محاسبات روزها وماه های سال درقرآن
هُوَ الَّذِی جَعَلَ الشَّمْسَ ضِیَاءً وَالْقَمَرَ نُورًا وَقَدَّرَهُ مَنَازِلَ لِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنِینَ وَالْحِسَابَ ۚ مَا خَلَقَ اللَّـهُ ذَٰلِکَ إِلَّا بِالْحَقِّ ۚ یُفَصِّلُ الْآیَاتِ لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ ﴿٥﴾ إِنَّ فِی اخْتِلَافِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ وَمَا خَلَقَ اللَّـهُ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَّقُونَ ﴿٦﴾یونس
توضیحات مدیریت سایت-پیراسته فر:دراینجامیخواهیم بررسی کنیم که باتوجه به اینکه همه کواکب-ماه وخورشید-درمدارمعینی می گردند ،بطوریکه میتوان عیدنوروزصدسال آینده را میتوان محاسبه کرد که درچه روزی وچه ساعتی ودرچه دقیقه ای «تحویل سال»است،چرانمیتوانند،ماه های قمری«ماه رمضان» ویا ذیحجه را حساب کرد!؟
وقتی درآستانه ماه رمضان قرارمیگیریم تیم های مختلف استهلال مشغول به «رصد» ماه می شوند ونیر برای «عیدفطر»..درسالهای پیش هواپیماهایی برای پرواز -گشتن بدنبال ماه- به این معضل اختصاص می دادند!
خداوندجهان را بر اساس نظام زمانی دقیق تنظیم کند تا کار محاسبه زمان بر مردم آسان شود . از این جهت در یک جا فرمود که خداوند نظام زمان را بر اساس سال و دوازده ماه که چهار ماه آن ماه حرام است ، تنظیم کرده است : إِنَّ عِدَّهَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنَا عَشَرَ شَهْرًا فِی کتَابِ اللَّهِ یوْمَ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ مِنْهَا أَرْبَعَهٌ حُرُمٌ
خداوند شب و روز را برای دانستن زمان سنوات و محاسبه قرار داده است : وَجَعَلْنَا اللَّیلَ وَالنَّهَارَ آیتَینِ فَمَحَوْنَا آیهَ اللَّیلِ وَجَعَلْنَا آیهَ النَّهَارِ مُبْصِرَهً لِتَبْتَغُوا فَضْلًا مِنْ رَبِّکمْ وَلِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنِینَ وَالْحِسَابَ.
سال قمری ده روز از سال شمسی کمتر و به جای ۳۶۵ روز دارای ۳۵۵ روز است . این امر باعث می شود که ماه های قمری در طول سال گردش داشته باشد، به این معنا که در هر ۳۶ سال یک بار سال قمری به طور کامل در طول فصول سال به گردش درآید.
وَالْقَمَرَ قَدَّرْناهُ مَنازِلَ حَتَّى عادَ کَالْعُرْجُونِ الْقَدیمِ؛ و براى ماه منزلگاه هایى قرار دادیم، (و هنگامى که این منازل را طى کرد) سرانجام بصورت شاخه کهنه - قوسى شکل و زرد رنگ - درخت خرما باز گردد (و دوباره به تدریج کامل شود)
کالعرجون القدیم چیست؟
عرجون از ماده انعراج به معنى اعوجاج و انعطاف گرفته شده ،علمای عرب عرجون را ماده عرجن می دانند،بمعنای«پایه شاخه» اى است که کج مى شود و بر درخت خرما باقى مى ماند-چیز کهنه-می دانند.
آنطوری که لغت شناسان گفته اند آن قسمت از خوشه خرماست که به درخت اتصال دارد،پایه خوشه خرما به صورت چوب قوسى شکل زرد رنگى است که به درخت متصل است و نوک آن مانند جارو است، و دانه هاى خرما به نخهاى آن متصلند، هنگامى که خوشه نخل را مى برند آن پایه قوسى شکل بر درخت باقى مى ماند که وقتى مى خشکد و پژمرده مى شود کاملا به هلال قبل از محاق مى ماند زیرا همانگونه که هلال آخر ماه که در جانب مشرق آسمان نزدیک صبحگاهان ظاهر مى شود خمیده و پژمرده و زرد رنگ و نوکهاى آن رو به پائین است، عرجون قدیم نیز همین گونه است.
از نظر هلالى بودن چوب خوشه خرما، از نظر زرد رنگ بودن، از نظر پژمردگى، از نظر تمایل نوک قوس آن به طرف پائین، و از نظر قرار گرفتن در میان توده سبز رنگ شاخه هاى درخت نخل که بى شباهت به قرار گرفتن هلال آخرین شب در میان آسمان تیره رنگ نیست.
و توصیف آن به قدیم اشاره به کهنگى آن است زیرا هر قدر این شاخه ها کهنه تر مى شود باریکتر و پژمرده تر و زرد رنگ تر مى شود و شباهت بیشترى به هلال آخر ماه پیدا مى کند
نه خورشید ماه،هر کدام از آنها در مسیرومدار گردش می کنند،هیچکدام ازهم سبقت نمی گیرند (لَا الشَّمْسُ یَنْبَغِی لَها أَنْ تُدْرِکَ الْقَمَرَ وَ لَا اللَّیْلُ سابِقُ النَّهارِ وَ کُلٌّ فِی فَلَکٍ یَسْبَحُونَ).
«خورشید» دَوَران خود را در برجهاى دوازدهگانه در یک سال طى مى کند، «کُره ماه» نیزمنزلگاههاى خویش را در یک ماه طى مى کند،این حرکت،منظم و دایمی است.
شناور بودن خورشید و ماه در فلکهاى خود (کُلٌّ فِی فَلَکٍ یَسْبَحُونَ)منظور از شناور بودن خورشید در فلک خود ،حرکت آن همراه با منظومه شمسى و همراه با کهکشانى است که در آن قرار دارند.
«یسبحون» از ماده سباحت،که دراینجا اشاره به حرکت سریع کرات آسمانى است،که خداوند آنهارا موجودات عاقلى دانسته که با سرعت به گردش خود ادامه مى دهند واین فرمانبری واطاعت« عبادت -تسبیح»پروردگار تلقی شده است.
همه موجودات عالم(نباتات وجمادات) دارای شعورند.
خداوند متعال می فرماید:« أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یُسَبِّحُ لَهُ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الطَّیْرُ صَافَّاتٍ کُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلاتَهُ وَ تَسْبیحَهُ وَ اللَّهُ عَلیمٌ بِما یَفْعَلُون. آیا ندیدى تمام آنان که در آسمانها و زمینند براى خدا تسبیح مىکنند، و همچنین پرندگان به هنگامى که بر فراز آسمان بال گستردهاند؟! هر یک از آنها نماز و تسبیح خود را مىداند؛ و خداوند به آنچه انجام می دهند داناست» (نور۴۱)
«تسبیح آگاهانه»دارند، خداوند از علم آنها به تسبیح و صلاه(نماز)شان خبر داده است.
افزون باشعور بودن همه موجودات عالم ، مختار بودن آنها نیز قابل استفاده است. خداوند متعال می فرماید:« وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ کَرْهاً وَ إِلَیْهِ یُرْجَعُونَ . و تمام کسانى که در آسمانها و زمین هستند، از روى رغبت یا از روى کراهت ، در برابرِ(فرمان) او تسلیمند، و همه به سوى او بازگردانده مىشوند» (آل عمران۸۳)
« ثُمَّ اسْتَوى إِلَى السَّماءِ وَ هِیَ دُخانٌ فَقالَ لَها وَ لِلْأَرْضِ ائْتِیا طَوْعاً أَوْ کَرْهاً قالَتا أَتَیْنا طائِعینَ. سپس به آفرینش آسمان پرداخت، در حالى که به صورت دود بود؛ به آن و به زمین گفت : بیایید خواه از روى اطاعت و رغبت و خواه از روی اکراه و بی رغبتی ! آنها گفتند: ما از روى طاعت و رغبت مىآییم.» (فصلت۱۱)
«منازل» چیست؟
وَالْقَمَرَ قَدَّرْناهُ مَنازِلَ حَتَّى عادَ کَالْعُرْجُونِ الْقَدیمِ؛ و براى ماه منزلگاه هایى قرار دادیم، (و هنگامى که این منازل را طى کرد) سرانجام بصورت شاخه کهنه - قوسى شکل و زرد رنگ باز گردد (ومجدد این فرآیندادامه می یابد)
منظور از منازل همان منزلگاههاى بیست و هشتگانه اى است که ماه قبل از محاق و تاریکى مطلق طى مى کند، زیرا هنگامى که ماه، سى روز تمام باشد تا شب بیست و هشتم در آسمان قابل رؤیت است، ولى در این شب بیست و هشتم به صورت هلال بسیار باریک زرد رنگ و کم نور و کم فروغ در مى آید، و در دو شب باقیمانده قابل رؤیت نیست که آن را محاق مى نامند البته در ماههایى که بیست و نه روز است تا شب بیست و هفتم معمولا ماه در آسمان دیده مى شود، و دو شب باقیمانده محاق است.
این منزلگاهها کاملا دقیق و حساب شده است، به طورى که منجمان از صدها سال قبل مى توانند طبق محاسبات دقیقى که دارند آن را پیش بینى کنند! این نظام عجیب به زندگى انسانها نظم مى بخشد، و یک تقویم طبیعى آسمانى است که با سواد و بی سواد توانایى خواندن آن را دارد، بطورى که اگر انسان کمى دقت و ممارست در وضع ماه در شبهاى مختلف کند مى تواند با نگاه کردن وضع آن را دقیقا و یا تقریبا بداند آن شب کدام شب از ماه است (و ما این امر را آزموده ایم).
زیرا در آغاز ماه نوکهاى هلال رو به طرف بالا است، و تدریجا بر حجم ماه افزوده مى شود تا هفتم که نیمى از دایره کامل ماه آشکار مى شود و باز بر آن افزوده مى شود تا چهاردهم که به صورت بدر کامل در مى آید.
از آن به بعد از سمت پائین ماه کم مى شود تا بیست و یکم که باز به صورت نیم دایره در مى آید، همچنین از آن کاسته مى شود تا شب بیست و هشتم که به صورت هلال ضعیف کمرنگى در مى آید که نوکهاى آن رو به طرف پائین است.
آرى اساس زندگى انسانها را نظم تشکیل مى دهد، و نظم بدون تعیین دقیق زمان امکان پذیر نیست، و خداوند این تقویم دقیق ماهانه و سالانه را در آسمان براى همین هدف قرار داده است.
«هُوَ الَّذی جَعَلَ الشَّمْسَ ضِیاءً وَ الْقَمَرَ نُوراً وَ قَدَّرَهُ مَنازِلَ لِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنینَ وَالْحِسابَ ما خَلَقَ اللَّهُ ذلِکَ إِلاَّ بِالْحَقِّ یُفَصِّلُ الْآیاتِ لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ؛ او کسى است که خورشید را روشنایى، و ماه را نور قرار داد و براى آن منزلگاه هایى مقدّر کرد، تا عدد سالها و حساب (کارها) را بدانیدکه خداوند آنها را جز بحق نیافریده او آیات خود را براى گروهى که براین علوم آشناهستند، شرح مى دهد».
***
اولین تقویم
تقویمی که امروز از آن استفاده میکنیم، جزو دقیقترین گاهشماریهای جهان است. این تقویم که 125 سال (و نه 1388 سال) بیشتر عمر ندارد، در طول عمر خود فراز و نشیبهای فراوانی را پشت سر گذاشته است.
تقویم هجری شمسی را نخستین بار عبدالغفارخان نجمالدوله استخراج کرد. او عبارت 1264 شمسی را در حاشیه تقویم سال 807 جلالی مطابق 3-1302 هجری قمری ذکر کرد و از آن تاریخ به بعد، تقویمی را در ایران رایج کرد که اساس آن شمسی و مبداء آن هجرت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) از مکّه مکرمه به مدینه منوره باشد. البته تقویمی که او نوشت، به تقویم هجری شمسی برجی معروف است که اصول آن به قرار زیر است:
مبداء آن، اول فروردین ماه سال شمسی هجرت پیامبر اسلام از مکّه مکرمه به مدینه منوره است که 119 روز قبل از اول محرم سال اول هجری قمری و مطابق با روز جمعه 19 مارس 622 میلادی است.
لحظه تحویل سال مقارن با عبور مرکز خورشید از نقطه اعتدال بهاری است، وقتیکه خورشید از نیمکره جنوبی وارد نیمکره شمالی آسمان میشود. این لحظه که اول برج حمل نامیده میشود، نوروز نامیده میشود و همیشه بر روز اول بهار منطبق است.
سال هجری شمسی برجی از نوع سال شمسی حقیقی است، یعنی مدت زمان دو عبور متوالی مرکز خورشید از نقطه اعتدال بهاری. مدت متوسط آن 365 شبانهروز و 5 ساعت و 48 دقیقه و 2/45 ثانیه اندازهگیری شده؛ اما مدت سال شمسی حقیقی ثابت نیست و بر اثر تغییر تعدادی از پارامترهای نجومی، تغییر میکند.
مدت سال شمسی حقیقی در دورهای50 ساله (1385-1335هـ.ش ) بین 365 شبانهروز و 5 ساعت و 42 دقیقه تا 365 شبانهروز و 6 ساعت و 4 دقیقه در تغییر بوده است. توجه داشته باشید این مقدار متفاوت با سال نجومی است که زمین یک دور کامل به دور خورشید میگردد و مقدار آن 365.2564 شبانهروز معادل 365 شبانهروز و 6 ساعت و 9 دقیقه و 10 ثانیه است.
این تقویم شامل دوازده ماه حقیقی به نام« بُرج » است که به نام 12 صورتفلکی قدیمی منطقهالبروج که خورشید هر سال از آنها عبور میکند، نامگذاری شده است. از حدود 20 قرن قبل از آن، منجمان دایرهالبروج را به 12 برج مساوی قرارداری تقسیم کرده بودند که اغلب متفاوت از آن صورتفلکیای است که خورشید در آن به سر میبرد.
ضمن آنکه به دلیل حرکت تقدیمی زمین، محور زمین هر 25800 سال یک بار در آسمان دور میزند و برجها در این بازه زمانی یک دور کامل روی تمام صورتهای فلکی گردش میکنند (همین حرکت موجب تفاوت بین سال شمسی حقیقی و سال نجومی است).
از سوی دیگر، به دلیل حرکت ظاهری غیریکنواخت مرکز خورشید در آسمان، طول هر برج از 29 تا 32 روز متفاوت بود و همانند ماه قمری، گاه پیش میآمد که طول یک برج از سالی به سال دیگر تغییر کند. هر 4 یا 5 سال یکبار نیز مجموع طول سال به 366 شبانهروز میرسید و به « سال کبیسه »میشد.
تقویم هجری شمسی برجی در آغاز رسمی نبود و تنها در تقویمهای قدیمی و در امور گمرکات و مالیّه ایران مورد استفاده قرار میگرفت؛ تا آنکه در سال 1328 هجری قمری / 1288 هجری شمسی، میرزا عبدلحسینخان شیبانی وحیدالملک، نماینده تهران در مجلس شورای ملّی، طرحی با موضوع قید تاریخ کلیه معاملات و مبادلات مشترکه عمومی را از تاریخ قمری به هجری شمسی برجی پیشنهاد کرد. این پیشنهاد در دوره دوم مجلس شورای ملی ایران در ماده 3 قانون محاسبات عمومی، مصوّب 21 صفر 1329 / 2 حوت 1289 پذیرفته شد و تقویم هجری شمسی بُرجی به عنوان مقیاس رسمی زمان در محاسبات دولتی تصویب شد.
تقویم هجری شمسی
در اواخر سال 1303 هجری شمسی بُرجی، جمعی از نمایندگاه دوره پنجم مجلس شورای ملی ایران، طرحی را پیشنهاد کردند که نام برجهای عربی متداول در تقویم بُرجی به نامهای فارسی تبدیل شود و نام سالها در دوره دوازدهحیوانی رایج نیز متروک شود. پس از بحثهای فراوان، بالاخره در جلسه 148 مجلس شورای ملی ایران در شب سهشنبه 11 فروردین 1304، قانون تبدیل بروج به ماههای فارسی از نوروز 1304 شمسی به تصویب رسید و تقویم هجری شمسی به عنوان تقویم رسمی کشور پذیرفته شد./اسفند ۱۳۸۸خبرآنلاین
***
۱۰۰گروه استهلال-زمینی
به همراه کارشناسان موسسه ژئوفیزیک و یکی از اعضاء هیات علمی دانشگاه صنعتی شریف ، سفری در پهنه آسمان در پیش است. سفری طولانی هم از لحاظ مسافت و هم از نظر وسعت. البته علت این سفر تکمیل گزارشات گروههای زمینی استهلال - که حدود ۱۰۰ گروه را شامل می شوند- است.
کارشناس موسسه ژئوفیزیک قبل از پرواز پیش بینی می کرد که هلال ماه شوال در جنوب کشور دیده می شود و البته همان هم شد و همینطور پیش بینی وی در مورد احتمال کم رویت هلال در شمال کشور.
مسیر، از تهران به سمت دشت کویر و سپس به سمت نطنز و خرم آباد و حوالی دزفول پایان می پذیرد.
15:20 توجیهات و آخرین موارد توسط سرپرست گروه گوشزد می شود و پس از مرور نکات فنی میان کارشناسان و خلبان های پرواز، تجهیزات همراه کنترل می شود تا در زمان مورد نیاز مشکلی به وجود نیاید.
دقایقی بعد هواپیما آماده سوار شدن است و مسیر با طول 55 شرقی و عرض 35 شمالی با سمت 245 درجه به عنوان خط سیر آن اعلام می گردد تا در آخرین روز ماه مبارک رمضان برفراز آسمان ایران به استهلال بپردازیم.
ساعت که از 17 می گذرد کم کم کارها شکل دقیق تر و بهتری به خود می گیرد و کارشناسان با استفاده از سیستم های شبیه ساز رایانه ای و وسایل جغرافیایی مختص این اقدامات، به کار خود مشغولند.
آفتاب که غروب کرد هر لحظه ، اهمیت خاص و ویژه ای پیدا می کند. اینجا هر لحظه حائز اهمیت است و ثانیه ها دقت بیشتری را برای سپری شدن طلب می کنند. همین مسئله باعث می شود تا افطار آنهم در ارتفاع 37 هزارپایی با تاخیر همراه باشد.
ساعتی از فعالیت جدی همراهان پرواز گذشته و دقت زیاد برای دیدن نشانه عید فطر باعث شده است تا حاضران کمی خسته شوند اما کار بدون هیچ خللی ادامه می یابد و انبوه ابرهایی که در آسمان دیده می شود، عملا رویت هلال را غیرممکن می سازد .
بیش از دوساعت از پرواز سپری شده و نتیجه نگرفتن از این فعالیت سخت موجب شد تا علائم خستگی و این حضور طولانی در هواپیما بیشتر مشهود شود.
هواپیماها باز میگردند و شرایط نامساعد جوی خستگی را بر دوش آنها به جا گذاشته و همه نگاهها به چشم گروههای زمینی است.
پس از مشخص شدن عدم امکان قطعی رویت هلال، پرواز در ساعت 19:30 و در میان بحث گرم کارشناسان و علاقه آنها برای مشخص شدن نتایج گروههای استهلال زمینی، پایان می پذیرد./ ۱ آبان ۱۳۸۵( ٢٩ رمضان ١٤٢٧)
***
باهواپیما «بدنبال ماه»
در ستاد استهلال اقداماتی انجام شده که در سطح دنیا بینظیر است و بعضی برای اولین بار ابداع شده و بعضی از آنها ممکن است کار اولش در جای دیگر دنیا انجام شده باشد ولی موفقیت ستاد بیشتر بوده است. به عنوان مثال، در برخی موارد ممکن است بهدلیل وجود گرد و غبار بسیار شدید و یا ابرهای متراکم در آسمان کشور، رصد برخی هلالهای مهم (بهخصوص هلال رمضان و شوال) با مشکل مواجه شود. در چنین اوقاتی، گروهی از رصدگران متبحر با استفاده از پرواز هوایی، رصد را بر فراز ابرها انجام میدهند! رصد با هواپیما، اولین بار در کشور اردن آزمایش شد که ناموفق بود، اما در ستاد استهلال ایران، رصد با هواپیما انجام و هلال ماه رؤیت شد و گزارشهای موفقی هم داشتیم.
البته این روش رصد به تنهایی مبنای تصمیمگیری برای زمان آغاز ماه قمری جدید نیست و گزارش رصدگرانی که در روی زمین به رصد میپردازند نیز مکمل آن خواهد بود.
۱۵۰گروه استهلال
یکصد و بیست تا یکصد و پنجاه گروه رصدگر برای رؤیت هلال ماه در ستاد استهلال دفتر رهبری مشغول انجام وظیفه هستند که هم از نظر کمّی و هم از نظر علمی، با کشورهای دیگر -مانند عربستان صعودی که در آن هفت گروه برای رصد اقدام میکنند- قابل مقایسه نیست.
این ۱۵۰ گروه ورزیده، به تلسکوپ و دوربینهای دوچشمی مجهز میشوند و برای رؤیت هلال ماه، در سختترین نقاط کشور از قلهی برخی کوهها گرفته تا بالای ابرها (در رصد با هوپیما) مشغول رصد میشوند. آنان، در لحظاتی که ملت شریف ایران منتظر اعلام زمان عید فطر یا آغاز ماه مبارک رمضان هستند.
استهلال ماه نو، فقط مختص به رمضان و شوال نیست. جالب است بدانید که این کار برای تمام ماههای قمری انجام میشود! هم بنا بر جنبهی شرعی و هم از نظر اهمیت زمان آغاز هر ماه قمری و هم از حیث دستاوردهای علمی آن، این عمل هر ماه و مستمراً تکرار میشود. اگر دانشمندان و منجمان ما میتوانند در کنفرانس بینالمللی استهلال که چندی پیش در ابوظبی برگزار شد، به آقای یالوب (یکی از دانشمندان این رشته که صاحب معیار است) بگویند که ما در ایران، چهل رصد انجام دادیم که این 40 رصد، نقضکنندهی معیار شما است و معیار شما مشکل دارد، این به پشتوانه کار بزرگی است که به صورت ماهانه در ستاد استهلال انجام میشود./علیرضا بوژمهرانی/ ۱۷ شهریور ۱۳۹۶(١٧ ذوالحجه ١٤٣٨)
معاون هماهنگکنندهی آشیانه خودش شخصا هدایت هواپیمای فالکن 50 را به عهده گرفت.
تا سوار شدیم آقای مهرانی و دو نفر دیگر دوربینهای دوچشمیِ رصدشان را درآوردند و یک نفر دیگر هم لپتاپش را روشن کرد. جیپیاس را به آن متصل کرد تا از طریق نرمافزار، زوایای مربوط به دیدهشدنِ هلال را بررسی کند. خود آقای مهرانی هم دوربین عکاسیاش را درآورد و عکسهایی از آخرین هلال ماه رمضان نشانم داد. عکسهایی که شب قبل در اصفهان گرفته بود.....
حدود 15 دقیقه از 20 دقیقهای که وقت داشتیم هلال را ببینیم گذشته بود. هرچند آقای مهرانی با قاطعیت میگفت: گزارشها همه میگویند فردا عید است ولی دوست داشتیم ما هم هلال را...
یکدفعه صدایِ فریاد مهرانی بلند شد: دیدمش. هلال را دیدم... اللهاکبر... اللهاکبر.
همه هول شدند. حتی خلبان. همه سعی میکردند چیزی را که مهرانی دیده بود ببینند. تا به حال اینقدر برای دیدن یا شنیدن خبرِ «دیدن ماه» خوشحال نشده بودم. مهرانی دوربین را چسبانده بود به چشمش و حرف میزد: هنوز دارم میبینمش. دقیقاً روبرو. تصویرش داره شارپتر میشه. فخار تو ندیدی؟ رحیمی تو چی؟ و آنها مشغول بودند. بعدتر گفتند یک چیزهایی دیده بودند ولی جرأت نکردهاند بگویند، چون استهلال برای آدم توهم ایجاد میکند. اما آقای مهرانی با تجربهتر از آن بود که سهدقیقهی تمام دچار توهم شده باشد!
وقتی داشت دوربین را با رحیمی عوض میکرد، حس کنجکاویام گل کرد و افق را با دوربین نگاه کردم. هرچهقدر دقیق شدم چیزی ندیدم. یعنی اصلاً تمرکز نداشتم. دستم میلرزید و تصویِر جلوی چشمم تکان میخورد. تازه برایم معلوم شد که این کار چقدر تجربه میخواهد.
آقای مهرانی از خلبان خواست تا از طریق بیسیم به ستاد استهلال خبر رؤیت را بدهد. هرچند دیدن هلال مختص گروه ماه نبود ولی شور و نشاط زیادی همان بالا بینمان افتاد.../۲۱ شهریور ۱۳۸۹ سایت فردا وسایت حوزه علمیه
***
۲۰۰تیم استهلال -رؤیت ماه
عضو ستاد استهلال دفتر مقام معظم رهبری با اشاره به اینکه از غروب 29رمضان بیش از 200 تیم در سراسر کشور به رصد خواهند پرداخت، خاطرنشان کرد: گروههای استهلال در ارتفاعات شمال شرق کشور، سراوان، سیستان، چابهار، لامرد در جنوب شیراز، اهواز، دزفول و کردستان، ارتفاعات شیرکوه، دماوند، توچال و... مستقر خواهند شد.مهندس سید محسن قاضی میرسعید، عضو ستاد استهلال دفتر مقام معظم رهبری در گفتوگو با روزنامه همشهری/۱۶ مرداد ۱۳۹۲ایسنا
***
هواپیمای نظامی حامل منجّمین ایرانی!
در ستاد استهلال اقداماتی انجام شده که در سطح دنیا بینظیر است و بعضی برای اولین بار ابداع شده و بعضی از آنها ممکن است کار اولش در جای دیگر دنیا انجام شده باشد ولی موفقیت ستاد بیشتر بوده است. به عنوان مثال، در برخی موارد ممکن است بهدلیل وجود گرد و غبار بسیار شدید و یا ابرهای متراکم در آسمان کشور، رصد برخی هلالهای مهم (بهخصوص هلال رمضان و شوال) با مشکل مواجه شود. در چنین اوقاتی، گروهی از رصدگران متبحر با استفاده از پرواز هوایی، رصد را بر فراز ابرها انجام میدهند! رصد با هواپیما، اولین بار در کشور اردن آزمایش شد که ناموفق بود، اما در ستاد استهلال ایران، رصد با هواپیما انجام و هلال ماه رؤیت شد و گزارشهای موفقی هم داشتیم./۲۸ مرداد ۱۳۹۱باشگاه خبرنگاران جوان
***
در «ستاد استهلال» چه میگذرد؟
هر ساله اول و آخر ماه مبارک رمضان به جهت رؤیت هلال ماه، در ایران غوغا برپا میشود. هر کسی در فضای مجازی عکسی منتشر و ادعا میکند هلال ماه را دیده است. بعضاً هم شنیده میشود که اعلام رؤیت هلال بیشتر سیاسی است تا فقهی. از طرفی برخی دیگر میگویند نوع اعلام رؤیت هلال صرفاً به دلیل مسائل فقهی است و هیچ ارتباطی با سیاست و اختلاف نظرها با کشورهای اسلامی دیگر ندارد.
به گزارش ایسنا، «مردمسالاری آنلاین» در ادامه نوشت: نوک این حملات و انتقادات بیشتر به سمت ستاد استهلال است؛ یعنی دستگاهی که حجتالاسلام و المسلمین علیرضا موحدنژاد ریاست کمیته علمی آن را بر عهده دارد.
در گفتوگو با رئیس کمیته علمی ستاد استهلال تکتک شبهات موجود را مطرح کردیم. از دیدن ماه با تراز تا بودجه سالانه ستاد و همچنین دلیل اختلاف زمانی رؤیت هلال ماه در ایران با سایر کشورها. از سخنان موحدنژاد چنین استنتاج میشد که این اختلاف نظرها صرفاً محدود به مردم نیست بلکه ریشه اساسی این مواضع به نگاه متفاوت فقها از جمله در مورد ملاک رؤیت باز میگردد. پرداختن به بودجه سالیانه ستاد استهلال، تعداد کارمندان این ستاد، میزان فعالیت سالانه ستاد و همچنین واقعیت جریان حاجآقایی که با تراز به آسمان نگاه میکند، از مباحث جذاب این گفتوگو است:
اخیراً در خصوص رؤیت هلال ماه رمضان شبهاتی مطرح شده است. برخی میگویند در ایران سهواً یا حتی عمداً یک روز دیرتر رؤیت هلال ماه رمضان اعلام شده است. حتی این شبهه وجود دارد که به جهت متقارن نشدن عید فطر با ۱۵ خرداد، رؤیت هلال ماه عمداً با یک روز تأخیر اعلام شده است. نظر شما چیست؟
در کلام اول این سخن را عرض کنم که عید قطعاً همان زمانی است که در تقویم قید شده است؛ چرا که هلال ماه شوال، هلالی نیست که مورد بحث و اختلاف نظر میان کارشناسان باشد. بنابراین عید فطر در همان روز چهارشنبه مورخ ۱۵ خرداد خواهد بود. در این خصوص تردیدی نیست. لذا شبهاتی از این قبیل هیچ معنا و مفهومی ندارند. رؤیت هلال ماه شوال آسان است. نظر همه کارشناسان رؤیت هلال، این است که این هلال در غروب روز سهشنبه ۱۴ خرداد به راحتی دیده خواهد شد. لذا قطعاً عید فطر هم مطابق با ۱۵ خرداد خواهد بود.
از طرفی گروههای آموزش دیده و مجهز به تجهیزات رصدی مانند دوربینهای دوچشمی و تلسکوپ که با ستاد استهلال در ارتباط بودند، نتوانستند در روز یکشنبه هلال را رؤیت کنند. مجموعاً هوا هم در کل کشور مساعد نبود. هوا یا ابری بود یا غبارآلود. البته در چند منطقه کوچک هم که هوا صاف بود و جو مشکلی نداشت، نیروهای زبده ما حضور نداشتند. با همه این اوصاف ما حتی یک گزارش در خصوص رؤیت هلال دریافت نکردیم. بلا شک اگر گزارشی دریافت میشد ضمن بررسی به مردم اعلام میشد.
اما برخی از مردم ضمن انتشار مستنداتی اعلام کردهاند که توانستهاند هلال را مشاهده کنند. در سمت چابهار ظاهراً هلال ماه رمضان به وضوح رؤیت شده است.
ببینید؛ ما از گروههایی که هلال را میبینند سوال میکنیم. از اینکه دهانه هلال به کدام سمت بوده و زمینه آسمان چه رنگی داشته و مواردی از این قبیل سوال میشود تا با مقایسه جوابهای افرادی که در کنار هم هلال را دیدهاند مشخص شود که واقعاً هلال را دیدهاند یا دچار توهم و تخیل شدهاند. فراموش نکنیم کسی که مدام در آسمان دنبال هلال باشد، مشخصاً به صورت ناخواسته شکل هلال را پیش روی خود خواهد دید؛ هر چند که این هلال فقط یک خیال است نه واقعیت. حتی برخی از افراد با تجربه نیز میگویند گاه دچار این توهم شدهاند.
اما افراد مدعی، عکس این هلال را منتشر کردهاند.
