کفعمی کیست؟
درخیلی از جاها درکتاب" مفاتیح الجنان" شیخ عباس قمی- اسم «کفعمی"»آمده که مثلاً کفعمی گفته…
علامه شیخ ابراهیم کفعمی از
دانشمندان بزرگ شیعه در قرن نهم و دهم هجری است. او عالمی وارسته، محدثی
مورد اطمینان، ادیبی توانا، شاعری زبردست و هنرمندی خوشنویس بود. کفعمی به
دلیل مهارت در دانشهای عصر خویش و تسلط به علوم مختلف، تألیفات متنوع و
آثار بدیعی را پدید آورده که موجب شگفتی دانشوران دیگر گردیده است. عبارات
بلندِ تاریخ نویسان و شخصیت نگاران در مورد وی، نشانگر عظمت علمی و معنوی
اوست.[۱]
کفعمی
در نیمه اول قرن نهم هجری، در یکی از روستاهای جبل عامل به نام «کفعم» یا
«کفرعیما» و در یک خانواده علمی ـ مذهبی دیده به جهان گشود.[۲] این روستا نزدیک منطقه جبشیت بود. امروزه تنها آثار ویرانههای این روستا به چشم میخورد.
خاندان پر افتخار
دودمان کفعمی مانند سایر خاندانهای علمی جبل عامل، اهل دانش و تقوا بودند.
شیخ زین الدین علی کفعمی (متوفا: ۸۶۱ هـ.ق) از
دانشمندان و محدثان بزرگ جبل عامل است. او پدر و استاد کفعمی است و از
مشایخ اجازه او به شمار میرود. وی از عالمانی بود که تمام زندگی و فرزندان
خود را وقف خدمت به اسلام و اهل بیت پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ
نمود. او در اثر تلاش و فداکاری مستمر، توانست فرزندانی تربیت کند که در
طول تاریخ، زینت بخش جوامع اسلامی شوند.
تحصیل
کفعمی دوران کودکی و ایام جوانی را در
زادگاه خویش سپری کرد و فراگیری دروس حوزوی را نزد استادان آن سامان آغاز
نمود. از جزئیات مراحل تحصیلی وی اطلاعات زیادی در دست نیست. امّا آن چه
مسلم است، او بیشتر دروس مقدماتی خود را نزد پدر و سایر دانشهای عصر خود را
نزد برادر دانشمندش و سایر استادان آن خطّه فرا گرفت.
محقق ارجمند «شیخ فارس حسّون» مهمترین استادن کفعمی را به این ترتیب ذکر میکند:
استادان
۱٫ شیخ زین الدین علی بن حسن، پدر کفعمی که
از فقهای بزرگ و شخصی عادل و پرهیزگار بود. کفعمی از این استاد خویش حدیث
نقل کرده و وی را فقیه اعظم و اورع نامیده و از او به عنوان زینت اسلام و
مسلمین یاد کرده است.
۲٫ شیخ شمس الدین محمد (نویسنده زبده البیان) ؛ برادر کفعمی.
۳٫ سید شریف فاضل حسین بن مساعد الحسینی الحائری؛ نویسنده «تحفه الابرار فی مناقب الائمه الاطهار ـ علیهم السّلام ـ».
۴٫ شیخ زین الدین البیاضی العاملی؛ نویسنده «الصراط المستقیم».
۵٫ سید حسیب علی بن عبدالحسین الموسوی الحسینی؛ نویسنده «رفع الملامه عن علی ـ علیه السلام ـ فی ترک الامامه».
نامههایی در قالب نظم و نثر بین وی و کفعمی ردّ و بدل شده است.
کفعمی در بعضی از رسالههایش استاد خود را ستوده، از کتاب وی تمجیدهایی به عمل آورده و مطالبی را از او نقل کرده است.[۳]
کفعمی در اثر تلاشهای شبانه روزی و استقامت
در تحصیل علوم، به مرتبهای از دانش رسید که شخصیت نگاران بعد از وی،
احاطه و تسلط او بر علوم مختلف را ستوده و او را پرچمدار علم حدیث و کاشف
گنجینههای علوم و حکمت دانسته و از وی به عنوان زینت بخش عصر خویش و
افتخار دانشمندان امامیه یاد کردهاند.[۴]
میرزا عبدالله افندی مینویسد:
«شیخ اجلّ عالم فاضل و فقیه کامل مرحوم کفعمی، از بزرگان علمای اصحاب بود. عصر او به زمان ظهور شاه اسماعیل صفوی (اول) متصل شد. این بزرگمرد جهان شیعه در انواع علوم رایج مهارتی تام داشت،
به ویژه در علوم عربی و ادبیات سرآمد عصر خویش بود. او عاشق کتاب و
کتابخوانی بود. کتابهای بسیاری را در کتابخانهاش جمع کرده بود که اکثر
آنها از کتابهای ارزشمند و نایاب و معتبر به شمار میآمدند. شنیدهام:
هنگامی که وی وارد شهر نجف اشرف شد و مدتی در آن جا اقامت گزید، در
کتابخانه خزانه حرم مطهر علوی ـ علیه السلام ـ مطالعات بسیاری انجام داد.
او در نیایشگری بینظیر بود، در زهد و تقوا و التزام به دستورهای شرع مقدس،
شهره خاص و عام بود، تا آن جایی که در مورد زهد و عبادت او میگویند:
کفعمی به تمام اعمال، دعاها، عبادات و آداب زیارتهایی که در کتاب «مصباح» خود آورده است،
عمل مینمود و در ساعاتی که وقت او اجازه نمیداد، دعاها و عبادات آن روز
را همسر عالم و عابد وی به جای میآورد و این چنین بود که کتاب مصباح او
بعد از تألیف، سریعاً به خانههای شیعیان راه یافت. عاشقان و سالکان
خداجو، «مصباح» کفعمی را
هم چون مشعلی روشنگر، زینت بخش محافل و مجالس مذهبی و روحانی میدانستند.
او در واقع، عالمی عامل، عارفی واصل و پژوهشگری کامل بود. تألیفات وی در
زمینه دعاها و عبادات و زیارتها، دلیل روشنی بر زهد و تقوای وی و اهمیت
دادن او به ارتباط با خداوند متعال است. نگارش کتابهای مهمی برای تزکیه و
تطهیر نفس مانند: «رساله محاسبه النفس اللوامه و تنبیه الروح النوامه»،
«بلد الامین»، «مصباح» و «رساله المقصد الاسنی و شرح صحیفه سجادیه»، دقت
نظر وی در زمینه خودسازی و التزام او را به مبانی فکری و عملی ائمّه اطهار ـ
علیهم السّلام ـ نمایان میسازد.
