاونت بود، با این حال و بهگفته خودش ساختار امنیتی حاکم بر «ساختمان شیشهای» جامجم همچنان پایدار ماند.
او درباره ارکان این معاونت که نقش راهبر اصلی را در بخشهای خبری و برنامههای سیاسی ایفا میکنند میگوید: «سه چهار نفر هستند که بر خبر تلویزیون سلطه دارند و مورد اعتماد دفتر رهبری و آقای حسین محمدی هستند و تصور میکنند که از اینها بهتر دیگر وجود ندارد.»
و این جدا از نیروهایی است که دستگاههای امنیتی در بدنه سازمان صداوسیما به شکل مأمور یا همکار دارند و رئیس پیشین صداسیما در این گفتوگو بر وجود و فعالیت آنها صحه گذاشته است.
فساد مالی در پیامرسان سروش
محمد سرافراز مدعی اصلاح برخی مفاسد مالی در صداوسیماست و بههنگام شرح جزئیات از پیامرسان سروش و نقش محمدرضا علیعسگری، فرزند رئیس کنونی صداوسیما، مثال میآورد که اتفاقاً گزارش مالی آن را بازرس ویژهاش، شهرزاد میرقلیخان، به او رسانده بود.
«زمانی که ایشان گفت این اپلیکیشن آماده بهرهبرداری است، راستیآزمایی کردم آیا چند میلیون مخاطب همزمان میتوانند در آن پیام مکتوب، صوتی وتصویری رد و بدل کنند؟ جواب منفی بود.»
بهگفته آقای سرافراز، در کنار شرکت سروش رسانه، بدون مجوز، شرکت دیگری برای انجام کار تأسیس میشود که ۴۹ درصد سهام آن متعلق به فرد حقیقی، ازجمله محمدرضا علیعسگری، است: «آن شرکت هم اغلب پولها را به کارکنان شرکت مُهیمن میداد که مربوط به مدیرکل خود ایشان بود.» پس از محرز شدن تخلف، شکایتی از سوی رئیس صندوق بازنشستگی صداوسیما تسلیم دادسرای فرهنگ و رسانه میشود، اما عاقبت، بهگفته محمد سرافراز، پس از منصوب شدن رئیس کنونی صداوسیما این شکایت هم پس گرفته میشود.
مورد ویژه رحیمپور ازغدی
محمد سرافراز در حاشیه بحث پیرامون استفعای جنجالی غلامرضا غلامی، مدیر وقت شبکه چهار، در اعتراض به دخالتهای مدیر بالادستی و نیز «حجم فساد مالی»، به پشتپرده برنامههای حسن رحیمپور ازغدی اشاره میکند و میگوید که آقای رحیمپور ازغدی خودش تیم تولید برنامه تشکیل داده بود و در عین حال همزمان در سه شبکه برنامه داشت.
«نظر آقای غلامی این بود که هم در مورد موضوعات و هم در مورد کیفیت فنی میبایست با شبکه هماهنگی شود و آقای رحیمپور ازغدی زیر بار نمیرفت.»
برخلاف تصور عمومی، برخی برنامههای سخنرانی تلویزیون، ازجمله برنامه هفتگی محسن قرائتی که با عنوان «درسهایی از قرآن» سابقه چنددههای دارد، برنامههایی هستند که تهیهکننده آنها خود سخنراناناند و برآورد مالی جداگانهای دارند که سود آن بنابهقاعده به جیب تهیهکننده و تیمش واریز میشود.
محمد سرافراز در مورد ویژه «حسن رحیمپور ازغدی» از دفتر رهبر جمهوری اسلامی نیز یاد میکند و میگوید آقای رحیمپور ازغدی «با دفتر رهبری ارتباط داشت و به آنها گزارش میداد، آقای غلامی هم جواب میداد».
سخنرانیهای ازغدی، که اصولگرایان از او بهعنوان «نظریهپرداز انقلاب اسلامی» یاد میکنند، همچنان و هفتگی از شبکههای گوناگون پخش میشود.
استعفای معترضانه «سرافراز»
در یکی از آخرین روزهای بهمن ۱۳۹۴ محمد سرافراز به دفتر رهبر جمهوری اسلامی میرود و در دیدار دونفره با آیت الله خامنهای به او میگوید «یک حکومت پنهانی در حکومت که هم پول دارد، هم رسانه در داخل و خارج دارد و هم ابزار امنیتی دارد، علیه سازمان در حال برنامهریزی است» و از او درخواست حمایت میکند و میگوید در غیر این صورت «من استعفا میدهم و میروم برای اینکه این سازمان برای شما بماند و حفظ شود»، و استعفایش را مکتوب میکند و بههوای حمایت برمیگردد سر کارش.
در اردیبهشتماه ۱۳۹۵، پس از انتشار شایعاتی درباره استعفایش، به «حجت الاسلام علیاصغر حجازی »در دفتر رهبری گله میبرد و آقای حجازی در جواب میگوید در جریان ملاقات او با آیت الله خامنهای بوده و با استعفای او موافقت شده است.
