امام خمینی وصیت نامه را تحویل«هاشمی رفسنجانی»داد.
مراسم تحویل وصیت نامه درحضورمسئولین کشور وآیت الله منتظری
درادامه مروری خواهیم داشت به تبعیدهای امام خمینی درترکیه،عراق(نجف)،فرانسه(نوفل لوشاتو) ،همچنین مروری براقامتگاهای امام خمینی ازلحظه ورود به ایران تارحلت.
۱۴سال ۳ماه دوری ازوطن+۲ماه زندان،۸ماه حصر/یازده ماه ترکیه+۱۳سال عراق+۴ماه فرانسه
توضیحی بر چگونگی سیر نگارش وصیتنامه امام خمینی:
نگارش وصیتنامه سیاسی الهی خویش امام خمینی ، در حقیقت همه وصایا و پیامهای زندگی پربرکتشان میباشد.
امام خمینی«وصیت نامه»راتحویل هاشمی رفسنجانی داد.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:امام خمینی دراین جلسه خطاب به هاشمی رفسنجانی می کندکه بیایدوصیت نامه راتحویل بگیرد.
امام خمینی نگارش وصیت نامه را در سه شنبه، ۲۶ بهمن ۱۳۶۱(١ جمادی الاولی ١٤٠٣) به پایان رساند.
نُسخهای از وصیت نامه طی پیامی درروز چهارشنبه، ۲۲ تیر ۱۳۶۲(٢ شوال ١٤٠٣) به صورت لاک و مُهر شده نزد خبرگان اولین دوره مجلس خبرگان رهبری به امانت سپردند.
اما درسالهای بعد«امام خمینی» ، وصیتنامه را مورد بازبینی قرار داده واصلاحات لازم باتوجه به حوادث کشور-حال وروزمسئولین کشور-انجام گرفت.
و نسخه از متن اصلاحی را که بر روی پاکات آنها به خط ایشان نوشته شده است:
«متن وصیتنامه سیاسی الهی اینجانب جهت نگهداری در مجلس خبرگان و آستان قدس رضوی» برای تحویل به مراکز مذکور به نمایندگان خویش سپردند.
تحویل نسخ وصیتنامه در حضور جمعی از مسئولین نظام جمهوری اسلامی ایران در تاریخ پنجشنبه، ۱۹ آذر ۱۳۶۶(١٨ ربیع الثانی ١٤٠٨)انجام گردید
لحظه تحویل وصیتنامه به معتمدش(هاشمی)
در مراسم «تحویل وصیت نامه» :
آیت الله حسینعلی منتظری (قائم مقام رهبری در آن زمان)، آیت الله سیدعلی خامنهای (رئیس جمهور وقت)،آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی (رئیس مجلس شورای اسلامی)، میرحسین موسوی (نخست وزیر)، آیت الله علی مشکینی (رئیس مجلس خبرگان)، آیت الله لطف الله صافی گلپایگانی (دبیر شورای نگهبان)، آیت الله سید عبدالکریم موسوی اردبیلی (رئیس دیوان عالی کشور)، آیت الله سیدمحمدموسوی خوئینیها (دادستان کل کشور)، آیت الله محمدرضامهدوی کنی (دبیر جامعه روحانیت مبارز)، حجت الاسلام مهدی کروبی (دبیر مجمع روحانیون مبارز)، حاج سید احمدآقا خمینی و اعضای دفتر امام خمینی حضور داشتند./پنج شنبه، ۱۹ آذر ۱۳۶۶
پس از این دیدار، حاضران برای مُهر و موم کردن دو پاکت وصیتنامه به مجلس شورای اسلامی رفتند
و در اتاق ریاست مجلس، ابتدا آقای مشکینی سخنانی ایراد کرد
سپس آقای سید احمد خمینی وصیتنامه را تحویل ایشان داد.
مراسم مُهر و موم در حضور جمع انجام گرفت و نسخه مربوط به آستان قدس رضوی را آقایان مهدوی کنی، کروبی، توسلی و صانعی به مشهد مقدس بردند .
نسخه سابق وصیتنامه که در مجلس خبرگان نگهداری میشد، به وسیله آقای سید احمد خمینی، نزد امام ارسال گردید.
