پیراسته فر

علمی،تحقیقی و تحلیلی

پیراسته فر

علمی،تحقیقی و تحلیلی

قضات مراقب "ناز زنان وکیل" باشند که با ناز کردن " قاضی را فریب می دهند"

آیت‌الله رئیسی:فساد درون قوه قضائیه به هیچ وجه قابل تحمل نیست  ،هیچ رحمی نخواهیم کرد۱۰ تیر ۱۳۹۸

رئیس دیوان عالی کشور گفت : «برخی از وکلای زن»  با ناز کردن سعی می کنند که قاضی را جلب رفتارهای خود کنند،قضات بایدمراقب ناززنان وکیل باشند.

مرتضوی مقدم رئیس دیوان عالی کشور شد

حجت الاسلام سید احمدمرتضوی با اشاره به فرموده مقام معظم رهبری مینی بر اینکه به قاضی فاسد رحم نکنید گفت: ارتباطات غیراخلاقی و پول، دو مقوله ای که بیشترین لغزش را در بین قضات و همکاران دستگاه قضا ایجاد می کند ،بعنوان پیشگیری« قضات» باید مواظب بانوان وکیل باشند«برخی از وکلای زن»  با ناز کردن سعی می کنند که قاضی را جلب رفتارهای خود کنند.

در دستگاه قضا باید حرکت تازه، تفکر نو، ابتکار و خلاقیت جدیدی ایجاد شود تا مشکلات اساسی در این حوزه رفع شود.

رئیس دیوان عالی کشور :تا زمانی که دستگاه قضا سرپاست، عدالت در رگ های این نظام تزریق می شود و به تبع آن جامعه نیز روی عدالت را می بیند.

باید حرکت تازه، تفکر نو، ابتکار و خلاقیت جدیدی در دستگاه قضا ایجاد شود تا مشکلات اساسی از جمله ورودی پرونده ها، عدم دسترسی مردم به مسئولان و از این قبیل برطرف شود.

 حجت الاسلام والمسلمین سید احمد مرتضوی مقدم روز پنجشنبه(۶ تیر ۱۳۹۸) بمناسبت هفته قوه قضائیه در استان کرمان /عصرایران بنقل ازایرنا.

اژه ای(معاون اول قوه قضا): ۶۰ قاضی فاسدبرکنارشدند.۲۸خرداد ۱۳۹۸

رئیس دیوان عالی کشور : ارتباطات غیراخلاقی و فساد مالی بیشترین تخلفات قاضیان بوده است.

مرتضوی مقدم رئیس دیوان عالی کشور شد

مرتضوی‌مقدم با بیان اینکه ارتباطات غیراخلاقی و فساد مالی بیشترین تخلفات قاضی‌ها بوده و از این طریق پرونده‌هایی تشکیل شده است.

 یک فرد عضو دستگاه قضایی نباید در هر جلسه و مجلسی وارد شود و باید شان دستگاه قضایی را رعایت کند.

(مرتضوی‌مقدم)رئیس دیوان عالی کشورگفت: مردمی باشید و بدانید« همه چیز در خدمت به مردم است »باید دغدغه حق‌الناس را داشته باشید و حق مردم را ضایع نکنید./تسنیم۶ تیر ۱۳۹۸

«حجت‌الاسلام والمسلمین مرتضوی مقدم»  از روحانیون فاضل و اندیشمند ، از قضات قدیمی دیوان عالی کشور است که سابقه  ریاست یکی از شعب دادگاه تجدیدنظر قضات راداراست.

باحکم رئیس قوه قضائیه-آیت الله رئیسی(۳ اردیبهشت ۱۳۹۸)حجت الاسلام سید احمد مرتضوی مقدمجایگزین «حجت‌الاسلام حسین کریمی »شد(کریمی بازنشسته شد)

پیام تبریک رئیس دیوان عالی کشور در پی انتصاب رئیس قوه قضاییه

حجت الاسلام کریمی

۶۰ قاضی فاسدبرکنارشدند.

حجت‌الاسلام والمسلمین غلامحسین محسنی اژه‌ای(معاون اول دستگاه قضا) در نشست خبری (۲۸ خرداد ۱۳۹۸) گفت:

صدور حکم قعطی برای 241 اخلاگر اقتصادی در دادگاه‌های ویژه/صدور حکم انفصال 60 قاضی متخلف

معاون اول دستگاه قضا به صیانت از قوه قضاییه اشاره کرد و گفت: ۶۰ قاضی در یک سال گذشته از دستگاه قضایی انفصال پیدا کردند؛ یک دسته کسانی هستند که انفصال دائم از مشاغل قضایی و دولتی دارند و یک عده هم فقط از مشاغل قضایی انفصال پیدا کرده‌اند عده‌ای هم با بازخریدی انفصال یافتند، عده‌ای نیز علاوه بر انفصال و سلب صلاحیت قضایی، به اتهامات‌شان رسیدگی می‌شود.

آیت‌الله رئیسی: در برخورد با فساد هیچ رحمی نخواهیم کرد

آیت الله رئیسی، محور دوم تأکیدات رهبر معظم انقلاب را، مسأله فساد در قوه قضائیه عنوان کرد و گفت: فساد درون قوه قضائیه به هیچ وجه قابل تحمل نیست و اولین مدعی فساد نیز خود قضات شریف و مسؤولان قضایی هستند.

قاضی، وکیل، کارشناس، ضابط و همه افراد درگیر در پرونده‌های قضایی مشمول امر خطیر مبارزه با فساد هستند؛ در این راستا با همکاری همه بخش‌های نظارتی داخل قوه قضائیه نظیر مرکز حفاظت اطلاعات و دادسرای انتظامی قضات و همچنین بخش‌های بیرونی از جمله نیروی انتظامی، دستگاه‌های امنیتی و ... کمیته‌ای فعال خواهد شد که البته جلسات ابتدایی آن برگزار شده است.

آیت‌الله رئیسی: در برخورد با فساد هیچ رحمی نخواهیم کرد

رئیس قوه قضائیه ادامه داد: در این مسیر، باید شاهد همکاری فعال همه بخش های مرتبط با پرونده‌ها از جمله کانون وکلا، کانون کارشناسان رسمی دادگستری، مرکز مشاوران قوه قضائیه و سایر بخشها باشیم. می خواهیم واقعا همه حس مبارزه با فساد را داشته باشند و هیچکس در این میدان، غایب نباشد. کمیته مذکور با حضور همه بخش‌ها تشکیل خواهد شد تا موضوع فساد را مجدانه دنبال کنند و مردم هم مطمئن باشند که در برخورد با فساد داخل قوه قضائیه هیچ رحمی نخواهیم داشت.
دوشنبه، ۱۰ تیر ۱۳۹۸خبرگزاری فارس.



مروری بر تحولات قوه قضائیه

درپی استعفای آیت الله حاج صادق لاریجانی -مقام معظم رهبری در۱۶اسفند۱۳۹۷

سید ابراهیم رئیسی کیست؟

آیت الله سیدابراهیم رئیسی(تولیت حرم امام رضا) را به ریاست قوه‌ی قضائیه منصوب کردند.

توضیحات مدیریت سایت-پیراسته فر:بعد از رحلت حضرت امام خمینی(آغاز زعامت حضرت آیت الله خامنه‌ای) حجت‌الاسلام والمسلمین رئیسی با حکم آیت الله یزدی رئیس وقت قوه قضائیه، به سمت دادستان تهران منصوب شد و از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۳ به مدت پنج سال این مسئولیت را برعهده داشت.

پس از آن و از سال ۱۳۷۳ به ریاست سازمان بازرسی کل کشور منصوب شد و این سمت را تا سال ۱۳۸۳ عهده دار بود، از سال ۱۳۸۳ تا سال ۱۳۹۳، به مدت ۱۰ سال معاون اول قوه قضائیه بود.

ورود آقای رئیسی به عرصه مدیریت قضایی از سال ۱۳۵۹ و با حضور در جایگاه دادیاری شهرستان کرج آغاز شد،بعدازچند ماه با حکم دادستان کل انقلاب( آیت‌الله قدوسی) دادستان کرج شد.

سید ابراهیم رئیسی کیست؟

«آیت الله صادق لاریجانی» در ۲۴ مرداد سال ۱۳۸۸ توسط رهبر معظم انقلاب به عنوان رئیس قوه قضائیه منصوب و جانشین آیت الله شاهرودی شد(۱۰سال درمسند-ریاست- قضابود)

1

همه رؤسای قوه قضائیه: بهشتی-موسوی اردبیلی،یزدی،شاهرودی،لاریجانی،رئیسی

سال ۱۳۷۸مرحوم شاهرودی ریاست قضارا از محمد یزدی  تحویل گرفت.

از چپ: آیت‌الله شهید بهشتی، آیت‌الله مؤمن، آیت‌الله ربانی املشی و آیت‌الله موسوی اردبیلی اعضای شورای عالی قضائی.

اولین کسی که درانقلاب اسلامی دررأس قوه قضابود«آیت الله صادق خلخالی« بود.

آقای خلخالی که اولین حاکم شرع دادگاه های انقلاب بود (امام خمینی درتاریخ۱۳۵۷/۱۱/۲۴حکمش راصادرکردند)

صادق خلخالی در کتاب خاطراتش نوشت: حضرت امام ، دو یا سه روز پس از به ثمر رسیدن انقلاب ، اینجانب را فراخواند و نوشته ای را نشان داد و گفت : این حکم را به نام شما نوشته ام . وفتی که به نوشته نگاه کردم ، دیدم که ایشان حکم قضاوت شرع و دادگاه های انقلاب را باخط خویش به نام اینجانب نوشته است.

جناب حجت الاسلام آقای شیخ صادق خلخالی دامت افاضاته 
به جناب عالی ماموریت داده می شود تا در دادگاهی که برای محاکمه ی متهمین و زندانیان تشکیل می شود، حضور به هم رسانده و پس از تمامیت مقدمات محاکمه با موازین شرعیه حکم شرعی صادر کنید. 
روح الله الموسوی الخمینی

 نوفل لوشاتو

عرض کردم : متشکرم ، اما« این کار خون دارد و بسیار سنگین است ». 


امام فرمود : برای شما سنگین نیست ، «من حامی شما هستم». 


عرض کردم : من زحمت کشیده ام و چیزهایی بلدم ، می ترسم که چهره ام در تاریخ انقلاب خونین جلوه گر شود و دشمنان اسلام علیه من تبلیغ کنند ، به ویژه این که باید سردمداران فساد و تباهی در ایران را محاکمه کنم . 
امام فرمود : من از شما حمایت می کنم ، وانگهی به چه کسی بدهم که بتوانم به او اطمینان داشته باشم ؟ ضمنا امام فرمود : مصطفی گفته بود که شما حاشیه ی عروه را هم نوشته اید و مجتهد هستید./پارسینه  ۳فروردین۱۳۹۴

DSC_0939 

 به جنابعالی مأموریت داده می‌شود تا در دادگاهی که برای محاکمه متهمین و زندانیان تشکیل می‌شود، حضور به هم رسانده و پس از تمامیت مقدمات محاکمه، با موازین شرعیه حکم شرعی صادر کنید..

آیت الله صادق گیوی خلخالی از روز ۲۴ بهمن ۱۳۵۷، حاکم شرع دادگاه های انقلاب شد.

استعفای (شبهه برکناری) اسفند ۱۳۵٨

هفتم خرداد سال ۱۳۵۸ استتعفاداده بود ولی پدیرفته نشده بود.

نداشتن تشکیلاتی که بتواندابهامات رارفع کند وقائم به شخص بودن احکام واقدامات قضایی به شخص  حاکم شرع( خلخالی)نابسامانیهایی پیش آورد که نیاز به جمع کردن این اوضاع بودواین کارفقط ازفردتشکیلاتی ومدیری توانمند، آقای بهشتی برمی آمد.

روزنامه جام‌جم به نقل از سرحدی‌زاده، وزیر کار وقت  می نویسد شهیدبهشتی می گفت:من باید به این اوضاع خاتمه دهم شهید بهشتی وقتی مسئولیت قوه‌قضائیه را بر عهده گرفت، یکی از اولین اقداماتش برکناری آقای خلخالی بود و همین باعث شد که خلخالی در مجلس، موضع‌گیری‌های تندی علیه شهید بهشتی داشته باشد».

خلخالی بعداز برکناری، همچنان موردحمایت رهبرانقلاب(امام خمینی)بود.

خلخالی بعد از ماجرای دادگاه‌های انقلاب یعنی برکناری در اسفند ۵٨، در اسفند ۶٠ به سمت سرپرست کمیته مبارزه با مواد مخدر منصوب شد. سردار مهدی ایوبی  می‌گوید: «حتی حضور آقای خلخالی در این جایگاه، تأثیر روانی بسیاری داشت و تعداد زیادی از معتادان کشور، از ترس شدت عمل آقای خلخالی اعتیادشان را ترک کردند

شدت عمل خلخالی، اما در میان مردم هوادارانی داشت. همین‌ها باعث شد تا سه دوره اول مجلس شورای اسلامی، با رأی بالایی از حوزه انتخابیه قم وارد مجلس شود. او همچنین نماینده دور اول(۱۳۵۸) خبرگان رهبری بود. در تمام سال‌های دهه ۶٠، تا وقتی امام زنده بود، خلخالی همچنان در بورس بود. بعد از رحلت امام ،کم‌کم ناملایمات، خود را به خلخالی نشان داد. وقتی تیغ ردصلاحیت چپی‌های آن زمان را گرفتار کرد، خلخالی هم گرفتار آمد. خلخالی با نامه امام«حکم حکومتی» از ردصلاحیت در آستانه مجلس سوم رهایی یافته بود و آرای لازم راکسب کرده بود.

خلخالی تا سال ۱۳۶۷ در مجلس سوم به عنوان نماینده مردم قم حضور داشت

اما ۲۰ماه بعدازرحلت مرادش درانتخابات دوردوم مجلس خبرگان ردصلاحیت شد وبدنبال آن  انتخابات چهارمین دوره مجلس شورای اسلامی(فروردین ۱۳۷۱) نیزاز ردصلاحیت‌شدگان بود.البته ردصلاحیتش بعلت تن ندادن به  آزمون اجتهاد که شورای نگهبان طراحی کرده بود.


آیت الله خلخالی سال های پایانی عمرش را با ابتلا به پارکینسون و بیماری قلب و مغز گذراند و در ششم آذر ماه ۱۳۸۳ در سن ۷۷ سالگی در گذشت. 

«شورای عالی قضائی»

«اعضای شورای عالی قضائی» تا سال ۶۸ که قانون اساسی مورد بازنگری قرار گرفت، علاوه بر شهید بهشتی و آیت‌الله موسوی اردبیلی، شامل این افراد بود: "محمدمهدی ربانی املشی، یوسف صانعی و سید محمد موسوی خوئینی‌ها (دادستان‌های کل کشور) و آیات شهید علی قدوسی، عبدالله جوادی آملی، مرتضی مقتدایی، محمد مؤمن، سید محمد موسوی بجنوردی، سید ابوالفضل میرمحمدی و سید محمدحسن مرعشی شوشتری فقهای انتخابی شورای عالی قضایی."

اعضای شورای عالی قضائی کشور. از چپ: آیات مرتضی مقتدایی، موسوی اردبیلی، میرمحمدی، صانعی، حسن حبیبی (وزیر وقت دادگستری)، موسوی بجنوردی.

در دولت مهندس مهدی بازرگان نیز، اسدالله مبشری و احمد صدر حاج سیدجوادی وزارت دادگستری را برعهده داشتند، محمدمهدی سجادیان برای مدت کمتر از یک سال (از فروردین تا اسفند ۵۸) ریاست دیوان عالی کشور را برعهده داشت. این افراد عالی‌ترین مقام‌های قضائی جمهوری اسلامی قبل از تدوین قانون اساسی بودند.
بعد از رحلت امام و بازنگری قانون اساسی، شورای عالی قضائی جای خود را به قوه قضائیه داد و رئیس این قوه در رأس آن قرار گرفت.

شرایط استفاده از تبصره"پیش دانشگاهی وسوم "+راهنمای ثبت نام کنکور۱۳۹۸

شرایط استفاده ازتبصره در پیش دانشگاهی وسال سوم دبیرستان وسال دوازدهم

درادامه یک خبرخوب برای کنکوری های سال۱۳۹۸ خواهیدخواند+ترمیم»معدل»نمره را..

 

۷ تیر ۱۳۹۸آخرین خبر:کنکور سراسری سال ۹۸

کل ثبت نام کنندگان :  یک میلیون و ۱۱۹ هزار و ۱۵ داوطلب 

 گروه ریاضی و فنی :  ۱۶۴ هزار و ۲۴۱ نفر 

گروه علوم تجربی :  ۶۳۷ هزار و ۲۴۶ نفر 

گروه علوم انسانی :  تعداد ۲۸۲ هزار و ۳۰۶ نفر 

گروه هنر :  ۲۵ هزار و ۱۳۵ نفر

گروه زبان‌های خارجی :  ۱۰ هزار و ۸۷ نفر 

 تعداد زن :  ۶۴۸ هزار و ۸۴۵ نفر ( ۵۷.۹۸ درصد )

مرد : ۴۷۰ هزار و ۱۷۰ نفر ( ۴۲.۰۲ درصد )

 آخرین اخبارکنکوررا خواهیدخواند... ابراهیم خدایی رئیس سازمان سنجش آموزش-مصاحبه بافارس/۴ اردیبهشت ۱۳۹۸

 دانش آموز سال دوازده ۴درس(۲درس نهایی و۲درس داخلی)نمره  ۷ (۷الی۹/۷۵) داشته باشد مشمول تبصره می شود و فارغ التحصیل (قبول)می شود،درادامه توضیحات کافی(توسط مدیرسایت) بازبان ساده داده شده

درپیش دانشگاهی (سال چهارم)ملاک قبولی یک درس داشتن نمره سالانه ۱۰است،نمره ورقه ملاک نیست،هرنمره ای درورقه-نهایی-داشته باشید-حتی زیر۷-قبول محسوب می شوید

شرایط استفاده از تبصره ماده 31 آئین نامه آموزشی

درادامه همه آنچه که داوطلبان داوطلبان کنکوربایدبدانند راخواهیدخواندثبت نام کنکور۱۳۹۷

دانش آموزانی که همه درسهارا قبول شده اند وتنها یک درس نمره قبولی"۱۰"ندارند

اگر آن درس را نمره هفت به بالا(۷الی۹/۷۵)داشته باشند ،بااستفاده از تک ماده"تبصره"قبول محسوب می شوند /درخرداد یاشهریورویادیماه

  فرمول محاسبه نمره سالانه

(نمره مستمرترم اول×۱)+(نمره امتحانی نرم اول×۲)+(نمره مستمرترم دوم×۱)+(نمره ورقه خرداد×۶)حاصل ابن ۴موردهرچی آمدتقسیم بر۱۰بکنید

عددی که بدست می آیدنمره سالانه شماست

دانش آموزان سال سوم دبیرستان

از۲تا تبصره میتوانند استفاده کنند

درصورتی که نمره آن درس کمتراز۷نباشد

یعنی اگردانش آموزی همه دروس خودرا قبول شده باشد "نهایی وداخلی" ولی ۲تادرس را نمره قبولی "۱۰"نگرفته باشد ،درصورتیکه آن ۲درس را نمره کمترازهفت نباشد(۷الی۹/۷۵) بااستفاده از تبصره برایش کارنامه قبولی صادرمی شود

ملاک نمره ،نمره سالانه می باشد

(نمره مستمرترم اول×۱)+(نمره امتحانی نرم اول×۲)+(نمره مستمرترم دوم×۱)+(نمره ورقه خرداد×۶)حاصل هرچی آمدتقسیم بر۱۰بکنید،عددی که بدست میاد"نمره سالانه"شمااست

  اگرنمره سالانه اش بالای ۱۰هم باشد ولی نمره ورقه نهایی کمتر از۷باشد قبول محسوب نمی شود ،اما شرایط استفاده ازتبصره رادارد

***

 استفاده از تبصره پس از امتحانات خردادماه امکان پذیر است.

عبدالرسول عمادی رئیس مرکز سنجش وزارت آموزش و پرورش در گفت‌وگو با خبرنگار آموزش و پرورش خبرگزاری فارس و در پاسخ به این پرسش که «شرایط استفاده از تک‌ماده و تبصره برای دانش‌آموزان چگونه است؟»، اظهار داشت: دیگر عنوان تک‌ماده نداریم اما استفاده از تبصره برای دانش‌آموزان شرایط خاصی دارد.

وی با اشاره به اینکه نخستین شرط استفاده از تبصره، سال آخری بودن دانش‌آموز محصل است، خاطرنشان کرد: دانش‌آموزی که معدل سال آخر او بالاتر از 10 باشد و نمره 2 درس نهایی و 2 درس غیر نهایی بالاتر از 7 داشته باشد، امکان استفاده از تبصره را دارد تا نمره قبولی دریافت کند.

عمادی افزود: دانش‌آموزانی که پنج درس نهایی و یا افرادی که دروس نهایی کمتری دارند باز هم می‌توانند در 2 درسی که نمره بالاتر از هفت داشته باشند از تبصره استفاده کنند.

رئیس مرکز سنجش وزارت آموزش و پرورش تصریح کرد: با این شرایط در مجموع دانش‌آموزان سال سوم و سال آخر تحصیل می‌توانند در چهار درس نهایی و غیر نهایی از تبصره استفاده کنند.

وی با اشاره به دانش‌آموزانی که شامل این تبصره می‌شوند، عنوان کرد: دانش‌آموزان سال سوم رشته‌های انسانی، تجربی و ریاضی، فنی و حرفه‌ای و پیش دانشگاهی شامل استفاده از تبصره در دروس نهایی خواهند شد.۹۴/۰۴/۲۱

بزرگسالان

با استناد به ماده 91 آیین نامه آموزشی متوسطه دوره روزانه و ماده 70 آیین نامه آموزشی بزرگسالان دانش آموزی فارغ التحصیل شناخته می شود که :

الف – در کلیه واحد های درسی دوره متوسطه در رشته مربوط ( حداقل 96 واحد درسی ) قبول شده باشد.

ب – معدل کل وی حداقل 10 باشد.

تبصره 1: چنانچه دانش آموزی از مجموعه درس های دوره متوسطه ، حداکثر در چهار عنوان درسی ( دو عنوان نهایی و دو عنوان غیر نهایی ) آخرین نمره درس وی ( سالانه یا تابستانی یا غیرحضوری ) 7 و بیشتر و معدل کل وی نیز حداقل 10 باشد ، فارغ التحصیل شناخته می شود. آن دسته از درس های شاخه فنی و حرفه ای که نصاب قبولی آنها 12 است و همچنین استاندار مهارت ( درس های مهارتی ) و کارورزی در شاخه کاردانش مشمول این تبصره نمی شود.

*  با توجه به اینکه بر اساس اصلاحیه آیین نامه آموزشی قابل اجرا از مهرماه 90 ، پایه اول متوسطه از سال تحصیلی 91- 90 و بعد آن ، مردودی ندارد لذا فارغ التحصیلان دوره جاری (خرداد 93 ) که قبولی پایه اول متوسطه خود را در سال تحصیلی 91-90 کسب نموده اند  مشمول تبصره 1( استفاده از 4 تکماده ) می شوند اما چنانچه دانش آموزی قبل از سال تحصیلی 91-90  قبولی پایه اول را کسب کرده باشد  مشمول این آیین نامه جدید نمی شود و با ایشان مطابقت آیین نامه قدیم ( استفاده از حداکثر 2 تکماده ) در سال جاری رفتار خواهدشد .

تبصره 2 :در شاخه کاردانش و آن دسته از رشته های فنی و حرفه ای که دروس آنها امتحان نهایی ندارد ، دانش آموزان می توانند حداکثر در 4 عنوان درسی غیر نهایی از تبصره یک ماده 91 اصلاحات آیین نامه آموزشی دوره سه ساله متوسطه روزانه ( سالی واحدی ) با رعایت سایر شرایط و ضوابط مندرج در تبصره استفاده نمایند.

نمره سالانه آن دسته از دورس شاخه فنی و حرفه ای که نمره مستمر ندارند براساس فرمول زیر محاسبه می شود:( نمره پایانی نوبت اول ) + (نمره پایانی نوبت دوم)  تقسیم بر 2 = 12

محاسبه درشهریور

(نمره مستمر×۱)+(نمره ورقه×۴)حاصل تقسیم بر۵،عددی که بدست می آیدنمره شهریورشمااست

درصورتی قبول محسوب می شودکه این نمره کمتر از ۱۰ نباشد

درصورتیکه دانش آموز درس مربوطه رابصورت حضوری گرفته باشد،اگرغیرحضوری گرفته باشد،ملاک فقط نمره ورقه است

* در شاخه فنی و حرفه ای دروسی که مستمر ندارد دانش آموز باید نمره 12 در امتحان شهریور کسب کند.

***

دانش‌آموزان دوره متوسطه دوم براساس تبصره ۱ ماده ۹۱ اصلاحات آیین نامه آموزشی دوره متوسطه، می‌توانند با داشتن حداقل نمره ۷ در ۴ درس از تبصره استفاده کنند.

 مدیرکل دفتر آموزش متوسطه نظری وزارت آموزش وپرورش افزود: قبل از اصلاح آیین نامه آموزشی دوره متوسطه، دانش آموز می توانست از ۵ تبصره استفاده کند، اما بعد از اصلاح آیین نامه مذکور، دانش آموز می تواند از ۴ تبصره که شامل ۲ درس از دروس نهایی و ۲ درس از دروس داخلی است، استفاده کند.

 افشانی همچنین عنوان کرد: تا قبل از اصلاح آیین نامه آموزشی دوره متوسطه، دانش آموز باید از ۵ تبصره، ۳ درس را در سال اول دبیرستان و ۲ درس را در زمان فارغ التحصیلی استفاده می کرد، اما بعد از اصلاح آیین نامه آموزشی دوره متوسطه، دانش آموز فقط در زمان فارغ التحصیلی می تواند در صورت نیاز از ۴ تبصره استفاده کند.

مدیرکل دفتر فنی وحرفه ای و کارودانش وزارت آموزش و پرورش(محمد شریف زاده) : مصوبه استفاده از تبصره در رشته های فنی وحرفه ای وکارودانش همانند رشته های نظری است.

 وی تصریح کرد: دانش آموز هنرستانی با داشتن حداقل نمره ۷، می تواند از ۴ تبصره شامل ۲ درس نهایی و ۲ درس غیرنهایی استفاده کند.

 مدیرکل دفتر فنی وحرفه ای و کارودانش وزارت آموزش وپرورش افزود: البته در شاخه کارودانش و آن دسته از رشته های شاخه فنی وحرفه ای که دروس آنها امتحان نهایی ندارد، دانش آموزان می توانند حداکثر در ۴ عنوان درس غیر نهایی از تبصره یک ماده ۹۱ اصلاحات آیین نامه آموزشی دوره سه ساله متوسطه روزانه با رعایت ضوابط استفاده کنند.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:برای استفاده ازتبصره دردروسی که نهایی نیستند،اخذ(کسب)نمره ۷درورقه ملاک قبولی نیست،یعنی حتی نمره ورقه را۴یا۵هم بگیرید،بتعبیردیگر نمره سالانه وقتی به۷برسدمیتواندآن درس را تبصره کند-درصورتیکه هیچ یک ازدروس دیگرراکمتراز ۱۰نداشته باشد

درواما درپیش دانشگاهی (سال چهارم)ملاک قبولی یک درس داشتن نمره سالانه ۱۰است،نمره ورقه ملاک نیست،هرنمره ای درورقه-نهایی-داشته باشید-حتی زیر۷-قبول محسوب می شوید-امادرسال سوم شرط قبولی یک درس علاوه برداشتن نمره سالانه۱۰ است ونمره ورقه هم نبایدکمتراز۷باشد.

 

پیش دانشگاهی هافقط یک درس رامیتوانندازتبصره استفاده کنند

ملاک قبولی دروس تخصصی( فنی وحرفه ای )ها کسب نمره ۱۲می باشد

تکماده همون تبصره است

یعنی بااستنادبه فلان تبصره  از"تکماده"استفاده می کنید(مشمول تبصره می شوید)

 

خبرخوب برای کنکوری های سال۱۳۹۸ 

تأثیرسوابق تحصیلی درکنکور۱۳۹۸ بصورت مثبت اعمال می شود

تأثیر قطعی ۳۰درصدی سوابق تحصیلی در کنکور ۱۳۹۸ که به‌موجب تصمیم اخیر شورای سنجش و پذیرش دانشجو مصوب شده بود، باعث موجی از اعتراض‌ها میان داوطلبان کنکور شد و اغلب آنها اعمال سوابق تحصیلی با تأثیر قطعی را به‌نفع خود نمی‌دانستند.

در همین رابطه کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی جلساتی را با مسئولان سازمان سنجش و وزارت علوم به‌منظور بررسی جوانب مختلف تصمیم اخیر شورای سنجش و پذیرش دانشجو برگزار کرد و در آخرین جلسه تصمیمات جدیدی اخذ شد.

آن‌گونه که ابراهیم خدایی رئیس سازمان سنجش گفته است، کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس توصیه کرد تا تأثیر سوابق تحصیلی برای کنکور ۱۳۹۸ نیز به‌صورت مثبت باشد.

وی افزود: موضوع تأثیر سوابق تحصیلی در کنکور ۱۳۹۸ یک بار دیگر در شورای سنجش و پذیرش دانشجو با برگزاری جلسه‌ای فوق‌العاده بررسی خواهد شد.

