پیراسته فر

علمی،تحقیقی و تحلیلی

پیراسته فر

علمی،تحقیقی و تحلیلی

نکوداشت شیخ رسانه(قرائتی)تلویزیون۶ تیر ۱۴۰۲

آقای (قرائتی) را هم که انصافاً «خدای متعال مثل بولدوزر آفریده است». سرِ قضیه‌ی زکات، یکی گفت: (زکات را شما دنبال کن.) گفتم: «اگر می‌خواهید زکات زنده شود، بروید سراغ آقای قرائتی» تا مثل نماز، زکات را هم عَلَم کند/آیت الله خامنه ای(رهبرانقلاب)

حجت‌الاسلام سیدجواد بهشتی: بنده از اولین محصولات کارخانه آقای قرائتی هستم.

رئیس سازمان صداوسیما(پیمان جبلی): ۴۴ سال قبل در سال ۵۸ بنده یک دانش آموز ۱۳ ساله بودم و توفیق حضور در نخستین درس‌های حجت‌ الاسلام قرائتی را با خاطراتی شیرین در مدرسه پیدا کردم. ایشان برای همه ما اسوه است.

چرا نام خانوادگی«قرائتی»؟پدربزرگم وپدرم قاری ومعلم قرآن بودند.

«حجت الاسلام محسن قرائتی» پدربزرگم در زمان رضاخان که با تمام قدرت با اسلام و مظاهر آن برخورد مى‏شد، در خانه‌های مردم کاشان جلسات قرآن تشکیل مى‏داد و بخشى از عمر خود صرف آموزش قرآن می‌کرد. به همین دلیل، فامیلی ما شد «قرائتى». پس از او، مرحوم پدرم جلسات قرآنی برپا می‌کرد و کم‌کم به «استاد قرائت» قرآن معروف شد. کاسب هم بود و نخ ابریشم و قالی می‌فروخت.

چگونگی طلبه شدن قرائتی؟

«حجت الاسلام محسن قرائتی»:پدرم به علما و روحانیون علاقه داشت و طلبه‌هایی را که از جاهای دیگر برای منبر به کاشان می‌آمدند به خانه می‌آورد و از آنها پذیرایی می‌کرد. از طرفی، به من هم اصرار می‌کرد طلبه شوم. من که در آن زمان ۱۴‌سال داشتم، اوایل چندان موافق ادامه تحصیل در حوزه نبودم تا اینکه بالاخره تصمیم گرفتیم یک نفر را میان خودمان داور کنیم و هر چه او گفت‌‌، همان را انجام دهیم. خلاصه، مدیر بازنشسته مدرسه‌ای را که از آشنایانمان بود برای داوری انتخاب کردیم و او به من گفت طلبه شو. من هم فردای آن روز خدمت«آقا شیخ جعفر صبوری» که در کاشان حوزه علمیه داشت رسیدم و درس طلبگی را شروع کردم. سال دوم طلبگی هم به قم رفتم.

آیین نکوداشت حجت‌الاسلام قرائتی در رسانه ملی برگزار شد + فیلم

قرائتی خاطرنشان کرد: در جمع مدیران فرهنگی و رؤسای صداوسیما صحبت می‌کنم؛ ما باید خاکِ آموزش و پرورش و دانشگاه‌هایمان را تغییر دهیم. علومی که مفید است بخوانند و علومی که سرگرمی است نخوانند. کاری بکنیم این مدارک تحصیلی (دیپلم، لیسانس و...) مهارت‌آفرین باشد نه اینکه مدارک‌مان هیچ کاربردی برای افراد نداشته باشد. بارها شنیده‌ام و دیده‌ام برخی از روحانیون ما که می‌گوییم در دانشگاه اصول و عقاید درس بدهند یا تبلیغ بروند نه روانشناسی تبلیغ می‌دانند و نه روانشناسی آموزش! مهارت را بیاموزید. حتی این مهارت در عرصه تبلیغ و عرصه فرهنگ باشد. چرا که در قرآن کریم داریم اگر ترسو هستید مبلّغ نباید ترسو باشد.

نکوداشت شیخ رسانه در تلویزیون/ محسن قرائتی: ما باید خاکِ آموزش و پرورش و دانشگاه‌هایمان را تغییر دهیم/ مبلّغ نباید ترسو باشد

آیین نکوداشت حجت‌الاسلام محسن قرائتی معروف به شیخ رسانه در سومین نشست افق تحول رسانه ملی برگزار شد؛ استادی که او را ۴۴ سال با درس‌هایی از قرآن شناختیم و یک بار دیگر در جمع مدیران فرهنگی و تلویزیونی از فراموش‌شده‌های فرهنگی گفت.

چند روزی است در خیابان‌های تهران یک بیلبورد توجه بسیاری را جلب کرده؛ "نکوداشت ۴۴ سال مجاهدت فرهنگی حجت‌الاسلام و المسلمین قرائتی در رسانه ملی". با حضور مدیران فرهنگی و تلویزیونی در جریان سومین نشست افق تحول رسانه ملّی آیین نکوداشت این استاد برجسته برگزار شد.

