مدرسه شبانه روزی کملوپس در سال ۱۸۹۰ میلادی توسط کلیسای رومن کاتولیک تاسیس و در سال ۱۹۷۸ تعطیل شد.
این گزاش حاصل ۵ سال تحقیق کمیته تحقیقات «کمسیون ملی کانادا» از ۵۰ مدرسه است،مرگ۸۰۰۰کودک
«سومین گوردستجمعی» هم کشف شد.
این کودکان دانش آموزان مدرسه سرخپوستان کملوپس در «بریتیش کلمبیا» بودند،بقایای این کودکان با استفاده از یک متخصص رادار زمیننفوذ کشف شده است
طبق تحقیقات کمیسیون صلح و حقیقت یابی ملی کانادا (TRC) ۳۲۰۰ کودک بومی در مدارس اجباری جان خود را از دست دادهاند.
چهارمین گور جمعی کودکان در کانادا کشف شد۱۶۰قبر
بنا بر گزارشی که خبرگزاری آناتولی به نقل از منابع خبری در کانادا مخابره کرد، روز دوشنبه(۲۱ تیر ۱۴۰۰ )گور جمعی بیش از ۱۶۰ کودک بومی در جنوب جزایر «خلیج جنوبی» در استان بریتیش کلمبیا کشف شد.بقایای اجساد ۲۱۵ کودک که سن برخی از آنها تنها ۳ سال بود، در منطقهای که زمانی محل یک مدرسه شبانهروزی کودکان بومی در کانادا بود، کشف شد.
مدرسه شبانه روزی «Kamloops» در سال ۱۸۹۰(بهار ۱۲۶۹شمسی) توسط کلیسای کاتولیک روم در استان «بریتیش کلمبیا» تاسیس و در سال ۱۹۷۸(بهار ۱۳۵۷شمسی) تعطیل شد.
این مدرسه بخشی از شبکه گسترده مدارس شبانه روزی کانادا بود که با هدف جمع آوری اجباری کودکان بومی به قصد از بین بردن اجتماعهای آنها تشکیل شده بود.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:«مدرسه شبانهروزی کاملوپس ایندین» یکی از ۱۳۹ آموزشگاهی بود که اواخر قرن نوزدهم توسط کلیسای کاتولیک تأسیس شده بود. این مدرسه که تا دهه ۱۹۵۰(بهار۱۳۲۹شمسی) پذیرای ۵۰۰ دانشآموز بومی بود، در سال ۱۹۶۰(بهار۱۳۳۹شمسی) رسما تعطیل شد.
«مادری» ازدیدن صحنه یادبودجنایت ۲۱۵ جفت کفش کودک در گالری یادبود« ونکوور» شنبه، ۸ خرداد ۱۴۰۰ در« ونکوور ، بریتیش کلمبیا » کانادا گریه می کند.
کلیسای کاتولیک این مدارس شبانهروزی را با هدف دور کردن کودکان بومی از خانواده و جوامعشان، ممنوع کردن صحبت به زبان هایمادری و انجام اقدامات فرهنگی ویژه تأسیس کرده بود.
مدارس شبانهروزی کلیسای کاتولیک تا دهه ۱۹۹۰ در کانادا وجود داشتند و از اوایل قرن ۱۹ تا اوخر قرن ۲۰ حدود ۱۵۰ هزار کودک بومی در آنها ثبتنام شده بوند.
بر اساس گزارش سال ۲۰۱۵ «'کمیسیون تحقیق ملی کانادا» کودکان بومی مدارس شبانهروزی کلیسای کاتولیک مورد بدرفتاری و سو استفاده جنسی قرار میگرفتند. در تحقیقات شش ساله کمیسیون تحقیق ملی کانادا از این اقدام علیه کودکان بومی به عنوان «قتل عام فرهنگی» یاد شده است.