خدایی گفت: در کنکور  ۱۳۹۷ از مرز تکلیف قانون برای پذیرش ۸۵ درصد داوطلبان از طریق سوابق تحصیلی عبور کرده و هم‌اکنون ۹۰ درصد ظرفیت دانشگاه‌ها با استفاده از سوابق تحصیلی تکمیل می‌شود و کنکور برای ۱۰ درصد از رشته‌ها باقی مانده است./۲۹ مرداد ۱۳۹۷تسنیم

تأثیرمثبت  معدل یعنی چه؟

توضیح مدیریت سایت پیراسته فر:تأثیرمثبت  معدل یعنی اگر»معدل نمرات نهایی»بالا باشد محاسبه می شود واگرمعدل بالا نبوده محاسبه نمی کنند،دخالت نمی دهند،

بتعبیرساده،درصورتی معدل -سوم وپیش دانشگاهی -رادخالت می دهند که موجب افزایش تراز کنکوربشود،درغیراینصورت معدل دخالتی ندارد.

ضمناً تأثیرمعدل، سال گذشته  ۳۰درصدبود( ۲۵ درصد دروس -نهایی-سال سوم و ۵ درصد دروس -نهایی-پیش دانشگاهی)

***

جزئیات سوابق تحصیلی در کنکورهای ۹۸ و ۹۹ اعلام شد

سیزدهمین جلسه شورای سنجش و پذیرش دانشجو برگزار و جزئیات سوابق تحصیلی در کنکورهای ۹۸ و ۹۹ اعلام شد.
جلسه شورای سنجش و پذیرش برگزار شد و شرایط و جزئیات نحوه برگزاری کنکور ۹۸ و ۹۹ در این جلسه به تصویب رسید.( ۲۶ شهریور ۱۳۹۷ )

در سال ۹۸ دو مجموعه سوال جداگانه برای نظام آموزشی قدیم و جدید طراحی خواهد شد، اما سوالاتی که از مباحث مشترک بین دو نظام آموزشی قدیم و جدید طرح می‌شود یکسان است. به همین دلیل داوطلبان باید حتما در آزمون مربوط به نظام آموزشی که در آن فارغ‌التحصیل شده‌اند شرکت کنند.
ظرفیت پذیرش جداگانه برای داوطلبان نظام قدیم و جدید اختصاص پیدا نمی‌کند و نمرات دو گروه تراز شده و گزینش به‌صورت رقابتی براساس نمره کل نهایی در زیر گروه مربوطه انجام خواهد شد.
چگونگی نحوه تأثیر ۳۰ درصدی میزان سوابق تحصیلی در کنکور ۹۸ و ۹۹

ابراهیم خدایی گفت: در آزمون سراسری سال ۹۸ میزان تأثیر سوابق تحصیلی، حداکثر ۳۰ درصد است و ۲۰ درصد با تأثیر قطعی و ۱۰ درصد با تأثیر مثبت اعمال می‌شود.

تأثیرمعدل برای دیپلم‌های نظام جدید

متقاضیان دارای دیپلم ریاضی و فیزیک، علوم تجربی، علوم انسانی و علوم معارف اسلامی که دیپلم خود را سال ۹۸ و طبق نظام آموزشی جدید گرفته‌ و امتحانات پایه دوازدهم آنها به‌صورت نهایی، سراسری و کشوری برگزار شده مشمول اعمال سوابق تحصیلی هستند و سوابق تحصیلی موجود دیپلم به‌‌میزان حداکثر ۳۰ درصد به نسبت سوابق تحصیلی موجود داوطلب است که ۲۰ درصد تأثیر قطعی و ۱۰ درصد به صورت تأثیر مثبت در نمره کل نهایی آنها لحاظ می‌شود؛ اما در کنکور ۹۹ تأثیر قطعی برای این دسته از متقاضیان ۳۰ درصد خواهد بود و چیزی تحت عنوان تأثیر مثبت در نمره کل نهایی وجود نخواهد داشت.

تأثیر سوابق تحصیلی دپیلم‌های نظام قدیم وپیش دانشگاهی هاچگونه محاسبه می‌شود؟

اما داوطلبانی که دیپلم ریاضی و فیزیک، علوم تجربی، علوم انسانی و علوم و معارف اسلامی خود را از سال ۸۴ تا ۹۷ دریافت نموده‌اند و امتحانات یک یا چند درس آنها به‌صورت نهایی، سراسری و کشوری برگزار شده، سوابق تحصیلی موجود دیپلم آنها به‌میزان حداکثر ۲۵ درصد به نسبت سوابق تحصیلی موجود داوطلب محسوب خواهد شد.

برای پیش‌دانشگاهی ریاضی و فیزیک، علوم تجربی، علوم انسانی، علوم و معارف اسلامی و هنر که مدرک دوره پیش‌دانشگاهی خود را از سال تحصیلی ۹۱-۱۳۹۰ اخذ کرده‌اند و امتحانات یک یا چند درس آنها به صورت نهایی، سراسری و کشوری برگزار شده است، مشمول اعمال سوابق تحصیلی بوده و سوابق تحصیلی موجود دوره پیش‌دانشگاهی (پایه دوازدهم-سال آخر آموزش متوسطه نظام قدیم) به میزان حداکثر ۵ درصد به نسبت سوابق تحصیلی موجود داوطلب است.

در مجموع میزان تاثیر سوابق تحصیلی حداکثر ۳۰ درصد است که ۲۰ درصد به صورت تأثیر قطعی و ۱۰ درصد به صورت تأثیر مثبت در نمره‌کل نهایی آنان لحاظ می‌شود.

به این‌صورت که میزان تاثیر قطعی سوابق تحصیلی دیپلم حداکثر ۱۶/۶۷ درصد و میزان تاثیر قطعی سوابق تحصیلی پیش‌دانشگاهی حداکثر ۳/۳۳ درصد است. درصورتی که سوابق تحصیلی، تاثیر مثبت داشته و باعث افزایش نمره کل شود، به‌تفکیک برای دیپلم حداکثر ۸/۳۳ و برای پیش‌دانشگاهی حداکثر ۱/۶۷ افزایش خواهد یافت. درصورت عدم وجود تاثیر مثبت، ملاک نمره کل حاصل از آزمون و میزان تاثیر قطعی سوابق تحصیلی دیپلم و پیش‌دانشگاهی (حداکثر به میزان ۲۰ درصد طبق موارد مذکور) خواهد بود.

 

۷ تیر ۱۳۹۸آخرین خبر:کنکور سراسری سال ۹۸

کل ثبت نام کنندگان :  یک میلیون و ۱۱۹ هزار و ۱۵ داوطلب 

 گروه ریاضی و فنی :  ۱۶۴ هزار و ۲۴۱ نفر 

گروه علوم تجربی :  ۶۳۷ هزار و ۲۴۶ نفر 

گروه علوم انسانی :  تعداد ۲۸۲ هزار و ۳۰۶ نفر 

گروه هنر :  ۲۵ هزار و ۱۳۵ نفر

گروه زبان‌های خارجی :  ۱۰ هزار و ۸۷ نفر 

 تعداد زن :  ۶۴۸ هزار و ۸۴۵ نفر ( ۵۷.۹۸ درصد )

مرد : ۴۷۰ هزار و ۱۷۰ نفر ( ۴۲.۰۲ درصد )

 آمار ثبت نام کنندگان در کنکور سال ۹۸ نسبت به آمار ثبت نام کنندگان در سال ۹۷ تعداد ۶۴ هزار و ۷۹۷ نفر بیشتر است.

از تعداد یک میلیون و ۱۱۹ هزار و ۱۵ داوطلب ثبت نام کننده تعداد ۵۷۷ هزار و ۲۵۵ نفر از داوطلبان دارای دیپلم نظام آموزشی جدید ۳-۳-۶ و تعداد ۵۴۱ هزار و ۷۶۰ نفر از داوطلبان دارای دیپلم نظام آموزشی قدیم و مدرک پیش دانشگاهی هستند، به عبارت دیگر ۵۱.۵۹ درصد داوطلبان دارای دیپلم نظام جدید و ۴۸.۴۱ درصد داوطلبان دارای نظام قدیم هستند.

همچنین تعداد ۲۳۴ هزار و ۱۰۹ نفر از داوطلبان علاوه بر انتخاب گروه آزمایشی اصلی خود گروه‌های آزمایشی دوم یا سوم (هنر و زبان‌های خارجی) را نیز انتخاب کرده‌اند، تعداد ۷۸ هزار و ۵۸۵ داوطلب علاوه بر گروه اصلی گروه آزمایشی هنر را انتخاب کرده‌اند و همچنین تعداد ۱۵۵ هزار و ۵۲۴ داوطلب علاوه بر گروه اصلی گروه آزمایشی زبان را انتخاب کرده‌اند.

به این ترتیب برای گروه آزمایشی هنر ۱۰۳ هزار و ۷۲۰ کارت و برای گروه آزمایشی زبان‌های خارجی ۱۶۵ هزار و ۶۱۱ کارت صادر شده است، از تعداد ۲۳۴ هزار و ۱۰۹ داوطلبی که علاقمندی دوم و سوم را اعلام کرده‌اند تعداد ۱۵۲ هزار و ۸۷۸ داوطلب زن و تعداد ۸۱ هزار و ۲۳۱ داوطلب مرد هستند.

با توجه به تعداد یک میلیون و ۱۱۹ هزار و ۱۵ داوطلب واقعی و تعداد علاقمندان به گروه‌های آزمایشی دوم و سوم (هنر و زبان‌های خارجی) برای برگزاری آزمون سراسری سال ۹۸ تعداد یک میلیون و ۳۵۳ هزار و ۳۲۴ کارت ورود به جلسه آزمون صادر شده است.

* نحوه و زمان پرینت برگ راهنما و کارت شرکت در آزمون

کارت‌های شرکت در آزمون تمام داوطلبان گروه‌های آزمایشی علوم ریاضی و فنی‌، علوم تجربی‌، علوم انسانی‌، هنر و زبان‌های خارجی به همراه برگ راهنمای شرکت در آزمون از روز یکشنبه ۹ تیر ۹۸ تا روز چهارشنبه ۱۲ تیر ۹۸ برای مشاهده و پرینت بر روی پایگاه اطلاع رسانی این سازمان به نشانی www.sanjesh.org قرار می‌گیرد.

متقاضیان شرکت در آزمون‌، برای پرینت کارت شرکت در آزمون باید در تاریخ تعیین شده به پایگاه اطلاع رسانی سازمان سنجش مراجعه کرده و با وارد کردن شماره سریال کارت اعتباری ثبت نام (۱۲ رقمی) و شماره شناسنامه یا شماره پرونده و کدپیگیری ثبت‌نام (۱۶ رقمی) و نام و نام‌خانوادگی، کدملی و سریال شماره شناسنامه یک نسخه پرینت از برگ راهنما و کارت شرکت در آزمون تهیه کنند./۷ تیر ۱۳۹۸

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:برای اطلاع از «ترمیم معدل»نمره به این لینک مراجعه کنید:

https://www.pirastefar.ir/?p=16002

***

مصوبات سیزدهمین جلسه شورای سنجش و پذیرش دانشجو در تاریخ ۲۶ شهریورماه ۹۷ در رابطه با آزمون سراسری سال‌های ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹ اعلام شد.

در سال ۱۳۹۸ دو آزمون جداگانه با دو مجموعه سئوال برگزار می شود

الف- آزمون سراسری سال ۱۳۹۸

۱- در سال ۱۳۹۸، سنجش با دو آزمون جداگانه (دو مجموعه سئوال) مطابق موارد ذیل انجام می‌شود، ضمناً از مباحث مشترک دو نظام آموزشی قدیم و جدید (۳-۳-۶) ، سئوال یکسان طرح خواهد شد.

یک آزمون (یک مجموعه سوال) برای دانش‌آموزان نظام‌ قدیم

یک آزمون (یک مجموعه سوال) برای دانش‌آموزان نظام‌ جدید (۳-۳-۶)

توجه: داوطلبان با توجه به اینکه فارغ‌التحصیل نظام قدیم یا نظام جدید آموزشی هستند لزوماً باید در آزمون مربوط به نظام آموزشی که در آن فارغ‌التحصیل شده‌اند، شرکت کنند.

۲- نمرات دو گروه داوطلبان نظام قدیم و نظام جدید تراز شده و گزینش به‌صورت رقابتی براساس نمره‌ کل‌نهایی در زیر گروه مربوطه و سایر شرایط و ضوابط آزمون سراسری انجام می‌شود. به عبارت دیگر ظرفیت مجزا برای داوطلبان نظام قدیم و نظام جدید تخصیص داده نمی‌شود.

میزان تاثیر سوابق تحصیلی، حداکثر ۳۰ درصد با ۲۰ درصد تاثیر قطعی و ۱۰ درصد تاثیر مثبت

۳- در آزمون سراسری سال ۱۳۹۸، میزان تاثیر سوابق تحصیلی، حداکثر ۳۰ درصد است و ۲۰ درصد با تاثیر قطعی و ۱۰ درصد با تاثیر مثبت اعمال می‌شود به‌طوری‌که:

الف- آن دسته از دیپلمه‌های ریاضی و فیزیک، علوم تجربی، علوم انسانی و علوم و معارف اسلامی که دیپلم خود را سال ۱۳۹۸ و در نظام آموزشی جدید (۳-۳-۶) اخذ کرده و امتحانات دروس پایه دوازدهم آن‌ها به صورت نهایی، سراسری و کشوری برگزار شده است، مشمول اعمال سوابق تحصیلی بوده و سوابق تحصیلی موجود دیپلم (پایه دوازدهم- سال سوم آموزش متوسطه نظام جدید ۳-۳-۶) به میزان حداکثر ۳۰ درصد به نسبت سوابق تحصیلی موجود داوطلب است که ۲۰ درصد به صورت تأثیر قطعی و ۱۰ درصد به صورت تأثیر مثبت در نمره‌کل نهایی آنان لحاظ می‌شود.

ب- آن دسته از دیپلمه‌های ریاضی و فیزیک، علوم تجربی، علوم انسانی و علوم و معارف اسلامی که دیپلم خود را از سال ۱۳۸۴ الی ۱۳۹۷ اخذ کرده اند و امتحانات یک‌ یا چند درس آنها به صورت نهایی، سراسری و کشوری برگزار شده است، مشمول اعمال سوابق تحصیلی هستند.

سوابق تحصیلی موجود دیپلم (پایه یازدهم-سال سوم آموزش متوسطه نظام قدیم) به میزان حداکثر ۲۵ درصد به نسبت سوابق تحصیلی موجود داوطلب و داوطلبان دارای مدرک پیش‌دانشگاهی ریاضی و فیزیک، علوم تجربی، علوم انسانی، علوم و معارف اسلامی و هنر که مدرک دوره پیش‌دانشگاهی خود را از سال تحصیلی ۹۱-۱۳۹۰ اخذ کرده اند و امتحانات یک یا چند درس آنها به صورت نهایی، سراسری و کشوری برگزار شده است، مشمول اعمال سوابق تحصیلی هستند.

سوابق تحصیلی موجود دوره پیش‌دانشگاهی (پایه دوازدهم-سال آخر آموزش متوسطه نظام قدیم) به میزان حداکثر ۵ درصد به نسبت سوابق تحصیلی موجود داوطلب است.

در مجموع میزان تاثیر سوابق تحصیلی حداکثر ۳۰ درصد است که ۲۰ درصد به صورت تأثیر قطعی و ۱۰ درصد به صورت تأثیر مثبت در نمره‌کل نهایی آنان لحاظ می‌شود.

به عبارت دیگر میزان تاثیر قطعی سوابق تحصیلی دیپلم حداکثر ۱۶.۶۷ درصد و میزان تاثیر قطعی سوابق تحصیلی پیش‌دانشگاهی حداکثر ۳.۳۳ درصد است و درصورتی که سوابق تحصیلی تاثیر مثبت داشته و باعث افزایش نمره کل شود، به تفکیک برای دیپلم حداکثر ۸.۳۳ و برای پیش‌دانشگاهی حداکثر ۱.۶۷ افزایش خواهد یافت.

درصورت عدم وجود تاثیر مثبت، ملاک نمره کل حاصل از آزمون و میزان تاثیر قطعی سوابق تحصیلی دیپلم و پیش‌دانشگاهی ( حداکثر به میزان ۲۰ درصد طبق موارد مذکور) خواهد بود.

ج- سایر دیپلمه‌ها (غیر از بندهای الف و ب) مشمول اعمال سوابق تحصیلی نیستند.

توجه ۱: اطلاعات بیشتر درخصوص میزان و نحوه تاثیر سوابق تحصیلی در دفترچه راهنمای ثبت‌نام آزمون سراسری ارائه می‌شود.

توجه ۲: وزارت آموزش‌ و پرورش امکان جبران سوابق تحصیلی دیپلم و سوابق تحصیلی پیش‌دانشگاهی را برای فارغ‌التحصیلان دوره متوسطه نظام قبلی که حداکثر تا سال ۱۳۹۷، مدرک دیپلم یا پیش‌دانشگاهی خود را اخذ کرده اند، برای سال ۱۳۹۸ فراهم می‌کند.

۴- عناوین دروس پایه دوازدهم دوره دوم متوسطه مرتبط با هر گروه آزمایشی آزمون سراسری که وزارت آموزش و پرورش امتحان آن‌ها را به صورت نهایی برگزار می‌کند، پس از تصویب در شورای عالی آموزش و پرورش، برای اعمال سوابق تحصیلی، اطلاع‌رسانی خواهد شد.

۵- فهرست منابع سوالات آزمون برای داوطلبان نظام قدیم و نظام جدید (۳-۳-۶) متعاقباً اعلام خواهد شد.

۶- دانش‌آموزان دیپلم فنی و حرفه‌ای و کارودانش می‌توانند در آزمون سراسری شرکت کنند. این دانش‌آموزان در صورت تمایل به اعمال سوابق تحصیلی بایستی در امتحان نهایی دروس شاخه نظری گروه آزمایشی مربوط شرکت کنند، در غیراینصورت مشمول اعمال سوابق تحصیلی نیستند و نمره آزمون سراسری ملاک عمل است.

۷- معیار پذیرش برای رشته‌های صرفاً براساس سوابق تحصیلی معدل کتبی پایه دوازدهم برای دانش‌آموزان نظام جدید (۳-۳-۶) و معدل کتبی دیپلم (سال یازدهم) برای دانش‌آموزان نظام قبلی است.

۸- دانش آموزان دارای دیپلم علوم و معارف اسلامی که در گروه آزمایشی علوم‌انسانی آزمون سراسری شرکت می‌کنند، به جای پاسخ گویی به سوالات دروس «تاریخ ۱،۲،۳» و «عربی ۱،۲،۳» دفترچه اختصاصی گروه علوم انسانی، به سوالات «تاریخ ۱،۲،۳ اختصاصی» و «عربی ۱،۲،۳ اختصاصی» که مربوط به دروس متوسطه دیپلم علوم و معارف اسلامی است، پاسخ ‌می‌دهند.

سوالات سایر دروس امتحانی همان سوالات گروه آزمایشی علوم انسانی خواهد بود.

ب- آزمون سراسری سال ۱۳۹۹

۱- در سال ۱۳۹۹، فقط یک آزمون (یک مجموعه سوال) براساس نظام جدید آموزشی (۳-۳-۶) برگزار می‌شود.

۲- در آزمون سراسری سال ۱۳۹۹، میزان تاثیر سوابق تحصیلی، حداکثر ۳۰ درصد با تاثیر قطعی اعمال می‌شود. به‌طوری‌که:

الف- آن دسته از دیپلمه‌های ریاضی و فیزیک، علوم تجربی، علوم انسانی و علوم و معارف اسلامی که دیپلم خود را سال ۱۳۹۸ و بعد از آن در نظام آموزشی جدید (۳-۳-۶) اخذ کرده و امتحانات دروس پایه دوازدهم آن‌ها به صورت نهایی، سراسری و کشوری برگزار شده است، مشمول اعمال سوابق تحصیلی بوده و سوابق تحصیلی موجود دیپلم (پایه دوازدهم- سال سوم آموزش متوسطه نظام جدید ۳-۳-۶) به میزان حداکثر ۳۰ درصد به نسبت سوابق تحصیلی موجود داوطلب و به صورت تأثیر قطعی در نمره‌کل نهایی آنان لحاظ می‌شود.

ب- آن دسته از دیپلمه‌های ریاضی و فیزیک، علوم تجربی، علوم انسانی و علوم و معارف اسلامی که دیپلم خود را از سال ۱۳۸۴ الی ۱۳۹۷ اخذ کرده اند و امتحانات یک‌ یا چند درس آنها به صورت نهایی، سراسری و کشوری برگزار شده است، مشمول اعمال سوابق تحصیلی هستند.

سوابق تحصیلی موجود دیپلم (پایه یازدهم-سال سوم آموزش متوسطه نظام قدیم) به میزان حداکثر ۲۵ درصد به نسبت سوابق تحصیلی موجود داوطلب و با تاثیر قطعی و برای داوطلبان دارای مدرک پیش‌دانشگاهی ریاضی و فیزیک، علوم تجربی، علوم انسانی، علوم و معارف اسلامی و هنر که مدرک دوره پیش‌دانشگاهی خود را از سال تحصیلی ۹۱-۱۳۹۰ اخذ کرده اند و امتحانات یک یا چند درس آنها به صورت نهایی، سراسری و کشوری برگزار شده است، مشمول اعمال سوابق تحصیلی هستند.

سوابق تحصیلی موجود دوره پیش‌دانشگاهی (پایه دوازدهم-سال آخر آموزش متوسطه نظام قدیم) به میزان حداکثر ۵ درصد به نسبت سوابق تحصیلی موجود داوطلب و به صورت تأثیر قطعی در نمره‌کل نهایی آنان لحاظ می‌شود.

۳- بندهای ۶ ، ۷ و ۸ مندرج در بند الف مربوط به آزمون سراسری سال ۱۳۹۸ در سال ۱۳۹۹ نیز برقرار است.

در پایان خاطر نشان می‌سازد که تمامی قوانین، مقررات، شرایط و ضوابطی که در آزمون سراسری اجرا می‌شود (مانند سهمیه‌بندی، بومی‌پذیری و ...) مصوب مراجع ذی‌صلاح اعم از مجلس شورای اسلامی، شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای سنجش و پذیرش دانشجو است و سازمان سنجش آموزش کشور موظف به اجرای این قوانین و مقررات است./۲۶ شهریور ۱۳۹۷

***

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:تا دیروز (سه شنبه، ۱۵ آبان ۱۳۹۷)که اخباررارصدمی کردم -دربخش اخبارسراسری – وزیرآموزش وپرورش شاکی بود که وقتی معدل تأثیرگذارنباشه دانش آموزان به دروس مدرسه  اهمیت نمی دهند-بی اعتنامی شوند- ومیرن خودشون را برای کنکورآماده می کنند(کلاسهای کنکور،تستهای کنکوری برایشان مهم میشه)معلوم بود که هنوزنتوانسته اند به یک جمع بندی برسند، نهایی نشده-مخالفین وموافقین دارد این قانون

***

همه آنچه که داوطلبان داوطلبان کنکوربایدبدانند

۱ -دارا بودن مدرک پیش دانشگاهی و یا اخذ مدرک پیش دانشگاهی حداکثر تا تاریخ ۳۱/۶/۱۳۹۷ و یا دارا بودن دیپلم نظام قـدیم یـا مـدرک کاردانی (فوقدیپلم) برای کلیه داوطلبان الزامی است.
۲ -دارندگان دیپلم فنی و حرفه ای و کاردانش که فاقد مدارک پیش دانشگاهی و یا کاردانی هستند حق ثبت نام در آزمون سراسـری سـال ۱۳۹۷ را ندارند و در صورت ثبتنام در آزمون به عنوان متخلف شناخته شده و برابر ضوابط با آنان برخورد خواهد شد.

(یکشنبه، ۱ بهمن ۱۳۹۶- لغایـت -یکشنبه ۸ بهمن ۱۳۹۶)
۳ -زمان شروع ثبت نام از روز یکشنبه ۰۱/۱۱/۱۳۹۶ لغایت روز یکشنبه ۰۸/۱۱/۱۳۹۶ است. ثبت نام منحصراً از طریق سایت اینترنتـی سـازمان سنجش آموزش کشورانجام می شود.

سوابق تحصیلی

۴- نظر به اینکه سوابق تحصیلی دیپلم های شاخه نظری (نظام سالی واحدی) شامل رشته های ریاضی فیزیک، علوم تجربی، ادبیات و علـوم انسـانی و علوم و معارف اسلامی که از سال ۱۳۸۴ به بعد (سال ۱۳۸۴ لغایت سال ۱۳۹۶، (دیپلم خود را اخذ نموده اند در آزمون آنان اعمال خواهد شـد. مراحل ثبت نام را چگونه پشت سر بگذرانند؟ با توجه به اینکه ثبت نام در آزمون سراسری سال ۱۳۹۷ منحصراً به روش اینترنتی انجام می گیرد،

شـماره سریال ثبت نام

لـذا کلیـه داوطلبـان لازم اسـت شـماره سریال ثبت نام (شماره ۱۲ رقمی مندرج در سریال اعتباری ثبت نام)، و همچنین شماره پرونده و کد پیگیری ثبت نام خود را برای انجـام امـوربعدی (مشاهده و کنترل اطلاعات ثبتنامی، مشاهده کارنامه مرحله اول، انتخاب رشته، مشاهده کارنامه نهایی و ...) آزمون به دقت نـزد خـود نگهداری کنند

ضمناً داوطلبان لازم است پس از تکمیل فرم اینترنتی تقاضانامه ثبت نام،

شماره پرونده+کد پیگیری

خـود را نیـز یادداشـت کنند. ۱- شماره پرونده و کد پیگیری ثبت نام، پس از پایان مراحل مختلف ثبت نام توسط سیستم به داوطلبان ارائـه خواهـد شـد.

پرینت ثبت نام

بـه داوطلبـان توصیه می شود از تقاضانامه ثبت نامی نهایی خود که بر روی آن شماره پرونده و کد پیگیری ثبت نام درج شده، پرینت تهیه کنند.

۲ -آن دسته از داوطلبانی که علاقه مند به شرکت در گزینش دانشگاه پیام نور و یا مؤسسات آموزش عالی غیردولتی و غیرانتفاعی نیز است، باید سریال اعتباری به مبلغ ۱۱۰۰۰۰( یکصد و ده هزار ریال) را تهیه و بند مربوط را علامتگذاری کنند.

زمان"مهلت"ویرایش اطلاعات (یکشنبه، ۱ بهمن ۱۳۹۶- لغایـت -یکشنبه ۸ بهمن ۱۳۹۶)

۳ -چنانچه پس از پایان مراحل ثبت نام (دریافت شماره پرونده ۷ رقمی و کد پیگیری ۱۶ رقمی ثبت نام) و یـا اتمـام مهلـت ویـرایش اطلاعـات، متوجه شدید که اشکالی در اطلاعات ثبت نامی شما وجود دارد، مقتضی است از انجام ثبت نام مجدد یا مکاتبه با این سازمان جداً خودداری شود و با مراجعه به بخش ویرایش اطلاعات در سایت این سازمان

در محدوده زمانی ثبت نام و ویرایش (۰۱/۱۱/۹۶ لغایـت ۰۸/۱۱/۹۶ (نسبت به تصحیح اطلاعات خود اقدام شود)

شرایط اختصاصی برای داوطلبان ۱- داشتن دیپلم دوره چهارساله متوسطه نظام قدیم آموزش متوسطه و یا گواهینامه دوره پیش دانشگاهی که حـداکثر تـا تـاریخ ۳۱/۶/۱۳۹۷ اخذ شود یا داشتن مدرک کاردانی

کاردانی های فنی وحرفه ای حق شرکت دارند

۲- دارندگان مدرک کاردانی (فوق دیپلم) دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی و دارندگان مدرک کاردانی پیوسته آموزشکده هـای فنـی و حرف های وزارت آموزش وپرورش و همچنین آن دسته از داوطلبان مذکور که حداکثر تا ۳۱/۶/۱۳۹۷ در مقطع کاردانی (فـوق دیـپلم) فارغ التحصیل می شوند، حق ثبت نام در آزمون سراسری را خواهند داشت. ۳- فارغ التحصیلان دوره کاردانی رشته های تحصیلی گروه آموزشی پزشکی به شرطی می توانند در آزمون سراسـری سـال ۱۳۹۷ شـرکت کنند کـه خـدمات قـانونی مقـرر را تـا تـاریخ ۳۱/۶/۱۳۹۷ یـا ۳۰/۱۱/۱۳۹۷ بـه پایـان برسـانند.
فارغ التحصیلان دوره کاردانی رشته های تحصیلی گروه های آموزشی غیر پزشکی حـداکثر تـا ۳۱/۶/۱۳۹۷ بـه شـرطی مـی تواننـد در آزمون سراسری سال ۱۳۹۷ شرکت کنند که تعهدات و خدمات قانونی را انجام داده باشند.

مهلت انصراف دانشجویان فعلی

۵- دانشجویان ورودی قبل از سال ۱۳۹۶ دوره روزانه دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی (بجز دانشجویان مشمول تبصره های ۲ و ۳ بنـد الف) چنانچه واجد دیگر شرایط مندرج در این دفترچه (مخصوصاً مقـررات نظـاموظیفـه) باشـند و حـداکثر تـا تـاریخ ۲۰/۱۲/۹۶ از تحصیل انصراف قطعی حاصل نمایند، حق ثبتنام و شرکت در این آزمون را دارند.
۶- دانشجویان اخراجی آموزشی موضوع موارد مرتبط آیین نامه آموزشی همچنین دانشجویان دوره کارشناسی که مدرک معادل کاردانی (اعم از کاردانی عمومی و یا کاردانی) را اخذ نموده اند نیز مانند مقررات مربوط به دانشجویان انصرافی پس از تسویه حسـاب کامـل بـا مؤسسه ذیربط و همچنین اداره کل امور دانشجویان داخل و صندوق رفاه دانشـجویان وزارت ذیربـط و در صـورت نداشـتن مشـکل نظاموظیفه (برای برادران) حق ثبتنام داشته و محدودیتی در انتخاب رشته ندارند. بدیهی است این دسته از داوطلبان می تواننـد کلیـه تعهدات مربوط را پس از اتمام تحصیلات خود به صورت یکجا به انجام برسانند.