اما قبل از پرداختن به گوشه‌ای از صحبت‌های استاد قرائتی در این آیین نکوداشت، نگاهی به درس‌هایی از قرآن داریم. چطور شد پای استاد به تلویزیون باز شد و چرا باید آیین نکوداشت برای فعالیت‌های این روحانی رسانه‌ای خاطرانگیز و برجسته برگزار می‌شد؟

عمر «درس‌هایی از قرآن» به چهل و چهار سال می‌رسد؛ برنامه نوستالژیکی با محتوا و پرطرفدار که همیشه برای مخاطب پیام دارد. مجری و گرداننده این برنامه حجت‌الاسلام محسن قرائتی است که او به نکته جالبی درباره حقوق خود از تلویزیون اشاره می‌کند که خواندنی است.

 

روحانی که با لحن ساده و گویا برای مخاطبین صحبت می‌کند؛ همان گویش زیبای کاشانی که اولین‌بار اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۶۱ بود که به "نمایندگی ولی‌فقیه" در سازمان نهضت سوادآموزی منصوب شد. حضور او در این سازمان تا سال ۱۳۸۹ ادامه داشت و الان سال‌هاست که اداره ستاد اقامه‌نماز را برعهده‌دارد. او در این سال‌ها تألیفات خواندنی زیادی در زمینه تفسیر قرآن داشته است. آن طور که گفته می‌شود، او هرگز وسوسه نشد تا به مجلس و وزارت و ریاست گمارده شود. از جمله ویژگی‌های حجت‌الاسلام محسن قرائتی این است که سالها بر خلاف اغلب آخوندها مردم را خنداند و به دنبال شادی حلال برای مردم است.

اما چطور شد که پای "استاد" به تلویزیون باز شد و «درس‌هایی از قرآن» روی آنتن رفت؟ قرائتی پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران به پیشنهاد استاد مطهری و پذیرش امام خمینی به تلویزیون رفت. این برنامه از سال ۱۳۵۸ کار خود را شروع کرد تا امروز که به تعبیر خود "استاد" عمر این برنامه هم‌سن انقلاب است. حجت‌الاسلام قرائتی درباره درآمد خودش در تلویزیون و برنامه «درس‌هایی از قرآن» می‌گوید: "هر آنچه که نیاز مخاطب است، بیان می‌کنم و این‌گونه نیست که موضوع از سوی شبکه یا جایی مطرح شود و من درباره آن بگویم. سه هفته دیگر حضورم در رسانه‌ملی چهل‌ساله می‌شود یعنی هم‌سن‌ انقلاب!"

جالب است که استاد قرائتی در این سال‌ها هیچ دریافتی بابت «درس‌هایی از قرآن» از تلویزیون نداشته است؛ او در این باره می‌گوید: "تا امروز دریافتی از برنامه درس‌هایی از قرآن نداشتم و فقط آن زمانی که حج عمره 100 هزار تومان بود، مهمان صدا وسیما شدم و حج رفتم".

همسرحجت الاسلام قرائتی: یکی از علائم ظهورامام زمان(عج):گریاندن مردم توسط قرائتی وخنداندن توسط آیت الله صدیقی

حجت الاسلام قرائتی:همسرم می‌گوید اگر من بتوانم مردم را بگریانم و آیت الله صدیقی(امام جمعه تهران) بتواند مردم را بخنداند امام زمان(عج) ظهور می‌کند.

قبل ازانقلاب هم به تلویزیون دعوت شدم

حجت‌الاسلام محسن قرائتی درباره دعوت تلویزیون قبل از انقلاب،‌ گفت: "قبل از انقلاب برای اجرای برنامه به رادیو و تلویزیون دعوت شده بودم اما چون نمی‌خواستم بازوی دستگاه طاغوت باشم نپذیرفتم.

کلاس های سیار قرآن درشهرستانهای کشور(طبیب دوّار)

کم‌کم به شهر‌های مختلف سفر کردم و کلاس آموزشی تشکیل دادم.

تا اینکه در یکی از سمینارهایی که مقام معظم رهبری و شهید بهشتی حضور داشتند برنامه اجرا کردم. آنجا مقام معظم رهبری مرا مورد تفقد قرار دادند و به منزل خودشان دعوت کردند.

قرائتی درجبهه

عکس های جوانی حجت الاسلام قرائتی

حجت‌الاسلام قرائتی، تصریح کرد: بعد از آن هم مسجد امام حسن(ع) را که در آن نماز جماعت اقامه می‌کردند و از مساجد فعال علیه طاغوت در مشهد بود در اختیارم گذاشتند تا کلاس برگزار کنم. در سفری تبلیغى به اهواز هم با علامه شهید مطهرى آشنا شدم. ایشان روش کلاس‌دارى مرا دیدند و پسندیدند و بعد از پیروزى انقلاب، با پیشنهاد ایشان و موافقت امام خمینى‌ براى اجراى برنامه به تلویزیون معرفى شدم.

این استاد اخلاق خاطره اولین حضورش در تلویزیون را این‌گونه تعریف کرد: "روزى که به سازمان صداوسیما رفتم، با بهانه‌‌گیرى و وسواس بسیار از من تست گرفتند و زمانى که در امتحان قبول شدم، پیشنهاد کردند بدون لباس روحانیت برنامه اجرا کنم. روی حرفشان هم مصّر بودند و می‌گفتند ما به جز دو روحانى (حضرت امام و آیت‌الله طالقانى) به دیگران اجازه حضور در این سازمان را نمی‌دهیم. من هم قبول نکردم و گفتم نظر آنان را به اطلاع حضرت امام‌‌(ره) می‌رسانم. به هر حال پذیرفتند با لباس روحانیت برنامه اجرا کنم. در واقع این برنامه تلویزیونى که از باقیات الصالحات شهید مطهری است و با حمایت‌هاى امام‌(ره) پا گرفت، طبق نظر‌سنجی هاى سازمان صداوسیما از برنامه‌هاى موفق بوده است".