باید بررسی شود. صرفاً به یک عکس نمیتوان استناد کرد. اینکه صاحب عکس چه کسی بوده و در کجا و در چه زمان این عکس را تهیه کرده، مهم است. بعضاً اتفاق افتاده از دو نفری که مدعی دیدن هلال بودهاند، سوالاتی در خصوص ویژگیهای هلالِ رؤیت شده پرسیدهایم. هر کدام یک ویژگی را برای هلال مورد ادعا مطرح کردهاند. آنچنانکه سخنان این دو فرد که از قضا کنار هم بودهاند، متناقض بوده است. چنین گزارشهایی قابل قبول نیست. استناد به این عکس نیز اینگونه است که پایههای استناد به آن باید محکم و غیر قابل مناقشه باشد.
موضوع دیگر هلال شب اول رمضان است که به هلال شب اول شباهت کمی داشت. آنچنانکه به قول مردم بیشتر به هلال شب دوم شبیه بود. از این مورد فیلمهایی تهیه شده است.
من هم هلالی را که عملاً در شب اول اعلامی (دوشنبه شب) قابل رؤیت بود مشاهده کردم. هلال براحتی دیده میشد. منتها این موضوع را باید بدانیم که هلالهای اول ماه، مختلف هستند. به عنوان مثال هلال اول ماه میتواند حدود ۳۰ دقیقه بعد از غروب خورشید نیز غروب کند. این هلالها دیدنشان بسیار دشوار است. برخی میگویند هلالی که حداقل ۴۰ دقیقه بعد از غروب خورشید، غروب کند، با چشم غیر مسلح قابل رؤیت خواهد بود. با این وصف هلالهایی در اوایل ماه وجود دارند که تا ۹۰ دقیقه بعد از غروب خورشید غروب میکنند. این است که هلالهای اول ماه یکسان نیستند. بنابراین ما هلالهای شب اولی داریم که فرصت برای رؤیت آنها بسیار کوتاه است (مثلاً در حد ۵ دقیقه) و در مقابل هلالهای اول ماهی داریم که بعد از غروب خورشید به میزان ۹۰ دقیقه قابل رؤیت باشد.
فقها نیز در رسالهها اینگونه نظر دارند که بلند بودن یا پایین بودن ماه (فاصله داشتن یا نزدیک بودن به افق) دلیل بر این نیست که این هلال، هلال شب دوم است یا شب اول. اصل بر این است که هلال رؤیت شود. ملاک "دیده شدن" است. اگر شب قبل دیده نشد و امشب دیده شد. امشب، شب اول ماه است. حال میخواهد هلال بلند و واضح دیده شود یا نزدیک افق باشد و به زحمت دیده شود.
ما در عصری زندگی میکنیم که دانشمندان عکس سیاه چالهای را با فاصله هزاران سال نوری ثبت میکنند و به مردم نشان میدهند. آیا این علم توانایی ندارد به ما بگوید هلال ماه امروز قابل رؤیت است یا فردا؟
البته بحث رؤیت هلال، ترکیبی از چند مؤلفه است. یک موضوع در خصوص مشخصات نجومی ماه است که در این مورد ما هیچ مشکلی نداریم و از نرم افزارهای روز استفاده میکنیم. ستاد استهلال از آخرین دستاوردهای علمی در حوزه علم نجوم بهره میبرد. بحث دیگر به وضعیت جو باز میگیرد. بالاخره قصد این است که هلال دیده شود. برای دیدن ماه باید جو مناسبی داشته باشیم. مشخصاً جو غبارآلود و ابری در دیده نشدن هلال ماه مؤثر خواهد بود. مطلب دیگر توانایی چشم در رؤیت ماه است. ما تفاوتهای توانایی چشم افراد در رصد ماه را به کرات دیدهایم. شخصاً اتفاق افتاده که هلال را در دوربین دوچشمی (شکاری) مشاهده کردهام، اما دوست من که از قضا آدم زبدهای در علم نجوم بود، این هلال را نمیدید. بعد از نیم ساعت ایشان توانست هلال را ببیند. توانایی چشم هم شرط است.
البته بعضاً انتقاد میشود که پدیده خورشیدگرفتگی پیشبینی میشود و نهایتاً رخ میدهد، اما ما نمیتوانیم ماه را رؤیت کنیم! اینجا بحث رؤیت ماه است که آیا با چشم و ضمن جو مناسب میتوان ماه را دید یا خیر؟ بحث این نیست که اتفاقی خارج از جو رخ میدهد. شاید خارج از جو بتوان هلال را دید. اما بحث اساسی این است که ما بر روی زمین میتوانیم این هلال را رؤیت کنیم یا خیر؟ ممکن است به واسطه غبار یا ابر، این هلال برای ما قابل رؤیت نباشد. بنابراین توان چشم و مسائل جوی نیز در این خصوص مطرح است. موضوع پیچیدگیهای خاص خود را دارد.
پس چرا کشورهای دیگر میتوانند هلال را ببینند؟
کشورهای دیگر با ما اختلاف افق دارند. ممکن است ما هلال را نتوانیم ببینیم؛ اما در کشور دیگر این هلال دیده شود. این به جهت اختلاف افق است. هلال ممکن است در کشوری از افق دور باشد و برای ما نزدیک باشد. بعد از چند ساعت که میگذرد ممکن است هلال که ضخیمتر هم شده، برای ما نیز قابل رؤیت باشد. جالب است که گاه هلالی ممکن است در استرالیا دیده شود و پس از پنج ساعت همان هلال را ما نتوانیم در ایران ببینیم.
البته در مواردی هم بحث توهم مطرح میشود. ممکن است فردی ادعا کند که هلال را دیده است. در بسیاری از کشورهای اسلامی صرفاً به سخن و ادعای همین فرد اکتفا میشود و اعلام میکنند که هلال رؤیت شده است. در ایران چنین روشی وجود ندارد و گزارشهایی از این دست را قبول نمیکنیم. ما از افرادی که هلال را دیدهاند سوال میکنیم. بر اساس جواب آنها تصمیم میگیریم. میخواهم بگویم که سخن آنها را کاملاً میسنجیم. همین کار ساده در خیلی از کشورهای اسلامی صورت نمیگیرد. به صرف گزارش یک فرد که راستگو بودن او عیان است، اکتفا میکنند که ماه را دیدهاند. متأسفانه این کارها در بسیاری از کشورهای اسلامی صورت میگیرد. این روال یک روال غالب در کشورهای اسلامی است. هر چند که در برخی دیگر از کشورهای اسلامی دقت به خرج میدهند.
با این وجود ما هم در رؤیت ماه مرتکب اشتباهاتی شدهایم.
به هر حال با دقت در بررسیها احتمال این اشتباهات بسیار پایین میآید. وقتی کار را به کسانی بسپاریم که تجربه خوبی دارند، آنها بهتر میتوانند این موضوع را به سرانجام برسانند. در ستاد استهلال این کار صورت میگیرد و سعی میشود تخیلها از واقعیتها جدا شوند.
در زمینه علم نجوم سایتهای مختلفی فعالیت دارند. در ایران نیز یک سایت معتبر فعالیت دارد که از قضا قسمت "فاز ماه" در آن فیلتر است. بر اساس دیتاهای این سایت، هلال ماه روز یکشنبه در ایران رؤیت شده است. البته عکس هلال، بسیار باریک است. بسیاری از اپلیکیشنها نیز همین روند را منعکس کردهاند. مردم هم میپرسند چرا ما باید یک روز دیرتر رمضان را اعلام کنیم. در این خصوص چه نظری دارید؟
سایتها و نرم افزارهایی وجود دارند که شکل هلال را فارغ از اینکه شما دقیقاً در افق خود چگونه آن را میتوانید ببینید نشان میدهند. همانطور که شما هم اشاره داشتید هلال بسیار باریک بوده است. حال هلال به این ضعیفی را از سطح زمین چگونه میتوان دید؟ اینها مواردی است که باید لحاظ کرد. من تعجب میکنم که برخی چگونه حکم میکنند که هلال به این باریکی دیده شده است آن هم با چشم مسلح.
یعنی چنین گزارشی نمیتواند ملاک برای رؤیت هلال باشد؟
ببینید؛ در اینجا ملاک صرفاً رؤیت است. در روایات متعدد، ملاک، دیدنِ هلال قید شده است. اینکه ما خارج از جو، ماه را ببینیم جای بحث است. یکی از دوستان میگفت اگر قرار است خارج جو برویم و ماه را رصد کنیم، پس به آنسوی ماه که روشن است برویم! نصف ماه همیشه روشن است. درست مثل زمین. آنچه که در روایات آمده به عنوان نظر شرعی، رؤیت هلال از سطح زمین است. تعدادی از مراجع نیز در خصوص رؤیت ماه با هواپیما اعلام نظر کردهاند که رؤیت با هواپیما ملاک نیست. البته برخی این ملاک را پذیرفتهاند. این بحثی فقهی است. ملاک رؤیت، بسیار مهم است. اینکه تصویر ماه را با یک نرم افزار به تصویر بکشیم، با اینکه روی زمین در پی یافتن ماه باشیم متفاوت است. به تعبیری بر اساس فازی که ماه دارد، تصویری از ماه، به وسیله نرم افزار رسم میشود. اما این بدان معنا نیست که بتوان با همین وضعیت ماه را روی زمین رؤیت کرد.
بحث این است آن فاز هلالی که با نرم افزار تعیین شده، از سوی برخی از مردم ایران و سایر کشورها نیز مشاهده شده است.
ما حدود ۱۱۰ گروه استهلال داریم که به آنها اطمینان داریم. این گروهها آموزشهای لازم را هم دیدهاند. آنها به ما گفتهاند ماه رؤیت نشده است. حال چگونه باید به حرف دیگر کشورها اعتماد کنیم و حرف گروههای آموزش دیده خود را کنار بگذاریم؟ ارزیابی آنها از رؤیت هلال برای ما جای سوال است. ما بارها دیدهایم که این کشورها خلاف واقع اعلام رؤیت کردهاند. نمونه واضح آن حدود ۵ سال پیش بود که ادعا شد هلال ذیالحجه رؤیت شده است. لذا حج را بر اساس آن انجام دادند. در حالی که هنوز ماه به مقارنه نرسیده بود یعنی ماه به شرق خورشید نیامده بود تا هلال ماه جدید دیده شود. ولی دیدیم که اعلام شده بود که هلال ذیالحجه رؤیت شده است. منجمین مسلمان به این قضیه اعتراض کردند. ولی آنها همین رؤیت را ملاک گرفتند و حج را انجام دادند. وقتی در کشوری که تا این حد شاهد اشتباه در اعلام رؤیت هلال هستیم، آیا باید آنها را ملاک بگیریم؟ مشخصاً این کار را نمیکنیم. علمایی که در آنجا تصمیمگیرنده هستند به نحوی زیرکانه، با دقت و با توجه ویژه موضوع را بررسی نمیکنند. آنها صرفاً به گفته چند شاهد اکتفا میکنند.
پس شما معتقد هستید که در ایران بر خلاف کشورهای دیگر دقت بیشتری برای رؤیت هلال وجود دارد و فقها به صورت کاملاً جدی پیگیر رؤیت هلال هستند. لذا نیازی به تبعیت از کشورها و افراد دیگر نیست.
البته در اینجا یک بحث فقهی هم وجود دارد. فرض کنیم در ترکیه یا لبنان افرادی داشته باشیم که به داوری آنها مطمئنیم. حال اگر آنها در لبنان یا ترکیه هلال را دیدند، سوال این است که آیا این هلال اول ماه برای ایران هم ثابت میشود؟ برخی از فقها میگویند بله؛ رؤیت در دور دست هم برای ما قابل قبول است. ولی نیمی از فقها و حتی اکثریت فقها معتقدند که هلال را در جایی که ساکن هستید باید رؤیت کنید. رؤیت هلال در سایر سرزمینها ملاک برای سرزمینهای دیگر نمیشود.
در اینصورت تکلیف "لیلهالقدر" چه میشود؟ ما یک "شب قدر" داریم. شب قدر ترکیه، شب قدر لبنان، شب قدر ایران و … نداریم.
در این صورت ممکن است لیلهالقدرهای مختلفی ایجاد شود. وقتی قرار شد هر کسی خودش هلال را رؤیت کند، نهایتاً طی دو روز و شاید گاه تا سه روز اختلاف در اول ماه حاصل شود. وقتی از فقها این سوال را میپرسیم، آنها در پاسخ میگویند که این مشکلی نیست. این شب (شب قدر) تابع عنوان است. فردی در فلان کشور شب ۲۳ را احیا کرده است. از نظر این فقها او شب قدر را درک کرده است و ایرادی بر او وارد نیست. همین کفایت میکند. برخی از فقها نیز مخالف هستند و میگویند شب قدر صرفاً یک شب است. شبهای قدر مختلف نداریم.
آیا نگاه اول فقها باعث اختلاف نمیشود؟ چرا عموم مسلمانان جهت حفظ وحدت یک روز را با هم روزه نمیگیرند و یک روز را با هم عید اعلام نمیکنند؟
مشکل اصلی به فتوا باز میگردد. همین اختلاف نظری که نزد فقهای شیعه است، همین نظر هم در اهل سنت وجود دارد. اینجا یک اختلاف فتوایی وجود هست. اگر این اختلاف فتوا حل و فصل شود، میتوان به آن سمت رفت. ضمن رفع این مشکل میتوان با تمسک به محاسبات نجومی، افرادی از کشورهای مختلف را به نقطهای که امکان رؤیت ماه برای اولین لحظات در آن زیاد است اعزام کرد. البته هر چند سال یک بار کشورهای مسلمان همایشی دارند. این بحث نیز ذیل عنوان "یکسانسازی تقویم قمری" در این همایش دنبال میشود تا برای حل این موضوع راه حلی بیابند. برای حل این موضوع باید بر این بخش تمرکز داشت. بخشهای فقهی اگر حل و فصل شوند، مباحث نجومی آن چندان مشکلساز نیست.
در لابهلای این مباحث، یک عکس، بسیار جلب توجه کرد. عکس حاج آقایی که با تراز به آسمان نگاه میکرد را مطمئناً دیدهاید. توضیحی در خصوص عکس میدهید؟
آن عکس مربوط به آقای مقدسزاده است که از رصدگران خوب ستاد هستند. ایشان فردی فعالند. در این عکس، قضیه این نیست که آقای مقدسزاده با تزار در پی رؤیت ماه باشد! اینکه معنایی ندارد. استفاده از تراز مقدمهای برای دیدن ماه است. ما اکنون نرم افزارهای زیادی در دسترس داریم که عموم افراد به آن دسترسی دارند که با دقت خوبی، محل خورشید و ماه را لحظهای نشان میدهند. این نرم افزارها ارتفاع ماه از افق و سمت آنرا نیز به ما نشان میدهند. همچنین به ما نشان میدهند که ارتفاع ماه در فلان ساعت، مثلاً ۶ درجه است. حال ما میخواهیم محل ۶ درجهای که ماه در آن قرار دارد را بیابیم. باید ترازی در اختیار داشته باشیم که بدانیم خط تراز یا به اصطلاح ارتفاع صفر کجاست و استفاده از تراز راهی ساده برای این کار است. این راه خوب و نسبتاً دقیقی است.
در این رابطه باید چشم را در امتداد قسمت بالای تراز قرار دهیم، بعد به افقی که روبروی ما وجود دارد نگاه کنیم. البته یک نفر هم باید حضور داشته باشد که حباب تراز را بررسی کند تا این حباب بین دو خط تراز باشد.
اما در این عکس صرفاً یک نفر حضور داشت. کسی کنار آقای مقدسزاده نبود.
اتفاقاً آقای مقدسزاده در واکنش به این موضوع گفته بودند عکسی که گرفته شده است ناقص است؛ چرا که کسی دیگر هم باید باشد تا وضعیت حباب تراز را گزارش دهد. در واقع عکس کامل نبود. به هر حال این روش به عنوان یک روش ساده آموزش داده میشود.
این روش آیا اسم معینی هم دارد؟
میتوان به آن "یافتن خط تراز" گفت یا "یافتن خط افق." این روش صرفاً روشی ساده است که در آن تراز برای سنجش موقعیت ماه مورد استفاده قرار میگیرد. استفاده از تراز نزد نقشهبردارها نیز مرسوم است. این موضوع پیچیدهای نیست. در آموزشها این روش را کاملاً توضیح میدهیم. برخی که چنین کارهایی را انجام ندادهاند، حین مواجهه با آن تعجب میکنند. در واکنش به این موضوع فردی نوشته بود که من شغلم بنایی است و سالها با تزار کار میکنم، نمیدانم چگونه میتوان با تراز ماه را دید! این افراد به هر حال کار نجومی انجام ندادهاند و نمیدانند تراز در آنجا چه کاربردی دارد. اما وقتی یک نقشهبردار این جریان را میبیند متوجه موضوع میشود.
از فعالیت ستاد استهلال بپرسیم. آیا ستاد در ماههای دیگر هم فعالیت دارد؟
بله؛ ستاد استهلال در واقع در همه ماهها مشغول استهلال است. در هر ماه، برای رؤیت ماه قمری استهلال صورت میگیرد. منتها تعداد گروهها کمتر است. از طرفی افراد به صورت داوطلبانه وارد میشوند. اینگونه نیست که شغل فردی رؤیت هلال باشد. جوانان به صورت داوطلبانه تصمیم میگیرند که پیگیر این جریان شوند. البته امکاناتی در حد وسیله نقلیه در اختیارشان قرار میگیرد. با استانداری یا فرمانداری هماهنگ میکنند و چند ساعتی خودرویی را در اختیار میگیرند. این رصد در همه ماهها جریان دارد و گزارش آن تنظیم میشود و به دفاتر ائمه جمعه هم ارسال میشود. در سایت مقام معظم رهبری (لیدر) و در بخش مربوط به استهلال این نتایج و گزارشات قید شده است.
تعداد گروهها چه میزان است؟
گروههایی که هلال ماه رمضان را رصد میکنند حدوداً ۱۱۰ گروه هستند. اما در ماههای دیگر، حدود ۵۰ تا ۸۰ گروه کار رصد را انجام میدهند. مردم ممکن است خبر نداشته باشند که همه ماهها استهلال انجام میشود.
از میزان بودجه سالانه ستاد اخبار متفاوتی منعکس میشود. بودجه سالیانه ستاد چه میزان است؟
در مورد بودجه سالانه ستاد رقمهای عجیبی قید میشود. در جایی نوشته بودند که بودجه ستاد ۱۴ میلیارد تومان است. جالب این است که مستندی در قبال این خبر ندارند. مشخص نیست از کجا این خبر را دریافت کردهاند. در حدی که من اطلاع دارم، بودجه ستاد حدوداً یک صدم مبلغ مذکور یعنی چیزی حدود ۱۴۰ میلیون تومان در سال است؛ هزینهای هم که در ستاد انجام میشود بیشتر در مورد بحث بیمه شدن افراد است که مبادا حین انجام کار برای آنها مشکلی پیش آید. البته سالانه هدیهای هم برای افراد در نظر گرفته میشود که آنهم به صورت متوالی پرداخت نشده است. این هدیه حدوداً ۱۰۰ یا ۲۰۰ هزار تومان است. این مبلغ نهایتاً برای مدیری که زمان بیشتری را صرف کرده، شاید در سال به ۳۰۰ هزار تومان برسد.
آیا ستاد استهلال نیروی ثابت و رسمی هم دارد؟
خیر؛ به هیچ وجه نیروی رسمی و ثابت ندارد. نهایتاً یک یا دو نفر که ضمن فعالیتهای دیگر در دفتر آقا به کار استهلال نیز مشغولند. بنابراین در کل ایران ما حتی یک نفر را نداریم که بگوید من کارمند ستاد استهلال هستم و از آنجا ماهیانه حقوق میگیرم./۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۸ ایسنا
هیلاری کلینتون صاحب«تلویزیون»می شود
وزیرامورخارجه امریکا(سابق) و دخترش چلسی کلینتون قصد دارند با تأسیس شرکتی در نیویورک، به« تهیه و تولید برنامه های تلویزیونی و رسانه ای» بپردازند.
بلومبرگ به نقل از منابع موثق ضمن انتشار این خبر نوشت، کلینتون ها در هفته های اخیر با تعدادی از تهیه کنندگان بزرگ هالیوود ملاقات کرده اند و سرگرم بررسی گزینه های موجود برای آغاز این پروژه هستند.
محور اصلی محصولات این شرکت چالش های زنان، تبعیض های جنسیتی، ناهنجاری های اجتماعی، تابوهای فرهنگی و مشکلات اقلیت ها خواهد بود.
هرچند که هنوز جزئیات بیشتری درباره این شرکت منتشر نشده ولی ظاهرأ امکان همکاری کلینتون ها با یکی از شبکه های پخش اینترنتی مانند نتفلیکس یا آمازون بیشتر است.
باراک اوباما رئیس جمهوری پیشین آمریکا و همسرش میشل نیز چندی پیش با تأسیس یک شرکت رسانه ای وارد این عرصه شدند و سرگرم تهیه و تولید برنامه های مختلف آموزشی، هنری و مستند برای شبکه اینترنتی نتفلیکس هستند.
هیلاری کلینتون بانوی نخست پیشین آمریکا، سناتور دموکرات ایالت نیویورک و وزیر خارجه ایالات متحده، در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۶ از دونالد ترامپ نامزد حزب جمهوریخواه شکست خورد و از صحنه سیاست کنار رفت./۱۲خرداد ۱۳۹۸،VOA
مدیریت سایت-پیراسته فر:چلسی کلینتون که معاونت بنیاد کلینتون را به عهده دارد
چلسی (متولد۱۳۶۰)یگانه فرزند بیل وهیلاری است در۹مرداد ۱۳۸۹ازدواج کرده است
آقاداماد( مارک مزوینسکی) سهام داربانک است.
بیل کلینتون ازمارک حیلی راضی است ومی گوید: عروسی چلسی او را به یاد روزی که دخترش متولد شده بود،هنگامی که بیل کلینتون در سال ۱۹۹۳میلادی(۱۳۷۲شمسی)، به عنوان رییس جمهور امریکا وارد کاخ سفید شد، چلسی ۱۲ ساله بود.(در۲۹سالگی ازدواج کرد)
«هیلاری کلینتون» و دخترش «چلسی» کمپانی تلویزیونی خود را برای تولید پروژههای سینمایی و تلویزیونی راهاندازی میکنند
به گزارش بلومبرگ، «هیلاری کلینتون» و دخترش «چلسی» کمپانی تلویزیونی خود را برای تولید پروژههای سینمایی و تلویزیونی راهاندازی میکنند. این مادر و دختر به استودیوها در مورد تامین خط برنامههای تولیدی مذاکره کردهاند.
فردی که نخواست نامش فاش شود و دلیل آن را مراحل اولیه و مقدماتی این طرح هیلاری کلینتون عنوان کرد، این خبر را در اختیار گذاشته و گفته است: آنها در ابتدای راه و در اولین مرحله از این پروژه یک استودیو راهاندازی میکنند تا بتوانند پروژههایشان را زودتر آغاز و منتشر کنند.
خانواده کلینتون امیدوار است تا از تلویزیون و فیلم برای تاثیر بر فرهنگ و جامعه کنونی که هیلاری کلینتون این روزها خارج از دنیای سیاست به سر میبرد، بهره ببرند.
آنها در طرحشان قصد دارند بر داستانها و موضوعات زنان متمرکز شوند. کمپانی تولید محتوا یکی از چندین فرصت تجاری بالقوهای است که هیلاری کلینتون ۷۱ ساله درنظر داشته است.
قبلا هیلاری کلینتون با «استیون اسپیلبرگ» برای تولید یک شوی تلویزیونی توافق کرده بود. آن برنامه با عنوان «ساعت زنان» اقتباسی است از کتابی در مورد فعالانی که برای حق رای زنان مبارزه کردند.
خانواده کلینتون با این کار، پا جای پای خانواده اوباما میگذارند. باراک اوباما رئیسجمهور پیشین آمریکا و همسرش میشل یک کمپانی تولید با نام «Higher Ground Productions» راهاندازی کرده و با کمپانی «نتفلیکس» قرارداد امضاء کردند. اولین برنامه شوی اقتباسی آنها نیز از کتاب «مایکل لِویس» با موضوع بروکراسی فدرال و نیز یک سریال درام درباره دنیای مُد بود.
تا زمانی که هنرپیشگانی همچون «رونالد ریگان» از شهرت هالیوودی خود برای پیشبرد موفقیتآمیز حرفه سیاسی خود بهره بردند اما کمتر پیش میآید که فردی سیاستمدار، پس از سیاست به کاری دیگر روی بیاورد. با این حال کاندیداها سالهاست که برای جمع آوری پول به هالیوود میروند به هر حال کلینتون پایگاه شاخص و قدرتمندی در بین هالیوودیهایی همچون «استیون اسپیلبرگ»، «جفری کاتزنبرگ» و «جِی جِی اِیبرامز» دارد.
او ابتدا بانوی اول ایالت آرکانزاس بود، بعد بانوی اول آمریکا شد. او همچنین سناتور نیویورک بوده و همچنین وزیر امور خارجه دولت اوباما.
هیلاری کلینتون دوبار برای کسب مقام ریاستجمهوری آمریکا مبارزه کرد. بار اول در سال ۲۰۰۸ که میدان را به باراک اوباما واگذار کرد و بار دوم در سال ۲۰۱۶ با فاصلهای نزدیک از دونالد ترامپ شکست خورد. او از سال ۲۰۱۶ یک کمیته اقدام سیاسی تشکیل داده و کتاب خاطرات خود را نیز به چاپ رسانده و منتشر کرده و به صورت مرتب هم به تورهای سخنرانی میرود.
هیلاری متولد۱۳۲۶
هیلاری دایَن رادام کلینتون زاده ۲۶ اکتبر ۱۹۴۷(۳ آبان ۱۳۲۶) در ایالت ایلینوی، سیاستمدار آمریکایی و نامزد حزب دموکرات برای ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۶ بوده است که در مقابل رقیب جمهوریخواهاش دونالد ترامپ شکست خورد. او نخستین نامزد زنی است که توانسته به چنین جایگاهی در یکی از احزاب اصلی آمریکا برسد. او در دولت باراک اوباما رئیسجمهور سابق آمریکا، از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۳ به عنوان شصت و هفتمین وزیر امور خارجه ایالات متحده آمریکا فعالیت کرد. کلینتون از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۹ به عنوان سناتور ایالات متحده از نیویورک، از ۱۹۹۳ تا ۲۰۰۱ در دوره ریاست جمهوری شوهرش بیل کلینتون، به عنوان بانوی اول ایالات متحده و در دوره فرمانداری او از ۱۹۷۹ تا ۱۹۸۱ و از ۱۹۸۳ تا ۱۹۹۲ به عنوان بانوی اول آرکانزاس فعالیت کرده است./خبرگزاری فارس
مدیریت سایت-پیراسته فر:هیلاری ازنوجوانی دخترماجراجوبود،فعال اجتماعی بود اوعضوفعالجمهوریخواهان جوان دبیرستان بود
هیلاری درسال۱۹۷۰میلادی( ۱۳۴۹شمسی)به دانشکده حقوق دانشگاه ییل رفت. آنجا با یک جوان لیبرال به نام «ویلیام جفرسون کلینتون» که از آرکانزا آمده بود آشنا شد. هیلاری بخاطراین دوست دانشگاهیش تغییرسیاست داد«جمهوریخواهان رارهاکرد وبه دموکرات هاپیوست.
درجریان واترگیت۱۹۷۴ ،مأمورتحقیق از رئیس جمهور-نیکسون-شد
ریچارد نیکسون دو سال پس از پیروزی قاطع در انتخابات از عرش به فرش افتاد. هیئتی برای بررسی استیضاح شکل گرفت. جان دور رئیس هیئت از بیل کلینتون خواست کمکش کند. بیل که میخواست برای فرمانداری آرکانزا نامزد شود، نپذیرفت. هیلاری پذیرفت، و در ۲۶ سالگی به تیمی پیوست که میخواستند رئیسجمهور ایالات متحده را استیضاح کنند.
هیلاری کلینتون و جان دور (چپ)
ریچارد نیکسون که استعفا داد، هیلاری باید تصمیم میگرفت چه کند. آینده کاری در واشنگتن بهتر بود، اما او عاشق بیل کلینتون بود و بیل ساکن آرکانزا. بنابراین در دانشگاه آرکانزا مشغول شد. بیل هم همانجا درس میداد. (انتخابات فرمانداری ایالت را با اختلافی ناچیز باخته بود).
ازدواج ۲۸ سالگی
اکتبر ۱۹۷۵میلادی(مهر۱۳۵۴شمسی) ازدواج کردند. پنج سال بعد چلسی، به دنیا آمد.
همسرهیلاری «فرماندار» شدو«دادستان»
هیلاری زیاد در دانشگاه نماند و مشغول کار وکالت شد. بیل دادستان کل ایالت شد، تا سال ۱۹۷۸ که انتخابات را برد و به فرمانداری رسید. اما دو سال بعد دوباره باخت. دو سال بعد (۱۹۸۲) دوباره برد و فرماندار شد. از این سال به بعد هیلاری نام خانوادگیاش را به «رودهم کلینتون» تغییر داد.
بیل درانتخابات ریاستجمهوری ۱۹۹۲کاندیداشد ودر سوم نوامبر۱۹۹۲ بیل رئیسجمهور شد و هیلاری بانوی اول.
بارک اوباما که رئیس جمهورشد« هیلاری » وزارت خارجه راعهده دارشد، وی سومین وزیر خارجه زن آمریکا شد.
«هیلاری» درانتخابات ریاست جمهوری « رقیب دونالدترامپ» بود
نامردیهای ترامپ ،هیلاری راساقط کرد
واما ترامپ توانست با کمک روسیه-نفوذدرایمیل هایش-وشارلاتان بازی رئیس جمهورشود و هیلاری رااز«کاخ سفید»بیرون کند.
وپای مولر رادراین پرونده بازکند.
رابرت مولر، بازرس ویژه رسیدگی به دخالت روسیه در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۶ آمریکا
دونالد ترامپ در۸نوامبر۲۰۱۶(۱۸ آبان ۱۳۹۵) رئیس جمهوری آمریکا شد. ترامپ نامزد حزب جمهوری خواه در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بود که توانست بر رقیب خود هیلاری کلینتون از حزب دموکرات پیروز شود و به عنوان چهل و پنجمین رئیس جمهوری کشورش انتخاب شود.
کلیسای جامع واشنگتن -در مراسم ترحیم جورج بوش پدر، چهل و یکمین رئیسجمهور آمریکا- شمال واشنگتن دیسی
چهار رئیس جمهور سابق و همسرانشان یعنی جیمی کارتر، هیلاری و بیل کلینتون، میشل و باراک اوباما و ملانیا و دونالد ترامپ همگی در کنار هم پشت یک نیمکت در کلیسای جامع واشنگتن نشستند.
این مراسم که روز چهارشنبه( ۱۴ آذر ۱۳۹۷) در برگزار شد میزبان صدها مقام فعلی و سابق دولتی و نظامی بود که برای ادای احترام به تابوت جورج اچ.دبلیو بوش گرد هم آمده بودند.
جوش وضایعات پوستی آلت تناسلی
پوست پوست است، چه در صورت یا دست باشد، و چه در اندامهای تناسلی. پوست ناحیهٔ تناسلی هم دچار همان آزردگیها میشود، از واکنشهای آلرژیائی گرفته تا پوسترفتگی و جوش چرکی.
اما وظایف دستگاه تناسلی شرایطی برای آن پیش میآورد که با حالات قسمتهای دیگر پوست بدن تفاوت دارد. و چون بافت آن بسیار حساس و پر از انتهاهای عصبی است، بثورات کوچکی که ممکن است در جاهای دیگر نادیده گرفته شوند در ناحیهٔ تناسلی آزارنده خواهند شد.