اگر۲باردردانشگاه دولتی"روزانه" قبول شده ایدحق شرکت ندارید

۷- بر اساس مصوبه جلسه مورخ ۶/۱۲/۱۳۶۲ شورای عالی انقلاب فرهنگی (سـتاد انقـلاب فرهنگـی وقـت)، متقاضـیانی کـه از سـال تحصـیلی ۶۴-۱۳۶۳ به بعد، دو نوبت در آزمون های ورودی (دوره های روزانه) رشته های تحصیلی متمرکز و یا نیمه متمرکز پذیرفته شـده باشـند، حـق ثبت نام در آزمون سراسری سال ۱۳۹۷ را نخواهند داشت.
۸- پذیرفته شدگان دوره روزانه آزمون سراسری سال ۱۳۹۶) اعم از رشته های متمرکز و یا نیمه متمرکز)، در صورت ثبت نام و شرکت در آزمـون سراسری سال ۱۳۹۷، منحصراً مجاز به انتخاب رشته در دوره های غیر روزانه (نوبت دوم (شبانه)، دانشگاه آزاد اسـلامی، نیمـه حضـوری، پیـام نور، غیرانتفاعی، ظرفیت مازاد، پردیس خودگردان و مجازی) بوده و فقط در این دوره ها گزینش خواهند شد.

۹- دانش آموختگان مقطع کارشناسی ارشد ناپیوسته صرفاً قادر به تحصیل در پردیس های خودگردان و ظرفیت مازاد هستند.
۱۰- دانش آموختگان مقطع کاردانی رشته اپتیک که قبل از سال ۱۳۸۹ پذیرفته شده باشند، درصورت شرکت در گروه آزمایشـی علـوم تجربـی و احراز نمره علمی و شرایط لازم، می توانند در مقطع کارشناسی پیوسته رشته بینایی سنجی ادامه تحصیل دهند.

****

کنکور ۹۷ برای‌ پذیرش در دوره‌های روزانه، نوبت دوم (شبانه‌)، نیمه‌حضوری، مجازی، پردیس خودگردان دانشگاه‌ها و مؤسسات‌ آموزش‌ عالی، دانشگاه‌ پیام‌ نور (آموزش‌ از راه‌ دور) و مؤسسات‌ آموزش‌ عالی‌ غیردولتی ـ غیرانتفاعی‌ و همچنین کد رشته‌های تحصیلی با آزمون دانشگاه آزاد اسلامی برگزار می شود.

ثبت‌نام‌ برای‌ شرکت‌ در کنکور ۹۷ و همچنین ویرایش اطلاعات ثبت‌نام از روز یکشنبه اول بهمن آغاز می‌شود و در پایان‌ وقت‌ روز یکشنبه هشتم بهمن ماه‌ ۱۳۹۶ پایان‌ می‌پذیرد. داوطلبان‌ می‌توانند در مهلت‌ مقرر براساس توضیحات اعلام شده برای شرکت در آزمون سراسری سال ۱۳۹۷ اقدام کنند.

الف) تکالیف داوطلبان‌ برای‌ شرکت‌ در آزمون:

مطالعه دفترچه راهنمای ثبت‌نام (دفترچه شماره ۱) در آزمون سراسری سال ۱۳۹۷ (این دفترچه همزمان با شروع ثبت‌نام از طریق پایگاه اطلاع‌رسانی سازمان سنجش آموزش کشور قابل دریافت است).

خرید کارت اعتباری ثبت‌نام از پایگاه اطلاع‌رسانی سازمان سنجش آموزش کشور به نشانی: www.sanjesh.org.

مراجعه به سامانه جمع‌آوری اطلاعات و سوابق تحصیلی داوطلبان آزمون سراسری ورود به دانشگاه‌ها به نشانی: http://dipcode.medu.ir برای دریافت کدهای سوابق تحصیلی ذیل:

۱) کد سوابق تحصیلی برای دیپلمه‌های سال ۱۳۸۴ تا سال ۱۳۹۶ با عنوان رشته‌های تحصیلی ریاضی فیزیک، علوم تجربی، ادبیات و علوم انسانی و علوم و معارف اسلامی.

۲) کد سوابق تحصیلی برای داوطلبان دارای مدرک پیش‌دانشگاهی ریاضی فیزیک، علوم تجربی، ادبیات و علوم انسانی، علوم و معارف اسلامی و هنر که مدرک دوره پیش‌دانشگاهی خود را از سال تحصیلی ۱۳۹۱ تا ۱۳۹۶ اخذ کرده اند.  

تبصره: دارندگان مدرک پیش‌دانشگاهی سال‌های ۱۳۹۱ تا ۱۳۹۶ باید طبق بند ۳ فوق اقدام کرده و دانش‌آموزان پیش‌ دانشگاهی سال جاری که تا تاریخ ۳۱ شهریور ماه سال ۹۷ فارغ‌التحصیل می‌شوند، لازم است برای اطلاع از نحوه اقدام به اطلاعیه پرینت کارت شرکت در آزمون تاریخ ۲۸ خرداد ۹۷ مراجعه کنند.

دریافت دفترچه راهنمای ثبت‌نام آزمون سراسری سال ۱۳۹۷

متقاضیان ثبت‌نام در آزمون سراسری سال ۱۳۹۷، با دریافت دفترچه راهنمای ثبت‌نام آزمون از پایگاه اطلاع‌رسانی این سازمان، ضمن مطالعه دقیق آن برای اطلاع از شرایط عمومی و اختصاصی، مقررات وظیفه عمومی، مقررات مربوط به ضوابط ثبت‌نام اتباع غیر ایرانی و توضیحات مربوط به سهمیه ایثارگران که در این دفترچه راهنما درج شده است، در صورتی که دارای شرایط مندرج در دفترچه ‌باشند، می‌توانند به عنوان داوطلب در این آزمون ثبت‌نام کنند.

پرداخت هزینه خرید کارت اعتباری

با توجه به اینکه پرداخت هزینه ثبت‌نام منحصراً به صورت اینترنتی انجام می‌شود، داوطلبان لازم است به وسیله کارت‌های عضو شبکه بانکی شتاب که پرداخت الکترونیکی آنها فعال است، با مراجعه به پایگاه اطلاع‌رسانی سازمان و پرداخت مبلغ ۲۲۰ هزار ریال (۲۲ هزار تومان) به عنوان وجه ثبت‌نام شرکت در آزمون، نسبت به دریافت اطلاعات کارت اعتباری (شماره سریال ۱۲ رقمی) اقدام کنند.

تبصره ۱- با توجه به اینکه مقرر شده است که در مراحل مختلف فرآیند این آزمون، خدماتی از طریق ارسال پیام کوتاه به داوطلبان ارائه شود، داوطلبانی که تمایل به استفاده از خدمات پیام کوتاه دارند، با انتخاب گزینه مربوط و پرداخت مبلغ ۵ هزار ریال (۵۰۰ تومان) به عنوان هزینه استفاده از خدمات پیام کوتاه، می‌توانند از این خدمات استفاده کنند.

گروه آزمایشی پنجگانه

تبصره ۲- هر داوطلب مطابق ضوابط آزمون می‌تواند متقاضی شرکت در یکی از گروه‌های پنجگانه آزمایشی شامل: گروه آزمایشی یک (علوم ریاضی و فنی)، گروه آزمایشی ۲ (علوم تجربی)، گروه آزمایشی ۳ (علوم انسانی)، گروه آزمایشی ۴ (هنر) و گروه آزمایشی ۵ (زبان‌های خارجی) شود.

تبصره ۳- چنانچه داوطلبی متقاضی ثبت‌نام در ۲ یا ۳ گروه آزمایشی (با توجه به توضیحات تبصره ۴ ذیل) ‌باشد، لازم است که به ازای هر گروه آزمایشی، مبلغ ۲۲۰ هزار ریال (۲۲ هزار تومان) دیگر نیز از همین طریق پرداخت و اطلاعات کارت اعتباری را دریافت دارد.

نحوه ثبت نام درآزمایشی هنر و زبان خارجی

تبصره ۴- منظور از ثبت‌نام در ۲ یا ۳ گروه آزمایشی بدین صورت است که داوطلب می‌تواند علاوه بر انتخاب یکی از گروه‌های آزمایشی (علوم ریاضی و فنی یا علوم تجربی یا علوم انسانی) به عنوان گروه آزمایشی اصلی در گروه آزمایشی هنر و زبان خارجی نیز متقاضی شود؛ به عبارت دیگر، هیچ داوطلبی نمی‌تواند به طور همزمان، در گروه‌های آزمایشی علوم ریاضی و فنی، علوم تجربی و علوم انسانی شرکت کند.

تبصره ۷- در رابطه با نحوه اعلام علاقه‌مندی به رشته‌های دانشگاه‌های فرهنگیان و تربیت دبیر شهید رجایی تهران، به اطلاع می‌رساند که در صورت اعلام رسمی وزارت آموزش و پرورش برای پذیرش دانشجو در دانشگاه‌های فوق، موضوع در زمان پرینت کارت شرکت در آزمون یا در زمان انتخاب رشته اطلاع‌رسانی خواهد شد.

پیش دانشگاهی های "تجدیدی"تاآخرشهریور وقت دارند

دارا بودن مدرک پیش‌دانشگاهی و یا اخذ مدرک پیش‌دانشگاهی حداکثر تا تاریخ ۳۱ شهریور ۹۷ و یا دارا بودن دیپلم نظام قدیم و یا مدرک کاردانی (فوق دیپلم) برای کلیه داوطلبان الزامی است.

فنی وحرفه ای ها حق ثبت نام ندارند

دارندگان دیپلم فنی و حرفه‌ای و کاردانش که فاقد مدرک پیش‌دانشگاهی یا کاردانی هستند حق ثبت‌نام در آزمون سراسری سال ۱۳۹۷ را ندارند و در صورت ثبت‌نام در آزمون به عنوان متخلف شناخته شده و برابر ضوابط با آنان برخورد خواهد شد.

در آزمون سراسری سال ۱۳۹۷ پذیرش دانشجو در رشته‌های تحصیلی: آهنگسازی، ادبیات نمایشی، ارتباط تصویری، بازیگری، طراحی پارچه، طراحی صحنه، طراحی صنعتی، طراحی لباس، عکاسی، کاردانی هنرهای تجسمی، کتابت و نگارگری، مجسمه سازی، موسیقی نظامی، نقاشی، نمایش عروسکی ، نوازندگی موسیقی ایرانی و نوازندگی موسیقی جهانی در گروه‌ آزمایشی هنر به صورت متمرکز و با شرایط خاص صورت می‌پذیرد.

توضیحات لازم در این خصوص از طریق اطلاعیه‌های مربوط در زمان پرینت کارت شرکت در آزمون به اطلاع داوطلبان خواهد رسید. به عبارت دیگر، این رشته‌ها از ردیف رشته‌های مربوط به پذیرش نیمه‌متمرکز خارج شده و اسامی پذیرفته‌شدگان نهایی رشته‌های فوق در شهریور ماه سال ۹۷ همزمان با نتایج سایر رشته‌های متمرکز اعلام خواهد شد.

متقاضیانی که از سال‌ تحصیلی‌ ۶۳-۶۴ به‌ بعد، دو نوبت‌ در آزمون‌های‌ ورودی‌ (دوره‌ روزانه‌) رشته‌های تحصیلی متمرکز یا نیمه‌متمرکز پذیرفته‌ شده‌ باشند، حق ثبت‌نام و شرکت در آزمون سراسری سال ۱۳۹۷ را نخواهند داشت.

پذیرفته‌ شدگان‌ دوره‌ روزانه‌ آزمون‌ سراسری‌ سال‌ ۱۳۹۶ (اعم‌ از رشته‌های‌ متمرکز یا نیمه‌متمرکز) در صورت ثبت‌نام و شرکت در آزمون سراسری سال ۱۳۹۷ منحصراً مجاز به انتخاب رشته در دوره‌های غیر روزانه (نوبت دوم (شبانه)، نیمه حضوری، پیام نور، غیرانتفاعی، پردیس خودگردان و مجازی) بوده و فقط در این دوره‌ها گزینش خواهند شد.

بر اساس ضوابط، دانشجویان ورودی قبل از سال ۱۳۹۶ دوره روزانه دانشگاه‌ها و مؤسسات آموزش عالی در صورتی می‌توانند در آزمون سراسری سال ۹۷ ثبت‌نام و شرکت کنند که اولاً واجد شرایط عمومی و اختصاصی مندرج در دفترچه راهنمای ثبت‌نام آزمون مذکور باشند و ثانیاً حداکثر تا تاریخ ۲۰ اسفند ۹۶ نسبت به انصراف قطعی از تحصیل اقدام کنند.

داوطلبان مذکور، در صورت عدم انصراف قطعی از تحصیل تا تاریخ تعیین شده، در صورت موفقیت و قبولی در آزمون، مجاز به ثبت‌نام و ادامه تحصیل در رشته قبولی جدید خود نیستند و به عنوان داوطلب متخلف تلقی خواهند شد.

داوطلبان، در صورت تمایل به ویرایش اطلاعات ثبت‌نامی، لازم است که با وارد کردن اطلاعات درخواستی نسبت به مشاهده و ویرایش اطلاعات ثبت‌نامی بر اساس دستورالعمل به شرح ذیل اقدام کنند:

الف- آن دسته از داوطلبانی که مشمول سوابق تحصیلی نیستند، اجازه ویرایش کلیه اطلاعات ثبت‌نامی خود را دارند.

ب- آن دسته از داوطلبانی که مشمول سوابق تحصیلی هستند، اجازه ویرایش اطلاعات خود را دارند؛ اما اجازه ویرایش اطلاعات سوابق تحصیلی را نخواهند داشت.

توجه: شرایط و ضوابط ثبت‌نام و شرکت در آزمون سراسری، در دفترچه راهنمای شماره ۱ آزمون درج شده است و هرگونه‌ تغییر در شرایط و ضوابط ثبت‌نام این آزمون، به صورت اطلاعیه رسمی از طریق‌ نشریه پیک ‌سنجش‌ (هفته‌نامه خبری‌ و اطلاع‌رسانی‌ سازمان ‌سنجش‌)، پایگاه اطلاع‌رسانی سازمان سنجش آموزش کشور (سایت سازمان) و در صورت لزوم ‌از طریق رسانه‌های گروهی ‌اعلام ‌خواهد شد.

 

آخرین اخبارکنکور

ابراهیم خدایی رئیس سازمان سنجش آموزش-مصاحبه بافارس/چهارشنبه، ۴ اردیبهشت ۱۳۹۸

براساس مصوبه هفدهمین جلسه شورای سنجش و پذیرش دانشجو مورخ ۲۶ اسفندماه، با توجه به درخواست داوطلبان در آزمون سراسری سال 1399، برای آخرین بار همانند آزمون سراسری سال 1398 سنجش با دو آزمون جداگانه (دو مجموعه سوال) مطابق موارد ذیل انجام خواهد شد، ضمناً از مباحث مشترک دو نظام آموزشی قدیم و جدید (3-3-6)، سوال یکسان طرح خواهد شد.

یک آزمون (یک مجموعه سوال) برای دانش‌آموزان نظام‌ قدیم

یک آزمون (یک مجموعه سوال) برای دانش‌آموزان نظام‌ جدید (3-3-6)

توجه: داوطلبان با توجه به اینکه فارغ‌التحصیل نظام قدیم یا نظام جدید آموزشی هستند لزوماً باید در آزمون مربوط به نظام آموزشی که در آن فارغ‌التحصیل شده‌اند، شرکت کنند.

بنی صدرچگونه ازایران فرارکرد"سرنوشت هواپیمای”بوئینگ۷۰۷

بنی‌صدر با لباس زنانه رفت؟

بنی صدر(اولین رئیس جمهورانقلاب اسلامی)چگونه ازایران فرارکرد؟

بنی‌صدر که روز ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ همراه با امام خمینی و با هواپیمای حامل وی به تهران آمد در ابتدا چهره ناشناخته‌ای بود

بنی‌صدر در اولین انتخابات ریاست جمهوری که در ۵ بهمن ۱۳۵۸ و به فاصله کمتر از یک سال پس از پیروزی انقلاب برگزار شد، توانست با حدود ۱۱ میلیون رأی سایر رقیبان خود از جمله محمدحسن آیت‌، صادق قطب‌زاده‌، دریادار مدنی‌، کاظم سامی‌، صادق طباطبایی‌، داریوش فروهر و حسن حبیبی را پشت سر گذاشته و به عنوان اولین رئیس جمهوری اسلامی ایران انتخاب شود. 
 روایت خلبان معزی از فرار بنی‌صدر و رجوی ریاست جمهوری بنی‌صدر تنها ۱۷ ماه به طول انجامید. وی در این مدت به تدریج با تمامی نهادهای انقلابی وارد فاز مقابله شد و در کنار عدم توجه به مصوبات قانونی مجلس، با حمایت از گروه‌هایی چون مجاهدین خلق و میدان دادن به آن‌ها در عرصه سیاسی، اعتماد مسئولان نظام از جمله نمایندگان را به اینکه می‌تواند فردی مناسب برای اداره کشور باشد، سلب کرد. اینچنین بود که ابتدا در ۲۰ خرداد ۱۳۶۰ با حکم امام از فرماندهی کل قوا برکنار شد. ۱۱ روز پس از صدور حکم امام‌، هاشمی رفسنجانی، رئیس وقت مجلس گزارش آراء نمایندگان مجلس را در مورد عزل بنی‌صدر از ریاست جمهوری به اطلاع امام رساند. بر اساس این گزارش در ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ لایحه عدم کفایت سیاسی بنی‌صدر برای ادامه ریاست جمهوری در مجلس به تصویب رسید. اینچنین بود که سرانجام در اول تیرماه ۱۳۶۰ متعاقب تصویب لایحه، امام در پاسخ به نامه رئیس مجلس‌، بنی‌صدر را از ریاست جمهوری عزل کرد. 
 محضر شریف حضرت آیت الله العظمی امام خمینی ـ ادام الله ظله‏

‏‏محترماً به عرض می رساند، رأی مجلس شورای اسلامی در جلسۀ مورخ ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ پس از بحث و‏‎ ‎‏بررسی با حضور ۱۹۰ نفر به شرح زیر:‏

آرای موافق: ۱۷۷نفر‏،رأی مخالف: یک نفر‏، آرای ممتنع: دوازده نفر‏

در مورد آقای سید ابوالحسن بنی صدر بر این قرار گرفت که «آقای ابوالحسن بنی صدر برای‏‎ ‎‏ریاست جمهوری اسلامی ایران کفایت سیاسی ندارد» به موجب اصل ۱۱۰ قانون اساسی جمهوری‏‎ ‎‏اسلامی ایران مراتب برای اتخاذ تصمیم به خدمت امام عظیم الشأن گزارش می گردد.‏/‏‏رئیس مجلس شورای اسلامی‏ ـ اکبر هاشمی رفسنجانی۳۱ خرداد ۱۳۶۰

بسم الله الرحمن الرحیم‏

‏‏     پس از رأی اکثریت قاطع نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی مبنی بر اینکه‏‎ ‎‏آقای ابوالحسن بنی صدر برای ریاست جمهوری اسلامی ایران کفایت سیاسی ندارد،‏‎ ‎‏ایشان را از ریاست جمهوری اسلامی ایران عزل نمودم./روح الله الموسوی الخمینی‏۱تیر ۱۳۶۰

عزل بنی‌صدر آغاز زندگی مخفی وی به مدت ۵ هفته بود. در این دوره هیچ‌کس از محل اختفای وی مطلع نبود. رجوی بعدها گفت که مجاهدین خلق، بنی‌صدر را پس از برکناری از ریاست جمهوری در خانه‌ای واقع در مرکز تهران پنهان کرده بودند. هر روز سندی تازه برای اثبات عدم کفایت وی در مطبوعات منتشر می‌شد اما بنی‌صدر که تا پیش از آن کمتر اتهامی را بی پاسخ می‌گذاشت در آن شرایط ترجیح داده بود سکوت کند. وقایع ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ فضایی به وجود آورده بود که خشم مردم از بنی‌صدر و مجاهدین روز به روز افزوده می‌شد و برخی شعار اعدام بنی‌صدر را سر می‌دادند. 


در چنین فضایی بود که حدود یک هفته پس از انتخاب محمدعلی رجایی به سمت ریاست جمهوری، بنی‌صدر از کشور خارج شد. وی و مسعود رجوی رییس سازمان مجاهدین خلق در روز چهارشنبه هفتم مرداد ۱۳۶۰ با یک فروند هواپیمای بوئینگ ۷۰۷ به خلبانی سرهنگ معزی، خلبان ویژه شاه، برای همیشه از ایران رفتند‌معزی در دی‌ماه ۱۳۵۷ پس از آنکه شاه را به مصر و سپس به مراکش برد، در بازگشت از مراکش با تظاهر به جانبداری از انقلاب اسلامی، وارد کشور شد اما در مرداد ۶۰ در عملیات خارج کردن بنی‌صدر و رجوی از کشور نقش محوری را ایفا کرد. 
 ورودبنی صدربه فرانسه
بنی‌صدر پس از فرود هواپیما در فرانسه به خانه‌اش در کشن واقع در ۳ کیلومتری جنوب پاریس وارد شد. رئیس جمهوری معزول ایران در ساعت ۱۰:۱۵ به وقت محلی با یک اتومبیل دولتی و به همراه تعدادی پلیس که اتومبیل او را محافظت می‌کردند وارد آپارتمان سه خوابه‌اش در طبقه اول یک ساختمان متوسط در خیابان دوپون رویال شد که ۴۰ پلیس فرانسه از آن حفاظت می‌کردندعمه، خواهر و دو دختر بنی‌صدر در پاریس زندگی می‌کردند و از ۲۰ ژوئیه دو روز پس از آنکه دادستان تهران گفت بنی‌صدر ناپدید شده است، پلیس با جلیقه ضدگلوله به حراست از این خانه پرداخته بود. 

فردای آن روز کانال دو تلویزیون فرانسه بنی‌صدر را نشان داد در حالی که سبیلش را تراشیده و در کنار مسعود رجوی، سلامتیان و سرهنگ معزی ایستاده بود. وی در پاسخ به سوالات خبرنگاران گفت: یک روز قبل، ساعت ۶ بعدازظهر به وقت تهران به من خبر دادند، از این رو من در ساعت ۲۰:۳۰ سوار هواپیما شدم و در ساعت ۲۲:۳۰ به سوی فرانسه پرواز کردیم. 

روایت خلبان معزی از فرار بنی‌صدر و رجوی 

سرهنگ بهزاد معزی خلبان هواپیمای نظامی که بنی‌صدر را به پاریس برد قبل از اینکه در فرانسه فرود آید با رادیو به مقام‌های فرانسوی اطلاع داده بود که حامل رئیس جمهور سابق است که خواستار پناهندگی سیاسی است. وی پس از فرود آمدن در خاک فرانسه در گفت‌وگو با خبرنگاران به تشریح طرح فرار پرداخت.

برنامه فراربا هواپیما چگونه طراحی شد؟

معزی که خود را یکی از طرفداران مجاهدین خلق معرفی می‌کرد با بیان اینکه برنامه فرار از چندی قبل با دقت از سوی طرفداران بنی‌صدر در نیروهای مسلح و اعضای گارد سابق رئیس جمهوری سازمان داده شده بود، گفت: «صبح روز سه شنبه ۶ مرداد ۱۳۶۰ یک نقشه پرواز آموزشی سوخت‌گیری شبانه را طراحی کردم و ۴ تن دیگر از خدمه هواپیما را نیز در جریان گذاشتم. عصر روز موعود مطابق معمول به پایگاه هوایی رفتیم تا خود را برای یک پرواز عادی آماده کنیم. مخازن سوخت را پر و همه چیز را مرتب کردیم. ساعت ۲۰:۳۰ دقیقه بامداد موفق شدیم بنی‌صدر را به طور پنهانی وارد هواپیما کرده و آنجا پنهان کنیم و سرانجام ساعت ۲۲:۳۰ از باند فرودگاه برخاستیم و نخستین مرحله ماموریت خود را‌‌ همانطور که طرح‌ریزی کرده بودیم با موفقیت به انجام رساندیم.» معزی گفت: «با پرواز در ارتفاع کم موفق شدیم از حریم ایران بگذریم بدون آنکه هواپیما به وسیله رادار‌ها ردیابی شود. بعد از گذشتن از فراز ترکیه، شرق مدیترانه، قبرس و بالاخره یونان پرواز کردیم و در یونان رادارهای این کشور برای نخستین بار هواپیما را مشاهده کردند۰۷ مرداد ۱۳۹۲مشرق


سرهنگ قاضی عسگر و سرهنگ دهقان بازگشته از فرانسه‌ ازفراربنی صدرمی گویند

دو خدمه هواپیمای نظامی “بوئینگ”۷۰۷ سوخت‌رسان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در بازگشت از فرانسه، در گفت‌وگویی چگونگی فرار بنی‌صدر رئیس‌جمهور معزول ایران و رجوی رهبر سازمان مجاهدین خلق ایران (منافقین) را تشریح کردند.

سرهنگ دهقان با اشاره به اینکه در تاریخ ششم مرداد ماه ۱۳۶۰  طبق برنامه روزانه  عازم مأموریت جنگی بوده و به همین دلیل در ساعت ۹ شب سرگرم بازرسی قسمت‌های مختلف به جهت آماده کردن هواپیما جهت سوخت‌گیری بودیم، گفت:

هنگام بازرسی هواپیما متوجه شدم که در یکی از دو توالت هواپیما قفل است و خواستم این مسئله را به اطلاع مسئولان برسانم که مردی مسلح مرا دستگیر کرد و مدعی شد که در هواپیما بمب‌گذاری شده و کوچک‌ترین حرکت، باعث انفجار آن خواهد شد، پس از چند لحظه دیدم که سرهنگ قاضی‌عسگر را که در آن زمان همافر بود، دستگیر کرده و به نزد من آوردند.

سرهنگ قاضی‌عسگر در این خصوص گفت: آن شب پس از اینکه هواپیما را بازرسی کردیم، سرهنگ خلبان معزی در هواپیما را بست و در پاسخ به سؤالات من که پرسیدم همافر دهقان مسئول سوخت هواپیما کجاست؟ گفت: انتهای هواپیماست. من کنجکاوتر شده بودم، خواستم جهت جست‌وجو به قسمت عقب هواپیما بروم که شخصی فریاد زد:‌ایست، از جایت تکان نخور وگرنه شلیک می‌کنم!

در همان لحظه در توالت باز شد و دو نفر از داخل آن بیرون آمدندیکی از آنها مردی بود که ریش داشت و خود را رجوی معرفی کرد و نفر دوم هم شخص لاغر اندامی بوددر همان زمان همافر وکیلی و مهندس پرواز هواپیما از پلکان هواپیما بالا آمدند تا دلیل عدم پرواز و تأخیر ما را بپرسند که به محض ورود، آنها را نیز دستگیر کردند.

پس از اینکه درها بسته شد هواپیما به راه افتاد و در حال صعود بود که در توالت مجدداً باز شد و شخص دیگری  با چهره عرق کرده و با لباس پرواز  بیرون آمد که رجوی او را دکتر بنی‌صدر رئیس‌جمهور ایران معرفی کردما از آن لحظه متوجه شدیم که بنی‌صدر نیز در هواپیماست.

در تمام مدت پرواز، رجوی و یک نفر دیگر با اسلحه ما را زیر نظر داشتند و شخص دیگری نیز در داخل کابین، مرتباً در تماس با فرانسه بود و ما در عبور از مرزهای هوایی کشورهای مختلف با هیچ مشکلی مواجه نشدیم.

همافر دهقان در مورد اطلاع دولت فرانسه از هواپیما و فرود این هواپیما در خاک آن کشور گفت: به نظر می‌آمد که قبلاً فرود این هواپیما به اطلاع دولت فرانسه رسیده بود و پس از صحبت بنی‌صدر با نخست‌وزیر فرانسه که در هواپیما انجام شد، ما در فرودگاه فرانسه به زمین نشستیم.

“کلود شسون” وزیر امور خارجه فرانسه، به نقل از خبرگزاری فرانسه از پاریس ادعا کرد، ساعت ۳۰:۲۰ دقیقه بامداد روز چهارشنبه  هفتم مرداد ۱۳۶۰  با خبر شدیم که یک فروند هواپیمای ایرانی می‌خواهد وارد حریم فضایی فرانسه شود و فرود بیاید، کمی بعد متوجه شدیم هواپیما حامل بنی‌صدر است و یک هواپیمای نظامی است و لذا بلافاصله به پایگاه نظامی “آورو” راهنمایی شد. وزیر امور خارجه فرانسه سپس گفت: در این لحظه بود که ما از جریان خبردار شدیم و طبیعتاً یکی از سرنشینان هواپیما خبر داد که خواهان پناهندگی سیاسی است. با تقاضای پناهندگی سیاسی هم طبق مقررات فرانسه  یعنی خودداری از هر نوع فعالیت سیاسی در فرانسه  موافقت شد.

به گزارش یونایتدپرس، بنی‌صدر رئیس‌جمهور معزول ایران ساعت ۳۰:۴ بامداد پس از ورود به پایگاه هوایی (آورو) تحت حفاظت نیروهای امنیتی فرانسه به نقطه نامعلومی منتقل شد.