کفعمی به دعاها و اثرات شگفتانگیز آن
اعتقاد کامل داشت. او اعمال عبادی و دعاها و تعقیبات نقل شده از ائمه
معصومین ـ علیهم السّلام ـ را نه برای تفنّن و یا به خاطر دیگران مینوشت؛
بلکه او اوّل، آن دستورها را خودش عمل میکرد، آن گاه با ایمان راسخ و
اعتقاد یقینی، برای دیگران نقل مینمود. او آثار دنیوی و اخروی دعاها را با
تمام وجود باور کرده بود. وی گاهی در حاشیه کتاب، به آثار و نتایج دعا
اشاره میکند، مثلا در حاشیه «بلد الامین» میگوید:
«من اثر این دعا (یکی از دعاهای بعد از نماز صبح) را در کتابهای اصحاب بزرگوارمان خواندهام.»
و آن گاه به داستانی در این زمینه اشاره میکند که:
«مردی از شیعیان در ایام گذشته به دردی
مبتلا شد که تمام پزشکان از معالجه او عاجز شدند. او بعد از تلاشهای
فراوان، از معالجه بیماری خویش مأیوس شد و تمام درها را به روی خود بسته
دید، تا این که روزی کتابی را مطالعه میکرد که عبارتی توجه او را به خود
جلب کرد. در آن جا نوشته بود: از امام صادق ـ علیه السلام ـ روایت شده است
که هر کس مبتلا به بیماری جسمی شده باشد، بعد از نماز صبح چهل مرتبه این
کلمات را بگوید: «بسم الله الرحمن الرحیم، الحمد لله رب العالمین حسبنا
الله و نعم الوکیل، تبارک الله احسن الخالقین، و لا حول و لا قوّه الّا
بالله العلیّ العظیم» و سپس دست خود را به موضع درد بکشد، به خواست الهی
شفا خواهد یافت. آن مرد به این دستور عمل کرده و به اذن الهی شفا یافت.»[5]
کفعمی در ادامه داستانی را از مشاهدات خود نقل میکند:
«پدر و استاد بزرگوارم اعتقاد فوق العاده
به مضمون این روایت داشت و هیچ گاه در نماز صبح از انجام آن فروگذاری
نمیکرد؛ البته آن بزرگوار اثر آن را دیده و با تجربه برایش ثابت شده بود.
او با یک خانم نجیب و بزرگواری از یک خانواده اصیل ازدواج کرد. بعد از
مدتی، در اثر بیماری جسمی، همسر صالح و شایسته او ماهها به بستر بیماری
افتاد. پدرم از این وضعیت شدیداً آشفته و مضطرب گردید. او که در حال ناچاری
به دنبال چارهای میگشت، ناگهان این روایت به یادش آمد. لذا این دستور
العمل شفابخش امام صادق ـ علیه السلام ـ را به همسرش توصیه کرد که آن را ۴۰
روز بعد از نماز صبح ۴۰ مرتبه بخواند. بعد از انجام این دستور العمل، به
اذن خداوند متعال آن خانم از مرض سخت خویش شفا یافت.»[6]
کفعمی در زهد و عبادت و خودسازی، سرآمد عصر خویش و سرمشق عارفان و زاهدان بود. کتاب محاسبه النفس کفعمی
ـ که در قالبی زیبا به زیور طبع آراسته شده ـ در نوع خود بینظیر است و در
مورد خودسازی و سیر و سلوک معنوی، عالیترین رهنمودها را دارد.
نقل حدیث
محدّث نام آور شیعه، تلاش فراوانی در
گردآوری حدیث نمود. او به کتابهای مختلف در این مورد رجوع میکرد و در هر
کجا حدیثی را مییافت که بزرگان و دانشمندان دیگر آن را در کتابهای خود
نیاورده بودند، وی آن را ثبت و برای طالبان معارف زلال اهل بیت ـ علیهم
السّلام ـ نقل مینمود.
اگر
امروزه به کتابهای بزرگ و معتبر شیعه، همچون: وسائل الشیعه، مستدرک
الوسائل و بحار الانوار رجوع کنیم، در مییابیم که محدث کفعمی چقدر در نشر و
گسترش احادیث و روایات ائمه ـ علیهم السّلام ـ نقش داشته است. شیخ
حر عاملی در وسائل الشیعه، محدث نوری در مستدرک الوسائل و علامه مجلسی در
بحار الانوار دهها روایت در موضوعات مختلف علوم اسلامی، از محدث کفعمی
نقل کردهاند که بخشی از موضوعات آن روایات عبارتند از: آداب نماز، دعا،
وصیت، طهارت، آداب فن و کفن میّت مسلمان، اخلاق اجتماعی، معماری اسلامی،
آداب زندگی و معاشرت، خواصّ سورههای قرآن، آثار تربیت امام حسین ـ علیه
السلام ـ، آداب زیارت و توسل، حقوق اجتماعی مسلمانان، بهداشت و مسائل فردی،
تاریخ شهادت و ولادت ائمه ـ علیهم السّلام ـ، مهدویت، مسایل حج و سایر
موضوعات گوناگون فقهی، اخلاقی، عبادی و اجتماعی که زینت بخش صفحات منابع
گرانسنگ شیعه است و کفعمی در نشر و گسترش آنها سهم عظیمی را به خود اختصاص
داده است.
علامه مجلسی علاوه بر نقل روایات کفعمی،
بارها در کتاب بحار الانوار از نکات علمی، تفسیری و ادبی محدث کفعمی سود
جسته و در معانی لغات مشکل و شرح بعضی جملات و عبارات سنگین، از نظرات این
دانشمند فرزانه بهره گرفته است. وی در مورد فضل و عظمت و کمالات کفعمی
میگوید:
«کتابها و آثار او ما را از سخن گفتن در
مورد شخصیت وی باز میدارد و شکوه و جلالت این عالم جلیل القدر را،
نوشتهها و آثار جاویدان وی بر همگان آشکار میسازد.»[7]
آثار
این دانشمند گرانمایه در طول زندگی پربار
خویش، نتیجه سالها تلاش علمی و فرهنگی خود را در قالب کتابها و رسالههای
ارزشمند به جهان دانش عرضه کرده است. او تألیفات فراوانی را در موضوعات
مختلف علوم اسلامی به رشته تحریر کشیده و نقش به سزایی در تدوین و تکمیل
آثار مذهبی به ویژه آثار شیعی در قرن نهم هجری داشته است تا آن جا که علامه
مجلسی وجود این شخصیت پژوهشگر اسلامی را حلقه اتصال بین دو دانشمند نخبه
شیعی، یعنی شهید اول و شهید ثانی میداند.[۸]
تنوع موضوعات در آثار کفعمی، نشانگر تسلط سرشار آن بزرگوار بر علوم مختلف و رایج عصر خویش میباشد. تاکنون نزدیک به 50 اثر از تألیفات و تصنیفات این بزرگمرد شناخته شده است که میتوان آنها را در ۱۲ موضوع طبقه بندی کرد که عبارتند از:
عرفان و سیر و سلوک
۱٫ محاسبه النفس اللوامه و تنبیه الروح النوامه که به شرح فارسی ترجمه شده است.