علت نامگذاری«درس‌هایی از قرآن»

حجت‌الاسلام قرائتی درباره اینکه چطور شد نام این برنامه تلویزیونی را «درس‌هایی از قرآن» گذاشتند، خاطرنشان کرد: پیشنهاد خودم بود که «درس‌هایی از قرآن» عنوان این برنامه تلویزیونی بشود. این نام در یک لحظه به ذهنم رسید. به هر حال قرآن کتاب اصلی مسلمانان است و ریشه مکتب ما هم حرف‌های قرآن است. شیعه و سنی ندارد، سند نمی‌خواهد و مشکوک نیست. همه که نمی‌توانند مفسر قرآن شوند. باید گفت «درس‌هایی از قرآن» یعنی از این آیه چند تا درس می‌گیریم. حساب تفسیر جداست.

جبهه:حجت الاسلام قرائتی-مرحوم حجت الاسلام حسین ایرانی نماینده قم

عمر «درس‌هایی از قرآن» به چهل سال می‌رسد؛ یک برنامه نوستالژیک با محتوا و پرطرفدار که همیشه برای مخاطب پیام دارد. امیدواریم تلویزیون بتواند برنامه‌های شاخص خود را توسعه بدهد و به جای موازی‌کاری، برنامه‌های دینی و مذهبی را به کسانی واگذار کند که با گویاترین بیان‌ها، بهترین و غنی‌ترین محتواهای دینی را در اختیار مخاطب قرار دهند. شاید مصداق اصلی و حقیقی یک برنامه درست و دقیق و با پیام، «درس‌هایی از قرآن» باشد.

1402040610153174327841144

 

در ابتدای جلسه پیمان جبلی رئیس صداوسیما برای عرض خیرمقدم پشت تریبون قرار گرفت و در یک جمله کوتاه اعلام کرد مفتخریم امروز نکوداشت حجت‌الاسلام قرائتی را برگزار می‌کنیم اما این نکته را هم بدانید یکی از رموز موقیت «درس‌هایی از قرآن» حجت‌الاسلام متوسل هم هست که سال‌های سال در کنار استاد حضور داشتند.

۴۴سال مجاهدت فرهنگی حجت‌الاسلام قرائتی تجلیل شد/آنتن با خنده حلال

پس از آن حجت‌الاسلام قرائتی که این روزها درد و رنج بیماری را هم تحمل می‌کند روی یک صندلی در جایگاه نشست و مثلِ همیشه تابلوی درس‌های از قرآن هم در پشتِ سر او به عنوان دکور اصلی برنامه قرار گرفت. او در ابتدای صحبت‌های خود به این نکته اشاره کرد: از خداوند متعال، انبیاء، اولیاء،‌ مراجع، علما و شهدا تشکر کنیم؛ پدر و مادر، همسر و هرکسی که ما را کمک کرده و در جهت دین‌مداری و سبک زندگی ایرانی اسلامی قرار داده است. اگر جایز بود اینجا ضعف‌ها و نقص‌هایی را می‌گفتم تا این تجلیل‌ها تنظیم شود. این تنظیم مهم است. چرا که به فرموده بزرگان، وقتی بین مردم درجات‌مان بالا می‌رود بایستی تواضع‌مان هم بیشتر شود.

وی به ویژگی‌هایی اشاره کرد که در طول سال‌های فعالیتش به آن توجه داشته است؛ حجت‌الاسلام قرائتی تأکید کرد: نکاتی را اینجا مطرح می‌کنم شاید برای اساتید دانشگاه، طلبه‌ها و منبری‌ها رمز موفقیت باشد؛ هیچ‌وقت در طول عمرم طی نکردم چقدر به من بدهید و هرچه قدر دادند قبول کردم و ندادند خورده‌ای نگرفتم؛ پول برای من سرنوشت‌ساز نیست. چقدر واقعاً برای زکات فیلم، شعر و کتاب نوشته شده؟ واقعاً این نکات در عرصه کارهای فرهنگی ما فراموش شده و حتی بعضاً ندیده‌ایم این نکات در خطبه‌های نمازجمعه هم پررنگ باشد.

حجت‌الاسلام قرائتی خاطرنشان کرد: در جمع مدیران فرهنگی و رؤسای صداوسیما صحبت می‌کنم؛ ما باید خاکِ آموزش و پرورش و دانشگاه‌هایمان را تغییر دهیم. علومی مفید است بخوانند و علومی که سرگرمی است نخوانند. کاری بکنیم این مدارک تحصیلی (دیپلم، لیسانس و...) مهارت‌آفرین باشد نه اینکه مدارک‌مان هیچ کاربردی برای افراد نداشته باشد. بارها شنیده‌ام و دیده‌ام برخی از روحانیون ما که می‌گوییم در دانشگاه اصول و عقاید درس بدهند یا تبلیغ بروند نه روانشناسی تبلیغ می‌دانند و نه روانشناسی آموزش! مهارت را بیاموزید. حتی این مهارت در عرصه تبلیغ و عرصه فرهنگ باشد. چرا که در قرآن کریم داریم اگر ترسو هستید مبلّغ نباید ترسو باشد.