محمد سرافراز در روز ۱۸ اردیبهشت ۹۵ آخرین نامهاش در مقام رئیس صداوسیما را برای رهبرانقلاب مینویسد و اتفاقات مهم پس از آخرین ملاقاتش با او را توضیح میدهد و در پایان مینویسد «هر تصمیمی که بگیرید، دعاگو هستم». اما آیت الله خامنهای که تنها ۷ ماه پیش از آن «۱۳ صفت مثبت و بعضاً اختصاصی» را نصیب او کرده بود، هیچگاه هیچ جوابی به این نامه نمیدهد.
عکسی از دیدار مدیران صداوسیما با رهبر جمهوری اسلامی در ۲۰مهرسال ۱۳۹۴ که حسین محمدی نیز در آن حضور دارد (نفر اول سمت چپ)
کسی که ۱۸ ماه از ۲۴ سال حضورش در صداوسیما را در مقام ریاست بر آن گذرانده، این سازمان را مجموعهای «گسترده و پراکنده» توصیف میکند؛ توصیفی که «بیدروپیکر بودن» آن را به ذهن میآورد. سازمان عریض و طویل صداوسیما شاید در برخی مسائل و مفاسد مالی بیدروپیکر به نظر برسد، اما در ساختار مدیریتی و سیاسی نهتنها بیدروپیکر نیست که دروازهها و مردانی آهنین دارد؛ مردانی که راهشان جملگی به دفتر رهبری ختم میشود.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:بااستفاده ازرادیوفردا،باویرایش(حذف کلمات نامحترمانه وافزودن تصاویر)
۰۹ مرداد ۱۳۹۶
نهم مردادماه سال ۱۳۷۵ رهبر معظم انقلاب از سازمان صداوسیما بازدید و از نزدیک با مدیران، کارکنان و برنامهسازان دیدار کردند.
شب گذشته فیلمی قدیمی به طور گسترده بازنشر شد تا شایعه شود محمد سرافراز رئیس پیشین رسانه ملی از کشور رفته است.
محمد سرافراز رئیس پیشین در تهران است و در گفت و گو با نزدیکانش اتهام فرار از کشور را تکذیب کرده است.
این واکنش او به شایعه خروج مخفیانه از ایران است. شب گذشته ویدئویی از او منتشر شد که چندسال قبل و وقتی شهرزاد میرقلیخان ایران را ترک کرده بود هم منتشر شده بود. در این ویدئو و متن زیر آن سعی شده بود بگویند او با اسناد محرمانه زسانه ملی از کشور خارج شده است!
ادعایی که حتی خود میرقلیخان هم آن را تکذیب کرده است. میرقلیخان در دوره سرافراز از اعضای واحد بین الملل سیما بود که به دلیل حساسیت نهادهای نظارتی به عمان گریخت.
او پیشتر به اتهام همکاری با ایران برای خرید تجهیزات ماهوارهای سالها در آمریکا بازداشت بوده است.
جالب اینجاست در هفتههای اخیر جریانی به راه افتاده تا با خبرسازی درباره خروج چهرههای سرشناس از کشور به همراه پروندههای محرمانه، موجی را ایجاد کند.
هفته قبل شایعه فرار سردار نصیری فرمانده پیشین حفاظت سپاه پاسداران را سر زبانها انداختند و این بار شایعه فرار محمد سرافراز که هر دو هم از اساس تکذیب شدهاند./: ۰۶ اردیبهشت ۱۳۹۸روزنامه جوان
***
مراسم «تودیع سرافراز»+معارفه دکتر علی عسگری
مراسم معارفه دکتر علی عسگری به عنوان رئیس رسانه ملی و تودیع و تقدیر از دکتر محمد سرافراز رئیس سابق صدا و سیما امروز در سالن همایشهای صدا و سیما برگزار شد.
این مراسم با حاشیههایی مهمتر و خواندنیتر از متن همراه بود که به برخی از آنها اشاره میشود.
- سخنان پورمحمدی معاون سیما شکننده فضای رسمی حاکم بر جلسه بود. او سخنانش را اینگونه آغاز کرد: آقای سرافراز یک پدیده بود همانگونه که آقای عسگری یک پدیده است. آقای ضرغامی هم پدیده بوده و هست. این سخنان صدای خنده حاضران را بر سالن مسلط کرد.
پورمحمدی درباره عملکرد 18 ماهه محمد سرافراز گفت:آقای سرافراز خیلی از کارها را می خواست انجام بدهد که برخی انجام شد و برخی نه. شاید یکی از دلایل ناکامی او این بود که میخواست چندین کار را باهم بکند.
وی گفت: چهارشنبه گذشته خدمت آقای لاریجانی در مجلس بودیم و مسائل سازمان را مطرح کردیم، آقای لاریجانی اظهار بی اطلاعی از موضوعاتی کردند. یکی از نقاط ضعف سرافراز این بود که مشکلات را به مسئولین و .... نمی گفت.
پورمحمدی با اشاره به حسام الدین آشنا مشاور رییس جمهور که دقایقی قبل در ردیف جلوی سالن مستقر شده بود، گفت: خوشحالم که آقای آشنا را از ردیف سوم آوردن ردیف اول. همین نشاندن ایشان در ردیف سوم در بودجه ما اثر میگذارد و ما باید اینها را رعایت کنیم و متاسفانه آقای سرافراز نتوانست، بین مجلس دهم و دولت هماهنگی لازم را بر قرار کند.