۲٫ المقام الاسنی یف شرح الاسما الحسنی.
۳٫ صفوه الصفات فی شرح دعاء السمات، که در
سال ۸۷۵ هـ.ق نوشته شده است و در کتابخانه شیخ ضیاء الدین نوری در تهران،
نسخهای از آن دیده شده است.
قرائت:
۱٫ اللفظ الوجیز فی قرائه الکتاب العزیز.
تفسیر:
۱٫ قراضه النضیر؛ تلخیص تفسیر «مجمع البیان» طبرسی میباشد.
۲٫ الرساله الواضحه فی شرح سوره الفاتحه.
۳٫ تلخیص «غریب القرآن» نوشته محمد سجستانی.
۴٫ تلخیص «تفسیر علی بن ابراهیم».
۵٫ تلخیص «جوامع الجامع» طبرسی.
ادبیات:
۱٫ فرج الکرب و فرج القلب؛ درباره اقسام علم ادبیات تألیف شده و نزدیک به ۲۰۰۰۰ بیت است (هر بیت، سطر ۵۰ حرفی را میگویند).
۲٫ نهایه الارب فی امثال العرب؛ در دو جلد نگارش یافته است، که در نوع خود بینظیر است.
۳٫ لمع البرق فی معرفه الفرق.
۴٫ زهرا الربیع فی شواهد البدیع.
۵٫ تلخیص «نزهه الالباء فی طبقات الادباء» اثر کمال الدین عبدالرحمن بن محمد انباری.
۶٫ فروق اللغه.
۷٫ مقالید الکنوز فی اقفال اللّغوز.
۸٫ تلخیص «مغرب اللغه» مطرزی.
۹٫ رساله فی علم البدیع.
۱۰٫ تلخیص «المجازات النبویه» اثر سید رضی (ره).
شعر و قصیده
۱٫ قصیده فی البدیع فی مدح النبی ـ صلّی الله علیه و آله ـ و شرح آن.
۲٫ نور حدیقه البدیع؛ در شرح تعدادی از قصیدههای معروف عرب.
۳٫ قصیده غدیریه و سایر اشعار اخلاقی و ادبی.
۴٫ البدیعیه؛ که قصیدهای است میمیه و حاوی تمامی محسّنات و زیباییهای ادبی و آرایشهای کلامی در علم بدیع میباشد.
تاریخ:
۱٫ ارجوزه الفیه فی مقتل الحسین ـ علیه
السلام ـ و اصحابه: درباره نامها، اشعار و زجرهای اصحاب امام حسین ـ علیه
السلام ـ. وی در این مقتل از منابع متعددی بهره گرفته و شیوه نو در این
زمینه به کار برده است.
۲٫ تاریخ وفیات العلماء.
حدیث:
۱٫ مشکاه الانوار: این کتاب غیر از «مشکاه
الانوار» طبرسی و مجلسی میباشد و به این نام کتابهای متعدد در موضوعات
مختلف تألیف شده است.
۲٫ تلخیص «علل الشرایع» اثر صدوق (ره).
اخلاق:
۱٫ مجموع الغرائب و موضوع الرغائب: این
کتاب در سال ۱۴۱۲ هـ.ق به چاپ رسیده است. محقق کفعمی در مقدمه آن میگوید:
من این کتاب را از کتاب کبیر و بینظیر خودم گرد آوردهام و آن را بعد از
مطالعه و رجوع به ۱۰۰۰ تألیف و تصنیف نوشتهام.
۲٫ حیاه الارواح فی اللطایف و الاخبار و
الآثار: نگارش این کتاب در سال ۸۴۳ هـ.ق به اتمام رسیده است. کفعمی این اثر
را در ۷۸ باب تنظیم کرده است.
عقاید:
۱٫ تعلیقات بر «کشف الغمه» علی بن عیسی اربلی: این تعلیقات مورد توجه پژوهشگران مسلمان قرار گرفته است.
فقه:
۱٫ التلخیص فی مسائل العویص من الفقه.
۲٫ تلخیص «قواعد» شهید (ره).
۳٫ تلخیص «الحدود و الحقایق فی تفسیر الالفاظ المتداوله فی الشرع و تصریفها»؛ اصل این کتاب تألیف سید مرتضی علم الهدی (ره) است.
۴٫ منظومهای درباره ایام شریفهای که روزه
آنها مستحب است. این سروده قصیدهای از نوع رجز میباشد که در ۱۳۰ بیت
ترتیب یافته است. وی این منظومه فقهی را به درخواست علامه بابلی به رشته
نظم کشیده است.
ر. دعا و زیارات:
۱٫ البلد الامین: کفعمی در این کتاب،
دعاها، ذکرها، زیارتها و اعمال سال را آورده است. او این کتاب را قبل از
مصباح تألیف نموده است. آداب نمازهای یومیه، تعقیبات، دعاهای مختصه و
زیارات متعددی برای پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ و ائمه معصومین ـ
علیهم السّلام ـ در این کتاب ذکر شده و در پایان، مناجات ائمه و دعاهای
وارده در مناسبتهای گوناگون بیان شده است.
۲٫ شرح صحیفه سجادیه که آن را به نام
«الفوائد الطریفه فی شرح الصحیفه» نامگذاری کرده است. وی در آخر این کتاب
میگوید: من دعاهای این کتاب صحیفه را از منابع معتبر استخراج کرده و نقل
نمودهام.
۳٫ جنّه الامان الواقیه و جنه الایمان
الباقیه: این کتاب معروفترین اثر کفعمی است که به مصباح کفعمی شهرت دارد.
چون این کتاب به شیوه «مصباح المتهجّد» شیخ طوسی نگارش یافته است و شباهت
زیادی به «مصباح» شیخ دارد. مصباح نام گرفته است و برای تمایز از «مصباح»
شیخ طوسی به «مصباح کفعمی» چنین آمده است.
در مورد منزلت والای این کتاب،معروف است
که «مصباح کبیر» شیخ طوسی قبل از «مصباح کفعمی» از مقبولیت بسیار بالایی
برخوردار بود و در بیشتر خانههای شیعیان نسخهای از آن موجود بود، امّا
بعد از تألیف «مصباح کفعمی» در سال ۸۹۵ هـ.ق «مصباح المتهجّد» شیخ طوسی جای
خود را به «مصباح» کفعمی داد.[۹]
این کتاب بین کتابهایی که درباره «ادعیه و زیارات» نوشته شده، بینظیر است. علامه شیخ کفعمی در مورد ارزش و اعتبار این کتاب میگوید:
«من این اثر را از کتابهای مورد اعتماد جمع آوری کردهام که
باید به ریسمان محکم آنها چنگ زده شود و آن را به گونهای تنظیم نمودهام
که خواننده را به بالاترین درجات وصول به حضرت حق برساند.»