ماجرای رد نشدن قرائتی و شهید بهشتی از چراغ قرمز

او به ساخت برنامه با فضای ساده و بی‌آلایش اشاره کرد: من همیشه طرفدار صحبت‌های ساده و رفتارهای ساده و بی‌آلایشم. با مردم باید با صداقت و شفافیت و ساده رفتار کرد. مردم دوست دارند ما مثل خودشان باشیم در برنامه‌سازی؛ خیلی از برنامه‌ها را می‌توان ساده گفت و ساخت. بحث‌ها را می‌توان ساده مطرح کرد. من در ابتدا برنامه‌ام در تلویزیون یک ساعت بود بعدها شد 50 دقیقه و الان 27 دقیقه؛ مردم حوصله‌شان به طول و تفسیر نمی‌رسد. من وقتی به تلویزیون رفتم با خودم گفتم یک شبه به همه مردم ایران خیلی حرف‌ها را می‌زنم فهمیدم اشتباه کردام. تبلیغ تلویزیونی بخشی از کار است و تبلیغ چهره به چهره و تن به تن اهمیت دارد. قرآن کریم مملوء از قصه‌های قرآنی است؛ این قصه‌ها را دریابید. در رادیو شاهدش هستیم و فکر نکنید اگر مدیر فرهنگی هستید به این مفاهیم نیاز ندارید.

جمله تکان‌دهنده‌ مادر شهید به استاد قرائتی درباره حجاب/ تبلیغ در پادگان طاغوت با کاهو و سکنجبین

این استاد و مفسر قرآن کریم تأکید کرد: از خنده‌های حکیمانه استفاده کنید نه دلقکانه؛ نوارهای زیادی از بنده درست کردند که استفاده شد. به لطف خدا سه قلعه مهم را فتح کردم با خنده؛ ما درِ خنده را نبندیم مردم با خنده‌های حکیمانه بخندانیم. از طرفی دیگر بارها دیده‌ام برخی از فیلم‌هایمان وجود خارجی ندارد. مثلِ مسئله‌های برخی مراجع که طلبه‌ها مطرح می‌کنند که اصلاً نیازی نیست. گاهی برخی از فیلم‌هایمان که خنده‌دار است بدآموزی دارد. برخی از چیزها را پخش می‌کنیم که به آنها نباید گوش کرد و آنها را دید.

عکسی تلخ از قرائتی بر وری تخت بیمارستان/ رئیس دفتر رهبر انقلاب به ملاقات او رفت

وی با اشاره به اینکه از ازدواج آسان، قناعت، راحت زندگی کردن و زکات در فیلم‌ها و سریال‌ها بگویید، خاطرنشان کرد: قناعت، ازدواج آسان، راحت زندگی کردن و غذای ساده درست کنید و سفر آسان و زکات و خیلی چیزها می‌توان در فیلم‌ها و سریال‌ها صحبت کرد. مثلاً بارها دیده‌ایم برخی از مجریان به لباس و ظاهر آن‌قدر توجه دارند که از محتوا غافل‌اند یا برخی از برنامه‌ها و سریال‌ها به همین صورت؛ روی این مسائل کار کنید که خدایی ناکرده تبدیل به کم‌کاری و غفلت نشود. بیاییم در تبلیغات، فیلم‌ها و خنده‌هایمان بازنگری کنیم و سعی کنیم از چهره‌های هنجارشکن در تلویزیون استفاده نکنیم و آنها را راه ندهیم.

در پایان از 44 سال فعالیت مجاهدانه حجت‌الاسلام قرائتی در رسانه ملی تقدیر شد و هدیه‌ای هم به همسر این استاد اهداء شد.

۴۴سال مجاهدت فرهنگی حجت‌الاسلام قرائتی تجلیل شد/آنتن با خنده حلال

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:در این مراسم که باحضور مهمانانی چون حجت‌الاسلام حاج علی اکبری، رئیس شورای سیاست گذاری ائمه جمعه، حجت الاسلام والمسلمین رستمی، رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها، سید مرتضی بختیاری، رئیس کمیته امداد امام خمینی (ره)، حجت الاسلام قمی، معاون بین‌الملل دفتر مقام معظم رهبری، احسان قاضی‌زاده‌هاشمی، نماینده مجلس شورای اسلامی و… برگزار شد،


علاوه بر نرم‌افزار چندین‌زبانه «راهی به‌سوی نور» معاونت برون‌مرزی صداوسیما، از صفحه رسمی حجت الاسلام قرائتی در تلوبیون رونمایی شد که کاربران از طریق آن، امکان تماشای ۲۸۵۳ قسمت از برنامه تلویزیونی درس‌هایی از قرآن از سال ۱۳۵۸ تاکنون و همچنین مستندهای مرتبط با استاد قرائتی را داشته و می‌توانند در پویش تعاملی «معلم دوست‌داشتنی» به‌منظور تجلیل از ایشان شرکت کنند.

«حجت‌الاسلام سیدابوالحسن نواب»(رئیس دانشگاه ادیان و مذاهب) یکی ازحاضران جلسه بود.