خبرگزاری پاریس به نقل از خبرگزاری فرانسه از پاریس اعلام کرد:کلود شسون- وزیر امور خارجه فرانسه از ابوالحسن بنی‌صدر خواسته است تا تعهد کتبی کند که به مقررات پناهندگی فرانسه احترام بگذارد. وی افزود بنی‌صدر با اطلاع مقامات فرانسوی در هر نقطه از خاک فرانسه که بخواهد می‌تواند اقامت گزیند، زیرا من بیم آن دارم که وی مقداری به حفاظت احتیاج دارد.

مقامات وزارت دفاع فرانسه گفتند به زودی تصمیماتی درباره تعدادی از افرادی که در هواپیما هستند، گرفته خواهد شد. یک سخن‌گوی وزارت دفاع فرانسه اعلام کرد: هواپیمای حامل بنی‌صدر از آسمان آتن عبور کرد و به مقامات هواپیمایی یونان اطلاع داد که هواپیما مورد تعقیب و حمله قرار گرفته است، وی گفت هواپیما در یک فرودگاه بخش یونانی قبرس فرود آمد و سپس رهسپار پاریس شد.

اظهارات مسعود رجوی‌

یونایتدپرس به نقل از مسعود رجوی دیروز گفت: بنی‌صدر تنها ساعت ۶ بعدازظهر روز قبل، از برنامه فرارش به خارج از کشور آگاه شد. وی گفت حدود چهار ساعت پیش از پرواز، بنی‌صدر را در جریان امر قرار داده بودند. رجوی افزود: بنی‌صدر را پس از برکناری از ریاست جمهوری، در خانه‌ای واقع در مرکز تهران پنهان کرده بودند.

تشریح فرار توسط بنی‌صدر

 من یک روز قبل و در ساعت ۶ بعدازظهر به وقت تهران به من خبر دادند، از این‌رو من در ساعت ۳۰:۲۰ سوار هواپیما شدم و در ساعت ۳۰:۲۲ به سوی فرانسه پرواز کردیم.

بازگشت دو خدمه پروازی از فرانسه به ایران‌

سرهنگ دهقان در پاسخ به این سؤال که آیا در بازگشت شما به ایران ممانعتی وجود داشت یا خیر؟ گفت: از همان ابتدا بنی‌صدر و رجوی و دو همکار دیگر آنان پایگاه نظامی فرانسه را ترک کردند ولی هر کدام از ما چهار نفر یعنی من و همافر قاضی‌عسگر، وکیلی و سروان اسکندریان را در پایگاه به اتاق‌های جداگانه‌ای بردند و همافر وکیلی و سروان اسکندریان با تهدیدهای مأموران امنیتی فرانسه مبنی بر اعدام آنها پس از بازگشت به ایران، پس از دو روز تصمیم گرفتند در همان پایگاه ‌بمانند.

قاضی‌عسگر در این رابطه افزود: صبح روز بعد از ورود به پایگاه، ما را به اتاق مأموران حفاظت بردند و در آنجا یک سرهنگ فرانسوی که خود را فرمانده پایگاه می‌خواند با تک‌تک بچه‌ها صحبت کرد وی در صحبت‌هایش سعی داشت اطلاعاتی در مورد جنگ از ما بگیرد: سؤالاتی در خصوص تعداد هواپیماهای شکاری ایران، تعداد تلفات در جنگ، خسارات ناشی از جنگ و اینکه آیا مردم ایران از وضع کنونی راضی هستند یا نه به دست آورد و ما نیز اطلاعات نادرستی به وی می‌دادیم و در خصوص بعضی از سؤالات، اظهار بی‌اطلاعی می‌کردیم.

وی افزود: این فرمانده سعی داشت با دادن وعده و وعیدهایی مانند دادن پناهندگی سیاسی و اشتغال به کار در آنجا ما را از بازگشت به ایران منصرف کند. آنها همچنین برای رسیدن به این منظور به ما می‌گفتند: مطمئن باشید که تا به حال افراد خانواده شما توسط پاسداران دستگیر شده‌اند و اگر به ایران بازگردید، شما را نیز در فرودگاه اعدام خواهند کرد. این سرهنگ فرانسوی پس از گفت‌وگوهای زیاد با ما این طور وانمود می‌کرد، که تمام کارهای شما برای اقامت در فرانسه آماده است و ما تنها منتظر پاسخ مثبت شما هستیم که پاسخ ما به این سرهنگ، این بود که ما فقط می‌خواهیم به ایران بازگردیم و اگر امروز به ایران برویم بهتر از فرداست.

هشدارهای رادار ایران‌

قاضی‌عسگر در مورد تغییر جهت هواپیما، به سمت شمال کشور گفت: در حالی که خلبان هواپیمای ربوده شده سمت شمال کشورمان را پیش گرفته بود و پیش می‌رفت مرتباً از رادار زمینی اخطار می‌شد که در صورت عدم بازگشت، مورد اصابت موشک قرار خواهید گرفت. به دنبال اخطارهای مکرر رادار، هواپیمای شکاری نیز به تعقیب هواپیمای ربوده شده پرداخت. هواپیمای جنگنده که با فاصله زیادی از هواپیمای ربوده شده در پرواز بود، به هواپیمای تانکر اخطار داد، که در صورت عدم تغییر جهت و عدم بازگشت، مورد اصابت موشک قرار خواهد گرفت، با این اخطار، خلبان هواپیمای تانکر گردشی کرد و پس از حصول اطمینان از اینکه هیچ هواپیمایی در تعاقب وی نیست، به سرعت راهش را ادامه داد و از شمال کشورمان گریخت.

حجت‌الاسلام والمسلمین محمدی ری‌شهری رئیس دادگاه‌های انقلاب و ارتش درخصوص مکانیزم فرار و اینکه چگونه افراد شخصی و غیرنظامی می‌توانسته‌اند از یک پایگاه نظامی به این سادگی فرار کنند گفت: این فرار را باید ناشی از ضعف فرماندهی منطقه دانست. با اینکه به ایشان تذکر داده شده بود که افرادی در نیرو هستند که ممکن است خطرهایی برای نیرو داشته باشند، حتی خود خلبان معزی از ارتش اخراج شده بود، ایشان را به بهانه اینکه وی دارد پرواز می‌کند به ارتش برگرداندند که این هم از حسن رأفت و عطوفت شهید فکوری بود و سوءنیتی در کار نبود.

ولی به عنوان قصور باید بپذیریم ضعف‌هایی هم در مورد تردد و کنترل و رفت و آمد در پایگاه و باند فرودگاه وجود داشته است؛ برای مثال وقتی خلبانان، میهمان یا همراهی داشته باشند، از نظر دژبان در پایگاه‌ها، به میهمان توجه نمی‌شود یعنی به صورت عرف است. وقتی فرد شناس است، افراد دیگر را می‌تواند به عنوان آشنا و دوست و همراه و غیره وارد پایگاه کند، که این نوعی ضعف است.

***

خاطرات  آخرین سفر شاه ازقول خلبان شاه -سرهنگ معزی
سال۱۳۵۷ سال انقلاب بود. سال اوج‌گیری اعتراضهای حق‌طلبانه‌یی که علیه دیکتاتوری و سرکوب شکل گرفت و خواسته اولش آزادی بود. سالی که به‌سقوط نظام دیکتاتوری سلطنتی منجر شد. به‌هرحال اوجگیری اعتراضهای مردمی‌ باعث شد که شاه ‌از موضع قدر قدرتی پائین بیاید و از ایران فرار کند. شاه تصمیم گرفت ابتدا به‌مصر و سپس به‌مراکش برود.
به‌ما گفتند آماده پرواز باشیم. ما خدمه را آماده کردیم و روز موعود فرا رسید.

تصاویر/ فرار محمدرضاشاه از ایران

شاه به‌اتفاق فرح آمد که سوار شود. مقداری شلوغ پلوغ بود. قبل از سوار شدن چند نفر ریختند دور و برش و از زیر قرآن ردش کردند. چند نفر گریه کردند. شاه‌ آمد بالا. سپهبد بدره‌ای که بسیار تنومند و قد بلند بود خودش را انداخت روی پای فرح و کفشهایش را بغل کردبا حالت گریه می‌بوسید و می‌گفت شهبانو! تو را به‌خدا اعلیحضرت ما را سالم برگردانید و گریه می‌کرد. فرح خم شد و از زمین بلندش کرد و گفت هیس! پاشو تیمسار خوب نیست! بلند شو! بلند شو! بعد از چند دقیقه بختیار آمد توی کابین. ما هنوز موتورها را روشن نکرده بودیم. شاه جلو نشسته بود و بختیار از پشت آمد. بختیار فکر می‌کرد پشت شاه هم چشم دارد! چون سه بار از پشت سر به‌‌شاه تعظیم کرد. شاه از نیمرخ روی شانه خودش را می‌دید. تعظیم سوم بختیار را دید و گفت چیه؟ بختیار گفت: قربان جان نثار آمده‌ام… شاه دستش را از روی شانه‌اش آورد که دست بدهد. بختیار سه بار دستش را بوسید و گذاشت روی پیشانیش. شاه گفت همان کارهایی را که بهت گفتم بکن! بختیار گفت چشم! حتماً! خیالتان جمع باشد! 

 انورالسادات آمد استقبال. با مراسم رسمی‌ استقبال کردند. چند روزی آن‌جا بودیم(۶روز). در آن‌جا معاون رئیس‌جمهور آمریکا آمد دیدن شاه.
بعد رفتیم مراکش.بعد از رسیدن به‌‌مراکش ما را بردند به‌‌هتل…تا این که گفتند امام خمینی به‌ایران آمد. یک مقدار با بچه‌ها صحبت کردیم و قرار شد برگردیم. شاه قصد اقامت در مراکش را داشت. هنگام پرواز از تهران دو هواپیما بودیم. یکی رزرو بود که دنبال ما می‌آمد. آن هواپیما بعد از چند روز برگشت! هواپیمای ما که‌اسمش شاهین بود باقی ماند. به‌‌من گفتند بقیه کروه را بفرست به‌اسپانیا از آن‌جا سوار شوند بروند اما خودت بمان. قبول نکردم و گفتم باید بیایم صحبت کنم.رفتم با شاه در یکی از کاخهای ملک حسن صحبت کردیم. یکی از گاردیها هم حضور داشت. شاه گفت هواپیما را با شما این‌جا نگه می‌داریم بقیه برگردند. من به‌‌دروغ گفتم این هواپیما مال دولت ایران است و چون ثبت دولت ایران است هیچ جا اجازه پرواز ندارد. ضمن این که هواپیما چون نوع۷۰۷ است، هزینه نگهداریش بی اندازه بالا است.

شاه نمی‌دانست که هواپیما ثبت دولت ایران نیست و مال خودش است. یعنی نام مالک هواپیما محمدرضا پهلوی بود. به‌‌قدری مال و ثروت و چندین هواپیمای کوچک و بزرگ داشت که نمی‌دانست این هواپیمای۷۰۷ مال خودش است. گفت خیلی خوب پس بروید هواپیما را بگذارید اسپانیا و خودت برگردگفتم خودم هم می‌خواهم به‌ایران برگردم! گفت من راجع به‌‌شما با ملک حسن صحبت کرده‌ام. ایشان به‌‌خلبانی مثل شما احتیاج دارد. گفتم مایلم به‌ایران برگردم. گفت اگر هم نخواهی با ملک حسن کار کنی ملک حسین هم در جریان کار شما هست و می‌توانید بروید برای ملک حسین پرواز کنید. چون به‌او گفته‌ام که شما خلبان خوبی هستید! گفتم اگر خلبان خوبی هستم مال حسن و حسین نیستم. مال مردم ایرانم. با پول آنها خلبان شده‌ام! شاه گفت مال کی؟ گفتم ببخشید ملک حسن و ملک حسین. شاه یک لحظه مکث کرد و گفت نخواهی با اینها بپری می‌توانی بمانی این‌جا با همین درجه سرهنگی در ارتش مراکش کار کنی. گفتم من مایلم برگردم. باز مکث کرد و گفت می‌توانی در این‌جا در ایر‌لاین مراکش باشی. باز هم گفتم من مایلم برگردم به‌‌کشورم ایران. گفت اصلاًً می‌توانی همین طوری باشی من تأمینت می‌کنم. گفتم متأسفم! می‌خواهم بروم ایران. این‌را که گفتم، گفت امیدوارم همیشه به‌‌کشورت خدمت کنی.آمدم و به‌‌سایر پرسنل هواپیما گفتم برویم! گفتند ما می‌رویم؟ گفتم نه همه با هم می‌رویم. آن موقع خواهرم در آمریکا در کنسولگری تگزاس کار می‌کرد. زنگ زدم و به‌او گفتم من می‌خواهم یک چنین کاری بکنم که هواپیما را برگردانم به‌ایران. شما هم به‌‌مقامات خبر بده ما می‌خواهیم چنین کاری بکنیم.
برگشتیم به‌‌هتل. تعدادی از همراهان و گاردیها آمدند نزد من.که ما هم می خواهیم باشمابرگردیم ایران، محافظین مخصوص شاه و پیشخدمتش جمع شدند که ما هم می‌خواهیم به‌ایران برگردیم. گفتم به‌‌یک شرط شما را می‌برم. کسانی را می‌برم که دستشان به‌‌جنایت آلوده نیست و کسی را نکشته‌اند. اگر هرکدام از شما کسی را کشته باشد من نمی‌برم. جالب این که همه پیشخدمتها و یک خانم خدمتکار گفتند ما کسی را نکشته‌ایم. همه‌شان قرار شد بیایند. تنها یک نفر باقی ماند به‌اسم شهبازی که گفت من نمی‌آیم. ولی دلیلش را نگفت. او فردی کاراته‌باز بود و به‌‌طوری که می‌گفتند خیلی هم برو برو داشت. سوار هواپیما شدیم و برگشتیم به‌ایران.وقتی سوار شدیم اول از همه آرم دربار سلطنتی را برداشتیم و یک آیه قرآن چسباندیم.بعد یک مقدار زیادی مشروب الکلی گران قیمت بود که همه را خالی کردیم توی توالت. در فرودگاه مهرآباد اجازه نشستن گرفتیم. به‌‌ما گفت بروید ته باند. رفتیم. سه چهار ماشین آمد دور و بر ما و با افراد مثلاً گروه ضربت ما را محاصره کردند. سلاحهایشان را به‌‌طرف ما نشانه رفتند. اشاره کردم که سلاح را بیاورند پائین و گفتم بابا قمیت هواپیما ۱۰۰میلیون تومان بیشتر است! تیر می‌زنید خراب می‌شود! آنها تا من را دیدند شناختند. حدود ۱۶-۱۷نفر بودیم. ما را به‌اتاقی در مدرسه رفاه بردند.. پسر بازرگان آمد با ما صحبت کرد. نفرات همراهم را نمی‌شناخت. پرسید: اینها کی هستند ؟ گفتم اینها گاردیها و یا خدمه شاه هستند. با این شرط اینها را آورده‌ام که جنایتی نکرده باشند. به‌‌خودشان هم گفته‌ام که‌اگر کسی، کسی را کشته با من نیاید. اما اگر جنایتی نکرده‌اید تضمین هم می‌کنم که با شما کار نداشته باشند. بنابراین قبل از هرچیز اعلام می‌کنم هرکدام از اینها را بخواهید دست بزنید یا اعدام کنید اول باید من را بزنید. برای این که‌اینها قول داده و تضمین داده‌اند که قتلی انجام نداده‌اند. گفت نه کاریشان نداریم. بعد پرسید سؤال و جواب که می‌توانیم بکنیم؟ گفتم بله. گفت یکی دو ساعت از همه سؤال می‌کنیم که چه شد و چه نشد. هر نفر را به‌‌یک نفر سپردند. رفتیم در اتاقهای جداگانه و ما هم برایشان توضیح دادیم. بعد از سه چهار ساعت آزاد شدیم و من رفتم پایگاه مهرآباد.
چند ساعت بعد دیدم یک جوان رشید با سلاحی در دست دم در است. گفتم بفرمایید. گفت من را دادگاه‌ انقلاب فرستاده که محافظ شما باشم تا سلطنت‌طلبها شما را نزنند. گفتم خیلی ممنون بیا تو چای بخور! ولی من محافظ نمی‌خواهم یک سلاح از پایگاه می‌گیرم خودم از خودم محافظت می‌کنم. با اصرار او را رد کردم. بعد هم رفتم در گردان خودم و شروع به‌‌کار کردم./منبع:سایت میلتاری

سرنوشت هواپیمای بوئینگ۷۰۷

پس از انقلاب اسلامی، این هواپیما به “۱۰۰۱” تغییر نام داد و در شرکت هواپیمایی “معراج” به پرواز ادامه می‌دهد. این هواپیما ترابری مقامات رده‌بالای کشورمان من‌جمله رئیس‌جمهور را عهده‌دار است و تعمیر و نگهداری آن بر عهده نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران می‌باشد.
شاه دو فروند هواپیما به نام های ” شاهین ” که یک بوئینگ ۷۰۷ بود و ” شهباز ” که بوئینگ ۷۲۷ است ، داشت که برای سفرهای درون و برون مرزی از آنها استفاده می‌کردند، این هواپیما در زمان خود به واسطه تزئینات داخلی به کاررفته در آن یکی از گران‌قیمت‌ترین پرندههای ساخت بشر محسوب ‌می‌شد.
این هواپیما هنگام عبور از کنار آشیانه جمهوری اسلامی در “فرودگاه مهرآباد” قابل مشاهده است و درحال حاضر دولت ایران برای سفرهای خود از آن استفاده می کند . “محمدرضا پهلوی” که سراسر عمرش را در تجملات حرام و نامشروع گذرانده بود، گویا در آخرین حضورش در ایران نیز باید این عمل را به اثبات همگان می‌رساند. این هواپیما که “شاهین” نام داشت، یکی از گران‌ترین هواپیمای جهان بود که در آن زمان حدود ۸۰۰ میلیون تومان قیمت داشت. 
چون دارای ۳۰۰ میلیون تومان تجهیزات اضافه و دارای ۱۵ میلیون تومان اشیا زینتی طلایی و مجهز به سیستم ارتباطی تلفن و تلکس به ارزش ۴۰ میلیون تومان بود؛ به طوری که شاه از داخل هواپیما می‌توانست با هر منطقه از جهان تماس تلفنی برقرار نماید.
نهاجا نیروی پیشتیبانی کننده رزمندگان اسلام در دوران دفاع مقدس بود

امیر سرتیپ دوم خلبان بازنشسته “سید اسماعیل موسوی” معاون عملیات اسبق نیروهای مسلح در گفتگو با خبرنگار امنیتی دفاعی باشگاه خبرنگاران در رابطه با وضعیت فعلی و موارد استفاده  این هواپیما بعد از انقلاب گفت : این هواپیما در حال حاضر در آشیانه جمهوری  که تحت نظر آقای “زنگنه” قرار دارد، نگهداری می‌شود و از آن  برای پروازهای مقامات درجه یک کشور به صورت VIP  استفاده می‌گردد./۱۱ فروردین ۱۳۹۳باشگاه خبرنگاران جوان

سرهنگ معزی که بود؟ خلبان قهرمانی که خائن بود
سرهنگ “بهزاد معزی” خلبان مخصوص شاه بود که در بیشتر پروازها و مسافرت‌های شاه مخلوع ، خلبان هواپیمای اختصاصی وی بوده است .او خلبان همان هواپیمایی بود که در روز ۲۶ دی ۱۳۵۷ شاه از ایران فرار کرد. او بعد از این جریان هواپیما را به ایران باز گرداند و  به دلیل بازگرداندن یک هواپیما بوئینگ ،آنهم در دوران جنگ به کشور به یک قهرمان بدل شد . ولی چند سال بعد وقتی که وی  “بنی صدر” رئیس‌جمهور فراری و “مسعود رجوی” سرکرده گروه منافقین را با هواپیمای دیگری از ایران فراری داد، چهره واقعی این خیانتکار نمایان شد.

*چهارشنبه هفتم مرداد ۱۳۶۰ بنی‌صدر و رجوی با یک فروند هواپیمای بوئینگ ۷۰۷ به خلبانی سرهنگ معزی بنی‌صدر رابه فرانسه فراری دادند،رئیس جمهورمعزول ایران درفرانسه  پناهندگی سیاسی گرفت ودر منطقه «کشن» واقع در سه کیلومتری جنوب پاریس  درآپارتمانی که ازقبل داشت سکنی گزید.

«محمدرضا پهلوی» بهمراه همسرش(فرح) در ۲۶ دی ۱۳۵۷ با این هواپیما از کشور خارج شدند

۳۴روزبعدازفرارشاه

روزسه شنبه ، ۰۱ اسفند ۱۳۵۷خلبان شاه (سرهنگ بهزادمعزی) به همراه بخشی از کارکنان و خدمه شخصی شاه با همین هواپیما به کشور بازگشتند.

ساعت ده صبح روز سه‌شنبه یکم اسفند ۵۷(۲۰فوریه۱۹۷۹) هواپیمای جت اختصاصی شاه به نام شاهین در فرودگاه مهرآباد به زمین نشست و «سرهنگ معزی»، خلبان آن، خود و تعدادی از افراد گارد را که با این هواپیما به تهران آورده بود، در اختیار اعضای کمیته انقلاب فرودگاه قرار داد. این هواپیما از «مراکش» به سوی تهران پرواز کرده بود.

در موقع فرود هواپیمای جت ۷۰۷ شاهین (هواپیمای اختصاصی شاه سابق) که شاه با آن به مراکش رفته بود، افراد گارد انقلاب و ماموران فرودگاه مهرآباد اقدامات امنیتی لازم را به عمل آوردند. خلبان هواپیما در موقع نزدیک شدن به فرودگاه مهرآباد موقعیت خود و تعداد و افرادی را که در هواپیما بودند به برج مراقبت اطلاع داد. با فرود هواپیما در فرودگاه مهرآباد افراد گارد انقلاب و ماموران افراد گارد انقلاب و ماموران فرودگاه به هواپیما نزدیک شدند و خلبان و سایر مسافران را از پای پله‌های هواپیما سوار اتومبیل کرده و به کمیته انقلاب بردند.

۲سال و۵ماه بعد۲تاجنایتکارراباهمان هواپیمای شاه فراری داد.

درشب فراربنی صدرعوامل خائن فرودگاه-خلبانان وکارشناسان، باهمکاری منافقین،با از کار انداختن ۸ فروند هواپیمای شکاری اف – ۴ عملآ امکان  ره گیری و تعقیب هواپیمای حامل بنی صدر رامختل می کنند،به بهانه وجودبمب ،عوامل خودرادرقالب آتش نشانی دراطراف هواپیمامستقرمی کنند.

سرهنگ ناوبر اسماعیل فرخنده منزل سازمانی خویش را در اختیار تیم فرار، قرار می دهد،برای رفتن تاپای هواپیمانیزازکارت «تردد»عوامل استفاده می شود،عملیات تفتیش هم به احترام قهرمان ملی(خلبان معزی)انجام نمی گیرد،بنی صدرورجوی هم با پوشش عوامل پروازواردهواپیماشده بودند ونیزهربازرس -خارج ازتیم فرار-رایکجوری فریب می دادند. 

معزی:صبح روز سه‌شنبه ۶ مرداد ۱۳۶۰ یک نقشه پرواز آموزشی سوخت‌گیری شبانه را طراحی کردم و ۴ تن دیگر از خدمه هواپیما را نیز در جریان گذاشتم. عصر روز موعود مطابق معمول به پایگاه هوایی رفتیم تا خود را برای یک پرواز عادی آماده کنیم. مخازن سوخت را پر و همه چیز را مرتب کردیم. ساعت ۲۰:۳۰ دقیقه بامداد موفق شدیم بنی‌صدر را به طور پنهانی وارد هواپیما کرده و آنجا پنهان کنیم و سرانجام ساعت ۲۲:۳۰ از باند فرودگاه برخاستیم و نخستین مرحله ماموریت خود را‌‌ همان طور که طرح‌ریزی کرده بودیم، با موفقیت به انجام رساندیم.

بنی‌صدر با لباس زنانه رفت؟

بهزاد نبوی سخنگوی دولت نیز در مورد چگونگی فرار بنی صدر گفت : احتمالا ایشان به صورت مبدل(با لباس زنانه) که زیر ابروهای خود را برداشته و موهای آن چنانی،ازکشورخارج شده است(۸ مرداد ۱۳۶۰روزنامه اطلاعات).

(باتوجه به توضیحات فوق الذکرنگارنده-پیراسته فر)،بنی‌صدر در مورد خروج‌اش از ایران با لباس زنانه به «صدای آمریکا» گفته است: «من با لباس نظامی از ایران خارج شدم.» وی دلایل خود را برای رد این ادعا اینچنین برشمرد: «یک، ممکن نبود بشود با لباس زنانه وارد پایگاه هوایی تهران شد. دو، ما چهار نفر در خودرو بودیم و اگر همه لباس زنانه داشتند، خیلی جلب توجه می‌کرد. حتی اگر یکی از آنها هم لباس زنانه می‌داشت جلب توجه می‌کرد و کسی که دم درب ایستاده بود، حساس می‌شد بفهمد او کیست. سه، ورود به آن پایگاه با کارت مخصوص ممکن بود. یعنی با لباس نظامی هم می‌خواستید وارد بشوید، اگر کارت نداشتید، شما را راه نمی‌دادند. یکی از افراد فداکار آن پایگاه کارتش را در اختیار من قرار داده بود. چهار، ساعت ۱۰ شب آن هواپیما پرواز کرد. ما ساعت هشت وارد پایگاه شدیم و مدتی هم در محوطه فرودگاه چهار نفری و یکی دو نفر از افراد پایگاه که اطلاع داشتند، یک حلقه‌ای ایجاد شد و آنجا بودیم. تصور کنید اگر با لباس زنانه بودیم، جلب توجه می‌کرد.»

کیهان، مورخ یکم اسفند ۵۷، در این باره چنین گزارش داد: «هواپیمای آبی‌رنگ شاهین ساعت ۶ صبح از فرودگاه رباط به قصد آزمایش به پرواز درآمد و ناگهان با تغییر مسیر به سوی تهران روانه شد. یک ساعت قبل از نشستن هواپیما در فرودگاه تهران سرهنگ معزی و سروان اسکندریان خلبان و کمک‌خلبان هواپیما با برج مراقبت تماس گرفتند و اجازه فرود خواستند، از طرف کمیته انقلاب اسلامی، به محض با خبر شدن از ماجرا، «آیت الله عبد الحسین معزی» به فرودگاه رفت. گفته می‌شود علاوه بر خلبان و کمک‌خلبان حدود ۳۰ نفر از اعضای گارد محافظ و خدمه هواپیما نیز جزو سرنشینان هواپیما هستند.»»

آیت الله عبد الحسین معزی به همراه حجت الاسلام و المسلمین علی اکبر ناطق نوری رئیس دفتر بازرسی مقام معظم رهبری-عیادت از رئیس دانشگاه امام صادق( آیت الله  محمدرضامهدوی کنی) رئیس کمیته های  انقلاب-سابق-در بیمارستان بهمن تهران ۱۴ خرداد ۱۳۹۳

«آیت الله عبد الحسین معزی»متولد۱۳۲۴ ،از سال ۱۳۴۴ و پس از تبعید امام خمینی به نجف اشرف، از جمله  نخستین طلابی بود که به عراق سفر نموده و  تا ۱۳۴۸ درحوزه علمیه نجف مشغول تحصیل بودوبعدبه قم مراجعت کرد.

عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز و شورای سیاستگذاری ائمه جمعه در سال ۱۳۷۹ به عنوان نماینده مقام معظم رهبری به مدت ۴ سال عازم اطریش شد و با تاسیس مرکز اسلامی امام علی(ع) وین به فعالیت های دینی و تبلیغی در ان کشور ادامه داد.

«آیت الله عبد الحسین معزی» در سال ۱۳۸۲عازم انگلستان شد و به مدت ۱۰ سال فعالیت های گوناگون خود را در مرکز اسلامی انگلیس ادامه داد  و در سال ۱۳۹۳ به ایران بازگشت و به عنوان مشاور فرهنگی دفتر مقام معظم رهبری  مشغول فعالیت شد و با حکم معظم له به عنوان نماینده ولی فقیه در جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران منصوب گردید.


پس از انقلاب اسلامی، این هواپیما به "۱۰۰۱" تغییر نام داد و در شرکت هواپیمایی "معراج" به پرواز ادامه می‌دهد. این هواپیما ترابری مقامات رده‌بالای کشورمان من‌جمله رئیس‌جمهور را عهده‌دار است و تعمیر و نگهداری آن بر عهده نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران می‌باشد.

شاه دو فروند هواپیما به نام های " شاهین " که یک بوئینگ ۷۰۷ بود و " شهباز " که بوئینگ ۷۲۷ است ، داشت که برای سفرهای درون و برون مرزی از آنها استفاده می‌کردند، این هواپیما در زمان خود به واسطه تزئینات داخلی به کاررفته در آن یکی از گران‌قیمت‌ترین پرندههای ساخت بشر محسوب ‌می‌شد.


هواپیمای شهباز

بوئینگ 707 (هواپیمای شاهین) هواپیمای اول خانواده سلطنتی

آشنایی با هواپیمای شاهین

هواپیمای شاهین(EP-HIM) ایران ،بعد از فرار شاه به مصر توسط «کاپیتان معزی» به تهران بازگشت در بازگشت این پرنده به ایران اخبار متفاوتی وجود دارد؛ "معزی" و خدمه ادعا می‌کردند به تصمیم خود و با نارضایتی شاه ایران این هواپیما را بر گردانده‌اند، اما این مسئله با توجه به قرابت و دوستی "انورسادات" با شاه و بدون اجازه فرودگاه قاهره بسیار بعید به نظر می‌رسد و همچنین این پرنده رسما متعلق به نیروی هوایی ارتش بود و شاه ایران بعد از برکنار شدن مطابق قوانین بین المللی حق استفاده از آن را نداشت و نگهداری آن کمکی به وی نمی‌کرد.....با ورود به ایران به پارکینگ برده شد و بعد از تخلیه لوازم گران‌قیمت آن مدت‌ها در گوشه‌ای از مهرآباد زمین‌گیر بود؛ طبق گزارشات در طول جنگ هم چند ماموریت نظامی توسط آن انجام شده بود.