او در آخر کتاب، فهرست منابع را یادآور شده، که تعداد آنها به ۲۳۹ عنوان بالغ میشود.
کتاب مصباح دارای ۵۰ فصل است که از احکام
وصیت شروع میشود و با طهارت و مقدمات نماز ادامه مییابد و با ذکر نمازهای
واجب و مستحب و تعقیبات نماز، وارد بحث ادعیه میشود.
اعمال شب و روز و دعاهای مختلف، هر یک در
فصلهای جداگانهای ذکر شده است. از فصل ۴۱ بحث زیارات شروع شده و پس از
آن، مناسبتهای ایام سال همراه ذکر ولادتها و شهادتهای ائمه ـ علیهم
السّلام ـ بیان شده است و در پایان کتاب، آداب دعا ـ که شامل عوامل استجابت
دعا، شرایط دعا کننده، کیفیت دعا و مقدمات و شرایط آن است ـ بیان شده است.
این کتاب دارای ترجمههای متعدد و تلخیص میباشد.
کفعمی در این کتاب شریف به مناسبتهایی به
نکات تاریخی و ادبی، اشاره کرده است؛ از جمله قطعههایی از واقعه کربلا،
حماسه آفرینیهای امام علی ـ علیه السلام ـ در صحنههای مختلف، شعرهای
مناسب و خطبههای بلیغ و جذاب برای روزهای عید فطر و قربان و خطبه مونقه
علی ـ علیه السلام ـ را که آن حضرت بدون حرف الف ایراد فرمود، در آخر کتاب
آورده است.
۴٫ مختصر مصباح، که بعد از تألیف کتاب مصباح، آن را نوشته است. نام دیگر این کتاب الجنّه الواقیه میباشد.
۵٫ المنتقی فی العوذ و الرّقی.
ز. موضوعات متفرقه:
۱٫ العین المبصره. ۲٫ الکواکب الدّریّه.
۳٫ حدیقه انوار الجنان الفاخره. ۴٫ اختصار لسان الحاضر و القدیم.
۵٫ مجموعه کبیره، که نویسنده ریاض العلماء آن را در شهر ایروان دیده است.
۶٫ ملحقات الدروع الواقیه. ۷٫ رساله خطی شبیه کشکول.
۸٫ حجله العروس. ۹٫ الحدیقه الناضره.
۱۰٫ الروضه و النحله. ۱۱٫ تلخیص «الغریین» نوشته هروی.
۱۲٫ النخبه.
شعر و خطابه
کفعمی علاوه بر خَلقِ آثار متعدد و تألیفات
متنوع در رشتههای گوناگون علوم اسلامی، در عرصه ادبیات و شعر و خطابه هم
چون ستارهای درخشید. خطابههای نغز و کم نظیر وی و اشعار بدیع و ابتکاری
او در نهایت فصاحت و بلاغت میباشد. او در یکی از خطبههای زیبای خویش که
در شرح بدیعیه خود گفته است، تمامی سورههای قرآن را مندرج و موجب شگفتی اهل
فضل و ادب گردیده است.
دیدگاه صاحب نظران
۱٫ شیخ حرّ عاملی، نویسنده وسائل الشیعه:
«او شخصیتی مورد اطمینان،
فاضل، ادیب، شاعر، عابد و پارسا بود. او کتاب بزرگ و پربار مصباح را به
نام الجنّه الواقیه در سال ۸۹۵ هـ.ق تألیف کرده است و هم چنین گزیده مصباح و
البلد الامین و شرح صحیفه از آثار اوست. وی اشعار بسیار سروده و رسالههای
متعددی نیز تألیف کرده است.[۱۰]
۲٫ علامه امینی، نویسنده الغدیر:
«شیخ تقی الدین ابراهیم بن شیخ زین الدین
علی بن شیخ بدر الدین حسن بن شیخ محمد بن شیخ صالح بن شیخ اسماعیل حارثی
همدانی خارفی عاملی کفعمی لویزی جبعیّ، یکی از چهرههای درخشان قرن نهم هجری قمری میباشد که جامع علم و ادب بود.»[11]
۳٫ خیر الدین زرکلی، از شخصیت نگاران اهل سنت:
«ابراهیم بن علی بن الحسن الحارثی عاملی
کفعمی ملقب به تقی الدین، مردی ادیب و از فضلای امامیه میباشد. او در
روستای «کفرعیما» از توابع جبل عامل متولد شد و در همان جا وفات یافت. وی
مدتی در شهر کربلا مسافرت کرد و در آن جا اقامت گزید. آثار وی در قالب نظم و
نثر به ۴۹ کتاب و رساله میرسد.»
سپس زرکلی تعدادی از آثار کفعمی را نام میبرد.[۱۲]
وفات
شیخ ابراهیم کفعمی،
در اواخر عمر خویش، در کربلا زندگی میکرد و محلی هم برای دفن خودش در آن
جامعین کرده و وصیت نموده بود که در آن جا دفن شود و سرودهای هم در این
زمینه دارد که نهایت علاقه وی را به آستان مقدس امم حسین ـ علیه السلام ـ
میرساند.
کشف آرامگاه کفعمی
کفعمی با همه علاقهای که به کربلا داشت،
موفق نشد تا آخر عمر در آن جا بماند و مهمان حضرت ابی عبدالله ـ علیه
السلام ـ بشود. وی در در اواخر عمر خویش، سفری به زادگاهش(جبل عامل لبنان – روستای "جبشیت") نمود که در همان جا وفات یافت و به خاک سپرده شد.
قبرکفعمی بعدازسالها سالم کشف شد
آن منطقه در اثر مرور زمان خراب شده و قبر شریف کفعمی در زیر خاک ماند و از منظر مردم پنهان گردید
کسی
آن جا را نمیشناخت و از اثر قبر او اطلاعی نداشت، تا این که بعد از قرن
یازدهم هجری قمری، کشاورزی هنگام شخم زدن زمین، گاو آهن وی به سنگی برخورد و
آن را از محل خودش تکان داد، از زیر آن سنگ جسدی با کفن تر و تازه برخاست و
با حیرت تمام به راست و چپ نگاه کرد و گفت: «هل قامت القیامه؛ آیا قیامت
به پا شده است؟!» آن گاه افتاد و دوباره به خواب ابدی فرو رفت. کشاورز از
مشاهده این واقعه شگفت انگیز بیهوش میشود و بعد از مدتی که به حال طبیعی
بر میگردد، اهالی روستا را مطلع میکند. آنان نوشته سنگ قبر را مشاهده
میکنند که روی آن چنین حک شده بود: هذا قبر الشیخ ابراهیم بن علی الکفعمی.