«قرائتی بولدوزرانقلاب»

آقای (قرائتی) را هم که انصافاً «خدای متعال مثل بولدوزر آفریده است». سرِ قضیه‌ی زکات، یکی گفت: (زکات را شما دنبال کن.) گفتم: «اگر می‌خواهید زکات زنده شود، بروید سراغ آقای قرائتی» تا مثل نماز، زکات را هم عَلَم کند. واقعاً خوبند. شما هم که واقعاً هر کدام تا آن‌جا که من می‌شناسم نوری هستید، که نمی‌خواهیم جلو خودتان خیلی تعریف کنیم. خیلی خوبید. و خدا را شکر می‌کنیم که شما در این نظام و در این مجموعه هستید.

بیانات رهبرانقلاب،آیت الله خامنه ای،دیدار ستاد احیاى امر به معروف و نهى از منکر/دوشنبه، ۳۱ خرداد ۱۳۷۲

حجت اسلام بهشتی

حجت‌الاسلام سیدجواد بهشتی: بنده از اولین محصولات کارخانه آقای قرائتی هستم.

حجت‌الاسلام سیدجواد بهشتی با بیان اینکه بنده از اولین محصولات کارخانه آقای قرائتی هستم خاطرنشان کرد: او برای ما در کاشان در دوران کودکی مان جلساتی ترتیب داد. تخته ای بر دیواری آویزان کرد و پنج واژه «مسئله، عقیده، قصه، اخلاق و شعار» را روی آن نوشت و در ۵۰ جلسه، ۲۰۰ آیه قرآن برجانمان نقش بسته بود. او از زبان بین المللی «فطرت» استفاده کرد.

وی اظهار کرد: او از روزهای اول به شیوه ارائه دین بسیار اهمیت می‌داد. آقای قرائتی برای وقت‌های کم، محتواهای غنی ارائه و تمام مطالب خود را می‌نوشت و به اساتید و بزرگان ارائه و نظرشان را جویا می‌شد. پرکاری ایشان در آینده مشخص می‌شود و معتقد بود خون شهیدان طی سالیان، تکلیف ما را سنگین می‌کند.نکوداشتی برای استاد قرائتی

حجت‌الاسلام قرائتی ادامه داد: «زکات» و «مهارت» دو مقوله مهمی هستند که فراموش شده‌اند. مدیران ارشد فرهنگی، طلاب و روحانیون، باید به شما بگویم که خیلی بیش از اینها می‌شود کار کرد. تبلیغ چهره به چهره دین و نماز بسیار اهمیت دارد.

وی با اشاره به ارزش و ظرفیت خندان مردم با سخنان حکیمانه گفت: چرا «خنده» را از دست داده‌ایم؟ بنده آنتن تلویزیون را با خنده حلال گرفتم. باید به موضوعاتی چون قناعت، ازدواج آسان، آسان زندگی کردن و سفر آسان پرداخته شود. بیشتر و بهتر از اینها می‌شود کار فرهنگی کرد. به کارهایتان رنگ الهی بدهید. مهارت، نماز، زکات، خنده و توجه به نعمات الهی را از یاد نبرید.

تفسیر قرآن را برای اعضای خانواده خود بیان کنید

توضیحات مدیریت سایت-پیراسته فر:خاطرات آقای قرائتی درمناسبت های مختلف

عیادت رئیس دفتر رهبر انقلاب از حجت الاسلام قرائتی در بیمارستان۲۱ آذر ۱۳۹۵

بخشهایی از این خاطرات

* در مشهد که اولین کارمان بود، تخته سیاه نداشتیم، رفتیم یک مقوا پیدا کردیم و با زغال نوشتیم و با جورابمان پاک کردیم ! دور تا دور هم آخوند نشسته بود.

*از همان بیست سالگی - حدود چهل و چند سال است - نشاطم فرقی نکرده. اگر برگردم به ۵۰ سال پیش، همان کاری را می کنم که تا الان کرده ام، پشیمان نشده ام.

وایت بورد» تازه پیدا شده. ما از قدیم تخته سیاه داشتیم. نیتم این است که به مردم بگویم که با ساده ترین وسیله هم می شود ده ها سال کار کرد.

رابطه مطهری وقرائتی

عکس/ حاج آقا قرائتی در کنار شهید مطهری

*رابط بین ما و انقلاب هم تقریبا آقای مطهری بود. من اولین دفعه ایشان را در اهواز دیدم. سالها قبل از انقلاب بود. وقتی می خواست برود، این کلمه را از ایشان شنیدم که اگر من بروم تهران و به ما بگویند اهواز چه خبر است؟ می گویم کشف من قرائتی است! بعد تلفنش را داد و گفت خانه ما بیا . پنج شنبه ها در قم درس داشت و مرتب خانه ما می آمد. خیلی به من لطف داشت. یک روز هم به من زنگ زد که من مقدار زیادی نوار تفسیر دارم، بیا بنویس. گفتم: من در خدمت آقای مکارم برای تفسیر نمونه هستم. می خواهید آن را تعطیل کنم و بیایم؟ گفت: نه تعطیل نکن. گفتم: دو تا را نمی توانم. گفت:پس هیچی.