صحیفه امام خمینی ، جلد ۲۱ ، صفحات ۳۹۲
اعضای دفتر امام خمینی چه کسانی بودند؟
آقایان علما: شیخ حسن صانعی، شیخ محمدرضا توسلی،سید هاشم رسولی محلاتی، سید سراجالدین موسوی، (برادران)مجیدوحمید ومحمدعلی انصاری کرمانی، سید مهدی امامجمارانی، محمدحسن رحیمیان،محمدعلی جماعتی،محمد شریعتی، صادق شریعتی، محمد حسین شریعتی اردستانی (شیخالشریعه)، محمدعلی رحمانی، سید هادی موسوی، علیاکبر آشتیانی و سید محمدهاشمی، علی قدوسی ، شیخ غلامعلی سلیمی ، سید اسدالله موسوی ، سید عبدالواحد موسوی لاری، محمد مقدم، قدرت الله علیخانی، علی جوادی راد، سید محمد هاشمی، محمدعلی و محمدرضا رحمانی، محمدرضا رحمت، محمد ساعدی، محمدحسن ایوبی، محمدعلی نظام زاده.و آقایان شهیدان سرفراز.
بترتیب:سراجالدین موسوی،سیدحسن وسیدعلی خمینی
حجت الاسلام سید سراجالدین موسوی فرمانده حفاظت جماران بود.
نیروهای حفاظتی وخدماتی : نعمتی، حاج حسن عزیززادگان که آبدارچی دفتر بود. حاج روحالله، آشپز دفتر، مرحوم صدرایی، حاج مصطفی کفاشزاده،
رحیم میریان-سمت چپ امام
حاج سید رحیم میریان، حاج عیسی جعفری، بهاءالدینی، رضا فراهانی، ایوبی، نیکنام.
جلسه تحویل وصیت نامه امام خمینی
امام خمینی«وصیت نامه»راتحویل هاشمی داد
مسئولین-علمای حاضردرجلسه تحویل وصیت نامه
مسئولینی که درمراسم تحویل وصیت نامه شرکت داشتند
علمای شاهد تحویل وصیت نامه- امام خمینی
آقای هاشمی رفسنجانی می رودبرای تحویل گرفتن وصیت نامه.
علمای حاضر درمراسم تحویل وصیت نامه
هاشمی باامرامام خمینی برای تحویل گرفتن وصیت نامه حرکت می کند.
هاشمی رفسنجانی وصیت نامه راازدستان امام خمینی تحویل گرفت
هاشمی درحال تحویل گرفتن وصیت نامه امام خمینی
مزاح امام خمینی باایت الله منتظری ولبخندهر2نفر
آیت الله ابراهیم امینی وآیت الله منتظری در2طرف امام خمینی
توضیح نگارنده(پیراسته فر):امام خمینی می گوید: یکی برای مجلس شورای اسلامی ودیگری برای خراسان(حرم امام رضا)مشهد.
جلسه تحویل وصیت نامه
آیت الله منتظری درکنارامام خمینی
مراسم تحویل وصیت نامه امام خمینی
پایان مراسم تحویل وصیت نامه
اعضای
همه تبعیدها-اخراج- ها امام خمینی
۱۴سال ۳ماه دوری ازوطن/۲+ماه زندان۸ماه حصر/یازده ماه ترکیه+۱۳سال عراق+۴ماه فرانسه
۱۳آبان۱۳۴۳–تیعیدامام خمینی به ترکیه
مساحت شهر بورسا(ترکیه) ۲۲۵٫۹۳۵ هکتار است. بورسا در شبه جزیره آناتولی در شمال غربی و جنوب شرقی دریای مرمره واقع شده است. جمعیت شهر بورسا ۲٫۸۴۲٫۰۰۰ نفر است، به همین دلیل از آن به عنوان چهارمین استان پر جمعیت ترکیه یاد میشود.
شهر«بورسا»در۳۲۵کیلومتری آنکارا-پایتخت-قراردارد.
۱۳مهر۱۳۴۴تبعیدازترکیه به عراق"نجف"
۱۳سال اقامت درنجف
۱۲مهر۱۳۵۷تبعید-اخراج-ازنجف به کویت
کویت اجازه حضوربه خاکش رانداد،بناچارامام چندساعت بعدبه عراق(بصره)برگشت وروزبعد۱۳مهر۵۷ازطریق فرودگاه بغدادبه «فرانسه»منتقل شد.