بعد از این واقعه، مردم قبر شریف او را
بازسازی و تعمیر نمودند. هم اکنون نیز مرقد او زیارتگاه عاشقان اهل بیت ـ
علیهم السّلام ـ و شیعیان جهان میباشد. بدین ترتیب، کفعمی بعد از عمری
تلاش و جهاد در راه احیای فرهنگ اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ در سال ۹۰۵ هـ.ق در آستانه سلطنت شاه اسماعیل صفوی، در زادگاه خویش جهان را وداع گفت و به لقای دوست شتافت.[۱۳]
[۱] .
القابی نظیر: اکابر علمای امامیه، اعیان محدّثین شیعه، کثیر التتبع و وجوه
شیعه، حکایت از گستردگی اطلاعات علمی و نفوذ شخصیت معنوی وی در میان
دانشمندان میباشد.
[۲] . در مورد تاریخ تولد وی اختلاف وجود
دارد علامه سید محسن امین تاریخ ولادت او را سال ۸۴۰ هـ .ق ذکر کرده است
(اعیان الشیعه، ج ۲، ص ۱۸۵). امّا اتمام نگارش کتابی را در سال ۸۴۳ هـ . ق
به او نسبت میدهد. علامه شیخ آقا بزرگ طهرانی در الذریعه تولد او را در
سال ۸۲۸ هـ . ق میداند. (الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج ۳، ص ۷۳ و ۱۴۳).
[۳] . مقدمه رساله محاسبه النفس، ص ۱۷، و اعیان الشیعه، ج ۲، ص ۱۸۵٫
[۴] . مقدمه بلد الامین.
[۵] . بحار الانوار، ج ۸۳، ص ۱۵۳٫
[۶] . همان، ج ۸۳، ص ۱۵۴٫
[۷] . همان، ج ۱، ص ۳۴٫
[۸] . اعیان الشیعه، ج ۲، ص ۱۸۵٫
[۹] . همان، ج ۲، ص ۱۸۴٫
[۱۰] . امل الامل، ج ۱، ص ۲۸٫
[۱۱] . الغدیر، ج ۱۱، ص ۲۱۳٫
[۱۲] . الاعلام، ج ۱، ص ۵۳٫
[۱۳] . ریحانه الادب، ج ۵، ص ۶۸ و رساله محاسبه النفس، مقدمه، ص ۲۱٫
منابع: ربنا،خبرگزاری فارس وو
کفعمی کیست؟
درخیلی از جاها درکتاب" مفاتیح الجنان" شیخ عباس قمی اسم "کفعمی"آمده که مثلاً کفعمی گفته...
نام کامل:شیخ تقی الدین ابراهیم بن شیخ زین الدین علی بن شیخ بدر الدین حسن بن شیخ محمد بن شیخ صالح بن شیخ اسماعیل حارثی همدانی خارفی عاملی «کفعمی» لویزی جبعیّ
علامه شیخ ابراهیم کفعمی (مؤلف ۲کتاب معروف مصباح وبلدالامین) از دانشمندان بزرگ شیعه در قرن نهم و دهم هجری است. او عالمی وارسته، محدثی مورد اطمینان، ادیبی توانا، شاعری زبردست و هنرمندی خوشنویس بود. کفعمی به دلیل مهارت در دانشهای عصر خویش و تسلط به علوم مختلف، تألیفات متنوع و آثار بدیعی را پدید آورده که موجب شگفتی دانشوران دیگر گردیده است. عبارات بلندِ تاریخ نویسان و شخصیت نگاران در مورد وی، نشانگر عظمت علمی و معنوی اوست.[۱]
کفعمی در نیمه اول قرن نهم هجری، در یکی از روستاهای جبل عامل به نام «کفعم» یا «کفرعیما» و در یک خانواده علمی ـ مذهبی دیده به جهان گشود.[۲] این روستا نزدیک منطقه جبشیت بود. امروزه تنها آثار ویرانههای این روستا به چشم میخورد.
خاندان پر افتخار دودمان کفعمی مانند سایر خاندانهای علمی جبل عامل، اهل دانش و تقوا بودند.
شیخ زین الدین علی کفعمی (متوفا: ۸۶۱هـ.ق) از دانشمندان و محدثان بزرگ جبل عامل است. او پدر و استاد کفعمی است و از مشایخ اجازه او به شمار میرود. وی از عالمانی بود که تمام زندگی و فرزندان خود را وقف خدمت به اسلام و اهل بیت پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ نمود. او در اثر تلاش و فداکاری مستمر، توانست فرزندانی تربیت کند که در طول تاریخ، زینت بخش جوامع اسلامی شوند.
تحصیل
محقق ارجمند «شیخ فارس حسّون» مهمترین استادن کفعمی را به این ترتیب ذکر میکند:
استادان۱. شیخ زین الدین علی بن حسن، پدر کفعمی که از فقهای بزرگ و شخصی عادل و پرهیزگار بود. کفعمی از این استاد خویش حدیث نقل کرده و وی را فقیه اعظم و اورع نامیده و از او به عنوان زینت اسلام و مسلمین یاد کرده است.۲. شیخ شمس الدین محمد (نویسنده زبده البیان) ؛ برادر کفعمی.۳. سید شریف فاضل حسین بن مساعد الحسینی الحائری؛ نویسنده «تحفه الابرار فی مناقب الائمه الاطهار ـ علیهم السّلام ـ».۴. شیخ زین الدین البیاضی العاملی؛ نویسنده «الصراط المستقیم».
5. سید حسیب علی بن عبدالحسین الموسوی الحسینی؛ نویسنده «رفع الملامه عن علی ـ علیه السلام ـ فی ترک الامامه».
نامههایی در قالب نظم و نثر بین وی و کفعمی ردّ و بدل شده است.
کفعمی در بعضی از رسالههایش استاد خود را ستوده، از کتاب وی تمجیدهایی به عمل آورده و مطالبی را از او نقل کرده است.[۳]
کفعمی در اثر تلاشهای شبانه روزی و استقامت در تحصیل علوم، به مرتبهای از دانش رسید که شخصیت نگاران بعد از وی، احاطه و تسلط او بر علوم مختلف را ستوده و او را پرچمدار علم حدیث و کاشف گنجینههای علوم و حکمت دانسته و از وی به عنوان زینت بخش عصر خویش و افتخار دانشمندان امامیه یاد کردهاند.[۴]
میرزا عبدالله افندی مینویسد:
«شیخ اجلّ عالم فاضل و فقیه کامل مرحوم کفعمی، از بزرگان علمای اصحاب بود. عصر او به زمان ظهور شاه اسماعیل صفوی (اول) متصل شد. این بزرگمرد جهان شیعه در انواع علوم رایج مهارتی تام داشت، به ویژه در علوم عربی و ادبیات سرآمد عصر خویش بود. او عاشق کتاب و کتابخوانی بود. کتابهای بسیاری را در کتابخانهاش جمع کرده بود که اکثر آنها از کتابهای ارزشمند و نایاب و معتبر به شمار میآمدند. شنیدهام: هنگامی که وی وارد شهر نجف اشرف شد و مدتی در آن جا اقامت گزید، در کتابخانه خزانه حرم مطهر علوی ـ علیه السلام ـ مطالعات بسیاری انجام داد. او در نیایشگری بینظیر بود، در زهد و تقوا و التزام به دستورهای شرع مقدس، شهره خاص و عام بود، تا آن جایی که در مورد زهد و عبادت او میگویند:
کفعمی به تمام اعمال، دعاها، عبادات و آداب زیارتهایی که در کتاب «مصباح» خود آورده است، عمل مینمود و در ساعاتی که وقت او اجازه نمیداد، دعاها و عبادات آن روز را همسر عالم و عابد وی به جای میآورد و این چنین بود که کتاب مصباح او بعد از تألیف، سریعاً به خانههای شیعیان راه یافت. عاشقان و سالکان خداجو، «مصباح» کفعمی را هم چون مشعلی روشنگر، زینت بخش محافل و مجالس مذهبی و روحانی میدانستند. او در واقع، عالمی عامل، عارفی واصل و پژوهشگری کامل بود. تألیفات وی در زمینه دعاها و عبادات و زیارتها، دلیل روشنی بر زهد و تقوای وی و اهمیت دادن او به ارتباط با خداوند متعال است. نگارش کتابهای مهمی برای تزکیه و تطهیر نفس مانند: «رساله محاسبه النفس اللوامه و تنبیه الروح النوامه»، «بلد الامین»، «مصباح» و «رساله المقصد الاسنی و شرح صحیفه سجادیه»، دقت نظر وی در زمینه خودسازی و التزام او را به مبانی فکری و عملی ائمّه اطهار ـ علیهم السّلام ـ نمایان میسازد.
کفعمی به دعاها و اثرات شگفتانگیز آن اعتقاد کامل داشت. او اعمال عبادی و دعاها و تعقیبات نقل شده از ائمه معصومین ـ علیهم السّلام ـ را نه برای تفنّن و یا به خاطر دیگران مینوشت؛ بلکه او اوّل، آن دستورها را خودش عمل میکرد، آن گاه با ایمان راسخ و اعتقاد یقینی، برای دیگران نقل مینمود. او آثار دنیوی و اخروی دعاها را با تمام وجود باور کرده بود. وی گاهی در حاشیه کتاب، به آثار و نتایج دعا اشاره میکند، مثلا در حاشیه «بلد الامین» میگوید:
«من اثر این دعا (یکی از دعاهای بعد از نماز صبح) را در کتابهای اصحاب بزرگوارمان خواندهام.»
و آن گاه به داستانی در این زمینه اشاره میکند که:«مردی از شیعیان در ایام گذشته به دردی مبتلا شد که تمام پزشکان از معالجه او عاجز شدند. او بعد از تلاشهای فراوان، از معالجه بیماری خویش مأیوس شد و تمام درها را به روی خود بسته دید، تا این که روزی کتابی را مطالعه میکرد که عبارتی توجه او را به خود جلب کرد. در آن جا نوشته بود: از امام صادق ـ علیه السلام ـ روایت شده است که هر کس مبتلا به بیماری جسمی شده باشد، بعد از نماز صبح چهل مرتبه این کلمات را بگوید: «بسم الله الرحمن الرحیم، الحمد لله رب العالمین حسبنا الله و نعم الوکیل، تبارک الله احسن الخالقین، و لا حول و لا قوّه الّا بالله العلیّ العظیم» و سپس دست خود را به موضع درد بکشد، به خواست الهی شفا خواهد یافت. آن مرد به این دستور عمل کرده و به اذن الهی شفا یافت.»[۵]
کفعمی در ادامه داستانی را از مشاهدات خود نقل میکند:
«پدر و استاد بزرگوارم اعتقاد فوق العاده به مضمون این روایت داشت و هیچ گاه در نماز صبح از انجام آن فروگذاری نمیکرد؛ البته آن بزرگوار اثر آن را دیده و با تجربه برایش ثابت شده بود. او با یک خانم نجیب و بزرگواری از یک خانواده اصیل ازدواج کرد. بعد از مدتی، در اثر بیماری جسمی، همسر صالح و شایسته او ماهها به بستر بیماری افتاد. پدرم از این وضعیت شدیداً آشفته و مضطرب گردید. او که در حال ناچاری به دنبال چارهای میگشت، ناگهان این روایت به یادش آمد. لذا این دستور العمل شفابخش امام صادق ـ علیه السلام ـ را به همسرش توصیه کرد که آن را ۴۰ روز بعد از نماز صبح ۴۰ مرتبه بخواند. بعد از انجام این دستور العمل، به اذن خداوند متعال آن خانم از مرض سخت خویش شفا یافت.»[۶]
کفعمی در زهد و عبادت و خودسازی، سرآمد عصر خویش و سرمشق عارفان و زاهدان بود. کتاب محاسبه النفس کفعمی ـ که در قالبی زیبا به زیور طبع آراسته شده ـ در نوع خود بینظیر است و در مورد خودسازی و سیر و سلوک معنوی، عالیترین رهنمودها را دارد.
نقل حدیث
محدّث نام آور شیعه، تلاش فراوانی در گردآوری حدیث نمود. او به کتابهای مختلف در این مورد رجوع میکرد و در هر کجا حدیثی را مییافت که بزرگان و دانشمندان دیگر آن را در کتابهای خود نیاورده بودند، وی آن را ثبت و برای طالبان معارف زلال اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ نقل مینمود.
اگر امروزه به کتابهای بزرگ و معتبر شیعه، همچون: وسائل الشیعه، مستدرک الوسائل و بحار الانوار رجوع کنیم، در مییابیم که محدث کفعمی چقدر در نشر و گسترش احادیث و روایات ائمه ـ علیهم السّلام ـ نقش داشته است. شیخ حر عاملی در وسائل الشیعه، محدث نوری در مستدرک الوسائل و علامه مجلسی در بحار الانوار دهها روایت در موضوعات مختلف علوم اسلامی، از محدث کفعمی نقل کردهاند که بخشی از موضوعات آن روایات عبارتند از: آداب نماز، دعا، وصیت، طهارت، آداب فن و کفن میّت مسلمان، اخلاق اجتماعی، معماری اسلامی، آداب زندگی و معاشرت، خواصّ سورههای قرآن، آثار تربیت امام حسین ـ علیه السلام ـ، آداب زیارت و توسل، حقوق اجتماعی مسلمانان، بهداشت و مسائل فردی، تاریخ شهادت و ولادت ائمه ـ علیهم السّلام ـ، مهدویت، مسایل حج و سایر موضوعات گوناگون فقهی، اخلاقی، عبادی و اجتماعی که زینت بخش صفحات منابع گرانسنگ شیعه است و کفعمی در نشر و گسترش آنها سهم عظیمی را به خود اختصاص داده است.