مثلاً مجرای فولیکولهای موی ناحیهٔ تناسلی درست مثل فولیکولهای موی صورت بسته شده و ایجاد جوش چرکی میکند. زگیلهای تناسلی از طریق نزدیکی منتقل میشوند، اما ناشی از همان ویروسی هستند که زگیلهای دست را بهوجود میآورند. صابون و مواد بهداشتی هم گاهی باعث حساسیت در ناحیه تناسلی میشوند، درست مانند آلرژی دست و صورت.
پس از یک دوره نهفتگی ۹ تا ۹۰ روزه( بطور متوسط ۳ هفته) در محل تماس اولیه زخمی موسوم به شانکر به وجود می آید.
معمولا شانکر منفرد است اما میتواند متعدد نیز باشد. محل شایع آن نیز نواحی تناسلی می باشد. ضایعه ابتدا بصورت یک جوش ظاهر میشود که دچار نکروز ایسکمیک شده و زخمی می گردد و پس از آن یک زخم بدون درد ایجاد میکند. حاشیه زخم برجسته و نرم و قاعده آن سخت و گرانولر است.
ضایعه متموج بوده و در لمس قوام لاستیکی دارد( مانند خم شدن مقوای نازک) و بدون خونریزی است. در این مرحله غدد لتفی ناحیه ای بزرگ شده اند اما بدون درد و غیر چرکی میباشند. شانگر اغلب در مدت ۶-۳ هفته با بجا گذاشتن اسکار بهبود می یابد.
تبخال(STD)
(HSV)ویروس هرپس سیمپلکس (Herpes Simplex Virus)
تبخال یکی از رایج ترین بیماری های واگیر دار مقاربتی (STD) است که هر شخص با فعالین جنسی می تواند به آن مبتلا شود. اغلب افرادی که این ویروس را دارند علائمی نشان نمی دهند و این مهم است که بدانید حتی با وجود نداشتن نشانه و علائم بیماری، این ویروس می تواند به شریک جنسی تان منتقل شود. مایع داخل تبخال حاوی ویروس است، و تماس با این مایع می تواند باعث آلوده شدن شود.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:هرتبخالی دلیل داشتن روابط جنسی نیست،مثل تبخال(تاول)گوشه لب هاست،درمان این ضایعه بادرمان جوشهای آلت فرقی نمی کند که درادامه آمده است.
دوره کمون ۱۴-۳ روز است. اولین تظاهر آن بصورت یک جوش کوچک التهابی است که پس از ۳-۲ روز تبدیل به پوسچول شده و بعد زخم میشود. ضایعه حاشیه مشخصی دارد. متموج نیست و دردناک است.
لبه های ضایه دچار فرسایش شده و در اطراف آن هاله اریتماتو وجود دارد. نسبت ابتلای مرد به زن, ۱۰ به ۱ بوده و در ۵۰% موارد همراه با لنفادنو پاتی دردناک و یکطرفه اینگواینال است. در ۲۵% موارد لنفادنوپاتی.. چرکی شده و به خارج سر باز می کند.
دوره کمون بیماری ۲۰ هفته تا ۳ ماه میباشد. بیماری بصورت یک جوش ندول یا زخم سفت بر روی ناحیه تناسلی شروع می شود و پس از تبدیل به یک زخم سطحی بدون درد و پهن با لبه پیچیده.. دارای قائده ای برجسته تر از سطح پوست متشکل از بافت گرانولاسیون و ملتهب می گردد. سپس زخم به مناطق مجاور گسترش می یابد.
این زخم محدود به مناطق مرطوب است .ممکن است دهانه گردن رحم هم گرفتار شود. این زخم ها با دستکاری شروع به خونریزی میکنند. و بر خلاف شانکروئید و لنفوم گرانولوم معمولا لنفادنو پاتی اینگواینال ندارند.
در مرحله اول پس از یک دوره کمون ۳ تا ۳۰ روزه.. در ناحیه تناسلی جوش کوچک بدون دردی ظاهر میشه که ممکن است.
تبدیل به زخم یا ضایعات تبخال مانند بشه. این مرحله معمولا پس از چند روز بهبود می یابد. در مرحله دوم که ۲ تا ۶ هفته پس از شروع مرحله اول رخ میدهد لنفادنوپاتی دردناک فمورال و اینگواینال ایجاد می شود.
زخم ناحیه تناسلی میتواند از یک جوش ساده یا کورک تا زخم سیفلیسی ، تب خال و یا زیگیل تناسلی متغیر باشد ، اگر جوش درد نداشته باشد بیشتر احتمال زخم سیفلیسی است و با احتمال کمتر زیگیل تناسلی می باشد .
دردناک ترین نوع زخم ها تب خال تناسلی است که معمولا متعدد است و با سوزش ادرار همراه است ، کورک درد متوسط دارد مشابه جوش چرکی است.
زگیل تناسلی معمولا دردی ندارد و گاهی با سوزش مختصر همراه است. جوش نسبتا بزرگ شما احتمالا کورک است و با درمان آنتی بیوتیکی مثل سفالکسین ۵۰۰ هر ۶ ساعت جواب می دهد و برطرف می شود .
عوامل زمینه ساز جوش زیر پوستی در ناحیه تناسلی عبارتند از:
تعریق یکی از شایعترین عوامل زمینه ساز جوش زیر پوستی در ناحیه تناسلی و آکنه ژنیتال است. عرق کردن زیاد موجب تحریک بافت زمینه ای می شود. همچنین باعث تجمع باکتری ها شده و سبب ایجاد بیماری یا تشدید علائم می گردد.
در این بیماران استفاده از لباس های زیر نخی به منظور کاهش تعریق توصیه می شود. لباس های نایلونی یا ابریشمی باعث بدتر شدن وضعیت بیماری و جوش زیر پوستی در ناحیه تناسلی می گردد
پوشیدن لباس های تنگ باعث کاهش تخلیه عرق شده و در نتیجه تجمع مایعات در مجاری غدد عرق زمینه را برای رشد و تکثیر باکتری ها فراهم می نماید. این پدیده باعث تشدید جوش زیر پوستی در ناحیه تناسلی می گردد.
رشد نامناسب موها و موهای زیر پوستی در ناحیه آلت تناسلی زمینه را برای ایجاد آکنه ژنیتال و جوش های چرکی آلت تناسلی و جوش زیر پوستی فراهم می کند.
معمولا با هر بار تراشیدن موهای این ناحیه به دلیل آسیب ها و خراش های پوستی زمینه برای رشد باکتری ها در بافت اسیب دیده پوست فراهم شده و باعث ایجاد و تشدید جوش زیر پوستی در ناحیه تناسلی و آکنه ژنیتال و جوش چرکی می گردد.
یکی از بهترین اقدامات برای رهایی از این پدیده لیزر موهای زائد ناحیه تناسلی است.
اکثر بانوانی که با اختلالات قاعدگی به شکل عقب انداختن سیکل ها مواجه هستند معمولا به دلیل اثرات نامناسب هورمون پروژسترون گرفتار جوش های چرکی در صورت و کمر و حتی جوش زیر پوستی در ناحیه تناسلی می شوند.
در اینگونه موارد معمولا باید عوامل زمینه ساز هورمونی تا حد امکان کنترل شود.
بعضی از مواد غذایی نظیر مایونز، تخم مرغ، شکلات ممکن است باعث تشدید یا ایجاد آکنه و جوش های چرکی روی آلت و جوش زیر پوستی در ناحیه تناسلی گردند. در اینگونه موارد بیماران به تدریج در می باند که خوردن مواد غذایی خاص باعث تشدید آکنه ژنیتال می گردند.
یکی دیگر از عوامل تشدید کننده آکنه ژنیتال و جوش زیر پوستی در ناحیه تناسلی واکنش های حساسیتی و آلرژی موضعی یا سیستمیک است. در اینگونه موارد علاوه بر جوش زیر پوستی در ناحیه تناسلی و آکنه ژنیتال معمولا قرمزی و التهاب منتشر نیز در این ناحیه دیده می شود.
این بیماری ممکن است با هرپس یا تبخال تناسلی، زگیل تناسلی،بیماری های مقاربتی شباهت زیادی داشته باشد.
برای درمان معمولا باید تا حدامکان عامل زمینه ساز شناسایی و کنترل شود.
استفاده از آنتی بیوتیک های موضعی یا خوراکی با صلاحدید پزشک می تواند بسیار کمک کننده باشد.
بنقل ازپزشکان بدون مرز
آیا جوش اندام تناسلی را هم مانند جوش صورت بچلانیم؟
یا چه چیز کورکهای آن را از بین میبرد؟
زگیل را دستکم نگیرید. ابتلا به زگیل تناسلی چه بهصورت تک یا خوشهای با یک تماس جنسی صورت میگیرد. زگیل معمولاً بدون درد ممکن است برجسته یا صاف، به رنگ پوست، سفید یا خاکستری و بزرگ یا کوچک باشد. کافی است یکی از ۶۰ نوع ویروس زگیل را دریافت کنید، تمام عمر در بدن میماند و هر آن ممکن است زگیل ظاهر شود.
درمان زگیل تناسلی با درمان زگیل دست همسان نیست
این داروها پوست را بیشتر تحریک میکنند. زگیل باید پیش از گسترش آن توسط پزشک درمان شود. پزشک معمولاً داروئی موضعی برای درمان زگیل تناسلی تجویز میکند، گرچه برخی پزشکان به روش جراحی آن را برمیدارند.
زگیل زنان را جدیتر بگیرید. زگیل تناسلی مردان جز خطر انتقال به دیگران ناراحتی دیگری ایجاد نمیکنند، اما در زنان خطر ایجاد سرطان گردن زهدان را همراه خود دارد. تشخیص آن نیز مشکلتر است چون زنان خود متوجه وجود آن نمیشوند. بههمین دلیل باید معاینهٔ سالانه شوند.
کورک جوش سادهای نیست. کورک دستگاه تناسلی را نباید فشار داد یا دستکاری کرد.
پمادهای معمولی مصرف نکنید. هیچوقت برای درمان کورک تناسلی از فرآوردههای پراکسیدبنزویل استفاده نکنید. این ماده ممکن است پوست را تحریک کند.
درمان را بهعهدهٔ پزشک بگذارید. پزشک معمولاً آنتیبیوتیک مناسب برای کورک تناسلی تجویز میکند. شاید نیز کمپرس آبگرم را برای سرباز کردن آن توصیه کند.
مراقب زائده گوشتی باشید. گاهی برآمدگیهائی جوش مانند در دستگاه تناسلی دیده میشود که نرمگوشتی مسری نام دارد. این مجموعهٔ برآمدگیهای صورتی رنگ، بزاق و نرم در وسط فرو رفته هستند. با اینها مثل جوش صورت رفتار نکنید؛ بسیار مسری هستند؛ به آنها دست نزنید؛ پزشک با عمل جراحی آنها را بر میدارد.
جوشها را سرسری نگیرید. یک التهاب تماسی مزمن پوست میتواند به جوش دستگاه تناسلی منجر شود. روشهای زیر را برای درمان آن بهکار بگیرید. اما اگر بعد از یک هفته خوب نشد، به پزشک مراجعه کنید. و اگر زخم یا تاولی وجود دارد، از همان اول نزد پزشک بروید.
علت را بیابید. اگر بثورات ناشی از التهاب تماسی پوست باشد، تنها راه درمان پیدا کردن علت و حذف آن است. اگر لباس زیر تازهای پوشیدهاید یا مواد شوینده یا صابون جدیدی مصرف کردهاید، ممکن است باعث واکنش آلرژیائی ناحیهٔ تناسلی شده باشید. افشانهها و کرمهای بهداشتی که زنان مصرف میکنند گاهی ایجاد جوش میکنند.
کاندوم را عوض کنید. کاندومهای لاتکس بهندرت باعث ایجاد التهاب تماسی پوست میشوند. اما بثورات قرمز خارشدار ایجاد میکنند. میتوانید از کاندوم پوست گوسفند استفاده کنید. ولی مراقب باشید، چون فقط کاندوم لاکتس از ابتلا به ویروس ایدز جلوگیری میکند.
مراقب ابتلا به سیفلیس باشد. بیماری آمیزش سیفلیس در مراحل خاصی با بثورات قرمز یا فلسی خود را نشان میدهد. اگر مقاربت مشکوکی داشتهاید، امکان ابتلا به سیفلیس آنقدر مهم هست که نزد پزشک بروید.
***
علت ایجاد جوش ناحیه تناسلی زنان چیست؟
همیشه دلیل ظهور جوش های واژن مشخص نیست. با این حال، برخی از علل شایع تر عبارتند از:
« درماتیت-اگزما»پیست؟
درماتیت آتوپیک» (Atopic dermatitis) نوعی از اگزما است که به علت تماس پوست با یک آلرژن و یا یک تحریک کننده ایجاد می شود. بسیاری از جوش های واژن به صورت تماس با درماتیت هستند. تحریک کننده های رایج و آلرژن هایی که به جوش های واژن کمک می کنند عبارتند از:
وسایل بهداشتی زنانه، مانند لوسیون، پودر و دئودورانتشامپو
وغذاهایی مثل :تخم مرغ،گوجه فرنگی،محصولات سویا،گلوتن،مغزها (خشکبار)،ماهی
« فولیکولیت» چیست؟
یکی دیگر از رایج ترین علل جوش های واژن، فولیکولیت است که یک عفونت و التهاب فولیکول های مو است. فولیکول یک حفره پوستی کوچک است که از آن مو رشد می کند و هر مویی که در بدن رشد می کند از فولیکول های خود است. فولیکولیت می تواند در اثر موارد زیر ایجاد شود:
- اصلاح
- موهای درونی
- پوشیدن لباس های تنگ، یا لباس هایی که پوست را می سابند
- فولیکول هایی که توسط عرق یا محصولات شخصی متورم شده یا تحریک می شوند
- با استفاده از حمام گرم و یا استخر
- بریدگی آلوده یا زخم ناشی از اصلاح، که به باکتری ها اجازه می دهد تا نزدیکی فولیکول های مو گسترش یابد.
«آکنه اینورسا»چیست؟
آکنه اینورسا یک بیماری پوستی التهابی مزمن است که بر غدد عرق در کشاله ران و زیر سینه تاثیر می گذارد. آکنه اینورسا دارای لکه های مکرر و زخم هایی است که حاوی چرک است. این بیماری به راحتی قابل درمان نیست و می تواند زخم به جای بگذارد.
«مولوسکوم کونتاژیوزوم»چیست؟
مولوسکوم کونتاژیوزوم یک عفونت ویروسی است که می تواند در هر جایی از بدن، از جمله منطقه واژن ایجاد شود. مولوسکوم معمولا کوچک، بزرگ و سفید یا گوشتی است.
«تبخال تناسلی»
(HSV)ویروس هرپس سیمپلکس (Herpes Simplex Virus)
تبخال یکی از رایج ترین بیماری های واگیر دار مقاربتی (STD) است که هر شخص با فعالین جنسی می تواند به آن مبتلا شود. اغلب افرادی که این ویروس را دارند علائمی نشان نمی دهند و این مهم است که بدانید حتی با وجود نداشتن نشانه و علائم بیماری، این ویروس می تواند به شریک جنسی تان منتقل شود. مایع داخل تبخال حاوی ویروس است، و تماس با این مایع می تواند باعث آلوده شدن شود.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:هرتبخالی دلیل داشتن روابط جنسی نیست،مثل تبخال(تاول)گوشه لب ها.
« تگ های پوستی» چیست؟
تگ های پوستی بافت اضافی در پوست است. این تگ ها خطرناک نیستند.
* واریکوسیت واژن
این جوشها معمولا آبی رنگ هستند و با افزایش سن ایجاد می شوند. آنها در اطراف ولو و مهبل مشاهده می شوند. آنها رگهای متورم هستند و در اطراف مقعد دیده می شوند و ممکن است خونریزی کنند. کمپرس سرد می تواند ناراحتی را کاهش دهد. در صورت نیاز به جراحی یا حذف با لیزر با پزشک صحبت کنید.
* اختلالات هورمونی
عدم تعادل هورمونی می تواند منجر به مسائل بهداشتی مختلف شود و به ویژه در زنان کاملا مضر است. این عدم تعادل هورمونی منجر به ترشح ماده ای می شود که منجر به مسدود شدن حفره ها می شود. این حفره های مسدود شده منجر به جوش های واژن و آکنه واژن می شود.
* تعریق
در اغلب موارد، به واژن به سختی هوا می رسد و عرق حبس می شود. هر خانمی عرق کردن بیش از حد را تجربه کرده است که منجر به تولید چربی در ناحیه تناسلی می شود. این چربی به عنوان یک روان کننده عمل می کند. این ترشحات منافذ پوست را آلوده کرده و منجر به ایجاد جوش در مهبل می شود.
* لباس زیر تنگ
استفاده از لباس زیر تنگ رطوبت را حبس می کند. این رطوبت در ناحیه تناسلی می تواند موجب جوش زدن شود. از این رو از پوشیدن لباس های تنگ بپرهیزید و فقط لباس زیر پنبه ای بپوشید.
* جوش های قاعدگی
در طول دوره های ماهانه زنان در معرض جوش های اطراف ناحیه واژن قرار دارند. این به خاطر گرمائی است که به دلیل دستمال بهداشتی به دام افتاده است. این جوشها طولانی نیستند اما اگر دوباره ایجاد شوند می توانند باعث ایجاد بیماری شوند.
درمان جوش ناحیه تناسلی
جوش های واژن اغلب خود به خود برطرف می شود.
اگر برطرف نشد از روش های درمان زیر استفاده کنید:
اجتناب ازعامل محرک
هنگامی که علت تحریک یا عفونت شناخته شد، استفاده از محصول را متوقف کنید.
از تیغ جدید استفاده کنید و اصلاح را در جهت رشد مو انجام دهید
از مصرف روغن روی پوست جلوگیری کنید زیرا این کار می تواند باکتری ها را در فولیکول ها محبوس کند.
گرما و رطوبت در ناحیه تناسلی باعث می شود موقعیت ایده آل برای رشد باکتری ها و دیگر میکروارگانیسم ها ایجاد شود.
محل ضایعه را روزانه با آب گرم و صابون ملایم بشویید. از استفاده از مواد شوینده خشن در داخل واژن بپرهیزید، زیرا این مواد می تواند تعادل pH را تحت تاثیر قرار دهد، که می تواند منجر به عفونت شود.
لباس زیر پنبه ای انتخاب کنید و از پارچه هایی که گرما و رطوبت را می گیرند دوری کنید. لباسهای راحت را انتخاب کنید که اجازه می دهد پوست نفس بکشد.
از ترکاندن جوش های واژن اجتناب کنید
هرگز جوش روی واژن و هر نوع برجستگی در ناحیه تناسلی را نترکانید. از سوی دیگر، این منطقه حساس می تواند به راحتی تحریک شود و ترکاندن این جوشها میتواندموجب بدتر شدن اوضاع شود.
درداین جوش ها در چند روز اول غیرطبیعی نیست .
کمپرس
برای مقابله با خارش و درد، سعی کنید منطقه را با کمپرس گرم کنید.
یک حوله کوچک را در آب گرم خیس کنید و قبل از قرار دادن بر روی پوست فشار دهید. این درمان را می توان چندین بار تکرار کرد.
قبل از پوشیدن لباس محل ضایعه باید خشک باشد .
درمانهای موثر برای درمان جوش های واژن
جوش ها به دلیل مسدود شدن منافذ و محبوس شدن چربی است. درمان این جوش ها با داروهای خانگی امکان پذیراست.
سیر
یک حبه سیر بردارید و آن را به دو نیم کنید. آن را به مدت ۱۰ دقیقه روی تبخال بگذارید. این کار را روز چند مرتبه تکرار کنید،کم کم بهبودی حاصل می شود،محل ضایعه خشک می شود. بعد از دو الی سه روز تأثیر درمانش را خواهیددید.
جوش ها به دلیل مسدود شدن منافذ و محبوس شدن چربی است. درمان این جوش ها با داروهای خانگی امکان پذیراست.
اسطوخودوس
روغن اسطوخودوس بسیار موثر است زیرا دارای خواص ضد عفونی کننده ای است که در بهبود جوش کمک می کند. مخلوط روغن اسطوخودوس و روغن بادام را بر روی منطقه آسیب دیده قرار دهید. این مخلوط می تواند التهاب را کاهش داده و در نتیجه به تدریج درمان جوش را بهبود می بخشد.
روش تهیه
دو قاشق چایخوری روغن اسطوخودوس و چند قطره روغن بادام را بردارید. خوب مخلوط کنید وبعدپنبه را در مخلوط فرو کنید و آن را روی جوش قرار دهید،نیازی به فشارنیست،چون روغن باید قبل از مصرف رقیق شود، استفاده از کنسانتره می تواند پوست را بسوزاند؛بهتر مخلوط را با روغن بادام یا نارگیل رقیق کنید. این کار را یک هفته تکرار کنید درد و تورم کاهش پیدامی کند.
روغن درخت چای
اعمال روغن درخت چای به محل آسیب دیده می تواند جوش را پس از دو هفته درمان کند. خواص آن ضد باکتری و ضد قارچی برای بهبود جوش واژن ضروری است که از زخم ها جلوگیری می کند. ترکیب روغن درخت چای با روغن زیتون برای رقیق کردن مناسب ترین گزینه است.
روش تهیه: شبیه روغن اسطوخودوس است، یک پنبه را به ترکیب روغن درخت چای و روغن زیتون آغشته کنید. سپس بر روی جوش اعمال کنید. این روش باید به مدت دو هفته، سه بار در روز تکرار شود.
سرکه سیب
سرکه سیب دارای مزایای زیادی برای سلامتی است و برای درمان بیماری های مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. سرکه سیب در تخریب باکتری هایی که باعث جوش می شوند موثر است.
روش استفاده
محلول سرکه سیب، مخلوطی از ۲ فنجان سرکه سیب با یک فنجان آب می باشد که برای تمیز کردن و پاکسازی منطقه واژن موثر است. باید محلول واژن را حداقل سه بار در روز استفاده کنید. اسید استیک به کشتن تمام باکتری هایی که رشد این جوش های واژن را ترویج می کنند کمک می کند.
کل گیاه« چریش»
کل گیاه نیم (چریش)دارای خواص دارویی است. درست از ساقه به برگ های آن، بخش مهمی از هر درمان خانگی برای درمان عفونت باکتری و ویروسی است. به همین ترتیب، نئم نیز برای درمان جوش در همه جا مورد استفاده قرار می گیرد.
روش استفاده
می توانید از روغن نیم برای درمان جوش واژن استفاده کنید. یک پنبه را به روغن آغشته کنید و هر شب در منطقه آسیب دیده اعمال کنید. می توانید کپسول های نئم را برای بهبودی جوش واژن مصرف کنید. از روغن برای یک یا دو هفته استفاده کنید. همچنین می توانید تعداد انگشت شماری از برگ های نئین را جوش بیاورید و پس از خنک شدن از حمام دارویی برای درمان جوش واژن استفاده کنید. می توانید محل واژن را سه بار در روز با این محلول شستشو دهید.
نمک اپسوم
نمک اپسوم هنگام مخلوط شدن با آب، بسیار ضد باکتری و ضد قارچی است. این ماده درمان اگزما، بثورات پوستی، آلرژی، جوش و آکنه موثر است.
روش استفاده
به عمق ۳ اینچ آب در یک وان، یک فنجان نمک اپسوم را اضافه کنید. هنگامی که به خوبی مخلوط شد، می توان ۲۰ دقیقه در آن ماند که به طور موثر به پاکسازی منطقه واژن و بهبود جوش کمک می کند.
باباآدم
باباآدم یک گیاه ضروری است که می تواند برای درمان جوش واژن استفاده شود. داشتن آنتی اکسیدان و داشتن خواص ضد میکروبی به درمان جوش واژن کمک می کند. این ویتامین A و C غنی است که به اثربخشی آن افزوده است.
روش استفاده
ریشه گیاه باباآدم در درمان جوش ها موثر است. ریشه ها در آب، خمیر را تشکیل می دهند که می توانند روی جوش واژن استفاده شوند. این خمیر را می توان یک بار در روز به مدت یک یا دو هفته استفاده کرد. علاوه بر این، می توانید کپسول باباآدم را برای درمان جوش واژن استفاده کنید.
گل همیشه بهار
گل همیشه بهار برای خواص رطوبت، ضد عفونی کننده و ضد التهابی آن برجسته است.
روش استفاده
می توان از این ماده در محل آسیب دیده استفاده کرد. مصرف گسترده برای دو هفته پیشنهاد شده است تا جوش واژن از درون بهبود یابد
خارش مهبل نشانهٔ چیست؟
ناحیهٔ تناسلی انسان معمولاً چند لایه پوشش دارد. بنابراین طبیعی است که گرما و رطوبت جمع شده در آنجا ایجاد خارش کند.
خارش مهبل نیز میتواند ناشی از جمعشدن طولانی مدت باکتریها در آن باشد. گرما و رطوبت مهبل محیط بسیار مناسبی برای رشد باکتریهاست.
در واقع این خارش کارت دعوتی است برای عفونتها، از التهاب باکتریائی مهبل گرفته تا عفونت مخمر (کاندیدا آلبیکانس یا مونیلیا) و تریکوموناز.
گاهی نیز این خارش در اثر حساسیت به مواد شیمیائی صابون، خوشبوکننده، یا رنگ است. خارش مهبل میتواند نشانهٔ نزدیک شدن به دوران یائسگی نیز باشد.
درمان خارش مهبل
حمام آب نمک کنید. نیم فنجان نمک معمولی را در یک تشت یا وان آبگرم حل کرده و ۱۰ تا ۱۵ دقیقه در آن بنشینید. بگذارید آب نمک داخل مهبل را بشوید. با دو یا سه شب حمام آب نمک انواع سادهتر خارش مهبل از بین میرود.
نزدیکی نکنید. تا زمانی که خارش مهبل دارید از رابطهٔ جنسی خودداری کنید. نزدیکی در این هنگام باعث انتقال عامل عفونی و ابتلای مجدد هر دو نفر میشود.
امکان حساسیت را بررسی کنید. خارش ممکن است ناشی از حساسیت به وسایل جلوگیری از آبستنی باشد. این امکان را بررسی کرده و در صورت داشتن آلرژی روش دیگری برای جلوگیری از آبستنی انتخاب کنید. در مورد رفع حساسیت یا انتخاب روشهای دیگر با پزشک خود مشورت کنید.
نزد پزشک بروید. برای تعیین نوع عفونت عامل خارش مهبل به پزشک مراجعه کنید. اگر سابقهٔ وجود عفونت مخمر دارید، با علائم آن آشنا هستید و میتوانید پزشک را در تشخیص و درمان یاری دهید.
تریکوموناز و عفونتهای باکتریائی هم با آنتیبیوتیکهای خاص خود درمان میشوند. از پزشک بخواهید از نظر وجود ویروس پاپیلوم انسانی شما را کنترل کند. این ویروس که ایجاد زگیل تناسلی میکند، از عوامل خارش مهبل است.
شروع یائسگی را بررسی کنید. اگر به دوران یائسگی نزدیک میشوید، برای رفع خارش آن از پزشک کمک بخواهید. درمان جایگزینی هورمون راه خوبی است، ولی اول کرمهای هورمونی را امتحان کنید.
خود را با فشار نشوئید. شستن با فشار مهبل نه تنها کمکی به رفع خارش نمیکند، بلکه ممکن است با فرستادن مواد عفونی بهدرون گردن زهدان ایجاد بیماری التهابی لگن کند.
استفاده از پور تالک یا نشاستهٔ ذرت هم درست نیست، چون در دراز مدت ذرات آنها در نزدیکی تخمدانها جمع شده و خطر سرطانی شدن آنها را بالا میبرد.
خارش ناحیهٔ تناسلی نشانهٔ چیست؟
اصطکاک و قارچ دو علت عمدهٔ خارش ناحیهٔ تناسلی هستند.
مالش پوست باعث ایجاد گرما و عرق شده و لکههای حساس، قرمز و خارشدار ظاهر میشود.
افراد چاق و خیلی فعال بیشتر دچار میشوند. ناحیهٔ خارش ممکن است بهصورت لکهای قرمز و کوچک ظاهر شود، اما میتواند به التهابی شدید با پوستهریزی یا نقاط حساس و مرطوب در آنجا منجر گردد.
اگر علت قارچ باشد، خارش و قرمزی بهتدریج ظاهر میشود. لکههای پوست فلسی شده با حاشیههای مشخص حلقهای هستند. خارش قارچی کشالهٔ ران بیشتر در تابستان روی میدهد. قارچها نواحی گرم و مرطوب را برای رشد انتخاب میکنند. اما حتماً ایجاد عفونت قارچی نمیکنند.
درمان خارش ناحیهٔ تناسلی
خارش کشالهٔ ران را بهسادگی میتوانید درمان کنید، اما پیش از آنکه ملتهب و احتمالاً عفونی شود. خارشهای شدیدتر را به پزشک گزارش دهید تا داروئی برای تسکین آن بدهد. در اینجا کارهائی برای رفع خارش، قبل از اینکه مشکلی جدی شود، گفته میشود.
پودر بزنید. برای از بین بردن خارش معمولی کمی پودر نشاستهٔ ذرت بزنید. این پودر زدن سائیدگی پوست را کاهش میدهد. پودر تالک هم همین کار را میکند، اما زنان باید در استفاده از آن احتیاط کنند، چون استفادهٔ روزانهٔ آن ممکن است گرفتاریهای دیگر را در پی داشته باشد. گاهی سرطان تخمدان دیده شده است.
پماد بزنید. کرمها و پمادهای بدون نسخه برای درمان خارش کشالهٔ ران وجود دارد. اما برای درمان دقیق باید عامل آن را بشناسید. سائیدگی ممکن است هنگام استفاده از داروهای ضد قارچ تشدید شود، چون اینها اصطکاک را کم نمیکنند.
پمادهای حاوی اکسیدروی یا هیدروکورتیزون بر خارش کشاله ران در اثر مالش مؤثرند.
اگر خارش ناشی از قارچ باشد، باید از پمادهای میکونازول یا کلوتریمازول استفاده کرد.
شستشو را فراموش نکنید. عرق مکان مناسبی برای باکتریها فراهم میکند که بعداً باعث تحریک و خارش ناحیهٔ تناسلی میشوند. اگر هنگام کار زیاد عرق میکنید، بلافاصله بعد از کار حمام کنید. اگر در خارج خانه به حمام میروید، با خود لباس تمیز و خشک ببرید.
انواع تظاهرات پوستی دستگاه تناسلی
سیفلیس
پس از یک دوره نهفتگی 9 تا 90 روزه( بطور متوسط 3 هفته) در محل تماس اولیه زخمی موسوم به شانکر به وجود می آید.
معمولا شانکر منفرد است اما میتواند متعدد نیز باشد. محل شایع آن نیز نواحی تناسلی می باشد. ضایعه ابتدا بصورت یک جوش ظاهر میشود که دچار نکروز ایسکمیک شده و زخمی می گردد و پس از آن یک زخم بدون درد ایجاد میکند. حاشیه زخم برجسته
و نرم و قاعده آن سخت و گرانولر است. ضایعه متموج بوده و در لمس قوام لاستیکی دارد( مانند خم شدن مقوای نازک) و بدون خونریزی میباشد. در این مرحله غدد لتفی ناحیه ای بزرگ شده اند اما بدون درد و غیر چرکی میباشند. شانگر اغلب در مدت 6-3 هفته با بجا گذاشتن اسکار بهبود می یابد.
شانکروئید
دوره کمون 14-3 روز است. اولین تظاهر آن بصورت یک جوش کوچک التهابی است که پس از 3-2 روز تبدیل به پوسچول شده و بعد زخم میشود. ضایعه حاشیه مشخصی دارد .. متموج نیست و دردناک میباشد.