 درحال حاضر دولت ایران برای سفرهای خود از این هواپیما استفاده می کند .

«محمدرضا پهلوی» که سراسر عمرش را در تجملات حرام و نامشروع گذرانده بود، گویا در آخرین حضورش در ایران نیز باید این عمل را به اثبات همگان می‌رساند. این هواپیما که «شاهین» نام داشت، یکی از گران‌ترین هواپیمای جهان بود که در آن زمان حدود ۸۰۰ میلیون تومان قیمت داشت.


چون دارای ۳۰۰ میلیون تومان تجهیزات اضافه و دارای ۱۵ میلیون تومان اشیا زینتی طلایی و مجهز به سیستم ارتباطی تلفن و تلکس به ارزش ۴۰ میلیون تومان بود؛ به طوری که شاه از داخل هواپیما می‌توانست با هر منطقه از جهان تماس تلفنی برقرار نماید. همچنین مشروبات الکلی داخل آن از گران‌ترین مشروبات جهان بود.

 یک هفته پس از پیروزی انقلاب ۵۷؛ چه کسی هواپیمای اختصاصی شاه را به تهران برگرداند؟

علاوه بر این، شاه دو هواپیمای دیگر «مشابه شاهین» به نام «میترا» و «شهباز» به اضافه ۲ هواپیمای «جت دستار» داشت و کلاً ارزش هواپیماهای خصوصی شاه در آن موقع بیش از ۳ میلیارد تومان بود.

این هواپیما ۶ توالت دارد که ۵ توالت در قسمت عقب متعلق به همراهان و یکی به شاه و همسرش تعلق داشت.

 در سالن ناهارخوری هواپیما یک میز ۴۰ تکه وجود دارد که ۶ هزار ساعت منبت‌کاری شده، روی آن تعبیه شده و ارزش آن میلیون‌ها تومان است.

اتاق خواب آن رویایی و دیدنی است و می‌توان آن را یک موزه کوچک دانست. قصری که در داخل بویینگ بنا شده قیمت هواپیما را تا ۸۰۰میلیون تومان بالا برده بود.


از این قصر طلایی پرنده ، همواره ۲۰دژبان نگهداری می‌کردند و ورود به آن مستلزم داشتن کارت مخصوص بود. در ضمن معرف پروازی این هواپیما " BLUE FLIGHT 1" بوده است.
در اواخر رژیم پهلوی و همزمان با افزایش روز بروز قیمت نفت و درست در زمانی که روابط دولت ایران با شرکت‌های آمریکایی بسیار بهتر از رابطه با دولت آن کشور بود دولت ایران که همواره برای سفرهای برد بلند خود دچار مشکل بود و سفر با ۷۲۷های ۱۰۰ برای مسیرهای بلند را در شان خود نمی‌دید و همچنین به رقابت با ریاست جمهوری آمریکا و ۷۰۷ تشریفاتی معروف آن اقدام به سفارش یک جت۷۰۷ پیشرفته و مجلل نمود.
«رجیستر EP-HIM» در گذشته معانی زیادی داشت وقتی پرنده‌ای این نام را می‌گرفت به معنی اختصاص قطعی یک پرنده به یک شخص خاص یعنی شاه ایران را داشت و از آنجا که قبل از سفارش دادن این پرنده این نام بر روی آن گذاشته‌شده‌ بود، شرکت بوئینگ این پرنده را کاملا سفارشی و متفاوت ساخت و علاوه بر امکانات مدرنتر ناوبری و تجهیزاتی به مبلمان و تزئینات مدرن و زیبا با طراحی فوق مدرن هم مجهز شد؛ همچنین بوئینگ هزینه و وقت زیادی را برای رنگ‌آمیزی خارق‌العاده آن کرد.

این پرنده بر خلاف تمامی هواپیماهای ایرانی به رنگ آبی تیره بسیار مرغوب و همچنین سیلور بسیار درخشان در زیر بدنه رنگ‌آمیزی شد که البته بعدها کلیه این رنگ‌آمیزی‌ها پاک شد.

نام یک بوئینگ ۷۰۷ متعلق به نیروی هوایی شاهنشاهی ایران بود که محمدرضا شاه پهلوی و شهبانو فرح پهلوی از آن برای سفرهای داخلی و خارجی استفاده می‌کردند.

رنگ این هواپیما آبی و داخل آن به شکل مجللی تزئین شده ‌بود. این هواپیما در زمان خود به واسطه تزئینات داخلی به کار رفته، یکی از گران‌ قیمت‌ ترین پرنده های ساخت بشر محسوب ‌می‌شد.

این هواپیما ۳۰۰ میلیون تومان تجهیزات اضافه و دارای ۱۵ میلیون تومان اشیا زینتی طلایی و مجهز به سیستم ارتباطی تلفن و تلکس به ارزش ۴۰ میلیون تومان بود؛ به طوری که شاه از داخل هواپیما می‌توانست با هر منطقه از جهان تماس تلفنی برقرار نماید.

این پرنده بر خلاف تمامی هواپیماهای ایرانی به رنگ آبی تیره بسیار مرغوب و همچنین سیلور بسیار درخشان در زیر بدنه رنگ‌آمیزی شد، که البته بعدها کلیه این رنگ‌آمیزی‌ها پاک شد. همچنین خلبان اصلی آن در سالهای اولیه فردی آمریکایی به نام «بلو منستین» و سپس سرهنگ بهزاد معزی بود.

محمدرضا شاه پهلوی در ۲۶ دی ۱۳۵۷ با این هواپیما از کشور خارج شد. بعد از خروج شاه از ایران و ورود او به مصر در اسفند ماه، به فرمان شاه هواپیمای شاهین به ایران بازگردانده شد

هواپیمای شاهین(EP-HIM) در سال 1986 نام آن به «EP-NHY» تعییر کرد و رنگ‌آمیزی اولیه آن هم عوض شد و کلیه مسئولیت آن به «ایران ایر» واگذار شد تا در سال ۱۹۹۹ در پی بازنشستگی ناوگان ۷۰۷ (ایران ایر) ،این شرکت این پرنده را به نیروی هوایی بازگرداند و مجدد با نام ۱۰۰۱ روی آن نقش بست.

شروع پروازهای این پرنده را باید از ابتدای هزاره سوم یعنی سال ۲۰۰۲ دانست که این پرنده به طور گسترده به آسمان کشورهای دنیا بال گشود و در چند سال اخیر به پرکارترین پرنده دولت تبدیل شد؛ این پرنده در بین علاقمندان ۷۰۷ در جهان بسیار شناخته شده می‌باشد و در هر سفر ریاست جمهوری عکاسان علاقه زیادی به تصویربرداری از این جت تاریخی دارند.
با تمام تعاریفی که از این پرنده شنیدیم برای اطلاع از طراحی داخلی آن کنجکاو می‌شویم؛ اما متاسفانه غیر از چند تصویر تایید نشده که در ذیل خواهید دید ،تصویر دقیقی از داخل این جت موجود نیست و باید به ۷۰۷ های VIP مشابه اکتفا کرد ؛در جهان فقط ۲ فروند ۷۰۷ موجود است که نقشه طراحی آن کپی‌برداری شده از شاهین است ؛ اولی ۱۰۰۲ پرنده‌ای سوخت رسان که توسط مهندسین داخلی سعی شده از طرحی مشابه شاهین در آن استفاده شود و دومی پرنده‌ای به نام N88ZL که از نوع 707-330B است و در سال ۱۹۸۴ از روی طراحی شاهین مبلمان شد این پرنده در حال حاضر مطابق تمامی قوانین جهانی استانداردسازی شده و برای پروازهای تشریفاتی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

خلبان مدرسی می گوید: «خانواده شاه» علاوه هواپیماس«شاهین» و هواپیمای ۷۲۷ (شهباز ) از چندین فروند هواپیماهای دیگری هم از جت استار گرفته تا جت فالکون و بوئینگ با کال ساین (بلو فلایت)پرواز می کردند.

 اما شاه و فرح اعلب با «شاهین» مسافرت می رفتند،«شاه» قبل ازآن با هواپیمای سی - ۱۳۰ پرواز می کرد،یک اتاقک مجهز لوکس و سلطنتی برایش خریداری شده بود که کاملآ اندازه قارقارک های ما بود .. و حتی پنجره های آن دقیقآ جلوی شیشه های هواپیما قرار می گرفت.

درون ان (هواپیمای C-۱۳۰) دست کمی از تجهیزات هواپیمای شاهین رو نداشت،از دفتر کار گرفته ، اتاق خواب ، دستشویی ، بار مشروب و سایر تجهیزات پروازی که در طول پرواز اعلیحضرت می توانست به راحتی از ارتفاع ، سرعت ؛ هدینگ و سایر اطلاعات لازم آگاه شود . این اتاقک همیشه در پشت دفتر خط پرواز درون آشیانه بزرگ سی - ۱۳۰ جای گرفته بودو در ورودی اش با قفل رمز داری بسته بود . تمام دستگیره ها و شیر های آب و حتی سیفون از طلا بود.

تا این که از زبان یکی از دوستان صمیمی ام شنیدم که این اتاقک رو در یکی از کوچه های خیابان پیروزی ، پشت بیمارستان سابق نیروی هوایی دیده است که ظاهرآ برای اهدای خون در نظر گرفته شده است.

مدرسی:تقریبآ بهار سال ۵۸ بود (اول اسفند ۱۳۵۷) چون تازه« هواپیمای شاهین» به کشور برگرداننده شده بود، هنوز هم حال و هوای روزهای نخست پیروزی انقلاب جاری بود.

در یکی از همین روزها خبر رسید «آیت الله سیدمحمود طالقانی» برای بازدید وارد پایگاه شده است .. خیلی از بچه ها از جمله خود من ، خیلی او رو دوست داشتیم . حضرت آیت الله هر جا قدم می گذاشت بچه ها با عشق و علاقه دورش جمع می شدندو صادقانه به او توضیح می دادند،بازدید او از خط پرواز و «رمپ هواپیماهای هرکولس» پایان یافته بود .. اون موقع  فیروز زبِل( فیروز مومنی ) عضو گروه ضربت پایگاه بود و مثل مرحوم «بیک ایمانوردی» با ژست خاصی اسلحه و خشاب فشنگ به خودش بسته بود .. و در پشت سر مرحوم طالقانی حرکت می کرد و در زمان حضور در خط پرواز طفلک «فیروز مؤمنی»کلی به من ایماء و اشاره می کرد که یه وقت شیطنت ام گل نکند!(آخه سابقه این نوع شیرین کاری را داشتم) قیافه اش در اون حالت خیلی جالب شده بود،به هر حال وقتی بازدید از خط پرواز پایان یافت،جناب طالقانی به قصد مشاهده رمپ پرواز بوئینگ ها راه افتاد،در همین هنگام از بی سیم فیروز رو احضار کردند، و او کسی رو معتمد تر از من پیدا نکرد ! به همین دلیل نزدم اومده و خیلی دوستانه به من گفت «مرگ من سه نکنی»من باید برم . تو آیت الله رو ببر جامبو جت ها رو نشون بده.

فیروزمؤمنی آقای طالقانی رابمن سپرد وخودش رفت،من با تعدادی از پرسنل مشتاق و دوستدار آیت الله به سمت رمپ بوئینگ ها راه افتادیم،هنوز دقایقی از بازدید نگذشته بود که ناگهان آقای طالقانی اظهار علاقه کرد تا از هواپیمای شاهین بازدید نماید.

خلبان مدرسی می نویسد:یکی از همافران خط پرواز ۷۰۷ گفت حاج آقا قدغنه،ما اجازه نداریم وارد این هواپیما شویم، آقای طالقانی دیگه پی گیر نشد.

من و یکی دو تا از دوستانم از پاسخ منفی اون همافره واقعآ ناراحت شدیم،به همین دلیل به یکی از بچه ها گفتم،سریع به گروه ضربت زنگ بزن و بگو جناب مومنی سریع بیاید رمپ پرواز بوئینگ.

 طولی نکشید که سر و کله «فیروز زبل» با ماشین گشت پیدا شد.عین خودش که همه رو«جمال عشقی»می نامید ، در گوش او یواشکی گفتم:جمال عشقی جون! حاج آقا دوست داشت  داخل شاهین رو ببینه، اما اون طرف ( در حالی که همافره رو نشون می دادم ) اجازه نداد.

بعد برای این که فیروز رو مصمم تر کنم ، چند تا دروغ شاخدار هم راجع به اون همافره تحویل فیروز دادم!یک لحظه حس کردم رگ های گردن فیروز زده بیرون،با عصبانیت بی سیم ماشین رو به دست گرفته و خطاب به مرکز گفت:دستور دهید یک استند(پله) جلوی هواپیمای شاهین قرار دهند.

 سپس«جلدی» از ماشین پیاده شد و با گام های سریع به سمت آیت الله رفت ،دقایقی بعد یک پوشکار وسایل زمینی در حالی که استند زرد رنگی رو به سمت هواپیمای شاهین می برد،از دور مشاهده شد.

فیروز در حالی که اخم کرده بود،خطاب به همافر گفت:«سریع برو در هواپیما رو باز کن »طرف اومد تا حرفی بزنه،فیروز گفت:«می گم سریع بدو برو بازش کن»،طفلک که می دونست نمی تونه حریف بچه های گروه ضربت بشه ،بدون هیچ مکثی راه افتاد.انجام وظیف کرد.

آقای «طالقانی »چون حس کرد محدودیت هایی برای ورود به داخل هواپیما وجود داره ، با متاعت خاصی گفت:«نیاز نیست به زحمت بیفتید،از همین بیرون نگاهش می کنم».

اما«فیروززبل» انگاری از قبل پاسخ اش  آماده بود گفت:حاج آقا شما با بقیه فرق می کنید .. ممنوعیت شامل شما نمی شه».

بهروزمدرسی می گوید:راستش رو بخواهید نخستین باری بود که من هم داخل هواپیمای شاهین رو می دیدم،برای لحظاتی بغض ام گرفت،اما از ترس فیروز که با کلت تو مغزم شلیک نکنه! جلوی احساس ام رو گرفتم.

آیت الله(طالقانی) با دقت از همه بخش های هواپیما بازدید کرد،در پایان من از جناب طالقانی خداحافظی کرده و به خط پرواز برگشتم،شاید باروتون نشه،روزی(۱۹شهریور۱۳۵۸) که خبر فوت آقای طالقانیرو شنیدم ،‌از پایگاه تا بهشت زهرا پیاده رفتم و تا اون جا گریستم،در طول راه چهره مهربان او جلوی چشمانم بود.روحش شاد.

قهرمانِ منافق(خلبان معزی) که به منافقین پیوست!

مدتی از حضور قهرمانانه سرهنگ معزی به ایران گذشته بود، همه بچه ها از حزب الهی و مومن گرفته تا آدم های خنثی به او احترام می گذاشتند،شاه دوست ها از این که او ایام زیادی رو با اعلیحضرت گذرونده بود ، براش احترام قائل بودند ! حزب الهی ها هم به خاطر عمل قهرمانانه اش که همانا برگردوندن هواپیمای مجلل شاهین به کشور بود ، او را دوست داشتند،اما از همه مهم تر اعتماد مسئولان ارتش به او بود،به طوری که پست های حساسی به او واگذار شد.

خلبان مدرسی می نویسد:باور کنید خیلی دلم می خواد یکی از آقایون محترم(مسئولین ارتش) جواب این سئوالم من را بدهد «آخه چگونه است وقتی ادم دون پایه و بی مسئولیتی مثل من را به خاطر یک لحظه خندیدن یا شوخی با همکاران در زمان جنگ بار ها به نهاد های عقیدتی و سیاسی یا حفاظت اطلاعات احضار و سین جیم می کردند!

مدرسی معترضانه می نویسد:چرا شخصی چون «خلبان معزی» رو بعد از باز گردوندن «هواپیمای شاهین» خیلی راحت به حال خودش رها می کنند تا آزادنه با سران جنایت کار گروهک منافقین در باره فرار خفت بارشون چانه زنی و برنامه ریزی نماید!آنچه مسلم است او را از مدت ها  پیش برای این ماموریت نهایی آماده کرده بودند.

دروغگویی وافسانه سرایی(خلبان معزی)

«خلبان بهروزمدرسی»می نویسد:یادمه یک روز در ساختمان عملیات پایگاه یکم ترابری شاهد صحبت های سرهنگ معزی با چند نفر از دوستان قدیمی اش بودم،با همین گوش های خودم شنیدم که می گفت:شاه حواس اش نبود که هواپیمای شاهین متعلق به خودشه و با هزینه شخصی اش خریداری شده بود و همش فکر می کرد ریجسترش به نام نیروی هوایی است،من هم اصلآ به رویش نیاوردم تا این که هواپیما رو برداشته و به ایران برگشتیم.

مدرسی می گوید:در حالی که بعد ها دیدیم و شنیدیم که این هواپیما به نام نیروی هوایی بوده است،حال این که با چه هدف یا اهدافی دروغ هایی از این نوع رو ترویج می کرد پرسشی است که باید روی ان مطالعه شود.

خلبان مدرسی ازدروغ دیگرخلبان معزی پرده برداری می کند:دروغ دیگر او در باره خروج بدون اجازه شاه .. ! که دوست عزیزمون آقای «امیرصباغ»در مطلب خود به آن اشاره کرده است.

مدرسی می نویسد:البته همان طور که در بالا گفتم او (بهزادمعزی)افسر درستکاری بودواماآیا امکان دارد درستکاری او هم از روی برنامه و نقشه ای بیش نبوده باشد!این ها مسایلی است که باید روی آن مطالعه و تحقیق شود تا دیگر شاهد رو دست خوردن از خودی ها نباشیم.

خاطره ای ازخلبان معزی

خلبان مدرسی می گوید:در یک روز تعطیل جمعه درست در همون ایامی که هنوز دفتر ما در طبقه دوم ستاد پایگاه یکم ترابری بود .. من با سرهنگ معزی در عملیات شیفت بودیم . در روزهای تعطیل افسر ارشد عملیات در مقام جانشین عملیات تصمیم گیری می کنه .. اون روز یکی از افسران خلبان باحال  سی - ۱۳۰( سروان وشگینی) آماده پرواز تعین شده بود . او وقتی می بینه خبری از پرواز ها نیست با هماهنگی بچه های دیسپچ به خونه شون می ره وامااز شانس بدش سرهنگ معزی افسر عملیات بود ! معزی نزدیک ظهر سری به گردان یازده ترابری که دقیقا پشت ستاد قرار داشت می زنه .. وقتی سراغ خلبان اماده رو می گیره،بچه ها به تته پته افتاده و پاسخ درستی به او نمی دهند،سرهنگ معزی حدس می زنه که او به خونه اش رفته است،سریع از من خواست راننده رو به در خونه خلبان اماده بفرستم تا او را با خود به پایگاه اورد.

من ادرس خونه سازمانی او را به دست سرباز راننده دادم،ظاهرآ دوست عزیز ما ( سروان وشگینی)هم مهمون داشته و هم کله اش گرم بوده .. ! وقتی سرباز راننده(که اورابخوبی نمیشناخته؟) پیغام معزی رو  به یکی ازاعضای خانه معزی می رسونه،گیرنده پیام(وشگینی)بود،«وشگینی» خطاب به سرباز می گوید:برو بگو خونه نبود!

سرباز می پرسه شما ؟‌ «وشگینی»بهش می گه : من بردار جناب سروان«وشگینی» هستم.

سرباز هم برگشته و به سرهنگ معزی می گوید که جناب سروان وشگینی خونه نبود .. ! معزی با خشم و عصبانیت می گوید:چطور ممکنه !؟ او اماده پرواز(STANDBY)استندبای- است.

سرباز ساده دل وقتی عصبانیت فرمانده اش رو می بیند ، می گوید: قربان!والله خودِبردارش به من گفت ! اما جناب سرهنگ! راستش رو بخواهید خیلی شبیه جناب سروان خودمون بود!.

سرهنگ  معزی،سریع دوزاری اش می افتد که سروان خلبان او رو سر کار گذاشته است،سریع پشت فرمان نشسته و راهی خونه خلبان خاطی می رود.

«وشگینی» بعد ها تعریف کرد .. معزی در حالی که سبیل هایش رو می جوید .. به من گفت .. بگو برادرت هم بیاید!

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:این مطلب رااز«سایت خلبان بهروز مدرسی»(خلبان نیروی هوایی ارتش)اخذکرده ام واماویرایش هم انجام داده ام.

هواپیمای «شاهین»فرار-محترمانه-شاه ازایران۲۶ دی ۱۳۵۷

هواپیمای شاهین:سفرآیت الله خامنه ای(رئیس جمهورایران)به سوریه۱۵شهریور۱۳۶۳

«خلبان بهروز مدرسی»کیست؟

بهروز مدرسی هستم، سوم دی ماه ۱۳۳۱ در تهران متولد شدم. پس از اتمام دوران دبیرستان به خاطر علاقه‌ای که به پرواز داشتم به نیروی هوایی پیوستم. در ادامه به آمریکا اعزام شدم. در بازگشت به ایران اولین پروازم را در تاریخ ۱۸خرداد۱۳۵۳ انجام دادم و با آغاز جنگ تحمیلی، به صورت شبانه روزی در مناطق جنگی پرواز داشتم و افتخار «کسب مدال طلای بالا ترین ساعات پرواز» را به دست آوردم. به دلیل سکته قلبی و عمل جراحی باز که در سوئیس انجام دادم، در سال ۱۳۷۱ بازنشسته‌ام کردند.

 دست تقدیر و نوستالژی به کتاب و امور فرهنگی ، مرا به انتشارات سروش کشاند. در ادامه به دلیل علاقه به روزنامه نگاری، تا مقام دبیری سرویس پیش رفتم  و در نهایت در سایر نشریات به عنوان جانشین سردبیر و سر دبیر فعالیت نمودم.

در همین ایام به تلویزیون دعوت شدم و در مشاغلی چون عضو شورای بررسی برنامه های ترکیبی(شبکه اول وسوم سیما )، مسئول بازبینی فیلم و سریال‌های خارجی، روابط عمومی ( شبکه تهران )، آنالیزور نظرات مخاطبان خارج از کشور ( شبکه جهانی جام جم ) ، مدیر مسئول یکی از دفاتر نیازمندی های روز نامه جام جم و ...... به فعالیت پرداختم.
علاوه بر این ، مدت ها به صورت افتخاری با نهاد های خیریه چون کانون هموفیلیای ایران، بنیاد محراب کوثر، خیریه بانو فاطمه ساعی و.. همکاری و مسئولیت داشتم وعضو رسمی انجمن روزنامه نگاران ایران شدم و در تعدادی از نشریات، در مقام مشاور سردبیر فعالیت می‌کنم. بنده هم اکنون در ماهنامه سینمایی مکث (به عنوان جانشین سردبیر و دبیر تحریریه) مشغول به فعالیت می‌باشم.

فوت خلبان مدرسی:مدرسی در ۵فروردین ۱۳۹۴(۶۳سالگی) در تهران درگذشتو پیکرش در بهشت زهرا به خاک سپرده شد.

ناگفته های ترور"آیت الله خامنه ای"۶ تیر ۱۳۶۰مسجدابوذر +وضعیت آن زمان کشور

ترورآیت الله خامنه ای«مسجدابوذر» ۶ تیر ۱۳۶۰

مدیریت سایت-پیراسته فر:برای درک بهتر موضوع ،مروری کوتاه بروضعیت آن زمان کشوردادشته باشیم:شنبه، ۶ تیر ۱۳۶۰( ٢۴ شعبان ١۴٠١) تنها ۵ روز از عزل بنی‌صدر می‌گذشت وامارئیس جمهورمعزول -بصورت اختفا-درایران حضورداشت...واکنش امام خمینی راخواهیدخواند

روایت شاهد عینی بیمارستان «بهارلو» از روز ترور آیت‌الله خامنه‌ای

بعدازعزل بنی صدر،کشورچگونه اداره می شد؟چه کسی رئیس جمهورشد؟+مروری برزندگی شهید دکترمصطفی چمران...کابینه ۵۴ روزه آیت الله مهدوی کنی...دیدار کابینه‌ی دولت آیت الله مهدوی کنی با امام خمینی (س) + تصویر

۱۰ماه ازجنگ با عراق  باایران گذشته بود.

۳۶ روز ازآشوبها وترورهای منافقین می گذشت.

شورای موقّت ریاست جمهوری

محمدعلی رجایی«نخست وزیر»درجایگاه رئیس جمهورقرارگرفت

پس از عزل بنی صدر، براساس اصول ۱۳۰ و ۱۳۱ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ، شورای موقّت ریاست جمهوری تشکیل شد. این شورا وظایف ومسؤولیت های ریاست جمهوری را موقتاً تا انتخاب رییس جمهور جدید برعهده داشت .

بنی صدر

اولین جلسه ی شورا، شامگاه سه شنبه دوم تیرماه با شرکت محمدعلی رجایی (نخست وزیر)، آیت اللّه بهشتی (رییس دیوان عالی کشور) واکبر هاشمی رفسنجانی (رییس مجلس شورای اسلامی ) تشکیل شد. در این جلسه مقررشد مسؤولیت تعیین سرپرستی و مراجعات دفتر ریاست جمهوری به عهده  رجایی باشد.همچنین ،مصوبات مجلس به امضای رجایی رسیده و ابلاغ شود.رجایی درانتخابات ریاست جمهوری در۲مرداد ۱۳۶۰ برگزیده شد،۱۱ مرداد ۱۳۶۰مراسم تنفیذانجام گرفت.گزارش تصویری تنفیذ حکم ریاست جمهوری محمدعلی رجایی

«محمدعلی رجایی »بعداز۲۸ روز ریاست‌جمهوری ، درهشتم شهریور ۱۳۶۰انفجارنخست وزیری به شهادت رسید.

بعدازشهادت رجایی« آیت الله  محمدرضامهدوی کنی »نخست وزیرشد،عمرکابینه اش کمتراز۲ماه بود.

آیت الله خامنه ای در ۱۰ مهر ۱۳۶۰ با کسب ۱۵ میلیون و ۹۰۵ هزار و ۹۸۷ رأی (۹۵ درصد آرا) به عنوان سومین رئیس جمهوری اسلامی ایران انتخاب شد، ریاست جمهوری ایشان تا ۱۴ خرداد ۱۳۶۸ ادامه یافت (به  عنوان رهبر جمهوری اسلامی برگزیده شدند)1396040615102578411255755.mp4

امام جمعه تهران(آیت‌الله خامنه‌ای) که از جبهه‌ها برگشته و خدمت امام رسیده بود، بعد از دیدار، طبق برنامه‌ی شنبه‌ها، عازم یکی از مساجد جنوب‌شهر -نارمک-منطقه فلاح-برای سخنرانی بود./۶ تیر  ۱۳۶۰

روایت شاهد عینی بیمارستان «بهارلو» از روز ترور آیت‌الله خامنه‌ای

روزحادثه ترورامام جمعه(آیت الله خامنه ای)

خودروی حامل آیت‌الله خامنه‌ای که از جماران حرکت می‌کرد، آن روز مهمان ویژه‌ای داشت؛ 

«سرلشکر خلبان شهید عباس بابایی» معاون عملیات نیروی هوایی ارتش که می‌خواست درد دل‌هایش را با نماینده امام در شورای عالی دفاع در میان بگذارد. آن‌ها نیم ساعت زودتر از اذان ظهر به مسجد ابوذر رسیدند و گفت‌وگویشان را در همان مسجد ادامه دادند. نماز ظهر تمام شد. آقای خامنه‌ای رفت پشت تریبون. نمازگزاران همان‌طور منظم در صفوف نماز نشسته بودند. پرسش‌های نوشته مردم را به سخنران می‌دادند، اگرچه بعضی از پرسش‌ها تند و حتی گاهی بی‌ربط بود. امام جمعه موقت تهران در سخنرانی مقدمه‌ای چید تا به این‌جا رسید که "امروز شایعات فراوانی بین مردم پخش شده و من می‌خواهم به بخشی از آن‌ها پاسخ بدهم".

روایت شاهد عینی بیمارستان «بهارلو» از روز ترور آیت‌الله خامنه‌ای

بین جمعیت ضبط صوتی دست به دست شد تا به جوانی با قد متوسط و موهای فر و کت و پیراهن چهارخانه و صورتی با ته‌ریش مختصر رسید. خودش را به تریبون رساند و ضبط را روی تریبون گذاشت؛ درست مقابل قلب سخنران.


یک دقیقه نگذشت که بلندگو شروع به سوت کشیدن کرد. آیت‌الله خامنه‌ای همین‌طور که صحبت می‌کرد، گفت: «آقا این بلندگو را تنظیم کنیدبعد خودش را به سمت چپ کشید و از پشت تریبون کمی عقب آمد و به صحبت ادامه داد: «در زمان امیرالمؤمنین، زن در همه جوامع بشری -نه فقط در میان عرب‌ها- مظلوم بود. نه می‌گذاشتند درس بخواند، نه می‌گذاشتند در اجتماع وارد بشود و در مسائل سیاسی تبحر پیدا بکند، نه ممکن بود در میدان‌های…» ناگهان صدای انفجار فضای مسجد را پر کرد.

ترور نافرجام رهبری

سخنران که هنگام سخنرانی رو به جمعیت و پشت به قبله بود، با یک چرخش ۴۵ درجه‌ای به طرف چپ جایگاه افتاد. اولین محافظ خودش را بالای سر او رساند.

