مناطقی ازعراق که هنوز «داعش» حضوردارند
تظاهرات اعتراضی برمعیشت که منجربه آشوب می شوند
در روزهای گذشته(دهه اول آذر۱۳۹۸) هسته های خاموش داعش با سوء استفاده از شرایط به وجود آمده در مناطق مرکزی و جنوبی عراق و همچنین پشتیبانی آمریکایی ها، سعودی ها و اماراتی ها توانستند چند عملیات را علیه نیروهای عراقی ترتیب دهند.
عناصر مخفی داعش در ۲ سال گذشته به صورت پنهانی فعالیت می کردند و حملات محدودی را در برخی از مناطق عراق انجام دادند اما با افزایش ناآرامی ها، حضور خود را علنی کردند و در روزهای اخیر نیروهای عراقی را در استان های « دیاله، الانبار و نینوا» هدف قرار دادند.
تظارات جوانان عراقی۱مهر ۱۳۹۸
براساس اطلاعات به دست آمده، تروریست های داعش در جریان این حملات درصدد بودند در چند منطقه ایجاد ناامنی کنند و تمرکز نیروهای عراقی را بر هم بزنند اما با واکنش قاطع مواجه شدند و پس از درگیری های سنگین چند ساعته مجبور به عقب نشینی شدند.
در ذیل محل حضور هسته های خاموش داعش را در مناطق مختلف عراق و به تفکیک استان ها آمده است.
حمله به کنسولگری ایران -نجف-آبان۱۳۹۸
عذرخواهی طوایف کربلا ازکنسولگری ایران-۱۵ آبان ۱۳۹۸
نینوا: در شمال غرب کشور عراق واقع شده و از محور غربی با سوریه هم مرز است و بخش های وسیعی از این استان بیابانی است؛ حدود ۲۰ درصد از مساحت استان در کنترل اقلیم کردستان است.
به گفته منابع میدانی، عناصر مخفی داعش در مناطق غربی استان نینوا که بیشتر بیابانی و هم مرز با سوریه است فعالیت می کنند؛ تروریست ها همچنین در مناطق شمالی، مرکزی و جنوبی استان از جمله « القیروان، تلعفر، البعاج، القیاره، موصل» حضور دارند.
تحرکات هسته های خاموش گروهک تروریستی داعش در مناطقی که نیروهای عراقی حضور کمتری دارند بیشتر است و بازمانده های رژیم بعث نیز در این استان با آنان همکاری و همراهی می کنند.
کرکوک؛ در شمال عراق واقع شده و ۲۰ درصد از مساحت این استان ( مناطق شرقی و شمال غرب) نیز در کنترل اقلیم کردستان است؛ مناطق مرکزی، غربی و جنوبی این استان که از جمله « الحویجه، البسل، الرشاد، عباسی، الریاض، کاظمیه، داقوق و...» به عناصر مخفی داعش آلوده است.
مناطق جنوب غربی استان کرکوک که کم جمعیت هستند و در نزدیکی رشته کوه های حمرین واقع شده اند به تروریست های داعش آلوده اند؛ هسته های خاموش داعش در مناطق شرقی و هم مرز با شمال شرق استان صلاح الدین فعالیت می کنند.
دیاله: در شرق عراق قرار دارد و یکی از ملتهب ترین استان ها پس از شکست گروه تروریستی داعش در سال ۲۰۱۷میلادی(۱۳۹۶شمسی) است و درصد از مساحت آنان در کنترل اقلیک کردستان است و در ۲ سال گذشته شاهد حملات متوالی تروریست ها بوده است.
عناصر مخفی داعش در مناطق مهمی از استان دیاله از جمله « خانقین، حوض الوقف، جلولاء، بعقوبه، مقدادیه، العظیم و مندلی» حضور دارند؛ مناطق غربی و هم مر با شرق استان صلاح الدین در ۲ ماه گذشته شاهد رفت و آمد گسترده تروریست های داعش بوده است.
صلاح الدین: در شمال عراق و در مسیر جاده بغداد - دهوک واقع شده و به دلیل داشتن شهرها و میدان های نفتی مهم از جمله « بیجی، عجیل و علاس» همواره مورد توجه عناصر مخفی داعش بوده است.
حومه مناطق « بیجی، تکریت، الشرقاط، بلد، یثرب، سامراء»، میدان های نفتی « عجیل و علاس»، رشته کوه های حمرین و مکحول، نقاط متروکه از جمله « مطیبیجه» و بیابان های شمال غرب، غرب و جنوب غرب و دریاچه الثرثار» به هسته های خاموش داعش آلوده است.
الانبار: در غرب عراق و هم مرز با سوریه، اردن و عربستان است و بزرگترین استان محسوب می شود که بخش های وسیعی از آن بیابانی است؛ حدفاصل « فلوجه - الرمادی - هیت- حدیثه - گذرگاه مرری القائم» و مناطق جنوب غرب و غرب از جمله « حوران و الرطبه» محل فعالیت تروریست های مخفی داعش است.
منطقه الرطبه شاهرگ جنوب غرب استان نینوا به شمار می آید و همین مسئله بر اهمیتش افزوده است؛ بیابان های مرکزی و هم مرز با سوریه، اردن، عربستان و بیابان های شرقی هم مرز با نجف و کربلا به هسته های خاموش داعش آلوده است.
نجف اشرف: در جنوب عراق واقع شده و از محور جنوبی نیز با عربستان هم مرز است؛ تروریست های مخفی داعش در بخش هایی از غرب و جنوب غرب این استان که بیشتر بیابانی و هم مرز با شرق استان الانبار هستند حضور دارند.
کربلاء: در مرکز عراق قرار گرفته و بخش هایی از مناطق شمال غربی این استان ( هم مرز با الانبار) به عناصر تروریستی داعش آلوده است و نیروهای عراقی به صورت گسترده در این محور حضور دارند و تحرکات تروریست ها را به حداقل رسانده اند.
هسته های خاموش گروهک تروریستی داعش در منطقه « الطارمیه» در شمال استان بغداد فعالیت های مخفی دارند؛ مناطق جنوبی پایتخت ( هم مرز با استان بابل) به عناصر مخفی داعش الوده است؛ تروریست ها در بخش های شمالی و شمال غربی استان بابل نیز حضور دارند./۱۴ آذر ۱۳۹۸سایت الف.
تظاهرات هفته اول مهر ۱۳۹۸بغداد
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:در پی انتشار فراخوان تظاهرات در نقاط مختلف بغداد و نیز شهرهای استان بصره، دیوانیه، نجف، دیاله، کربلا، المثنی، ذی قار، میسان، واسط و کرکوک از چند ساعت پیش، از هم اکنون در برخی از این نقاط تجمع هایی برپا شد.
ناآرامی ها در استان های مرکزی و جنوبی عراق به هسته های خاموش داعش فرصت داده است از لاک دفاعی خارج شوند و یک بار دیگر حملاتی شدیدی را در چند منطقه علیه نیروهای مسلح عراق انجام دهند.
آشوبهای مهر۱۳۹۸ عراق
اغتشاشگران عراقی /دوشنبه ۶ آبان-سه شنبه ۷ آبان۱۳۹۸
آتش زدن کنسولگری ایران درنجف/شامگاه چهارشنبه، ۶ آذر ۱۳۹۸
آتش کشیدن مجدد«کنسولگری ایران در نجف» توسط اغتشاشگران عراقی.۹ آذر ۱۳۹۸
آتش کشیدن دوباره«کنسولگری ایران در نجف»توسط آشوبگران بظاهرعراقی
حرم امن است
تصاویردرهمان زمان آشوبهااست/شامگاه چهارشنبه، ۶ آذر ۱۳۹۸
میدان الوثبه اعدام و به تیر برق آویزان شد، اعدام جوان۱۶ ساله عراقی درمیدان الوثبه«هیثم علی اسماعیل»اعتراضات وتظاهرات، پس از درگیری لفظی با برخی از حاضران در تظاهرات پنجشنبه۲۱ آذر ۱۳۹۸ آویزان کردن ازتیربرق.
مشرق ۱۴ آذر ۱۳۹۸می نویسد:افزایش درگیری ها در شهرهای نجف، کربلا و ناصریه، استعفای نخست وزیر و دخالت های دولت های خارحی به سرکردگی آمریکایی ها و رژیم های مرتجع منطقه به میزان هرج و مرج در عراق افزوده و همین مسئله راه را برای تروریست های داعش باز کرده تا به صورت آشکار وارد عمل شوند.
بدون شک، اگر وضعیت در عراق به همین شکل ادامه یابد و به آشوب آفرینی جریان های سازمان یافته مسلح وابسته به خارج در شهرهای مهمی از جمله نجف، کربلا و ناصریه واکنش قاطع نشان داده نشود، عناصر تروریستی داعش برای انجام عملیات های بیشتر جسورتر خواهند شد به ویژه که در حال حاضر به صورت گسترده از سوی محور غربی - عبری - عربی حمایت می شوند.
درگیری های سنگین و کم سابقه چند شب گذشته به خوبی نشان می دهد گروهک تروریستی داعش در ماه های گذشته توانسته است قدرت خود را تا حدودی بازیابی کند و با برنامه وارد عمل شوند و برای نیروهای مسلح عراق دردسر ساز شود.
یک شنبه شب (دهم آذرماه) عناصر تروریستی داعش نخستین حمله شدید را پس از شکست های سال ۲۰۱۷ علیه نیروهای بسیج مردمی در استان های الانبار و دیاله انجام دادند و درگیری ها سنگین چندین ساعت به طول انجامید.
تروریست های داعش در استان دیاله حملات سنگینی را علیه مواضع رزمندگان تیپ ۲۰ بسیج مردمی در حومه شهرک مهم و راهبردی «نفت خانه» در منطقه «خانقین» ترتیب دادند اما با واکنش قطع مواجه شدند و ناکام ماندند.
براساس اطلاعات به دست آمده، عناصر تروریستی درصدد بودند با اشغال شهرک «نفت خانه»، جاده «مندلی - خانقین» را مسدود کنند اما نیروهای بسیج مردمی پس از درگیری های سنگین و ۲۳ شهید و زخمی توانستند اوضاع را به کنترل دربیاورند.
تروریست های داعش یک شنبه شب نیز حملاتی را علیه ایستگاه دفاعی رزمندگان بسیج مردمی در محور «الکناطر» در منطقه «الکرمه» در شمال شرق شهر «فلوجه» انجام دادند اما باز هم به بن بست خوردند و به نتیجه ای نرسیدند.
عناصر تروریستی در تلاش هستند با ایجاد ناامنی در منطقه «الکرمه» راه را برای نفوذ به شهر فلوجه و نقاط حومه باز کنند؛ شهر فلوجه با غرب بغداد فقط ۳۵ کیلومتر فاصله دارد و همین مسئله اهمیتش را برای گروهک تروریستی داعش چند برابر کرده است.
دوشنبه شب (یازدهم ۱۳۹۸) نیز تروریست های داعش حملات گسترده ای را علیه مواضع رزمندگان تیپ ۴۴ بسیج مردمی در منطقه «الحضر» در جنوب استان نینوا ترتیب دادند و درگیری های سنگین با سلاح های سبک و سنگین چندین ساعت در این محور ادامه یافت.
تروریست ها درصدد بودند روستاها و مناطق جنوب استان نینوا و شمال غرب استان صلاح الدین را ناامن و ملتهب کنند اما تحرکان آنان رصد و نیروهای بسیج مردمی موفق شدند حملات را به طور کامل دفع کنند.