لبه های ضایه دچار فرسایش شده و در اطراف آن هاله اریتماتو وجود دارد. نسبت ابتلای مرد به زن, 10 به 1 بوده و در 50% موارد همراه با لنفادنو پاتی دردناک و یکطرفه اینگواینال می باشد. در 25% موارد لنفادنوپاتی.. چرکی شده و به خارج سر باز میکند.
گرانولوم اینگواینال
دوره کمون بیماری 20 هفته تا 3 ماه میباشد. بیماری بصورت یک جوش ندول یا زخم سفت بر روی ناحیه تناسلی شروع میشود
وپس از تبدیل به یک زخم سطحی بدون درد و پهن با لبه پیچیده.. دارای قائده ای برجسته تر از سطح پوست متشکل از بافت گرانولاسیون و ملتهب میگردد. سپس زخم به مناطق مجاور گسترش می یابد.
این زخم محدود به مناطق مرطوب است .ممکن است دهانه گردن رحم هم گرفتار شود. این زخم ها با دستکاری شروع به خونریزی میکنند. و بر خلاف شانکروئید و لنفوم گرانولوم معمولا لنفادنو پاتی اینگواینال ندارند.
لنفوگرانولوم ونروم
در مرحله اول پس از یک دوره کمون 3 تا 30 روزه.. در ناحیه تناسلی جوش کوچک بدون دردی ظاهر میشه که ممکن است
تبدیل به زخم یا ضایعات تبخال مانند بشه. این مرحله معمولا پس از چند روز بهبود می یابد. در مرحله دوم که 2 تا 6 هفته پس از شروع مرحله اول رخ میدهد لنفادنوپاتی دردناک فمورال و اینگواینال ایجاد میشود.
مشکلات ناحیه تناسلی در مردان :
آلت مردانه قسمتی از بدن است که آقایان معمولاً حساسیت بیشتری برای محافظت از آن به خرج می دهند. به همین علت، این عضو از بدن نیاز به مراقبت های ویژه دارند. همه ما از اهمیت استفاده از کاندوم در برخی موقعیت های خاص آگاهیم، اما مراقبت صحیح از آن لزوماً به همین جا ختم نمی شود. در این مقاله نکاتی را برایتان عنوان می کنیم که به شما کمک میکنند به بهترین شکل از این عضو مهم نگهداری کنید.
اصلاح ونظافت
برای خیلی از مردها، اصلاح و نظافت آلت تناسلی یک بخش ساده از برنامه مراقبتشان است درحالیکه برای خیلی های دیگر، اینکار چیزی جز اذیت و آزار موقت نیست. اصلاح آلت و زدن موهای آن فوایدی دارد، اما در عین حال این اصلاح کردن ها و واکس زدن ها معایبی هم دارد که همان موقع خود را نشان نمی دهد:
فوایداصلاح ونظافت:
-ارتقاء نظافت/کاهش رطوبت
-تحریک کننده بودن از نظر جنسی
-بالا بردن حساسیت حین نزدیکی
-تسهیل معاینه پوست
-بزرگتر جلوه دادن آلت
معایب اصلاح ونظافت:
-خسته کننده
-واکس زدن (دردآور)
-(واکس زدن) گران و پرهزینه
-می تواند منجر به ایجاد جراحت شود
-می تواند منجر به پیدایش عفونت جدید یا پخش عفونت های قبلی شود.
برای خیلی از خانم ها، آلت مردانه اصلاح شده و واکس زده شده بسیار تحریک کننده است.
اما در عین حال باید بدانید که هم اصلاح کردن و هم واکس زدن هر دو می تواند منجر به ایجاد جراحت یا التهاب فولیکول های موهای آلت شده و عفونت های ویروسی مثل تبخال تناسلی یا molluscum contagiosum (نوعی بیماری پوستی که در آن برآمدگی های مدوری روی پوست ایجاد می شود که محتوی ماده نیمه مایع یا خمیری هستند) را پخش می کنند. حتی ایجاد عفونت های باکتریایی مثل استافیلوکوک مقاوم دربرابر متیسیلین نیز با استفاده از تیغ های اصلاح مرتبط شناخته شده است. همه اینها با مراقبت صحیح از آلت تناقض دارد.
زدودن(اصلاح)موی تناسلی
اگر ترجیح می دهید که آلت تناسلیتان را اصلاح نکنید و فقط با قیچی یا ماشین ریش تراش موهای آن را کوتاه کنید، مطمئن تر است. اما اگر ترجیح می دهید که موهای آنرا اصلاح کنید، بهتر است از چه وسیله ای استفاده کنید؟ استفاده از یک تیغ ریش تراشی ساده با کرم یا صابون اصلاح و بعد از آن استفاده از لوسیون افترشیو مرطوب کننده یا آب نمک گرم بهترین است. از ریش تراش های برقی و مواد شیمیایی برای برداشتن موها به هیچ عنوان استفاده نکنید. و آخر اینکه، شاید دوست داشته باشید که بعد از اصلاح آنرا واکس هم بزنید. اشکالی ندارد فقط یادتان باشد که اینکار هم گران است وهم دردآور.
شستشو
آلت تناسلی، عضو بسیار حساسی است، و طی همه مراحل مراقبتی باید این نکته را خوب به خاطر داشته باشید. بنا به دلایلی عجیب، خیلی از مردها فکر میکنند که برای تمیز کردن آلت تناسلی خود باید آن را حسابی با آب و صابون بسابند تا تمیز شود. اما بهتر است بدانید که شستشو ساده با آب گرم و درصورت لزوم یک صابون ملایم برای این منظور کافی است. مردانی که ختنه نکرده اند باید پوست ختنه گاه را عقب برده و سر آت تناسلی را فقط با آب گرم، بدون صابون، شستشو دهند. حتماً پس از شستشو این محل را خوب خشک کنید.
هم شستشوی زیاد و هم شستشوی کم موجب بروز بالانیت (التهاب سر آلت تناسلی) می شود. اگر احساس ناراحتی در این قسمت کردید، از مصرف صابون های عطردار یا ژل ها و مایع های شستشوی بدن خودداری کنید و به جای آن از آب نمک استفاده کنید. پوشیدن لباس جدید یا پودر لباسشویی جدید هم ممکن است موجب بروز ناراحتی شود. اگر این ناراحتی ادامه پیدا کرد،به پزشک مراجعه کنید.
اگر پوست صورت می توانست حرف بزند به شما می گفت در اثر چه مشکلی دچار آکنه می شود به پوست صورت خود نگاه کنید و بهترین درمان برای کمک به رفع آکنه های صورت را انتخاب کنید.
اگر شما هم جز آن دسته از افراد هستید که پوست صورتتان در اثر خوردن شیرینی یا شکلات، تغییرات هورمونی و یا حساسیت به باکتری های محیطی دچار جوش و آکنه پوستی می شود درعوض خرید انواع داروها و پمادهای گران قیمت می توانید با استفاده از موادطبیعی در خانه پوست صورت خود را درمان کرده و انواع مشکلات پوستی از جمله افتادگی و چین و چروک صورت را برطرف کنید.
آلوئه ورا معجزه طبیعت
اولین پماد خانگی فوق العاده قوی برای درمان جوش های صورت گیاه آلوئه ورا است که حتی خود گلدان آن را می توانید در خانه نگهداری کنید و هنگام بروز اکنه برگ و ژل داخل آن را برری جوش ها قرار دهید تا التهاب صورت از بین برود، علاوه بردرمان جوش گیاه آلوئه ورا در صورت استفاده به همراه آب لیمو ترش تازه می تواند صورت را ضد عفونی کرده از بروز مجدد آکنه جلوگیری کند.
سرکه سیب خوشمزه و درمانگر
یکی دیگر از داروهاب درمانی برای رفع مشکل جوش های صورت استفاده از سرکه سیب ترکیب با آب است که می تواند محل آکنه صورت را ضدعفونی و آن را سریع درمان کند.
برای استفاده از این محلول ابتدا صورت را با آب شسته و خشک کرده سپس یک پیمانه سرکه را با سه پیمانه آب ترکیب کرده صورت را چند بار در روز توسط آن شستشو دهید ، استفاده از این محلول اثر درمانی فوری دارد و می تواند درخشندگی و سلامت را به پوست برگرداند.
دارچین و عسل داروی مقوی پوست
ادویه دارچین ترکیب با مقداری عسل طبیعی نیز می تواند جوش های صورت را درمان کرده از ایجاد آکنه های جدید پوستی جلوگیری کند، استفاده از این ترکیب بر روی پوست و گذاشتن آن برای حدود 15 دقیقه و شستشو با آب ولرم همچنین می تواند سبب درمان جوشگاه ها و صاف شدن پوست صورت شود.
شیر و عسل
از ترکیب شیر و عسل نیز می توان برای رفع مشکل آکنه های صورت استفاده کرد، برای این منظور شیر را درهوای اتاق گذاشتهتا به دمای محیط برسد و آنگاه عسل را با آن ترکیب می کنید برای استفاده بهتر از این ماسک و باقیماندن آن برروی صورت می توانید از پارچه های کتان یا گاز استریل استفاده کنید و پارچه را آغشته به ماسک کنید و لایه به لایه بر روی صورت خود قرار دهید تا زمانی که به ضخامت مطلوب شما برسد، قبل از گذاشتن هر لایه جدید لایه قبلی باید خشک شده باشد پس از 15 دقیقه ماسک را از صورت خود برداشته و آبکشی کنید ، ترکیب شیر و عسل مولد مغذی را به پوست می رساند تا آسیب های ناشی از بروز آکنه و زخم ناشی از آن را به سرعت ترمیم کند.
سیب زمینی مادر تمامی داروهای پوستی
سیب زمینی شیرین تنها برای استفاده در تهیه مواد غذایی به ویژه سیب رزمینی سرخ شده مضر برای بدن نیست و می توانید از آن برای درمان جوش های صورت نیز استفاده کنید برای این کار ابتدا صورت را شسته و خشک کنید سپس یک سیب زمینی تازه را پوست کنده و رنده کنید و آب آن را برای مدت 15 دقیقه به صورت محلول روی صورت خود قرار دهید استمرار انجام این کار باعث شادابی و طراوت پوست در بازه زمانی کوتاه و درمان آکنه ها می شود زیرا در سیب زمینی انواع مواد معدنی برای تغذیه سلول های پوستی وجود دارد./منبع:باشگاه خبرنگاران بنقل ازEverydayroot
خیار، تسکیندهنده التهاب و جوش
خیار سرشار از پتاسیم و ویتامینهایی چون ویتامین A ،Cو E و دارای خواص خنککنندگی و تسکین پوست است. همچنین آب خیار برای ترمیم پوست مفید است به خصوص زمانی که روی پوست به کار رود در کاهش التهاب پوستی نقش دارد.
خیار را خرد و روی آن آب بریزید و به مدت ۶۰ دقیقه نگهدارید، مواد داخل خیار مثل ویتامین A، پتاسیم و کلروفیل در آب منتشر میشوند. آب حاصل را صاف و برای نوشیدن یا شستن صورت استفاده کنید. همچنین میتوان از خیار به صورت ماسک استفاده شود این ماسک را به مدت ۱۵ دقیقه روی صورت قرار دهید سپس با آب گرم بشویید. آلودگیها و باکتریهای مجاری پوست از بین میرود.
از یخ استفاده کنید
اولین درمان سریع جوش یخ است. برای جوشی که هنوز به طور کامل عفونی نشده است، استفاده از یخ به کاهش التهاب آن کمک میکند. یخ را در تکهپارچهای گذاشته و روی بخشی که در حال جوش زدن است به مدت چند ثانیه نگه دارید. چند دقیقه فاصله بگذارید و مجدد مرحلهی قبل را تکرار کنید. این کار را به دفعات دلخواه تکرار کنید.
بخور بدهید
برای درمان سریع جوش بخور را فراموش نکنید. بخور گرم به علت باز کردن منافذ پوستی و بیرون ریختن مواد زائد از آن، اثر فوقالعادهای برای پوست دارد. یک ظرف بزرگ را با آب داغ پرکنید، سپس صورت خود را در نزدیکی دهانهی ظرف قرار دهید به طوری که بخار آب به پوستتان برسد. به هیچ عنوان پوستتان را در تماس با آب داغ قرار ندهید، زیرا ممکن است منجر به سوختگی شود. بخور را به مدت ۳۰ دقیقه ادامه دهید و سپس به پوستتان مرطوبکننده بمالید.
سیر
سیر دارای خواص اثبات شدهی قوی ضد باکتری، تقویت سلولی و ضد ویروس است و به عوامل بیماریزای مسری حمله میکند و برای از بین بردن جوش مفید است. یک حبه سیر را دو نیم کنید. سیر را روی جوش بمالید و بعد از ۵ دقیقه با آب ولرم بشویید. این کار باید چند بار در روز تکرار شود تا اثرگذار باشد.
آبلیمو
آبلیمو به عنوان میکروبکش، ارگانیسمهای میکروسکوپی جوش را میکشد و علاوه بر این با خاصیت جمعکنندگی که دارد باعث میشود چربیهای تجمع یافته بیرون رانده شوند. از یک گوشپاککن استریل پنبهای استفاده کنید و آبلیمو را روی جوش بمالید. (حتماً از آبلیموی طبیعی یا خود لیمو استفاده کنید.)
جوش شیرین همه کاره
جوششیرین راهحل خانگی مفید دیگری برای درمان جوش است که با لایهبرداری پوست و باز کردن راه تخلیهی چربی و سلولهای مرده جوشها را از بین میبرد.
جوششیرین را با مقداری آب و آبلیمو مخلوط کرده و یک خمیر درست کنید. پوست خود را به دقت بشویید و در حالی که نمدار است خمیر را در نواحی مشکلدار پوست بمالید، تا زمانی که خمیر روی پوست شما خشک شود صبر کنید. صورت خود را با آب گرم بشویید. برای اینکه سریعتر نتیجه بگیرید این فرایند را دو بار در روز تکرار کنید. هرگز جوششیرین را بیشتر از چند دقیقه روی پوست رها نکنید، زیرا ممکن است موجب خشکی و حساسیت شود./فروردین ۱۳۹۸جام جم
***
یک کارشناس گیاهان دارویی به بیان نکات لازم برای رفع جوش پرداخت.
کیوان بهرامی در گفتوگو با ایسنا، پرهیز از مصرف چربی، غذاهای سرخ کرده، سس، خامه، تخمه، زرده تخم مرغ، شکلات و شیرینی، تنقلات و هله هوله، گوشت گاو و گوساله، سوسیس و کالباس، نوشابههای گازدار، همبرگر، آجیل و خشکبار را در رفع جوش موثر دانست.
وی شستشوی شبانه قبل از خواب با صابون ضدجوش مناسب براساس وضعیت صورت را در کاهش جوش زدن تاثیرگذار دانست و افزود: روزهای فرد ماسک ضدجوش به مدت نیم ساعت استفاده شود و روزهای زوج نیز بخور مناسب براساس وضعیت پوست به مدت 10 دقیقه انجام شود.
این کارشناس ارشد گیاهان دارویی عنوان کرد: از حوله زبر و خشن، کیسه و لیف زیاد استفاده نکنید، زیرا جای جوشها روی صورت باقی میماند. میتوان بعد از استحمام روغن بنفشه موضعی استفاده کرد.
وی، یبوست و اختلالات قاعدگی را در جوش زدن اثرگذار عنوان کرد و گفت: آرامش فکری و روحی در شفافیت پوست تاثیر زیادی دارد و خواب و استراحت کافی نیز در داشتن پوستی خوب بسیار موثر است.
بهرامی توصیه کرد: آداب غذاخوردن را حتما رعایت کنید. پرخوری نکنید. هنگام غذا خوردن و تا یک ساعت بعد از آن دراز نکشید، ثانیا با غذا آب و مایعات ننوشید. سعی کنید صبحانه را قبل از ساعت هشت صبح بخورید.
وی در ادامه عنوان کرد: در حالت کلی جوشهای ناشی از غلبه دم و صفرا که اکثرا قرمز هستند، زودتر از جوشهای ناشی از غلبه سودا و بلغم درمان میشوند، لذا در کنار رعایت نکات فوق با انتخاب کرم، صابون، ماسک و بخورهای مناسب دوره درمان را باید کامل کرد.
وی خاطرنشان کرد: البته بر اساس انواع جوش، درمان آنها کاملا متفاوت است و موارد مذکور تدابیر کلی برای رفع انواع جوشها است.
ماسک پوست لیموترش
برای درمان جای جوش استفاده از ماسک پوست لیمو ترش به همراه عسل روزانه 10 دقیقه بر روی پوست، همچنین مصرف ماسک پودر صندل سرخ به همراه گلاب 15 دقیقه بر روی پوست بسیار موثر است.
استفاده از ماسک سفیداب قلع به همراه شیر 15 دقیقه بر پوست برای درمان کک و مک، شفافیت و شادابی پوست مفید است.
برای درمان کک و مک استفاده از لعاب اسفرزه، کف دریا و لیمو ترش دوماه بر روی پوست و ماسک پودر باقالای خشک شده به همراه آب و گلاب بسیار موثر است.
ماسک سفیداب کف و آب ماست
مصرف ماسک سفیداب کف و آب ماست 15 دقیقه روی پوست بدون ماساژ به مدت دو ماه برای درمان جای جوش موثر است.
ماسک ژل آلووئه ورا
استفاده از ماسک ژل آلووئه ورا شب ها قبل از خواب 10 دقیقه بر روی پوست برای درمان جای جوش بسیار مفید است.
ماسک پوره خیار و سیب زمینی خام
ماسک پوره خیار و سیب زمینی خام شاداب کننده پوست کلاژن ساز دارای طبع سرد و ضد جوش است و ماسک شیرخشت به همراه شیر گاو محلی بر روی پوست به از بین بردن جوش و جای جوش به دلیل طبع سرد آن موثر است.
استفاده از پوره ترب سفید و نمک دریا
استفاده از پوره ترب سفید و نمک دریا روی پوست به مدت 10 دقیقه موجب از بین رفتن جوش و جای جوش می شود. برای درمان جوش و جای جوش دارای خارش استفاده از ماسک سدر، ماست و شاتره از هرکدام یک قاشق چای خوری در یک کاسه ماست محلی بسیار مفیداست.
استفاده از صابون، نارگیل و گوگرد به همراه لیف نرم بر روی صورت روشی موثر برای شستشوی پوست های جوش دار است. و شستشوی پوست پس از استفاده از لوازم آرایشی ضروری است.
در افراد مبتلا به کک و مک های ژنتیکی باید دو تا سه ماه از ماسک کف دریا به همراه لیموترش استفاده کنند که پس از آن استفاده از روغن شتر مرغ بسیار مفید است. همچنین انجام آزمایش کبد در صورت بروز کک و مک ضروری است، زیرا ممکن است ناشی از اختلالات کبدی باشد.
استفاده از روغن نارگیل به عنوان ضد آفتاب بسیار موثر است و یک لوسیون و نرم کننده مناسب برای پوست های دارای طبع سرد است. همچنین روغن زیتون به همراه لیمو ترش و روعن شتر مرغ یک درمانگر مناسب برای جای جوش است.
استفاده از ترکیب لیموترش، نمک دریا و آب برای شستشوی صورت به دلیل خاصیت ضد میکروب و آنتی باکتریال مفید است.
همچنین استفاده از گلاب ناب برای پاک کنندگی پوست و ماسک ریشه گیاه سوسن چلچراغ به همراه گلاب برای از بین بردن جای جوش مفید است.
انواع سفیداب ها
بهترین درمانگر جوش و جای جوش استفاده «انواع سفیداب ها» مانند قلع، روی، نقره و کف است.
ماسک گل سرشوی سفید برای از بین بردن جای جوش و چربی پوست بسیار موثر است. همچنین مصرف ماسک بوره ارمنی به همراه آب و لیمو ترش برای از بین بردن جای جوش و مشکلات پوستی و چین و چروک صورت تاثیر چشمگیری دارد.
حیدری پژوهشگر طب سنتی بیان کرد: برای درمان کک و مک «مصرف شیر، زردچوبه و عسل» بسبار موثر است و برای بهبود جای جوش این افراد غذاهایی مثل جوانه گندم، جوانه عدس و جو، عنبه، حبوبات، کدو حلوایی و لیمو شیرین را بیشتر استفاده کنند.
مواردممنوعه
مصرف موز، نارگیل، مربا، فلفل، بادنجان، ارده شیره، کنجد، عسل، چیپس، پفک، غذاهای صنعتی، غذاهای چرب، خامه، سس، شیرینی های قنادی و زرده تخم مرغ و همچنین استحمام و شستشو بیش از حد با آب گرم و مصرف لوازم آرایشی و کرم های نامناسب در افراد مبتلا به جوش، جای جوش و اسکار موجب تشدید عوارض می شود.
***
جوش های غیرعفونی
برای جوشی که هنوز به طور کامل عفونی نشده است، استفاده از یخ به کاهش التهاب کمک میکند و غدد چربی منقبض می شود و چربی اضافه و میکروبهای درون آن را از آن بخش پوست بیرون رانده می شود.
روش استفاده:
یخ را در تکه ای پارچه گذاشته و روی بخشی که در حال جوش زدن است به مدت چند ثانیه نگه دارید.
چند دقیقه فاصله بگذارید و مجدد مرحلهی قبل را تکرار کنید.
این کار را به دفعات دلخواه تکرار کنید، جوش در عرض یکی دو روز از بین میرود.
پیازخام باآبلیموی تازه برای رفع جوش خیلی مؤثراست.
***
کدام جوش ها علائم بیماری است؟
باتوجه به مکان رویش جوش درصورت
براساس سیستم سلامتی آیورودا و طب سنتی چینی، با توجه به نقشهی صورت، مکان خاص آکنهها میتواند سیگنالی از یک مشکل مهم درسلامت فرد باشد.
مجموعهای از محصولات با هدف از بین بردن آکنه وجود دارند.اما خلاص شدن از شر آکنه، همیشه به آسانی استفاده از لکهبرها یا تغییر و پرهیز غذایی جهت مراقبت از پوست نخواهد بود.
گاهی عامل آکنه ناشی از بیماری داخلیست که فقط با برطرف کردن آن بیماری از بین میرود. بهترین مثال، آکنه هورمونی لجاجت است؛ با این حال در واقع فقط چند بیماری داخلی وجود دارد که به صورت آکنه هویدا میشوند.
براساس برخی از روشهای طب سنتی، مکان بروز آکنه سرنخهای مهمی در مورد سلامت درونتان به شما میدهد.
دکتر میکائیل شاپیرو، هیات مدیرهی مرکز تخصصی پوست، متخصص پوست و پیشگام در بنیانگذاری مرکز تخصصی پوست توضیح میدهد که: این روش که “نقشهی صورت” نام دارد، مشکل پوستی صورت شما بررسی میکند و بیماری داخلی را تشخیص میدهد.
این طراحی بر اساس اصول سلامت آیورودا و طب سنتی چینی پایه ریزی شده و اخیرا اصول آن در برخی از روشهای طب غربی نیز به کار گرفته میشود.
در اینجا دکتر شاپیرو به هشت نقطه از صورت اشاره میکند که اگر آکنهای بروز کند، سعی دارد مسئلهای را در مورد سلامتی شما بازگو کنند. به یاد داشته باشید که داشتن یک یا دو آکنه در این نقاط به طور قطع بدین معنا نیست که شما یک مشکل جدی سلامت دارید.
اما اگر آکنهی مزمنی دارید که امکان از بین بردن آن وجود ندارد مهم نیست که چقدر تلاش کردهاید، ارزشش را دارد که از پزشکتان بخواهید بررسیهای لازم در ارتباط با پیوندهای بالقوهی داخلی را انجام دهد.
جوش پیشانی: هضم نامناسب غذا به دلیل مواد سمی و کمبود آب. دکتر شاپیرو میگوید راه حل آن نوشیدن آب جهت از بین بردن این مواد سمی است.
در طول روز آب بنوشید و حدالامکان از مصرف نوشیدنیهای گازدار و کافئیندار اجتناب کنید. نوشیدن یک لیوان بزرگ چای سبز نیز میتواند مفید باشد زیرا حاوی آنتی اکسید است که سموم را خنثی میکند.
جوش ناحیهی T: بینی شما به کبدتان متصل است (افرادی که الکل مصرف میکنند و افرادی که به دلیل سرطان کبد، کبدی آسیب دیده دارند گاهی دچار قرمزی بیش از حد بینی میشوند). بنابراین آکنه در این ناحیه میتواند به طور بالقوه ناشی از اختلالات در عملکرد کبد باشد.
جوش اطراف چشمها: دکتر شاپیرو میگوید: پوست این ناحیه به سلامت کلیه مرتبط میشود. شرایطی همچون کبودی دور چشم نشان از عملکرد ضعیف کلیهها و یا خشک شدن آب بدن میباشد.
جوش بالای گونهها: بالای گونهها به ریه متصل میشود. تنفس هوای آلوده میتواند سبب آکنه شود. عوامل خارجی مانند باکتریهای موجود بر سطح تلفن همراه یا خوابیدن بر روی متکای کثیف نیز میتوانند سبب آکنه گردد.
جوش پایین گونهها: بهداشت نامناسب دندان. مشکلات مربوط به دهان به خصوص لثه در اینجا قابل رویت میباشد. شستشوی منظم دندانها، استفاده از نخ دندان و پرهیز از غذاهای شیرین و نوشیدنیهایی که به بهداشت دهان آسیب زده و مشکلات ناشی از آن را افزایش میدهند، بهداشت دهان را تضمین میکند.
جوش بینی: بینی شما نیز به قلب شما متصل میشود. دکتر شاپیرو متذکر میشود که تغییرات و برجستگیهای بینی و کوفتگی بینی حاکی از فشار خون بالاست.
برای علاج آن تغییر رژیم غذایی، نکتهایست کلیدی. پرهیز از نوشیدنیهای انرژی زا، کاهش مصرف نمک و مصرف بیشتر میوه و سبزیجات سلامت قلب را افزایش داده و موجب کاهش فشار خون میشود.
جوش در گوشها: گوشها نیز به کلیه مرتبط میشوند. شیوع آکنه در این ناحیه ممکن است دال بر از دست دادن آب بدن باشد. مطمئن شوید که در طول روز آب زیادی مینوشید و از مصرف بی رویهی نمک پرهیز میکنید.
جوش روی چانه: چانه به رودهی کوچک متصل میشود. باز هم تغییرات در رژیم غذایی میتواند تاثیرات مثبتی داشته باشد.
دکتر شاپیرو میگوید: افراد باید از مصرف لبنیات و غذاهای چرب پرهیز کنند همچنین باید از عادات غذایی سالمی به ویژه در مصرف میوه و سبزیجات پیروی کنند تا عمل هضم صحیح و آرام انجام پذیرد و مشکلات مرتبط با پوست برطرف گردد./منبع:فروردین ۱۳۹۷سایت مشرق بنقل از مجله سلامت
انفجار حزب جمهوری اسلامی(سرچشمه تهران)۷ تیر ۱۳۶۰ شهادت ۷۲ نفر از شخصیتها و مسئولان کشور ازجمله آیت الله بهشتی
ماجرای انفجار«حزب جمهوری اسلامی» و «نخست وزیری»عاملین انفجار وشهدای حادثه.
اسامی شهدای ۷۲ تن حزب جمهوری درادامه خواهیددید.
چگونه «منافقین» درهمه مراکزتصمیم گیری نظام نفوذداشتند؟
«محمدرضا صمدی کلاهی» عامل انفجار حزب جمهوری اسلامی، با نام« علی معتمد »در شهر« آلمیره»کشور«هُلند» زندگی میکرد.
چگونگی فراری دادن عامل «کودتای نوژه» بنی عامری ،توسط کشمیری.... کیف محتوی «بمب» که کشمیری -همه کاره نخست وزیری-به بیت امام برد(درملاقات رجایی باامام)برد...دلال اسلحه که درکودتای نوژه بود...مصاحبه مهدی اصفهانیان(سعید شاهسوندی)..
سرهنگ محمدمهدی کتیبه ومحمدعلی رجایی(نخست وزیر)
۴نفری که به همه پرونده های نظام دسترسی داشتند(مسئولین کمیته اداره دوم انقلاب...مصاحبه با «محمد مهدی کتیبه »رییس اداره دوم ارتش.....مصاحبه «مهران کلبادی» از اعضای هسته مرکزی گروه نقاب(کودتای نوژه)...
دادستان عمومی هلند در جریان محاکمه افراد متهم به قتل محمدرضا صمدی کلاهی، عامل انفجار حزب جمهوری اسلامی، که با نام« علی معتمد» در شهر آلمیره زندگی میکرده، گفته است که تاکنون شواهدی مبنی بر دست داشتن ایران در این قتل پیدا نشده است.
مرتضی صادقی، فعال سیاسی ساکن هلند، که این پرونده را از ابتدا دنبال و خبر قتل محمدرضا کلاهی را برای نخستین بار اعلام کرد، خردادماه پیشبینی کرده بود که کشف ارتباط عاملان این ترور با جمهوری اسلامی «مورد تمایل سیستم امنیتی هلند نیست» و از سویی دشوار است، چرا که آنان با واسطه برای انجام این قتل اجیر شدهاند.
آقای صادقی، در گفتوگو با رادیو فردا، میگوید که هنوز هم دولت هلند عزم جدی برای درگیری با جمهوری اسلامی در این باره ندارد.
از سوی دیگر به گفته او، جمهوری اسلامی به دلیل همکاریهای امنیتی با اروپا و آمریکا در منطقه، این حق را برای خود قائل شده که مخالفانش در خاک اروپا که به اقدامات مسلحانه دست میزنند را ترور کند.
بر اساس اطلاعات رسانههای هلند،« انور آ ۲۸ ساله و موروا م. ۳۵ ساله قاتلان محمدرضا کلاهی هستند». به گفته آقای صادقی، پلیس و نیروهای امنیتی هلند حدود پنج هزار بزهکار را تحت نظر گرفتند و تلفنهای آنها را شناسایی کردند تا در نهایت به این دو نفر رسیدند.
انور آ ۲۸ ساله یکی از ۶۰۰ خلافکار مشهور آمستردام است و برادرش نیز سردسته یک باند خلافکار است. بر اساس چهرهنمایی، گفته شده بود که خانواده یکی از اینها ممکن است اصالتاً از یکی از مستعمرههای هلند به نام آنتیک لس باشد اما هر دو تابعیت هلندی دارند.
دادستان هلند اخیراً اعلام کرده که این دو نفر از شخصی به نام نوفل اف. (Naoufal F)، که یک تبهکار حرفهای است و در زندان بوده دستور قتل را دریافت کرده بودند.
یکی از قاتلان علی معتمد یا «محمدرضا کلاهی» نیز گفته است مجری دستوری بوده که به او رسیده و اصلاً خبر ندارد که فرد کشته شده چه کسی است.
مطبوعات هلند با وکیل نوفل اف. نیز مصاحبه کردهاند و او گفته که «هیچ مدرکی برای اینکه این ترور مرتبط با جمهوری اسلامی باشد، وجود ندارد».
«مرتضی صادقی»(فعال سیاسی درکشورهلند) در این باره میگوید: «مرتبط بودن افراد اجیر شده برای این قتل با جمهوری اسلامی، برای سیستم قضایی هلند قابل اثبات نیست، چرا که در این سیستم همه چیز باید بر اساس ادله مشهود مشخص باشد، و به همین دلیل دستگاه قضایی اعلام کرده که مدرک کافی برای اثبات ارتباط قاتلان با جمهوری اسلامی ندارد».
سرویس اطلاعاتی هلند اوایل ماه میلادی جاری اعلام کرده بود، «قرائنی جدی در دست دارد» که نشاندهنده دست داشتن ایران در سوءقصد به محمدرضا کلاهی و احمد نیسی است.