اولین حضورم درتلویزون :گفتندعمامه ات رابردار برنامه اجراکن

*انقلاب که شد، آقای مطهری به من زنگ زد که، سریع برو تلویزیون. رفتم که یک جوان قدبلندی آمد به استقبال(احمدجلالی). همان جوانی که مجری برنامه"قرآن در صحنه " با آقای طالقانی بود. پرسید قرائتی شمایید؟ گفتم بله. ایشان ما را تحویل گرفت و برد آنجا. ورودم در تلویزیون هم این طور بود که گفتم: می توانم شما را با حرف منطقی ، دو ساعت بخندانم که هر چه بخواهید لبتان را جمع کنید نمی توانید. گفتند باید امتحان بدهی.  آمدند نشستند و ما شروع کردیم به حرف زدن. گفتند ما می خواستیم دو تا آخوند بیشتر در تلویزیون نباشد ، یکی امام، یکی آقای طالقانی و حالا شما باید عمامه ات را برداری که هم در تلویزیون از شما استفاده کنیم و هم قراری که داریم بهم نخورد. گفتم: نه ، من عمامه ام را بر نمیدارم.


* الان بیشتر از ۳۰ سال است که آنجا مانده ام. از الطاف خداوند عالم است که در این ۳۰ ساال حتی یک شب جمعه به تحویل سال خورده و پیام امام یا آقا پخش شده، یعنی برنامه ای پیش آمده که برنامه من حذف شده، ولی شاید در سال یک بار بیشتر نشده باشد...

*آقای مطهری چند هفته ای ، پنج شنبه ها تقریبا مرتب می آمد منزل ما. ناهار می خورد و بعد استراحت می کرد. من برای اینکه بچه ها سروصدا نکنند، دو تا دختر کوچولویم را بغل می کردم و در کوچه های قم راه می بردم.

*[وقتی می خواست به تهران برگردد] من توی ماشین او  می نشستم. یک بنز مشکی قدیمی داشت.راننده داشت. توی ماشین می نشستم و تا حضرت عبدالعظیم از ایشان سوال می کردم . بعد پیاده می شدم و بر می گشتم. یعنی دو ساعت خصوصی سوالات زیادی از ایشان می پرسیدم.

*آقای مطهری در مورد رفتن به تلویزیون می گفت من به امام گفته ام که شما باید به آنجا بروید، از قول امام می گویم، چون تلویزیون فقط نسبت به امام تمکین می کردند. وقتی ما رفتیم تلویزیون، امام بحث های ما را دید و خوشحال شد. یک سالی گذشت حاج احمد آقا می گفت امام از برنامه تو تو خوشش می آید./۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۰ خبرآنلاین.

قرائتی:قطب زاده(اولین رئیس صداوسیمادرانقلاب)مخالف کردباحضورم

قرائتی گفت: من هم با خنده توانستم وارد تلویزیون شوم. بعد از انقلاب شهید مطهری به امام گفت "قرائتی به‌ درد تلویزیون می‌خورد"، امام گفت "نمی‌شناسمش" مرحوم مطهری گفت "من در کلاس‌هایش بودم، خوب است"، امام هم پذیرفت. وقتی به صدا و سیما رفتم مسئول آنجا «صادق قطب‌زاده» به من اجازه نداد، گفت "شما اهل روضه و سخنرانی هستید و تلویزیون جای هنرمندان است و در تلویزیون جای روحانیت نیست و فقط امام و طالقانی می‌توانند در تلویزیون باشند".

حجت‌الاسلام قرائتی ادامه داد: من هم به آن گفتم که "من هم هنرمند هستم، اگر اجازه دهید ۲ ساعت برایتان برنامه قرآنی می‌گذارم و در آن کاری می‌کنم که حتی یک دقیقه هم نتوانید از خنده دهانتان را ببندید". یک روز مشخص شد و برای جمعی از هنرمندان ۲ ساعت جلسه گذاشتم. همه خوششان آمد و این‌گونه اجازه دادند که وارد تلویزیون بشوم./۹ آبان ۱۳۹۶مشرق.

قرائتی: آیت الله بهشتی بامن تماس گرفت: من نگرانم بعد از مدتی تخته سیاه و معلمی را کنار بگذاری و فقط منبری باشی
استاد قرائتی می گوید: سال ها پیش که من طلبه گمنامی بودم، شخصیت مشهوری مانند دکتر بهشتی با من تماس گرفت و گفت: «حرف مهمی با شما دارم، می‌خواهم از تهران به قم بیایم، یک ساعت مهمان شما خواهم بود، آن زمان کسی در خانه نباشد.» ایشان سر موعد تشریف آوردند و گفتند: «باید به شما یک تبریک بگویم و یک خطر را هشدار دهم، تبریک به خاطر اینکه معلم خوبی هستی و خطر اینکه ممکن است از معلمی دست برداری و منبری بشوی، من می‌ترسم بعد از مدتی تخته سیاه و معلمی را کنار بگذاری و فقط منبری باشی»

بعد، از من پرسید چقدر در ماه خرج دارم، من خرج خودم را گفتم. ایشان گفت: «من ماه به ماه این پول را به حساب شما می‌ریزم که شما بدون دغدغه فقط به معلمی بپردازی» از ایشان پرسیدم این پول از کجا می‌آید؟ ایشان گفت: «سهم امام است» گفتم زندگی ما زاهدانه نیست در حالی که با سهم امام باید زندگی ساده‌ای داشت.

همچنین گفتم؛ تعجب می‌کنم شما از تهران زنگ زدید و این راه را آمدید و این پیشنهاد را به من دادید فقط به خاطر اینکه من معلمی را ادامه دهم؟ ایشان گفتند: «بله. به همین قصد آمدم.» گفتم به خاطر این حرکت شما که این قدر برای معلمی اهمیت قائل هستید، من قول شرف می‌دهم که تا آخر عمر دست از معلمی برندارم.