منطقه راهبردی «الحضر» از محور شمالی به موصل و از شرق به شهر الشرقاط متصل می شود و جاده راهبردی «بغداد - سامراء - تکریت - بیجی - الشرقاط - موصل - دهوک - ترکیه» از شرق این منطقه می گذرد.
عناصر تروریستی داعش حملات خود را در استان نینوا بیشتر در مناطق بیابانی انجام می دهند که نیروهای عراقی حضور کمتری دارند و به نظر می رسد در تلاش هستند نفوذ خود را در این نقاط افزایش و تقویت کنند تا زمینه برای عملیات های بعدی آنان در مناطق پرجمعیت فراهم شود.
براساس اطلاعات به دست آمده، گروهی از تروریست های داعش قصد دارند خود را به سمت حومه منطقه «المخمور» در جنوب شرق استان نینوا و نزدیکی پایگاه آمریکایی ها و مرزهای مشترک با اقلیم کردستان برسانند؛ این منطقه استان های «نینوا، صلاح الدین و کرکوک» را به هم متصل می کند و همین مسئله بر اهمیتش افزوده است.
تروریست های داعش سه شنبه شب نیز دوباره مواضع نیروهای تیپ ۴۴ بسیج مردمی را در منطقه «الحضر» هدف قرار دادند که بازهم با واکنش قاطع رزمندگان مواجه شدند و ناکام ماندند.
به گفته منابع میدانی، حملات عناصر تروریستی باعث شده گروهی مشترک از نیروهای ارتش و رزمندگان بسیج مردمی عملیاتی را برای تامین امنیت منطقه «الحضر» و نقاط حومه آغاز کنند که همچنان در جریان است.
نیروهای تیپ ۵۳ بسیج مردمی برای تامین امنیت مناطق شمال استان نینوا در روستای «البخور» در غرب منطقه «تلعفر» انجام دادند و در جست وجوی نقطه به نقطه موفق شدند دهها خمپاره را کشف و ضبط کنند و یک تونل را هم منهدم کنند؛ تروریست ها قصد داشتند مناطق حومه «تلعفر» را با خمپاره هدف قرار دهند و ناامنی ایجاد کنند که ناکام ماندند. تلعفر دروازه غربی موصل محسوب می شود و تروریست ها در بیابان های جنوبی این منطقه حضور دارند.
افزایش حملات گروهک تروریستی داعش و ناامنی ها باعث شد رزمندگان تیپ ۵۳ بسیج مردمی عملیاتی را در منطقه «صینیه» در شمال استان صلاح الدین آغاز کنند و ۲۳ موشک و خمپاره را به همراه تعدادی تله انفجاری کشف و کردند.
منطقه راهبردی «صینیه» که به عناصر مخفی داعش الوده است از محور شمال شرق به شهر و پالایشگاه بیجی و از شرق به جاده بغداد - دهوک - ترکیه متصل می شود و فرودگاه نظامی «K۲» در این منطقه واقع شده است.
براساس اطلاعات به دست آمده، نیروهای تیپ ۵۱ بسیج مردمی نیز در رشته کوه های «مکحول» در شمال شرق استان صلاح الدین مستقر شدند تا از حمله احتمالی عناصر تروریستی داعش در این محور جلوگیری کنند؛ رشته کوه های راهبردی مکحول در حومه شمالی شهر بیجی واقع شده اند و اط محور غربی بر جاده بغداد - اشراف دارند و از محور شرقی نیز با استان کرکوک هم مرز است و همین مسئله اهمیتش را چند برابر کرده است.
حضور قدرتمند نیروهای بسیج مردمی در محورهای مختلف باعث شده حملات تروریست های داعش به طور کامل دفع شود و شهرهای بزرگ از خطر در امان بمانند اما نباید فراموش کرد که ادامه خلاء قدرت و تداوم درگیری ها و ناامنی ها می تواند فرصت را برای سوء استفاده تروریست ها فراهم آورد و مقدمه ای برای ایجاد یک جنگ تمام عیار دیگر در عراق باشد که سناریوی آن از سوی محور غربی - عبری - عربی تدوین شده است.
تسنیم درمورخه ۰۵ آذر ۱۳۹۸می نویسد:
به گزارش شبکه السومریه، شماری از تظاهرات کنندگان برخی راهها را در مرکز شهر کربلا از طریق آتش زدن لاستیک خودروها بستند.
به گفته خبرنگار این شبکه، راههای محله الرمضان و خیابان الجایر با این اقدام بسته شده است.
بر اساس گزارش السومریه، در نجف اشرف هم شماری از معترضان برخیها راهها را بستند.
از استان الدیوانیه هم خبر میرسد که شماری از تظاهرات کنندگان پل نجف- دیوانیه و نیروگاه برق در آل حمد در شرق الدیوانیه را بستند.
خبرنگار المیادین در بصره هم از اقدام معترضان در بستن راه منتهی به بندر ام قصر و خور الزبیر و بستن پل خالد در شهر شط العرب خبر داد.
موج جدیدآشوبهادرعراق-میدان التحریر
به گزارش سرویس ترجمه شفقنا، به نقل از روسیا الیوم، یک منبع تصریح کرد که تیراندازی به سمت تظاهرکنندگان تا تونل السعدون کشیده شده است و اخباری از کشته و زخمی شدن افرادی مطرح است.
رویترز به نقل از منابع پزشکی در عراق گزارش داد که ۱۰ تظاهرکننده در مرکز بغداد به ضرب گلوله افراد مسلح ناشناس کشته و دهها تن دیگر زخمی شدند.
طبق اخباری که منتشر شده است، افراد مسلح سوار بر خودروهایشان در نزدیکی میدان الخلانی به سمت هرکس که تلاش کند به آنها نزدیک شود، گلوله شلیک می کنند.
از سوی دیگر، منابع خبری گزارش دادند، چند تن از تظاهرکنندگان به دلیل حمله افراد ناشناس با سلاحهای سرد آسیب دیدهاند.
امروز تظاهرات گستردهای در میدان التحریر جهت اعلام مخالفت با اقدامات خرابکارانه و تاکید بر مسالمت آمیز بودن تظاهراتها برگزار شد./۱۵ آذر ,۱۳۹۸
***
انهدام پایگاه «داعش» در دیالی
نیروهای الحشد الشعبی روز یکشنبه( ۱۷ آذر ۱۳۹۸) یکی از مهمترین پایگاههای راهبردی عناصر تروریستی داعش در استان دیالی واقع در شرق عراق را منهدم کردند.
به گزارش شبکه ماهوارهای الغدیر، نیروهای الحشد موفق شدند پایگاه «عائشه» در دیالی را که بر آموزش تروریستهای داعش در سه استان عراق نظارت دارد، منهدم کنند.
الحشد الشعبی دیروز (شنبه ۱۶ آذر ۱۳۹۸) نیز ۹ پایگاه داعش را در کوهستان «حمرین» واقع در شمال شرق دیاله کشف کرده بودند که در نتیجه آن، تلاش تروریستها برای هدف قرار دادن یگانهای امنیتی عراق خنثی شد.
این عملیاتهای ضد تروریسم الحشد الشعبی در استان دیالی در چارچوب مرحله هفتم عملیات «اراده پیروزی» صورت گرفته است.
دفتر فرماندهی عملیات مشترک عراق دیروز از آغاز مرحله هفتم از عملیات اراده پیروزی خبر داده بود و گفت که این عملیات در استانهای دیالی و صلاح الدین انجام میشود.
هدف از انجام این عملیاتها پاکسازی مناطق و روستاها و بازداشت افراد تحت تعقیب و نابودی تروریسم در این دو استان اعلام شده است.
خودکشی همزمان۲ دختر درمترو
۲ دختر در ایستگاه متروی شهر ری -خودشان را به قطارزدند( باهم دختر عمه و دختر دایی بودند)
سرهنگ سعید عطااللهی(رئیس پلیس متروی پایتخت ) اظهار کرد: ساعت ۱۴:۵۵ دقیقه امروز(پنج شنبه، ۱۴ آذر ۱۳۹۸) در خصوص خودکشی دو خانم در ایستگاه شهرری با پلیس مترو تماس گرفته میشود. فورا پلیس به مکان اعلام شده مراجعه و مشاهده می کند دو خانم به سن های ۱۸ تا۲۰ ساله بر روی ریل قطار افتاده اند
رئیس پلیس مترو پایتخت گفت: با بررسی های بیشتر مشاهده میشود که هنگامی که این دو خانم خودشان را به سمت ریل پرت می کنند قطار با آنها برخورد کرده و بر اثر شدت ضربه وارده درجا فوت می کنند.
عطااللهی با اشاره به تحقیقات بیشتر پلیس در مورد این حادثه گفت: شب گذشته دعوایی بین دختر عمه و خانوادهاش حاصل میشود که صبح امروز ساعت ۱۰ دختر عمه، از منزل خارج و به خانه دختر دایی اش مراجعه می کند.
نامه عالم متخصص به مرجع تقلید -رفع ابهام درموردقوانین بانکداری.
مصباحی مقدم جریمه تأخیر فقط نسبت به مانده اصل بدهی مشتری قابل محاسبه و دریافت است و حتی یک ریال از آن هم به بانک داده نمی شود تا شبهه رباخواری کلاً از بین برود...دریافت هرگونه وجه اضافی از مشتری یا ضامن وی توسط بانک، تحت هر عنوان مطلقاً ممنوع شده است.
آیت الله نوری همدانی: طرح مجلس، رسمیت بخشیدن -به جریمه تأخیر دراقساط- رباخواری است ،حوزه علمیه با این طرح مخالف است*
آیتالله نوری همدانی روز چهارشنبه در درس خارج خود از طرح جدید بانکداری انتقاد کردند و گفتند طرح جدید مجلس به ربا رسمیت میبخشد. حجتالاسلام غلامرضا مصباحیمقدم، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در نامهای به آیتالله نوری همدانی نکاتی را درباره این طرح متذکر شدند.
متن این نامه به شرح زیر است:
«بسم الله الرحمن الرحیم
محضر مبارک مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی دامت برکاته
با اهداء سلام و تحیت؛
در برخی از رسانه ها به نقل از حضرت عالی آمده است که طرح جدید بانکداری مجلس را، به استناد نامهای که برخی خدمت شما تقدیم کردهاند، موجب رسمیت بخشیدن به رباخواری دانسته و با آن مخالفت فرمودهاید.
از باب وظیفه شرعی، به عنوان کسی که بیش از چهل سال در بانکداری اسلامی تتبع، تدریس و تحقیق داشته، همواره منتقد وضع موجود بانکداری کشور بوده، و در تهیه طرح جدید مجلس شخصاً مشارکت داشتهام، محضر مبارکتان عرض میکنم و اطمینان میدهم که طرح مجلس کاملاً منطبق بر آراء فقه امامیه و نظرات مراجع معظم تقلید تدوین شده و با منع پرداخت هرگونه جریمه به بانک، شبهه ربا را اساساً از میان برده است.
همچنان که استحضار دارید، در حال حاضر و به استناد قوانین فعلی، بانکها از طریق انعقاد قراردادهای متوالی، از سود و جریمه، مجدداً سود و جریمه دریافت میکنند. جالب این که بانکها بخش عمدهای از اقساط دریافتی را هم به حساب سود و جریمه منظور میکنند و همین امر باعث میشود که اصل بدهی بدهکار با سرعت کمتری مستهلک شده و سود و جریمه بیشتری به بانک تعلق بگیرد. دقیقاً به همین دلیل است که همچنان که حضرت عالی به درستی فرمودهاید، بدهی بدهکاران بانکی به شدت و با سرعت زیاد افزایش پیدا میکند.