اتحادیه اروپا نیز ۱۸ دیماه امسال به دلیل «طرحریزی ترور در خاک اروپا» با وضع تحریمهایی علیه بخشی از وزارت اطلاعات ایران موافقت کرد.
با این حال« مرتضی صادقی» میگوید، دولت هلند هنوز هم تمایل ندارد این موضوع به درگیری جدی با جمهوری اسلامی تبدیل شود، چرا که دستگاه امنیتی این کشور از سال ۲۰۱۶ به طور کامل در جریان موضوع بود اما قصد نداشت شواهد خود را اعلام کند.
او یکی از نشانههای این موضوع را اطلاعرسانی دیرهنگام درباره اخراج دو دیپلمات ایرانی از هلند و عدم اقدام متقابل از سوی جمهوری اسلامی ذکر میکند.
به گفته آقای صادقی، «واقعیت این است که این دو دیپلمات به وزارت کشور هلند خواسته شدند و با آنان صحبت شد و آنان از هلند رفتند. در مقابل نیز دولت ایران هیچ دیپلمات ایرانی را به تلافی اخراج نکرده است».
اما با توجه به تجربه پیگرد مقامات جمهوری اسلامی در دادگاه پرونده میکونوس و تبعات گسترده آن، چرا ترور مخالفان جمهوری اسلامی در اروپا بار دیگر آغاز شده است.
مرتضی صادقی معتقد است که جنس ترور احمد نیسی و محمدرضا کلاهی متفاوت از ترورهای دهه ۶۰ و ۷۰ شمسی است.
او میگوید که «در دوره باراک اوباما، جمهوری اسلامی به توافقی با اروپا و آمریکا برای مبارزه با گروههای تروریستی دست یافته بود» و ایران اطلاعاتی را درباره این گروهها از جمله در یمن، عراق، پاکستان و افغانستان در اختیار اروپا و آمریکا قرار میداد.
به گفته آقای «مرتضی صادقی»، اروپا این همکاری را محدود به مبارزه با گروههای تروریستی در منطقه میدانسته، اما جمهوری اسلامی این همکاری را دو طرفه میدانسته است.
با این توصیفات، شاید این تصور برای مقامات جمهوری اسلامی پیش آمده که اروپا چشم بر اقدامات آنان در ترور مخالفان خواهد بست.
«مرتضی صادقی» همچنین به نقل از «منابع موثق» میگوید، «نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی به طور مرتب از این صحبت میکردند که چگونه آمریکا به خود اجازه میدهد، افرادی مانند بنلادن را در خاک کشوری دیگر از بین ببرد این حق برای ما هم وجود دارد».
شبیه این سخنان را«سردارسیدیحیی رحیم صفوی»، دستیار رهبر جمهوری اسلامی، و «سرلشکرمحمدحسین باقری»، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، ایران بیان کرده و گفتهاند، جمهوری اسلامی به مواضع گروههایی که آنان را «تروریست» میخواند در هر کشوری حمله خواهد کرد.
از سوی دیگر گزارشهایی منتشر شده که نهادهای امنیتی در سالهای اخیر معتقد بودهاند که مخالفان جمهوری اسلامی در خارج از کشور «پررو» شدهاند و باید بار دیگر مورد تهدید قرار گیرند.
ترور محمدرضا کلاهی، آغاز دور جدید ترور مخالفان حکومت در خارج از کشور است. رضا علامه زاده سالها پیش در فیلم «جنایت مقدس» فهرستی از حدود ۸۰ نفر که پس از انقلاب ۵۷ در خارج از کشور ترور شدند را منتشر کرد.
در رسانهها و درگیریهای سیاسی در ایران نام «مسعود کشمیری»، عامل انفجار دفتر نخستوزیری، پررنگتر از نام کلاهی مطرح بوده است.
مرتضی صادقی میگوید، مأمور سازمان امنیت هلند که پس از پیگیریهای او درباره پرونده محمدرضا کلاهی با او ملاقات کرده، گفته که کشمیری هم کشته شده است اما بعد حرف خود را پس گرفته و جزئیات بیشتری درباره این موضوع بیان نکرده است.
خبرگزاری دولتی ایرنا سال ۹۲ به نقل از «یک مقام آگاه»، اعلام کرده بود که محمدرضا کلاهی همراه با مسعود کشمیری «در آلمان رؤیت شدهاند». این گزارش میتوانست نشانهای از دستیابی سازمانهای امنیتی جمهوری اسلامی به اطلاعاتی درباره محل زندگی این دو باشد.
محمدرضاکلاهی صمدی
«کلاهی» پس از ورود به هلند نام خود را به «علی معتمد» تغییر داد، در یک «شرکت برق» کار میکرد و یک زندگی کاملاً عادی داشت. او با یک زن افغان ازدواج کرده بود و پسر او حدوداً ۲۰ ساله است..
به گفته مرتضی صادقی، کلاهی و خانوادهاش با بستگان خود که با نام فامیلی صمدی در آمریکا زندگی میکردند ارتباط داشت. خانواده محمدرضا کلاهی چند سال پیش از قتل او متوجه شده بودند که علی معتمد همان عامل انفجار حزب جمهوری اسلامی است.
او همچنین میگوید که کلاهی سال ۹۲ یا ۹۳ با مادر خود در لندن دیدار کرده بود و «از همان زمان خودش نیز به نوعی احساس کرده بود که این اقدام خطرناکی بوده است».
آقای صادقی در این زمینه همچنین براساس شنیدههای خود میگوید، یک زن که مسئول سازمان مجاهدین خلق در هلند بوده و به کلاهی در بدو ورود به هلند کمک کرده، از اردوگاه اشرف ربوده و به ایران برده شده است.
به گفته او، اطلاعات دریافت شده از این زن، دیدار کلاهی با مادرش و ارتباط اینترنتی خانواده کلاهی با بستگان او، سه عاملی بوده که منجر به کشف مکان زندگی کلاهی شده بود./۳۰/بهمن/۱۳۹۷رادیوفردا
توضیحات مدیریت سایت پیراسته فر:مرتضی صادقی:علی معتمد ( محمد رضا کلاهی) اوایل دهه ۹۰ میلادی در هلند پناهندگی گرفت و همراه خانواده خود در شهر« آلمیره»،در نزدیکی« آمستردام» زندگی میکرد.
بعد از ظهر ۱۵ دسامبر ۲۰۱۵(۲۹ آذر ۱۳۹۴) زمانی که از کار به خانه بازمیگشت، مقابل خانهاش توسط سرنشینان اتومبیلی که نقاب بر چهره داشتند به قتل رسید. یکی از همسایگانش که مشاهده کرده بود اتومبیلی با دو سرنشین پس از شلیلک به او بسرعت محل را ترک کرد، پلیس را در جریان گذاشت.
تاچندسال بعدازازدواج همسر وی انجام داده است وی این مسئله را تائید کرده است که تا چند سال پیش وی نمی دانسته که همسر وی محمد رضا کلاهی صمدی است.
کلاهی که بود؟
محمدرضا کلاهی صمدی، فرزند حسن، متولد ۱۳۳۸، دیپلمه ریاضی از «دبیرستان بامداد تهران» [دبیرستانی واقع در خیابان جمهوری، خیابان گلشن]، دانشجوی سال اول رشته برق دانشگاه علم و صنعت بود. وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به سازمان مجاهدین خلق پیوست ولی به دستور مسئولان مافوق تشکیلات بعنوان پاسدار به کمیته ولیعصر تهران، واقع در خیابان پاستور پیوست.
طولی نگذشت که وی به داخل حزب جمهوری اسلامی رخنه کرد و چندی بعد بعنوان مسئول حفاظت سالن برگزیده شد.
سردارمحسن رضایی ،آیت الله سیدمحمودشاهرودی وآیت الله موحدی کرمانی
«آیتالله موحدی کرمانی» در همین زمینه نقل میکند: «کلاهی در شهید بهشتی نفوذ کرد و شهید بهشتی نیز به او اعتماد کرد. من به خاطر دارم که در جلسه شورای مرکزی حزب، کلاهی می گفت من باید تمام این ساختمان را به لحاظ امنیتی چک کنم تا یک وقت در پی این ساختمان مواد منفجره کار نگذاشته باشند. کلاهی عامل نفوذ و خیانت بود و با این ترفند پی ساختمان را کند و مواد منفجره را در آن کار گذاشت»
کلاهی به روایت یکی از دوستان هم حزبیاش
برخی نزدیکان و دوستان کلاهی در حزب جمهوری اسلامی از او بعنوان فردی فعال و پرتحرک در حزب یاد میکنند و دلیل اعتماد بزرگانی هم چون مرحوم شهید بهشتی به وی را نیز همین عامل میدانند.
«علیرضا نادعالی» یکی از اعضای حزب جمهوری اسلامی و دوست نزدیک محمدرضا کلاهی میگوید: «زمانی که من به دفتر اصلی حزب آمدم کلاهی در آنجا بود و نمی دانم چطور با حزب آشنا شده بود و چه کسی او را به آنجا آورده بود اما در ظاهر پسر فرز و زرنگی بود و خیلی جدی هم در کارها ظاهر می شد. اصلا به همین دلیل هم بود که شاید در حزب جاگیر شده بود و تقریبا اعتماد افراد را به خود جلب کرده بود. آن زمان هم در حزب انقدر جو صمیمیت و دوستی بود که کسی به کس دیگر بدگمانی و تردید نداشت. من هم با او صمیمی شده بودم و با هم رفیق بودیم»
نادعلی میافزاید: «من تقریبا حدود یکسال با کلاهی دوست و رفیق بودم. البته این آقای حسین فریدون برادر کوچکتر آقای روحانی هم آن زمان در حزب بودند و با کلاهی خیلی شوخی داشتند. من برخی حرکات مشکوک از کلاهی میدیدم اما توجهی نمیکردم. مثلا اگر قرار بود کتابچه ای برای حزب آماده شود سریع و ظرف ۱ روز اینکار را انجام میداد و این حیرت انگیز بود چون علی القاعده کسی نمی تواند این کار را در یک روز انجام دهد. کلاهی یک موتور داشت که با آن این طرف و آن طرف می رفت و وقتی بر میگشت کارها را انجام داده بود. خوب این نشان می داد که برخی ها در بیرون به او کمک هم می کردند»
دفترمرکزی حزب جمهوری اسلامی(سرچشمه تهران)
نمازجماعت آیت الله بهشتی درحزب جمهوری اسلامی
این عضو سابق حزب جمهوری اسلامی میگوید: «در ان ایام خاطرم هست که با همین کلاهی عصرها هندوانه ای میگرفتیم و در گوشه حیاط حزب تختی گذاشته بودیم و مینشستیم و هندوانه را که در حوض انداخته بودیم قاچ میکردیم و میخوردیم و همانجا هم کلی شوخی با یکدیگر می کردیم. اما نکته ای که در اینجا هست این است که کلاهی آن زمان با ما به هیچ عنوان عکس یادگاری نمی انداخت، واقعا هم عجیب بود برایمان تا اینکه بعد از انفجار دلیلش را فهمیدیم!»
نادعلی همچنین با اشاره به کشف خانه کلاهی پس از حادثه هفتم تیر و وضعیت خانوادگیاش میافزاید: «من هیچگاه به خانه کلاهی نرفته بودم و خانه اش را ندیده بودم و آدرسش را هم بلد نبودم چون ظاهرا نمی خواست ما خانه اش را یاد بگیریم، اما ظاهرا بعد از چاپ عکسش در روزنامه ها، مردم به سپاه اطلاع میدهند و سپاه هم خانهاش را کشف میکند و ظاهرا در خانه اش عکس شاه و اینها را پیدا می کنند. چون ظاهرا خواهرش عضو چریکهای فدایی خلق بوده است و برادرش هم عضو همین گروهک ها بوده و بعد از اینکه برادرش به ایران باز می گردد شناسایی و اعدام می شود. پدرشان هم ظاهرا قبل از انقلاب عضو ارتش بوده است. کلا خانواده ضد انقلابی بودهاند »
کلاهی صمدی پس از هفتم تیر به کجا رفت؟
کلاهی پس از بمبگذاری، بصورت مخفیانه و بطور مستمر توسط سازمان منافقین محل اختفایش تغییر میکرد. وی یکی دو ماه بعد به کردستان منتقل و پس از مدتی به عراق منتقل شد.
«آیتالله ری شهری» وزیر اطلاعات وقت، در کتاب خاطرات خود مینویسد: «نامبرده [کلاهی] در عراق در بخش عارفی(روابط با عراق) با نام مستعار "کریم" فعالیت میکرده و با یکی از منافقین به نام خورشید فرجی زنوز، اهل تهران، از دواج میکند. همسرش قبلا مسئول نهادی بوده که تنزل رده داشته، مدتی فرمانده گردان ارکان(پشتیبانی) و مدتی مسئول تاسیسات بوده است. وی آموزش خلبانی را گذرانده بود و آخرین سمتش هم فرماندهی یگان پدافند، در به اصطلاح ارتش آزادیبخش بود. گفته میشود کلاهی در سال ۱۳۷۰ نسبت به سازمان منافقین مساله دار شده و در سال ۱۳۷۲ از سازمان جدا و در سال ۱۳۷۳ از عراق به آلمان رفته بود »
یکی از کادرهای جدا شده از سازمان منافقین به نام «سعید شاهسوندی» درخصوص فرار کلاهی به کردستان عراق و فعالیت او در بخش فرستندههای رادیو مجاهد نقل میکند: «درست در فردای هفتم تیر سال ۱۳۶۰، طبق برنامهریزی قبلی، من و سه نفر دیگر به عنوان گروه موسس رادیو مجاهد، بنا به دعوت عبدالرحمن قاسملو [رهبر حزب دموکرات کردستان ایران] عازم محل دفتر سیاسی حزب دموکرات کردستان در ارتفاعات زمزیران شدیم. یکی دو ماه بعد فردی به جمع ما پیوست. او قدی نسبتا کوتاه داشت با ظاهری نجیب و آرام و روحیهای تشکیلاتی و اجرایی. هویت او برای همه ما مشخص نبود. او با نام«کریم» در بخش فنی رادیو مجاهد(فرستندهها) سازماندهی شد. او که بعد ها «کریم رادیو» نام گرفت کسی جز« محمدرضا کلاهی» عامل انفجار ۷ تیر نبود.
آخرین شنیدههای من در مورد او این است که در روند تحولات ایدئولوژیک درون سازمان مجاهدین، مسالهدار شده و حتی شنیدم که در حاشیه است ولی به دلیل نقشی که در ماجرای هفتم تیر دارد دیگر امکان زندگی علنی نداشته و بصورت ناشناس زندگی میکند »
سرنوشت کلاهی؟
اواخر سال ۹۲ بود که یک منبع آگاه در گفتگویی با خبرگزاری جمهوری اسلامی اعلام کرد: «مسعود کشمیری عامل انفجار نخستوزیری و محمدرضا کلاهی صمدی عامل انفجار حزب جمهوری اسلامی در آلمان رویت شدهاند. نامبردگان که از اعضا و هواداران فعال گروهک تروریستی منافقین و خط نفوذ فرقه رجوی در نهادهای حیاتی، حساس و مهم جمهوری اسلامی بودند، هنگام خوردن غذا در رستورانی در شهر کلن و هنگام رانندگی در شهر هامبورگ آلمان مشاهده شده اند»
از سوی دیگر اواخر سال گذشته نیز، یکی از فعالین سیاسی چپ به نام مرتضی صادقی در گفتگویی با صدای آمریکا با بیان جزئیاتی از قتل یک مرد ۵۶ ساله ایرانی در هلند میگوید: «این فرد در ابتدا به «مرد ناشناخته» معروف شد و بعدتر او را «علی معتمد» معرفی کردند، اما شواهدی وجود دارد که نشان میدهد علی معتمد نام دوم محمدرضا صمدی کلاهی است». صادقی شاهد مدعای خود را حضور برخی اعضای سابق سازمان منافقین در مراسم خاکسپاری این فرد عنوان کرده است. یکی دیگر از مهمترین دلایل مورد استناد صادقی، وجود خال در کف پای فرد کشته شده است که پیش از این هم به عنوان یکی از مشخصههای کلاهی معرفی شده بود.
اما برخی منابع دیگر میگویند، کلاهی در هلند تاجر مواد مخدر و اسلحه بود و از همین راه امرار معاش میکرد و در سال های اخیر نیز با وارد کردن حجم بالایی از مواد مخدر، تبدیل به یکی از کارتلهای بزرگ مواد در هلند تبدیل شده بود. ظاهرا کلاهی با برخی شرکای خود دچار اختلافات شدید شده بود و بارها توسط آنها تهدید به مرگ میشد و نهایتا طی حادثهای توسط چند نفر در حین رانندگی در خیابان کشته شده و خودروی وی نیز به آتش کشیده میشود/۹ تیر ۱۳۹۶خبرگزاری مهر
در ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۵، خبری در رسانهها منتشر شد که برای مردم یادآور حادثه تلخ تروریستی است که در ۳۵ سال پیش در مرکز تهران رخ داد.
متن خبر این گونه بود: به دنبال همکاریهای پلیس اینترپل و پیگیریهای پلیس ایران، یکی از عناصر گروهک تروریستی منافقین که در انفجار حزب جمهوری دست داشت در کشور آلبانی شناسایی و دستگیر شد.
روز ۷ تیر ۱۳۶۰ بر اثر انفجار یک بمب نیرومند در مقر حزب جمهوری اسلامی در تهران، آیتالله بهشتی و ۷۲ تن از یاران امام خمینی به شهادت رسیدند؛ آیتالله سیدمحمد حسینی بهشتی، رییس وقت دیوان عالی کشور و بیش از ۷۰ نفر از مقامات و چهرههای برجسته سیاسی از جمله چهار وزیر، چند معاون وزیر، ۲۷ نماینده مجلس و جمعی از اعضای حزب جمهوری اسلامی در جریان انفجار مقر اصلی این حزب به شهادت رسیدند.
این حادثه شش روز پس از عزل بنیصدر از ریاستجمهوری صورت گرفت. روز سهشنبه ۳۰ /۳ /۱۳۶۰ طرح عدم کفایت سیاسی بنیصدر در مجلس شورای اسلامی بررسی و با ۱۷۷ رای موافق، ۱۲ رای ممتنع و یک رای مخالف تصویب شد و روز اول تیرماه، حضرت امام خمینی حکم عزل بنیصدر را از مقام ریاست جمهوری صادر کردند.
سازمان مجاهدین خلق پس از این وقایع، در ۳۰ خرداد ۱۳۶۰، اعلام کرد که فعالیتهای این سازمان وارد فاز نظامی شده است، موج این فعالیتها به قدری گسترده بود که از مردم عادی در کوچه و خیابان تا مسوولین شاخص نظام را در بر گرفت. سه روز قبل از وقوع این حادثه، محمد جواد قدیری، عضو کادر مرکزی سازمان مجاهدین خلق و طراح اصلی انفجار مسجد ابوذر که در آن آیتالله خامنهای، امام جمعه وقت تهران مورد سوءقصد قرار گرفت، به دوستان خود با اطمینان خبر داده بود که «روز هفتم تیر» کار یکسره خواهد شد.
روزنامه کیهان فردای آن روز در گزارشی نوشت: «حدود ساعت ۲۱ دیشب دو بمب بسیار قوی در محل دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی منفجر شد که بر اثر شدت انفجار قسمتهایی از ساختمان فروریخت و موجب شهادت دهها تن از مقامات مملکتی و نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی و چند تن از وزرا گردید.»
اکثر مجروحین و شهدا که به آمبولانسها حمل میشدند غرق در خون بودند و به هیچ وجه شناخته نمیشدند. یکی از شاهدان عینی انفجار که شدیداً میگریست گفت: آقایان دکتر باهنر، نبوی، محمد هاشمی، میرسلیم و طاهری نماینده کازرون در مجلس شورای اسلامی چند لحظه قبل از انفجار بمب سالن را ترک کردند. در این لحظه بسیاری از مردم در جستجوی آیتالله بهشتی بودند و یکی از پاسداران گفت که آخرین بار ایشان و حجتالاسلام محمد منتظری را در مقابل سالن دیده است، لیکن نیم ساعت بعد گفته شد که شیخ محمد منتظری به شهادت رسیدهاند.»
روزنامه اطلاعات هم نوشت: «گزارش خبرنگاران از محل انفجار به نقل از شاهدان عینی حاکی است که احتمالا دو بمب بسیار قوی منفجر شده که صدای انفجار آن تا شعاع حداقل یک کیلومتر به وضوح شنیده شده است. این انفجار به هنگامی روی داده است که جلسه هفتگی حزب با حضور اعضای حزب، نمایندگان مجلس شورای اسلامی و احتمالا چند تن از وزیران در این محل تشکیل شده بود.
گزارش خبرنگاران در ساعت ۲۳ دیشب از مقابل دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی ایران حاکی بوده است که در زمان مخابره خبر ۲۰ مجروح به وسیله آمبولانس به بیمارستانهای مختلف تهران از جمله بیمارستان طرفه و سینا انتقال یافتند و از بیمارستان طرفه خبر رسید که تا آن ساعت ۸ شهید که پیکر آنها به کلی متلاشی شده را به این بیمارستان آوردهاند. یکی از این شهدا آقای طباطبایی نماینده مجلس بود اما هویت هفت نفر دیگر هنوز مشخص نشده است. خبرنگاران در گزارش خود اضافه کردهاند که در فاصله ساعتهای ۲۳ تا ۲۴ دیشب ۲۴ جسد را از زیر آوار خارج کردهاند.»
بعد از این واقعه، ابتدا از سرنوشت دکتر بهشتی اطلاعی در دست نبود و برخی امیدوار بودند نام وی در میان شهدا نباشد اما حوالی صبح ۸ تیر خبر رسید که وی نیز در میان شهداست. در پی واقعه انفجار در دفتر حزب جمهوری اسلامی، از اولین ساعات صبح فردای آن روز عده زیادی از مردم در مقابل ساختمان انتقال خون در خیابان ویلای تهران اجتماع کردند تا با اهدای خون به مجروحین این حادثه یاری برسانند.
حدود ساعت دو و نیم بامداد هشتم تیر بود که مشخص شد بمبها در سطل زباله نزدیک سن سالن اصلی حزب کار گذاشته شده بود.
عامل واقعه هفتم تیر چه کسی بود؟
یک هفته بعد از انفجار، هویت عامل آن شناسایی شد و طی اطلاعیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با اعلام مشخصات وی از مردم برای دستگیری او درخواست کمک شد:
” … در تحقیقات مشخص شد که این عمل وحشیانه توسط سازمان آمریکایی مجاهدین خلق تدارک دیده شده و یکی از افراد مؤثر در این جنایت فردی است به اسم «محمدرضا کلاهی صمدی» که مشخصات نامبرده بدین شرح اعلام می گردد: محمدرضا کلاهی فرزند حسن متولد ۱۳۳۸ دارنده شماره شناسنامه ۱۲۵۱، دانشجوی سال اول رشته برق دانشگاه علم و صنعت ایران و دارای دیپلم ریاضی از دبیرستان بامداد واقع در خیابان جمهوری اسلامی، خیابان گلشن، که نامبرده در حین وقوع حادثه متواری شده است.”
محمدرضا کلاهی صمدی
سخنگوی سپاه نیز در مصاحبه ای با ارائه توضیحات بیشتر در مورد نتایج تحقیقات گفت: ” … بمب گذاری از ناحیه سازمان مجاهدین خلق، این گروه وابسته و مزدور آمریکایی صورت گرفته است. شکل و نحوه کار هم به این طریق بوده که به وسیله یک عامل نفوذی به نام محمدرضا کلاهی که در میان کارکنان حزب جمهوری اسلامی نفوذ کرده بود … این بمب گذاری صورت می گیرد … این بمب گذاری خیلی ساده و به نوعی بوده که هر کسی می توانسته این کار را انجام بدهد. به جهت این که فرصت کافی داشته و یکی از بمب ها را در زیر تریبون قرار داده، بمب دیگر در کنار ستونی از سالن کار گذاشته …. ”
حجت الاسلام محمدی ری شهری، اولین وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی ایران در خاطرات خود آخرین و کاملترین اطلاعات منتشره درباره کلاهی را ارائه داده است: ” محمد رضا کلاهی صمدی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ به سازمان منافقین پیوست. ابتدا در انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علم و صنعت و پس از مدتی با خط دهی سازمان از انجمن اظهار بریدگی نموده، ضمن این که در همان مقطع با سازمان ارتباط تنگاتنگی داشته است به عنوان پاسدار کمیته انقلاب اسلامی ولیعصر تهران واقع در خیابان پاستور شروع به فعالیت و به تدریج با هدایت منافقین وارد حزب جمهوری اسلامی می شود.
کلاهی در تشکیلات دفتر مرکزی حزب در جایگاهی قرار می گیرد که از کلیه جریانات مهم حزبی و مملکتی (دولت، مجلس، نهادها و …) مطلع بوده و همچنین مسئول دعوتها برای کنفرانسها، میزگردها و یا جلسات بوده، ضمن این که حفاظت سالن نیز به عهده او بوده است. او مستقیماً زیر نظر یکی از افراد کادر مرکزی منافقین به نام هادی روشن روانی با نام مستعار مقدم قرار داشته است.
کلاهی از تاریخ ۱/۹/۱۳۵۹ در منزل شخصی فردی به نام «سید عباس مؤدب صفت» به عنوان مستأجر و به صورت انفرادی زندگی میکرده و بعضاً افرادی را نیز با خود به منزل می آورده است. وی ساعت ۷ صبح از خانه خارج و حدود ۸ شب به خانه برمی گشت و در رفت و آمد بسیار محتاط و مرتباً خودش را چک میکرد و حتی برای رفتن به دستشویی در اتاق خودش را قفل می نموده است. وی چند روز قبل از انفجار حزب، کیف سامسونت خود را عوض کرده و یک کیف بزرگ را با خودش حمل می نموده و چون رفت و آمد وی در طول روز به حزب زیاد بوده، کمتر مورد بازرسی قرار می گرفت. پس از انفجار حزب جمهوری اسلامی، او متواری و در خانههای تیمی منافقین مخفی و نهایتاً از طریق مرز غرب کشور توسط عوامل منافقین به عراق منتقل شد. در مقطعی که وی در ایران مخفی بود گزارش های متعددی مبنی بر محل اختفای وی در مناطقی از جمله: جاده چالوس، روستای سیاه پیشه، قلعه میر فتاح در اطراف همدان، واصل که با مراجعه تیم های عملیاتی نتیجه ای حاصل نشد.
«مهدی اصفهانیان» مشهور به نام سازمانی(سعید شاهسوندی) در مصاحبه ای در خصوص تحولات بعد از خرداد ۱۳۶۰ به بیان ناگفتههایی درباره انفجار دفتر حزب جمهوری و شهادت دبیر کل و جمعی از اعضای اصلی آن پرداخته است. او میگوید:
مهدی اصفهانیان” مشهور به سعید شاهسوندی
کلاهی اطلاعات درون حزب جمهوری از جمله زمان برگزاری جلسات نوبتی شورای مرکزی و دیگر برنامه های دبیرخانه حزب را به سازمان اطلاع میداد. یکی از این جلسات در شامگاه روز یکشنبه ۷ تیر بود؛ موضوع اولیه بحث چگونگی مبارزه و مهار تورم و گرانی بود اما بعد از برکناری بنی صدر، موضوع نشست عوض شده و قرار می شود که به شرایط بعد از برکناری بنی صدر بپردازند.
آقای بهشتی هم طبعا به عنوان نفر اول و اصلی حزب جمهوری اسلامی، سخنران اصلی بوده است.
بعدها گفته شد که موسی خیابانی شخصا برای اطمینان از درست عمل کردن چاشنی ها، تعداد زیادی از آنها را در وان حمام کنترل کرده بود؛ بنا به گفته رجوی، نام رمز عملیات “الله اکبر” و زمان آن رأس ساعت ۹ شب بوده است.
انفجار مسجد ابوذر، کار گروه فرقان بود که با سازمان هماهنگی نداشت؛ سازمان نگران بود تا مبادا به خاطر ماجرای ۶ تیر، نشست حزب جمهوری اسلامی که بیشتر سران قرار بود آنجا جمع شوند، برگزار نشود ولی این جلسه که تدارکات آن از قبل دیده شده بود، برگزار می شود.
پیکر شهدای انفجار دفتر حزب جمهوری
البته در روابط درون سازمانی ادعاهایی مطرح شد که با واقعیت نمی خواند؛ از جمله گفته شد که مسعود رجوی اعلام آمادگی کرده که اگر طرح با مشکل رو به رو شد، خود او طی عملیاتی انتحاری بمب را به خود بسته و در آن جلسه منفجر کند؛ بعد هم گفته شد که علی زرکش و موسی خیابانی مانع این کار او شدند! من همین جا اعلام می کنم اینگونه ادعاها به گروه خونی رجوی نمی خورد؛ گر چه اینگونه صحبت ها از قول او نقل می شد و در خارج از کشور هم مطرح شده بود.
به خاطر دارم شب عملیات، من، علی زرکش [نفر شماره دو گروهک نفاق که در جریان تجاوز منافقین به کشورمان و اشغال اسلام آباد غرب در سال ۶۷ توسط نیروهای رجوی مشمول تصفیه سازمانی شد]، علیرضا معدنچی، احمد شادبختی و همسرش، محمدعلی جابرزاده انصاری، همسر من [منصوره بیات] و چند نفر دیگر در خانه ای مخفی در اول اتوبان عباس آباد در طبقه چهارم یا پنجم حضور داشتیم. زرکش خبر طراحی چنین عملیاتی را به تعدادی از ما داد و ما از طریق دستگاه شنود بی سیم پاسداران و کمیته ها به گوش بودیم. شاخص پیروزی عملیات، کشته شدن [شهادت] آیت الله بهشتی بود که اگر صرفا ایشان کشته می شد، عملیات پیروز بود.
ساعت ۹ شب انفجار صورت می گیرد و لحظاتی قبل از آن، آقایان رفسنجانی، بهزاد نبوی و عسگراولادی به دلیل کارهایی که داشتند، از جلسه خارج می شوند. کلاهی تا دقایق آخر آنجا بوده است و بعد آنجا را ترک می کند. بدین ترتیب انفجار هفت تیر با مواد منفجره ای که از پادگان ها مصادره شده بود، صورت می گیرد. شنود کمیته ها و سپاه، نشان دهنده این بود که آنها نیز به دنبال این بودند که ببینند آقای بهشتی جزء کشته شدگان [شهدا] است یا نه، که بعد معلوم شد… هدف اصلی انفجار [حزب جمهوری] آقای بهشتی بود و بمب نیز در زیر تریبون سخنرانی ایشان کار گذاشته شده بود. شدت انفجار و کهنه بودن ساختمان باعث فرو ریختن سقف و ریزش آوار می شود؛ بیشترین تلفات نیز ناشی از ریزش آوار بود.
علی زرکش
درست در فردای هفتم تیر، طبق برنامه از قبل آماده شده و در پی موافقت با عبدالرحمن قاسملو – دبیر کل وقت حزب [منحله] دموکرات کردستان – من و سه نفر دیگر به عنوان گروه موسس رادیو مجاهد، همراه پیک اعزامی حزب، عازم مهاباد و کردستان شدیم. یکی دو ماه بعد، سازمان فردی را برای حفاظت به کردستان آورد که البته هویت او برای همه روشن نیست اما آن شخص کسی نیست جز محمدرضا کلاهی.
او مدت ها در کردستان در بخش رادیو بود؛ کارآیی ویژه ای نداشت اما برای حفاظت به منطقه منتقل شد و تهیه بولتن خبری رادیوهای مختلف از جمله کارهای او بود.