نتایج تحقیقات این کمیسیون نشان میدهد که دستکم «۳ هزار و ۲۰۰ کودک در مدارس شبانهروزی کلیسای کاتولیک در کانادا جان خود را از دست دادند»
این گزاش حاصل ۵ سال تحقیق کمیته تحقیقات این کمسیون از حداقل ۵۰ مدرسه می باشد.
ترج تگی(Terje Tegi) ، رئیس منطقه ای اولین انجمن ملل بریتیش کلمبیا ، جمعه گفت: این مسئله در مورد مدارس شبانه روزی و زخم های ناشی از میراث نسل کشی علیه مردم بومی دوباره در حال ظهور است.
براساس تحقیقات این کمیسیون، اسناد موجود همچنین نشان میدهد که دانشآموزان این مدارس در معرض بیماری سل، سرخک، آنفلوانزا و سایر بیماری های مسری قرار داشتند.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر: رویترزدراواخر خرداد ۱۴۰۰ نوشت: تنها پس از گذشت چند هفته از انتشار خبر تکان دهنده کشف گور جمعی کودکان بومی در استان «بریتیش کلمبیا» کانادا، یکی از گروه های بومی این کشور از «کشف هولناک و تکان دهنده» دیگری از صدها گور جدید در محوطه یک مدرسه شبانه روزی سابق در استان «ساسکاچوان» این کشور خبر داد
به گزارش رویترز، «جاستن ترودو» نخست وزیر کانادا، روز جمعه ۷ خرداد۱۴۰۰، کشف این گور دستهجمعی کودکان را دلخراش خواند.
این کودکان دانش آموزان مدرسه سرخپوستان کملوپس در «بریتیش کلمبیا» بودند که سال ۱۹۷۸(بهار ۱۳۵۷شمسی) تعطیل شد. بقایای این کودکان با استفاده از یک متخصص رادار زمیننفوذ کشف شده است.
نظام مدارس شبانه روزی کانادا با اجبار کودکان بومی را از خانواده آنها جدا می کرد. پس از پایان یک تحقیق شش ساله در سال ۲۰۱۵ درباره آن نظام آموزشی منسوخ، از آن به عنوان «نسل کشی فرهنگی» یاد شد.
در آن تحقیق آزارهای جسمی، تجاوز، سوءتغذیه، و دیگر آزارهایی که حدود ۱۵۰ هزار کودک در آن مدارس متحمل شدند، توصیف شده است.
ساختمان مدرسه بومیان کانادا در کمپلوس
آن گزارش همچنین گفته بود که بیش از ۴۱۰۰ کودک در زمان حضور در مدارس شبانه روزی جان باختند. گمان می رود مرگ ۲۱۵ کودکی که بقایای آنها به تازگی کشف شده است، در آن گزارش نیامده بود.
آن مدارس عمدتا از جانب دولت اتاوا و بین دهه ۱۸۴۰ تا دهه ۱۹۹۰ میلادی توسط کلیساهای مسیحیان اداره می شد. کانادا در سال ۲۰۰۸ به خاطر آن سیستم آموزشی رسما عذرخواهی کرد.
7صبح نوشت:چهل سال گذشته اما هنوز نتوانستهام فراموش کنم. تجربه تلخی که از دهسالگیام آغاز شد. تصویر آن روز که مادرم با شکم برآمدهاش، که خواهر کوچکترم را باردار بود، با آن امدادگر صحبت میکرد، به روشنی روز در مقابل دیدگانم است.»
«به مادرم گفت، اگر بچههایت را به مدرسهٔ موهاکها بفرستی، خوب تربیت میشوند؛ مثل اروپاییها منظم و کارآمد بار میآیند و با بقیهٔ بچههای دوروبرشان فرق میکنند. مادر راضی شد (یا شاید خودش را راضی کرد، مطمئن نیستم) ولی میدانم که هیچ مادر بومی نبود که، اگر میدانست فرزندانش در چه شرایطی قرار خواهند گرفت، اجازه میداد که این اتفاق بیفتد.»