متأسفانه بانکها همه این کارها را به استناد قانون و مقررات ابلاغی بانک مرکزی انجام میدهند. با اطمینان عرض میکنم که با تصویب و اجرا شدن طرح مجلس، جلوی این رفتارهای خلاف شرع گرفته خواهد شد؛ و با مسکوت گذاشته شدن آن، بانکها با خیال آسوده به دریافت جرائم سنگین از بدهکاران بیچاره ادامه خواهند داد. در این طرح به صراحت آمده است که جریمه تأخیر فقط نسبت به مانده اصل بدهی مشتری قابل محاسبه و دریافت است و حتی یک ریال از آن هم به بانک داده نمی شود تا شبهه رباخواری کلاً از بین برود.
همچنین در طرح جدید مجلس، دریافت هرگونه وجه اضافی از مشتری یا ضامن وی توسط بانک، تحت هر عنوان از جمله وجه التزام و عناوین مشابه و اخذ سود از سود، سود از جریمه و جریمه از جریمه – که متأسفانه رویه جاری بسیاری از بانک هاست - مطلقاً ممنوع شده است. اتفاقاً بانک ها - به ویژه بانکهای خصوصی که به دریافت ربح مرکب و وجه التزام های مضاعف و سنگین از بدهکاران بانکی عادت کرده و منافع فراوانی از این رهگذر اندوختهاند - دقیقاً به همین دلیل، از تصویب چنین طرحی در مجلس شورای اسلامی ناراحتند و درصورت مسکوت ماندن یا عدم تصویب آن، جشن خواهند گرفت.
برای مزید استحضار حضرت عالی عرض می کنم که در حال حاضر، جریمه هایی که بانکها دریافت می کنند، - طبق قوانین و مقررات فعلی - به خودشان تعلق میگیرد و همین موضوع باعث شده که حضرت عالی و برخی دیگر از مراجع بزرگوار، اخذ جریمه تأخیر را تحریم و کراراً از بانکها به دلیل اخذ جریمه تأخیر، انتقاد فرمودهاید.
طرح مجلس از این نظر کاملاً منطبق بر موازین فقهی و نظرات مراجع معظم تقلید تدوین شده و پرداخت هرگونه جریمه به بانک را ممنوع کرده است.
براساس این طرح، جریمه به بانک پرداخت نمیشود، بلکه به «حساب ویژه جرائم» که در اختیار حکومت است، واریز شده و برای تسویه بدهی بدهکاران معسر مورد استفاده قرار میگیرد. حکومت میتواند عنداللزوم – همچون شرائط فعلی، که عدم پرداخت اقساط توسط بدهکاران بانکی، عمدتاً مستند به وخامت اوضاع اقتصادی بوده و ناشی از تقصیر مشتری نیست - از دریافت تمام یا بخشی از جرایم متعلقه، بدون نیاز به اخذ موافقت بانکها، صرف نظر کند و آن را ببخشد. در حالی که با قوانین فعلی چنین کاری ممکن نبوده و دادگاهها به استناد قوانین و مقررات موجود، در موضوع جرائم، بدهکاران بانکی را محکوم نموده و به نفع بانک ها حکم می دهند.
احتمال می دهم در نامه ای که محضر حضرت عالی تقدیم کردهاند، به این نکات کاملاً برجسته و مهم طرح مجلس و عواقب وحشتناک استمرار وضع موجود که در صورت مسکوت ماندن یا عدم تصویب آن رخ خواهد داد، اشارهای نشده باشد.
این طرح، محصول تلاش گسترده جمع کثیری از اساتید اقتصاددان حوزههای علمیه و دانشگاهها برای اصلاح نظام بانکی و رفع دغدغه همیشگی مقام معظم رهبری، حضرت مستطابعالی و سایر مراجع عظام تقلید در خصوص نظام بانکی کشور می باشد و در صورت توقف یا عدم تصویب آن، ارائه طرح جایگزین – که یقیناً به قوت و جامعیت این طرح نخواهد بود - سالها به طول خواهد انجامید؛ کما این که تدوین این طرح بالغ بر پنج سال زمان برده است.
مسکوت ماندن طرح مجلس، به معنی تجویز رفتار نادرست بانکها و استمرار وضعیت موجود در سالهای آینده است که مآلاً باعث تشویق بانکهای خاطی و افزایش بیکاری و فقر در جامعه خواهدشد و این امر، قطعاً مقصود و مرضی حضرت عالی نبوده است.
تردید ندارم که با امعان نظر در اصل طرح، اهمیت و ضرورت کار عظیمی که انجام شده و تطابق کامل آن با فتاوای معظم له را تأیید خواهید فرمود. به پیوست یک نسخه از طرح موردنظر برای مزید استحضار تقدیم می شود. نسخه های قبلی طرح نیز قبلاً در ملاقات حضوری رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس خدمتتان تقدیم شده است. استدعا دارد با ارائه رهنمود، مواردی را که احیاناً لازم است اصلاح شده یا مورد تأکید بیشتری قرار گیرد به مجلس اعلام فرمایید تا در طرح ملحوظ گردد.
دوام توفیقات آن مرجع عالیقدر را از خداوند متعال مسألت دارم.
ان اردت الا الأصلاح
غلامرضا مصباحی مقدم/ ۱۴ آذر ۱۳۹۸الف
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:آیت الله غلامرضا مصباحی مقدم (متولد۱۳۳۰مشهد)،رییس کمیسیون برنامه و بودجه و محاسبات مجلس ۳دوره مجلس وعضومجمع تشخیص مصلحت نظام وسخنگوی جامعه روحانیت مبارزاست.
سوابق دیگر دکترمصباحی مقدم:
نماینده دوره های هفتم، هشتم و نهم مجلس شورای اسلامی.
نماینده ولی فقیه دردانشگاه امام حسین علیه السلام (۱۳۷۵ – ۱۳۷۸)
ریاست دانشکده الهیات دانشگاه تهران (۱۳۷۵ – ۱۳۷۷)
عضو شورای نمایندگان مقام معظم رهبری در دانشگاهها-با حکم مقام معظم رهبری- (۱۳۷۲ تا کنون)
عضو شورای عالی پول و اعتبار
رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی -دوره دهم(از۲۶ خرداد ۱۳۹۸)الیاس حضرتی است.
***
آیتالله نوری همدانی: طرح جدید بانکداری به ربا رسمیت میبخشد
آیتالله العظمی محمدحسین نوری همدانی از مراجع تقلید امروز (چهارشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۸) در درس خارج خود که در مسجد اعظم قم برگزار شد، با انتقاد از طرح جدید مجلس درباره بانکداری گفت: طرحی در مجلس وجود دارد که به رباخواری به عنوان قرض رسمیت میبخشد. اخیراً عدهای از اساتید محترم که در اقتصاد کار کردند، در نامهای به ما این موضوع را متذکر شدند.
پول گرفتن برای تأخیر در ادای دین نوعی رباخواری است
وی افزود: پول گرفتن برای تأخیر در ادای دین نوعی رباخواری است و ربا از گناهان بزرگ محسوب میشود که قرآن کریم بارها نسبت به آن هشدار داده است.
آیتالله العظمی نوری همدانی ابراز داشت: متأسفانه روند بانکها اصلاح نشده است، دربعضی از بانکها پولی که به عنوان قرض میدهند، در ابتدا سودی بر میدارند که رباست و در ادامه تأخیر در ادای دین را به صورت روز شمار حساب میکنند و ربا چند برابر میشود، حال میخواهند این موضوع را رسمیت ببخشند.
وی ادامه داد: تاکنون نامههای زیادی در این زمینه برای ما نوشته شده است، فردی بوده که مثلاً ۲۰۰ میلیون تومان قرض گرفته، اما بعد از مدتی به میلیارد تبدیل شده است، امیرمؤمنان فرمود: اگر خداوند بخواهد برای هر قومی هلاکت اقتصادی به وجود آورد، ربا را ظاهر میکند.
این طرح بانکی مجلس «ربا را رسمی میکند» حوزه ساکت نخواهد بود
وی ادامه داد:حوزه علمیه با این طرح مخالف است و نظر کسانی که این طرح را به مجلس بردهاند، حجت نیست، این طرح ربا را رسمی میکند و حوزه در این زمینه ساکت نخواهد بود./۱۳ آذر ۱۳۹۸فارس
درادامه قیمت «ایمپلنت »اصلی بابرندهای مختلف-که در کلینیک های دندانپزشکی استفاده می شودرا خواهیددید.
تفاوت«بریج»با «ایمپلنت»...درمان با«ایمپلنت» چقدرطول می کشد؟ مراحل ایمپلنت؟
سرپرست اداره نظارت و بازرسی اداره کل تجهیزات و ملزومات پزشکی از کشف حدود ۳ میلیارد تومان ایمپلنت تقلبی خبر داد.
بنابر اعلام روابط عمومی وزارت بهداشت، مهندس مودت همایی گفت: به دنبال برنامه اداره کل تجهیزات و ملزومات پزشکی در تشدید نظارت ها بر بازار توزیع و عرضه، اداره نظارت و بازرسی اداره کل تجهیزات و ملزومات پزشکی با همکاری تیم نظارتی تجهیزات پزشکی دانشگاه علوم پزشکی ایران و پلیس امنیت اقتصادی، موفق به شناسایی یک شرکت متخلف در توزیع ایمپلنتهای تقلبی در حجم وسیع در سطح عرضه شدند.
وی افزود: در این عملیات بازرسی، بالغ بر ۳میلیارد تومان ایمپلنت تقلبی و فاقد اصالت که تحت عنوان برندهای معتبر به بازار عرضه می شد در محل از قبل شناسایی شده، کشف و با همکاری پلیس امنیت اقتصادی، فرد خاطی بازداشت و پرونده تحویل مراجع قضایی شد.
سرپرست اداره نظارت و بازرسی تجهیزات و ملزومات پزشکی تاکید کرد: شناسایی متولیان پخش و توزیع اقلام پزشکی غیر مجاز در سطح کشور در برنامه فوریتی اداره نظارت و بازرسی اداره کل تجهیزات و ملزومات پزشکی با همکاری دانشگاه های علوم پزشکی قرار دارد.
وی تاکید کرد: عموم مردم در صورت مشاهده هرگونه موارد مشکوک و اقلام تقلبی در سطح عرضه، میتوانند مراتب را به مدیریتهای تجهیزات و ملزومات پزشکی مستقر در معاونتهای غذا و دارو در دانشگاههای علوم پزشکی کشور و یا ادارات سازمان تعزیرات حکومتی اطلاع دهند و همچنین میتوانند با شماره تلفن ۱۹۰ تماس بگیرند./۱۴ آذر ۱۳۹۸ ایسنا
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:ایمپلنتهای موجوددرایران+قیمت ها
ایسنا درمورخه آذر ۱۳۹۷ بالینکی که ارائه داده قیمت ها:
- Dentis: برند کره ای ۲/۳۰۰/۰۰۰ تومان + (روکش معمولی ۱/۵۰۰/۰۰۰ تومان) یا (روکش زیرکونیا ۲/۲۰۰/۰۰۰ تومان)
ICX active: برند آلمانی ۲/۸۰۰/۰۰۰ تومان + (روکش معمولی ۱/۸۰۰/۰۰۰ تومان) یا (روکش زیرکونیا ۲/۵۰۰/۰۰۰ تومان)
SIC: ایمپلنت سوئیسی ۳/۵۰۰/۰۰۰ تومان + (روکش معمولی ۲/۰۰۰/۰۰۰ تومان) یا (روکش زیرکونیا ۲/۷۰۰/۰۰۰ تومان)
Biohorizons: ایمپلنت آمریکایی ۴/۶۰۰/۰۰۰ تومان + (روکش معمولی ۲/۴۰۰/۰۰۰ تومان) یا (روکش زیرکونیا ۳/۱۰۰/۰۰۰ تومان)
کلینیک دندانپزشکی « روشا»غرب تهران - قیمت هارا(پائیز۱۳۹۸)اینگونه اعلام کرده:
برند ایمپلنت Sewon medix
قیمت : به همراه روکش آن ۲/۸۰۰/۰۰۰ تومان
این برند جزو برند های ایمپلنت کره ای است که در بازار ایران وجود دارد. قیمت آن به نسبت محصولات اروپایی و آمریکایی پایین تر بوده و دارای کیفیت مناسبی از نظر دندانپزشکان می باشد.