بعد از انقلاب هم موقعیت‌های مختلف از جمله امام جمعه‌ای، نمایندگی مجلس، قضاوت و ... برای من پیش آمد اما من معلمی را رها نکردم، از آقای بهشتی هم پول نگرفتم اما به خاطر عنایت ایشان دست از معلمی برنداشتم./۰۷ اسفند ۱۳۹۳باشگاه خبرنگاران .

خاطرات قرائتی ازحضور یک ماهه درسامرا(رمضان ۱۳۴۳  - شمسی۱۳۰۴) ماه عسل(دوران تازه دامادی)که پول نان رانداشت.امام چگونه به زوارش پول می دهد؟...چرافضیلت زیارت سامرا از مشهدوکربلابالاتراست؟

«حجت الاسلام محسن قرائتی» درسامرا /جمعه۶ فروردین ۱۳۹۵

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:عصرامروز"جمعه"۶ فروردین ۱۳۹۵(۱۵ جمادی‌الثانی ۱۴۳۷) حجت الاسلام محسن قرائتی"معلم قرآن"به «سامرا»آمدند وبه زیارت حرم امامین عسکریین (حضرت امام هادی+امام حسن عسکری+نرجس خاتون"مادرامام زمان"+حکیمه خاتون"معلم ومربی نرجس خاتون")پرداختند.

آقای قرائتی هنگام خواندن زیارتنامه چنان گریه می کرد که شانه هایش جابجامی شد

اگرچه هنگام زیارتنامه من برایش مزاحمتی فراهم کردم"وقتی عکس می گرفتم"گفتند :اینهاکه عکس می گیرند نمیزارن ماراحت باشیم ! وجایشان راتغییردادندوچسبیدند به ضریح!.

دراین سفر۳روحانی "ازعراق"اوراهمراهی می کردند.

یکی ازآنها"حجت الاسلام محمدحسن مهدوی مهر"رئیس جامعه المصطفی-بغداداست

«سرداب»سامرا

حجت الاسلام والمسلمین مهدوی مهر

ازآقای مهدوی مهر پرسیدم "جامعه المصطفی"چیست؟

گفتند:یک دانشگاه اسلامی ،بین المللی درعراق است که از۱۲۶کشور طلبه پذیرش کرده ودر۶کشورهم شعبه نمایندگی دارد

از«دکترمحمدحسن مهدوی مهر»خواستم که شب پیش مان درسامربمانند ولی ایشان گفتند :چون خود حاج آقا قرائتی حالش نامساعداست وحاجیه خانمش هم همراهش است مریض هستند ومضافاً اینکه فرداصبح ساعت ۸ دربغداد،برای معلمین "مدارس تکامل"مجتمع آموزشی -که زیرنظرآموزش وپرورش است سخنرانی دارد ودیروز وپریروز برای اساتید«دانشگاه مصطفی»(بغداد) کلاس دارند احتمالا صبح بموقع نمیتوانیم برگردیم

حاج آقا قرائتی در سامراء+عکس

ازآقای قرائتی خواستم که شب سامرابمانند-گفتند :فرداساعت ۸ صبح کلاس دارم ،۲ ساعت که باید درماشین(مسیرسامرا)بغداد"باشم ومن آن قرائتی زمان قبل نیستم که باخسنگی سفر،صحبت کنم.

آقای قرائتی آنگاه درنمازجماعت صحن حرم شرکت کردند

بچه های ستاد ودیگرایرانیان شرکت کننده درنماز،وقتی متوجه حضورآقای قرائتی شدند،چون نگینی اورا درحلقه کردند،همه ازایشان تقاضای صحبت داشتند که آقای قرائتی مطالبی را ایرادکردند

برتری فضیلت امامین عسکریین نسبت برزیارت امام حسین(ع)

«حجت اسلام قرائتی: من یکی از ۱۰۰ طلبه ای بودم که بنابه دستورآیت الله بروجردی ماه رمضان به سامراآمدیم وهر۳۰روز راروزه گرفتم»

آقای قرائتی گفتند :من ۲۰ساله بودم وطلبه که درآستانه ماه مبارک رمضان،«آیت الله بروجردی» گفتند: قبور امام هادی وامام عسکری ونرجس خاتون وحکیمه خاتون زوارندارد-صدتاطلبه آمادگی خودرااعلام کنند که بروند برای سامر تاروزها روزه بگیرند وشبها درب منزل عسکریین بازوچراغ حرم روشن باشد ومن یکی آن صدنفرطلبه بودم که هر۳۰روزه راگرفتم.(یعنی«رمضان ۱۳۴۳» درسال ۱۳۰۴)

«برتری فضیلت مشهد(امام رضا)برکربلا»(امام رضا)

عزاداری شهادت امام رضا(ع)

این مفسرقرآن روایتی از امام جوادعلیه السلام نقل کردند که عده ای آمدند به نزدش ،پرسیدند:زیارت اماحسین "کربلا"ثوابش بیشتراست،یازیارت امام رضاعلیه السلام"خراسان"؟

آن موقع امام رضاغریب بود کمترین زوارراداشت،امام جواد(ع)فرمودند:زیارت امام رضا ثوابش بیشتراست ،چون امام حسین(ع) زوارزیادی دارد،امام رضا(ع)زوارندارد.