- پورمحمدی سخنانش را اینگونه به پایان برد که استعفاء چیز خوبی نیست. اگر استعفاء بدهید یکدفعه دیدید با آن موافقت شد، پس سعی کنید استعفاء ندهید.
علی اصغر پورمحمدی
- سرافراز پس از قرار گرفتن پشت تریبون در ابتدا گفت: هرچه فکر کردم نفهمیدم آقای پورمحمدی از من تعریف کرد یا منتقد بود! در هر حال متشکرم.
- وی در پایان سخنان خود به موضوع استعفا از سوی پورمحمدی پرداخت و گفت: من به بخش سنتی استعفا می پردازم که استعفا به معنی طلب عفو کردن است و از همه طلب عفو می کنم که در این مدت اذیتشان کردیم و امیدوارم توفیق خدمت برای همه فراهم شود.
- دکتر علی لاریجانی نیز با زبان کنایه و مطایبه گفت: احساس میکنم مشکل آقای سرافراز همین پورمحمدی بود. ایشان (پورمحمدی) هم پدیده عجیب و غریبی است.
لاریجانی ادامه داد: من از آقای علی عسگری خواهش دارم به یک نحوی کار کنند که ما ده سال دیگر برای چنین مراسمی بیاییم( نه یک سال و نیم بعد) البته با پشتکاری که از آقای عسگری سراغ دارم بعید است استعفاء دهد. وی فردی با پشتکار و مثبت اندیش و با ارتباطات خوبی که برقرار خواهد کرد بر چالشهای سازمان فائق خواهد آمد.
- رییس مجلس گفت: من از آقای سرافراز خواستم در صدا و سیما بماند
علی لاریجانی با اشاره به گزارش معاون برون مرزی درباره میزان نفوذ شبکه های برون مرزی گفت:اینکه اینقدر در عالم تاثیر گذار باشد را من نمیدانم.
- دکتر علی عسگری نیز طی سخنانی تصریح کرد: صدا و سیما را به خوبی میشناسم و برای توسعه و رشد صدا و سیما با حمایت از نیروهای متخصص، متعهد و فداکار از هیچ کوششی فروگذاری نمیکنم.
- حکم مقام معظم رهبری به علی عسگری توسط حجت الاسلام رسولی محلاتی قرائت و به وی اعطا شد. مجری مراسم علت عدم حضور حجت الاسلام محمدی گلپایگانی رئیس دفتر مقام معظم رهبری را بیماری و عمل جراحی ایشان عنوان کرد./۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۵الف
مدیران رسانه ملی ازاول انقلاب اسلامی سال۱۳۵۷الی۱۳۹۷
رؤسای تلویزیون(صداوسیما) ازاول انقلاب اسلامی سال۱۳۵۷الی۱۳۹۸
صادق قطبزاده و ابراهیم یزدی کنار امام خمینی در آمفیتئاتر مدرسه رفاه در حال ترجمه صحبتهای امام برای خبرنگاران خارجی
صادق قطب زاده از سال ۱۳۵۸ تا ۶۱ ریاست سازمان صدا و سیما را برعهده داشت. او که پیش از این عضو شورای انقلاب بود بعدها به دلیل طرح کودتا علیه جمهوری اسلامی محاکمه و اعدام شد.
حجت الاسلام سیدمحمدموسوی خوئینی ها که تنها رییس معمم رسانه ملی تاکنون است به عنوان عضو شورای سرپرستی از سال ۶۱ تا ۶۳ در این سمت حضور داشت. وی پیش از حضور در رسانه ملی نایب رییس دوره اول مجلس شورای اسلامی بود و بعد از رسانه ملی به عنوان دادستان کل کشور و رییس سازمان حج مشغول به فعالیت بوده است.
محمد هاشمی در سال های ۶۳ تا ۷۳ و به مدت یک دهه سکاندار رسانه ملی بود. وی پیش از آن سرپرست وزارت خارجه بوده و بعد از سازمان صدا و سیما به مجمع تشخیص مصلحت نظام رفت.
علی لاریجانی پنجمین رئیس رسانه ملی بعدازپیروزی انقلاب اسلامی ایران بود.
لاریجانی(رئیس فعلی قوه مقننه) از سال ۷۳ تا ۸۳ به مدت یک دهه رییس سازمان صدا و سیما بود. لاریجانی پیش از آن وزیر ارشاد دولت هاشمی رفسنجانی بود و بعد از پایان مدیریتش بر رسانه ملی به مجلس شورای اسلامی رفت و هنوز هم به عنوان نماینده ورئیس مجلس است.
بعد از لاریجانی به« عزت الله ضرغامی »رسید که وی نیز از سال ۸۳ تا ۹۳ این مسئولیت را به مدت یک دهه برعهده داشت. ضرغامی پیش از آن معاون امور سینمایی وزارت ارشاد و سابقه معاونت در صدا و سیما را داشت.
و اما هفتمین فردی که از سوی مقام معظم رهبری به عنوان رییس سازمان صدا و سیما انتخاب شده،« محمد سرافراز »است که ۱۸ ماه برمسند رسانه ملی تکیه زد،وی پیش از این سال ها در رسانه ملی فعالیت داشته است.