قیمت : به همراه روکش آن ، ۲/۸۰۰/۰۰۰ تومان
از دیگر محصولات کره ای در زمینه ایمپلنت دندان، مارک ایمپلنت Cmi می باشد که علاوه بر قیمت کم و مناسب به نسبت مارک های اروپایی، دارای کیفیت قابل قبولی نیز می باشد. این برند ایمپلنت، ضمن نتایج فوق العاده و خوب، دارای درصد رد پیوند و به اصطلاح Fail شدن پایینی نیز می باشند.
قیمت :باروکش ۱/۸۰۰/۰۰۰ تومان
این برند اصالتا کره ای تحت لیسانس کشور آلمان می باشد. کارخانه اصلی این برند در کشور کره می باشد اما امتیاز آن توسط آلمان خریداری شده است.
قیمت: به همراه روکش آن ۴/۸۰۰/۰۰۰ تومان
این برند که با نام ایمپلنت اشترومن نیز شناخته می شود، ساخت کشور سوئیس بوده و جزو 5 برند برتر در بین بهترین مارک ایمپلنت دنیا قرار دارد. این کارخانه، دارای سابقه طولانی در زمینه ساخت انواع ایمپلنت های دندانپزشکی می باشد. کیفیت این برند بسیار عالی و منحصر به فرد می باشد و از مواد اولیه بسیار عالی در ساخت آن استفاده شده است. مدت زمان مورد نیاز برای بارگزاری این برند، 4 تا 6 هفته می باشد. تنها عیبی که این برند ایمپلنت دارد، قیمت بالای آن می باشد. اگر گران بودن و صرف هزینه بالا برای شما اهمیت کمتری دارد، یکی از بهترین برندهای ایمپلنت موجود در بازار، همین برند می باشد.این شرکت در ایران دارای نمایندگی فعال می باشد.
قیمت: به همراه روکش آن ۳/۸۰۰/۰۰۰ تومان
برند ایمپلنت ICX از برند های معتبر کشور آلمان می باشد. کیفیت محصولات این برند بسیار خوب بوده و به نسبت کیفیت آن، دارای قیمت مناسبی نیز می باشد.
قیمت: به همراه روکش آن ۳/۸۰۰/۰۰۰ تومان
از دیگر برندهای ایمپلنت سوئیسی، برندSicمی باشد که در سال های اخیر وارد کشور شده و از بزرگترین مزایای آن قیمت مناسب آن نسبت به برندهای مشابه اروپایی می باشد. این برند ایمپلنت سوئیسی، ضمن دارا بودن کیفیت مناسب، یکی از بهترین مارک های ایمپلنت مورد استفاده در دندانپزشکی ها می باشد.اگرچه در بین برندهای سوئیسی، برند Iti از مقبولیت بسیاری برخوردار است، اما این برند نیز از نظر کیفیت می تواند برای استفاده دندانپزشکان مناسب باشد.
ایمپلنت IHDE
قیمت:به همراه روکش آن۳/۸۰۰/۰۰۰ تومان
برند ایده یا دکتر ایده از دیگر برندهای کشور سوئیس می باشد. اولین چیزی که راجع به این برند جلب توجه می کند، قیمت بسیار پایین آن است. در بررسی های انجام شده، این محصول کیفیت خوبی ندارد و جزو معدود محصولات اروپایی است که با این کیفیت پایین به بازار عرضه می شود. در کل، استفاده از این برند توصیه نمی شود.
قیمت: به همراه روکش ۶/۸۰۰/۰۰۰ تومان
برند IDI یک برند فرانسوی است که دارای تنوع مناسبی در فیکسچرهای خود است. برند فیکسچر IDI، دارای محصولات متنوعی در زمینه انواع فیکسچرها با طراحی های مختلف است که بسته به شرایط بیمار، دست دندانپزشک را در انتخاب فیکسچر مناسب باز می گذارد. برند فیکسچر IDI ضمن داشتن کیفیت مناسب و خوب، دارای قیمت مناسبی نیز می باشد.
قیمت به همراه روکش ۶/۸۰۰/۰۰۰ تومان
برند ZIMMER یک برند آمریکایی است که در سال 1920 تاسیس شده و انواع لوازم ارتوپدی تولید می نماید. این برند اخیرا اقدام به تولید ایمپلنت دندانی از جنس تتانوم کرده و دارای کیفیت بسیار مناسبی می باشد و یک مارک ایمپلنت گران در بازار است.
قیمت: همراه باروکش ۳/۸۰۰/۰۰۰ تومان
برند ایمپلنت اروپایی Biomate محصول کشور انگلستان و یکی از بهترین برند های ایمپلنت دنیا می باشد. این برند نیز همانند دیگر برندهای اروپایی دارای کیفیت بسیار مناسبی است. تنها نقطه ضعف آن، قیمت بالا آن می باشد.
این برند فرانسوی، جزو شرکت های تجهیزات دندانپزشکی بزرگ در کشور فرانسه می باشد که در کنار ارائه محصولات با کیفیت دندانپزشکی، اقدام به تولید ایمپلنت های دندانی نیز کرده است. قیمت ؟
برند ایمپلنت اینترالاک نیز جزو برند های پرطرفدار آمریکایی در ایران می باشد. این برند از تکنولوژی های روز دنیا و بعضا ابتکاری، در محصولات خود استفاده می نماید، به همین دلیل طرفداران بسیاری در سرتاسر دنیا دارد و یکی از بهترین برند های ایمپلنت دنیا به حساب می آید. قیمت ؟
برند Any Ridge یکی از محصولات کارخانه مگاژن و محصول کشور کره می باشد. قیمت خوب برندهای کره ای باعث شده است تا اکثر دندانپزشکان به استفاده از این برند ها تمایل داشته باشند،قیمت؟
برند ریتر، از شرکت های تجهیزات پزشکی آلمان می باشد که در زمینه ساخت انواع تجهیزات پزشکی و دندانپزشکی از قبیل تخت دندانپزشکی، فعالیت دارد. قیمت؟
این برند ساخت کمپانی شینگهانگ کره می باشد. این شرکت، یکی از بزرگترین شرکت های تولید کننده ملزومات دندانپزشکی در کشور کره می باشد که دارای کیفیت قابل قبولی می باشد. قیمت؟
هزینه جراحی های جانبی:
جراحی سینوس لیفت:بین یک تادومیلیون تومان
پیونداستخوان:ازچهارصدتا۲میلیون تومان
کشیدن دندان : ازیکصدهزارتومان تا۲میلیون تومان
جراحی دندان : دویست تاپانصدهزارتومان
این قیمت ها بنقل از کلینیک دندانپزشکی « روشا»غرب تهران
***
کلینیک دندانپزشکی « یاس»تهران-نیایش
البته این کلینیک مدعی است که قیمتهایش مناسب تراست وضمناً اقساط هم قبول می کند.
مراحل «ایمپلنت»چقدرطول می کشد؟
اگر«پیوند استخوان»لازم باشد
قبل از انجام عمل ایمپلنت دندان و به منظور بازسازی قدرت و تراکم استخوان فک ممکن است نیاز به پیوند استخوان داشته باشید. پیوند استخوان یک روش جراحی است که از استخوان خودتان یا مواد استخوانی، برای بازسازی ساختار استخوان ناحیه موردنظر استفاده میشود. بعد از اینکه پیوند استخوان در محل ایمپلنت انجام گرفت، یک دوره زمانی لازم است تا استخوان پیوند شده با استخوان طبیعی شما ادغام شود. مدت زمان بهبودی با توجه به اینکه چقدر از ساختار استخوان شما از بین رفته است و با چه سرعتی بدن شما بهبود مییابد، معمولاً حدود ۳ تا ۴ ماه طول میکشد. البته در مواردی با استفاده از ایمپلنت های ۲.۹ میلیمتری اشترومن می توان از پیوند استخوان چشم پوشی کرد.
پیوند استخوان ممکن است همراه با پروسه ی درمان ایمپلنت دندان صورت گیرد و یا قبل از شروع درمان کاشت ایمپلنت نیاز به تامین حجم کافی استخوان اطراف دندان داشته باشیم. در صورتی که قبل از شروع فرآیند کاشت ایمپلنت دندان نیاز به پیوند استخوان داشته باشیم، مدت زمانی حدود ۶ تا ۹ ماه لازم است تا بستر استخوان برای کاشت ایمپلنت دندانی آمادگی پیدا کند. اگر همزمان با کاشت ایمپلنت دندانی پیوند استخوان نیز انجام شود، از زمان شروع کاشت ایمپلنت دندانی مدت زمانی حدود ۴ الی ۹ ماه لازم است تا این فرآیند انجام شود.
اگرلثه هاعفونت داشته باشند
در صورت ابتلا به بیماری« پریودنتال» (بیماری پریودنتال اختلالی است که به علت عفونت و التهاب در لثه و استخوان اطراف دندانها به وجود میآید) لازم است که ابتدا درمان شوید و سلامت لثه خود را بازیابید. در مراحل اولیه بیماری پریودنتال که« ژنژیویت» نامیده میشود، لثهها متورم و قرمز شده و گاهی با خونریزی همراه است. در مراحل پیشرفتهتر، «پریودنتیت» نامیده میشود که در این حالت، لثه تحلیل میرود و حتی ممکن است بخشی از ریشه دندان نمایان شود به طوری که طول دندانها طویلتر از حالت عادی به نظر میرسد. بافت استخوانی اطراف دندانها نیز از طریق مکانیسمهای متعدد دچار آسیب میشود و در نتیجه دندانها لق شده و در صورت عدم درمان، در نهایت دندان میافتد. درمان بیماری پریودنتال میتواند شروع جایگذاری ایمپلنت را به مدت چند ماه، بسته به شدت بیماری لثه شما، به تأخیر اندازد.
وقتی همه چی آماده شد/کاشت دندان(ایمپلنت)
اگر پزشک تشخیص دهد که استخوانها و بافت لثه شما سالم است، اولین مرحله درمان ایمپلنت را برنامهریزی میکند. در این مرحله، ایمپلنت دندانی توسط عمل جراحی در استخوان فک قرار میگیرد. به طور کلی، حدود سی دقیقه الی یک ساعت طول میکشد تا یک ایمپلنت مربوط به یک دندان جایگذاری شود. اگر چندین ایمپلنت دریافت میکنید، زمان جراحی ممکن است بیشتر طول بکشد.