«سال ۱۹۶۶ من و برادران و خواهرم، که بین پنج تا ده سال داشتیم، به مدرسهٔ موهاکها درشهر«برانتفورد» انتاریو (BRANTFORD, ONTARIO)منتقل شدیم. اولین تصویر من از آن مدرسه، پلههای بسیار بلندش بود که به سختی از آنها بالا میرفتم. سختیای که تا آخر با ما همراه بود. ما را از هم جدا کردند و مادرمان را فقط در تعطیلات کریسمس و عید پاک میدیدم. راستش را بگویم، اولش همه چیز به نظر خیلی هیجانانگیز بود ولی خیلی زود رنجها از راه رسیدند.»
اینها بخشی از خاطرات یکی از بازماندگان مدارس شبانهروزی بومیان کانادا به نام «شرلن بومبری» (Sherlene Bomberry) است. شرلن البته خوششانس بود که مدرسهای که میرفت ۳ سال بعد به دلایل اقتصادی بسته شد و دانشآموزانش توانستند پیش خانوادههایشان برگردند. اما در همان۳ سال، شاهد رنجی شد که هزاران کودک دیگر نیز از چند دهه پیش در آنجا زندگی کرده بودند. از خوردن غذاهای موردعلاقهشان محروم شده بودند و باید نان بلغور جو را به زور میخوردند. گیسهای بلند و سیاهشان یا از ته زده میشد یا باید با وسواس و محکم بافته میشد. در صورت انجام هر نوع نافرمانی، تنبیه بدنی در کار بود و خطکشی که بیرحمانه روی دستها فرود میآمد.
«خیلی درد داشت. رد خطکش تا مدتها روی دستها میماند.» شرلن البته بازهم خوشاقبالتر از برخی ساکنان آن مدرسهٔ اجباری بود که مورد آزار و اذیت جنسی قرار گرفتند. کودکانی که زخم روحی حاصل از آن ماجراها را تمام عمر با خود حمل کردند.
شاید« شرلن» و عدهای دیگر توانستند بالاخره از آن فضای تلخ و سرد رهایی پیدا کنند اما این مدارس تا سال ۱۹۹۶ یعنی همین ۲۴ سال پیش هم در کانادا دایر بودند. مدارسی که برای همیشه در تاریخ رنجهای بومیان حک شدهاند.
رنجی که با عذرخواهی سال ۲۰۰۸ نخستوزیر کانادا« استیون(استفان) هارپر» هم التیام نخواهد یافت.
فرانسویانی که برای گسترش مرزهای سلطنت فرانسه در حوالی سالهای ۱۵۰۰ میلادی به سرزمینی که امروز کانادا نام دارد، رسیدند، یکی از اهداف مهم خود را اشاعهٔ دین و مذهب کاتولیک در میان ساکنان بومی سرزمینهای «فرانسه جدید» (New France) میدانستند. اگرچه سنگ بنای اولیهٔ این مدارس را همان فرانسویان گذاشتند ولی شمایل آنها به صورتی که امروز شناخته میشوند در سال ۱۸۸۰ و در استان« انتاریو »شکل گرفت.
مدارس مذهبی مشهوری که تحت حمایت دولت بودند و برای همسانسازی فرهنگ بومی با فرهنگ کانادایی ساخته شدند. این اقدامات برای جذب بومیان در فرهنگ اروپایی صورت گرفتند و قبایل بومی و آداب و رسوم فرهنگی بومیان را تخریب کرده و مشکلات درازمدت زیادی به بار آورند. در مجموع در حدود ۱۵۰ هزار کودک بومی در این مدارس تحصیل کردند.
مدرسهای که «شرلن بومبری» در آن درس خواند، قدیمیترین این مدارس در شهر «برنتفورد» انتاریو بود.
این مدرسه ابتدا با شش شاگرد پسر آغاز به کار کرد. به تدریج، این مدارس به شبانهروزیهای اجباری برای تربیت بومیان تبدیل شدند.