در ایامی که کلاهی مخفی شده بود برای ردیابی وی، دوستان، نزدیکان و خانواده وی از جمله برادرش محسن که همافر نهاجا بوده چندین مرحله مورد بازجویی قرار گرفتند، اما نتیجه مثبتی نداشت. نامبرده در عراق در بخش عارفی (روابط با عراق) با نام مستعار کریم فعالیت می کرده و با یکی از منافقین به نام خورشید فرجی زنوز اهل تهران ازدواج می نماید. همسرش قبلاً مسئول نهاد بوده که تنزل رده داشته، مدتی فرمانده گردان ارکان (پشتیبانی) و مدتی مسئول تأسیسات بوده است. وی آموزش خلبانی را گذارنده، آخرین مسئولیتش به عنوان فرمانده یگان پدافند و به اصطلاح ارتش آزادیبخش سازماندهی شده است.
گفته می شود کلاهی در ۱۳۷۰ در فهرست اعضای «مسئلهدار» سازمان قرار گرفت، در ۱۳۷۲ از سازمان جدا شد و در ۱۳۷۳ از عراق رهسپار آلمان گردید./۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۵مشرق
میخواستم جماران را به هوا بفرستم
کشمیری دراعتراض به تفتیش: یعنی تو میخواهی رئیس حراست را بگردی؟!
خاطره محافظ حلقه اول بیت امام+خاطره دادستان وشاهدزنده ازمدیریت بمب گذاری کشمیری ..درادامه
رضاصادقی:یادم هست زمانی که آقای رجایی رئیسجمهور بود ایشان آمدند پیش امام،کشمیری (حراست نخست وزیری) وچندنفردیگر هم همراهش بود،
یک ساک دست کشمیری بود، من همه را گشتم اماوقتی خواستم کشمیری راتفتسش کنم،اجازه نداد و با تشر گفت: یعنی تو میخواهی رئیس حراست را بگردی؟! من هم گفتم: بله. آنجا رهبر اسلام نشسته است. ایشان هم قهر کرد و رفت.
امام خمینی،محمدعلی رجایی،حاج احمدآقاخمینی وبهزادنبودی
بعد آقای رجایی آمد پایین و با تعجب پرسید«کشمیری نیامد؟!
نگو او توی ساکش بمب داشت. ما که نمیدانستیم بمب بود. چند روزی که گذشت، دفترنخست وزیری منفجر شد. همه شهید شدند و سوختند. آقای رجایی را از دندانش شناختند. من تماس گرفتم و گفتم یک ردیاب بزنید ببینید که ماشین کشمیری کجاست؟ گفتند در اطراف مجلس نیست و در فرودگاه پیدا شده است.
حاج احمدآقا: صادقی !تو مزدوری؟
۹ماه از این قضیه گذشت که یک روز حاج احمدآقا یک مجلهای دستش بود. نزدیکم آمد و گفت:«صادقی تو مزدوری؟» خندیدم و گفتم: چرا!؟
روزنامه آمریکایی را به من نشان داد که در آن کشمیری مصاحبه کرده بود و گفته بود یک بار میخواستم جماران را به هوا بفرستم، اما این پاسداران مزدور نگذاشتند!
رحمان حوتی، محمد یزدی و رضا صادقی سه تن از محافظین
پاسداران «بیت امام خمینی» چه کسانی بودند؟
حسن کیانی، حسن کریمی، سید کاظم حسینیان، اسماعیل بابایی، حسن فخری، حاج حیدر فخری، حاج رضا تکلدان، شهید مرتضی محمدی، نصرالله شکرگزار، محمدرضا دین، جعفر عباسی، رضا صادقی، محمد هاشمی ـ سر تیم حاج احمدآقا- کمال آقابزرگی، محمدرضا زلفی، جعفرزاده، ترکاشوند، علی اصغر صافی، خوشلهجه، حسن نظری، شیدایی، شیداییان، یعقوب پارسا، حسن زارعان، و سایر برادران محترم پاسدار تهرانی پایگاه شهید مصطفی خمینی و برادران پاسدار شهرستانی پایگاه شهید مظلوم بهشتی و برادران ارتشی مستقر در یگان پدافند و… که متاسفانه بردن نام تک تک کسانی که در این سالها در جماران در خدمت امام انجام وظیفه میکردند، به دلیل گذشت زمان و فراموشی امکانپذیر نیست لذا در همینجااز دوستان عزیزی که نام آنها را فراموش کردهام، عذرخواهی میکنم.
از این برادران که نام بردم و از فرماندهان دسته گروهی که ذکر نمودم بعضیهااز اول تا زمان رحلت امام در جماران حضور داشتند و عدهای هم از شش ماه تا دو یا سه سال بیشتر درخدمتشان بودیم.
برادران محافظ تهرانی و شهرستانی هریک به اندازه مسئولیتی که به آنان داده شده بود، در بیت امام زحمت میکشیدند و در این آزمایش بسیار سخت که سپاه حتی امکانات اولیه را برای حفاظت از امام در اختیار نداشت و تغذیه نیروها نامناسب بود به رغم همه محدودیتها و سختیهاانجام وظیفه کردند. خصوصا فرمانده سپاه آقای محسن رضایی وجناب آقای محسن رفیقدوست و آقای علیرضاافشار و فرماندهی و مسئولان پشتیبانی سپاه منطقه تهران، مرحوم حاج داود کریمی، آقای حسین دهقان و آقای سید مهدی مبلغ که در این راستا بسیار به ما کمک میکردند که امیدوارم خداوند از همه مااین خدمت ناچیز را بپذیرد.منبع:خاطرات غلامعلی رجایی-موسسه نشروتنظیم آثارامام خمینی
هواپیمای شاهین«سرهنگ بهزاد معزی»خلبان شاه وکسی که «بنی صدر»رازایران فراری داد.
ساعت ۱۰ صبح چهارشنه، هفتم مرداد ۱۳۶۰،خبرگزاری فرانسه نوشت: «یک هواپیمای ایرانی که حامل ابوالحسن بنیصدر، رئیسجمهور سابق ایران، بود در پایگاه نظامی« اورلی»در حومه «پاریس »به زمین نشست.» بنیصدر از فرانسه «تقاضای پناهندگی سیاسی» کرده و دولت فرانسه این درخواست را پذیرفته است به شرط اینکه در خاک آن کشور دست به هیچگونه فعالیت سیاسی نزند.
بنیصدر در اولین انتخابات ریاستجمهوری که در (۵ بهمن ۱۳۵۸) و به فاصله کمتر از یک سال پس از پیروزی انقلاب(۲۲بهمن ۱۳۵۸) برگزار شد، توانست با حدود ۱۱ میلیون رأی به عنوان« اولین رئیسجمهوری اسلامی ایران» انتخاب شود.
برای اطلاعات بیشتر به این لینک مراجعه کنید:
مدیریت سایت-پیراسته فر:اصلاحات نگارشی دراین مصاحبه انجام گرفته-برای مفهوم بودن روان مطلب.عکس کنارهاشمی رفسنجانی، وتک عکس،دکترغلامعلی رجایی است.
بمبگذار دفتر نخستوزیری که بود و چه شد؟
چند هفته پس از انفجار نخستوزیری در شامگاه ۲۲ شهریور ۱۳۶۰ آیتالله املشی، دادستان کل کشور در تلویزیون حاضر شد و مسعود کشمیری را به عنوان عامل انفجار نخستوزیری معرفی کرد. آیتالله ربانی املشی گفت: «عامل انفجار نخستوزیری همان شخصی بود که نام او در بین شهدا برده شد و روز اول در کنار شهیدان عزیز، رییسجمهوری و نخستوزیر محبوب ما به عنوان شهید سوم قلمداد و جنازهای به نام او به وسیله مردم تشییع شد. مسعود کشمیری که در نخستوزیری جا باز کرده بود، تقریبا از همه چیز اطلاع داشت و دبیر شورای امنیت بود… .»
به گزارش ایسنا، هشتم شهریور ۱۳۶۰ انفجاری در دفتر نخستوزیری محمدعلی رجایی و محمدجواد باهنر، رئیسجمهور و نخستوزیر وقت را به شهادت رساند. دوماهنامه رمز عبور در پروندهای به بررسی این رخداد پرداخته و نقش مسعود کشمیری را در انفجار دفتر نخستوزیری بررسی کرده است.
بخشهایی از این گزارش که برگرفته از فصل سوم کتاب «پرونده سکوت» بوده و از سوی مرکز اسناد انقلاب اسلامی به چاپ رسیده است، به نقل از این مجله در زیر میآید:
هویت مسعود کشمیری
«مسعود کشمیری» متولد ۱۳۲۹ در کرمانشاه، دارای مدرک لیسانس علوم اداری و مدیریت بازرگانی از دانشگاه تهران بود. وی از تاریخ ۲۳ / ۵ / ۵۱ تا اواخر سال ۵۳ با قراردادهای ۶ ماهه به عنوان کارآموز در وزارت کار و امور اجتماعی شاغل بود.
پدر کشمیری در شرکت نفت شاغل بود و خانوادهاش چندان تقیدی به احکام شرع نداشتند.
او پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در شرکت سایبرنتیک و شرکت انگلیسی رایدر هند با مسئولیت فردی معروف به «مستر نیشام» کار میکرد. با پیروزی انقلاب و بازگشت خارجیها به کشورهایشان شرکت مذکور منحل شد و مسئول شرکت با برجای گذاشتن اموال خود فرار کرد. شرکت سایبرنتیک متعلق به« اسماعیل داوودی شمسی» بود. وی معرف کشمیری، «قدسی خرازیان» و» راضیه آیتاللهزاده شیرازی» از اعضای شاخص سازمان مجاهدین خلق بود. از دیگر معرفین او علیاکبر تهرانی از متهمان اصلی در پرونده انفجار دفتر نخستوزیری در روز هشتم شهریور بود. اسماعیل داوودی شمسی از مبارزان قبل از انقلاب بود و مسعود کشمیری مدتی در شرکت سایبرنتیک که متعلق به او بود، فعالیت داشت. او میگوید:
«کشمیری … به مجاهدین فحش و ناسزا میداد.
همه جا هم نوشتهاند که من معرف کشمیری بودهام، لکن من از ورود او به نخستوزیری اصلا خبر نداشتم. یک روز قبل از ۸ شهریور به نخستوزیری رفتم و دیدم در صف جماعت، کشمیری جلو ایستاده و شهید رجایی و بهزاد نبوی به او اقتدا کردهاند! در روز ۸ شهریور هم چندین بار به من زنگ زد تا به عنوان معاون وزیر کشور در جلسه حضور پیدا کنم ولی چون تازه و در ۵ شهریور این مسئولیت را پذیرفته بودم، کمی دیر راه افتادم و در راه بودم که خبر انفجار دفتر را شنیدم.»
کشمیری قبل از انقلاب توسط پسردایی خود، ابوالفضل دلنواز که برادر همسرش هم بود، جذب سازمان مجاهدین خلق شد. ابتدا در بحثهای خانوادگی از آنها حمایت میکرد لکن به مرور زمان چهرهای حزباللهی و حامی جمهوری اسلامی به خود گرفت و پیچیدهتر عمل کرد؛ به گونهای که از خواهرش که بیحجاب بود، خواست رفت و آمدش را به خانه او کم کند، چون دوستان مومنی داشت که به خانه او رفتوآمد میکردند. همچنین یک بار که تلویزیون آقای خلخالی را در حال محاکمه قاچاقچیان و معتادان نشان میداد، در واکنش به دلسوزی خواهرش به او تشر زد و گفت آقای خلخالی کار انسانیای میکند.
کشمیری قبل از انقلاب در سخنرانیهای دکتر شریعتی در حسینیه ارشاد شرکت میکرد و پس از فوت او تا ۴۰ روز پیراهن مشکی پوشید. البته او پیش از آن که جذب فعالیتهای مذهبی شود، در دانشگاه در کلاس رقص ثبتنام کرده بود!
زمان دانشجویی کشمیری دردانشگاه
کشمیری در دوران تحصیل در دانشگاه،به همراه علیاکبر تهرانی و تحت مسئولیت محموطریقالاسلامی در سازمان مجاهدین خلق حضور داشت.
نامستعار«سازمانی »کشمیری
پس از انقلاب همچنان با اسامی مستعاری چون «حنیف» و «مجیب» عضو سازمان بود.
منزل او در مهرشهر کرج از بزرگترین انبارهای سلاح و مهمات سازمان بود و افراد سطح بالایی از سازمان در این منزل تشکیل جلسه میدادند.
«همسر»مسعودکشمیری
همسر او مینو (سرور) دلنواز نیز از اعضای فعال مجاهدین بود و برای ریاستجمهوری مسعود رجوی تبلیغ میکرد، در راهپیماییهای مجاهدین خلق شرکت داشت و پس از انفجار نخستوزیری به همراه کشمیری فراری شد.
«علیاکبر تهرانی »معرف کشمیری
مسعود کشمیری در ماههای ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی با معرفی علیاکبر تهرانی به عضویت کمیته مستقر در اداره دوم ارتش تحت سرپرستی محمدکاظم پیرو رضوی درآمد. علیاکبر تهرانی خود با معرفی حسن منتظرقائم از اعضای گروه فلاح به کمیته اداره دوم رفته بود، علیاکبر تهرانی به عضویت کمیته مستقر در اداره دوم ارتش تحت سرپرستی محمدکاظم پیرو رضوی درآمد. علیاکبر تهرانی خود با معرفی حسن منتظر قائم از اعضای گروه فلاح به کمیته اداره دوم رفته بود، علیاکبر تهرانی از بستگان نسبی حسن منتظر قائم بود.
مسئولین کمیته اداره دوم انقلاب
کشمیری در ککمیته اداره دوم به سرعت رشد کرد. این کمیته ۴ نفر را به دفتر امور انقلاب نخست وزیری معرفی کرد که عبارت بودند از :
مسعود کشمیری، حبیبالله داداشی، سعید حجاریان و علی اژهئیان.
این ۴نفربه همه پرونده های نظام دسترسی داشتند
پس از مدتی این چهار نفر در احکامی به امضای ابراهیم حکیمی، رییسدفتر نخستوزیری در تاریخ ۹ / ۴ / ۵۸ اجازه یافتند به یکی از نیروهای مسلح بروند و به اسناد تا رده به کلی سری دسترسی داشته باشند.
«کشمیری » مسئول پرونده های نظامیان در نیروی هوایی شد!
بر همین اساس کشمیری به نیروی هوایی رفت. این نخستین دسترسی رسمی کشمیری به اسناد سری بود لیکن در برهه پنج ماهه ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی هیچ نشانهای از فعالیتهای مسعود کشمیری نیست.
سه نفر دیگر سوابق نسبتا واضحی پیش از پیروزی انقلاب داشتند و عمدتا به گروههایی که بعدا سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی را تشکیل دادند، وابسته بودند.
با چند معرفینامه عملا مسعود کشمیری بر اسناد و مدارک ضد اطلاعات نیروی هوایی ارتش، حتی بیش از فرماندهی این نیرو تسلط یافت.
«محمد مهدی کتیبه »رییس اداره دوم ارتش که در اوایل تیرماه ۱۳۵۹ به این سمت منصوب شد، درباره فعالیتهای مسعود کشمیری در نیروی هوایی میگوید:
«اواخر سال ۵۷ از طرف نخستوزیری عدهای را برای حفظ اسناد و مدارک سری و طبقهبندی شده در ارتش مامور کردند. از جمله این افراد آقای کشمیری بود که با دستخط رسمی«حکیمی» رییسدفتر نخستوزیر وقت ( مهندس بازرگان) به ارتش معرفی شد تا حفاظت از اسناد و مدارک نیروی هوایی را به عهده بگیرد.
بدین ترتیب کشمیری به تمامی اسناد سری و طبقهبندی شده نیروی هوایی، ضد اطلاعات و حفاظت اطلاعات دسترسی پیدا کرد. او تا کمی قبل از انفجار نخستوزیری در نیروی هوایی بود و با آقایان محمد رضوی و حبیبالله داداشی که آنها هم از نخستوزیری معرفینامه داشتند و در ستاد مشترک فعالیت اطلاعاتی و ضد اطلاعاتی انجام میدادند، کار میکرد. کشمیری به این صورت وارد تشکیلات نظامی شد.
کشمیری از نیروی هوایی به« شورای عالی امنیت ملی» رفت
کتیبه درادامه می گوید:کشمیری بعد از مدتی کارش را در نیروی هوایی رها کرد و به شورای امنیت آمد. او قیافه حق به جانب و ریش توپی و قشنگ و صورت سرخ و سفید موجهی داشت؛ به طوری که هر کسی او را میدید، فکر میکرد نماز شبش هم ترک نمیشود.»
جالب این که در آخرین روزهای ماموریت کشمیری در رکن دو ارتش به صورت اتفاقی مشخص میشود که او برخی از اسناد سری را خارج کرده است ولی این اقدام او با اغماض مسئول مربوطه روبهرو میشود.
«کشمیری»مسئول ستاد خنثیسازی کودتابود
مسعود کشمیری یکی از مهمترین ارکان ستاد خنثی سازی کودتا در شب ۱۸ تیر ۱۳۵۹ بود و با دادن اطلاعاتی به کمیته اداره دوم درباره وقوع آن همراه با بیژن تاجیک، ناصر زلفی ، اکبر طاهری، تقی محمدی و محمدحسین طائفه «مسئولیت تیمهای دستگیری عوامل کودتا را بر عهده داشت.»
در شب اول کودتا قرار بود« بنیعامری «توسط کشمیری دستگیر شود و او برای دستگیری میرود ولی اعلام میکند که از دست ما فرار کرد! پس از فروکش کردن خطر اصلی کودتا ستاد خنثیسازی از نیروهای اطلاعات سپاه پاسداران، کمیته اداره دوم ارتش، کمیته انقلاب اسلامی، انجمن اسلامی ارتش و گروه ضربت مستقر در قصر فیروزه تشکیل شد. با تشکیل این ستاد، مسعود کشمیری از مجموعه نیروی هوایی خارج شد و به ستاد خنثیسازی پیوست.
«بنی عامری »کیست؟
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:محمدباقر بنیعامری، طراح و فرمانده نظامی «کودتای نوژه» بود، این عملیات به نامهای دیگری «عملیات نقاب ویاشاهرخی»نیزمعروف بود.
محمدباقر بنیعامری، پیش از انقلاب در درجه سرهنگی ژاندارمری بازنشسته شده بود.
وی درمصاحبه ای گفته بود: من پس از برقراری حکومت دینی، برای براندازی رژیم، جدایی دین از دولت و برقراری حکومتی دموکراتیک تلاش زیادی کردم.
بنی عامری درسهشنبه ۲۷ بهمن۱۳۹۴ در شهر لندن درگذشت.
کودتاگران از شاپور بختیار دستورمی گرفتند
رادیوفردا درادامه می نویسد:ارتشبد غلامعلی اویسی، ارتشبد بهرام آریانا و ناخدا شهریار شفیق، خواهرزاده محمدرضاشاه، از جمله این نظامیان بودند.
در این میان، سرهنگ بازنشسته ژاندارمری محمدباقر بنیعامری، پس از سفری مخفیانه به پاریس و دیدار با بختیار، فرماندهی نظامی عملیات نقاب (مخفف نجات قیام ایران بزرگ) را بر عهده گرفت.
گروه «نقاب» از اواخر سال ۱۳۵۸ تماسهای خود را با نظامیان ناراضی در بخشهای مختلف ارتش، ژاندارمری و گروههای دیگر برای انجام عملیات آغاز کرد.
«مهران کلبادی» از اعضای هسته مرکزی گروه نقاب، به رادیو فردا میگوید: قبل از آنکه بنیعامری با بختیار در تماس قرار بگیرد، او و تعدادی دیگر از اعضای نیروی هوایی، دریایی و زمینی ارتش، گروهی پنهانی را به نام «جفا» که مخفف جانبازان فدایی ایران بود، تشکیل داده بودند.
به گفته آقای کلبادی، پس از آنکه اطرافیان شاپور بختیار به طور مخفیانه با گروه «جفا» در ارتباط قرار گرفتند، گروه «نقاب» تشکیل شد و محمدباقر بنیعامری، رهبری نظامی آن را بر عهده گرفت.
مهران کلبادی درادامه مصاحبه می گوید: که علیرغم حضور دو امیر ارتش (سپهبد هوایی سعید مهدیون و سرتیپ هوایی آیت محققی) در این جمع، به دلایلی مانند اینکه سرهنگ بنیعامری از دیگر افراد گروه قدیمیتر بود، یا اینکه ابتکار عمل را زودتر به دست گرفته بود و روابط نزدیکی نیز با نظامیان دیگر داشت، توانست خود را به عنوان فرد محوری و رهبر عملیات تثبیت کند.
رادیوفردامی نویسد:«گروه نقاب»قراربودبا صدها چترباز نیروی ویژه نیروی زمینی و دهها خلبان نیروی هوایی در دستههای جداگانه به پایگاه هوایی نوژه در همدان بروند و با تصرف این پایگاه، ودراختیارگرفتن هواپیماهای بمبافکن به سوی تهران، قم پروازکنند.
بمباران :جماران، دفتر نخست وزیری، ریاست جمهوری، مدرسه فیضیه در قم، دادگاه انقلاب اسلامی تهران، پایگاههای مهم سپاه پاسداران و کمیتههای انقلاب اسلامی و باندهای پایگاههای شکاری نیروی هوایی از جمله مهمترین هدفهای این حمله بودند.
همزمان، صدها تکاور و سرباز نیروی زمینی ارتش در تهران آماده بودند تا با دریافت علامت، نقاط مهم پایتخت مانند رادیو و تلویزیون، وزارتخانهها و نهادهای کلیدی، فرودگاه مهرآباد و دیگر مراکز استراتژیک را تصرف کنند.
توضیح نگارنده(پیراسته فر):«کلبادی،»کارشکنی بعضی ازافرادمشکوک گروه،مثل« منوچهر قربانیفر »(دلال اسلحه درماجرای مک فارلین)را که قرار بود اسلحه عملیات را تامین کند راعامل ناکامی کودتامی داند./منبع:۲۹ بهمن۱۳۹۴ بااندکی اصلاحات وحذف اضافات.
دفتر محسن سازگارا
محسن سازگارا:کشمیری پس از فعالیت در ستاد خنثیسازی کودتای نوژه، در اوایل سال ۱۳۶۰ از طریق علیاکبر تهرانی به نخستوزیری و دفتر محسن سازگارا رفت و در قسمت هماهنگیها مشغول به کار شد. در این مقطع محسن سازگارا، معاونت سیاسی- اجتماعی بهزاد نبوی وزیر وقت مشاور در امور اجرایی بود.
محسن سازگارا درباره نحوه آشنایی با مسعود کشمیری میگوید:
«اگر اشتباه نکنم در زمستان سال ۵۹ نخستین بار او را در دفتر سیستان و بلوچستان از واحدهای قسمت بحرانهای معاونت سیاسی اجتماعی دیدم. یادم نیست دقیقاً چه کسانی در اتاق بودند اما برادران علی تهرانی و مهدی (سیفالله) ابراهیمی را به خاطر میآورم که کشمیری را به بنده معرفی کردند
و گفتند قبلا در ستاد خنثیسازی کودتا بوده است و به درد کارهای اطلاعاتی دفتر که روی خانها و مسائل منطقه (سیستان و بلوچستان) کار میکرد، میخورد.
برادران اکثرا جزئیات کار را با معاونت اطلاعات و تحقیقات هماهنگ میکردند و بنده بیشتر در جریان نتایج و کلیات آنها قرار میگرفتم. اگر اشتباه نکنم بعدها کشمیری با میل خودش در اوقات اضافی به واحد سازماندهی و تشکیلات و برنامهریزی معاونت کمک میکرد و از این ماجرا برای امر سازماندهی تقریباً به تمام قسمتهای معاونت سرک میکشید. خاطرم هست یک بار از کشمیری پرسیدم:
«چرا از ستاد خنثیسازی به اینجا آمدی؟»
پاسخ داد: «در آنجا با معلولها مبارزه میکردیم. فکر میکنم در اینجا میشود با علتها مبارزه کرد.» به نظرم پاسخ مقبولی بود… کشمیری قد متوسط، مو و ریش قهوهای، صورت گندمگون و چشمهای سبزی داشت. لاغر نبود و با لهجه (فکر میکنم کرمانشاهی) صحبت میکرد. کمحرف بود و زیاد یادداشت میکرد… .»
پس از مدت کوتاهی فعالیت کشمیری در دفتر سیاسی وزیر مشاور در امور اجرایی، مورد توجه بهزاد نبوی و خسرو تهرانی قرار گرفت و با توافق آن دو، کشمیری به دفتر اطلاعات و تحقیقات نخستوزیری منتقل شد.
ریاست شورای عالی امنیت کشور
و همزمان با تشکیل شورای امنیت کشور در خرداد ۱۳۶۰، با حکم خسرو تهرانی به عنوان جانشین دبیر شورای امنیت کشور معرفی شد. عملکرد کشمیری در این جایگاه به گونهای بود که بسیاری به غلط تصور میکردند خود او دبیر شورای امنیت بوده است.
نکته قابل توجه دیگر درباره حضور کشمیری در دفتر نخستوزیری این است که او حتی یک برگ اوراق سجلی یا معرفی یا گزینش به نخستوزیری ارائه نداده بود و هیچ سابقهای از او در اداره پرسنلی نخستوزیری موجود نبود!منبع:/۸ شهریور ۱۳۹۵ایسنا
آخرین جلسه شورای امنیتکشورباحضوررجایی وباهنر
یکشنبه هشتم شهریور ماه ۱۳۶۰ جلسه شورای امنیتکشورباحضورنخست وزیر(محمدجوادباهنر) درساعت ۱۴:۴۵دقیقه، روز در ساختمان نخستوزیری تشکیل شد.
واما بابمبی که «محرم اسرارریاست جمهوری»(مسعود کشمیری) دبیر و منشی جلسه گذاشته بود بشهادت رسید
حدود ۱۵ دقیقه پس از انفجار هیچ کس از سرنوشت رجایی و باهنر اطلاعی نداشت .جسدها به حدی سوخته بودند که قابل شناسایی نبودند. جسدهای این دو شهید از روی علایمی که روی دندان هایشان وجود داشت توسط اعضای خانواده شان شناسایی شدند.
گزارش
ترکیب جلسه شورای عالی امنیت ملی : رئیسجمهور، نخستوزیر، وزیر کشور، رئیس شهربانی، رئیس اطلاعات نخستوزیری (هنوز وزارت اطلاعات تشکیل نشده بود) و چندتایی از فرماندهان نظامی که آن روزها به خاطر شرایط جنگی، تعدادشان از مواقع معمول بیشتر هم بود.
جلسه آن روز، روز یکشنبه هشت شهریور دستور خاصی نداشت. فقط قرار بود هر کسی گزارش حوزه مسوولیتش را بدهد. سر میز رجایی نشسته بود و سمت چپ او باهنر نشسته بود.
آیت الله محمدرضامهدوی کنی و سیدابوالحسن بنی صدر(رئیس جمهور)
آیت الله محمدرضامهدوی کنی و محمدعلی رجایی(رئیس جمهور)
آیت الله محمدرضامهدوی کنی و محمدجوادباهنر(نخست وزیر)
در ورودی پشت سر باهنر بود و کنار در هم میزی که رویش فلاسک چایی و وسایل پذیرایی بود. بعد از باهنر، صندلی وزیر کشور آقای مهدوی کنی بود که هنوز نرسیده بود.
کنارش «سرتیپ هوشنگ وحید دستجردی» نشسته بود و بعد بقیه فرماندهها. خسرو تهرانی، مسوول اطلاعات نخستوزیری دقیقا روبهروی رجایی در آن سر میز نشسته بود. سمت راست رجایی هم (مسعود کشمیری)منشی جلسه نشسته بود.
آخرین پذیرایی کشمیری ازرجایی
کشمیری بعد از قرآن خواندن رجایی بلند شد و رفت برای رجایی چایی ریخت. هنگامیکه وحیددستجردی داشت گزارش حوزه شهربانی را میداد،کشمیری آمد وبا باهنر شوخی کرد. بعد رفت و در گوش تهرانی چیزی گفت و از اتاق رفت بیرون. وآن رفتنی بود که هرگزبازگشتی نداشت.
«جلسه علنی داشتیم و لایحه بازسازی مطرح بود. ساعت سه بعدازظهر- هنگامی که عازم رفتن به جلسه علنی بودم، صدای انفجاری شنیدم. معلوم شد در نخستوزیری بوده. دود و آتش بلند شد.
از پنجره دفترم نگاه کردم. گفتند اتاق جلسات دولت است. فوراً خبر رسید که جلسه شورای امنیت بوده وآقایان رجایی و باهنر هم حضور داشتهاند. یک ربع بعد، بهزاد نبوی آمد که خودش در نخستوزیری بوده؛ سخت ناراحت و شوکه بود.
*رئیس شهربانی سرهنگ وحید [دستگردی]، معاون ژاندارمری سرهنگ ضیایی، و معاون نیروی زمینی تیمسار شرفخواه و سرهنگ کتیبه مجروح و بستری بودند.کلاهدوز، مسوول سپاه پاسداران و تهرانی سالم درآمده بودند. اما تهرانی کمی سوخته بود.» این روایتی است که آن شب هاشمیرفسنجانی در دفتر خاطراتش نوشت.
***
محمدعلی رجایی(۱۳۱۲ تولد در قزوین ) یکی از معلمان-دبیرلیسانس ریاضی- مبارز انقلابی بود وزندان رفته شکنجه دیده بمدت چهار سال سابقه زندان ساواک رادارد
سابق خدمت واخراج درنیروی هوای زمان شاه راداشته
پس از گذشت چند ماهی از پیروزی انقلاب، رجایی بعنوان وزیر آموزش و پرورش منصوب شد.
در فروردین ماه ۱۳۵۹ با یک میلیون و دویست و نه هزار و دوازده رأی به عنوان نماینده مردم تهران به مجلس شورای اسلامی راه یافت.
با انتخاب بنی صدر به عنوان رییس جمهور و با اصرار برخی از سران انقلاب رجایی در مرداد ۱۳۵۹ از طرف بنی صدر به عنوان نخست وزیر به مجلس معرفی شد و با ۱۵۳ رأی موافق، ۲۴ رأی مخالف و ۱۹ رأی ممتنع به نخست وزیری رسید.
***
یک مقام آگاه گفت:محمدرضا کلاهی صمدی عامل انفجار حزب جمهوری و ˈمسعود کشمیریˈ عامل انفجار نخست وزیری اسلامی در آلمان رویت شده اند.
وی که خواست نامش فاش نشود، در گفت و گوی با ایرنا، به عراق گفت: نامبردگان که از اعضا و هواداران فعال گروهک تروریستی منافقین و خط نفوذ فرقه رجوی در نهادهای حیاتی، حساس و مهم جمهوری اسلامی بودند، هنگام خوردن غذا در رستورانی در شهر کلن و هنگام رانندگی در شهر هامبورگ آلمان مشاهده شده اند.
وی گفت: مسعود کشمیری عامل انفجار نخست وزیری در هشتم شهریور ۱۳۶۰ و از عوامل نفوذی فرقه رجوی و همچنین جانشین دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران و همسرˈمینو دلنوازˈ از اعضای فعال منافقین بود که با جاسازی بمب در کیف همراه خود و خروج از محل جلسه نخست وزیری باعث شهادت شهیدان محمد علی رجائی و محمد جواد باهنر رییس جمهور و نخست وزیر جمهوری اسلامی ایران شد.