ریشهی دندان در لثه کاشته میشود. این ریشهی کوچک از جنس تیتانیوم است که در فک و بهجای ریشهی دندان ازدسترفته کار گذاشته میشود، بعد از ۶ تا ۱۲ هفته در فک ثابت میشود و استخوان فک هم بهبود پیدا میکند. پس از این مرحله باید قطعهی پروتزی دیگری روی ریشهی کوچک تیتانیومی نصب شود تا دندان جدید را بهخوبی نگه دارد. در این مدت باید خیلی مراقب باشید که فشاری بر ایمپلنت وارد نکنید.
تفاوت بریج (bridge) با ایمپلنت (Implant)
بریج جهت درمان بی دندانی ساخته میشود و به این صورت که با قرار گرفتن روی دندانهای طرفین ناحیه بی دندانی به شکل یک پل قسمت بی دندانی را کامل میکند. در اغلب بریجها دوطرف محل اتصال دندانهای پایه روکش میشوند و در بعضی از آنها بریج به دندانهای دو طرف توسّط بالههایی می چسبد و بعضی از مواقع، این بریج تنها از یک طرف پایه دارد. بریج ها از جنس چینی یا سرامیک اتصال یافته به فلز و گاهی مواقع تنها چینی و یا سرامیک ساخته میشوند.
دندانپزشک از یک ماده نرم و فرم پذیر برای گرفتن قالب استفاده میکند و سپس تکنسین یک مدل مشابه واقعی به جنس گچی مخصوص از روی قالب گرفته شده تهیه مینماید. این مدل گچی از هر دو فک ساخته میشود و نحوه تماس دو فک را با یکدیگر را نشان میدهد و بعنوان مدل مطالعه و بررسی مورد استفاده قرار خواهد گرفت.
دندانی که بریج روی آن قرار خواهد گرفت به حدی تراشیده خواهد شد که بعد از قرار گرفتن روکش روی آن به اندازه طبیعی برسد.
قالب دیگری بعد از تراش دندانها گرفته میشود که به لابراتور ارسال میشود و روی دندانهای تراشیده شده روکش موقت قرار داده، خواهد شد.در جلسه آخر دندانپزشک بریج ساخته شده توسّط تکنسین و در لابراتور را روی دندانها قرار داده و آنرا چک میکند و در صورت مناسب بودن آنرا روی دندانهای پایه می چسباند.
برای قراردادن بریج یا پل دندانی، حداقل دو دندان دیگر باید تراشیده شوند تا پایه های بریج روی آنها قرار گیرد. علت این است که دو دندان کناری که پایه های بریج روی آنها سوار می شوند، باید کوچکترشوند تا بریج به خوبی روی آنها قرار گیرد. اگر این دندان ها پرکردگی زیادی داشته و در حال حاضر نیاز به روکش دارند و یا از قبل دارای روکش می باشند، مشکل زیادی ایجاد نمی شود چون به هرحال این دندانها باید تراش خورده و روکش شوند.
ولی اگراین دندان ها سالم هستند و یا فقط کمی پرکردگی دارند، استفاده از بریج باعث از دست رفتن بخش زیادی از عاج این دندان ها می شود و در این موارد ایمپلنت روش مناسب تری می باشد. بر خلاف بریج، ایمپلنت دارای این مزیت است که می تواند بدون آسیب زدن به دندان های مجاور، به صورت انفرادی جای دندان خالی را پر نماید، زیرا ایمپلنت به صورت مستقل و به صورت یک پروتز محکم و دائمی در استخوان فک کار گذاشته می شود و نیازی به تراش دادن سایر دندان ها ندارد.
ایمپلنت ضمنا روش مناسبی برای کسانی است که تعداد بیشتری دندان را در یک فک از دست داده اند و مثلا یک نیم فک یا یک فک کامل ایشان نیاز به جایگزینی دندان دارد. در این افراد معمولا نمی توان از بریج استفاده کرد، چون پایه انتهایی برای قرار دادن بریج وجود ندارد. درحالی که ایمپلنت این مشکل را ندارد و در هر قسمتی از فک می توان این پایه را قرار داد.
چه کسانی نباید«ایمپلنت»بکنند
افرادی که وضعیت مطلوبی از لحاظ بهداشت دهان و دندان ندارند، افراد سیگاری، دیابتی و دارای بیماری های ایمنی معمولا کاندید های مناسبی برای ایمپلنت نیستند، چون پروتز فلزی ایمپلنت که درون استخوان فک کارگذاشته می شود باید در طول زمان با استخوان فک آمیخته و یک پارچه شود، ولی وضعیت نامطلوب بهداشتی دهان و دندان و ضعف خونرسانی یا سیستم ایمنی، جلوی این روند را می گیرند و موفقیت درمان با ایمپلنت را با مشکل مواجه می سازند.
بهداشت دندان درایمپلنت وبریج
نگه داری و تمیزنمودن دندان ها: یکی از مشکلات مهم بریج، عدم دسترسی نخ دندان به همه سطوح دندانی و مشکلات هنگام مسواک زدن می باشد. افرادی که بریج دارند باید زیر بریج را هم به کمک نخ دندان تمیز نمایند. در حالیکه ایمپلنت نیاز به مراحل اضافی برای نخ کشیدن و مسواک زدن ندارد و از جهت مسواک زدن و استفاده از نخ دندان مانند دندان طبیعی می باشد.
هزینه: هزینه بریج کمتر از ایمپلنت می باشد ولی باید درنظر داشت که بریج در بسیاری از موارد , پس از چند سال باید تعویض و جایگزین گردد که هزینه مضاعفی را به بیمار تحمیل می نماید. ایمپلنت معمولا روشی مادام العمر به حساب می آید و چون طی چند مرحله و در یک دوره چند ماهه انجام می گردد، افراد می توانند هزینه را در چند مرحله پرداخت نمایند. به هر حال برای بسیاری از بیماران مسئله هزینه بسیار مهم است و گاهی عامل اصلی در تصمیم گیری ایشان می باشد، ولی بهتر است در کنار هزینه، مزایا و معایب هر دو روش هم در نظر گرفته شود.
اگرچه در هیچ کدام از این دو روش قدرت دندان طبیعی را ندارند، ولی در مقام مقایسه ایمپلنت چه از لحاظ قدرت و استحکام خود دندان و چه از نظر قدرت جوییدن بر بریج ارجحیت کامل دارد.
پروتز ایمپلنت که معمولا از جنس فلز تیتانیوم می باشد، پس از مدتی با استخوان فک یکپارچه می گردد که این امر به استحکام استخوان فک کمک کرده و جلوی تحلیل رفتن استخوان فک و لثه ها در قسمت هایی که دندان طبیعی کشیده شده است را می گیرد. معمولا استخوان فک نه تنها در قسمت خالی تحلیل میرود، بلکه قسمت های اطراف بخش خالی شده هم به مرور زمان دچار تحلیل می شوند که این امر در دراز مدت بر استحکام دندان های مجاور نیز اثر می گذارند. ایمپلنت در مقایسه با بریج جلوی این مشکل را می گیرد، چون جای خالی دندان در استخوان فک توسط پروتز پر می گردد.
برای آنهایی که هرجوریی شده می خواهندفرزندی داشته باشند!
بلاهایی که فرزندخوانده سر والدین-جدیدآوردند.
درادامه خواهیدخواند:دخترخوانده اموال والدین -جدیدش-راغارت کرد ونامادری را به کام مرگ برد+عذابی که پسرخوانده سروالدین آوردکه تصمیم به قتلش گرفتند..
ماجرای سرهای بریده محدوده خیابان شیخ بهایی تهران
زن ومر پیری ۳۵ ساله در منطقه امیرآباد-کهریزک-تهران چون چندسال بچه دارنمی شدند،تصمیم می گیرند،هرجوری شده باآوردن بچه ای خانه شان را گرما ببخشند
«شهرام» را به فرزندخواندگی به خانه آوردند.
باآمدن این پسرشیرین زبان همه توجه ها بسوی وی یوده،همه جورامکانات دراخیارش می گذارندتااوراخوشحال کنندوخودشان ازخنده ها وخوشحالیشان ،لذت می بردند
یک خودروی شاسی بلندهم برایش می خرند
شهرام رادامادمی کنند ولذت عروس داشتن را هم می برند،نسرین نیزبرگرمای خانه می افزاید
آزادیهای زیاد وهمه جورامکانات ،زمینه رفیق بازی بهرام رافراهم می کند ودرپی این آزادیهای بی حدومرز،این پسرجوان اورا بسوی اعتیادمی کشد
کم کم شیرینی ها به تلخکامی تبدیل می شود،دیگرنه اینکه ازشادیها وخوشیهای فرزندشان لذت نمی بردند بلکه برایشان عذاب آوربود
میزان ولخرجی ها ورفیق بازیهای شهرام چنان فزونی می یابد که توان تهیه نیاز های اورانداشتند ولی دیگرافسارگسیخته شده بود،حرف حرف پسربود
دعواودرگیری شروع می شود،پسربا زبان زورخرج خودورفیقبازیها و"مواد"ش رامیگرفته،هروقت که مقاومت می دیده با شلوغکاری وایجادسروصدا وشکستن وسایل خانه والیدین خودرا مجبوربه فراهم کردن پول موردنیازش می کرده،اگرهم آنهانمی دادند،وسایل گرانقیمت خانه را میبره می فروخته تا خرج اتینا می کرده
والدین پشیمان شده بودند وخسته ودرفکررهایی ازاین مخمصه،جانشان بلب رسیده بوده،چون دیگه همه اموال را این فرزندخوانده ناخلف بربادداده بود،مضافاًکتک هم می خوردند
پدرتصمیم می گیردگوشمالی سختی به این پسر۳۸ساله اش بدهد
مادر"همسرش"را روانه منزل فامیل می کند وخودش درکمین می نشیند
پسر و عروسش به نامهای شهرام (۳۸ ساله) و نسرین (۳۵ ساله) دیگر در محل زندگی شان مشاهده نشدند.
سرهای بریده
با توجه به شواهد بدست آمده در خصوص احتمال اطلاع این پیرمرد از جنایت و با هماهنگی بازپرس پرونده، کارآگاهان به محل سکونت این پیرمرد مراجعه کرده و در اولین مرحله موفق به شناسایی یک دستگاه خودرو سواری شاسی بلند دقیقا مشابه خودرو شاسی بلند شناسایی شده در تصاویر دوربینهای مداربسته محدوده کشف سرهای بریده شدند.
با توجه به قوی شدن احتمالات در خصوص ارتکاب جنایت توسط ناپدری بهرام، بازرسی از محل سکونت این شخص در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت و با حضور تیمهای تخصصی و تشخیص هویت پلیس آگاهی در محل، آثار وقوع جنایت در محل کشف و پیرمرد۷۵ساله (ناپدری شهرام) به ناچار لب به اعتراف گشود و در ساعت ۱۸:۰۰ روز چهارشنبه مورخه ۲۵ شهریور۱۳۹۶ به قتل بهرام و همسرش اعتراف کرد.
اعترافات متهم به قتل
متهم در اعترافاتش به کارآگاهان گفت: از مدتها قبل با شهرام اختلاف داشتیم چون او معتاد شدید به شیشه و کراک بود و تمام وسایل زندگی را میبرد و میفروخت؛ قالی، طلا، نقره، وسایل زینتی، هر چیزی که در خانه قابل فروش بود میبرد و میفروخت؛ ما بچه دار نمیشدیم و بهرام"شهرام" فرزند خواهر همسرم بود که ما از کودکی او را به خانه خود آورده و بزرگ کرده بودیم.