 مسجد کوچک بود و همان یک محافظ، به تنهایی تلاش کرد که او را بیرون بیاورد. امام جماعت مسجد، متحیر وسط مسجد مانده بود. چشمش به یک «ضبط صوت »افتاد که مثل یک کتاب، دو تکه شده بود. روی جداره‌ی داخلی ضبط شکسته، با ماژیک قرمز نوشته بودند «عیدی گروه فرقان به جمهوری اسلامی».


گروهک فرقان به سرکردگی جوانی به نام« اکبر گودرزی» در سال‌های ۵۶ و ۵۷ تشکیل شد. او با راه‌اندازی جلسات تفاسیر قرآن، برداشت‌های مادی از منابع دینی را مطرح می‌کرد. فراگیری تب تفاسیر مادی و مارکسیستی در سال‌های منتهی به انقلاب که توسط افراد و جریان‌های التقاطی ارائه می‌شد، حساسیت برخی چهره‌های فکری انقلاب مثل شهید مطهری را برانگیخت. کار آنقدر بالا گرفته بود که «گودرزی» جوان بیست و چند ساله، ۲۰ جزوه تفسیر قرآن، شرح صحیفه سجادیه و نهج‌البلاغه نوشته بود.

شهید مطهری در مباحث خود در سال‌های ۵۶ و ۵۷ اقدام به پاسخ‌گویی به این تفاسیر مادی کرده بود و در چاپ هشتم کتاب "علل گرایش به مادیگری" مقدمه‌ای را با همین عنوان اضافه کرد. شهید مطهری با انتقاد از باب شدن تفاسیر مادی و التقاطی به نام اسلام، به آنها لقب "ماتریالیسم منافق" داد: «مطالعه نوشته‌های به اصطلاح تفسیری که در یکی دو سال اخیر منتشر شده و می‌شود تردیدی باقی نمی‌گذارد که توطئه عظیمی در کار است. در این‌که چنین توطئه‌ای از طرف ضد مذهب‌ها برای کوبیدن مذهب در کار است من تردید ندارم. آنچه فعلاً برای من مورد تردید است این است که آیا نویسندگان این جزوه‌ها خود اغفال شده‌اند و نمی‌فهمند که چه می‌کنند؟ و یا خود اینها عالماً عامداً با توجه به این‌که با کتاب مقدس هفتصد میلیون مسلمان چه می‌کنند، دست به چنین تفسیرهای ماتریالیستی زده و می‌زنند. ما نظر به این‌که در این نوشته‌ها آثار و علائم خامی و بیسوادی را فراوان می‌بینیم و به چند نمونه اشاره خواهیم کرد ترجیح می‌دهیم که فعلاً ماتریالیستی را که به صورت تفسیر آیات قرآن در این یکی دو سال اخیر تبلیغ می‌شود، ماتریالیسمی اغفال شده بنامیم و اگر پس از این تذکرات، باز هم راه انحرافی خود را تعقیب کردند ناچاریم آن ماتریالیسم را «ماتریالیسم منافق» اعلام نماییم.»

گروه فرقان از اردیبهشت ۵۸ موج ترورهای خود را با به شهادت رساندن شهید محمدولی قرنی رئیس ستاد مشترک ارتش آغاز کرد. شهید مطهری در ۱۱ اردیبهشت، حجت‌الاسلام هاشمی‌رفسنجانی سوم خرداد، شهید تقی حاجی‌طرخانی ۱۶ تیر، آیت‌الله سیدرضی شیرازی ۲۴ تیر، شهید عراقی و فرزندش حسام ۴ شهریور، شهید قاضی طباطبایی امام‌جمعه تبریز ۱۰ آبان و شهید مفتح در دانشکده الهیات دانشگاه تهران ۲۷ آذر توسط فرقان ترور شدند. فرقان در صحنه هر ترور تعدادی جزوه که در آن به چرایی علت ترور پرداخته پخش می‌کرد و این‌گونه مسئولیت ترور را برعهده می‌گرفت. این ترورها دارای جنبه‌های مختلفی بودند؛ ترورهای سیاسی که شخصیت‌ها را هدف گرفته بود و ترورهایی که برخاسته از ایدئولوژی فرقان بودند و گاهی هم ریشه در دشمنی شخصی گودرزی داشت؛ مثل ترورهای شهید مفتح و حاجی‌طرخانی که از افراد اصلی مسجد قبا بودند که گودرزی را طرد کرده بودند.

دستگیری‌ها توسط تیم بررسی که به دستور امام خمینی شروع به کار کردند از همان اردیبهشت ۱۳۵۸ شروع شد و چند ماه کار اطلاعاتی منجر به شناسایی بیش از ۱۰ خانه تیمی فرقان شد.

رهبرگروه فرقان« اکبر گودرزی»

نهایتاً طی عملیاتی در ۱۸ دی ۱۳۵۸ عناصر اصلی فرقان از جمله اکبر گودرزی رهبر این گروهک دستگیر شدند. با توجه به اینکه اغلب اعضای فرقان جوانان فریب‌خورده بودند، بنابراین دست‌اندرکاران پرونده با برگزاری جلسات صحبت و پرسش و پاسخ کوشیدند ذهن آنها را روشن کرده و از گمراهی نجات دهند. رسیدگی قضائی به جرایم افراد و بحث‌های عقیدتی که ساعت‌ها به طول می‌انجامید به طور موازی دنبال می‌شدند. بحث‌ها و پرسش و پاسخ‌ها در نهایت منجر به بازگشت تعداد قابل توجهی از فرقانی‌ها و توبه آنها شد.

اعدام رهبرفرقان

اکبر گودرزی نهایتاً سوم خرداد ۱۳۵۹ به همراه جمعی دیگر از اعضای فرقان اعدام شد. تعدادی از اعضای فرقان نیز که دستشان به جنایت و قتل آلوده نبود به حبس محکوم شدند. برخی توابین هم به جبهه رفتند و بعدها شهید شدند.

شهیدششم ایدئولوژیک

پس از اعدام گودرزی فرقان شماره ۲۵ نشریه را به گودرزی اختصاص داد و با چاپ تصویری از وی در ذیل عکس، عبارت "مجاهد تشیع مظلوم، شهید ششم ایدئولوژیک شیعه اکبر گودرزی" را درج کرد. فرقان پیش از این پس از شهید اول، شهید ثانی و شهید ثالث؛ مجید شریف‌واقفی را شهید چهارم و دکترعلی شریعتی را شهید پنجم نامیده بود.

فرارواحدنظامی «فرقان» اززندان

«محمد متحدی »مسئول شاخه نظامی فرقان بود که در دستگیری‌های اولیه در اردیبهشت ۱۳۵۸ دستگیر شد اما با معرفی خود به عنوان یک فرد عادی و با توجه به اینکه هنوز اعضای اصلی فرقان دستگیر نشده بودند آزاد شد. او یک بار دیگر در آبان‌ماه دستگیر شد اما خود را «مهدی سیفی »معرفی کرد و پس از حدود یک ماه که در بازداشت به سر می‌برد لوله شوفاژ زیر پنجره را کج کرد و با بریدن میله پنجره فرار کرد.

لیست ترور گروه فرقان

اغلب ترورها با تأیید« اکبر گودرزی »و «محمد متحدی» انجام می‌شد و متحدی خود در سه ترور شهید عراقی، تقی حاجی‌طرخانی و شهید قاضی طباطبایی حضور داشت. او عامل شستشوی مغزی تعدادی از جوانان و جذب آنها به فرقان بود. متحدی پس از اعدام گودرزی با جمع کردن اعضای باقی‌مانده‌ی فرقان تشکیلات«رهروان فرقان» را راه‌اندازی کرد. 

رهروان فرقان که به نوعی همان تشکیلات تبریز فرقان بودند با هدف انتقام خون به اصطلاح شهدای فرقان به تهران آمدند و ترور آیت‌الله ربانی‌شیرازی، آیت‌الله موسوی‌اردبیلی، حجت‌الاسلام عبدالمجید معادیخواه از حکام شرع دادگاه فرقان و آیت‌الله خامنه‌ای را در دستور کار قرار دادند. ترورهایی که بیش از آنکه جنبه سیاسی یا ایدئولوژیک داشته باشد، جنبه انتقام‌گیری از نظام و ابراز وجود و حیات فرقان در عرصه را داشت.

رهروان فرقان

۸ فروردین ۶۰ آیت‌الله ربانی‌شیرازی در شیراز هدف گلوله قرار گرفت ولی به شهادت نرسید. رهروان فرقان پس از ترور ناموفق آیت‌الله ربانی‌شیرازی چندین بار برای ترور آیت‌الله موسوی‌اردبیلی و حجت‌الاسلام معادیخواه اقدام کردند، اما موفق نشدند. هر بار یا بمبی که در مسیر کار گذاشته بودند عمل نمی‌کرد، یا مسیر خودروی حامل شخصیت عوض می‌شد. ناموفق بودن ترور به شیوه بمب‌گذاری در مسیر عبور شخصیت‌ها و بالا بودن ریسک ترور به شیوه سوار بر موتور، رهروان فرقان را به سمت ایده جدید استفاده از ضبط صوت بمب‌گذاری شده برد. ایده‌ای که اولین‌بار توسط محمد متحدی مطرح شد.

مغزمتفکرگروه فرقان

«مسعود تقی‌زاده »در این‌باره می‌گوید: «این طرح مخصوصاً بعد از عدم موفقیت در کارهای [حجت‌الاسلام] معادیخواه یا [آیت‌الله] موسوی‌اردبیلی خیلی فکر مهدی را مشغول کرده بود. یک طرحی را برای من کشیده بود که از روی آن یکی را درست کنم و آن یک مکعب مستطیل بود که در آن چند سوراخ به نظر ۹ میلیمتری با فواصل مساوی تعبیه شده بود و

سپس بعد از تهیه آنکه من به یک تراشکاری دادم و حتی وی مشکوک شده بود و اوستایش گفته بود که این برای اسلحه است و من با هزار مکافات و توجیه بالاخره گرفتم و مهدی بعد از چند روز کار روی آن چیزی درست کرده بود به قرار زیر که چهار تا فشنگ در سوراخ‌ها قرار می‌داد (در هر سوراخ یک عدد) و سپس یک صفحه را که چهار میخ به آن وصل کرده بود و توسط یک محور وسط این صفحه را به سمت مکعب مستطیل می‌کشید که اگر ضامن را کشیده و صفحه را به عقب برده و رها می‌کردیم، میخ‌ها بر روی فشنگ‌ها خورده و آنها هم عمل می‌کردند. البته به نظر درست بود

تست تجهیزات انفجاری

ولی وقتی من و رضا در جاده سولقان آن را هر چه امتحان کردیم عمل نکرد. اولین دفعه با ماشین رفتیم، حسین هم بود که عمل نکرد. وقتی دفعه دوم که مهدی می‌گفت حتماً ضامنش را نکشیده‌اید با رضا رفتیم، باز هم نتیجه نداد.

طراحی دستگاه انفجار آیت الله خامنه ای

به این ترتیب مسئله مانده بود تا اینکه مهدی طرحش را تغییر داده و این بار به جای چهار سوراخ یک سوراخ گذاشته بود. قسمتی با قطر بزرگ و این همان طرحی بود که در ضبط [ترور آیت‌الله] خامنه‌ای استفاده شد. البته این را امتحان کرده بودم و خوب هم عمل کرده بود. البته به غیر از من، مهدی خودش امتحان کرده بود و این دفعه در انتهای آن سوراخ که قطرش حدود یک سانتی‌متر بود به یک سوراخ کوچک منتهی می‌شد، آن سیم چاشنی برق از آنجا خارج می‌شد و سپس مقداری باروت روی چاشنی ریخته و سپس هم تعدادی ساچمه بلبرینگ روی آن ریخته و دایره پلاستیکی و چسب روی آنها گذاشته و ثابت می‌کردند.»

لحظه انفجار-فداکاری محافظان

به این ترتیب طرح ترور آیت الله خامنه‌ای عضو شورای انقلاب، امام جمعه موقت تهران، نماینده مجلس اول و از اعضای ارشد حزب جمهوری اسلامی اجرا شد. پس از رساندن آقای خامنه‌ای به اتومبیل، بیرون از مسجد، در آغوش محافظ، لحظاتی به هوش آمد. سرش را بالا آورد، اما زود سرش افتاد. محافظ‌ها بلیزر سفید را انگار که ترمز نداشت، با سرعتی غیر قابل تصور می‌راندند.

آقای خامنه ای درراه انتقال به بیمارستان«شهادتین»راگفت

در مسیر بیمارستان، هر وقت به هوش می‌آمد، زیر لب زمزمه‌ای می‌کرد؛ شهادتین می‌گفت. لب‌ها و چشم‌ها خیلی کمتکان می‌خوردند.

دکتر«جواب داد»کاری نمیشه کرد!

در خیابان قزوین، خودرو به یک درمانگاه کوچک رسید. پنج نفر آدم با قیافه خون‌آلود و اسلحه به دست، وارد درمانگاه شدند و مجروح را روی دست این طرف و آن طرف بردند. با آن صورت خون‌آلود، کسی امام جمعه شهر را نشناخت. دکتری با گوشی، ضربان قلب را گرفت و گفت که «نمی‌شود کاری کرد».

پرستار:بیمارکیه؟

محافظ‌ها با سرعت به سمت در خروجی رفتند. پرستاری که تازه از راه رسیده بود، پرسید که«ایشان کی هستند؟ دارند تمام می‌کنند».

اسم آقای خامنه‌ای را که شنید، گفت: «ببریدشان بیمارستان؛ اما یک کپسول اکسیژن هم با خودتان ببرید

«کپسولی »که نجات بخش شد

انگار کسی صدای آن پرستار را نشنید. کپسول را برداشت و خودش را به ماشین رساند و گفت که «آقا این کپسول لازمتان است:.

کپسول اکسیژن و پایه آهنی چرخ‌دار را نمی‌شد داخل ماشین برد. پایه‌های کپسول را تکیه دادند روی رکاب ماشین، پرستار هم نشست بالای سر مجروح. در تمام راه، ماسک اکسیژن را روی صورت آقای خامنه‌ای نگه داشت و به همه دلداری داد.

یکی از محافظ ‌ها پرسید که «حالا کجا برویم؟»

روایت شاهد عینی بیمارستان «بهارلو» از روز ترور آیت‌الله خامنه‌ای

بیمارستان بهارلو

پرستار گفت: «بیمارستان بهارلو، پل جوادیه». ماشین انگار ترمز نداشت. محافظ بی‌سیم را برداشت. کُدشان "حافظ هفت"بود. «مرکز ۵۰- ۵۰»؛ این رمز آماده‌باش بود، یعنی حافظ هفت مجروح شده. کسی که پشت دستگاه بود، بلند زد زیر گریه. محافظ یک‌دفعه توی بی‌سیم گفت: «با مجلس تماس بگیر.» اسم دکتر فیاض‌بخش و چند نفر دیگر از پزشک‌های مجلس را هم گفت؛ «منافی، زرگر، … بگو بیایند

ماشین را از در عقب بیمارستان بهارلو داخل محوطه بردند. برانکارد آورند و مجروح را پشت در اتاق عمل رساندند. دکتر محجوبی که از همدان به بیمارستان بهارلو آمده بود تازه جراحی‌اش را تمام کرده بود. داشت دستش را می‌شست که از اتاق عمل خارج شود. آقای خامنه‌ای را که با آن وضع دید، گفت خیلی سریع دوباره اتاق عمل را آماده کنند.

جراحات آیت الله خامنه ای چه بود؟

سمت راست بدن پر از ترکش و قطعات ضبط صوت بود. قسمتی از سینه کاملاً سوخته بود.

دست راست از کار افتاده و ورم کرده بود.

استخوان‌های کتف و سینه به راحتی دیده می‌شد.

۳۷ واحد خون و فرآورده‌های خونی به مجروح زدند. این همه خون، واکنش‌های انعقادی را مختل کرد. دو سه بار نبض افتاد. چند بار مجبور شدند پانسمان را باز کنند و دوباره رگ‌ها را مسدود کنند. کیسه‌های خون را از هر دو دست و هر دو پا به بدن تزریق می‌کردند، اما باز هم خون‌ریزی ادامه داشت.

دکترگفت درمان بی فائده است!بیمارتمام کرده

یک‌دفعه یکی از دکترها دست از کار کشید. دستکش‌اش را درآورد و گفت که «دیگر تمام شد». فشار تقریباً صفر بود.

دکتردیگرگفتادامه بده»

یکی دیگر از دکترها به او تشر زد که "چرا کشیدی کنار؟ " فشار کم‌کم بالا آمد و دوباره شروع کردند.

«دکتر هادی منافی»  آمد

تصویر خاطره‌انگیز از دیدار برخی پزشکان با رهبر انقلاب

از راست آقایان دکتر باقی، دکتر میلانی، دکترهادی  منافی، محمود خسروی‌وفا، دکتر زرگر، جوادیان، حسین جباری، مجتبی حیاتی، دکتر مرندی، رضا حاجی‌باشی، پناهی، حجت‌الاسلام  رضا مطلبی(امام جماعت مسجدابوذر-محل حادثه ترور)

خاطره «دکتر منافی» وزیر بهداشت دهه 60 از نصیحت امام به فرزند شهیدش

دکترهادی منافی، همان طور که به بیمارستان بهارلو می‌آمد، تلفن زده بود که دکتر سهراب شیبانی،

از آلبوم شخصی دکتر منافی: دکتر هادی منافی، وزیر بهداشت دولت شهید محمدعلی رجایی

دکتر هادی منافی(وزیر بهداشت دولت شهید محمدعلی رجایی)درکناررئیس جمهوررجایی

جراح امام (ره) رئیس سازمان نظام پزشکی ایران شد

جراح عروق و دکتر ایرج فاضل هم بیایند.

 «دکتر موسی زرگر» درگذشت

آیت‌الله بهشتی هم دکترموسی  زرگر را خبر کرده بود.

ماجرای ایست قلبی امام خمینی در سال ۶۵

دکتر محجوبی که حال و روز دکتر زرگر را دید، گفت که «نگران نباش، من خون‌ریزی را بند آورده‌ام».

عمل تا آخر شب طول کشید، اما دیگر نمی‌شد درمان را آن‌جا ادامه داد. کنترل امنیتی بیمارستان بهارلو مشکل بود. تنها بیمارستانی هم که می‌شد بعد از عمل مراقبت‌های لازم را به عمل آورد، بیمارستان قلب به ریاست دکتر میلانی‌نیا بود. چند ماه بعد، نام همین بیمارستان را گذاشتند «بیمارستان قلب شهید رجایی».

هلی‌کوپتر خبر کردند. نمی‌توانستند بیمار را از میان ازدحام مردم نگران بیرون ببرند. محافظ پشت بی‌سیم گفته بود که قلب ایشان صدمه دیده؛ رادیو هم همین را اعلام کرده بود. مردم نگران بودند که نکند قلب ایشان از کار افتاده باشد، آمده بودند و می‌گفتند که «قلب ما را بردارید و به ایشان بدهید». با هزار ترفند، هلی‌کوپتر را وسط میدان بیمارستان نشاندند. تا به بیمارستان قلب برسند، خط مونیتور وضعیت نبض، دو بار ممتد شد.

آقای خامنه ای تامرزشهادت

دکترها می‌گفتند آقای خامنه‌ای چند مرتبه تا مرز شهادت رفته و برگشته. یک‌بار همان انفجار بمب بود، یک‌بار خون‌ریزی بسیار وسیع و غیرقابل کنترل بود، یک‌بار هم جمع شدن پروتئین‌ها در ریه و حالت خفگی. همه این‌ها گذشت، اما بیمار تب و لرز شدیدی داشت. چند پتو می‌انداختند روی او.

اولین سئوال آیت الله خامنه ای بعدازبهوش آمدن

آقای خامنه‌ای لوله تنفس داشت و نمی‌توانست حرف بزند. خودش کاملاً حس کرده بود که دست راستش کار نمی‌کند. اولین چیزی که با دست چپ نوشت، دو سوال بود؛ «همراهان من چطورند؟»؟

«مغز و زبان من کار خواهد کرد یا نه؟»

بحث دکترها این بود که بالاخره تکلیف این دست چه می‌شود؟ شکستگی‌اش رو به بهبود بود، ولی هیچ علامت حرکتی نداشت. چند نفر از جراحان و ارتوپدها بحث می‌کردند که دست قطع شود یا بماند.

پیام معشوق به محبوب جان تازه داد

Related image

حال آیت‌الله خامنه‌ای بهتر بود اما هنوز قضیه‌ی ۷۲ تن و شهادت شهید بهشتی را نمی‌دانست. از تلویزیون برای تهیه گزارش آمدند. پرسیدند حالتان چطور است؟ گفت: «من بحمدالله حالم خیلی خوب است» و شعر رضوانی شیرازی را خطاب به امام خواند: «بشکست اگر دل من به فدای چشم مستت، سر خُمِّ می سلامت شکند اگر سبویی».

به بهنه سالروز ترور آیت الله خامنه ای/کار «فرقان» بود یا نه؟

«امام جمعه موقت تهران»(آیت الله خامنه ای) کم‌کم به اطرافیان فشار می‌آورد که «آقاجان! من باید از وضع کشور اطلاع پیدا کنم. شما هم رادیو را از من گرفته‌اید، هم تلویزیون را!».

پزشکان، بهانه می‌آوردند که امواج رادیویی، دستگاه‌های درمانی ما را به‌هم می‌ریزد و عملکردشان را مختل می‌کند!.

خیلی از چهره‌های انقلاب برای عیادت می‌آمدند، اما آقای خامنه‌ای مرتب از شهید بهشتی می‌پرسید و اینکه«چرا همه می‌آیند، اما ایشان(بهشتی) نمی‌آید؟ » شک کرده بود که یک خبرهایی هست.

اطرافیان هم مانده بودند که چطور به او بگویند.

«دکترهادی منافی» پیشنهاد داد که بهترین راه این است که حاج احمد آقا و آقایان رجایی و باهنر و هاشمی‌رفسنجانی بیایند و کم‌کم ایشان را مطلع کنند. جمع شدند، اما باز هم نتوانستند بگویند. گفتند فقط یکی دو نفر شهید شده‌اند..

۲نفرازشهدای ۷تیر که محبوب آیت الله خامنه ای بودند

آقای خامنه‌ای از جمع آن شهیدان به دو نفر خیلی علاقه داشت؛ دکتر بهشتی و محمد منتظری. اولین کسی هم که به بیمارستان بهارلو آمده بود، محمد منتظری بود. آقای خامنه‌ای اول پرسیدند که «آقای بهشتی چطورند؟ » گفتند یک مقدار پاهایش مجروح شده است.

چه کسانی آیت‌الله خامنه‌ای را ترور کردند؟

دست رهبرانقلاب بعدازترور

کنجکاوی مجروج ۶تیرازمجروحان ۷تیر

آقایان که رفتند، آقای خامنه‌ای رو کرد به دکتر میلانی‌نیا و پرسید که «شما از حال ایشان(بهشتی) خبر داری؟ « دکتر گفت: «بله، از وضعشان باخبرم» پرسید: «مراقبت جدی از حال ایشان می‌شود؟ آن‌جا هم سر می‌زنید؟»

از آلبوم شخصی دکتر منافی: دکتر هادی منافی، وزیر بهداشت دولت حضرت آیت الله خامنه‎ای در دوران دفاع مقدس

انگاردردل آیت الله خامنه ای افتاده بود که بایدیک اتفاقی برای آقای بهشتی افتاده باشد.

کنجکاوی هابه «بازجویی»تبدیل شد

کشمیری(عامل انفجار نخست وزیری)​

بعد هم دکتر را سؤال‌پیچ کرد. «دکتر میلانی‌نیا» با بغض از اتاق بیرون رفت. دوباره که آمد.

آقای خامنه‌ای را دید که بچه‌های همراه را جمع کرده و از آنها بازجویی می‌کند. دکتر هم نشست و یکی یکی اسم همه شهدای حزب جمهوری اسلامی را که فردای سوءقصد به آیت‌الله خامنه‌ای به شهادت رسیده بودند به او گفت

سرهنگ مهدی کتیبه

. هفتم تیر ۶۰، هنوز خبر ترور روز گذشته آیت‌الله خامنه‌ای داغ بود که ساختمان حزب جمهوری در خیابان سرچشمه تهران منفجر شد و شهید بهشتی به همراه ۷۲ نفر از اعضای حزب جمهوری به شهادت رسیدند.

سرهنگ مهدی کتیبه

حدود دو ماه بعد هم با انفجار دفتر نخست‌وزیری، رئیس‌جمهور محمد علی رجایی و نخست‌وزیر محمدجواد باهنر به شهادت رسیدند./.۶ تیر ۱۳۹۸ایسنا

توضیحات مدیریت سایت-پیراسته فر:اصلاحاتی درمقاله ایسناانجام گرفته است +توضیحاتی که درادامه می آید؟

حجت الاسلام هادی غفاری دربرنامه دست خط(جمعه۲۴ خرداد ۱۳۹۸)تلویزیون

هادی غفاری

من با اعضای گروه فرقان قبل از انقلاب آشنا بودم. آقای گودرزی که شهید مطهری را ترور کرد مدت‌ها هم‌ حجره بود. من روز آخری بود که احتمال داشت قاتل شهید مطهری را اعدام کنند پیش او رفتم. از بچه‌ها اجازه گرفتم و ملاقات او رفتم.

با او سال‌ها رفیق بودم. بچه درس‌خوانی بود. به او گفتم خیلی جنایت کردید که با این ریخت و لباس آقای مطهری را زدید. گفتم در قبال این جنایات امشب توبه و انابه‌ای کنید. دو رکعت نماز بخوانید.

اکبر گودرزی(رهبر گروهک فرقان)

گودرزی گفت چه می‌گویی؟! برو. بین من و فاطمه زهرا همین امشب فاصله است. من را شما صبح بکشید، صبح فردا با فاطمه زهرا محشور هستم.

حجت الاسلام هادی غفاری( فرزندآیت الله شهید غفاری) که درزندان ساوراک زیرشکنجه کشتنش،خود«هادی »ازمبارزان فعال ونترس انفلاب بوده ومتحمل شکنجه های سنگین ساواک بوده،بخاطرزبان درازیشفک»اورا درساواک شکستند(حالیه فک مصنوعی دارد)

توضیح نگارنده-پیراسته فر:گودرزی با نام مستعار «عباس» آمرقتل هابود،نه عامل قتل.

عاملان قتل  شهیدمطهری: حمید نیکنام، وفا قاضی زاده وعلی بصیری بوده ولی ضارب سومی بوده.

مسئولین اطلاعات وقت می گویند:...پس از ترور مطهری و در آن شبی که همزمان به بیست خانه تیمی گروه فرقان حمله شد، اکبر گودرزی هم به طور اتفاقی در یک عملیات شبانه بازداشت شد..شبی که ما گودرزی را گرفتیم، در راه حرکت به سمت اوین، من از او پرسیدم که قاتل مطهری کیست؟

گودرزی گفت که یعنی شما نمی دانید؟ گفتیم: می دانیم، ولی می خواهیم تو را امتحان کنیم و او نام« بصیری»و بقیه افراد را به زبان آورد.

ترورهای گروهک فرقان:

قتل شهیدمرتضی مطهری،آی ت الله دکترمحمد مفتح، «سپهبد قره‌نی»، آیت‌الله قاضی طباطبایی، «حاج مهدی عراقی» و فرزندش حسام وترور نافرجام  هاشمی رفسنجانی .

لیست ترور گروه فرقان عبارت بودند از: محمد بهشتی، محمد جواد باهنر، حقی، امامی کاشانی، ناطق نوری، موسوی اردبیلی، تیمسار فلاحی، بنی صدر، خوانساری، هاشمی رفسنجانی و حضرت آیت الله خامنه ای که با دستگیری اعضا و رهبری گروه ادامه ترورها متوقف شد.منبع:تابناک(سایت نزدیک به سردارمحسن رضایی)اردیبهشت ۱۳۹۰/با اصلاحات.

مگرابن ملجم مرادی برای ثواب بیشتر«شب قدر»رابرای قتل حضرت علی انتخاب نکرد

سران عابدان وزاهدان جمودعقلی(خوارج) در موسم حجّ سال ۳۹ هجری در مکّه گرد آمدند و درباره زمام داران به بحث پرداختند وسرانجام به این جمع بندی رسیدند که همه فتنه هازیرسر۳نفراست ،اینهاعامل اختلاف درجامعه مسلمین است که اگراین فتنه گران  راازبین ببریم هم ما به بهشت می رویم وجامعه مسلمین هم نفس راحتی خواهدکشید«سعادتمند می شوند»

 ۳فتنه گر چه کسانی بودند؟

عمرو بن عاص و  معاویه  و علی..!

 برای کشتن آن ها  درمقدس ترین مکان  پیمان بستند،نقشه کشیدند. وزمان قتل را درمقدس ترین شب(قدر)تعیین کردند.

 عبدالرحمن بن ملجم مرادی،مأمور قتل علی (ع)شد

مأمورقتل معاویه، «بَرَک بن عبیداللّه تمیمی» شد

«عمرو بن بکر تمیمی» نیز عهده دار قتل عمروعاص شد

این سه ضمن هم قسم شدن با یکدیگر، پیمان بستند که در شب نوزدهم ماه رمضان سال چهلم هجری این نقشه را عملی کنند(بطورهمزمان اقدام کنند)تا دربهشت باهم باشند!

«بَرَک بن عبیداللّه »در شام توانست شمشیری بر ران معاویه فرود آورد و او را مجروح کند

« عمرو بن بکر» در مصر موفق به ترور عمروعاص نشد، زیرا عمرو بعلت بیماری در آن صبح به مسجدنیامده بود و به جای خود «خارجة بن حذافه رئیس داروغه» را بجای خودبرای اقامه نمازجماعت فرستاد که وی پیشمرگ عمروعاص شد.