وی در دوران سیدعزتالله ضرغامی مدیریت شبکههای پرس تیوی و هیسپان تی وی را به صورت همزمان برعهده داشت.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:محمدسرافراز متولد۱۳۴۰آستانه اشرفیه(گیلان) است:
برادر محمدسرافراز (شهید جواد سرافراز،متولد۱۳۳۲ آستانه اشرفیه-گیلان-تحصیلکرده انگلیس وهند دررشته جامعه شناسی بوده که مسئول دفتر دکتر سید محمد بهشتی بود و به همراه وی در انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی در سال ۱۳۶۰ به شهادت رسید.برادر دیگر .علی سرافراز(در سال ۱۳۶۵ در منطقه شلمچه به شهادت رسید) است.
پدر این ۳، مرحوم «حجت الاسلام ابوالفضل سرافراز» متوفی۳آذر۱۳۸۵ نیز نماینده ولی فقیه در هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران بود.
***
مدیرانی که «سرافراز»جابجاکرد
صداوسیما پس از رفتن سید عزتالله ضرغامی و آمدن محمد سرافراز که زمانی معاون برون مرزی رییس رسانه ملی بود، با تغییر و تحولاتی در سیاستها و رویکردها و البته مدیران ارشد و معاونانش همراه بود.
خبرنگار سرویس تلویزیون و رادیو ایسنا با نگاهی اجمالی به تغییر و تحولات مدیران از دوره سید عزتالله ضرغامی تا محمد سرافراز، در قالب گزارش به این اسامی اشاره کرده است.
«سید رمضان موسویمقدم »از جمله مدیرانی بود که در دوره ضرغامی، با عنوان قائم مقام سازمان صداوسیما شناخته میشد. با آمدن محمد سرافراز این سمت از وی سلب شد و فرد دیگری جایگزین نشد. حجتالاسلام موسوی مقدم هم اینک به عنوان معاون امور مجلس و استانها به کار خود ادامه می دهد و جایگزین کیومرث طهماسبی شد.
در بخش مدیر دفتری سازمان نیز تغییراتی انجام شد. «بخشی» مدیر دفتر رئیس سازمان صداوسیما در دوره ضرغامی بود که پس از وی «طائب» این سمت را برعهده گرفت.
ریاست «حوزه ریاست سازمان صداوسیما» در دوره ضرغامی بر عهده« رضا شاکری» بود که این بخش هم با آمدن سرافراز دچار تغییر شد و با این تغییر، شاکری جایش را به مسعود گرجی داد.
«علی دارابی »هم در زمان ریاست ضرغامی، معاونت سیما را برعهده داشت که با آمدن سرافراز این سمت به علی اصغر پورمحمدی داده شد. پورمحمدی در دوره ضرغامی ریاست شبکههای سه و پنج را عهدهدار و در اواخر این دوره، از صداوسیما دور بود.
سرافراز با ورودش به صداوسیما در بخش معاونت صدا هم تغییراتی ایجاد کرد که در جریان این تغییرات «محمدحسین صوفی» جای خود را به نسرین آبروانی داد.
«علی عسگری» معاون توسعه و فناوری رسانه - ضرغامی بود که با ورود سرافراز ابتدا مهدی اخوان و سپس رضا علیدادی این سمت را عهدهدار شدند.
« لطفالله سیاهکلی» از دیگر مدیران سازمان صداوسیما در دوره ضرغامی بود که معاونت رسانههای مجازی را بر عهده داشت که با تغییر ریاست سازمان، این معاونت نیز با معاونت توسعه و فناوری رسانه ادغام شد.
محمد سرافراز که خود پیشتر معاون برون مرزی ضرغامی بود، با انتصابش به عنوان رییس صداوسیما، «محمد اخگری» را جایگزین خود کرد.
«مجید آخوندی» هم در دوره ضرغامی، معاون سیاسی سازمان صداوسیما بود، اما با تغییرات انجام شده، پیمان جبلی این سمت را بر عهده گرفت و بعدها این معاونت با تغییر در ساختار به معاونت خبر تغییر نام داد.
همچنین در دوره جدید در بخش معاونت نظارت و برنامهریزی صداوسیما تغییراتی انجام گرفت که در پی این تغییر، «حسن خجسته »از پست معاونت نظارت و برنامهریزی صداوسیما رفت و مهدی مجتهد جایگزین وی شد. این معاونت با تصمیم سرافراز به عنوان معاونت برنامه ریزی و امور مالی تغییر نام داد.
«حسن تقدسنژاد» در دوره 10 سالهی ضرغامی معاونت اداری و مالی سازمان صداوسیما را عهدهدار بود که در دوره سرافراز بخش مالی این معاونت حذف شد و معاونت سرمایه انسانی هم بعد از گذشت یک سال و چند ماه با عنوان مرکز سرمایه انسانی به ریاست جعفری تغییر کرد.
«دکتر غلامرضایی» هم از معاونان دوره ضرغامی بود که معاونت بخش آموزش و پژوهش سازمان صداوسیما را برعهده داشت. این معاونت پس از آمدن سرافراز از سازمان صداوسیما حذف شد و دکتر غلامرضایی هم به دانشگاه صداوسیما رفت. هرچند، چندی پیش زابلیزاده (مدیر سابق شبکه خبر) جای وی را در سمت ریاست دانشگاه صداوسیما گرفت.