«برتری فضیلت زیارت سامرا برکربلا»

وبعد بااستفاده ازاین روایت گفتند حالا زیارت "سامرا"عسکریین،ثوابش از زیارت کربلا بیشتراست،چون غریب واقع شده وبعدهم زواررا توجه دادند به فراوانی ثواب وکسب فضیلت این مکان مقدس.

ماجرای ماه عسل آقای قرائتی

مؤلف تفسیرنور گفت:پدرم مقدمات سفرمان را به مشهدمقدس فراهم کرده بود،مارفتیم به مشهد وزیارت امام رضا علیه السلام،شب رفتم نانوایی متوجه شدم پولی برایم نمانده که نان بگیرم.

«پولی که امام رضا به قرائتی داد»

حجت الاسلام قرائتی گفت: نان یک تومان بود،من برگشتم حرم امام رضا(ع) ، درفکراین بودم که چگونه پول نان شب را تهیه کنم به ذهنم رسید که برای زوار زیارتنامه بخوانم،یک گوشه ای ازحرم نشستم «به هرکسی گفتم بیاییدبرای شمازیارتنامه بخوانم گفتند :خودمان بلدیم»

«فروش تسبیح وسجاده برای خریدنان»

قرائتی ادامه داد:تصمیم گرفتم «تسبیح چوبی» که داشتم بفروشم تاپول نان رادربیارم که ۲ ریال بیشتر قیمت ندادند،برگشتم منزل اجاره ایم ،تا ببینم چی داریم ببرم بفروشم،خوب که نگاه کردم ،مناسب ترین شی را«سجاده» دانستم برداشتم که ببرم بفروشم ،خانمم دید! گفت: «سجاده را کجامیبری؟»

من که نمی خواستم زنم از مُفلِس بودنم مطلع شودگفتم:«برداشتم از اینجا که بزارم روی طاقچه!»!.

«یاامام رضا! زودترپول نانم رابده»

حجت الاسلام قرائتی گفت:ودوباره رفتم متوسل شدم به امام رضا(ع)بعدازدرددل گفتم:« یا امام رضا! اگه میخواه بدهی ،زودتربده که نانوایی هاداره تعطیل می شوند».

«امام چگونه به زوارش کمک مالی می کند؟»

تازه دامادجوان(قرائتی) گفت:رفتم دریک جایی ازحرم قرارگرفتم که ببینم امام رضا(ع) چطوری پول نانم رامی دهد.

نگاهم به زُوّاربود که کدامیک را امام مأمورکرده ،درهمین فکربودم که «امام جمعه داراب خوانسار»رادیدم باسرعت بسویم آمد وگفت:«آقای قرائتی من ۲ ساعته که دنبالت می گردم، کجایی!»

قرائتی: گفتم چکارداری؟

گفت:من دارم برمی گردم شهرم ،یک مقدارپول اضافه آمده میترسم راهزنان ازمن بدزدند،اینهارا بهت میدم تابعدازمراجعت ازت بگیرم.

آقای قرائتی گفت: وبه اینصورت مخارج نان ودیگرمایحتاج فراهم شد،یعنی« امام رضاعلیه السلام دست رد به سینه زائرش نمی زند واززوارخودغافل نیست»

طلبه مفلس ودرخواست مبلغی ازامام

قرائتی گفتند: درزمان« آیت الله میرزای شیرازی» (صاحب فتوای تحریم تنباکو)که حوزه علمیه اش درسامرابود یکی ازطلاب که فقیربود ونیارضروری به مقداری پول داشت،آمدکنارصحن «باب القبله» درگوشه سمت راست صحن سامرا،خطاب کرد به امام عسکری گفت:«آقا من میهمان شماهستم وپول ندارم ودریک گوشه ای وامی ایستم تااینکه یکی یاران شما پولی بمن برساند»

«ساعت ۳عصرآیت الله میرزای شیرازی که همیشه بعدازنمازمغرب وعشاء بزیارت حرم می رفت ولی آن روز-غیرمترقبه-به حرم واردشدند وبعداززیارت ازدرب باب القبله بطرف آن طلبه جوان رفتند بدون اینکه ازاو مبلغ درخواستی را بپرسند،همان مبلغی که ازامام خواسته بوددادند» وآنگاه خطاب به آن طلبه گفت:شما یکبارمیهمان آقاشدید ومن ازابتدای "تشکیل حوزه"تا الآن میهمان آقاهستم.

حوزه علمیه میرزای شیرازی

میرزای شیرازی از سال ۱۲۹۱ تا ۱۳۱۲ ق. ۲۱ سال در سامرا اقامت گزید. او مرجعیت شیعه را به مدت ۱۰ سال در نجف و ۲۱ سال در سامرا برعهده داشت."۱۲۵سال پیش"

اولین خشت طلا درگنبد عسکریین-سامرا-بدست آیت الله خوانساری نصب شد

آقای فرائتی بااین جمله آیت الله خوانساری

وبه به مترعین ستادبازسازی عتبات سامراگفت:هرکاری که انجام می دهید "سنگی را جابجامیکنید"به نیت یکی از اقوام وخویشان انجام دهید ،تاچهل پشت اقوامتان رایادکنیدسعی کنیدکنیدمیلیاردی کارکنید،نه میلیونی

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:به این لینک مراجعه کنید:

حجت الاسلام قرائتی درجلسه قرآنی سپاه۱۵ مرداد ۱۴۰۲