ابتدا بومیان و به خصوص سران قبایل از این تصمیم استقبال کردند زیرا میخواستند از طریق این آموزشها، بومیان وارد نظام کاری و اقتصادی اروپاییان بشوند. به همین دلیل در سال ۱۸۶۷، دولت فدرال قانون تأسیس این مدارس را با هدف آموزش بومیان تصویب کرد. هدف اصلی ولی ناگفتهٔ تصویب این قانون، خودکفایی اقتصادی بومیان از بودجهٔ عمومی دولت بود و البته تشویق آنها به تغییر دین. مبلغان مسیحی به عنوان همکاران پروژه انتخاب شدند و مدارسی را تأسیس کردند که البته خواستهٔ بومیان و سران قبایل را برآورده نکرد.
بیشتر این مدارس در کِبِک، انتاریو و بریتیش کلمبیا بودند و در جزیرهٔ پرنس ادوارد و نیوبرانزویک مدرسهای نبود، شاید به این دلیل که در آنجا بومیان در فرهنگ کانادایی جذب شده بودند. در سال ۱۹۳۱، تعداد این مدارس به ۸۰ عدد در سراسر کانادا رسید که بیشترشان را کلیسای کاتولیک و بقیه را سایر مذاهب مسیحیت اداره میکردند.
شرایط زندگی در مدارس بومیان
تا اواخر دهه ۱۹۵۰، مدارس به صورت نیمروزه کار میکردند، یعنی دانش آموزان نیمی از روز را در کلاس و نیمهٔ دیگر را در محل کار خود میگذراندند. هدف این بود که دانشآموزان مهارتهایی بیاموزند که بتوانند امرار معاش کنند.
در این مدارس، طبق دستهبندی سنتی کلیسای کاتولیک، وظایف بر اساس جنسیت از هم جدا میشدند. دختران مسئول خانهداری (پختوپز، تمیز کردن، لباسشویی و خیاطی) بودند و پسران به نجاری، ساختوساز و کشاورزی مشغول میشدند. تأمین بودجه یک مسئله جدی در ادارهٔ این مدارس بود. از دههٔ ۱۸۹۰ تا دهه ۱۹۵۰، دولت سعی میکرد تأمین مخارج را به دوش کلیساها و دانشآموزان بیندازد و از نیروی کار آنان با دستمزد پایین پایین نهایت استفاده را ببرد.
شروع یک روز معمولی در این مدارس در صبح زود با خوردن زنگی که دانشآموزان را به لباس پوشیدن و حضور در نمازخانه یا سالن اجتماعات دعوت میکرد، همراه بود. دانش آموزان باید پیش از صبحانه وظایف اجباری را انجام میدادند. صبحانه باید به سرعت در سالن غذاخوری خورده میشد. سپس سه ساعت کلاس یا یک دورهٔ کار قبل از وقت ناهار در نظر گرفته میشد. برنامهٔ بعدازظهر نیز الگوی مشابهی داشت، شامل کلاس یا جلسهٔ کار، و پس از آن، کارهای بیشتری قبل از شام انجام میشد. همچنین وقتی را برای تفریح، معمولاً در بعدازظهر یا عصر اختصاص میدادند. برخی از مدارس کتابخانههای کوچکی داشتند، در حالی که بسیاری از مدارس ورزشهای گروهی و همچنین آموزش موسیقی با گروههای کر را ارائه میدادند. عصر با مراسم دعا و نیایش تمام میشد و همه باید زود میخوابیدند.
آخرهفتهها کلاسی برگزار نمیشد، اما یکشنبه به اعمال مذهبی صرف میشد. تا دههٔ ۱۹۵۰، تعطیلات بسیاری از دانش آموزان شامل دورههای کار و بازی در مدرسه بود. فقط از دههٔ ۱۹۶۰ به بعد بود که مدارس کودکان را برای تعطیلات به خانه میفرستادند.
بنابراین، بسیاری از دانش آموزان مدارس مسکونی سالها خانوادهٔ خود را نمیدیدند که برای آنها بسیار تلخ و زجرآور بود.
سوءاستفاده جنسی از کودکان بومی در مدارس
بسیاری از دانشآموزان در این مدارس مورد سوءاستفاده قرار گرفتند. در حالی که برخی کارکنان تلاش میکردند مربیان خوبی باشند که جای والدین را برای دانش آموزان بگیرند، اما شرایط کلی این مدارس و حجم فشار کاری باعث شد تا اهداف خوب و مثبت این مدارس شکست بخورند.
بیصبری در آموزش و اصلاح بیش از اندازهٔ رفتارهای اشتباه که ناشی از سیستم اشتباه این مدارس بود، به تنبیه بدنی و آزار جسمی دانشآموزان منجر میشد. در برخی موارد، کودکان بهشدت مورد ضرب و شتم، شلاق خوردن یا حبس قرار میگرفتند.
برخی از کارکنان دچار مشکل جنسی بودند و بسیاری از دانشآموزان را مورد آزار جنسی قرار دادند. اما وقتی ادعاهای سوءاستفادهٔ جنسی از سوی دانش آموزان، والدین یا کارمندان مطرح میشد، پاسخ دولت و مقامات کلیسا ناکافی بود. به ندرت با پلیس تماس گرفته میشد و حتی اگر مقامات دولتی یا کلیسایی تصمیم میگرفتند که شکایت درست است، پاسخ اغلب فقط اخراج مجرم بود. در سایر مواقع به سوءاستفادهکنندگان اجازه میدادند به تدریس ادامه دهند.
بیماری و مرگ در این مدارس
طبق تحقیقات کمیسیون صلح و حقیقت یابی ملی کانادا (TRC)، حداقل ۳۲۰۰ کودک بومی در مدارس اجباری جان خود را از دست دادهاند. البته این آمار دقیق نیست زیرا کلیسا و دولت فدرال تلاش کردند مرگ و میر را پنهان کنند.
دانش آموزان، به خاطر کمبود مواد غذایی و سوءتغذیه، در برابر بیماریهایی مانند سل و آنفلوانزا آسیبپذیر بودند. مواد غذایی کمکیفیت و ارزان بود: به خاطر بودجهٔ محدود، به مدیران دستور داده شده بود که با حداقلها این مدارس را اداره کنند.
منوهای غذایی مدارس یکنواخت و (از نظر تنوع غذایی) ناکافی بودند. طبق گفتههای باسیل جانستون، که در یکی از این مدارس تحصیل کرده بود، غذاها آبکی و پر از گلولههای خمیری بودند و گاهی در غذا موش دیده میشد.
بازماندگان امروزی این مدارس
مدارس اجباری بومیان تا اواسط دههٔ ۹۰ میلادی در کانادا برقرار بودند. اما با تلاشهای نهادهای حقوق بشری، بالاخره تعطیل شدند. نهادهای اجتماعی بسیاری سعی کردند به بازماندگان کمک کنند تا در مسیر شفا و بازگشت به زندگی عادی بازگردند، هرچند برای رنجهای آنان پایانی متصور نبودند.
مایک کاچگی، فعال برجستهٔ حقوق بومیان که خودش یک بومی است و از اعضای بنیانگذار انجمن حمایت از بازماندگان این مدارس است و خودش هم در سه مدرسهٔ شبانهروزی تحصیل کرد، میگوید: «بازماندگان پیر شدهاند و خسته هستند. اکنون نسلهای دوم و سوم باید راه احقاق حق بومیان این مدارس را ادامه بدهند. با حقیقت روبرو شوید. با یک بازمانده صحبت کنید. شما باید به کسانی که امروز نمیتوانند صحبت کنند، احترام بگذارید. هرگز، هرگز نگذارید آنچه را که در این ساختمانها بر سر بومیان رفت کسی فراموش کند.»/پایان.
الف نوشت:روزنامه آمریکایی واشنگتن پست گزارش کرد که کمیسیون حقیقت و آشتی کانادا در یک گزارش در سال ۲۰۱۵ نتیجهگیری کرد که آن چه در مدارس شبانهروزی بومیهای کانادا رخ داده است یک «نسل کشی فرهنگی» بوده است.