در بخش مرکز موسیقی وسرود صداوسیما، «حسین تقیپور »جای خود را به محمدباقر معلم داد و بعدها این مرکز به دفتر تبدیل شد.
همچنین در بخش مرکز نظارت و ارزیابی سازمان صداوسیما در دوره ضرغامی تا سرافراز تغییراتی انجام شد که در پی این تغییرات، رضا خاشعی جایگزین «عبدالکریم خیامی» شد.
«صادق مقدسی» از دیگر مدیران دوره ضرغامی بود که در بخش مدیر کلی مرکز تحقیقات صداوسیما فعالیت داشت. سمت وی با ریاست محمد سرافراز به جعفر عبدالملکی سپرده شد و این مرکز به مرکز پژوهش و سنجش افکار صداو سیما تغییر نام داد.
«محمدتقی سهرابی »هم که در دوره سید عزت الله ضرغامی، مدیریت اداره کل روابط عمومی سازمان صداوسیما را بر عهده داشت، با تغییر رییس صداوسیما، جای خود را به داود نعمتی انارکی داد.
«شاکر طاهری» با آمدن سرافراز در حالی سمت مدیر کل اداری مالی سازمان صداوسیما را عهدهدار شد که این سمت در دوره ضرغامی وجود نداشت.
همچنین «امین صدیقی »که در ابتدا به عنوان مشاور فرهنگی رییس صداوسیما معرفی شد، بعدها به سمت ریاست مرکز گسترش فیلمنامهنویسی رسید.
حراست سازمان صداوسیما هم از جمله بخشهایی بود که با ورود سرافراز از قلم نیفتاد و این بخش هم دچار تغییراتی شد.« رضاییان» که در دوره ضرغامی در بخش حراست صداو سیما فعالیت داشت، با تغییرات انجام شده، جای خود را به محمد باقر زهرایی داد.
مدیر کل امور مجلس صداوسیما هم در دوره ضرغامی «حجتالاسلام میرتاجالدینی »بود که اداره این بخش با آمدن سرافراز، به حسن گروسی رسید.
بخش سروش رسانه سازمان صداوسیما نیز از دیگر بخشهایی است که با ریاست جدید سازمان دچار تغییر شد. در دوره ضرغامی این بخش را «زاهدیوش »عهدهدار بود که در پی تغییرات در صداوسیما، این سمت به محمد شریفخانی سپرده شد. در دوره قبلی سازمان صداوسیما، بخش تکتای این سازمان، بر عهده کاشانی بود که با آمدن محمد سرافراز این بخش به کمانی سپرده شد.
«پدرام کرباسیان و مجتبی رضایی» هم از جمله افرادی هستند که در دوره محمد سرافراز با سمت رییس مجامع شرکتهای وابسته معرفی شدند در حالی که در دوره ضرغامی چنین بخشی در صداوسیما نبود.
«شرکت سروش صداوسیما» در دوره ضرغامی نیز بر عهده «محمد پیشگاهیفرد» بود که با تغییر ضرغامی، تقی رستم وندی فعالیتش را در این بخش آغاز کرد.
همچنین در بخش انتشارات سروش صداوسیما در دوره ضرغامی، «مهدی فضائلی» این مسوولیت را برعهده داشت که با آمدن سرافراز این سمت از او گرفته شد و فرد دیگری برای این بخش انتخاب نشد.
اداره کل بازرسی سازمان صداوسیما هم از دیگر بخشهایی بود که با ورود سرافراز با تغییر مواجه شد. در پی این تغییر« حسینی جایگزین حجتالاسلام اربابیفر »شد.
همچنین در بخش مدیران شبکههای سیما سرافراز تغییرات اساسی انجام داد.
شبکه اول که در دورهی ضرغامی توسط «مهدی فرجی» اداره میشد، با آمدن سرافراز توسط محمد احسانی اداره شد که با استعفای وی، فضل الله شریعت پناهی به عنوان سرپرست معرفی شد.
«جعفری جلوه» هم در شبکه دو سیما جایگزین «علی بخشیزاده» شد.
در شبکه سه سیما «مجید زین العابدین »جای خود را به غلامرضا میرحسینی داد.
«تقی رستموندی» هم که پیشتر مدیریت شبکه چهار سیما را عهدهدار بود، با آمدن سرافراز از این سمت برکنار و غلامرضا غلامی جایگزین وی شد.
«غلامی» در همان ماههای اول مدیریتش استعفا داد ولی با استعفایش موافقت نشد تا اینکه اخیرا مجددا استعفا داد و از شبکه چهار رفت.
شبکه پنج سیما هم که در دوره ضرغامی ریاستش برعهده «مسعود احمدی »بود، با آمدن سرافراز مجید زینالعابدین مدیریت این شبکه را برعهده گرفت.
همچنین شبکه خبر هم با آمدن سرافراز دچار تغییر شد. در پی این تغییر عبدالرضا بوالی به عنوان مدیر جدید شبکه خبر معرفی شد و« اردشیر زابلی زاده »از مدیریت این شبکه رفت.
در شبکه قرآن سیما که پیش از این با مدیریت «حسن گروسی» اداره میشد، با ورود رییس جدید ابتدا محمدی نیا به عنوان مدیر شبکه قرآن معرفی شد و سپس مدیریت این شبکه به موسوی سپرده شد.
