زندگینامه ابراهیم فخرایی(مؤلف کتاب)سردارجنگل.
ابراهیم رضازاده فخرایی (متولد۱۲۷۸،فرزند حاج رضا، تاجرِخیرِ رشت) درکودکی به مکتب خانه رفت،وتحصیل رادر مدارس ملی رشت به پایان رساند.
«ابراهیم»برای ادامه تحصیل عازم عراق(نجف)شدوازمحضرعلمای نجف ازجمله،شیخ عبدالحسین فقیهی رشتی (فرزندآیت الله شیخ شعبان رشتی ،از فقهای بزرگ نجف)تلمذکرد.
وآنگاه(در١۶سالگی) عازم لبنان شد ودر«کالج پتریرکله بیروت» که نخستین دانشگاه و غیرسنّتی در جهان عرب بود که بااستانداردهای آموزشی دانشگاه های معتبرامریکاتأسیس شده بود(به دانشگاه امریکایی معروف بود)به تحصیل پرداخت واماپس از ۱۷ ماه تحصیل،« جنگ جهانی اول» فراگیرشد،لبنان هم درامان نماند،دانشگاهاتعطیل شد.
جنگ جهانی اول: (از ۲۸ ژوئیه ۱۹۱۴ تا ۱۱ نوامبر ۱۹۱۸)یعنی از۵ مرداد۱۲۹۳تا ۱۹آبان۱۲۹۷-چهارسال بطول انجامید.
۱۷ میلیون کشته و ۲۰ میلیون زخمی از مهمترین دستآوردجنگ جهانی اول بود.
پایان جنگ جهانی اول مصادف شدباشیوع بیماری آنفولانزای اسپانیایی که از سال ۱۹۱۸ تا سال ۱۹۲۰ میلادی(ازسال۱۲۹۷تا۱۲۹۹شمسی) ادامه داشت، ۵۰۰ میلیون یعنی چیزی در حدود ۲۷ درصد جمعیت جهان را مبتلا کرد و به عنوان یکی از مرگبارترین همهگیریهای تاریخ بشر، ۱۰۰ میلیون قربانی برجای گذاشت.
نهضت جنگل به رهبری میرزا کوچکخان در شمال ایران علیه حضور نیروهای بیگانه
از همان روزهای نخست آغاز جنگ جهانی اول (مرداد۱۲۹۳) شکل گرفت و در مدت کوتاهی نه تنها در گیلان، بلکه در اکثر نقاط ایران با استقبال مردم روبرو شد.
و«فخرایی» درسال ۱۲۹۵به ایران برگشت،درآن زمان که والدینش به تهران مهاجرت کرده بودند،اقامت گزید. در تهران او در دبیرستانهای سیروس و دارالفنون تحصیل کرد ، مدرک کلاس دهم را گرفت.
۳سال آخرنهضت جنگل درکنارمیرزاکوچک بود
ایستادههااز راست به چپ: کربلائی حسین-سیف الله زاده- سعد الله درویش- اسماعیل جنگلی خواهر زاده کوچک خان- میر صالح مظفرزاده- محرم بابایف/ نشستهها از راست به چپ: گائوک آلمانی- کاژانف- میرزا کوچک خان- ابوکف- پلایف/ درازکشیدهها از راست به چپ: خالو مراد- خالو قنبر
«ابراهیم فخرایی» پس از۲سال تحصیل درتهران در تابستان ۱۹۱۸میلادی(۱۲۹۷شمسی) به زادگاهش نزداقوامش رفت،دراین سفربودکه فصل جدیداززندگی «ابراهیم»شکل گرفت.
میرزاکوچک خان -قبل از نهضت جنگل-دوران طلبگی
وی به نزدبچه محلش «میرزا کوچک خان»به مرکز فرماندهی جنگلیان در گوراب زرمیخ(صومعه سرا) رفت که۲۱سال ازاوبزرگتربود.
واما این رفتن به دیدارموقت ومعمولی ختم نشد،بلکه برتعلقاتش افزوده شد وروح کنجکاوانقلابیش این دیداریک ساعته را۳ساله کرد.
ابراهیم فخرایی که به زبان انگلیسی وفرانسه مسلط بود.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:مواردتحقیقی ازمنابع مختلف بوده واما شایدنتواانسته باشم دراین عکس نویسنده کتاب سردارجنگل(فخرایی)رابدرستی تشخیص بدهم.خودِآقای فخرایی درصفحه۲۴۰کتابش -زیرعکس-اینگونه نوشته است:
فرزتدان عسکردرامی
ردیف۱(نشسته)ازراست بچپ:سیدهاشم سیدنوری-آقاجان درامی-اصلان خان
ردیف۲:میرزاشعبان خان جنگلی-ابراهیم فخرایی
ردیف۳:نفروسطی-میرمحمدقلی خان مجدتیموری.
«میرزاکوچک خان ازاوخواست بعنوان« مترجم ومنشیش درملاقاتهابانمایندگان خارجی درکنارش باشد.»
ابراهیم هم لبیک گفت وبراین پیمان وفادارماندتا در پاییز ۱۹۲۱میلادی(۱۳۰۰شمسی) شهادت میرزاکوچک «سخنگوی نهضت جنگل»وهمراه رهبرنهضت بود.
یک سال بعدارشهادت میرزاکوچک
گنجینه قیام جنگل در سال ۱۹۲۲میلادی(۱۳۰۱شمسی) دراداره فرهنگ گیلان مشغول به کارشد، اولین تجربه فرهنگی را بامدیریت مدرسه ابتدایی سعدی در انزلی شروع کرد.