علامه مجلسی علاوه بر نقل روایات کفعمی، بارها در کتاب بحار الانوار از نکات علمی، تفسیری و ادبی محدث کفعمی سود جسته و در معانی لغات مشکل و شرح بعضی جملات و عبارات سنگین، از نظرات این دانشمند فرزانه بهره گرفته است. وی در مورد فضل و عظمت و کمالات کفعمی میگوید:
«کتابها و آثار او ما را از سخن گفتن در مورد شخصیت وی باز میدارد و شکوه و جلالت این عالم جلیل القدر را، نوشتهها و آثار جاویدان وی بر همگان آشکار میسازد.»[۷]
آثار
این دانشمند گرانمایه در طول زندگی پربار خویش، نتیجه سالها تلاش علمی و فرهنگی خود را در قالب کتابها و رسالههای ارزشمند به جهان دانش عرضه کرده است. او تألیفات فراوانی را در موضوعات مختلف علوم اسلامی به رشته تحریر کشیده و نقش به سزایی در تدوین و تکمیل آثار مذهبی به ویژه آثار شیعی در قرن نهم هجری داشته است تا آن جا که علامه مجلسی وجود این شخصیت پژوهشگر اسلامی را حلقه اتصال بین دو دانشمند نخبه شیعی، یعنی شهید اول و شهید ثانی میداند.[۸]
تنوع موضوعات در آثار کفعمی، نشانگر تسلط سرشار آن بزرگوار بر علوم مختلف و رایج عصر خویش میباشد. تاکنون نزدیک به ۵۰ اثر از تألیفات و تصنیفات این بزرگمرد شناخته شده است که میتوان آنها را در ۱۲ موضوع طبقه بندی کرد که عبارتند از:
عرفان و سیر و سلوک۱. محاسبه النفس اللوامه و تنبیه الروح النوامه که به شرح فارسی ترجمه شده است.۲. المقام الاسنی یف شرح الاسما الحسنی.
۳. صفوه الصفات فی شرح دعاء السمات، که در سال ۸۷۵ هـ.ق نوشته شده است و در کتابخانه شیخ ضیاء الدین نوری در تهران، نسخهای از آن دیده شده است.
قرائت:۱. اللفظ الوجیز فی قرائه الکتاب العزیز.
تفسیر:۱. قراضه النضیر؛ تلخیص تفسیر «مجمع البیان» طبرسی میباشد.۲. الرساله الواضحه فی شرح سوره الفاتحه.۳. تلخیص «غریب القرآن» نوشته محمد سجستانی.۴. تلخیص «تفسیر علی بن ابراهیم».۵. تلخیص «جوامع الجامع» طبرسی.
ادبیات:۱. فرج الکرب و فرج القلب؛ درباره اقسام علم ادبیات تألیف شده و نزدیک به ۲۰۰۰۰ بیت است (هر بیت، سطر۵۰ حرفی را میگویند).۲. نهایه الارب فی امثال العرب؛ در دو جلد نگارش یافته است، که در نوع خود بینظیر است.۳. لمع البرق فی معرفه الفرق.۴. زهرا الربیع فی شواهد البدیع.۵. تلخیص «نزهه الالباء فی طبقات الادباء» اثر کمال الدین عبدالرحمن بن محمد انباری.۶. فروق اللغه.۷. مقالید الکنوز فی اقفال اللّغوز.۸. تلخیص «مغرب اللغه» مطرزی.۹. رساله فی علم البدیع.۱۰. تلخیص «المجازات النبویه» اثر سید رضی .
شعر و قصیده۱. قصیده فی البدیع فی مدح النبی ـ صلّی الله علیه و آله ـ و شرح آن.۲. نور حدیقه البدیع؛ در شرح تعدادی از قصیدههای معروف عرب.۳. قصیده غدیریه و سایر اشعار اخلاقی و ادبی.۴. البدیعیه؛ که قصیدهای است میمیه و حاوی تمامی محسّنات و زیباییهای ادبی و آرایشهای کلامی در علم بدیع میباشد.
تاریخ:۱. ارجوزه الفیه فی مقتل الحسین ـ علیه السلام ـ و اصحابه: درباره نامها، اشعار و زجرهای اصحاب امام حسین ـ علیه السلام ـ. وی در این مقتل از منابع متعددی بهره گرفته و شیوه نو در این زمینه به کار برده است.۲. تاریخ وفیات العلماء.
حدیث:۱. مشکاه الانوار: این کتاب غیر از «مشکاه الانوار» طبرسی و مجلسی میباشد و به این نام کتابهای متعدد در موضوعات مختلف تألیف شده است.۲. تلخیص «علل الشرایع» اثر صدوق .
اخلاق:
۱. مجموع الغرائب و موضوع الرغائب: این کتاب در سال ۱۴۱۲ هـ.ق به چاپ رسیده است. محقق کفعمی در مقدمه آن میگوید: من این کتاب را از کتاب کبیر و بینظیر خودم گرد آوردهام و آن را بعد از مطالعه و رجوع به ۱۰۰۰ تألیف و تصنیف نوشتهام.
۲. حیاه الارواح فی اللطایف و الاخبار و الآثار: نگارش این کتاب در سال ۸۴۳ هـ.ق به اتمام رسیده است. کفعمی این اثر را در ۷۸ باب تنظیم کرده
عقاید:تعلیقات بر «کشف الغمه» علی بن عیسی اربلی: این تعلیقات مورد توجه پژوهشگران مسلمان قرار گرفته است.
۱. التلخیص فی مسائل العویص من الفقه.