در دوره ضرغامی مدیریت شبکه جامجم برعهده «علی طلوعی» بود که در دوره جدید ریاست، این شبکه به سعید اشناب سپرده شد.
همچنین مدیریت مرکز بسیج سازمان صداوسیما پیشتر بر عهده «علیاصغر جعفری» بود که با تغییرات انجام شده، سرافراز محمود عاطفی را به این سمت منصوب کرد.
شبکه پویا نیز از دیگر شبکههای سیماست که سرافراز مدیریتش را تغییر داد. این شبکه پیشتر با مدیریت «حسین ساری» اداره میشد و در حال حاضر محمد سرشار مدیریت آن را بر عهده دارد. حسین ساری نیز از جمله مدیرانی بود که علاوه بر مدیریت شبکه پویا در دوره ضرغامی، بخش صبا را هم اداره میکرد که با ورود سرافراز، اداره این بخش به مرتضی شمسی سپرده شد.
مدیریت شبکه مستند سیما هم در دوره سید عزت الله ضرغامی بر عهده «دکتر رضا پورحسین» بود که بعدها، امیر تاجیک با حکم محمد سرافراز به عنوان مدیر شبکه مستند معرفی شد. رضا پورحسین هم در سمت قائم مقام معاون سیما در کنار پورمحمدی به کار در صداوسیما ادامه داد.
شبکه نسیم و نمایش در دوره ضرغامی با مدیریت «حسین کرمی» اداره میشد که سرافراز مدیریت آنرا تغییر نداد و در حال حاضر مدیریت این دو شبکه همچنان بر عهده کرمی است.
محمد سرافراز در دوران ریاستش در سازمان صداوسیما، شبکههای تماشا و شما را که در دوره ضرغامی به ترتیب با مدیریت «کامبیز اخوان صفا و مهدی قاسمی» اداره میشدند، را به ترتیب با شبکههای نمایش و آموزش ادغام و آنها را حذفکرد. همچنین شبکه بازار هم با شبکه پنج سیما ادغام و از کانالهای تلویزیونی حذف شد./۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۵ایسنا
***
هشتمین رئیس– ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۵ عبدالعلی علی عسگری است
پیش ازعسکری آقای محمد سرافراز ۱۸ ماه سکان رسانه ملی را به دست داشت
برادر رئیس مستعفی ،شهید جواد سرافراز مسئول دفتر دکتر سید محمد بهشتی بود و به همراه وی در انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی در سال ۱۳۶۰ به شهادت رسید. برادر دیگر .علی سرافراز(در سال ۱۳۶۵ در منطقه شلمچه به شهادت رسید) است.
پدر این ۳، مرحوم «ابوالفضل سرافراز» نیز نماینده ولی فقیه در هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران بود.
عزت الله ضرغامی:دوران مدیریت: از ۱۳۸۳ تا ۱۳۹۳
علی لاریجانی:دوران مدیریت: از ۱۳۷۳ تا ۱۳۸۳
محمدهاشمی :دوران مدیریت: از ۱۳۶۳ تا ۱۳۷۳
۲۲ / ۰۴ / ۱۳۹۴
امیرحسین مقصودلو، که در یک سال و نیم گذشته به شدت از سوی اصولگرایان مورد حمایت قرار گرفته بود، با انتشار پست هایی وقیحانه در صفحه اینستاگرام خود، امام حسین (ع) اعمال شیعیان در ماه محرم، روحانیت و اسلام را به باد توهین و الفاظی رکیک گرفت.با اظهارات متعفن تتلو، این شبه انسان هار شده و قلاده دریده، باید منتظر ماند و دید موضع جدید اصولگرایان چیست. آنها که تتلو را روی عرشه کشتی جنگی بردند تا در دفاع از نیروهای مسلح بخواند، کسانی که او را در پاویون فرودگاه، نزد حجت الاسلام رئیسی بردند تا بلکه از این راه، نتیجه انتخابات به نفع آنها تمام شود و افرادی که در همین مدت اخیر با شدت و حدت از او دفاع کرده و حتی پاسخ منتقدان این اقدام را به تندترین وجه ممکن می دادند، اکنون چه توجیهی برای مواضع خود خواهند داشت؟
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از انتخاب؛ امیرحسین مقصودلو، مشهور به امیر تتلو، در یک سال و نیم گذشته و پس از انتخابات سال ۱۳۹۶، به شدت مورد لطف این جریان سیاسی قرار داشت. او در تابستان سال گذشته در جشنی متعلق به اصولگرایان شرکت کرد و در کنار افراد شاخصی از این جریان از جمله عزت الله ضرغامی، مجتبی ذوالنور و حمید رسایی قرار گرفت.
انتقادها از این اقدام اصولگرایان بارها و بارها از سوی افراد و رسانه های این جریان با تندی پاسخ داده می شد. به طور مثال کیهان در واکنش به این انتقادها نوشته بود: « تتلو میگوید از کردههای گذشته خود تائب و پشیمان است. کسی میتواند او و قبیل او را در موضع ابراز ندامت نپذیرد و دست رد به سینهشان بزند؟ میزان حال فعلی افراد است و او امروز میگوید توبه کرده است، ضمن اینکه نسبت به وطنش در مقابل دشمنان و وطنفروشان تعصب دارد. فردا هم اگر او یا بزرگتر از او (مانند برخی انقلابیون بدفرجام چپ) پا کج گذاشتند، نیروهای انقلابی معترضشان میشوند. منطق توبه و پشیمانی تتلو را مقایسه کنید با ارتجاع برخی افراطیون مدعی اصلاحطلبی که از آرمانهای اسلام و انقلاب رویگردان شدند و با دشمنان اسلام و ایران پالوده خور شدند.»
«عزت الله ضرغامی» هم در واکنش به انتقادها از دیدارش با تتلو با کنایه به سیاسیون منتقد نوشته بود: آقای امیر مقصودلو (تتلو) را هم دیدم. تواضع و روی خوش او برجسته بود. خصلتی که در برهوت سیاسیون کیمیاست!»
حجت الاسلام حمید رسایی(نماینده دوره های هشتم و نهم مجلس شورای اسلامی) هم در دفاع از حمایت اصولگرایان از تتلو گفته بود: « این تقدیر از کسانی صورت گرفت که در فضای مجازی فعال هستند و به خاطر اعتقاد دینی و انقلابی شان مورد هجمه قرار گرفتهاند. آقای تتلو یکی از اینها بود.»
تتلو+حجت الاسلام حمیدرسایی
علیاکبر رائفیپور هم در نامه ای عجیب به تتلو نوشته بود: امیر حسین عزیز؛ به خاطر این روزها به حالت غبطه می خورم، نه فقط از این جهت که مظلوم واقع شده ای ! بلکه بیشتر برای این که معیار تشخیص حق از باطل گشته ای.
دفاع تمام قد از تتلو از سوی اصولگرایان با اظهارات چندی پیش وی درباره مائده هژبری به سکوت بدل شد؛ هرچند در آن زمان هم عده ای از اصولگرایان همچنان بر مواضع خود به نفع تتلو اصرار و پافشاری داشتند. با این وجود، اقدام اخیر وی به طور کامل با اظهارات دیگرش تفاوت دارد. او با وجود آنکه یک مراسم پرحاشیه و چه بسا نادرست در ماه محرم را بهانه این حملاتش قرار داده، اما اصل حرفش ارتباطی با این مراسم پیدا نمی کند. تتلو با کلماتی رکیک و غیرقابل بیان، به ائمه اطهار، محرم، عزاداری و اصل اسلام و مسلمانی حمله ای وقیحانه کرده است.
اکنون با این اظهارات چندش آور تتلو، این شبه انسان هار شده و قلاده دریده، ، باید منتظر ماند و دید موضع جدید اصولگرایان چیست. آنها که تتلو را روی عرشه کشتی جنگی بردند تا در دفاع از نیروهای مسلح بخواند، کسانی که او را در پاویون فرودگاه، نزد حجت الاسلام رئیسی بردند تا بلکه از این راه، نتیجه انتخابات به نفع آنها تمام شود و افرادی که در همین مدت اخیر با شدت و حدت از او دفاع کرده و حتی پاسخ منتقدان این اقدام را به تندترین وجه ممکن می دادند، اکنون چه توجیهی برای مواضع خود خواهند داشت؟
همین مواضع اصولگرایان و پروبال دادن به تتلو باعث شد تا نگاه ها به سمت او بیش از گذشته جلب شود و صفحات اجتماعی اش و اظهارات گاه و بی گاهش با تمام اثرات مخرب آن، بسیار بیشتر از گذشته اهمیت یابد.
اظهارات تتلو در حالی بیان می شود که اخیرا رای دادگاه محمدرضا شجرایان، استاد آواز اصیل ایرانی که شکایت او از صداوسیما را رد کرده بود، بار دیگر نام وی را بر صدر اخبار نشانده است. مقایسه نوع برخورد اصولگرایان با افرادی مانند شجریان که قریب به 9 سال است با محدودیت های رسمی و غیررسمی مواجه شده و عملا ممنوع التصویر بوده، با امثال امیر تتلو، واقعیات قابل تاملی را افشا می کند.
اصولگرایان حامی تتلو در یک سال و نیم گذشته کسانی اند که همواره در سال های اخیر محمدرضا شجریان را با الفاظ تند مورد هجوم قرار داده و از هرگونه محدودیتی برای او حمایت کرده اند. برخی حتی در ماقعی مدعی ارتکاب جرم توسط او شده و خواستار محاکمه اش شده بودند.
امیرالمومنین، حضرت علی علیهالسلام در روایتی چهار عامل را سبب شکست دولتها معرفی کرده اند: یُسْتَدَلُّ عَلَی اِدبارِ الدُّوَلِ بِاَربَعٍ: تَضییعِ الاُصولِ وَ التَّمَسُّکِ بِالفُرُوعِ وَ َتقدیمِ الاَراذِلِ وَ تَاخیرِ الاَفاضِلِ» (غرر الحکم، ص 342). این چهار دلیل عبارتند از: اصول اساسی را ضایع نمودن، به جاه زودگذر دنیا مغرور شدن، فرومایگان را مقدّم داشتن و فرزانگان را مؤخّر قرار دادن.