این مقام آگاه توضیح داد: همچنین ˈمحمدرضا کلاهی صمدیˈ نیز که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ابتدا در انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علم و صنعت و پس از مدتی با خط دهی گروهک منافقین وارد کمیته انقلاب اسلامی و حزب جمهوری اسلامی شد، عامل انفجار حزب جمهوری اسلامی در روز هفتم تیر ماه سال۱۳۶۰ می باشد که این انفجار منجر به شهادت آیت الله سیدمحمد حسینی بهشتی و ۷۱ تن از نمایندگان مجلس شورای اسلامی و مقامات دولتی از جمله معاونین وازرتخانه ها شد. این فرد زیر نظر یکی از افراد کادر مرکزی گروهک تروریستی رجوی به نام ˈهادی روشن روانˈ با نام مستعار مقدم فعالیت می کرده است. منبع:سایت عصرایران
«مسعود کشمیری» که بود و چه کرد؟
«سردار منتظرالمهدی، سخنگوی نیروی انتظامی، در میان مباحث مختلفی که در کنفرانس خبری خود مطرح کرد، از دستگیری عامل انفجار دفتر نخستوزیری جمهوری اسلامی ایران در کشور آلبانی خبر داد.
پس از سقوط صدام، منافقین که سالها در پناه حکومت او در عراق میزیستند، مجبور به ترک این کشور شدند. در سالهای اخیر آنها مجبور شدند به کشورهای دیگر بروند اما جایی را نیافتند که آنان را به صورت گروهی بپذیرد. در این میان چند سال پیش دولت آلبانی اعلام کرد در چند مرحله تعدادی از اعضای این گروه را برای اعطای پناهندگی میپذیرد. در نهایت چند گروه از منافقین که تعدادشان به حدود ٣٠٠ نفر میرسید، به این کشور رفتند. به احتمال بسیار زیاد منظور منتظرالمهدی کسی جز مسعود کشمیری نیست. هشتم شهریور ١٣۶٠ دفتر نخستوزیری منفجر شد و طی آن رئیسجمهوری و نخستوزیر وقت (محمدعلی رجایی و محمدجواد باهنر) به شهادت رسیدند.
مسعود کشمیری، مظنون اصلی انفجار در دفتر نخستوزیری جمهوری اسلامی، از اعضای سازمان منافقین بود که توانسته بود تا سطح جانشین دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران به یکی از حساسترین ارکان امنیتی و تصمیمگیری کشور نفوذ کند.
ماجرای یک نفوذی-کشمیری
کشمیری فرزند سعید، زاده ۱۳۲۹ در کرمانشاه، دارای مدرک لیسانس علوم اداری و مدیریت بازرگانی از دانشگاه تهران بود.
«قیافه مذهبی، تسبیح به دست و اهل استخاره و دعای کمیل خواندن در جلسات و پیشقدم در پیش نماز شدن»
این تصویری است نقش بستهشده در ذهنها از مسعود کشمیری تا پیش از انفجار دفتر نخستوزیری. البته یک تصویر تکراری دیگر هم از او هست.
«کشمیری» ازخودکاربیت المال استفاده نمی کرد!
این که او همواره دو خودکار در جیب داشته؛ یکی برای نوشتن مطالب شخصی که ادعا میکرد از پول حقوق خود تهیه کرده و دیگری برای کارهای دولتی و متعلق به اموال بیتالمال! برخی هم خاطرشان هست که او گاهبهگاه پیشنهادهای تندی هم علیه منافقین داشته و یک بار پیشنهاد بمباران ایستگاه رادیویی منافقین را داده بود.در کنار این تصاویر اما تصاویر دیگری هم هست. کسی که در همه جلسات بوده اما توجه خاصی را به خود جلب نمیکرده. میرفته، میآمده، آنقدر مورد اعتماد بوده که موقع تردد در دفتر نخستوزیری بازرسی بدنی هم نمیشده. هر چه میخواسته میبرده و میآورده.
وی پیش از انقلاب عضو سازمان مجاهدین بوده و اینکه برادر همسرش، ابوالفضل دلنواز، نامزد رسمی منافقین در اسلامآباد غرب در دور نخست انتخابات مجلس شورا بوده است.در عین حال اما او در بدو تأسیس سپاه مدتی به عضویت آن هم درآمد و بعد هم عضو مؤثر ستاد خنثیسازی کودتای نوژه به نمایندگی از کمیته اداره رکن دوم ارتش شد و در نهایت راه به نخستوزیری برد. کشمیری در نهایت به دفتر تحقیقات اطلاعات نخستوزیری میرود و مدتی هم جانشین خسرو تهرانی در دبیرخانه شورایعالی امنیت ملی میشود تا جایی که برخی نامهها را به جای دبیر و با عنوان «از طرف» امضا میکند.
حجاریان که آن زمان خود در اطلاعات نخستوزیری بوده، در گفتوگویی با «شرق» گفته بود: «بعد از انفجار در پیگیریها از مادر و خواهر کشمیری به ارتباط خانوادگی او با سازمان دست پیدا کردیم. برادرهای همسر کشمیری در قصرشیرین عضو سازمان بودند که با امکانات کمی که ما در گزینش افراد در ابتدای انقلاب داشتیم، به این ارتباطات دست نیافتیم.»چگونگی انفجار در دفتر نخستوزیری
ساعت حدود سه بعدازظهر بود که در دفتر نخستوزیری جلسه شورایعالی امنیت ملی برگزار شد. مطابق معمول همه گفتوگوهای جلسه باید ضبط میشد. مسعود کشمیری با ضبط صوت بزرگ وارد میشود و دستگاه را کنار آقایان رجایی و باهنر قرار میدهد و طبق معمول هر جلسه چای میریزد و برای حاضران جلسه میآورد و پس از گفتوگوی کوتاهی با خسرو تهرانی از جلسه خارج میشود. او پیش از خروج از جلسه کیف بزرگی را که همیشه همراه دارد با پا به نزدیکی محمدعلی رجایی هدایت میکند. کشمیری از ساختمان نخستوزیری خارج میشود و در میدان پاستور نزد کسانی میرود که منتظرش بودند تا دبیر شورای امنیت را به یک نقطه امن انتقال دهند. همزمان صدای انفجار شدیدی منطقه را میلرزاند.
مطابق نظر کارشناسان، بمب از نوع خاص «تخریبی- آتشزا» بوده که از حدود دو پوند TNT و مقداری منیزیم تشکیل و در یک کیف دستی جاسازی شده بوده است. شدت صدای انفجار به حدی بوده که پرده گوش بسیاری از حاضران در این جلسه پاره میشود.
کشمیری زنده ماند و زنده است
ابتدا اعلام میشود مسعود کشمیری هم در آن جلسه کشته شده است. هاشمیرفسنجانی در خاطرات سال ۶٠ خود درباره علت اعلام نام کشمیری در بین کشتهشدگان انفجار به همین مسئله اشاره میکند: «این کار برای این بود که منافقین فکر کنند نظام نمیداند که مسعود کشمیری عامل انفجار بوده و از غفلت آنها برای دستگیرکردن او استفاده شود.»آیتالله بیات هم معتقد است که علت اعلام شهادت کشمیری در راستای جلوگیری از فرار او بوده است. حجاریان در گفتوگو با مجله «اندیشه پویا» درخصوص ردیابی کشمیری میگوید: «کشمیری به خانوادهاش زنگ زد و معلوم شد که زنده است. احتمالا به عراق رفته بود. اول خانوادهاش عزادار بودند و بساط عزا پهن کرده بودند، بعد از سه روز متوجه شدیم خواهرش شاد و شنگول است و عزادار نیست. مادرش هم خیلی آرام شده بود. بعد از دو، سه روز که به مادرش برای تسلیت زنگ میزدند، میگفت لوستر ما سالم است و نشکسته و شما نگران نباشید و میخواست غیرمستقیم بفهماند که اتفاقی برای کشمیری نیفتاده است.»مسعود کشمیری همچنان زنده است.
اول دیماه سال ٩٢ یک مقام آگاه که خواست نامش فاش نشود گفته بود: «مسعود کشمیری، عامل انفجار نخستوزیری و محمدرضا کلاهیصمدی عامل انفجار حزب جمهوری اسلامی در آلمان رؤیت شدهاند.
نامبردگان که از اعضا و هواداران فعال گروهک تروریستی منافقین و خط نفوذ فرقه رجوی در نهادهای حیاتی، حساس و مهم جمهوری اسلامی بودند، هنگام خوردن غذا در رستورانی در شهر کلن و هنگام رانندگی در شهر هامبورگ آلمان مشاهده شدهاند.»
پیش از این سعید شاهسوندی که سال ۶٧ از منافقین جدا شد در سایت خود نوشته بود: «کلاهی (عامل انفجار حزب جمهوری اسلامی) و کشمیری کمابیش در روابطند و مانند بسیاری دیگر مسئلهدار با شدت و ضعفهای مخصوص به خود.»
«سعید شاهسوندی» میگوید کشمیری مدتی را در استانبول زندگی کرده است. حمیدرضا ترقی هم در گفتوگویی اعلام کرده بود: «کشمیری با تغییر قیافه و نام، در خارج از کشور زندگی میکند.»
البته نکته جالب توجه در رابطه با بازداشت کشمیری این است که حدود یک ماه پیش یک کانال تلگرامی خبر بازداشت کشمیری را منتشر کرده بود. کانالی که پس از انتشار این خبر تعطیل شد! اگر جمیع این اخبار صحت داشته باشد و کشمیری در بازداشت ایران باشد، آینده میتواند آبستن خبرها و ناگفتههای بسیاری باشد.»
یکشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۵الف بنقل ازمشرق
***
ماجرای «کیف سامونت» حامل استادجاسوسی+نحوه مدیریت «کشمیری»درانفجار نخست وزیری اززبان شاهدان بنقل از«دادستان انقلاب»
بنا بر شواهد تاریخی، رد پای سازمان اطلاعاتی امریکا (سیا) در پروندههای مذکور به ویژه انفجار دفتر نخستوزیری و شهادت شهیدان رجایی و باهنر قابل تأمل است.
در همین رابطه مرحوم سید رضا زوارهای که مدتی را به تحقیقات راجع به این پرونده پرداخته در کتاب خاطرات خود که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده میگوید: بررسی پرونده کشمیری نشان میداد که او پس از مدتی به ستاد نیروی هوایی ملحق شده است. ساختمان مرکزی سیا در ایران، در همان ستاد قرار داشت. ساختمان ۹طبقه زنبوری که ابراهیم یزدی در ۵۷/۱۱/۱۲ درباره آن برایم تعریف کرده و گفته بود تمامی اسناد سیا درباره ایران و کل خاورمیانه در آن جا قرار دارد و باید حفظ شود. آن زمان من به عنوان دادستان انقلاب آنجا را لاک و مهر کرده بودم. اما تنها تا یازدهم اردیبهشت ۱۳۵۸ این سمت را داشتم.
انتقال اسناد فوق سری سیا توسط کشمیری در سال ۵۸
یک شب بچههای حفاظت اطلاعات در جلوی ستاد نیروی هوایی، کشمیری را با یک کیف سامسونت گرفته بودند که محتوی اسناد فوق سری سیا بود. فرمانده نیروی هوایی او را بازداشت میکند. اما وی اذعان میدارد که حزب این اسناد را خواسته است. چند روز بعد هم کشمیری، معاون وزیر مشاور در امور اجرایی میشود. در حالی که تا آن تاریخ، تا آن جا که من اطلاع دارم سابقه نداشت وزیر مشاور، معاون داشته باشد و فقط یک رئیس دفتر در اختیار او بود.
جزئیات نحوه انفجار بمب در دفتر نخستوزیری
براساس تحقیقات من، در روز حادثه، همه افراد حاضر در دفتر نخستوزیری، پشت میزی بزرگ و طویل نشسته بودند. یک سر میز مرحوم رجائی نشسته بود؛ سپس نخستوزیر، یعنی مرحوم باهنر، بعد از آن آقای مهدوی، وزیر کشور، که آن روز دیر رسیده بود. پس از آن رئیس شهربانی و دبیر شورای امنیت، خسرو تهرانی. بعد از آن هم دو طرف میز تا آخر نماینده نیروها نشسته بودند.
مطلب مشترکی که همه آنها در بازجویی گفتند، این بود که در آن جلسه، کشمیری، منشی شورا بوده و در قسمت جلو، جای خسرو تهرانی نشسته بود. صندلی خسرو تهرانی هم در انتهای غربی میز قرار داشت. کشمیری کیفش را میگذارد؛ بعد برمیخیزد، چای میریزد و جلوی مرحوم رجائی و باهنر میگذارد. سپس چند دقیقهای با تهرانی در گوشی نجوا میکنند. آن گاه به انتهای سالن میرود و درست زمانی که قصد داشته است از اتاق خارج شود، بمب منفجر میگردد.
برد ماده منفجره حداکثر دو یا سه متر بوده است. چند نفر از حاضرین از جمله معاون فرمانده ژاندارمری و مرحوم دستجردی، رئیس شهربانی نیز که در زمان حادثه، نزدیک باهنر نشسته بودند، زخمی شدند، اما برای بقیه اتفاقی نیفتاد. متخصصین هم میگفتند بمب فقط در محدودهای حداکثر تا سه متر قدرت تخریب داشته است.
با این همه، برای کشمیری که در دورترین فاصله از آن قرار داشت، جسدی ساخته بودند که فقط یک کیسه خاکستر بود!
بیشک او با اتومبیلش که در بیرون قرار داشت از صحنه حادثه فرار کرده و با خانوادهاش از کشور خارج شده بود. در صورتی که عدهای سعی میکردند او را جزء شهدای واقعه به شمار آورند.
نقش سازمان سیا در شهادت شهیدان رجایی و باهنر
سال ۱۳۷۱ یازده سال بعد از انفجار، موجی رسانههای اروپایی و آمریکایی را برداشت. یکی از مقامات سیا اعلام کرده بود که نخستوزیری ایران و حزب جمهوری اسلامی را عوامل خود ما منفجر کردند و آن وقت روزنامه جمهوری شروع به چاپ مقالاتی علیه آمریکا نمود.۱۳۹۷/۰۶/۱۱فارس به نقل از پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی
***
"مسعود کشمیری" که بود و چه کرد؟
«سردار سعیدمنتظرالمهدی» سخنگوی نیروی انتظامی،در میان مباحث مختلفی که در کنفرانس خبری خود مطرح کرد، از دستگیری عامل انفجار دفتر نخستوزیری جمهوری اسلامی ایران در کشور آلبانی خبر داد.
پس از سقوط صدام، منافقین که سالها در پناه حکومت او در عراق میزیستند، مجبور به ترک این کشور شدند. در سالهای اخیر آنها مجبور شدند به کشورهای دیگر بروند اما جایی را نیافتند که آنان را به صورت گروهی بپذیرد. در این میان چند سال پیش دولت آلبانی اعلام کرد در چند مرحله تعدادی از اعضای این گروه را برای اعطای پناهندگی میپذیرد. در نهایت چند گروه از منافقین که تعدادشان به حدود ٣٠٠ نفر میرسید، به این کشور رفتند. به احتمال بسیار زیاد منظور منتظرالمهدی کسی جز مسعود کشمیری نیست. هشتم شهریور ١٣٦٠ دفتر نخستوزیری منفجر شد و طی آن رئیسجمهوری و نخستوزیر وقت (محمدعلی رجایی و محمدجواد باهنر) به شهادت رسیدند.
مسعود کشمیری، مظنون اصلی انفجار در دفتر نخستوزیری جمهوری اسلامی، از اعضای سازمان منافقین بود که توانسته بود تا سطح جانشین دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران به یکی از حساسترین ارکان امنیتی و تصمیمگیری کشور نفوذ کند.
ماجرای یک نفوذی-کشمیری
کشمیری فرزند سعید، زاده ۱۳۲۹ در کرمانشاه، دارای مدرک لیسانس علوم اداری و مدیریت بازرگانی از دانشگاه تهران بود. «قیافه حق به جانب، تسبیح به دست و اهل استخاره و دعای کمیل خواندن در جلسات و پیشقدم در پیش نماز شدن»؛ این تصویری است نقش بستهشده در ذهنها از مسعود کشمیری تا پیش از انفجار دفتر نخستوزیری. البته یک تصویر تکراری دیگر هم از او هست. این که او همواره دو خودکار در جیب داشته؛ یکی برای نوشتن مطالب شخصی که ادعا میکرد از پول حقوق خود تهیه کرده و دیگری برای کارهای دولتی و متعلق به اموال بیتالمال! برخی هم خاطرشان هست که او گاهبهگاه پیشنهادهای تندی هم علیه منافقین داشته و یک بار پیشنهاد بمباران ایستگاه رادیویی منافقین را داده بود.
در کنار این تصاویر اما تصاویر دیگری هم هست. کسی که در همه جلسات بوده اما توجه خاصی را به خود جلب نمیکرده. میرفته، میآمده و حتی درباره او گفته شده که آنقدر مورد اعتماد بوده که موقع تردد در دفتر نخستوزیری بازرسی بدنی هم نمیشده. هر چه میخواسته میبرده و میآورده. گفته شده که او پیش از انقلاب عضو سازمان مجاهدین بوده و اینکه برادر همسرش، ابوالفضل دلنواز، نامزد رسمی منافقین در اسلامآباد غرب در دور نخست انتخابات مجلس شورا بوده است.
در عین حال اما او در بدو تأسیس سپاه مدتی به عضویت آن هم درآمد و بعد هم عضو مؤثر ستاد خنثیسازی کودتای نوژه به نمایندگی از کمیته اداره رکن دوم ارتش شد و در نهایت راه به نخستوزیری برد. کشمیری در نهایت به دفتر تحقیقات اطلاعات نخستوزیری میرود و مدتی هم جانشین خسرو تهرانی در دبیرخانه شورایعالی امنیت ملی میشود تا جایی که برخی نامهها را به جای دبیر و با عنوان «از طرف» امضا میکند. حجاریان که آن زمان خود در اطلاعات نخستوزیری بوده، در گفتوگویی با «شرق» گفته بود: «بعد از انفجار در پیگیریها از مادر و خواهر کشمیری به ارتباط خانوادگی او با سازمان دست پیدا کردیم. برادرهای همسر کشمیری در قصرشیرین عضو سازمان بودند که با امکانات کمی که ما در گزینش افراد در ابتدای انقلاب داشتیم، به این ارتباطات دست نیافتیم.»
چگونگی انفجار در دفتر نخستوزیری
از راست به چپ: سعید حجاریان ، محمد شریعتمداری, خسرو تهرانی, مرحوم نورالدین شریعتمداری, رحیم عابدان زاده ، مرحوم آیت الله مهدوی کنی رمضان ۱۴۰۷
ساعت حدود سه بعدازظهر بود که در دفتر نخستوزیری جلسه شورایعالی امنیت ملی برگزار شد. مطابق معمول همه گفتوگوهای جلسه باید ضبط میشد. مسعود کشمیری با ضبط صوت بزرگ وارد میشود و دستگاه را کنار آقایان رجایی و باهنر قرار میدهد و طبق معمول هر جلسه چای میریزد و برای حاضران جلسه میآورد
و پس از گفتوگوی کوتاهی با« خسرو تهرانی» از جلسه خارج میشود. او پیش از خروج از جلسه کیف بزرگی را که همیشه همراه دارد با پا به نزدیکی محمدعلی رجایی هدایت میکند. کشمیری از ساختمان نخستوزیری خارج میشود و در میدان پاستور نزد کسانی میرود که منتظرش بودند تا دبیر شورای امنیت را به یک نقطه امن انتقال دهند. همزمان صدای انفجار شدیدی منطقه را میلرزاند. مطابق نظر کارشناسان، بمب از نوع خاص «تخریبی- آتشزا» بوده که از حدود دو پوند TNT و مقداری منیزیم تشکیل و در یک کیف دستی جاسازی شده بوده است. شدت صدای انفجار به حدی بوده که پرده گوش بسیاری از حاضران در این جلسه پاره میشود.
پیش از این سعید شاهسوندی که سال ٦٧ از منافقین جدا شد در سایت خود نوشته بود: «کلاهی (عامل انفجار حزب جمهوری اسلامی) و کشمیری کمابیش در روابطند و مانند بسیاری دیگر مسئلهدار با شدت و ضعفهای مخصوص به خود.»
شاهسوندی میگوید کشمیری مدتی را در استانبول زندگی کرده است. حمیدرضا ترقی(مدیرکل مؤتلفه) هم در گفتوگویی اعلام کرده بود: «کشمیری با تغییر قیافه و نام، در خارج از کشور زندگی میکند.»
البته نکته جالب توجه در رابطه با بازداشت کشمیری این است که حدود یک ماه پیش یک کانال تلگرامی خبر بازداشت کشمیری را منتشر کرده بود. کانالی که پس از انتشار این خبر تعطیل شد! اگر جمیع این اخبار صحت داشته باشد و کشمیری در بازداشت ایران باشد، آینده میتواند آبستن خبرها و ناگفتههای بسیاری باشد.»
یکشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۵الف بنقل ازمشرق
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:درمنابع مأخوذه اصلاحات(کاهش،افزایش، روانسازی)وافزودن عکس انجام داده ام.
ساعتهای پایانی ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۵، خبری در رسانهها منتشر شد که برای مردم یادآور حادثه تلخ تروریستی است که در ۳۵ سال پیش در مرکز تهران رخ داد.
متن خبر این گونه بود: به دنبال همکاریهای پلیس اینترپل و پیگیریهای پلیس ایران، یکی از عناصر گروهک تروریستی منافقین که در انفجار حزب جمهوری دست داشت در کشور آلبانی شناسایی و دستگیر شد.
روز ۷ تیر ۱۳۶۰ بر اثر انفجار یک بمب نیرومند در مقر حزب جمهوری اسلامی در تهران، آیتالله بهشتی و ۷۲ تن از یاران امام خمینی به شهادت رسیدند؛ آیتالله سیدمحمد حسینی بهشتی، رییس وقت دیوان عالی کشور و بیش از ۷۰ نفر از مقامات و چهرههای برجسته سیاسی از جمله چهار وزیر، چند معاون وزیر، ۲۷ نماینده مجلس و جمعی از اعضای حزب جمهوری اسلامی در جریان انفجار مقر اصلی این حزب به شهادت رسیدند.
این حادثه شش روز پس از عزل بنیصدر از ریاستجمهوری صورت گرفت. روز سهشنبه(۳۰خرداد۱۳۶۰) طرح عدم کفایت سیاسی بنیصدر در مجلس شورای اسلامی بررسی و با ۱۷۷ رای موافق، ۱۲ رای ممتنع و یک رای مخالف تصویب شد و روز اول تیرماه، حضرت امام خمینی(ره) حکم عزل بنیصدر را از مقام ریاست جمهوری صادر کردند.
روزنامه کیهان فردای آن روز در گزارشی نوشت: «حدود ساعت ۲۱ دیشب دو بمب بسیار قوی در محل دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی منفجر شد که بر اثر شدت انفجار قسمتهایی از ساختمان فروریخت و موجب شهادت دهها تن از مقامات مملکتی و نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی و چند تن از وزرا گردید.»
اکثر مجروحین و شهدا که به آمبولانسها حمل میشدند غرق در خون بودند و به هیچ وجه شناخته نمیشدند. یکی از شاهدان عینی انفجار که شدیداً میگریست گفت: آقایان دکتر باهنر، نبوی، محمد هاشمی، میرسلیم و طاهری نماینده کازرون در مجلس شورای اسلامی چند لحظه قبل از انفجار بمب سالن را ترک کردند. در این لحظه بسیاری از مردم در جستجوی آیتالله بهشتی بودند
ازراست:حجت الاسلام محمدمنتظری و آیت الله دکتربهشتی
و یکی از پاسداران گفت که آخرین بار ایشان و« حجتالاسلام محمد منتظری» را در مقابل سالن دیده است، لیکن نیم ساعت بعد گفته شد که شیخ محمد منتظری به شهادت رسیدهاند.»
روزنامه اطلاعات هم نوشت: «گزارش خبرنگاران از محل انفجار به نقل از شاهدان عینی حاکی است که احتمالا دو بمب بسیار قوی منفجر شده که صدای انفجار آن تا شعاع حداقل یک کیلومتر به وضوح شنیده شده است. این انفجار به هنگامی روی داده است که جلسه هفتگی حزب با حضور اعضای حزب، نمایندگان مجلس شورای اسلامی و احتمالا چند تن از وزیران در این محل تشکیل شده بود. گزارش خبرنگاران در ساعت ۲۳ دیشب از مقابل دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی ایران حاکی بوده است که در زمان مخابره خبر ۲۰ مجروح به وسیله آمبولانس به بیمارستانهای مختلف تهران از جمله بیمارستان طرفه و سینا انتقال یافتند و از بیمارستان طرفه خبر رسید که تا آن ساعت ۸ شهید که پیکر آنها به کلی متلاشی شده را به این بیمارستان آوردهاند. یکی از این شهدا آقای طباطبایی نماینده مجلس بود اما هویت هفت نفر دیگر هنوز مشخص نشده است. خبرنگاران در گزارش خود اضافه کردهاند که در فاصله ساعتهای ۲۳ تا ۲۴ دیشب ۲۴ جسد را از زیر آوار خارج کردهاند.»
*عامل واقعه هفتم تیر چه کسی بود؟
یک هفته بعد از انفجار، هویت عامل آن شناسایی شد و طی اطلاعیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با اعلام مشخصات وی از مردم برای دستگیری او درخواست کمک شد:
" ... در تحقیقات مشخص شد که این عمل وحشیانه توسط سازمان آمریکایی مجاهدین خلق تدارک دیده شده و یکی از افراد مؤثر در این جنایت فردی است به اسم «محمدرضا کلاهی صمدی» که مشخصات نامبرده بدین شرح اعلام می گردد: محمدرضا کلاهی فرزند حسن متولد ۱۳۳۸ دارنده شماره شناسنامه ۱۲۵۱، دانشجوی سال اول رشته برق دانشگاه علم و صنعت ایران و دارای دیپلم ریاضی از دبیرستان بامداد واقع در خیابان جمهوری اسلامی، خیابان گلشن، که نامبرده در حین وقوع حادثه متواری شده است."
محمدرضا کلاهی صمدی
سخنگوی سپاه نیز در مصاحبه ای با ارائه توضیحات بیشتر در مورد نتایج تحقیقات گفت: " ... بمب گذاری از ناحیه سازمان مجاهدین خلق، این گروه وابسته و مزدور آمریکایی صورت گرفته است. شکل و نحوه کار هم به این طریق بوده که به وسیله یک عامل نفوذی به نام محمدرضا کلاهی که در میان کارکنان حزب جمهوری اسلامی نفوذ کرده بود ... این بمب گذاری صورت می گیرد ... این بمب گذاری خیلی ساده و به نوعی بوده که هر کسی می توانسته این کار را انجام بدهد. به جهت این که فرصت کافی داشته و یکی از بمب ها را در زیر تریبون قرار داده، بمب دیگر در کنار ستونی از سالن کار گذاشته .... "
حجت الاسلام محمدی ری شهری، اولین وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی ایران در خاطرات خود آخرین و کاملترین اطلاعات منتشره درباره کلاهی را ارائه داده است: " محمد رضا کلاهی صمدی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ به سازمان منافقین پیوست. ابتدا در انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علم و صنعت و پس از مدتی با خط دهی سازمان از انجمن اظهار بریدگی نموده، ضمن این که در همان مقطع با سازمان ارتباط تنگاتنگی داشته است به عنوان پاسدار کمیته انقلاب اسلامی ولیعصر تهران واقع در خیابان پاستور شروع به فعالیت و به تدریج با هدایت منافقین وارد حزب جمهوری اسلامی می شود.
کلاهی در تشکیلات دفتر مرکزی حزب در جایگاهی قرار می گیرد که از کلیه جریانات مهم حزبی و مملکتی (دولت، مجلس، نهادها و ...) مطلع بوده و همچنین مسئول دعوتها برای کنفرانسها، میزگردها و یا جلسات بوده، ضمن این که حفاظت سالن نیز به عهده او بوده است. او مستقیماً زیر نظر یکی از افراد کادر مرکزی منافقین به نام هادی روشن روانی با نام مستعار مقدم قرار داشته است.
کلاهی از تاریخ یک آذر ۱۳۵۹ در منزل شخصی فردی به نام سید عباس مؤدب صفت به عنوان مستأجر و به صورت انفرادی زندگی میکرده و بعضاً افرادی را نیز با خود به منزل می آورده است. وی ساعت ۷ صبح از خانه خارج و حدود ۸ شب به خانه برمی گشت و در رفت و آمد بسیار محتاط و مرتباً خودش را چک میکرد و حتی برای رفتن به دستشویی در اتاق خودش را قفل می نموده است. وی چند روز قبل از انفجار حزب، کیف سامسونت خود را عوض کرده و یک کیف بزرگ را با خودش حمل می نموده و چون رفت و آمد وی در طول روز به حزب زیاد بوده، کمتر مورد بازرسی قرار می گرفت. پس از انفجار حزب جمهوری اسلامی، او متواری و در خانههای تیمی منافقین مخفی و نهایتاً از طریق مرز غرب کشور توسط عوامل منافقین به عراق منتقل شد. در مقطعی که وی در ایران مخفی بود گزارش های متعددی مبنی بر محل اختفای وی در مناطقی از جمله: جاده چالوس، روستای سیاه پیشه، قلعه میر فتاح در اطراف همدان، واصل که با مراجعه تیم های عملیاتی نتیجه ای حاصل نشد.
"مهدی اصفهانیان" مشهور به نام سازمانی "سعید شاهسوندی" در مصاحبه ای در خصوص تحولات بعد از خرداد ۱۳۶۰ به بیان ناگفتههایی درباره انفجار دفتر حزب جمهوری و شهادت دبیر کل و جمعی از اعضای اصلی آن پرداخته است. او میگوید:
مهدی اصفهانیان( سعید شاهسوندی)
کلاهی اطلاعات درون حزب جمهوری از جمله زمان برگزاری جلسات نوبتی شورای مرکزی و دیگر برنامه های دبیرخانه حزب را به سازمان اطلاع میداد. یکی از این جلسات در شامگاه روز یکشنبه ۷ تیر بود؛ موضوع اولیه بحث چگونگی مبارزه و مهار تورم و گرانی بود اما بعد از برکناری بنی صدر، موضوع نشست عوض شده و قرار می شود که به شرایط بعد از برکناری بنی صدر بپردازند. آقای بهشتی هم طبعا به عنوان نفر اول و اصلی حزب جمهوری اسلامی، سخنران اصلی بوده است.
رهبری سازمان به سرعت دست به کار طراحی عملیات انفجاری می گردد. کلاهی توسط مسئول خود در بخش اطلاعات سازمان توجیه عملیاتی شده و چندین نشست توجیهی هم برای او گذاشته می شود. با توجه به راحتی تردد برای او در جلسات مهم، قرار می شود دو بمب بسیار قوی یکی در سبد کنار تریبون و دیگری در کنار ستون اصلی جا داده شود.
کلاهی دعوت کننده افراد به جلسه بود و تلاش می کرد تا تعداد هر چه بیشتری را به آن جلسه دعوت کند. او تا آخرین لحظات در صحنه حضور داشت و هدف از حضورش این بود که افراد هر چه بیشتری را به داخل سالن راهنمایی کند و همچنین ناظر انجام مراحل نهایی طرح [انفجار حزب] باشد؛ طبعا تعدادی از افراد سازمان از دور و نزدیک، به طور ناشناخته ناظر عملیات بودند و این طور نبود که او به تنهایی قادر به انجام این کار باشد.
بعدها گفته شد که موسی خیابانی شخصا برای اطمینان از درست عمل کردن چاشنی ها، تعداد زیادی از آنها را در وان حمام کنترل کرده بود؛ بنا به گفته رجوی، نام رمز عملیات "الله اکبر" و زمان آن رأس ساعت ۹ شب بوده است.