«ابن ملجم» نیز به کوفه آمد، در سحرگاه نوزدهم رمضان سال چهلم هجری در محراب مسجدباشمشیرزهرآلودش ضربتی برفرق مولازد...

مروری برتقویم -حوادث-کشوردرسال ۱۳۶۰

واگنش امام خمینی به ترورایت الله خامنه ای

حضرت آیت ‌الله خامنه ‌ای رهبر انقلاب اسلامی - که در آن زمان نماینده امام خمینی در شورایعالی دفاع و امام جمعه تهران بودند ،امام خمینی روزبعدازحادثه(۷ آبان ۱۳۶۰) پیامی صادر کردند. 

« بسم الله الرحمن الرحیم‏

جناب حجت الاسلام آقای حاج سید علی خامنه ‏ای- دامت افاضاته.

خداوند متعال را شکر که دشمنان اسلام را از گروهها و اشخاص احمق قرار داده است، و خداوند را شکر که از ابتدای انقلاب شکوهمند اسلامی هر نقشه که کشیدند و هر توطئه که چیدند و هر سخنرانی که کردند ملت فداکار را منسجم‏تر و پیوندها را مستحکم ‏تر نمود و مصداق «لا زال یُؤیّدُ هذا الدّین بالرّجُل الفاجر» تحقق پیدا کرد. اینان هر جا سخن گفتند خود را رسواتر کردند و هر چه مقاله نوشتند ملت را بیدارتر نمودند و هر چه شخصیتها را ترور نمودند قدرت مقاومت را در صفوف فشرده ملت بالاتر بردند.

اکنون دشمنان انقلاب با سوء قصد به شما که از سلاله رسول اکرم وخاندان حسین بن علی هستید و جرمی جز خدمت به اسلام و کشور اسلامی ندارید و سربازی فداکار در جبهه جنگ و معلمی آموزنده در محراب و خطیبی توانا در جمعه و جماعات و راهنمایی دلسوز در صحنه انقلاب می ‏باشید، میزان تفکر سیاسی خود و طرفداری از خلق و مخالفت با ستمگران را به ثبت رساندند. اینان با سوء قصد به شما عواطف میلیونها انسان متعهد را در سراسر کشور بلکه جهان جریحه‏ دار نمودند. اینان آن قدر از بینش سیاسی بی ‏نصیبند که بی‏ درنگ پس از سخنان شما در مجلس و جمعه و پیشگاه ملت به این جنایات دست زدند، و به کسی سوء قصد کردند که آوای دعوت او به صلاح و سداد در گوش مسلمین جهان طنین ‏انداز است. اینان در این عمل غیر انسانی به جای برانگیختن و رعب، عزم میلیونها مسلمان را مصمم ‏تر و صفوف آنان را فشرده ‏تر نمودند. آیا با این اعمال وحشیانه و جرایم ناشیانه وقت آن نرسیده است که جوانان عزیز فریب خورده از دام خیانت اینان رها شوند و پدران و مادران، جوانان عزیز خود را فدای امیال جنایتکاران نکنند و آنان را از شرکت در جنایات آنان بر حذر دارند؟ آیا نمی‏ دانند که دست زدن به این جنایات، جوانان آنان را به تباهی کشیده و جان آنان به دنبال خودخواهی مشتی تبهکار از دست می‏ رود؟

ما در پیشگاه خداوند متعال و ولی بر حق او حضرت بقیة الله -ارواحنا فداه- افتخار می ‏کنیم به سربازانی در جبهه و در پشت جبهه که شبها را در محراب عبادت و روزها را در مجاهدت در راه حق تعالی به سر می ‏برند. من به شما خامنه ‏ای عزیز، تبریک می ‏گویم که در جبهه‏ های نبرد با لباس سربازی و در پشت جبهه با لباس روحانی به این ملت مظلوم خدمت نموده، و از خداوند تعالی سلامت شما را برای ادامه خدمت به اسلام و مسلمین خواستارم. (صحیفه امام، ج‏ ۱۴، ص ۵۰۳ - ۵۰۴)

پاسخ آیت الله خامنه ای   به پیام محبت ‏آمیز امام خمینی

«بسم الله الرحمن الرحیم‏

 بعد از چهار روز که از این حادثه بر من می‏ گذرد به فضل الهی و به کمک و تلاش بی دریغ کارکنان عزیز این بیمارستان خودم را در وضع بسیار مناسب و خوبی می‏ بینم. هر وقت به یاد این می ‏افتم که این حادثه موجب شده امام عظیم الشأن ما اظهار لطف کنند و در پیامشان اظهار دلسوزی بکنند و ملت بزرگ و قهرمان ما دست به دعا بردارد و دعا کنند، در خودم احساس شرمندگی می‏ کنم.

در راه انجام وظیفه این گونه حوادث، حوادثی نیست که این همه لطف و محبت و بزرگواری را چه از سوی امام، چه از سوی امت و همچنین از سوی کارکنان، کارمندان این واحدهای پزشکی که واقعاً شب و روزشان را در این کار گذاشته ‏اند، این همه اظهار شد ...

من بدین وسیله از همین جا عرض سلام و ارادت بی‏ پایان خودم را خدمت امام امت می ‏کنم و به ایشان عرض می ‏کنم که در مقابل حوادث این چنین ما هیچ انتظار نداریم و توقعی نداریم که کمترین رنجشی به خاطر ایشان بنشیند. ما معتقدیم که، سر خُم می به سلامت، شکند اگر سبویی، ...» (بیانات در اولین مصاحبه با خبرنگار واحد مرکزی خبر در بیمارستان پس از حادثه ترور) 

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:شعرکامل(فصیح الزمان رضوانی)
همه هست آرزویم که ببینم از تو روئی/چه زیان ترا که من هم برسم به آرزوئی
به کسی جمال خود را ننموده ای و بینم/همه جا به هر زبانی بُوَد از تو گفتگوئی
به ره تو بسکه نالم، زغم تو بسکه مویم/شده ام زناله نائی، شده ام ز مویه موئی
همه خوشدل اینکه مطرب بزند به تار چنگی/من از آن خوشم که چنگی بزنم به تار موئی
چه شود که راه یابد سوی آب تشنه کامی؟/چه شود که کام جوید، زلب تو کام جوئی؟
شود اینکه از ترحم، دمی ای سحاب رحمت/من خشک لب هم آخر ز تو تر کنم گلوئی؟
بشکست اگر دل من به فدای چشم مستت/سر خمّ می سلامت، شکند اگر سبوئی
همه موسم تفرج به چمن روند و صحرا/تو قدم به چشم من نه، بنشین کنار جوئی
ز چه شیخ پاکدامن سوی مسجدم بخواند/رخ شیخ و سجده گاهی، سر ما و خاک کوئی

مروری برتقویم -حوادث-کشوردرسال ۱۳۶۰

۳۱ خرداد۳۱ خرداد شهادت دکترمصطفی چمران درجبهه دهلاویه

دکترچمران(نفردوم ازچپ)درکنارسید مجتبی هاشمی

«سید مجتبی هاشمی» (متولد ۱۳۱۹محله شاپورتهران) نخستین فرمانده کمیته انقلاب مرکزی تهران، فرمانده گروه فداییان اسلام ،وی در طول جنگ ایران و عراق ،همراه وهمرزم  دکترمصطفی چمران بود،(۴سال بعدازفرمانده اش) در ۲۸ اردیبهشت ۱۳۶۴ در خیابان وحدت اسلامی (شاپور سابق)، تهران توسط منافقین ترور شدو به شهادت رسید

«دکترمصطفی چمران» در ساعت ۱۲ ظهر۳۱ خرداد ۶۰بر اثر اصابت گلوله خمپاره ۲تاازهمرزمان(سرداران مقدم وحدادی) درجا شهید می‌شوند و ترکش خمپاره به پشت سر دکتر چمران اصابت کرده و بر زمین می‌غلطد. محافظ شهید چمران که بر اثر اصابت ترکش جراحاتی سطحی برداشته بود وی را به بیمارستان سوسنگرد منتقل می‌کند و پس از مداوای اولیه راهی اهواز می‌شوند و در یک کیلومتری اهواز بر اثر خون‌ریزی شدید  شهید می‌شود.

سوابق مصطفی چمران(متولد(١۰ مهر ۱۳۱١تهران)

دکتری فیزیک پلاسما،سابقه همکاری درناساراهم دارد،عضوفعال جنبش امل درلبنان بود،وی بعداز ۲۳ سال،زمان پیروزی انقلاب به ایران برگشت.

معاون نخست وزیر(بازرگان)درامورانقلاب :۹ اردیبهشت ۱۳۵۸ – ۸ مهر ۱۳۵۸

وزیردفاع:مهر ۱۳۵۸ – ۱۹ شهریور ۱۳۵۹

نماینده امام خمینی  در شورای عالی دفاع

نماینده اولین دوره مجلس(تهران):۷خرداد ۱۳۵۹ – تاشهادت

شهید دکتر مصطفی چمران

دهلاویه روستایی است در شمال غربی سوسنگرد قراردارد.

وزارت دفاع و نماینده امام خمینی  در شورای عالی دفاع

چمران درکنارآیت الله خامنه ای

شهید چمران - دکتر چمران - مصطفی چمران

۱۵روزقبل از شهادت ،امام خمینی به سیداحمداقامی گوید با جبه تماس بگیربه چمران بگویید «دلم برات تنگ شده»که با همین عصامی آید..وبه سیداحمدآقاسفارشات لازم میکندکه میزها وموانع را پیش پای چمران بردارد که حاج احمداقا هم به شوخی می گوید:»امام خیلی هوای توروداره».چمران با احمدآقادر«امل»همرزم بودند.

قسمتی ازپیام امام بمناسبت شهادت چمران:

«شهادت انسان‌ساز سردار پرافتخار اسلام و مجاهد بیدار و متعهد راه تعالی و پیوستن به ملا اعلی، دکتر مصطفی چمران را به پیشگاه ولی‌عصر ـ ارواحنا فداه - تسلیت و تبریک عرض می‌کنم.
تسلیت از آن‌رو که ملت شهیدپرور ما سربازی را از دست داد که در جبهه‌های نبرد با باطل، چه در لبنان و چه در ایران، حماسه می‌آفرید و سرلوحه‌ مرام او اسلام عزیز و پیروزی حق بر باطل بود. او جنگجویی پرهیزکار و معلمی متعهد بود که کشور اسلامی ما به او و امثال او احتیاج مبرم داشت. و تبریک از آن‌رو که اسلام بزرگ چنین فرزندانی تقدیم ملت‌ها و توده‌های مستضعف می‌کند و سردارانی همچون او در دامن تربیت خود پرورش می‌دهد. مگر چنین نیست که زندگی، عقیده و جهاد در راه آن است.

هنر آن است که بی‌هیاهوهای سیاسی و خودنمایی‌های شیطانی برای خدا به جهاد برخیزد و خود را فدای هدف کند، نه هوی و این هنر مردان خداست.
او در حیات با نور معرفت و پیوستگی به خدا قدم نهاد و در راه آن به جهاد برخاست و جان خود را نثار کرد. او با سرافرازی زیست و با سرافرازی شهید شد و به حق رسید./پایان

ششم تیر ۱۳۶۰( ٢٤ شعبان ١٤٠١) تنها ۵ روز از عزل بنی‌صدر می‌گذشت واماهنوزدرایران بود..

۱۰ماه ازجنگ با عراق  باایران گذشته بود.

۳۶روزازآشوبها وترورهای منافقین می گذشت.

۳۰ خرداد ۱۳۶۰آغاز اعلام جنگ مسلحانه منافقین. آیت‌الله خامنه‌ای که از جبهه‌ها برگشته و خدمت امام رسیده بود، بعد از دیدار، طبق برنامه‌ی شنبه‌ها، عازم یکی از مساجد جنوب‌شهر برای سخنرانی بود.

*عزل«سیدابوالحسن بنی‌صدر» از فرماندهی کل قوا در ۲۰ خرداد ۱۳۶۰

*مجلس در یکشنبه، ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ با اکثریت ۱۷۷ نفر در مقابل ۱۲ رأی ممتنع و یک رأی مخالف، رأی به عدم کفایت بنی‌صدر داد.

*امام خمینی در تاریخ دوشنبه۱ تیر ۱۳۶۰ طی حکمی «بنی صدر» را از سمت ریاست جمهوری عزل کرد.

بسم اللّه الرحمن الرحیم
پس از رأی اکثریت قاطع نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی مبنی براین که آقای ابوالحسن بنی صدر برای ریاست جمهوری اسلامی ایران کفایت سیاسی ندارد، ایشان را از ریاست جمهوری اسلامی ایران عزل نمودم . روح اللّه الموسوی الخمینی.

شورای موقّت ریاست جمهوری

محمدعلی رجایی«نخست وزیر»درجایگاه رئیس جمهورقرارگرفت
پس از عزل بنی صدر، براساس اصول ۱۳۰ و ۱۳۱ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ، شورای موقّت ریاست جمهوری تشکیل شد. این شورا وظایف ومسؤولیت های ریاست جمهوری را موقتاً تا انتخاب رییس جمهور جدید برعهده داشت .

اولین جلسه ی شورا، شامگاه سه شنبه دوم تیرماه با شرکت محمدعلی رجایی (نخست وزیر)، آیت اللّه بهشتی (رییس دیوان عالی کشور) واکبر هاشمی رفسنجانی (رییس مجلس شورای اسلامی ) تشکیل شد. در این جلسه مقررشد مسؤولیت تعیین سرپرستی و مراجعات دفتر ریاست جمهوری به عهده  رجایی باشد.همچنین ،مصوبات مجلس به امضای رجایی رسیده و ابلاغ شود.

«محمدعلی رجایی» درانتخابات ریاست جمهوری در۲مرداد ۱۳۶۰ برگزیده شد،۱۱ مرداد ۱۳۶۰مراسم تنفیذانجام گرفت.

بعداز۲۸ روز ریاست‌جمهوری رجایی درهشتم شهریور ۱۳۶۰انفجارنخست وزیری به شهادت رسید.

*چهارشنبه هفتم مرداد ۱۳۶۰ بنی‌صدر و رجوی با یک فروند هواپیمای بوئینگ ۷۰۷ به خلبانی سرهنگ معزی بنی‌صدر رابه فرانسه فراری دادند،رئیس جمهورمعزول ایران درفرانسه  پناهندگی سیاسی گرفت ودر منطقه «کشن» واقع در سه کیلومتری جنوب پاریس  درآپارتمانی که ازقبل داشت سکنی گزید.

بعداز۳۶روزخلبان شاه(باهواهیمای شاهین)به ایران برگشت

سرهنگ بهزادمعزی خلبان ویژه شاه بودکه در ۲۶دی‌ ۱۳۵۷محمدرضا شاه+فرح را به مصر و سپس به مراکش برده بود،۲ اسفند ۱۳۵۷ باژست عشق به وطن ( تظاهر به جانبداری از انقلاب اسلامی) هواپیما را به ایران بازگرداند ومورداستقبال وتشویق مسئولین قرارگرفت،حتی برایش محافظ گذاشتند،ازترس ترور سلطنت طلبها،حتی چندین ضدانقلاب را به ایران بازگرداند وبرایشان امان نامه گرفت!.

۲سال و۵ماه بعد۲تاجنایتکارراباهمان هواپیمای شاه فراری داد.

درشب فراربنی صدرعوامل خائن فرودگاه-خلبانان وکارشناسان، باهمکاری منافقین،با از کار انداختن ۸ فروند هواپیمای شکاری اف – ۴ عملآ امکان  ره گیری و تعقیب هواپیمای حامل بنی صدر رامختل می کنند،به بهانه وجودبمب ،عوامل خودرادرقالب آتش نشانی دراطراف هواپیمامستقرمی کنند.

سرهنگ ناوبر اسماعیل فرخنده منزل سازمانی خویش را در اختیار تیم فرار، قرار می دهد،برای رفتن تاپای هواپیمانیزازکارت «تردد»عوامل استفاده می شود،عملیات تفتیش هم به احترام قهرمان ملی(خلبان معزی)انجام نمی گیرد،بنی صدرورجوی هم با پوشش عوامل پروازواردهواپیماشده بودند ونیزهربازرس -خارج ازتیم فرار-رایکجوری فریب می دادند. 

سرهنگ معزی ، خلبان مخصوص شاه که نقشه فرار بنی صدر را کشید

«خلبان بهزادمعزی»:صبح روز سه‌شنبه ۶ مرداد ۱۳۶۰ یک نقشه پرواز آموزشی سوخت‌گیری شبانه را طراحی کردم و ۴ تن دیگر از خدمه هواپیما را نیز در جریان گذاشتم. عصر روز موعود مطابق معمول به پایگاه هوایی رفتیم تا خود را برای یک پرواز عادی آماده کنیم. مخازن سوخت را پر و همه چیز را مرتب کردیم. ساعت ۲۰:۳۰ دقیقه بامداد موفق شدیم بنی‌صدر را به طور پنهانی وارد هواپیما کرده و آنجا پنهان کنیم و سرانجام ساعت ۲۲:۳۰ از باند فرودگاه برخاستیم و نخستین مرحله ماموریت خود را‌‌ همان طور که طرح‌ریزی کرده بودیم، با موفقیت به انجام رساندیم.

مشاهده کردند.»

بنی‌صدر با لباس زنانه رفت؟روایت بهزاد نبوی از تغییر نظر امام برای جلوگیری از تضعیف مجلس، توصیه ایشان درباره ماجرای گروگانگیری و پیش بینی جنگ مسلحانه منافقین/ تحلیل بدگویی روس ها علیه ظریف

بهزاد نبوی سخنگوی دولت نیز در مورد چگونگی فرار بنی صدر گفت : احتمالا ایشان به صورت مبدل(با لباس زنانه) که زیر ابروهای خود را برداشته و موهای آن چنانی،ازکشورخارج شده است(۸ مرداد ۱۳۶۰روزنامه اطلاعات).

(باتوجه به توضیحات فوق الذکرنگارنده-پیراسته فر)،بنی‌صدر در مورد خروج‌اش از ایران با لباس زنانه به «صدای آمریکا» گفته است: «من با لباس نظامی از ایران خارج شدم.» وی دلایل خود را برای رد این ادعا اینچنین برشمرد: «یک، ممکن نبود بشود با لباس زنانه وارد پایگاه هوایی تهران شد. دو، ما چهار نفر در خودرو بودیم و اگر همه لباس زنانه داشتند، خیلی جلب توجه می‌کرد. حتی اگر یکی از آنها هم لباس زنانه می‌داشت جلب توجه می‌کرد و کسی که دم درب ایستاده بود، حساس می‌شد بفهمد او کیست. سه، ورود به آن پایگاه با کارت مخصوص ممکن بود. یعنی با لباس نظامی هم می‌خواستید وارد بشوید، اگر کارت نداشتید، شما را راه نمی‌دادند. یکی از افراد فداکار آن پایگاه کارتش را در اختیار من قرار داده بود. چهار، ساعت ۱۰ شب آن هواپیما پرواز کرد. ما ساعت هشت وارد پایگاه شدیم و مدتی هم در محوطه فرودگاه چهار نفری و یکی دو نفر از افراد پایگاه که اطلاع داشتند، یک حلقه‌ای ایجاد شد و آنجا بودیم. تصور کنید اگر با لباس زنانه بودیم، جلب توجه می‌کرد.»

ساعت ۱۵یکشنبه ۸ شهریور ۱۳۶۰

برای اطلاعات کامل ازفرارمخفیانه وشبانه بنی صدربه این لینک مراجعه کندید:

هواپیمای شاهین"اختصاصی شاه"خلبان معزی/هواپیمای سفرهای خارجی مسئولین نظام                                     

انفجارساختمان نخست وزیری-شهادت رجایی وباهنر۸ شهریور ۱۳۶۰

مهدوی کنی:یکی از ویژگیهای امام خمینی این بود که بعدازهرحادثه ای، مهره های جمهوری اسلامی را بلافاصله جایگزین می کردند. نمی گذاشتند یک روز بگذرد.

درساعت ۱۵یکشنبه ۸ شهریور ۱۳۶۰ رجایی به شهادت رسیده بود

امام دستورداده بودند« همین امشب باید نخست وزیر معین کنید»

دو یا سه نفر کاندیدا بودند. یکی من، دیگری میرحسین موسوی و سومی ظاهرا آقای غرضی بود. حاج احمد آقا، آقای هاشمی و همه آنها گفتند« آقای مهدوی»، گفتم من به درد این کار نمی خورم نکنید این کار را. گفتند این مسأله موقتی است مثل کمیته. گفتم اگر موقتی است چه لزومی دارد همان فردی را که یک ماه دیگر بناست انتخاب کنید بهتر است. من که هوسی برای این کار ندارم اما وقتی معلوم شد خبرنگارها همه آمدند که خوب آقای مهدوی نخست وزیر شدی؟ باز هم موقت مثل کمیته؟

گفتم نه این دفعه موقت نیست. بعضی از افرادی که با مرحوم رجایی کار می کردند می خواستند بنده را امتحان کنند و ببینند افکارم چیست. آیا با آقای رجایی هم فکرم یا نیستم. خودشان شاید حزب اللهی تر از ما بودند. ما می گفتیم رجایی را قبول داریم و لذا برنامه دولتمان هم همان برنامه است. در مجلس هم ارائه دادیم و چیز جدیدی نبود.گفت‌وگوی خواندنی با مرحوم آیت‌الله مهدوی کنی درباره ناگفته‌های دوران مبارزه، حوزه علمیه، شکنجه‌های زندان شاه، امام(ره) و شهدای انقلاب، حزب جمهوری اسلامی، لانه جاسوسی، خیانت‌های بنی‌صدر، دفاع مقدس، وزارت کشور، نخست وزیری، جامعه روحانیت مبارز، دانشگاه امام صادق(ع) و...

وقتی جناب آقای خامنه ای را ترور کردند بعد از این که قدری جالشان بهتر شد و از بیمارستان مرخص شدند من و جناب آیت الله خامنه ای، آیت الله موسوی اردبیلی و آقای هاشمی – شاید همین چهار نفر بودیم _ صحبت می کردیم که چه کسی کاندیدای ریاست جمهوری آینده بشود؟ همه ما گفتیم آقای خامنه ای، ایشان فرمودند:« ریاست جمهوری چند مشخصه می خواهد که من ندارم. این که من تازه از بیمارستان آمده ام و واقعاً قدرت کار فراوان ندارم. دوم این که دلم می خواهد یک رئیس جمهوری باشم که نخست وزیرم به حرف من گوش کند. آقای مهدوی برادر بزرگ من است و احترام فراوانی برای ایشان قائلم»(مدیریت سایت-پیراسته فر:ظاهراً آیت الله خامنه ای درجریان کامل فعالیتهای مرحوم مهدوی کنی درکمیته هابوده که احتمال می داده ایشان به اجتهادخودعمل کند!،که آیت الله مهدوی ناچارمیشود توضیحات لازم رابدهد که می گوید«دوم مسأله مهدوی..برای این که شما خاطرتان آسوده باشد. همین که شما رأی آوردید، استعفا می‌دهم..»پایان توضیحات نگارنده.

دولت آیت الله مهدوی کنی

«آیت الله  محمدرضامهدوی کنی »:من گفتم، اول اینکه بیماری شما خوب می شود. ما کمک می کنیم به شما. دوم مسأله مهدوی؛ شما که مهدوی را امتحان کرده اید. مهدوی اصلا اهل دعوا نیست اگر بنا باشد من نخست وزیر باشم با شما همکاری می کنم. ولی «برای این که شما خاطرتان آسوده باشد. همین که شما رأی آوردید، استعفا می‌دهم».

آقای موسوی اردبیلی گفتند: نه بابا یعنی چه؟ مگر آدم هر روز استعفا می دهد!.

یادم می آید که مرحوم «صادق خلخالی »هم به من گفت یعنی چه مهدوی!؟ ما به تو رأی دادیم در مجلس و این همه رأی آوردی برای نخست وزیری. استعفا دادن چه معنی دارد؟ حق نداری!

نهایتا کاندیدا شدم. من(مهدوی کنی) و آقای عسگراولادی و دکتر عباس شیبانی همان روز قبلش من مصاحبه کردم و گفتم انصراف دادم.

روز انتخابات جمعه بود. آقای هاشمی تلفن زدند و گفتند که آقا مردم یک عده به تو رأی می دهند. گفتند: رأی ها شکسته می شود. گفتم: چه کار کنم؟ گفتند: شما یک مصاحبه بکنید همین حالا ظهر روز جمعه که انتخابات بود. من هم مصاحبه کردم و پخش شد. در آن مصاحبه هم خیلی خوب صحبت کردم. خودم می گویم و جناب آقای خامنه ای هم گفتند اثر گذاشت در مردم. حتی یک عده که در بیمارستان بودند و نمی خواستند رای بدهند. من خیلی تشویق کردم و گفتم بیایید شما با انقلاب که قهر نکردید. ممکن است با من قهر کرده باشید. بیایید رأی بدهید.

بااعلام شمارش ارای انتخابات ،استعفادادم

دیدار کابینه‌ی دولت آیت الله مهدوی کنی با امام خمینی (س) + تصویر

«آیت الله  محمدرضامهدوی کنی »پس از اعلام نتیجه رأی گیری که آیت الله خامنه ای رئیس جمهور شدند. نامه استعفا نوشتم به ایشان که همان شب رادیو تلویزیون هم پخش کرد و اعلام کردم برای اینکه شما دستتان باز باشد و مشکلی نداشته باشید من استعفا می دهم. شما خودتان دولت را تشکیل بدهید./پایان مصاحبه مرحوم مهدوی کنی.

ریاست جمهوری آیت الله خامنه ای

آیت الله خامنه ای درانتخابات در ۱۰ مهر ۱۳۶۰ برگزیده شد، در ۱۷ مهر ۱۳۶۰ امام خمینی حکم ریاست ‌جمهوری آیت الله سیدعلی خامنه ای را تنفیذ کرد ودر ۲۱ مهر۱۳۶۰ به عنوان سومین رئیس‌جمهور اسلامی ایران در مجلس شورای اسلامی سوگند یاد کردند.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:ازبین ۳گزینه نهایی(مهدوی کنی وپرورش وغرضی) ،مجلسیان به مهدوی متمایل بودند.

در۱۳شهریور۱۳۶۰آقای مهدوی کنی با۱۷۰رأی موافق و ۴رأی مخالف و۱۳ ممتنع ،رسماً نخست وزیرشد.

 نخست وزیر۲ ماهه

آیت الله محمدرضامهدوی کنی دریک ماه فاصله شهادت رجایی وباهنر تا انتخاب ریاست جمهوری آیت الله خامنه ای ،«نخست وزیر»بودند، برای کابینه اش ازمجلس شورای اسلامی رإی اعتمادگرفتند،درعین حال وظایف رئیس جمهور راهم انجام می دادند.

 کابینه مهدوی کنی 
دولتمردان مهدوی کنی،همان کابینه شهیدرجایی بودند تنها و برای پست وزارت راه هادی نژادحسینیان(بجای شهیدکلانتری) معرفی شد،جایگزین مهدوی کنی دروزارت کشور هم کمال الدین نیکروش(شهردارتهران) شد.

۱- علی اکبر پرورش وزیر آموزش و پرورش ۲- معادیخواه وزیر ارشاد اسلامی ۳- حسین نمازی وزیر اقتصادی و دارایی ۴- میر حسین موسوی وزیر امور خارجه ۵- حبیب الله عسگری اولادی مسلمان وزیر بازرگانی ۶- هادی منافی وزری بهداری ۷- مرتضی نبوی وزیر پست و تلگراف و تلفن ۸- سید محمد اصغری وزیر دادگستری ۹- سید موسی نامجو وزیر دفاع ۱۰- هادی نژاد حسینیان وزیر راه و ترابری ۱۱- مصطفی هاشمی خراسگانی وزیر صنایع ۱۲- محمد علی نجفی وزیر فرهنگ و آموزش عالی ۱۳- محمد میر محمد صادقی وزیر کار و امور اجتماعی ۱۴- سلامتی وزیر کشاورزی ۱۵- سید کمال الدین نیک روش وزیر کشور ۱۶- شهاب گنابادی وزیر مسکن و شهرسازی ۱۷- بهزاد نبوی وزیر مشاور در امور اجرایی ۱۸- محمد تقی بانکی وزیر مشاور و سرپرست سازمان برنامه و بوجه ۱۹- محمود روحانی وزیر مشاور و سرپرست سازمان بهزیستی ۲۰- سید حسین موسویان وزیر مشاور و سرپرست شرکت ملی فولاد ایران ۲۱- محمد غرضی وزیر نفت ۲۲- حسن غفوری فرد وزیر نیرو.

دولت آیت‌الله مهدوی کنی پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و انتخاب آیت‌الله سید علی خامنه‌ای به ریاست جمهوری و معرفی مهندس میرحسین موسوی به‌عنوان نخست وزیر در ۷ آبان ۱۳۶۰ به فعالیت خود خاتمه داد.

اگر دقیق محاسبه کنیم،عمرکابینه آیت الله مهدوی کنی ۵۴ روزبوده است.

رأی اعتماد( ۱۳شهریور۱۳۶۰ )بودبامعرفی میرحسین موسوی (۷ آبان ۱۳۶۰)عمرکابینه هم به پایان رسید.

توضیح نگارنده-پیراسته فر:برای اطلاعات بیشتر ازحادثه ترور ،همچنین خاطره همسرآیت الله خامنه ای ازماجرای ترور به این لینک مراجعه کنید:

ترورآیت الله خامنه ای اززبان "همسررهبرانقلاب"ومسئولین مسجدابوذر                                     

رهبرانقلاب"آیت الله خامنه ای"چندسال زندان بود.چندسال نبعید؟مدت تبعید

مدت«زندان آیت الله خامنه ای«دستگیری ها ،تبعید و زندانی شدنهای رهبرانقلاب

مدیریت سایت-پیراسته فر:خلاصه ای ازمبارزات ودستگیری ها وزندانی  وتبعیدهای  رهبرمعظم انقلاب+سفربه عتبات واقامت درنجف.