واما بعلت درخشش درانزلی وتجارب سفرهای برون مرزی وتسلط برزبانهاخارجی دو سال اورابرای تدریس به رشت انتقال دادند،وی علاوه برزبان خارجه،دروس دیگر،ازجمله تاریخ رانیزتدریس می کرد.
درهمین درخشش درفرهنگ ،بعلت محبوبیتی که کسب کرده بود،استفاده بهینه کرد ومجوزنشریاتی راگرفت.
اولین مجوزی که گرفت نشریه «پیام »بود،بعد«طلیعه»و «طلوع»بود
در سال ۱۳۰۷ مجله فروغ را منتشر کرد.
امااین نابغه ۳۰ساله روح نارآمی داشت،نتوانست مطیع اوامررؤسای فرهنگ باشد،بعلت آشنایی به حوادث روز ایران وجهان،مطالبی درنشریه اش منتشرمی کردکه روحیه انقلابی خوانندگان را شکوفامی کرد،اعتصاب دانش آموزان ودانشجویان رشتی راناشی ازخواندن مقالاتش دانستند،لذانشریه رابستند ونویسنده رااز محل کاراخراج کردند.
مسئولین امنیتی استان به بستن نشریات اکتفانکردند،بلکه حضوروی رادرگیلان-تعاملاتش را درمحافل ومجالس مضرتشخیص دادند وحکم به تبعیدش دادند.
این همرزم میرزاکوچک بناچار راهی تهران شد وامادرتهران هم آرام ننشست،در سال ۱۳۲۴ روزنامه فروغ را در تهران منتشرکرد.
«ابراهیم فخرایی» فعالیتهای مطبوعاتی ،تدریس درمدارس راشروع کرد و همزمان به تحصیل وکالت پرداخت،
ابراهیم فخرایی درسال ۱۳۱۲ درسهای حقوقی را که توسط وزارت عدلیه ارائه میشد گذراندومجوز وکالت گرفت.
با اخذ پروانه وکالت،(تغییرروسای امنیتی گیلان)،مجدداًبه گیلان برگشت و به عنوان وکیل دادگستری مشغول به کار شد. وپس ازمدتی به دادگستری قزوین منتقل شد.
وامابادرخشش ابراهیم فخرایی دروزارت دادگستری(عدلیه)،ریاست دادگستری چند شهرستان را درپرونده اش دارد،ازجمله در شهرهای رشت،اردبیل، اراک، بروجرد، ملایر، آبادان.
وی بعدازحدود بیست سال کاردرعدلیه، در سال ۱۳۳۳ درخواست بازنشستگی کرد.
لازم به ذکراست که درطول فعالیتهای مطبوعاتی ،علاوه براخراج ازمحل کاروتبعید،«زندان»راهم تجربه کرده است.وی به دستور«سرتیپ محمدحسین آیرم» (فرمانده ژاندارمری گیلان)،درتاریخ نوشته اند که این فرمانده چنان جلادبودکه که درانزلی گوش چندنفررابرید!
البته بعدهااین سرلشکرجلادبارضاشاه مشکل پیداکرد وبه آلمان فرارکردکه بعداز۱۳سال خارج نشینی
فروردین۱۳٢٧ در ۶۵ سالگی دربیمارستان لیختن اشتاین درگذشت.
ابراهیم فخرایی روز ۱۶ بهمن ۱۳۶۶ تهران درگذشت که ظاهراً بعلت وصیتی که کرده بودخواسته بود که درکنارهمرزمش آرام بگیردکه در سال ۱۳۷۰ شمسی بقایای جنازهاش به رشت منتقل شد و دوباره در نزدیکی مقبره میرزا کوچک خان به خاک سپرده شد.
او در دوران بازنشستگی به تالیف اشتغال داشت و کتاب های او مکرر به چاپ رسید. وی قریحه شاعر نیزداشت، شعاری نیز سروده است.
کتاب «سردار جنگل»رادرخرداد۱۳۴۳ منتشرکرد(انتشارت امیرکبیر)
قبرمیرزاکوچک+قبرمؤلف«سردارجنگل»ابراهیم میرفخرایی-همرزم میرزاکوچک خان+۲شهید
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:مواردتحقیقی ازمنابع مختلف بوده واما شایدنتوانسته باشم دراین عکس نویسنده کتاب سردارجنگل(فخرایی)رابدرستی تشخیص بدهم.خودِآقای فخرایی درصفحه۲۴۰کتابش -زیرعکس-اینگونه نوشته است:فرزندان عسکردرامی
ردیف۱(نشسته)ازراست بچپ:سیدهاشم سیدنوری-آقاجان درامی-اصلان خان
ردیف۲:«میرزاشعبان خان جنگلی» و«ابراهیم فخرایی»(مؤلف کتاب سردارجنگل)
ردیف۳:نفروسطی-میرمحمدقلی خان مجدتیموری.
آثاردیگرش:
گیلان در جنبش مشروطیت، ۱۳۵۲، تهران
گزیده ادبیات گیلکی، ۱۳۵۸، رشت
گیلان درگذرزمان.
گیلان درقلمروشعروادب.
ضرب المثل های گیلکی.
رجال صدر مشروطیت میرزا احمد قزوینی.
آیاوکیل بازنشسته می شود؟
سومنامبولیسم(خوابگردی)
خوابگردی (خوابگرد)، موضوعی روانشناسی درحوزه جنایی-کیفری (حقوقی) است.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:برای اطلاعات بیشتر ازمؤلف کتاب سردارجنگل(ابراهیم میرفخرایی)به این لینک مراجعه کنید: