پیراسته فر

علمی،تحقیقی و تحلیلی

پیراسته فر

علمی،تحقیقی و تحلیلی

مثال"برجام"امریکایی ها بدترین اشتباه رابه آن تشبیه می کنند

ننگین ترین عهدنامه ایران«ترکمنچای» و ننگین ترین توافق امریکا«برجام»

وقتی امریکائیان میخواهندبرای بدترین  اشتباه خودمصداق بیاورنداز«برجام"نام می برند.

سناتور گراهام: اعتماد به طالبان در افغانستان« اشتباهی بزرگ‌تر از برجام »خواهد بود

در حالی که تلویزیون سی‌ان‌ان گزارش کرده است دونالد ترامپ برای بررسی توافق صلح با طالبان قرار است روز جمعه۷اگوست۲۰۱۹(۲۵ مرداد ۱۳۹۸) با مشاوران امنیتی خود به رایزنی بپردازد، شماری از مقام‌های آمریکایی نسبت به مفاد چنین توافقی ابراز نگرانی کرده‌اند.

لیندسی گراهام، عضو جمهوری‌خواه سنای آمریکا و رئیس کمیته قضایی این مجلس

در تازه‌ترین مورد لیندسی گراهام، سناتور جمهوری‌خواه، در چندین پیام توئیتری نوشت :

اعتماد به گروه طالبان و خروج آمریکا از افغانستان «بدتر از برجام »خواهد بود.

«گراهام» از ترامپ خواست خروج نظامیان آمریکا را از سوریه بررسی کند

To trust the Taliban to control Al-Qaeda, ISIS, and other radical Islamist groups present in Afghanistan – as a replacement for a US counter-terrorism force – would be a bigger mistake than Obama’s Iranian nuclear deal.

سناتور گراهام در یکی از هشت پیام توئیتری‌اش نوشت: «اعتماد به طالبان برای کنترل القاعده، داعش و دیگر گروه‌های تندرو اسلام‌گرای در افغانستان، به عنوان جایگزینی برای نیروهای ضدتروریسم آمریکا، اشتباهی بزرگ‌تر از توافق [هسته‌ای] اوباما با ایران خواهد بود»./۲۵مرداد ۱۳۹۸رادیوفردا.

گراهام:از ترامپ خواستم خروج از سوریه را بررسی کند/برجام کابوس بود

مدیریت سایت-پیراسته فر:همانطور که درایران بدترین قراردادرا می خواهندمثال بزنندبه  عهدنامه ایران«ترکمنچای» تشبیه می کنندویا«کاپیتولاسیون» ، درامریکا وقتی میخواهند ننگین ترین  قراردادرا مثالی بیاورند آن را به توافق«برجام» تشبیه می کنند.

سناتورلیندسی گراهام قبلاً از«برجام»بعنوان یک «کابوس»نام برده بود واز «ترامپ»خیلی تشکرکردبرای خروج ازاین «برجام وحشتناک»۹ دی ۱۳۹۷

سناتور جمهوریخواه ایالت کارولینای جنوبی  یکشنبه(۳۰دسامبر۲۰۱۸) در مصاحبه با شبکه تلویزیونی سی‌ان‌ان گفت: متشکرم ازترامپ  که از توافق با ایران (برجام) که همانند یک کابوس بود، خارج شد.

جان کری (وزیر خارجه سابق آمریکا) در برابر مردی(ظریف) که داشت با او مذاکره می‌کرد(وزیرخارجه ایران)، هیچ شانسی نداشت.

ترامپ با خروج از برجام «کاملا اشتباه» کرد
اولین باری که آن مرد(ظریف) را دیدم، او را در یک برنامه(تلویزیونی) دیدم من به او  نگاه کردم و بعد از سه دقیقه تماشا گفتم :امکان ندارد جان کری بتواند از پس مذاکره با این مرد(محمدجوادظریف) برآید....بعداً دیدیم که همین‌طور هم شد.

آمریکا از برجام خارج شد
این یک توافق کاملا یک‌طرفه بود و ما برای رسیدن به آن ۱۵۰ میلیارد دلار، از جمله ۱.۸ میلیارد دلار نقد، هزینه کردیم. این توافق خوب و متناسب نبود
ما یک توافق بسیار وحشتناک را لغو کردیم که هرگز نباید منعقد می‌شد. برخی از قدرتمندترین تحریم‌هایی را که تاکنون علیه یک کشور اعمال کرده‌ایم، اعمال خواهیم کرد،این تحریم‌ها خیلی زود اجرایی خواهند شد.

سه شنبه، ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷(۸ می ۲۰۱۸) فرمان اجرایی خروج از برجام را امضا کرد.

برای اطلاع ازچندوچون«برجام» به این لینک مراجعه کنید:

http://www.pirastefar.ir/?p=3174

 

حاصل عهدنامه«عهدنامه ترکمن چای»

عهدنامه ترکمنچای در ۱۶ فصل و یک قرارداد تجاری در ۹ فصل بسته شد و در تاریخ ۵ شعبان ۱۲۴۳( ۲۱ فوریه ۱۸۲۸)۱اسفند۱۲۰۶به امضای نمایندگان ایران و روس ،در قریه ترکمانچای به امضا رسید که به همین دلیل به «عهدنامه ترکمانچای» مشهور شد.

برای امضای این پیمان از سوی «فتحعلی شاه» پادشاه ایران، میرزا ابوالحسن‌خان شیرازی و الله‌یارخان آصف‌الدوله و از سوی امپراتوری روسیه، ایوان پاسکویچ حضور داشتند.

این پیمان در پی شکست قوای نظامی ایران در جنگ دوم با قوای روس امضا شد و به موجب آن ـ که از عهدنامه گلستان هم شوم‌تر بود ـ ولایات ایروان و نخجوان به روسیه واگذار و مرزها معین شد.

همچنین علاوه بر غرامتی که ایران پرداخت کرد، حق کشتیرانی در دریای خزر مجدداً برای روس‌‏ها به تأیید رسید. به علاوه، اتباع روسیه در ایران از حقوق کاپیتولاسیون و مصونیت قضایی برخوردار شدند!

دولت روسیه در برابر آن همه منافع، تنها ولیعهدی عباس میرزا و رساندن او را به تخت سلطنت تأیید کرد.

تمام مناطق سرسبز و حاصل خیز قفقاز، ایروان، نخجوان و بخش زیادی از دشت مغان و آذربایجان به دست روسها افتاد. کشتیرانی نیز در دریای خزر در اختیار آن دولت قرار گرفت و برای سال ها ایران تحت شبه استعمار روس قرار گرفت و عمده ی منابع و اموال و ذخایر و دارایی های ایران به دست روس ها افتاد.

عهدنامه ترکمن چای که بین ایران و روسیه برقرارشد در سال ۱۸۲۸ میلادی برابر با ۱۲۴۳ قمری در زمان سلطنت فتحعلی شاه و به دنبال جنگ هایی که حدود ۱۳ سال طول کشیده بود منعقد گردید. جنگ اول حدود ۱۰ سال طول کشید و بعد قرارداد گلستان بسته شد.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:اختلاف نظردرباره «معاهده گلستان»

فاصله ۲معاهده(گلستان-ترکمنچای)۱۴سال

دربعضی ازمنابع اینگونه نوشته اند: «معاهده گلستان» با مقدمه ای طولانی و یازده فصل در تاریخ سوم آبان ۱۱۹۲(۲۵ اکتبر۱۸۱۳)۲۹ شوال ۱۲۲۸درزمان فتحعلیشاه تنظیم شد و توسط نمایندگان دو دولت ایران و روس، امضاء گردید. برابر ماده دوم و سوم این عهدنامه، خانات قره باغ، گنجه و خان نشینهای شکّی و شیروان، دربند و بادکوبه و قسمتی از تالش به انضمام تمامی داغستان و گرجستان و محال شوره گل، آچوق باشی، کورئه و منکریل و تمامی اولکای قفقاز تا کنار دریای خزر به روسیه تعلق یافت.

غلامرضا طباطبایی‌مجد درکتاب(معاهدات و قراردادهای تاریخی دوره قاجاریه) می نویسد:«مفاد عهدنامه گلستان به جز قسمتی که مربوط به انتزاع قسمتی از قفقازیه از خاک ایران است، بعدها از طرف حکومت شوروی سوسیالیستی روسیه لغو شد. فصل سوم و چهارم این عهدنامه به این شرح است: فصل سوم- پادشاه ایران برای ابراز دوستی و وفاق نسبت به امپراتور روسیه تمامی ولایات قراباغ و گنجه و خانات موشکی و شیروان و قبه و دربند و باکو و هرجا از ولایات طالش را که بالفعل در تصرف دولت روسیه است و تمامی داغستان و گرجستان را تا دریای خزر مخصوص و متعلق به دولت امپراتوری روسیه می‌داند.

غلامرضا طباطبایی‌مجد درادامه می نویسد:به این ترتیب گرجستان و داغستان و ولایات ساحلی دریای سیاه، باکو، دربند، قراباغ، گنجه و خانات موشکی و شیروان، قبه، موقان و قسمت علیای طالش از خاک ایران جدا شده و ضمیمه روسیه شد.

علاوه بر این حق داشتن نیروی دریایی در این دریا منحصرا به دولت روسیه واگذار شدکه دراینجاهم دستان پلیدانگستان پیداست ،سفیر انگلیس باوعده ووعید فتحعلیشاه رامجاب به پایان جنگ ایران با روس کرد ومحصولش «عهدنامه گلستان»بود.

وامادکترفروزش این عهدنامه راصرفاً یک آتش بس بی حاصل می داند.

ادامه مصاحبه دکترفروزش: نه ایرانی ها و نه روسها «عهدنامه گلستان»جدی نگرفتند و بیشتر به عنوان یک آتش بس تلقی شد.

عهدنامه ترکمن چای که بین ایران و روسیه برقرارشد در سال ۱۸۲۸ میلادی برابر با ۱۲۴۳ قمری در زمان سلطنت فتحعلی شاه و به دنبال جنگ هایی که حدود ۱۳ سال طول کشیده بود منعقد گردید. جنگ اول حدود ۱۰ سال طول کشید و بعد قرارداد گلستان بسته شد که نه ایرانی ها و نه روسها آنرا جدی نگرفتند و بیشتر به عنوان یک آتش بس تلقی شد. در قرارداد گلستان حدود بعضی از مناطق مرزی مشخص نشده بود و بعد از حدود ۱۳سال از این قرارداد جنگ دیگری صورت گرفت که در ۲ ماه اول جنگ، ایرانی ها پیشروی های فراوانی داشتند و سپاهیان عباس میرزا، حسین خان سردار، امیرخان سردار،… و با کمک حکام سابق منطقه شمال ارس به قفقاز تاختند و طی ۴۰ روز تا ۲ ماه توانستند کلیه مناطق تصرف شده به دست روسیه را بازپس بگیرند و تا نزدیکی های تفلیس پیشروی کنند؛ اما بعد از آن روسها با تجدید قوا پیشروی کردند و ایرانی ها در نقاط مختلف دچار شکست شدند. روسها از ارس گذشتند و تبریز، اهر، آستارا و اردبیل را تصرف کردند.

مذاکرات بین ایران و روس با حضور نمایندگان انگلستان شروع شد، در ابتدا این مذاکرات در روستایی به نام «دهقانان» بود که روسها درخواست ۱۰ کرور تومان پول کرده بودند که هر کرور معادل ۵۰۰ هزارتومان (درمجموع ۵ میلیون تومان) بود. شاه ایران حاضر به پرداخت پول نشد، مذاکرات ترک شد و عباس میرزا مجددا وزیر خود میرزا ابوالقاسم قائم مقام را با نماینده انگلیس به تهران فرستاد تا به شاه تفهیم کنند اوضاع بدتر آن چیزی هست که فکر می کنید، روسها تهدید می کنند که اگر این شرایط را قبول نکنید ما تهران را تصرف می کنیم و فتحعلی شاه پذیرفت.

نقشه ایران

 مفاد قرارداد ترکمن چای چه بود و چه زمانی به پایان می رسد؟

قرارداد ترکمن چای که در شعبان ۱۲۴۳ بسته شد شامل ۴ قسمت بود. آنچه جای سوال دارد این است که مدت قرارداد چقدر است؟ عموم مردم تصور می کنند که این یک قرارداد ۱۰۰ ساله است درصورتی که این گونه نیست و در متن قرارداد آمده است که این یک قرارداد «ابد مدت» است بین دولت فخیمه روسیه و دولت عالیه ایران. البته یک نکته دیگری که در حق ایران اجحاف و ظلم شده در موارد تجاری، کاپیتولاسیون و حق کشتیرانی در دریای مازندران است که این قسمت ها در قرارداد ۱۹۲۱ یعنی اواخر دولت قاجار طی قراردادی که بعد از انقلاب کمونیستی در شوروی بسته شد آن قسمت ها نقض شد اما قسمت حدود مرزی تقریبا همان چیزی است که در ترکمن چای ثبت شده است.

دولت روسیه برای دست یافتن به دریای آزاد از راه قفقازیه و ترکمنستان غربی و یا از طریق آسیای صغیر کوشش می کرد و این اصل سیاسی را که پطرس کبیر مؤسس دولت جدید روسیه طرح کرده بود، هیچ گاه از مدّ نظر دور نمی داشت. دست اندازی به خاک قفقاز که ساکنین آن از نژادهای مختلف تشکیل یافته و سکنه آن طالب خودمختاری بودند، بدان جهت که قفقاز مرکزی و جنوبی همیشه جزیی از کشور ایران محسوب می شد و به تمامیت و استقلال ایران بستگی داشت، خواه و ناخواه موجب بروز جنگ بین ایران و روسیه بود؛ بخصوص که بیشتر سکنه قفقازیه شرقی یعنی مردم بلاد گنجه و شیروان و طالش و باکو مسلمان و هواخواه حکومت ایران بودند و تبعیت از یک دولت مسلمان را بر اطاعت از حکومت تزاری روسیه ترجیح می دادند.

بنا بر این مقدمه، کوچکترین تعرض قوای روسیه به ولایات مسلمان نشین قفقاز، دربار ایران را بدان ناحیه متوجه می ساخت و این تعرض از زمان آغامحمد خان قاجار شروع شد و چنان که گفتیم به لشکرکشی آغامحمد خان به قفقازیه و تسخیر تفلیس منتهی گردید.

الکساندر اول، جانشین کاترین دوم، تزار روسیه توسعه سر حدات روسیه را در جنوب لازم می شمرد و به امید آنکه ملل مسیحی ساکن گرجستان و ارمنستان با نیات او در تسخیر قفقازیه موافقت خوهند کرد، در اوایل سال ۱۲۱۸ هجری (مطابق با ۱۸۰۳ میلادی) سپاهی به سرداری سیسیانف روانه قفقازیه نمود و سردار مزبور غفلتا شهر گنجه را که تقریبا تمامی مردم آن مسلمان بودند، مورد تعرض قرار داد.

تزار روسیه با اطلاعاتی که از وضع سیاسی و نظامی آن عصر ایران داشت، تصور می کرد با چند حمله متوالی و واردکردن تضییقات نظامی در قفقازیه مرکزی، دربار ایران را به قبول مقاصد خود وادار خواهد کرد و هرگز انتظار نداشت شاه ایران با آن همه گرفتاری های داخلی بتواند مدت زیادی در برابر حمللات سپاه روس مقاومت کند. ازطرف دیگر فتحعلی شاه نیز در بدو امر به عملیات نظامی سیسیانف در قفقازیه با نظر تردید می نگریست و بروز جنگ ممتد ده ساله ای را هرگز پیش بینی نمی کرد و یقین داشت که از راه مکاتبه و طرق سیاسی آن مشکل را حل خواهد کرد. به همین نظر نامه ای به سردار روس نوشت و به عملیات او در قفقازیه اعتراض کرد.

سردار روس به نامه شاه جوابی نداد و به دستور تزار تعرض خود را ادامه داد و این امر فتحعلی شاه را به اهمیت موضوع متوجه ساخت و ناچار فرمان تجهیز سپاه را صادر کرد و از میان فرزندان متعدد خود عباس میرزا را که به رشادت و جنگجویی و هنر نظامی از سایرین ممتاز بود، به فرماندهی سپاه قفقازیه و آذربایجان منصوب کرد.

اما در جنگ اول ایران و روس قوای ایرانی که به مدت ۱۰ سال جلوی قوای روسیه مقاومت کرده بودند سرانجام شکست خوردند و عهدنامه ای به اسم گلستان به عملیات جنگی ایران و روسیه خاتمه بخشید و آن منطقه که در مدت ۱۰ سال به وضع ناهنجاری دچار شده بود به صورت موقت آرام شد البته بخش عمده ای از مناطق ایرانی به دست روسها افتاد.

اما پس از ۱۰ سال از قرارداد گلستان، حالا نوبت به جنگ دوم و در انتها قرارداد ترکمن چای است.

بله، روسیه از آنچه با عهدنامه گلستان به دست آورد خشنود بود ولی فتحعلی شاه که بخش عمده قفقاز را از دست داده و سه میلیون مردم مسلمان ایرانی را بدون حامی در اختیار دولت مسیحی روسیه گذاشته بود هرگز نمی توانست مقررات عهدنامه گلستان را قبول کند.

جنگ دوم ایران و روس با خواسته عباس میرزا فرمانده قشون ایران و فتاوا و اعلان جهاد توسط علمای ایرانی و بی میلی فتحعلی شاه آغاز شد. در این جنگ سپاه ایران که احساسات دینی آنها توسط علمای ایران تهیج شده بود دست به یک حمله تمام عیار به قوای روسیه زد و توانستند ظرف مدت کوتاهی تمام نواحی و مناطقی را که در جنگ اول از طرف روسیه اشغال شده بود به تصرف در آورند. روسیه که از این حمله غافلگیر شده بود ژنرال یرملوف را برکنار و ژنرال پاسکویچ را که در جبهه شرق اروپا و در جنگ های عثمانی آزموده شده بود به فرماندهی سپاه قفقاز منصوب کرد.

پاسکویچ در سال ۱۲۴۳ حجری قمری حملات خود رابه قلعه های نظامی ایران شروع کرد. سپاه روس در دو جبهه قراباغ و ایروان نیروی ایران را تحت فشار قرار دادند.

حکام آن نواحی با موفقیت هایی که از سپاه روس در دوره اول جنگ دیده بودند خود را تحت حمایت روسیه قرار دادند و در پی جنگ خونین که در جبهه های طالش و ایروان و لنکران اتفاق افتاد قوای ایران مغلوب شد و در «اوچ کلیسا» تلفات بسیار به سپاه ایران وارد آمد و معابر ارس به دست سردار روس افتاد. کشتی های جنگی روسیه نیز در سواحل گرگان با ترکمانان و ایلات یموت سازش کردند.

ولیعهد عباس میرزا آخرین و بهترین سپاه خود را در سردارآباد تمرکز داد و در ربیع الاول سال ۱۲۴۳ هجری با قوای روسیه که به جبهه ی ارس فشار آورده بودند به نبردی سخت و خونین دست زد که با نرسیدن آذوقه به سپاه ایران عباس میرزا از هر طرف دچار مشکل گردید و عاقبت سردارآباد به تصرف سپاه روس درآمد و قوای ایران به آذربایجان عقب نشینی کرد. ژنرال آریستوف مستقیم به طرف تبریز پیشروی کرد، عباس میرزا تقاضای صلح کرد تا از پیشروی قوای روس به تبریز جلوگیری کند ولی قبل از آنکه این اقدام به نتیجه برسد ژنرال روس تبریز را تصرف کرد و عباس میرزا خوی و سلماس را نیز از دست داد.

دراینجا «مک دونالد» سفیر انگلیس در تهران که بیشتر از فتحعلی شاه از پیشرفت سپاه روس به هراس افتاده بود شاه را به قبول تسلیم و شرایط صلح ترغیب کرد.

شرایطی که ژنرال پاسکویچ برای عقد صلح پیشنهاد کرد بسیار سنگین بود از جمله پرداخت پنج میلیون تومان پول. فتحعلی شاه چهار میلیون تومان پول به همراهی منوچهرخان به تبریز فرستاد و با دخالت سفیر انگلیس مجلسی در روستای ترکمن چای که بر سر راه میانه و تبریز بود و به دست پاسکویچ افتاده بود مرکب از عباس میرزا و میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی و آصف الدوله و حاجی میرزا ابوالحسن خان شیرازی تشکیل گردید.

حاصل عهدنامه«عهدنامه ترکمن چای»

عهدنامه ای در ۱۶ فصل و یک قرارداد تجاری در ۹ فصل بسته شد و در تاریخ ۵ شعبان ۱۲۴۳ هجری قمری مطابق با ۱۰ فوریه ۱۸۲۸ میلادی به امضای نمایندگان ایران و روس رسید.

تمام مناطق سرسبز و حاصل خیز قفقاز، ایروان، نخجوان و بخش زیادی از دشت مغان و آذربایجان به دست روسها افتاد. کشتیرانی نیز در دریای خزر در اختیار آن دولت قرار گرفت و برای سال ها ایران تحت شبه استعمار روس قرار گرفت و عمده ی منابع و اموال و ذخایر و دارایی های ایران به دست روس ها افتاد.

مصاحبه ندای اصفهان با دکتر فرشاد فروزش استاد تاریخ و علوم سیاسی دانشگاه های اصفهان.

 

سرزمینهاجداشده ایران«ترکمنچای»متعلق به کدام کشوراست؟

هم‌اکنون قسمت‌های جدا شده از ایران آن روز، تحت حاکمیت سه دولت مستقل عضو سازمان ملل (آذربایجان، ارمنستان و گرجستان) قرار دارد و از لحاظ حقوقی کشوری را که به عضویت سازمان ملل متحد درآمده است ـ حتی به صورت نامشروع مانند اسرائیل ـ نمی‌توان بدون نظر مثبت شورای امنیت، منحل و یا ضمیمه کشوری دیگر کرد و یا برای تصرف و بازگرداندن آن، به آنجا لشکرکشی کرد.

البته بخش‌هایی از این قرارداد نظیر موارد تجاری، کاپیتولاسیون و حق کشتیرانی در دریای مازندران در قرارداد ۱۹۲۱ (بعد از انقلاب کمونیستی در شوروی) لغو شد اما حدود مرزی تقریباً همان چیزی است که در ترکمنچای ثبت شده است./خبرگزاری فارس اردیبهشت۱۳۹۶

 

مهمترین مفاد قرارداد ننگین ترکمنچای

۱. واگذاری خانات ایروان و نخجوان به دولت روسیه و تخلیه تالش و مغان از سپاه ایران.

۲. پرداخت ده کرور تومان (پنج میلیون تومان) به طور اقساط از طرف ایران به روسیه به عنوان غرامت جنگی.

۳. اجازه عبور و مرور آزاد به کشتیهای تجاری روسی در دریای خزر.

۴. رضایت به انعقاد یک عهدنامه تجاری بین ایران و روسیه و حق اعزام کنسول و نمایندگان تجاری به هر منطقه از مناطق ایران که روسها لازم بدانند.

۵. حمایت روسیه از ولیعهدی عباس میرزا و کوشش در به سلطنت رساندن وی پس از مرگ شاه.

۶. استرداد اسرای طرفین.

۷. اعطای حق قضاوت کنسولی به اتباع روسیه.

۸. علاوه بر امضای معاهده ترکمنچای زیر فشار روسها، یک عهدنامه تجاری نیز با آنان به امضا رسید که تمام بازار ایران را بدون هیچ مانعی در اختیار روسها قرار می‌داد.

عهدنامه را ازطرف دولت ایران شاهزاده « عباس میرزا » ونماینده شوروی «ژنرال ایوان پاسکویچ »بود که امضاکرد.

دیدگاه رهبرانقلاب،آیت الله خامنه ای درباره «عهدنامه ترکمانچای»

نتیجه‌ ضعف‌ پادشاهان‌ قاجار و بی‌لیاقتی‌ رجال‌ نظامی‌ و سیاسی‌ آن‌ زمان‌، گرجستان‌ و ۱۷ شهر قفقاز  از ایران‌ جدا شد/سخنان رهبری درتبریز۵مرداد۱۳۷۲

فتحعلی‌شاه چه موجود پلید و انسان نجسی بوده است

امروز بیش از صد و پنجاه سال و نزدیک به دویست سال از «قرارداد ننگین ترکمانچای» می‌گذرد. هر ایرانی که آن تاریخ را بخواند، بعد از گذشت نزدیک به دو قرن، در روح خود احساس شرمساری، حقارت و شکست می‌کند و از خود می‌پرسد: چطور در حادثه‌ای به آن عظمت، سردمداران کشور قادر نشدند عزم ملی و سرمایه‌های مادّی و معنوی کشور را به کمک هویّت ملی این کشور به میدان بیاورند؟!

لشکر مهاجم دشمن(روسیه) تا قلب کشور آمد؛ بعد با التماس و درخواست و پیشکش دادن و وساطت دشمنانِ دوست‌نما(انگلیس) و خسارتهای فراوان ملی و آن اهانت‌هایی که به ملت ایران شد، قبول کرد که قدری عقب بنشیند، درحالی‌که« ۱۷ شهر قفقاز را از ایران گرفت»ه و کشور را از بخشی از پاره‌ی تن خودش محروم کرده بود! امروز هم که شما این حادثه را در ذهن خودتان یا در کتاب تاریخ مرور کنید و ببینید بر ملت ایران در آن حادثه‌ی تلخ چه گذشت، احساس خجلت و احساس سرافکندگی و ذلّت می‌کنید./۱۳۷۹/۰۷/۰۶

بیانات در دیدار جمعی از مدیران و فعالان فرهنگی دفاع مقدس‌

تقریباً در صد و پنجاه سال قبل در همین کشور اتفاق افتاد. جنگی از جانب همسایه‌ی شمالی بر ما تحمیل شد و نتیجه‌ی آن جنگ و سستی ها در آن، این بود که بخش قابل توجهی از خاک این میهن از آن جدا شد و «عهدنامه‌ی ننگین ترکمانچای» بسته شد. کشور، همین کشور بود و ملت، همین ملت؛ اما آن روز، این ملت از آن امتحان سربلند بیرون نیامد. سستی کرد و نتیجه آن شد که بعد از شکست در حادثه‌ی جنگ ایران و روس - در زمان قاجار - و بسته شدن عهدنامه‌ی ترکمانچای، تا دورانی طولانی، ملت ایران که هیچ، حتی شخصیتهای ایران احساس ضعف و خودباختگی می‌کردند و قدرت این را که شخصیتی از خود نشان دهند، نداشتند. یعنی آن شکست تاریخی، شکستی برای همان مرحله نبود، بلکه شکستی برای صد و پنجاه سال دوران تاریخ ما بود. آن یک امتحان بود.
آن روز، حکام و رجال سیاسی، بد و فرماندهان نظامی نالایق بودند؛ و الّا مردم، مردم خوبی بودند. لازم بود کسی آن مردم را در وسط میدان نگه دارد، ایمان به حرکت خود داشته باشد، فداکاری کند و از منافع و لذت خود بگذرد. در آن روز، این‌گونه افراد نبودند. سلاطین حکومت می‌کردند و کشوری که در رأس آن، چنان حکام فاسدی باشند، نتیجه نیز همان می‌شود. همین ملت، در این جنگی که در زمان شما و ما اتفاق افتاد(جنگ ۸ساله ایران وعراق)، چشم همه‌ی دنیا را به خودش متوجه کرد؛ ایران را سربلند کرد.۱۳۷۱/۰۷/۲۹بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم

توضیحات مدیریت سایت-پیراسته فر:دربیانات مقام معظم رهبری کلمات داخل (پرانتر)ازاینجانب است.

واماروندجداشدن شهرهای ایران والحاق به شوروی(سابق)

خانات قره باغ، گنجه و خان نشینهای شکّی و شیروان، دربند و بادکوبه و قسمتی از تالش به انضمام تمامی داغستان و گرجستان و محال شوره گل، آچوق باشی،گلستان،نخجوان، کورئه ،قوبا، منکریل و تمامی اولکای قفقاز

روند واگذاری (الحاق)بصورت تدریجی انجام گرفت:

اولین شهری که طبق «ترکمانچای» ازایران جداشد:

«تفلیس» اولین شهری بود که مراحل واگذاریش  درسال۱۸۰۱میلادی انجام گرفت.

وقنیکه اولین شهرجداشد،روسیه برای سنجش افکارعمومی وواکنش دولت ایران وملاحظات دیگرسیاسی،الحاق شهرهارا بمدت ۳متوقف کرد.

دومین شهرجداشده ازایران«گنجه»بود(سال ۱۸۰۴)

سال بعد-شهرهای شکی - شیروان - شوشا (قره باغ)درسال۱۸۰۵میلادی

درمرحله چهارم: شهرهای : گلستان -دربند -قوبا - بادکوبه  درسال ۱۸۰۶میلادی به روسیه ملحق شد.

هفت سال بعد

درمرحله پنجم «شهرتالش»درسال ۱۸۱۳ به روسیه ملحق شد.

۱۵سال بعد 

شهرهای «ایروان» و «نخجوان» و «اردوباد» به کشور شوروی پیوستند.

این سرزمینها بصورت خودمختاری بدست خوانین اداره میشد،اما خوانین ازدولت مرکزی رضایت نداشتند ..  محمدخان قاجار درآن سالها یاغیان منطقه را سرکوب کرده بود  خوانین ازدولت مرکزی رضایت نداشتند وازطرفی دولت روسیه بادادن تسهیلاتوامکانات آنهارا تطمیع ونظرشان را جلب کرده بود،مضافاً صعف وچنددستگی حکومت مرکزی ایران زمینه رافراهم کردتاحکمرانان خودمختارمنطقه به دولت روسیه نامه بنویسند وآمادگی خودرابرای الحاق به کشورشوروی اعلام کنند.

خان قره باغ، ابراهیم خلیل خان) ضمن نامه حاکمیت تزار روس بر قره باغ را قبول کرد.

خان گنجه و خان نشین های قفقاز نیزتمایلات خودرا الحاق روسیه اعلام نمودند.

ودیگرخوانین(حاکمان)منطقه همین تحرکات راانجام دادند وزمینه فراهم شدبرای بستن قرارداد«ترکمانچای».


«کاپیتولاسیون»چیست؟

لایحه کاپیتولاسیون در ۱۳ مهر ۱۳۴۲ در کابینه علم و در مرداد ۱۳۴۳ در مجلس سنا به تصویب رسید. در ۲۱ مهر ۱۳۴۳ حسنعلی منصور نخست‌وزیر وقت این لایحه را به صورت ناگهانی به مجلس شورای ملی برد وبه تصویب رساند.

اصطلاح کاپیتولاسیون (Capitulation)به معنای شرط گذاشتن و در لغت به معنای سازش و تسلیم است که به معنی انعقاد عهدنامه و قرارداد و یا خود عهدنامه نیز گفته می­ شود.

کاپیتولاسیون در اصطلاح حقوقی سیاسی به اسناد یک جانبه یا عهود یا قراردادهایی گفته می­­­­شود که به موجب آنها، شهروندان یک دولت در قلمرو دولتی دیگر از نظر امور حقوقی و کیفری، تابع قوانین کشور خود هستند و آن قوانین را کنسول آن دولت در محل اجرا می‌کند، از این رو آن را در فارسی حق قضاوت کنسولی نیز گفته‌اند.

علی اکبر دهخدا درباره مفهوم کاپیتولاسیون معتقد است؛ معاهداتی که به موجب آن بیگانگان حق اقامت در کشور دیگری را برای خود تحصیل و از برخی حقوق و مزایا به طور اختصاصی بهره‌مند می‌شوند و به عبارت دیگر کاپیتولاسیون عبارت است از حق قضاوت خارجیان در کشور بیگانه.

لایحه کاپیتولاسیون در۱۳ مهر ۱۳۴۲درمجلس شورای ملی به تصویب رسید.

در پی تصویب لایحه کاپیتولاسیون، امام خمینی در روز چهارم آبان ۱۳۴۳ اقدام رژیم را به شدت مورد انتقاد قرار داد. امام طی سخنانی که در حضور جمع کثیری از روحانیون و مردم قم ایراد کرد، گفت: «... عزت ما پایکوب شد، عظمت ایران از بین رفت‌، عظمت ارتش ایران را پایکوب کردند. قانونی را به مجلس بردند که در آن ما را ملحق کردند به پیمان وین ‌...که تمام مستشاران نظامی آمریکا با خانواده‌هایشان‌، با کارمندهای فنی‌شان با کارمندان اداری‌شان‌، با خدمه‌شان... از هر جنایتی که در ایران بکنند، مصون هستند. آقا من اعلام خطر می‌کنم‌، ‌ای ارتش ایران من اعلام خطر می‌کنم‌، ‌ای سیاسیون ایران من اعلام خطر می‌کنم‌... والله گناهکار است کسی که فریاد نکند. ‌ای سران اسلام به داد اسلام برسید. ‌ای علمای نجف به داد اسلام برسید. ‌ای علمای قم به داد اسلام برسید...» (صحیفه امام، ج‏۱، ص: ۴۱۵- ۴۲۴ )

کابینه اسدالله علم + عکس

کابینه اسدالله علم ۱۳۴۱

لایحه کاپیتولاسیون ،مصوبه ۱۳ مهر ۱۳۴۲ در کابینه اسدالله علم بوده که در مرداد ۱۳۴۳ در مجلس سنا به تصویب رسید.

در ۲۱ مهر ۱۳۴۳ حسنعلی منصور نخست‌وزیر وقت این لایحه را به صورت غافلگیرانه(نمایندگان مجلس) به مجلس شورای ملی برد،منصور با کلیه وزیران کابینه وارد مجلس می شوند و با قید سه فوریت تقاضا می کنندکه این لایحه در دستور قرار بگیرد.

دردو نوبت ۴ ساعته ،درطی ۸ ساعت با نطق مخالفین وموافقین،سرانجام از ۱۳۶ رأی مأخوذه لایحه مورد نظر با ۷۴ رأی موافق و ۶۱ رأی مخالف تصویب می شود.

امیراسدالله علم(متولد۱۲۹۸ فرزند محمد ابراهیم شوکت الملک بیرجندی)، که چهار بار به وزارت و یک بار به نخست وزیری رسید.در سالهای ۱۳۴۰الی۱۳۵۶درقدرت ومناصبهای مختلف بود.

اسدالله علم؛ یار غار محمدرضا شاه پهلوی

در روز ۲۸ تیر ۱۳۴۱ امیر اسدالله علم فرمان نخست‌وزیری گرفت‌. کابینه وی که در روز ۳۰ تیر تشکیل شد، تا ۱۷ اسفند ۱۳۴۲نخست وزیر بود.

کابینه حسنعلی منصور نخست‌وزیر

کابینه حسنعلی منصور هنگام حضور در مجلس شورای ملی جهت اخذ رای اعتماد

منصور روز ۱۸ اسفند ۱۳۴۲، دولت خود را با اعضای زیر به شاه و مجلس معرفی کرد:

۱- حسنعلی منصور نخست‌وزیر

۲- دکتر جمشید آموزگار وزیر بهداری

۳- عطاءالله خسروانی وزیر کار و خدمات اجتماعی

۴- نصرت‌اله معینیان وزیر اطلاعات

۵- تیمسار سپهبد اسماعیل ریاحی وزیر کشاورزی

۶- دکتر علینقی عالیخانی وزیر اقتصاد

۷- تیمسار اسدالله صنیعی وزیر جنگ

۸- دکتر جواد صدر وزیر کشور

۹- دکتر باقر عاملی وزیر دادگستری

۱۰- دکتر فرهنگ شفیعی وزیر پست و تلگراف

۱۱- امیرعباس هویدا وزیر دارایی

۱۲- دکتر عبدالعلی جهانشاهی وزیر فرهنگ

۱۳- دکتر هوشنگ نهاوندی وزیر آبادانی و مسکن

۱۴- دکتر محمود کشفیان وزیر راه

۱۵- منصور روحانی وزیر آب و برق

۱۶- دکتر محمد نصیری وزیر مشاور

۱۷- دکتر منوچهر گودرزی وزیر مشاور و دبیرکل شورای عالی اداری

۱۸- دکتر هادی هدایتی وزیر مشاور

حسنعلی منصور  درساعت۱۰صبح  اول بهمن ماه ۱۳۴۳( ۱۸ رمضان۱۳۸۴)  در مقابل مجلس شورای ملی توسط فدائیان اسلام(محمد بخارایی) با شلیک ۳ گلوله ترور شد.
 
او را بلافاصله به بیمارستان پارس منتقل کردند و از پزشکان امریکایی و فرانسوی و انگلیسی برای درمان او کمک خواستند، اما این اقدامات نتیجه ای نداد و منصور در ۶ بهمن ۱۳۴۳ درگذشت.

ونهایتاً منجربه سقوط کابینه‌اش شد.