رهبرمعظم انقلاب:«من بارها بازداشت شدم. مرا شش مرتبه بازداشت کردند؛ یک بار هم زندان بردند، یک بار هم تبعید شدم. مجموعاً این دورانها نزدیک به سه سال طول کشیده است.

 دوره زندگی ما در آن زمانها، برای ایرانیها دوران بسیار بدی بود.» ۱۳۷۶/۱۱/۱۴-سایت رهبری

آیت الله خامنه ای که از هیجده سالگی در مشهد درس خارج فقه و اصول را نزد مرجع بزرگ مرحوم آیت الله العظمی میلانی شروع کرده بودند.

حوزه علمیه قم:آیت الله خامنه‌ای از سال ۱۳۳۷ تا ۱۳۴۳ در حوزه علمیه قم به تحصیلات عالی در فقه و اصول و فلسفه، مشغول شدند و از محضر بزرگان چون مرحوم آیت الله العظمی بروجردی، امام خمینی، شیخ مرتضی حائری یزدی وعلـّامه طباطبائی استفاده کردند.

رهبرانقلاب درکنارپدر(حجت الاسلام سیدجوادخامنه ای)

وامادر سال ۱۳۴۳ بعلت بیماری ودلتنگی پدر (آب مروارید- نابینا شده بود) علیرغم وابستگیها وبرنامه ریزهای درحوزه قم به درخواست پدربه مشهدبرگشتند.

به دنبال مبارزات ضدرژیم ستمشاهی ، سخنرانی‌های افشاگرانه ، آیت الله خامنه ای در ۱۲ خرداد ۱۳۴۲ مقارن با هفتم ماه محرم ۱۳۸۳، دستگیر و در مشهد زندانی شد.


در ۱۴ اسفند ۱۳۴۲ قرار بازداشت آیت‌الله خامنه‌ای به قرار التزام به عدم خروج از حوزه‌ی قضایی تهران تبدیل و ایشان از زندان آزاد شد، 


در پاییز ۱۳۴۳ از قم به مشهد بازگشت. از این پس تا پیروزی انقلاب اسلامی فعالیتهای وی همواره تحت کنترل مأموران امنیتی قرار داشت.


مأموران ساواک از حضور او در مشهد اطلاع یافته و در ۱۴ فروردین  ۱۳۴۲، در مراسم تشییع جنازه‌ی آیت‌الله شیخ مجتبی قزوینی، وی را دستگیر کنند.  در ۲۶ تیر همان سال آزاد شد. اندکی پس از آزادی، در تهران به ملاقات زندانیان سیاسی رفت.


..ساواک مشهد در ۲ مهر ۱۳۴۹ دستگیر و مدتی در زندان لشکر خراسان ـ تنها زندان امنیتی مشهد ـ بازداشت کرد.

 در محرم ۱۳۹۱/ اسفند ۱۳۴۹ با آنکه نام آیت‌الله خامنه‌ای در فهرست واعظان ممنوع‌المنبر ساواک قرار گرفته بود وی سخنرانیهایی در هیئت انصارالحسین تهران ایراد کرد. آیت‌الله خامنه‌ای در سال ۱۳۵۰ به دعوت آیت‌الله طالقانی سخنرانی‌هایی در مسجد هدایت تهران، که کانون توجه دانشجویان و جوانان مبارز بود، ایراد کرد.

علت بازداشت ۱۴ فروردین ۱۳۴۶

بهانه بازداشت سوم در ۱۴ فروردین ۱۳۴۶، فعالیتهای سیاسی آیت‌الله خامنه‌ای در اعتراض به تبعید آیت‌الله سید حسن قمی (از علمای مبارز مشهد) به خاش بود.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:زندگی پرماجرای آیت الله سید حسن طباطبائی قمی  رادرادامه خواهیدخواند.

آیت‌الله خامنه‌ای پس از تحمل ۵۲ روز بازداشت انفرادی و بدون امکان ملاقات در زندان لشکر مشهد، به سه ماه زندان محکوم شد که با تبدیل قرار به وجه‌الکفاله در تاریخ ۲۶ تیر ۴۶ آزاد شد.


افشاگرجشنهای ۲۵۰۰ ساله

 رهبرمعظم انقلاب درششمین مرجله بازداشتش  در سال ۱۳۵۰، در پی تحریم جشنهای ۲۵۰۰ ساله ،درمرداد ۱۳۵۰ به ساواک مشهد احضار و مدتی در زندان لشکر خراسان بازداشت شد.

 او پس از آزادی، فعالیتهای خود را ادامه داد.

در همان سال دو بار دیگر نیز بازداشت شد.

  یکی در آبان ۱۳۵۰ که به بازداشت کوتاه‌مدت وی در زندان لشکر خراسان انجامید. دیگری در ۲۱ آذر همان سال که به اتهام اقدام برضد امنیت داخلی به ۳ ماه حبس محکوم گردید


مبارزات وبازداشتهای آیت الله خامنه ای  ازنگاه آمار


اولین بازداشت

دستگیر شد که این دستگیری منجر به ۱۰ روز بازداشت وی در بازداشتگاهی در مشهد شد

 اولین بار در محرم سال ۱۳۴۲ عازم بیرجند(زادگاه نخست وزیرعلم) بودمسئولان امنیتی بیرجند در شب تاسوعا، ایشان  را بازداشت و پس از یک شب بازداشت، به شرط ترک منبر آزاد کردند.

دومین بازداشت

سه روز بعدازآزادی، واقعه پانزدهم خرداد۱۳۴۲ در شهر قم اتفاق افتاد که ایشان به دلیل فعالیت‌های اعتراضی پس از این واقعه دوباره دستگیر و  ۱۰ روز هم در زندان نظامی محبوس شد.

سومین دستگیری

بهمن ۱۳۴۲ (رمضان ۱۳۸۳ قمری) او با عده‌ای از دوستانش به کرمان رفت و پس از دو سه روز توقف در کرمان و سخنرانی و منبر و دیدار با عالمان و طلاب شهر، عازم زاهدان شد. در آن جا نیز به دلیل سخنرانی‌ها و فعالیت سیاسی بازداشت و راهی زندان قزل قلعه می‌شود. در اسفند همان سال با قرار التزام به عدم خروج از تهران آزاد می‌شود

چهارمین بازداشت

به دنبال دستگیری  یکی ازعلما(آیت الله سید حسین قمی از علمای مبارز مشهد به خاش بود) و اعتراض آیت الله خامنه ای، ساواک در۱۴ فروردین ۱۳۴۶ وی را در مراسم تشییع مجتبی قزوینی دستگیر می‌کند و در ۲۶ تیرماه آزاد می‌شود.سه ماه و۱۰روز

پنجمین دستگیری

در سال ۱۳۴۵(طلبه پرشورآنزمان )دررصدمأموران رژیم شاه بودناگزیر در تهران مخفیانه زندگی می کردند و اما سال بعد ( ۱۳۴۶)دستگیر و محبوس شدند. 

ششمین دستگیری

در دوم مهر ماه ۱۳۴۹، ساواک مشهد(بجرم تلاش بسیاری برای تحکیم مرجعیت سید روح‌الله خمینی) وی را دستگیر ودر زندان لشکر خراسان بازداشت می‌کند.

khameneei

رهبری  ازمبارزاتش می گوید:

«از سال ۱۳۴۸ زمینهٔ حرکت مسلحانه در ایران محسوس بود. حساسیت و شدت عمل دستگاه‌های جاری رژیم پیشین نیز نسبت به من، که به قرائن دریافته بودند چنین جریانی نمی‌تواند با افرادی از قبیل من در ارتباط نباشد، افزایش یافت. سال ۵۰ مجدداً  به زندان افتادم. برخوردهای خشونت‌آمیز ساواک در زندان آشکارا نشان می‌داد که دستگاه از پیوستن جریان‌های مبارزهٔ مسلحانه به کانون‌های تفکر اسلامی به‌شدت بیمناک است و نمی‌تواند بپذیرد که فعالیت‌های فکری و تبلیغاتی من در مشهد و تهران از آن جریان‌ها بیگانه و به‌کنار است. پس از آزادی، دایرهٔ درس‌های عمومی تفسیر و کلاس‌های مخفی ایدئولوژی و… گسترش بیشتری پیدا کرد.»

هفتمین بازداشت

به دنبال تحریم جشن‌های ۲۵۰۰ سال از سوی سید روح‌الله خمینی و تشدید مراقبت‌های امنیتی ساواک، آیت الله خامنه‌ای درسال۱۳۵۰،سه بار بازداشت شد

باراول (هفتمین بازداشت)در مرداد ۱۳۵۰ بازداشت شد و در همان زندان لشکر خراسان زندانی شد.

هشتمین  بازداشت

یکی در آبان ماه ۱۳۵۰ که منجر به بازداشت کوتاه‌مدت وی در زندان لشکر خراسان انجامید

نهمین دستگیری 

بازداشت دیگرایشان  در۲۱ آذر۱۳۵۰که جرم وی اقدام علیه امنیت داخلی به سه ماه حبس محکوم گردید

دهمین دستگیری

دی ماه ۱۳۵۳ ساواک به خانه‌اش در مشهد هجوم برده، او را دستگیر و بسیاری از یادداشت‌ها و نوشته‌هایش را ضبط کند

یازدهمین دستگیری(سخت ترین زندان)

این دستگیری ، سخت ترین بازداشت  زندان کمیته مشترک شهربانی که در ۲ شهریور ۱۳۵۴ از زندان آزاد می‌شود. در این مدت در سلولی با سخت ترین شرایط نگه داشته شدند. سختی هایی که ایشان در این بازداشت تحمّل کردند، به تعبیر خودشان «فقط برای آنان که آن شرایط را دیده اند، قابل فهم است».

دوازدهمین -آخرین-دستگیری-سال ۱۳۵۶

مأموران ساواک در ۲۳ آذر ۱۳۵۶ به منزل او یورش برده و او را دستگیر و به ایرانشهر انتقال دادندنیروهای امنیتی وی را دستگیر و به مدت ۲۵۸ روز(هشت ماه ونیم) به ایرانشهر تبعید کرد. در نیمه شهریورسال ۱۳۵۷ با اوج‌گیری مبارزات انقلاب ایران، از تبعیدگاه آزاد شده به مشهد بازگشت

رژیم وقتی محبوبیت وی رادربین این تبعیدگاه مشاهده می کند(که درآن زمان بدترین منطقه بود)وی در ۲۲ مرداد۱۳۵۷ازایرانشهرمنطقه بدتری(جیرفت )منتقل می کند.

(مدت تبعیدایرانشهروجیرفت) درکتاب «برتبعید»۲۵۸ روزاست.

رهبرانقلاب: من در بلوچستان - سالهای قبل از انقلاب هنگامی که آنجا تبعید بودم ،بیست‌وچهار سال داشتم- به مرحوم مولوی شهداد (از علمای معروف بلوچستان بود ؛ مرد فاضلی بود. آن زمان ایشان در سراوان بود و ما در ایرانشهر بودیم) پیغام فرستادم که بیایید فرصتی است بنشینیم و مبانی یک اتحاد عملی، حقیقی و واقعی قلبی بین اهل سنت و شیعه به وجود آوریم. ایشان هم متقابلاً از این قضیه استقبال کرد.۱۳۸۵/۱۰/۲۵

«بر تبعید» ترجمه می‌شود/ روایت 258 روز تبعید آیت‌الله خامنه‌ای به ایرانشهر

توضیح مدیرسایت:محکومیت آیت الله خامنه ای ۳ساله بود که بقیه بخشیده شد.

ایرانشهر بودم، یک بار با لباس بلوچى با ماشین به طور قاچاق از ایرانشهر به زاهدان مى‌رفتم، تا مسافرى را که از خانواده‌ى ما به زاهدان آمده بود، بیاورم. من به طور قاچاق تردد مى‌کردم؛ زیرا مجاز نبودم که این راه را بروم./۱۳۷۰/۰۸/۰۶

(علی‌اصغر پورمحمدی-مدیرشبکه ۳تلویزیون)درخاطراتش می نویسد:در آن سال‌ها به ایرانشهر رفت‌وآمد داشتم ،آیت الله خامنه ای به علت تعامل با اهل تسنن اشتهار و محبوبیتی در میان مردم ایرانشهر یافت و با بهره‌گیری از این فرصتها پیام انقلاب را به مردم دورترین نقاط کشور رساند. سخنرانیهای او در مسجد آل‌رسول ایرانشهر و رفت و آمد علما و روحانیون مبارز، نیروهای انقلابی و اقشار مختلف مردم به منزل او، عوامل امنیتی را بر آن داشت که فعالیتهای او را محدود سازند و از رفت و آمد مردم ممانعت به‌عمل آورند

مبارزات سیاسی آیت‌الله خامنه‌ای  از همان آغاز ورود به آن شهر با سخنرانی در مسجد جامع به افشاگری علیه حکومت پهلوی پرداخت. یکی از سخنرانیها، که در ۱۵ شهریور ۱۳۵۷ صورت گرفت، به برپایی تظاهرات و سردادن شعارهای انقلابی توسط مردم منجر شد

ساواک: این  طلبه همان کسی است که می‌خواهد «خمینی مشهد »باشد!؟


نصایح ساواک به  یک زندانی (طلبه ناآرام وجسور)اززبان خودش

گفتگوی آیت‌الله خامنه‌ای با ماموران امنتیتی -ساواک : «پرسید: از طرف چه کسی مأمورید؟ گفتم: از جانب خدا... سخت تحت تأثیر قرار گرفت و گفت : این کار خطر دارد؛ مشکلات دارد؛ شما جوانید. گفتم: من فکر نمی‌کنم بالاتر از اعدام کاری باشد؛ شما بالاتر از اعدام ندارید و من خودم را برای اعدام آماده کرده‌ام. همه کارهای شما زیر اعدام است. 

...مأمورساواک-واقعاً مبهوت شده بود و گفت: شما که خود را برای اعدام آماده کرده‌اید، من به شما چه بگویم!»

فرازی از مصاحبه رهبری:یک مأمورساواک به بازجویم درساواک مشهد گفت : این همان کسی است که می‌خواهد خمینی مشهد باشد!؟

رهبرانقلاب(آیت‌الله خامنه‌ای): «مرا به داخل اناق برد و روی صندلی نشاند و گفت: سرت را بردار. یعنی پیراهن را بردار. دیدیم بازجوی پرونده من است. نام او را انورسادات گذاشته بودم. شباهت‌هایی به هم داشتند. روبرویم ایستاد و شروع کرد به سوال: سوال‌های معمولی. من هم جواب می‌دادم. در همین بین در اتاق باز شد، مردی سرش را داد تو و از [انورالسادات] پرسید: چای داری دکتر؟

(دکتر و مهندس، عنوان بازجوها بود که با آنها یکدیگر را صدا می‌کردند؛ و این از عقده حقارت و پس‌ماندگی آنها ناشی می‌شد)

با سوال «چای دارید؟» می‌خواست تظاهر کند که ورودش طبیعی است، [اما اینطور نبود.] داخل شد. در حالی که وانمود می‌کرد از دیدن من تعجب کرده، پرسید: این چیه؟

«این چیه» سوال معروف زندان بود. هرگز ندیدم بازجویی بپرسد: این کیه؟

[انورالسادات] گفت: خامنه‌ای از مشهد.

او گفت: عجب! این همان کسی است که می‌خواهد خمینی مشهد باشد؟!

مرد خطرناکی است!  سپس سرش را تکان داد و گفت: خامنه‌ای! از اینجا خلاصی نداری.

این بازجویی چندساعت بطول می انجامید،بازجوهاتا۷نفرمی شدندو در جلسه‌های بعدی  هم ادامه یافت؛ با ضرب و شتم، کتک و انواع شکنجه.(منبع:سایت رهبرانقلاب ۱۳۹۵/۱۱/۲۱)

آیت الله خامنه ای: هنگامی که زندانی اندک مقاومتی از خود نشان می‌داد، بازجوها و شکنجه‌گران، خیلی زود تکثیر می‌شدند. جمع می‌شدند تا روحیه زندانی را بشکنند و او را زیر فشار تعددشان قرار دهند. احاطه‌اش می‌کردند، فحش‌های رکیک می‌دادند و تا می‌توانستند، روان او را زیر آماج تهاجمات خود می‌گرفتند. بازجوی اصلی یک نفر بود و بقیه با دست‌آویزی وارد اتاق شده، گروهی ادامه می‌دادند.

من در جواب دادن به همه سئوال‌های‌شان کوتاه نمی‌آمدم و سعی می‌کردم، جوابهایم طوری نباشد که بتوانند مرا محکوم کنند.
در یکی از این بازجویی‌ها، احمد معصومی کوچصفهانی، بازجوی متخصص کمیته مشترک ضدخرابکاری، شروع به پرسش کرد. سئوالاتش با اهانت، غرور و تحکم همراه بود.

بازجو(کوچصفهانی):سید! آقای سعیدی را می‌شناختی؟

زندانی(علی خامنه ای)- بله، او دوست من بود.

بازجو: می‌دانی او در زندان مرد؟

زندانی- بله.

بازجو: می‌دانی اتاق بازجویی او همین‌جاست؟

بازجو،سکوتی کرد و ادامه داد: به سعیدی گفتم اطلاعات خود را بگو، اما او گفت که باید به قرآن تفأل بزنم؛ ببینیم کار درستی است یا نه. به او گفتم این فال بد زدن است نه تفأل. ولی او به گوش نگرفت و آمد به سرش آنچه که باید می‌آمد.

آنگاه بطرفم( آقای خامنه‌ای)آمد و با ته خودکاری که در دست داشت به سرم کوبید(شبیهکاری که آموزگاران خودخواه با شاگردان می‌کنند)و گفت: سید! این فال بد زدن است... این فال بد زدن است... «پیش خود بر حماقتش خندیدم. سخنان او کمترین اثری در من نگذاشت.»

سرنوشت بازجوی رهبرانقلاب «کوچصفهانی»

کوچصفهانی در جوانی- موزه عبرت

سید احمد معصومی «کوچصفهانی» معروف به مؤید فرزند سید باقر(متولد ۱۳۰۳ رشت) فوق لیسانس مطالعات و تحقیقات اجتماعی.وی در۴اسفند ۱۳۵۷ درمنزلش-تهران-دستگیر و پس از محاکمه، در۲۲ اسفند اعدام گردید.

***

یکباربازجویم « منوچهری» بود.

بازجویی  شکنجه گرساواک(منوچهری)ازآیت الله خامنه ای

بازگویی خاطرات در بازدید(سال سال ۱۳۸۴) مقام معظم رهبری از شکنجه گاه و کمیته مشترک ضد خرابکاری ساواک ( موزه عبرت) 

سلول زندانی «سیدعلی خامنه‌ای»

جمعی از مسئولان رهبر معظم انقلاب را راهروها، سلول‌ها و اتاق‌های شکنجه مخوف موزه عبرت مشایعت می‌کنند تا به سلولی می‌رسند که نام «سیدعلی خامنه‌ای» بر روی آن درج شده است. معظم‌له می‌گوید: این سلول دو متر و ۴۸ سانتیمتر در یک متر و ۶۰ سانتیمتر  است و من ۸ ماه اینجا بودم.

مقام معظم رهبری در ادامه به یکی از شکنجه گران ساواک به نام هوشنگ منوچهری اشاره کرده و می‌گویند: تا آن روز او را ندیده بودم، در را باز کرد و داخل شد؛ یقه‌اش باز بود و به گردنش چیزی آویزان بود. مرا نگاه کرد و گفت: خامنه‌ای تویی؟

شکنجه گر روانی ساواک که بود؟

هوشنگ ازغندی مشهور به منوچهری با همان شمایل نتراشیده؛ یقه باز، سبیل پرپشت آویزان، موهای بلند ریخته بر شانه، گردن کلفت، و زنجیری آویزان از آن گردن.

منوچهری پرسید: خامنه‌ای تویی!؟

گفتم: بله.

بار دیگر پرسید: آهان!پس خامنه‌ای که می‌گویند تو هستی!؟ مرا می‌شناسی؟

گفتم: نه.

گفت: من منوچهریم؛ و بعد به چهره من نگاه می‌کرد تا اثر حرف خود را در صورت من ببیند.

من فوراً فهمیدم و شناختمش و با آنکه چیزهای زیادی از او شنیده بودم، اما به روی خودم نیاوردم که میشناسمش. بعد گفت که من تو را خوب میشناسم، توهمون کسی هستی که مثل ماهی لیز می خوری و از دست بازجو خارج می شی! و کارای تو دونه‌دونه‌اش چیزی نیست، اما مجموعش خدا میدونه چیه!

سرنوشت منوچهری

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:منوچهری(متولد۱۳۱۹) ازشکنجه گران قهاربود(دکترای شکنجه داشت)،مدالهای زیادی هم ازاین جنایات ازدربارگرفته بود،بعد از پیروزی انقلاب در ۱۶بهمن سال ۱۳۵۷ از ایران فرار(انگلیس رفت) کرد و پس از مدتی در اثر افسردگی خودکشی کرد.

وساطت (نجات) برای یک  ساواکی

روزی در همین اتاق(اشاره به سلولش)ما هشت ماه در اینجا بودیم و در آن برهه در این سلول چهار نفر بودیم  آقای مشیری(سرپاسپان) درزندان برایمان دلسوزی وکمک حداقلی می کردبرای ارتباط واطلاع ازدیگرزندانیان -به نگهبان می گفتیم که «امشب بده ما تی بکشیم و جارو کنیم و زباله‌ها را بیرون ببریم. او هم لطف کرد ومی پذیرفت و واقعاً هم لطف بود» ...

 بعد از انقلاب یک روز در دفتر حزب جمهوری بودم که گفتند زن آقای مشیری آمده و اصرار دارد با شما ملاقات کند. گفتم: «بگوئید بیاید» آمد و گریه کرد و گفت «مشیری را گرفته‌اند و او گفته که من به فلانی بدی نکرده‌ام، برو پیش او و بگو اگر من بدی نکرده‌ام یک چیزی بگوید که من نجات پیدا کنم». اعدامی بود. آن روزها این افراد را که می‌گرفتند، اعدام می‌کردند. من گفتم: «درست می‌گوید» و گمان می‌کنم یک چیزی هم در این باره نوشتم./۱۷ بهمن ۱۳۹۱تسنیم -بااصلاحات

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر: گردآوری این مجموعه ازمنابع مختلف بوده،وبعضاً اغراق توش هم بوده-مثل  تبعید رهبری به ایرانشهرکه دربعضی منابع نوشتند۳سال! درصورتیکه کمترازیک سال است،وخیلی مشکل-وقتگیر-بود که بتوانم یک مطلبی تهیه کنم که هم معتبرباشد وهم مستند،۲ نکته را هم یادآورباشم،بعضی ازمراحل دستگیری رهبرمعظم انقلاب یک شب بوده وبعضی چندروز وبیشترینش که درایرانشهربوده. اتفاق افتاده که دریک سال ۳باردستگیر وزندانی شد که نکته دوم،خودآقا این را یک مرحله محسوب کرده ،بطورمثال  مرحله ششم -درتقسم بندی ام مرحله یازدهم،چون سعی کردم،تفکیک بکنم.


آیامقام معظم رهبری به عتبات مشرف شده اند؟


اولین سفرکربلا ۷ سالگی

در سال ۱۳۲۵شمسی در ۷ سالگی 
رهبرانقلاب :«پدرم می‌خواست برود مکه. بنا بود ما را ببرد عتبات، بگذارد، خودش برود مکه و برگردد. [اما] نتوانست گذرنامه‌اش را درست کند. گذرنامه عتبات را هم نتوانست بگیرد. شبهای سختی گذراندیم... در بصره گمان می‌کردیم که دیگر تقریبا از خطر جسته‌[ایم]. منزل یکی از علمای آنجا وارد شدیم. یکی دو روز آنجا ماندیم. بعد بلیت گرفتند. رفتیم نجف

آیت الله خامنه ای: «چند ماهی نجف بودیم،کربلا، کاظمین و سامرا رفتیم»
‌‌
دومین زیارت کربلا ونجف درسن  ۱۸سالگی
 در سال ۱۳۳۶، به همراه مادر و برادر و تعدادی از بستگان برای دیدار با خویشاوندانی که ساکن نجف بوده‌اند عازم عراق میشوند. در شهر نجف در درس علما و مدرسان حوزه علمیه نجف حضور می‌یابند و«ازحوزه نجف خوشش می آیدکه قصداقامت درنجف را داشتند، ولی به دلیل مخالفت پدر پس از حدود دوماه به مشهد بازمیگردند


سومین دیدارناموفق کربلا


ساواک:آشوبگراست،نبایدبرود

محرم سال ۱۳۴۷ بار دیگر ایشان قصد زیارت کربلا میکند... اداره گذرنامه درخواست او را به ساواک فرستاد ونامه ساواک: «مشارالیه... از هر فرصتی برای تحریک مردم استفاده می‌نماید و پای‌بند به هیچ اصول و  تعهدات خود-به حکومت شاه- نمی‌باشد،موافقت نمی شود

آیت الله سید حسن طباطبائی قمی کیست؟

آیت الله سید حسن طباطبائی قمی-متولدنجف- فرزند  آیت حاج آقا سید حسین طباطبائی قمی در دوران سلطنت رضا خان نقش مهمی در مخالفت با اعمال و اقدامات ضد اسلامی و دینی رژیم پهلوی داشت.

سید حسن قمی.jpg

 وی درجوانی به همراه پدرش که به درخواست اهالی خراسان و سفارش میرزا محمد تقی خان شیرازی بود، به مشهد مهاجرت نمود و تحصیلات خویش را در آن شهر آغاز نمود. در وقایع قیام مسجد گوهر شاد در سال ۱۳۱۴ش.در شهر مشهد ..سخنرانی مهیّج شیخ محمدتقی بهلول ..و کشف حجاب خاندان پهلوی روی داد، ایشان به عنوان اعتراض به همراه پدر بزرگوارشان عازم تهران شدند و پس از آنکه به دستور رضا خان به عتبات تبعید گردیدند.

حاج آقاقمی درقیام ۱۵خرداد۱۳۴۲به قیام امام خمینی لبیک گفت وحتی  درطول ۲هفته ای که  امام خمینی در زندان قصر زندانی بود،همبندش بود که بعد به پادگان عشرت آباد منتقل گردید.

وی بعد از مدتی از زندان آزاد و به مشهد بازگشت وبه مبارزه خود علیه رژیم پهلوی ادامه داد.

درماجرای تبعیدامام به ترکیه، علمای مبارزمشهددر منزل آیت الله میلانی اجتماع کردند و تصمیم گرفتند تا به عنوان اعتراض نسبت به اقدام رژیم پهلوی در اخراج امام از ایران، در مسجد گوهر شاد تحصن کنند،آیت الله سید حسن طباطبائی قمی ازصحنه گردانان این اجتماع معترضه بود.

پس از این جریانات رژیم پهلوی تصمیم گرفت که آیت الله قمی را از محل اقامت شان دور کند و  در سال ۱۳۴۶ش. ایشان را از مشهد به زاهدان و خاش تبعید نمودند.

وی بعد از ۱۴ ماه اقامت در خاش، از سوی نیروهای امنیتی و انتظامی رژیم به خانه ای در کرج منتقل شد ودر حصر بود.

 ولی همچنان بیت ایشان درمشهد یکی از پایگاههای مردمی در پیشبرد نهضت امام خمینی به شمار می رفت.

 آیت الله سید حسن قمی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به مشهد برگشتند وازمدرسین  حوزه علمیه مشهد بود.

اماپس از مدتی ازمخالفین همان  امام ونهضتی شدکه برایش قیام کرده بود! در حصرشد.

علت مخالفت باامام خمینی؟ 

ایشان به دلیل همان رفاقت گذشته باامام خمینی ،چندسال بعدازپیروزی انقلاب می آیدتهران دربیمارستانی که امام بستری بوده،به امام اعتراض میکند که این چه بساطی است که پهن کردید،اینهمه ظلم وجنایت است واز حزب جمهوری اسلامی وگردانندگانش بدگویی می کند وحتی درهمان حال نزارامام،سرش دادمی کشد! ولی کسی چیزی متوجه نمی شود ،فردایش امام به هاشمی می گوید«ببینید که آقای قمی چی می گوید،بررسی کنید»،هاشمی هم بااومجادله می کند که این چه رفتاری بوده که کردیدباامام! امام مشکل قلب داره،شماقبلش را بدردآوردید ...وبعدمی گویدباشدمن رسیدگی میکنم وشما دیگرجایی عنوان نکنید،اما چندروزبعدمصاحبه باکیهان می کند،ازسیرتاپیاز ملاقات امام را می گوید،روزنامه هم منتشرمی شود،یک غوغایی بپامی شود وی ازمخالفان جنگ باعراق-بعدازفتح خرمشهر- بود، اعلامه داده بود«این جنگ دیگرمشروعیت ندارد،هم کشته و هم کشنده، هر دو به جهنم خواهند رفت»!و...که حاکمیت برای مهارش ناچارمی شوندحکم«لامساس»رابرایش اجرابکنند.

بعدازرحلت امام خمینی(رهبریت آیت الله خامنه ای)حصرش لغوشد،ولی همچنان گوشه عزلت گزیدتا..

وفات:آیت الله سیدحسن طباطبایی دربامداد روز دوشنبه ۲۰خرداد ۱۳۸۶سن ۹۶ سالگی درمشهددرگذشت.

تألیفات:کتاب الحج (۳ جلد)،  حاشیه بر عروه الوثقی، تقریرات درس اصول میرزای نائینی.