تحقیقات و بررسیها نشان میدهد که دستکم سه هزار و ۲۰۰ دانشآموز بومی در بازه زمانی مذکور در مدارس شبانهروزی فوق جان خود را از دست دادند که این رقم بسیار بیشتر از دانشآموزان دیگر نقاط کانادا است و حتی برخی گزارشها نشان میدهد که آمار واقعی دانشآموزان بومی که جان خود را در مدارس شبانه روزی از دست دادهاند بسیار بیشتر از رقمی است که رسمی اعلام شده است و حتی در برخی موارد بیش از چهار هزار و ۱۰۰ دانشآموز اعلام شده است.
بر اساس این گزارش، دانشآموزان در مدارس شبانهروزی اغلب بر اثر ابتلا به بیماریهایی چون سل که به سرعت در مکانهای تنگ و فشرده و غیربهداشتی گسترش پیدا میکند، فوت کردهاند و این که اکثر این کودکان دچار سوء تغذیه بودهاند.
گزارشها همچنین حاکی از آن است که بسیاری از این کودکان بومی در مدارس شبانهروزی نیز بر اثر خودکشی، آتشسوزی و حوادثی مرتبط با کارهای طولانی و سخت و طاقتفرسا یا یخزدگی در حین تلاش برای فرار از مدرسه جان خود را از دست دادهاند.
برخی مقامهایی که در تلاش هستند تا این گورهای دستهجمعی را پیدا کنند و فهرستی از کودکانی تهیه کنند که در این مدارس شبانهروزی جان خود را از دست دادهاند، در سال ۲۰۱۸ به روزنامه آمریکایی واشنگتن پست گفته بودند که فقدان منابع و اسناد گم شده مانع از پیشرفت در این زمینه شده است و ترس از تخریب و نابودی گورهای بینشان تاحد زیادی افزایش یافته است.
در گزارشی در سال ۲۰۱۵ آمده بود که اسناد مدارس اغلب از بین رفته است و در برخی از موارد، مسئولان مدارس اسامی دانشآموزانی که فوت شدهاند، علت مرگ و یا گزارش این موارد به والدینشان را به هیچ عنوان ثبت نکردهاند.
کشف اجساددیگر
۳ تیر ۱۴۰۰در فاصله کمتر از یک ماه از کشف گور جمعی کودکان بومی کانادا، خبر هولناک و تکاندهنده یافتن گور ثبت نشده دیگری حاوی بقایای اجساد ۷۵۱ نفر که تصور میشود اغلب آنها کودک هستند، این بار در محل مدرسه شبانهروزی «ماریوال ایندییَن» در منطقه «کووِسِس» استان «ساسکاچوان» منتشر شد.
اتحادیه مستقل اقوام بومی در کانادا می گوید، تعداد این گورهای بی نام و نشان که به تازگی پیدا شده، دست کم تا امروز، «بیشترین میزان» در تاریخ کانادا محسوب می شود.
نشریه «نشنالپست» در این خصوص گزارش داد: بقایای اجساد در این گورهای بدون نشانی در یک قبرستان جمعی که سال ۱۸۸۵ ایجاد شده، وجود دارند که به تدریج مدرسه شبانهروزی ماریوال ایندییَن - تحت مدیریت کلیسای کاتولیک - آنجا را به کنترل خود درآورد. مدیریت این مدرسه در سال ۱۹۶۹ به دولت فدرال کانادا و سپس به مجمع بومیان کووسس در سال ۱۹۸۷ سپرده شد. این مدرسه نهایتا در سال ۱۹۹۷ تعطیل شد.
«جاستین ترودو» نخستوزیر کانادا در اولین واکنش خود به این فجایع، در صفحه توییتری خود نوشت: این یادآوری دردناک از فصل تاریک و شرمآور از تاریخ کشور ما است،هم بابت سیاست دیرینه دولتهای این کشور در شکنجه و قتل کودکان بومی در مدارس شبانهروزی کاتولیک ابراز شرمساری کرد.
ترودو شامگاه جمعه(۴ تیر ۱۴۰۰) گفت: این یک سیاست دولتی وحشتناک بود که برای چندین و چند دهه واقعیت کانادا بود و کاناداییها امروز از نحوه رفتار کشورمان شرمسار و هراسانند. این سیاستی بود که کودکان را از خانههایشان، اجتماعاتشان، فرهنگشان و زبانشان محروم کرد و همگونسازی فرهنگی را به اجبار به آنها تحمیل کرد.
وی همچنین از کلیسای کاتولیک خواست مسئولیت خود بابت مدیریت این مدارس را بپذیرد و عذرخواهی کند. کارشناسان حقوق بشر سازمان ملل هم به دنبال انتشار این خبر از دولت کانادا و واتیکان درخواست کردند که هرچه سریعتر تحقیقات کاملی در این خصوص انجام دهند.
پاپ فرانسیس رهبر کاتولیکهای جهان دو روز بعد از اظهارات نخستوزیر کانادا با مردم و بومیان این کشور ابراز همدردی کرد اما درباره نقش کلیسا در این مورد عذرخواهی نکرد. وی سپس توپ را به زمین کانادا انداخت و از مقامهای سیاسی و رهبران مذهبی این کشور خواست که به منظور روشن شدن این موضوع با عزم و اراده با یکدیگر همکاری کنند؛ واکنشی خنثی و منفعلانه که خشم رهبران بومی و بازماندگان مدارس شبانهروزی کاتولیک در کانادا را در پی داشت.
معترضان کانادایی با برگزاری تظاهرات، مجسمه «اگرتون ریرسون» یکی از معماران نظام مدارس شبانهروزی را در دانشگاه تورنتو که به نام وی ساخته شده، واژگون کردند.
کشف سومین گوردستجمعی کودکان درکانادا
پنج شنبه۱جولای ۲۰۲۱(۱۰تیر ۱۴۰۰)جامعه بومیان کانادا از ردیابی ۱۸۲ گور در نزدیکی در یک مدرسه سابق کلیسای کاتولیک برای کودکان بومی خبر داده است.
این گورهای بینام و نشان که در نزدیکی شهر «کرنبروک» در «بریتیش کلمبیا »پیدا شده سومین مورد از گورهای بی نام و نشانی است که در یک ماه اخیر شناسایی شدند.
کرنبروک در ۸۴۳ کیلومتری شرق ونکوور واقع شده است.
جامعه بومیان کانادا اعلام کرده است که از سال گذشته با استفاده از فناوری در حال جستجو مناطق اطراف مدرسه کاتولیکهای «سینت اوژن» بوده که طی سالهای ۱۹۱۲ تا ۱۹۷۰ فعالیت میکرده است.
طبق این گزارش بقایای اجساد در عمق یک متری گورهای بی نام و نشان این منطقه پیدا شده است.
آزار جسمی، جنسی و روانی کودکان بومی در مدارس شبانهروزی بومیان هم در دوران تحت کنترل کلیسای کاتولیک و هم دولت فدرال کانادا، خبر داده بود.
تا دهه نود میلادی در مجموع حدود ۱۵۰ هزار تن از کودکان مردمان بومی کانادا به زور در ۱۳۹ مدرسه شبانهروزی در سراسر کانادا نگهداری میشدند. آنها از تماس با خانواده و فرهنگ خود محروم بودند و در موارد بسیاری مورد آزار و سوء استفاده جنسی آموزگاران قرار میگرفتند.
طبق گزارش نهایی تحقیقات گستردهای که در این زمینه صورت گرفته، بیش از چهار هزار نفر از این کودکان در دوران اقامت در این مدارس درگذشتهاند.تحقیقات به این نتیجه رسید که کانادا علیه مردمان بومی این کشور مرتکب «نسلکشی فرهنگی» شده است./منبع رادیوفردا