وی در ادامه اعترافتش افزود: از چند روز پیش از جنایت تنش و درگیری مابین ما بیشتر شد طوری که بهرام] حتی همسرم را کتک زد به همین علت همسرم را روز یکشنبه مورخه۸ مرداد۱۳۹۶ به خانه خواهرش فرستادم و من با شهرام و همسرش در خانه تنها شدیم. روز یکشنبه مورخه۸ مرداد۱۳۹۶بهرامدوباره شروع به فحاشی و شکستن در و ضربه به دیوار کرد؛ رفت داخل آشپزخانه؛ میخواست برگردد به اتاق خودش که من در را باز کردم و سریع تیراندازی کردم؛ افتاد روی زمین؛ رفتم جلو و تیر دوم را به سرش زدم.
متهم در توضیح بیشتر تصریح کرد: زن شهرام با شنیدن صدای تیراندازی آمده بود که ببیند چه شده؛ تا از لای در بیرون آمد با تیر به سینهاش زدم. رفت و افتاد روی تخت؛ وقتی رفتم داخل دیدم روی تخت افتاده که تیر دوم را به سرش زدم و کارش تمام شد. سپس با اره برقی که از قبل در خانه بود شروع کردم به ....؛ از روز جنایت در خانه تنها هستم و موضوع را به هیچ کس نگفتم و از آن روز همسرم هنوز به منزل نیامده است .
***
آقای قاضی! پشیمانم؛ ناراحتمیم بخاطر اینکه چرا زودتر آنها را نکشتم!
مرد تحصیلکرده مقیم انگلیس که یکی از مخوفترین جنایتهای چند سال اخیر و هولناکترین جنایت امسال در پایتخت را رقم زده بود
کشف سرهای بریده یک زن و مرد جوان( ۱۱ مرداد۱۳۹۶) در بیابانهای حاشیه خیابان شیخ بهایی -حوالی بزرگراه کردستان-
اعترافهای قاتلی که ۴ لیسانس داشته
در شاخهای دیگر وقتی پی بردیم فرزند و عروس مرد ۷۵ سالهای به طور مرموزی ناپدید شدهاند بدین ترتیب کارآگاهان پلیس روز ۲۵ مرداد وارد خانه مرد مورد نظر در خیابان کارگر شمالی شده و صاحبخانه را در حالی دستگیر کردند که یک اره برقی به همراه اسلحهای که قربانیان با آن به قتل رسیده بودند نیز از خانه او کشف شد. این مرد در بازجوییهای مقدماتی لب به اعتراف گشود و گفت، به دلیل اینکه از آزار و اذیتهای فرزندخوانده و عروسش به ستوه آمده بود هر دو را کشت و بعد هم سرهایشان را در کنار خیابان رها کرد.
مرد جنایتکار پس از انتقال به دادسرای جنایی تحت بازجوییهای فنی قرار گرفت.او در گفتوگو با سرپرست دادسرای جنایی تهران به تشریح جزییات جنایت و انگیزهاش پرداخت.
شهرام چه نسبتی با تو داشت؟
او فرزند باجناقم بود. باجناقم مخفیانه و به دور از چشم همسر اولش ازدواج دوم کرده بود، اما خواهر زنم با اطلاع از این موضوع از شوهرش جدا شد و برای زندگی همراه پسرش به خانه ما آمد. اما او خیلی زود فوت کرد شهرام را من و همسرم بزرگ کردیم، البته علت هم داشت. چونکه ما بچه دار نمیشدیم و شهرام که پدر و مادر نداشت، براحتی میتوانست نقش بچه ما را ایفا کند.
چرا آنها را کشتی؟
خسته شده بودم.شهرام و همسرش مدام اذیتمان میکردند. حتی آنها همسرم را کتک میزدند. درست بود که شهرام پسر خواندهام بود اما او را پسر خودم میدانستم و از اینکه میدیدم جواب آن همه محبت را این طور داده است، سخت عذاب میکشیدم.
چه مدت بود که تصمیم داشتی شهرام و همسرش را بکشی؟
باور کنید حتی همان لحظهای هم که میخواستم آنها را به قتل برسانم شک داشتم که شلیک کنم یا نه. قصد من کشتن نبود ولی آنها کاری کردند که من دست به جنایت بزنم.
چه شد که شهرام معتاد شد؟
اوایل خوب بود، بعد از گرفتن معافی خدمت با کفالت مادرش، با یک پیکان کار میکرد. بعد از مدتی هم راننده خط فرودگاه شد و از همان لحظه بدبختی هایمان شروع شد.شهرام در همنشینی با رانندهها معتاد شد. من به قدری شهرام را دوست داشتم که حتی خانه ۲۰۰ متریام در خیابان کارگر شمالی را صلح عمر کردم که بعد از مرگم به او میرسید. حتی حسابهای بانکی ما هم مشترک بود.
پس چه اتفاقی افتاد؟
شهرام معتاد بود اما زمانی که با همسرش آشنا شد وضعیتش بدتر شد. او شیشه میکشید و شهرام را هم به کام مواد مخدر صنعتی کشانده بود. بعد از اعتیاد دیگر سر کار نمیرفت و توهین و تحقیرها و کتکهایش شروع شد. همسرش هم به تقلید ازشهرام همان کارهای ناشایستی را که او انجام داده بود انجام میداد. حتی از او شکایت هم کرده بودم. ۵ مرداد، سر همین مسأله بار دیگر ازشهرام شکایت کردم و پروندهای هم در کلانتری یوسف آباد تشکیل شد. مرا به پزشکی قانونی فرستادند اما چون پسرم بود و دلم نمیخواست در بازداشتگاه باشد رضایت دادم. اما ای کاش رضایت نداده بودم، زمانی که آمد شروع به داد و بیداد و فحاشی کرد که چرا از او شکایت کردم.
بعد چه اتفاقی افتاد؟
آن زمان بود که تصمیم گرفتم او را بکشم، چرا که کارد به استخوانم رسیده بود. ۸ مرداد۱۳۹۶، همسرم را به خانه یکی از اقوامش در حوالی تهران فرستادم. حدود ساعت ۱۱ شب بود که در اسلحهام ۶ فشنگ قرار دادم. داخل اتاق اسلحه بهدست نشستم. شهرام و همسرش مدام به آشپزخانه میرفتند و برمی گشتند. در جریان همین رفت و آمدهایشان مدام فحاشی میکردند.
ناگهان شهرام وارد اتاقم شد و مرا که دست به اسلحه دید ترسید من هم نخستین شلیک را انجام دادم. تیر به پای چپش اصابت کرد و همان موقع همسرش خودش را به ما رساند که من تیر دوم را به شکم همسر شهرام شلیک کردم. بعد بالای سر پسرم رفتم و تیر خلاص را زدم و بعد از آن هم به سراغ همسرش رفتم و تیر خلاص زدم.
با اجساد چه کردی؟
با اره برقی که برای شهرام بود، آنها را مثله کردم تا بتوانم راحت بیرون ببرم.
همان شب اجساد را بیرون بردی؟
نه، شب اول جسد شهرام را مثله کردم و با خارج شدن از محدوده کلانتری یوسف آباد اجساد را داخل سطلهای زباله انداختم. سر شهرام را نینداختم چون میترسیدم که کشف و شناسایی شود. آن شب بدن شهرام را انداختم و فردای آن شب سرش را در زمینی کنار بزرگراه شیخ بهایی انداخته و سر را آتش زدم. شامگاه ۱۰ مرداد۱۳۹۶ بود که به سراغ جسد همسر شهرام رفتم و جسد او را هم مثله کردم. تکههای بدن او را در خیابانهای اطراف کریم خان در سطلهای زباله انداختم و سرش را نیز در کنار سر شهرام آتش زدم.
همسرت از این ماجرا با خبر است؟
نه؛ او هنوز به خانه برنگشته. سابقه داشت زمانی که به میهمانی میرود چند هفته یا بیشتر بماند. بخصوص حالا که پایش هم شکسته.
بعد از جنایت چه کردی؟
به خانه آمدم و همه جا را تمیز کردم.
چرا سرها را آتش زدی؟
برای اینکه هرگز نمیخواستم هویت آنها برملا شود.
در این مدت کسی سراغ آنها را نگرفت؟
چرا، یکی از دوستانش چند باری سراغش را از من گرفت اما گفتم مسافرت هستند.
پشیمانی؟
پشیمانم. اما پشیمان از اینکه چرا این کار را زودتر انجام ندادم. کار بسیار خوبی کردم که به زندگی نکبت بار آنها پایان دادم. از طرفی به زندگی پر از نکبت خودم هم پایان دادم.
چرا خودت؟
من اگر آدم درستی بودم چنین انگلی را به جامعه تحویل نمیدادم.
بیماری خاصی داری؟
فقط دارو برای قلب مصرف میکنم.
اسلحه را از کجا آوردی؟
۶۰ سال قبل اسلحه را به صورت قانونی خریداری کردم. آن زمان ۱۵ سالم بود. دوران جوانیام وقتی برای شکار میرفتم اسلحه را با خودم میبردم. اما دیگر از آن استفاده نکردم. البته بعدها دو اسلحه شکاری دیگر هم خریدم.
چرا با آن اسلحه شهرام و همسرش را به قتل رساندی؟ علت خاصی داشت؟
این اسلحه خفیفتر بود، میخواستم اول شلیک کنم و ببینم چه واکنشی نشان میدهند و چه اتفاقی میافتد. بعد اگر به نتیجه نرسیدم دوباره شلیک کنم.
تحصیلاتت چیست؟
4 لیسانس دارم، مدیریت، حسابداری...
شغلت چه بود؟
در زمان رژیم گذشته در نهادهای دولتی مثل بانک، قسمت جهانگردی دفتر نخستوزیری و دستگاههای امنیتی(ساواک) کار میکردم. مدتی هم به خارج از کشور رفتم. اقامت انگلستان را هم دارم، اما بعد از انقلاب در شرکتهای خصوصی در ایران کار میکردم.
خبر کشف سرهای بریده را در رسانهها دیده بودی؟
نه، موبایل ندارم اهل خواندن روزنامه هم نیستم./منبع:شنبه ۲۸ مرداد۱۳۹۶جام جم بنقل ازروزنامه ایران
***
مصاحبه دوم بافاصله3روز
شهرام بچه"زنا"بودوزنش بی اصل ونسب وپدرخوانده نیزساواکی
حاصل ٩٠ دقیقه گفتوگو با همایون است.
در مورد شهرام بگویید و اینکه چه شد این کار را کردید؟
خیلی کار خوبی کردم، میخواهید با من مصاحبه کنید؟ از روی اجبار و بدبختی خودم این کار را کردم. به بازپرس پرونده هم گفتم من ٧۵ سال دارم و چیزی ندارم که مخفی کنم.
الان چرا بغض کردید، نمیخواهم با سؤالاتم شما را اذیت کنم.
راجع به عزیزم میخواهید صحبت کنم، چطور بغض نکنم، هرکسی باشد اذیت میشود، من مجبور بودم این کار را بکنم.
شما را برای بررسی سلامت روانی هم بردهاند؟
بله، به پزشکیقانونی رفتم، آنجا یکسری تستها از من گرفتند، البته به آنها گفتم در سالهای ۴٣ تا ۴۵ سرباز ژاندارمری بودم. روی فرمانده خودم گلنگدن کشیدم و میخواستم او را با تیر بزنم. سال ۵٠ در بیمارستان مهرگان بستری بودم و بعد هم که به انگلیس رفتم مدتی آنجا بستری بودم.
شما دارو هم مصرف میکردید؟
نه، هیچوقت دارو مصرف نکردم.
چقدر درس خواندهاید، چه شغلی داشتید؟ از خودتان بگویید.