۲. تلخیص «قواعد» شهید .۳. تلخیص «الحدود و الحقایق فی تفسیر الالفاظ المتداوله فی الشرع و تصریفها»؛ اصل این کتاب تألیف سید مرتضی علم الهدی است.۴. منظومهای درباره ایام شریفهای که روزه آنها مستحب است. این سروده قصیدهای از نوع رجز میباشد که در۱۳۰ بیت ترتیب یافته است. وی این منظومه فقهی را به درخواست علامه بابلی به رشته نظم کشیده است.۱. البلد الامین: کفعمی در این کتاب، دعاها، ذکرها، زیارتها و اعمال سال را آورده است. او این کتاب را قبل از مصباح تألیف نموده است. آداب نمازهای یومیه، تعقیبات، دعاهای مختصه و زیارات متعددی برای پیامبرو ائمه معصومین ـ علیهم السّلام ـ در این کتاب ذکر شده و در پایان، مناجات ائمه و دعاهای وارده در مناسبتهای گوناگون بیان شده است.۲. شرح صحیفه سجادیه که آن را به نام «الفوائد الطریفه فی شرح الصحیفه» نامگذاری کرده است. وی در آخر این کتاب میگوید: من دعاهای این کتاب صحیفه را از منابع معتبر استخراج کرده و نقل نمودهام.۳. جنّه الامان الواقیه و جنه الایمان الباقیه: این کتاب معروفترین اثر کفعمی است که به مصباح کفعمی شهرت دارد. چون این کتاب به شیوه «مصباح المتهجّد» شیخ طوسی نگارش یافته است و شباهت زیادی به «مصباح» شیخ دارد. مصباح نام گرفته است و برای تمایز از «مصباح» شیخ طوسی به «مصباح کفعمی» چنین آمده است.
در مورد منزلت والای این کتاب،معروف است که «مصباح کبیر» شیخ طوسی قبل از «مصباح کفعمی» از مقبولیت بسیار بالایی برخوردار بود و در بیشتر خانههای شیعیان نسخهای از آن موجود بود، امّا بعد از تألیف «مصباح کفعمی» در سال
۲. علامه امینی، (صاحب الغدیر):«شیخ تقی الدین ابراهیم بن شیخ زین الدین علی بن شیخ بدر الدین حسن بن شیخ محمد بن شیخ صالح بن شیخ اسماعیل حارثی همدانی خارفی عاملی کفعمی لویزی جبعیّ، یکی از چهرههای درخشان قرن نهم هجری قمری میباشد که جامع علم و ادب بود.»[۱۱]
۳. خیر الدین زرکلی، از شخصیت نگاران اهل سنت: «ابراهیم بن علی بن الحسن الحارثی عاملی کفعمی ملقب به تقی الدین، مردی ادیب و از فضلای امامیه میباشد. او در روستای «کفرعیما» از توابع جبل عامل متولد شد و در همان جا وفات یافت. وی مدتی در شهر کربلا مسافرت کرد و در آن جا اقامت گزید. آثار وی در قالب نظم و نثر به ۴۹کتاب و رساله میرسد.»سپس زرکلی تعدادی از آثار کفعمی را نام میبرد.[۱۲]فات
شیخ ابراهیم کفعمی، در اواخر عمر خویش، در کربلا زندگی میکرد و محلی هم برای دفن خودش در آن جامعین کرده و وصیت نموده بود که در آن جا دفن شود و سرودهای هم در این زمینه دارد که نهایت علاقه وی را به آستان مقدس امم حسین ـ علیه السلام ـ میرساند.کشف آرامگاه کفعمی
کفعمی با همه علاقهای که به کربلا داشت، موفق نشد تا آخر عمر در آن جا بماند و مهمان حضرت ابی عبدالله ـ علیه السلام ـ بشود. وی در در اواخر عمر خویش، سفری به زادگاهش(جبل عامل لبنان - روستایی بنام «جبشیت») نمود که در همان جا وفات یافت و به خاک سپرده شد.
قبرکفعمی بعدازسالها سالم کشف شد
آن منطقه در اثر مرور زمان خراب شده و قبر شریف کفعمی در زیر خاک ماند و از منظر مردم پنهان گردید
کسی آن جا را نمیشناخت و از اثر قبر او اطلاعی نداشت، تا این که بعد از قرن یازدهم هجری قمری، کشاورزی هنگام شخم زدن زمین، گاو آهن وی به سنگی برخورد و آن را از محل خودش تکان داد، از زیر آن سنگ جسدی با کفن تر و تازه برخاست و با حیرت تمام به راست و چپ نگاه کرد و گفت: «هل قامت القیامه؛ آیا قیامت به پا شده است؟!» آن گاه افتاد و دوباره به خواب ابدی فرو رفت. کشاورز از مشاهده این واقعه شگفت انگیز بیهوش میشود و بعد از مدتی که به حال طبیعی بر میگردد، اهالی روستا را مطلع میکند. آنان نوشته سنگ قبر را مشاهده میکنند که روی آن چنین حک شده بود: هذا قبر الشیخ ابراهیم بن علی الکفعمی.
بعد از این واقعه، مردم قبر شریف او را بازسازی و تعمیر نمودند. هم اکنون نیز مرقد او زیارتگاه عاشقان اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ و شیعیان جهان میباشد. بدین ترتیب، کفعمی بعد از عمری تلاش و جهاد در راه احیای فرهنگ اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ در سال۹۰۵ هـ.ق در آستانه سلطنت شاه اسماعیل صفوی، در زادگاه خویش جهان را وداع گفت و به لقای دوست شتافت.[۱۳]
[۱] . القابی نظیر: اکابر علمای امامیه، اعیان محدّثین شیعه، کثیر التتبع و وجوه شیعه، حکایت از گستردگی اطلاعات علمی و نفوذ شخصیت معنوی وی در میان دانشمندان میباشد.
[۲] . در مورد تاریخ تولد وی اختلاف وجود دارد علامه سید محسن امین تاریخ ولادت او را سال ۸۴۰هـ .ق ذکر کرده است (اعیان الشیعه، ج ۲، ص ۱۸۵). امّا اتمام نگارش کتابی را در سال ۸۴۳ هـ . ق به او نسبت میدهد. علامه شیخ آقا بزرگ طهرانی در الذریعه تولد او را در سال ۸۲۸ هـ . ق میداند. (الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج ۳، ص ۷۳ و۱۴۳).
[۳] . مقدمه رساله محاسبه النفس، ص ۱۷، و اعیان الشیعه، ج ۲، ص ۱۸۵.
[۴] . مقدمه بلد الامین.
[۵] . بحار الانوار، ج ۸۳، ص ۱۵۳.
[۶] . همان، ج ۸۳، ص ۱۵۴.
[۷] . همان، ج 1، ص ۳۴.
[۸] . اعیان الشیعه، ج ۲، ص .۱۸۵
[۹] . همان، ج ۲، ص ۱۸۴.
[۱۰] . امل الامل، ج ۱، ص ۸۲.
[۱1] . الغدیر، ج ۱۱، ص ۱۳۲.
[۱۲] . الاعلام، ج ۱، ص ۵۳.
[۱۳] . ریحانه الادب، ج ۵، ص ۶۸ و رساله محاسبه النفس، مقدمه،
منابع: ربنا/فارس//حوزه/متفرقه شیخ ابراهیم کفعمی کیست؟