یک روز قبل، یعنی در ۶ تیر انفجاری در در مسجد ابوذر رخ داد؛ بمب که در ضبط صوت کار گذاشته شده بود، هنگام سخنرانی آقای خامنهای منفجر و باعث جراحت شدید ایشان به ویژه از ناحیه دست راست می شود. چند روز قبل هم مرحوم چمران در جبههها شهید شده بود و این ایام همزمان با شب هفت او بود. اینها پارامترهایی بود که در سازمان به عنوان عوامل بازدارنده مطرح شد.
انفجار مسجد ابوذر، کار گروه فرقان بود که با سازمان هماهنگی نداشت؛ سازمان نگران بود تا مبادا به خاطر ماجرای ۶ تیر، نشست حزب جمهوری اسلامی که بیشتر سران قرار بود آنجا جمع شوند، برگزار نشود ولی این جلسه که تدارکات آن از قبل دیده شده بود، برگزار می شود.
پیکر شهدای انفجار دفتر حزب جمهوری
البته در روابط درون سازمانی ادعاهایی مطرح شد که با واقعیت نمی خواند؛ از جمله گفته شد که مسعود رجوی اعلام آمادگی کرده که اگر طرح با مشکل رو به رو شد، خود او طی عملیاتی انتحاری بمب را به خود بسته و در آن جلسه منفجر کند؛ بعد هم گفته شد که علی زرکش و موسی خیابانی مانع این کار او شدند! من همین جا اعلام می کنم اینگونه ادعاها به گروه خونی رجوی نمی خورد؛ گر چه اینگونه صحبت ها از قول او نقل می شد و در خارج از کشور هم مطرح شده بود.
به خاطر دارم شب عملیات، من، علی زرکش [نفر شماره دو گروهک نفاق که در جریان تجاوز منافقین به کشورمان و اشغال اسلام آباد غرب در سال ۶۷ توسط نیروهای رجوی مشمول تصفیه سازمانی شد]، علیرضا معدنچی، احمد شادبختی و همسرش، محمدعلی جابرزاده انصاری، همسر من [منصوره بیات] و چند نفر دیگر در خانه ای مخفی در اول اتوبان عباس آباد در طبقه چهارم یا پنجم حضور داشتیم. زرکش خبر طراحی چنین عملیاتی را به تعدادی از ما داد و ما از طریق دستگاه شنود بی سیم پاسداران و کمیته ها به گوش بودیم. شاخص پیروزی عملیات، کشته شدن [شهادت] آیت الله بهشتی بود که اگر صرفا ایشان کشته می شد، عملیات پیروز بود.
ساعت ۹ شب انفجار صورت می گیرد و لحظاتی قبل از آن، آقایان رفسنجانی، بهزاد نبوی و عسگراولادی به دلیل کارهایی که داشتند، از جلسه خارج می شوند. کلاهی تا دقایق آخر آنجا بوده است و بعد آنجا را ترک می کند. بدین ترتیب انفجار هفت تیر با مواد منفجره ای که از پادگان ها مصادره شده بود، صورت می گیرد. شنود کمیته ها و سپاه، نشان دهنده این بود که آنها نیز به دنبال این بودند که ببینند آقای بهشتی جزء کشته شدگان [شهدا] است یا نه، که بعد معلوم شد...
هدف اصلی انفجار [حزب جمهوری] آقای بهشتی بود و بمب نیز در زیر تریبون سخنرانی ایشان کار گذاشته شده بود. شدت انفجار و کهنه بودن ساختمان باعث فرو ریختن سقف و ریزش آوار می شود؛ بیشترین تلفات نیز ناشی از ریزش آوار بود.
علی زرکش
درست در فردای هفتم تیر، طبق برنامه از قبل آماده شده و در پی موافقت با عبدالرحمن قاسملو - دبیر کل وقت حزب [منحله] دموکرات کردستان - من و سه نفر دیگر به عنوان گروه موسس رادیو مجاهد، همراه پیک اعزامی حزب، عازم مهاباد و کردستان شدیم. یکی دو ماه بعد، سازمان فردی را برای حفاظت به کردستان آورد که البته هویت او برای همه روشن نیست اما آن شخص کسی نیست جز محمدرضا کلاهی.
او مدت ها در کردستان در بخش رادیو بود؛ کارآیی ویژه ای نداشت اما برای حفاظت به منطقه منتقل شد و تهیه بولتن خبری رادیوهای مختلف از جمله کارهای او بود.
در ایامی که کلاهی مخفی شده بود برای ردیابی وی، دوستان، نزدیکان و خانواده وی از جمله برادرش محسن که همافر نهاجا بوده چندین مرحله مورد بازجویی قرار گرفتند، اما نتیجه مثبتی نداشت. نامبرده در عراق در بخش عارفی (روابط با عراق) با نام مستعار کریم فعالیت می کرده و با یکی از منافقین به نام خورشید فرجی زنوز اهل تهران ازدواج می نماید. همسرش قبلاً مسئول نهاد بوده که تنزل رده داشته، مدتی فرمانده گردان ارکان (پشتیبانی) و مدتی مسئول تأسیسات بوده است. وی آموزش خلبانی را گذارنده، آخرین مسئولیتش به عنوان فرمانده یگان پدافند و به اصطلاح ارتش آزادیبخش سازماندهی شده است.
گفته می شود کلاهی در ۱۳۷۰ در فهرست اعضای «مسئلهدار» سازمان قرار گرفت، در ۱۳۷۲ از سازمان جدا شد و در ۱۳۷۳ از عراق رهسپار آلمان گردید./۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۵مشرق
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:قاسملودر
عبدالرحمان قاسملو دبیرکل حزب دمکرات کردستان ایران درمورخه۲۳ خرداد ۱۳۶۸ دروین بقتل رسید.
جانشینان قاسملو :صادق شرفکندی دبیرکل حزب دمکرات کردستان ایران، به همراه فلاح عبدلی و همایون اردلان نمایندگان این تشکل در اروپا و آلمان و همچنین نوری دهکردی، از شخصیتهای سیاسی اپوزیسیون ایران ساکن برلین مورخه ۲۶ شهریور ۱۳۷۱در رستوران میکونوس برلین کشته شدند.
مطابق اظهارات بازماندگان این حادثه و گزارشهای پلیس، اندکی پیش از ساعت یازده شب دو مرد مسلح لبنانی وارد رستوران شدند و یکی از آنها با مسلسل به سوی حاضران تیراندازی کرد. دبیرکل حزب دمکرات کردستان ایران و دو همراه کردش در همان محل جان سپردند و نوری دهکردی که ۷ گلوله به او اصابت کرده بود پس از انتقال به بیمارستان درگذشت.
***
ماجرای «کیف سامونت» حامل استادجاسوسی+نحوه مدیریت «کشمیری»درانفجار نخست وزیری اززبان شاهدان
بنا بر شواهد تاریخی، رد پای سازمان اطلاعاتی امریکا (سیا) در پروندههای مذکور به ویژه انفجار دفتر نخستوزیری و شهادت شهیدان رجایی و باهنر قابل تأمل است.
در همین رابطه مرحوم سید رضا زوارهای(متوفی۴ شهریور ۱۳۸۴ )که مدتی را به تحقیقات راجع به این پرونده پرداخته در کتاب خاطرات خود که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده میگوید: بررسی پرونده کشمیری نشان میداد که او پس از مدتی به ستاد نیروی هوایی ملحق شده است. ساختمان مرکزی سیا در ایران، در همان ستاد قرار داشت. ساختمان ۹طبقه زنبوری که ابراهیم یزدی در(۱۲بهمن۱۳۵۷) درباره آن برایم تعریف کرده و گفته بود تمامی اسناد سیا درباره ایران و کل خاورمیانه در آن جا قرار دارد و باید حفظ شود. آن زمان من به عنوان دادستان انقلاب آنجا را لاک و مهر کرده بودم. اما تنها تا یازدهم اردیبهشت۱۳۵۸ این سمت را داشتم.
انتقال اسناد فوق سری سیا توسط کشمیری در سال ۱۳۵۸
یک شب بچههای حفاظت اطلاعات در جلوی ستاد نیروی هوایی، کشمیری را با یک کیف سامسونت گرفته بودند که محتوی اسناد فوق سری سیا بود. فرمانده نیروی هوایی او را بازداشت میکند. اما وی اذعان میدارد که حزب این اسناد را خواسته است. چند روز بعد هم کشمیری، معاون وزیر مشاور در امور اجرایی میشود. در حالی که تا آن تاریخ، تا آن جا که من اطلاع دارم سابقه نداشت وزیر مشاور، معاون داشته باشد و فقط یک رئیس دفتر در اختیار او بود.
جزئیات نحوه انفجار بمب در دفتر نخستوزیری
براساس تحقیقات من، در روز حادثه، همه افراد حاضر در دفتر نخستوزیری، پشت میزی بزرگ و طویل نشسته بودند. یک سر میز مرحوم رجائی نشسته بود؛ سپس نخستوزیر، یعنی مرحوم باهنر، بعد از آن آقای مهدوی، وزیر کشور، که آن روز دیر رسیده بود. پس از آن رئیس شهربانی و دبیر شورای امنیت، خسرو تهرانی. بعد از آن هم دو طرف میز تا آخر نماینده نیروها نشسته بودند.
مطلب مشترکی که همه آنها در بازجویی گفتند، این بود که در آن جلسه، کشمیری، منشی شورا بوده و در قسمت جلو، جای خسرو تهرانی نشسته بود. صندلی خسرو تهرانی هم در انتهای غربی میز قرار داشت. کشمیری کیفش را میگذارد؛ بعد برمیخیزد، چای میریزد و جلوی مرحوم رجائی و باهنر میگذارد. سپس چند دقیقهای با تهرانی در گوشی نجوا میکنند. آن گاه به انتهای سالن میرود و درست زمانی که قصد داشته است از اتاق خارج شود، بمب منفجر میگردد.
برد ماده منفجره حداکثر دو یا سه متر بوده است. چند نفر از حاضرین از جمله معاون فرمانده ژاندارمری و مرحوم دستجردی، رئیس شهربانی نیز که در زمان حادثه، نزدیک باهنر نشسته بودند، زخمی شدند، اما برای بقیه اتفاقی نیفتاد. متخصصین هم میگفتند بمب فقط در محدودهای حداکثر تا سه متر قدرت تخریب داشته است.
با این همه، برای کشمیری که در دورترین فاصله از آن قرار داشت، جسدی ساخته بودند که فقط یک کیسه خاکستر بود!
بیشک او با اتومبیلش که در بیرون قرار داشت از صحنه حادثه فرار کرده و با خانوادهاش از کشور خارج شده بود. در صورتی که عدهای سعی میکردند او را جزء شهدای واقعه به شمار آورند.
نقش سازمان سیا در شهادت شهیدان رجایی و باهنر
سال ۱۳۷۱ یازده سال بعد از انفجار، موجی رسانههای اروپایی و آمریکایی را برداشت. یکی از مقامات سیا اعلام کرده بود که نخستوزیری ایران و حزب جمهوری اسلامی را عوامل خود ما منفجر کردند و آن وقت روزنامه جمهوری شروع به چاپ مقالاتی علیه آمریکا نمود.۱۳۹۷/۰۶/۱۱فارس به نقل از پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:اسامی شهدای حزب جمهوری اسلامی
در این حادثه علاوه بر « آیت الله دکتر بهشتی»، قوه مجریه ۲۵ شهید، قوه مقننه ۲۷ شهید و از مسئولان و فعالان سیاسی حزب جمهوری اسلامی ۲۰ نفر شهید شدند که اسامی آنها به همراه مسئولیت اجراییشان درجدول زیرمی بینید:
ردیف | نام شهید | قوه مجریه |
1 | حجت الاسلام سید کاظم موسوی | معاون وزارت آموزش و پرورش |
2 | سیدمحمد پاک نژاد | عضو هیئت مدیره مرکزی چوب و کاغذ |
3 | مهندس مهدی حاجیان مقدم | مسئول آموزش واحد مهندسین حزب جمهوری اسلامی |
4 | دکتر حسن عباسپور | وزیر نیرو |
5 | مهندس حسین اکبری | مدیر عامل بانک کشاورزش |
6 | عباس شاهوی | معاون وزارت بازرگانی |
7 | مهندس موسی کلانتری | وزیر راه و ترابری |
8 | حبیب الله مهمانچی | معاون پارلمانی و هماهنگی وزارت کار |
9 | علی اکبر سلیمی جهرمی | دبیرکل سازمان امور اداری و استخدامی کشور |
10 | حبیب الله مالکی | فرماندار ایرانشهر |
11 | دکتر حسن عضدی | معاون وزارت فرهنگ و آموزش عالی |
12 | ایرج شهسواری | معاون وزارت فرهنگ و آموزش عالی |
13 | محمد رواقی | مدیرعامل شرکت فرش |
14 | مهندس علی اکبر فلاح شورشانی | دبیرآموزش وپرورش+فعال حزب جمهوری |
15 | دکتر مهدی امین زاده | معاون بازرگانی داخلی وزارت بازرگانی |
16 | جواد سرحدی | مدیرعامل سازمان تعاون مصرف شهر و روستا |
17 | دکتر محمدعلی فیاض بخش | وزیر مشاور و سرپرست سازمان بهزیستی کشور |
18 | دکتر محمود قندی | وزیر پست و تلگراف و تلفن |
19 | مهندس محمود تفویضی زواره | معاون وزارت راه و ترابری |
20 | دکتر جواد اسدالله زاده | معاون بازرگانی خارجی وزارت بازرگانی |
21 | دکتر هاشم جعفری معیری | معاون امور درمانی وزارت بهداشت |
22 | مهندس علی مجیدی | مشاور عمرانی وزارت کشور |
23 | مهندس غلامعلی معتمدی | معاون رفاه و تعاون وزارت کار |
24 | محمدصادق اسلامی | معاون پارلمانی وزارت بازرگانی |
25 | جهانبخش حمزه نژاد ارشاد | معاون آموزش سازمان بهزیستی |
ردیف | نام شهید | قوه مقننه |
26 | حجت الاسلام غلامحسین حقانی | نماینده مردم بندرعباس |
27 | حجت الاسلام محمدعلی حیدری | نماینده مردم بوشهر |
28 | حجت الاسلام عماد الدین کریمی | نماینده مردم نوشهر |
29 | حجت الاسلام سیدمحمدتقی حسینی طباطبائی | نماینده مردم زابل |
30 | حجت الاسلام محمد منتظری | نماینده مردم نجف آباد |
31 | حجت الاسلام دکتر قاسم صادقی | نماینده مردم مشهد |
32 | حجت الاسلام غلامرضا دانش آشتیانی | نماینده مردم تفرش و آشتیان |
33 | حجت الاسلام سیدمحمدکاظم دانش | نماینده مردم شوش و اندیمشک |
34 | حجت الاسلام سید فخرالدین رحیمی | نماینده مردم ملاوی لرستان |
35 | حجت الاسلام محمدحسن طیبی | نماینده مردم اسفراین |
36 | حجت الاسلام محمدحسین صادقی | نماینده مردم درود و ازنا |
37 | حجت الاسلام عبدالوهاب قاسمی | نماینده مردم ساری |
38 | حجت الاسلام سیدنوارالله طباطبایی نژاد | نماینده مردم اردستان |
39 | علیرضا چراغ زاده دزفولی | نماینده مردم رامهرمز |
40 | عباسعلی ناطق نوری | نماینده مردم نور |
41 | دکتر سیدرضا پاک نژاد | نماینده مردم یزد |
42 | دکتر شمس الدین حسینی نائینی | نماینده مردم نائین |
43 | حجت الاسلام علی هاشمی سنجانی | نماینده مردم اراک |
44 | دکتر عبدالحمید دیالمه | نماینده مردم مشهد |
45 | دکتر سیف الله عبدالکریمی | نماینده مردم لنگرود |
46 | محمدجواد شرافت | نماینده مردم شوشتر |
47 | رحمان استکی | نماینده مردم شهرکرد |
48 | مهدی نصیری لاری | نماینده مردم لارستان |
49 | سیدمحمدباقر حسینی لواسانی | نماینده مردم تهران |
50 | علی اکبر دهقان | نماینده مردم تربت جام |
51 | عباس حیدری | نماینده مردم بوشهر |
52 | میربهزاد شهریاری | نماینده مردم رودباران |
ردیف | نام شهید | عضو و فعال حزب جمهوری اسلامی |
53 | حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ عبدالحسین اکبری مازندرانی | از فعالان سیاسی و مسئولان حزب جمهوری اسلامی |
54 | جواد مالکی | از فعالان سیاسی و مسئولان حزب جمهوری اسلامی |
55 | مهندس هادی امینی | از فعالان سیاسی و مسئولان حزب جمهوری اسلامی |
56 | رضا ترابی | از فعالان سیاسی و مسئولان حزب جمهوری اسلامی |
57 | حجت الاسلام علی اکبر اژه ای | از فعالان سیاسی و مسئولان حزب جمهوری اسلامی |
58 | محمد پورولی | از فعالان سیاسی و مسئولان حزب جمهوری اسلامی |
59 | علی درخشان | از فعالان سیاسی و مسئولان حزب جمهوری اسلامی |
60 | حسن بخشایش | از فعالان سیاسی و مسئولان حزب جمهوری اسلامی |
61 | حجت الاسلام حسین سعادتی | از فعالان سیاسی و مسئولان حزب جمهوری اسلامی |
62 | حسن اجاره دار | از فعالان سیاسی و مسئولان حزب جمهوری اسلامی |
63 | محمد خوش زبان | از فعالان سیاسی و مسئولان حزب جمهوری اسلامی |
64 | مهندس توحید رزمجومین | از فعالان سیاسی و مسئولان حزب جمهوری اسلامی |
65 | حجت الاسلام سید محمد موسوی فر | از فعالان سیاسی و مسئولان حزب جمهوری اسلامی |
66 | حسن محمد عینی | از فعالان سیاسی و مسئولان حزب جمهوری اسلامی |
67 | علی اصغر آقازمانی | از فعالان سیاسی و مسئولان حزب جمهوری اسلامی |
68 | محسن اکبر مولایی | از فعالان سیاسی و مسئولان حزب جمهوری اسلامی |
69 | حبیب الله مهدیزاد طالعی | از فعالان سیاسی و مسئولان حزب جمهوری اسلامی |
70 | محمود بالاگر | از فعالان سیاسی و مسئولان حزب جمهوری اسلامی |
71 | جواد سرافراز | از فعالان سیاسی و مسئولان حزب جمهوری اسلامی |
72 | عباس ابراهیمیان | از فعالان سیاسی و مسئولان حزب جمهوری اسلامی |
«سنگ کلیه »علائم ودرمانهای خانگی
علائم وجود سنگ کلیه عبارتند از:
تکرر ادرار/ ادرار کردن دردناک/درد شدید در پشت و شکم یا کشاله ران/تهوع، استفراغ / تعریق بیش از حد /ونیزوجود خون در ادرار ازنشانه های ابتلابه سنگ کلیه است.
تظاهرات بالینی
بیماران مبتلا به سنگ هاى کلیه معمولاً با دوره هاى درد شدید، پیچشى و متناوب که هر چند دقیقه یک بار مى گیرد و ول مى کند، درد معمولاً ابتدا در ناحیه پهلوها و پشت، درست پایین دنده ها، ظاهر مى شود که به تدریج به کشاله ران و ناحیه تناسلى انتشار مى یابد و با دفع سنگ، درد بیمار متوقف مى شود.
بیماران به دلیل فعالیت دستگاه عصبى خودکار (سمپاتیک) پوست سرد، تعریق و حالت تهوع دارند. اکثر بیماران خون در ادرار دارند که ممکن است میکروسکوپى باشد و تنها با آزمایش ادرار مشخص شود یا کاملاً ادرار، کدر یا تیره به نظر آید،این علایم به دلیل ایجاد انسداد در مسیر خروج ادرار به وجود می آیند.
بنابراین تا وقتی که سنگ، مسیر ادراری را به طور نسبی یا کامل دچار انسداد نکند؛ می تواند بدون علامت باشد و این به آن معناست که ممکن است بسیاری از ما سنگ کلیه داشته باشیم ولی از آن بی خبر باشیم. همچنین ممکن است سنگ های کلیوی به صورت دوره ای به وجود بیایند؛ حلّ و دفع شوند و سنگ های جدیدی تشکیل شوند بدون آنکه شخص از آنها اطّلاعی داشته باشد. در این گونه موارد شخص ممکن است گهگاه احساس سنگینی، گزگز یا دردهای خفیف کلیوی داشته باشد.
انواع سنگ کلیه
۱ - سنگ های کلسیمی: حدود ۸۰-۷۵ درصد سنگ های کلیوی را تشکیل می دهند و به طور عمده از جنس اگزلات کلسیم – و با شیوع کمتر از جنس فسفات کلسیم – هستند.
۲ - سنگ های شاخ گوزنی یا Struvite: که معمولاً در زمینه عفونت های مزمن کلیوی به وجود می آیند.
۳- سنگ های اسید اوریکی.
۴ - سنگ های سیستئینی.
درمانهای سنتی
ترب سیاه
مصرف ترب سیاه رابهترین ومناسب ترین درمان مشکل کلیه است.
مصرف ترب سیاه به اشکال گوناگون در درمان سنگ های کلیوی بسیار مفید است. یک راه ساده آن است که ترب سیاه را(ترجیحاً با برگ و پوست و ریشه) آبگیری کنیم و روزی ۲الی۱ استکان مصرف کنیم.
امّا با توجّه به طعم نامطلوب ترب و ایجاد نفخ ، بهتر است آب ترب بایک ماده غذایی مطبوع مثل عسل شیرین مصرف کرد .
مرحوم دکتر عبدالله احمدیه می نویسد:ترب سیاه را به ورقه های نازک برش داده دو طرف هر ورقه را کمی عسل بمالید، سپس این ورقه ها را در ظرف توری قرار دهید وزیرتوری هم ظرفی قراردهید تا این عسل ها کم کم به درون ظرفی که در زیر توری قرار می دهید بچکند. عسلی که به این ترتیب جمع می شود ضمن دارا بودن عصاره ترب سیاه، برای مصرف کننده هم مشکل چندانی ایجاد نمی کند.
سرکه سیب
استفاده از سرکه سیب می تواند سنگ کلیه را دفع کند. سرکه سیب از اسید سیتریک ساخته شده که نقش مهمی در از بین بردن سنگ کلیه دارد. علاوه بر این سرکه سیب در پیشگیری از شکل گیری سنگ کلیه نیز نقش دارد. سرکه سیب این کار را با قلیایی کردن خون و ادار و افزایش تولید اسید هیدروکلریک در بدن به منظور پیشگیری از سنگ کلیه انجام می دهد. برای این منظور ۲ قاشق سرکه سیب را با ۱۸۰ گرم آب مخلوط کنید و به طور مکرر در طول روز بنوشید.
ریشه قاصدک
ریشه قاصدک یک داروی مقوی برای دفع و درمان سنگ کلیه ها است که خاصیت پاکسازی دارد. برای دفع سنگ کلیه ۲ بار رد روز و بیش از ۵۰۰ میلی گرم از آن را مصرف نماییم.
برگ گزنه
دو قاشق چای خوری برگ گزنه خشک شده را در یک فنجان آب داغ بریزید. سپس آن را در یک شیب قرار دهید و اجازه بدهید تا ۱۰ دقیقه بماند.
این نوشیدنی را دو تا سه بار در روز و تا چندهفته ادامه دهید.
آبلیمو
۴ قاشق غذاخوری از آب لیموی تازه را با دو قاشق غذاخوری روغن زیتون مخلوط کنید. این ترکیب را با مقدار زیادی آب بنوشید .
از این نوشیدنی، دو یا سه بار در طول روز استفاده کنید.
ریحان+عسل
یک قاشق چای خوری ریحان و عسل را باهم مخلوط کنید . به مدت ۵ تا ۶ ماه ،هر روز صبح از این ترکیب استفاده کنید.
اگر طعم عسل را دوست ندارید، می توانید آب ریحان خالص بنوشید ،یا روزانه دو یا سه عدد برگ ریحان بجوید.
روش دیگر این است که چای ریحان بنوشید:۵ یا ۶ عدد برگ ریحان را به مدت ۱۰ دقیقه داخل آب در حال جوش بریزید ،سپس یک قاشق چای خوری عسل به آن اضافه کنید و بعد ازخنک شدن ،آن را بنوشید.
جوانه گندم
آب جوانه گندم ،در درمان سنگ کلیه و سایر بیماریهای کلیوی موثر است. همچنین می توانید یک قاشق چای خوری از آبلیمو و عصاره برگ ریحان و جوانه گندم را با هم ترکیب کنید و روزانه ۲ تا ۳ لیوان از این نوشیدنی استفاده کنید.
سیاه دانه +عسل
برای درمان سنگ کلیه به روش طب سنتی مصرف سیاه دانه به همراه عسل نیز توصیه می شود ، افراد مبتلابه سنگ کلیه بهتر است یک واحد سیاه دانه را با ۲ واحد عسل مخلوط کرده و روزی ۳ قاشق چای خوری به مدت۲ تا ۳ ماه مصرف کنند.
لوبیا
لوبیا را پوست بکنید و سپس در آب گرم بریزید. اجازه دهید تا در شعله کم،نرم نرم شود. سپس مایع به دست آمده را تخلیه کنید و اجازه دهید تا خنک شوند.
در طول روز چندین بار این مایع را بنوشید ، این محلول را باید درساعات اولیه مصرف کرد،چون بعد از ۲۴ ساعت خواص درمانی خود را از دست می دهد.
حجامت ، به ویژه حجامت کلیه ها از درمانهای مناسب برای دفع سنگهای کلیوی است. گاه بلافاصله پس از حجامت، سنگ ازجایش حرکت می کند ونهایتاً منجربه دفع آن می شود.
درمان سنگ کلیه ازدیدگاه دکترسعیدصانعی -متخصص طب سنتی
یکی دیگر از راه های استفاده از تخم خربزه این است که مقدار یک سیر (۷۵ گرم) تخم خربزه را در یک پارچه توری مانند که می توان بالای آن را گره زد، ریخت و بعد آن را در یک و نیم تا ۲ لیتر آب ریخت و جوشاند. جوشیدن این مخلوط تا زمانی که آب نصف شود باید ادامه داشته باشد، بعد از آن باید پارچه را از داخل آب درآورد و فشار داد تا شیره تخم خربزه از پارچه خارج شود. بعد از آن باید به این شیره یک قاشق غذاخوری پودر رازیانه اضافه شود. این ترکیب را باید در آش ریخت و می توان به آش، سیرک و والک (سبزی های کوهی) هم اضافه کرد.
خوردن خربزه
خوردن یک قاچ خربزه با پوست، یکی دیگر از راه های از بین بردن سنگ کلیه است. افرادی که نمی توانند خربزه را با پوست بخورند می توانند آن را رنده کنند و بخورند. خربزه علاوه بر اینکه در درمان سنگ کلیه مفید است، می تواند به درمان مشکلات پروستات هم کمک کند.
افرادی که نارسایی کلیه دارند هم می توانند پس از مشورت با متخصص طب سنتی از خربزه استفاده کنند.
مصرف خربزه به مدت۳ روز پشت سر هم می تواند تا حدود زیادی به درمان سنگ کلیه کمک کند.
خربزه ای که برای درمان سنگ کلیه استفاده می شود باید ارگانیک باشد در غیر این صورت، مقدار زیادی سموم وارد بدن می شود که می تواند مشکلات زیادی را برای بدن به وجود بیاورد. علاوه بر خربزه می توان برای درمان سنگ کلیه از پرتقال هم کمک گرفت.
مدیریت سایت-پیراسته فر:هندوانه هم دردفع سنگ مفیداست.
با مصرف هندوانه، حس ادرار افزایش پیدا کرده و میزان ادرار زیاد می شود. به این ترتیب، به کلیه ها فشار آمده و سنگ ها راحت تر دفع می شوند.
پرتقال
برای این منظور باید۳ روز پشت سر هم از پرتقال به عنوان غذا استفاده کرد و در این مدت فرد نباید هیچ نوع ماده غذایی دیگری را بخورد، البته پرتقالی که برای این منظور انتخاب می شود باید شیرین باشد تا معده را اذیت نکند.
پرتقال حاوی ماده ای به نام «اگزالات» است و سنگ کلیه هم از «کلسیم اگزالات» ساخته شده است و زمانی که اگزالات پرتقال در کنار «کلسیم اگزالات» سنگ کلیه قرار می گیرد، باعث جداشدن کلسیم می شود و کلسیم جداشده از اگزالات از بدن خارج می شود.
طالبی
یکی از راه های درمان سنگ کلیه خوردن طالبی است. افرادی که مبتلا به سنگ کلیه هستند باید به مدت ۱۴ شب به جای شام فقط طالبی بخورند. طالبی را نباید در صبح زود مصرف کرد و حتما باید در وعده عصر یا شام از آن استفاده شود.
روغن بادام شیرین
برای درمان سنگ کلیه می توان از روغن بادام شیرین استفاده کرد. یکی لیوان آب ولرم را باید با یک استکان کوچک (۲۰ سی سی) روغن بادام شیرین ترکیب کرد و آن را نوشید، البته باید از اصل بودن روغن بادام شیرین اطمینان پیدا کرد.
برگ توت فرنگی می تواند به درمان سنگ کلیه کمک کند. افرادی که به سنگ کلیه مبتلا هستند می توانند ۴۰ گرم از برگ توت فرنگی را با یک لیتر آب به مدت ۳ تا ۴ دقیقه بجوشانند. سپس، این محلول را هر ۵ ساعت یک بار بنوشند.
کرفس+بهارنارنج
مبتلایان به سنگ کلیه می توانند نصف استکان آب کرفس را با عرق بهارنارنج ترکیب کنند و قبل از هر غذا بنوشند.
دانه بوداده خرمالو
استفاده از دانه بوداده خرمالو یکی دیگر از درمان های سنگ کلیه است باید دانه خرمالوی بو داده شده را آسیاب کرد و یک قاشق چای خوری از پودر آن در یک لیوان آب جوش به مدت ۲۰ دقیقه دم کرد. خوردن این نوشیدنی به مدت ۳ روز برای رفع سنگ توصیه می شود.
برگ مو(انگور)
استفاد از برگ مو می تواند به درمان سنگ های کوچک کمک کند و باعث خارج شدن سنگ از طریق مثانه شود. نوشیدن ماءالشعیر یکی دیگر از راه هایی است که می تواند به دفع سنگ های کوچک کمک کند، البته ماءالشعیر بیشتر حالت مدر دارد.
اگر سنگ کلیه باعث ایجاد درد شود و در کلیه یا حالب جا به جا شده باشد، باید ۱۰۰ گرم برگ پنیرک را با ۱۰۰ گرم گل بابونه ترکیب کرد و جوشاند، سپس به آن یک قاشق غذاخوری روغن زیتون اضافه کرد و قبل از غذا نوشید. این نوشیدنی سنگ را کاملا خرد می کند و سنگ بدون هیچ دردی از بدن خارج می شود.
درمان « قولنج»کلیوی
قولنج کلیوی می تواند همراه با سنگ یا بدون سنگ باشد، این قولنج درد بسیار شدیدی را برای بیمار ایجاد می کند. برای رفع قولنج بدون تورم کلیوی، باید بعد از هر غذا ۶عدد مغز فندق خام خورده شود. اگر قولنج همراه با سنگ باشد می تواند از گل ختمی، بابونه و پنیرک استفاده کرد. برای این منظور باید از هر گیاه به مقدار ۱۰۰ گرم در ۷ تا ۸ لیتر آب ریخت و جوشاند، سپس باید این ترکیب را صاف کرد و در وان ریخت و در آن نشست. انجام این کار باعث خروج سنگ از حالب می شود و درد از بین می رود.