من چهار لیسانس دارم؛ لیسانس حسابداری، علوم بانکداری، مدیریت و بایگانی. اوایل در بانک اعتبارات ایران کار میکردم، بعد به نخستوزیری رفتم و در قسمت تأسیسات جهانگردی کار میکردم. بعد از آن در انگلیس به استخدام ساواک درآمدم و تا انقلاب هم به ساواک گزارش میدادم.
یعنی حقوقبگیر رسمی ساواک بودی؟
نه، حقوق ثابتی نبود، اما گاهی پاداشهایی به من میدادند.
کار شما برای ساواک چه بود؟
در خارج از کشور هرجایی تجمعی بود شرکت میکردم و گزارش و تحلیل میدادم.
خب شغل دیگری هم داشتید؟
بله، مدیر تور بودم و به غیر از استرالیا به همه کشورها سفر کردهام، بعد از انقلاب هم دو شرکت واردات تجهیزات پزشکی داشتم که ورشکست شدند.
الان از کجا درآمد دارید؟
١٨ میلیون خودم و ٣٠ میلیون هم همسرم داشتیم که گذاشته بودیم بانک و سود آن را میگرفتیم، خانهای هم که مال مادرم بود به من رسیده بود.
کی ازدواج کردید؟
من دهم اردیبهشت سال ۴٠ با خانمم آشنا شدم و اول اسفند ۴۵ ازدواج کردم. الان ۵۶ سال است.
از شهرام بگویید، چه شد که او را به فرزندی قبول کردید؟
شهرام اصلا پدرش را ندید، از وقتی به دنیا آمد، من بزرگش کردم و ٢٠ فروردین ٣٨ سالش تمام شد.
آیا او میدانست که شما پدر واقعی او نیستید؟
بله، از اول میدانست، من و همسرم و مادرش سهتایی با هم زندگی میکردیم و وقتی که او هفتساله شد، مادرش همهچیز را به او گفت. مادرش شش سال قبل فوت کرد.
شهرام هیچوقت دنبال پدرش رفت؟
یکبار که شناسنامهاش را گم کرده بود، رفت ثبتاحوال و متوجه شد به غیر از او نام چهار، پنج بچه دیگر هم در شناسنامه پدرش هست، خواست آدرسش را بگیرد، اما در ثبتاحوال آدرس را به او ندادند و گفتند حکم دادگاه لازم است.
چه شد که شهرام را به فرزندی قبول کردید؟
من بچهدار نمیشدم، ولی همسرم از من جدا نشد، وقتی آن اتفاقات افتاد و همسرم پیشنهاد داد، من هم برای جبران لطفش قبول کردم و شهرام را به فرزندی پذیرفتیم.
کدام اتفاق؟زنا
پدر شهرام ٢۶ساله بود و مادرش ۴٢ساله، مادرش ماشین داشت و پدرش به هوای ماشین همیشه با او بیرون میرفت. بعد از مدتی متوجه شدیم که خواهر خانمم باردار است، دوماهه باردار بود که من پدر شهرام را مجبور کردم با هم ازدواج کنند. ١٧ شهریور ۵٧ بود که ازدواجشان ثبت شد، بعد از آن هم تا مدتی بود، اما دیگر از او خبر نداشتیم، حتی شناسنامه شهرام را من گرفتم و جای پدرش امضا کردم. بعد از هفت ماه هم باجناق دیگرم که وکیل بود، طلاق خواهرخانمم را از پدر شهرام گرفت. البته من از او در مورد شهرام و یکسری مسائل وکالت تام گرفته بودم.
یعنی شما برای جبران لطف همسرتان او را به فرزندی قبول کردید و خودتان مایل به این کار نبودید؟
من او را خیلی دوست داشتم، اما از وقتی که شیشه و کراک و حشیش مصرف کرد مغزش نابود شد.
شما سه اسلحه در خانه داشتید. شکارچی بودید؟
بله، من از بچگی به شکار علاقه داشتم و تیروکمان و تفنگ داشتم، اولین اسلحهای که داشتم همانی بود که با آن شهرام و نرگس را کشتم؛ اسلحه خفیفزنی که وقتی ١۴ سالم بود پدرم ۶١ سال پیش از چهارراه مخبرالدوله برایم خرید، اول جوازش به اسم پدرم بود و وقتی ١٨ سالم شد، جوازش به نام خودم شد. آن دو اسلحه دیگر را بعدا خودم خریدم.
شما در بیمارستان روانی بستری بودید، چطور به شما مجوز اسلحه دادند؟
به آن شدت نبود که صلاحیت استفاده از اسلحه را نداشته باشم.
از آشنایی نرگس با شهرام بگویید.
شهرام یک روز گفت با او آشنا شده است و میخواهد او را به خانه بیاورد. با نرگس در خیابان آشنا شده بود. سه خواهر بودند که پدرشان بیرونشان کرده بود و مجهولالمکان شده بود. خواهر کوچکتر در دفتر وکیل کار میکرد، به این بهانه که ما به سن ازدواج رسیدهایم و پدرمان نیست که به ما اجازه بدهد، در دادگاه خانواده شکایت کردند.
نرگس به غیر آن خواهرها فامیل دیگری داشت؟
من زیاد از جزئیات زندگی شخصی او خبر نداشتم، اما در این مدتی که پیش ما زندگی میکرد من هیچوقت خانواده نرگس را ندیدم، فقط یکبار یک پسری را به خانه آورد و گفت برادرم است که سر همان با شهرام دعوایش شد و شهرام شیشه ماشین من را شکست.
چه مدت بود که با هم ازدواج کرده بودند؟ نرگس هم مواد مصرف میکرد،
از اول معتاد بود؟
٢٠ فروردین ٨٢ یا ٨٣ بود که ازدواج کردند، نرگس اول معتاد نبود، ولی بعد از ازدواج با شهرام معتاد شد. با هم میرفتند در اتاق و مواد میکشیدند.
شهرام چطور معتاد شد؟
اوایل در آژانس کار میکرد، بعد به فرودگاه رفت. آنجا بود که معتاد شد، بعد هم رانندههای دیگر را به انباری میبرد و با هم مصرف میکردند و حتی این کار باعث اعتراض همسایهها هم شد.
این اتفاقات مال کی بود؟
خیلی قدیم؛ شاید ١۵ سال قبل، بعد از آن بود که شهرام دیگر کار نمیکرد.
اختلافات شما از کجا شروع شد؟
ما با هم اختلافی نداشتیم، من او را مثل جانم دوست داشتم.
یعنی رفتار او بعد از اعتیاد عوض نشده بود؟
عوض شده بود، همه طلا و نقرهای را که از مادرم به من ارث رسیده بود فروخت، حتی قالیچههای نفیسی که داشتم. این اواخر هر شب حدود ١٠ هزار تومان از من پول میخواست که وقتی نداشتم، همهچیز را میشکست.
آیا هیچوقت او را تنبیه کردید؟
نه، هیچوقت این کار را نکردم، چون نگران بودم که با خودش فکر کند چون فرزند من نیست من او را تنبیه کردهام و از من ناراحت شود.
اولینباری را که او با کسی دعوا کرد یا چیزی را شکست به یاد دارید؟
اول دبیرستان بود که در کلاس را شکسته بود و من را خواستند و تعهد دادم و آنموقع از من ۵٠ هزار تومان گرفتند.
برای شهرام چه کارهایی کردی که زندگی بهتری داشته باشد؟
هر کاری از دستم برمیآمد، چه از لحاظ مالی و چه از لحاظ احساسی، همان روزی که در کلاس را شکست، به او گفتم شهرام من میخواهم به تو افتخار کنم و آرزو دارم کاری کنی که روزی روی تابلو نوشته شود: دکتر سیدشهرام…، اما او خودش نخواست و بزرگتر که شد، ترک تحصیل کرد و در یک مکانیکی مشغول شد. حتی حساب بانکی مشترک داشتیم که هرکدام بهتنهایی اجازه برداشت داشتیم و من خانه و اموالم را به نفع شهرام صلح عمره کرده بودم، دیگر چه کار باید میکردم؟
آیا برای درمان اعتیاد شهرام کاری کردید؟
او اصلا قبول نمیکرد که معتاد است و میگفت خودش میداند چه میکند. حتی چند بار خواستم برای درمانش اقدام کنم اما او پرخاش کرد، فقط یک بار او را به بیمارستان بردم و بستری شد؛ بعد که بهتر شد دوباره شروع کرد.
شما با نرگس مشکلی نداشتید؟
چرا؛ مشکل داشتم. اما به خاطر شهرام او را پذیرفتیم، او اصلا از طبقه اجتماعی ما نبود و فرهنگش با ما فرق داشت. این اواخر هم که دائم به من و همسرم فحش میداد.
یعنی چه؟
مدت زیادی بود که هیچ کاری نمیکردند، دائم در اتاقشان بودند و هر وقت غذا آماده میشد، برمیداشتند میبردند، میخوردند و ظرفها را میگذاشتند در ظرفشویی، هر موقع هم دلشان میخواست، سر یخچال میرفتند. کلا هیچ کاری نمیکرد.
از تصمیم به قتل بگویید ؛چه شد که این کار را کردید؟
من نمیخواستم آنها را بکشم اما به جنون رسیدم و این کار را کردم، به پدرم فحش دادند و داشتند دوباره شروع به شکستن میکردند که اینجور شد.
آیا با مشاور یا کارشناس انتظامی مشاوره کرده بودید؟
بله، بارها اما نتیجه نداشت، حتی آخرین بار سه شب قبل از قتل بود که کارمان به کلانتری کشید و آنجا او فحاشی میکرد. مأموران به صورتش اسپری فلفل زدند و من از آنها خواهش کردم این کار را نکنند؛ جگرگوشهام است.
اگر شما برای قتل تصمیم قبلی نداشتید، چرا همسرتان را به خانه خواهرش فرستادید؟
من همسرم را دوست دارم، این کار را کردم که کمتر اذیت شود. صورتش به خاطر کتکهای شهرام و نرگس کبود شده بود.
یعنی او را به خانه خواهرش نفرستادید که شهرام و نرگس را بکشید؟
نه، من فقط میخواستم جلوی دست آنها نباشد که اذیت نشود، آن شب هم وقتی شروع به پرخاش کردند و به پدرم فحش دادند، یک لحظه جنون گرفتم و این اتفاق افتاد.
بعد از قتل چه کردید؟
جسدها را به حمام بردم و با ارهبرقی که مال خود شهرام بود، جسدها را تکهتکه کردم و بعد از دو روز شروع کردم به پخشکردن اجساد در چند جای شهر که شناسایی نشوند.
چرا نمیخواستی شناسایی شوند؟
چون اگر شناسایی میشدند، من گیر میافتادم و من به خاطر همسرم نمیخواستم این اتفاق بیفتد. او نیاز به پرستاری داشت و اگر من دستگیر میشدم، کسی نبود از او مراقبت کند.
فکر میکردی دستگیر شوی؟
نه اصلا. اما اشتباه کردم. باید در ازبینبردن اجساد دقت بیشتری به خرج میدادم تا قابل شناسایی نباشند.شناسایی نشوم!
میدانی این کاری که تو کردی، وحشت و تعجب زیادی را در شهر ایجاد کرد؟
نه، نمیدانم چون روزنامه و موبایل ندارم که خبردار شوم، من نمیخواستم کسی را بترسانم فقط میخواستم دستگیر نشوم. الان هم که دستگیر شدهام. چیزی برای ازدستدادن ندارم، من مدتهاست که از زندگی لذت نمیبرم. این کار را کردم که آنها را راحت کنم.