به نظر می رسد بد نیست فعالان عرصه سیاست برای رفتارهای خود که عمدتا با اهداف خاصی انجام می شود، و به نوعی هدف آنها وسیله شان را توجیه می کند، کمی بیشتر تامل کنند تا بلکه مشمول این هشدار امیرالمومنین نشوند./۱۳۹۷/۰۶/۲۶اقتصادنیوز
***
غلامی: از من خواسته شد برنامهای در زمینه نقد سینما نداشته باشم،به پورمحمدی گفتم چنین درخواستی غیرقانونی است و به این جمع بندی رسیدم که من استعفا دهم و در شبکه نباشم تا پورمحمدی هم بتواند به منظور مورد نظر خود برسد.
نشست خبری غلامرضا غلامی مدیر شبکه چهار با حضور مدیرگروه های این شبکه و هنرمندان و برنامه سازان امروز ۲۴ شهریورماه برگزار شد. غلامی در ابتدای این نشست خبری پیرامون استعفا و برگشت دوباره خود به شبکه چهار گفت: این نشست قرار بود زودتر برگزار شود اما اتفاقات اخیر باعث شد که به تاخیر بیفتد و امروز برگزار شد. همه خبرنگاران از من درباره اختلافم با پورمحمدی و اختلاف پورمحمدی با سرافراز میپرسند و این برای من عجیب است که چرا برخی این را درک نمیکنند که در یک مجموعه رسانهای که به صورت پیچیده کار میکند وجود اختلافات کارشناسی طبیعی است.
مدیر شبکه چهار سیما افزود: اگر شما درباره سیاستهای کلی رسانه و نظام سوال کنید متوجه میشوید که ما اختلافی نداریم و همه برادران دینی و انقلابی هستیم و تا به امروز با هم کار کرده و به خوبی جلو آمدهایم اما وجود برخی اختلاف نظرها در امور جزئی طبیعی است. همچنین در مباحث کارشناسی هر کسی ممکن است دیدگاههای خودش را داشته باشد.
وی با اشاره به اینکه برنامهریزیهایی برای برنامه های جدید شبکه چهار داشته است، بیان کرد: ما برنامه ریزی هایی را برای فصل پاییز داشتیم که از نظر خودمان این طراحی مناسب بود و ۲ ماه برای آن زحمت کشیده بودیم طبیعی است که پورمحمدی هم در معاونت سیما نظر خود را داشته باشد و او بر اساس دیدگاه خود این طراحی را قبول نداشت.
نامه به پورمحمدی را صریح و خودمانی نوشتم
غلامی ادامه داد: به عنوان مثال از من خواسته شد برنامهای در زمینه نقد سینما نداشته باشم اما ما ۲ ماه روی برنامه ها کار کرده بودیم و ممکن بود هر تغییری برنامه ها را بهم بریزد. درحالیکه من به این برنامه ریزی دلبستگی داشتم و به پورمحمدی گفتم چنین درخواستی غیرقانونی است اما بعد فکر کردم کارم خوب نبود چراکه او رییس من است. بنابراین به این جمع بندی رسیدم که من استعفا دهم و در شبکه نباشم تا پورمحمدی هم بتواند به منظور مورد نظر خود برسد.
مدیر شبکه چهار سیما با اشاره به نامه ای که خطاب به پورمحمدی نوشته و در رسانه ها منتشر شده بود، بیان کرد: من نامه ای نوشتم و سخنم را به این ترتیب بیان کردم اما به دلیل سوابق دوستی که بین من و او بود نامه را صریح و خودمانی نوشتم و فکر نمی کردم که این نامه بیرون منتشر شود.
وی با اشاره به اینکه این نامه بازتاب های عجیبی داشته است، گفت: ما رئیس باتدبیری در سازمان صداوسیما داریم و او با مکالمه ای کوتاه مساله را حل کرد و من به سهم خود از آقای سرافراز و تدبیر وی و همچنین از سعه صدر آقای پورمحمدی تشکر میکنم که حتی گلایه و شکایت هم نکرد.
غلامی در ادامه درباره حضور خود در شبکه چهار بیان کرد: ایده هایی که من دارم به زودی مشخصص می شود که چقدر موفق بوده اند. اگر من موفق شوم خوشحال می شوم که کارم را ادامه دهم و اگر نه کارم را تحویل خواهم داد و به این ترتیب از نظر من همه چیز طبیعی است.
وی در این نشست با اشاره به برنامه های جدید شبکه در نیمه دوم سال عنوان کرد: ما برنامه های خود را با سه پارامتر جلو خواهیم برد که تعریف شبکه، نوع مخاطب و اقتضائات محیطی را شامل می شود. تعریف شبکه براساس اسناد بالادستی موجود است. ما یک شبکه هنری، فرهنگی و علمی داریم بنابراین باید در حوزه فرهنگ برنامه ریزی کرده تا مخاطب را تغذیه کنیم. ما جلسات متعددی با کارشناسان، پذیرشگران و استادان داشتیم تا ببینیم در حوزه فرهنگ چه باید کرد و ببینیم اگر جمهوری اسلامی ایران بخواهد حرکتی را به سمت تمدن اسلامی شروع کند بر چه اساسی باید حرکت کند.
مدیر شبکه چهار یادآور شد: رسانه باید فضایی را ایجاد کند که نخبگان و صاحب نظران بتوانند افکار و اندیشه های خود را در حوزه فرهنگ بیان کنند و جامعه بتواند به اهداف تعریف شده ای برسد. ما با خو