کدام رفتار شهرام و نرگس شما را اذیت میکرد؟
آنها من و همسرم را تحقیر میکردند و کتک میزدند، غیر از این، دو سگ هم داشتند که همه خانه را کثیف میکردند.
چرا از آن خانه نمیرفتید؟
کجا میرفتم؟ آنجا خانه من بود؛ جای دیگری نداشتم بروم. فکر اساسی یعنی چه؛ در تمام مدت هر کاری برای شهرام از دستم برآمد، کردم.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:فرزندخوانده(نازنین)اموال والدین راغارت کرد،نقشه قتل نامادری را کشید.
چندی قبل مرد میانسالی با پلیس تماس گرفت و از سرقت طلاها و دلارهای داخل خانهاش خبر داد. او گفت: در کار خرید و فروش فرش هستم و چند روز قبل برای معاملهای به یکی از شهرهای شمالی کشور رفته بودم. وقتی به خانه برگشتم شوکه شدم. همسرم بیهوش روی زمین افتاده بود و از دخترم نیز خبری نبود. همسرم را به بیمارستان بردم. پزشک معالجش گفت اگر کمی دیرتر او را آورده بودید جانش را از دست میداد.
علت بیهوشی او مسمومیت عنوان شد، ابتدا تصور میکردیم همسرم دست به خودکشی زده است. اما زمانی که به هوش آمد راز این ماجرا را برملا کرد.
مرد تاجر در ادامه گفت: من و همسرم بچه دار نمیشدیم.
سالها قبل دختری را به فرزندخواندگی قبول کردیم.
«نازنین» بعد از چند سال فهمید که فرزند واقعی ما نیست اما مشکلی با این موضوع نداشت.
همسرم درباره شب حادثه گفت که« نازنین» به میهمانی رفته بود و بعد از بازگشت مقداری کیک آورد و گفت کیک تولد دوستش است. اما بعد از خوردن کیک بیهوش شد.
زمانی که همسرم از بیمارستان ترخیص شد و او را به خانه آوردیم
تازه متوجه شدم که تعدادی فرش قیمتی و طلاها و دلارهایم که حدود یک میلیارد تومان ارزش داشت به سرقت رفته است.
این درحالی است که در این مدت از «نازنین »خبری ندارم و هر چه با تلفن همراهش تماس میگیرم خاموش است. مطمئنم دزدی کار دختر خواندهام است و از شما میخواهم که او را پیدا کنید.
بازگشت از ترکیه
درحالی که تحقیقات برای یافتن رد و سرنخی از نازنین ادامه داشت، چند روز بعد مأموران پلیس پایتخت متوجه شدند که «نازنین به سفارت ایران در ترکیه» رفته و با کمک آنها به ایران بازگشته است. بدین ترتیب تحقیقات از دختر جوان آغاز شد و او گفت:
چند ماه قبل در فیسبوک با مرد ۴۰ سالهای بهنام کوروش آشنا شدم. کوروش چهره خوبی داشت و مدعی بود که وضع مالی خوبی هم دارد. بعد از مدتی او به من ابراز علاقه کرد.
حتی به خواستگاریام آمد اما پدرم با این ازدواج مخالفت کرد. پدرم در تحقیقات متوجه شده بود کوروش یک بار ازدواج کرده اما از همسر اولش جدا شده است از طرفی فهمید کوروش سابقه کیفری داشته و به اتهام جعل در زندان بوده است.
پدرم به هیچ عنوان حاضر نشد ما ازدواج کنیم اما من عاشق کوروش شده بودم. او که علاقه مرا به خودش دید میگفت تو دختر خوانده این خانواده هستی و برای همین هم هست که دل شان نمیخواهد خوشبخت شوی.
دختر جوان گفت: با پیشنهاد کوروش به بهانه شرکت در جشن تولد، کیکی تهیه کرده و داخل آن داروی بیهوشی ریختیم. بعد از اینکه مادرم کیک را خورد و بیهوش شد در خانه را برای کوروش باز کردم و او وارد شد و تمام طلاها و دلارهای پدرم را سرقت کردیم.
چند روزی در خانه یکی از دوستان کوروش ماندیم و درنهایت قاچاقی از کشور خارج شدیم. کوروش میگفت میخواهد مرا به استرالیا پیش خانوادهاش ببرد .
با هم به ترکیه رفتیم و دو روزی در هتل بودیم روز سوم کوروش به بهانه اینکه میخواهد به سراغ یکی از اقوامش در ترکیه برود مرا ترک کرد و دیگر برنگشت. من که نه پولی داشتم و نه آشنایی برای کمک درمانده شده بودم تا اینکه یک ایرانی را دیدم و به من پیشنهاد داد که حتماً به سفارت ایران در ترکیه بروم و خودم را معرفی کنم.
من هم به سفارت رفتم و با کمک آنها به ایران برگردانده شدم. بهدنبال اظهارات دختر ۱۷ ساله تحقیقات برای دستگیری کوروش ادامه دارد./۱۴ آذر ۱۳۹۸روزنامه ایران
***
مصاحبه به پسرخوانده ای که ناپدریش راکُشت
ساعت ۱:۳۰ بامداد یکشنبه ۲۱ بهمن وقوع یک قتل در طبقه چهارم مجتمعی مسکونی در بلوار دریا از سوی ماموران کلانتری ۱۳۴ شهرک قدس به بازپرس کشیک قتل پایتخت اعلام شد. با اطلاع از این خبر بازپرس جنایی به همراه تیم بررسی صحنه جرم راهی محل حادثه شدند.آنها با حضور در محل با جسد مرد ۶۸ ساله درحالی که دست و پاهایش بسته و خفه شده بود مواجه شدند.
دستگیری تنها مظنون
در بررسی های اولیه مشخص شد مقتول سه بار ازدواج کرده و یک پسر از همسراولش داشته که تمام اموالش را نیز به نام او کرده بود. پسر مقتول به تیم جنایی گفت: ساعتی قبل از کشف جسد پدرم، بهروز - برادر ناتنی ام- با من تماس گرفت و گفت به مقابل خانه پدرم رفته اما او در را باز نمی کند. من که به ماجرا مشکوک شده بودم بلافاصله خود را به خانه پدرم رساندم که با جسد او مواجه شدم.
درحالی که بهروز مدعی بود رابطه خوبی با پدر خوانده اش داشته و مدام به او سر می زده، اما پسر مقتول مدعی بود بهروز که فرزند خوانده پدرش بوده با او اختلاف مالی داشته است.اظهارات ضد و نقیض پسر خوانده مقتول و مدارکی که در صحنه جنایت بدست آمد، فرضیه دست داشتن بهروز در این جنایت را مطرح کرد. بدین ترتیب به دستور بازپرس جنایی وی بازداشت شد و تحقیقات از او صورت گرفت. وی در بازجویی ها سرانجام لب به اعتراف گشود و گفت یکی از اراذل و اوباش منطقه ستارخان به نام شاهین پدر خوانده اش را کشته است.
در بررسی ها مشخص شد شاهین از متهمان سابقه دار اداره آگاهی است که به اتهام سرقت، زورگیری، ضرب و جرح، تهدید شهروندان و آزار و اذیت بارها به زندان افتاده است و آخرین بار سال ۹۱ به اتهام آزار و اذیت پسری ۲۱ ساله دستگیر و در آن پرونده به «ابلیس سیاه» معروف شده و حدود چهار ماه پیش نیز از زندان آزاد شده است.
با بدست آمدن هویت متهم اصلی کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی دریافتند که متهم در منطقه ستارخان تردد دارد که با زیر نظر گرفتن محل موفق شدند ۲۳ بهمن او را دستگیر کنند.شاهین با معرفی دو همدستش در تحقیقات گفت: مدتی قبل بهروز گفت که پدر خوانده اش رفتار مناسبی با او ندارد. بعد از آن هم گفت که وضع مالی پدرخوانده اش خوب است و گاوصندوقی پر از پول و طلا در خانه اش دارد. آنجا بود که پیشنهاد سرقت گاوصندوق را به من داد و من هم به همراه دو نفر از دوستانم نقشه سرقت از خانه پیرمرد را طراحی کردیم. قرار بود پول و طلاها به ما برسد و اسناد و مدارک ملکی را هم به بهروز بدهیم.
او ادامه داد: وقتی وارد خانه شدیم دست و پاها و دهان مقتول را بسته و به دنبال گاوصندوق گشتیم اما اثری از گاوصندوق نبود. درنهایت پول ها و طلاهای او را در یکی از اتاق ها پیدا کرده و بعد از سرقت هم فرار کردیم.
سردار علیرضا لطفی، رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ در این باره گفت: به دنبال اظهارات متهم دو همدستش نیز بازداشت شده و برای تحقیقات در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت قرار داده شدند.
در ادامه بررسی ها، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ اطلاع پیدا کردند که شاهین و همدستانش سرقت های مشابه دیگری نیز در پرونده خود دارند.
گفت و گو با پسر خوانده مقتول
چرا نقشه قتل پدر خوانده ات را کشیدی؟
من نمی خواستم او کشته شود. نقشه ما سرقت بود نه قتل. من مشکلات مالی زیادی داشتم. یک روز که با شاهین در این باره حرف می زدم او پیشنهاد سرقت از خانه پدر خوانده ام را داد.
من قبول نکردم، اما او مرا تهدید کرد که اگر با آنها همکاری نکنم بلایی سر بچه هایم می آورد.
با شاهین چطور آشنا شدی؟
۲۰ سالی است که او را می شناسم. اما ۴ ماه قبل به طور اتفاقی او را دیدم. او تازه از زندان آزاد شده بود.
مشکل مالی ات چه بود؟
من دو میلیون و ۵۰۰ هزار تومان پول نزول گرفته بودم اما نتوانستم این پول را پرداخت کنم. قرار بود ۷ میلیون تومان به جای دو میلیون و پانصد هزار تومان برگردانم که نتوانستم و این پول به ۲۰ میلیون تومان تبدیل شد.
برای پدرخوانده ام و پسرش این پولی نبود و آنها به راحتی می توانستند به من بدهند.
روز حادثه چه اتفاقی افتاد؟
قرار بود من و خانواده ام به خانه پدر خوانده ام برویم. تنها کاری که من باید انجام می دادم این بود که در خانه را باز بگذارم. همین کار را هم کردم ساعت ۵ عصر به خانه پدرخوانده ام رفتیم و نیم ساعت بعد هم از آنجا بیرون آمدیم. بعد از ورود ما شاهین و همدستش وارد خانه شده و خودشان را به پشت بام رساندند. در آنجا مخفی شدند و بعد از خروج ما شاهین خودش را به مقابل آپارتمان مقتول رساند و با معرفی خود به عنوان یکی از همسایه ها از او می خواهد در را باز کند.قرار بود آنها سرقت کنند و در ازای این همکاری ۷ میلیون تومان به من بدهند تا بدهی ام را پرداخت کنم.بعد از این که آنها خانه را ترک کردند هر چه با مقتول تماس گرفتم جواب نداد. شاهین هم می گفت کاری جز سرقت نکرده اند، نگران شدم و با پسرش تماس گرفتم.
شغلت چیست؟
من دکترای مدیریت استراتژیک دارم، دیپلم افتخار از دانشگاه آکسفورد هم گرفته ام اما در شرکتی خصوصی کارهای بازاریابی انجام می دهم که ماهی یک و نیم میلیون تومان حقوق می دادند./۲۵ بهمن ۱۳۹۷روزنامه ایران