۱۴مهر۱۳۵۷وارد"پاریس"شد.
۲روزبعد(۱۶مهر)به حومه پاریس(نوفل لوشاتو)منتقل شد.
مدت اقامت در«فرانسه» : ۴ماه (۱۱۸روز)
مدت اقامت دردهکده«نوفل لوشاتو» : ( ۱۱۶ روز )
دهکده «نوفل لوشاتو»که در ۳۵ کیلومتری جنوب غربی شهر پاریس قرار دارد
۱۲بهمن۱۳۵۷واردکشورایران شد.
۱۰روز(دهه فجر)هنوزتفاله های شاه "بختیار"حکومت متزلزلی داشتند.
بیست ودو۲۲بهمن حکومت شاه به زانودرآمد وحکومت بدست عاشقان خمینی درآمد.پیروزی انقلاب
خلاصه اقامتگاههای امام خمینی(ازورودبه مهین تارحلت)۱۰سال و۴ماه زندگی
۱۲ساعت (یک شب)در"مدرسه رفاه"+
۲۴روزمدرسه علوی+
۳روزمنزل دخترش"زهرامصطفوی-دکتربروجردی"
+۱۱ماه(هشت روزکمتر)درشهرقم"+
۹سال۴ماه۱۲روز اقامت مجدددرتهران یعنی(۴ماه"۵روزکمتر")در"دربند"+۹سال ۱۷روز-جماران
دوازدهم۱۲بهمن۱۳۵۷ ورودبه میهن -ازدهم اسفندعزیمت به قم تادوم بهمن
ازدوم بهمنماه سال ۵۸ به محله "دربند"تهران رفتند(۴ماه"۵روزکمتر")
ازشب بیست و هشتم اردیبهشت۱۳۵۹به جماران رفت
البته ازاین مدت حضوردرتهران حدود۲ماه دربیمارستان بوده.
دکترمعالج امام(دکتر سید حسن عارفی سرتیم پزشکی حضرت امام) می گوید:
بعد از۲۸روزاقامت درتهران- حضرت امام به قم رفتند. اما به علت ناراحتی قلبی به پیشنهاد بنده به تهران منتقل شدند. ایشان حدود ۴۸ روز در بیمارستان شهید رجائی فعلی بودند. بعداً به منزلشان در خیابان دربند، که موقتی بود، منتقل شدند
در شرایطی که ترورها وجود داشت بتوانیم حضرت امام را سریع از جماران به بیمارستان نزدیکی منتقل کنیم، وجود نداشت. به حاج احمد آقا پیشنهاد کردم که در نزدیک ترین محل باید یک مرکز قلب، حتی به صورت مختصر، داشته باشیم. ایشان هم قبول کرد. بعد بیمارستان بقیه الله جماران با پیشنهاد بنده ساخته شد. در ساختنش نیز نظارت کامل داشتم.
در فاصله بیست متری محل سکونتشان بیمارستان ساختیم. ایشان در همان زمانی که بیمارستان آماده شده بود سکته وسیع قلبی کردند. قلبشان ایست کرد. درست پیشبینی کرده بودیم و بلافاصله ایشان احیا و به آن جا منتقل شدند.
بیماری امام تشخیص اولیه "سرطان معده "بود. بعد هم معلوم شد "سرطان خون" بودهکه اولین تظاهراتش را به طریق زخم معده نشان داده...
شنبه ۱۳خرداد۱۳۶۸
ساعت۱۶:۰۱ با آمادگی کامل تیم پزشکی با الکتروشوکهای مکرر، گذاشتن لوله داخل مجرای تنفس و متصل کردن به دستگاه تنفس مصنوعی موقتاً ضربان قلب و تنفس ولو مصنوعی شروع به کار کرد.
ساعت۲۲:۲۲ با وجودی که پیس میکر کار میکند و الکتریسیته تحریکی به عضله قلب وارد میکند، ولی عضله قلب قادر به عکس العمل و منقبض شدن نیست.
ساعت۲۲:۲۳ شنبه ۱۳خرداد۱۳۶۸(٢٨ شوال ١٤٠٩)روح خدا به خدا پیوست.
پیکر حضرت امام خمینی در روز ۱۵ خرداد ۱۳۶۸برای وداع به مصلای تهران منتقل شد، یخچال بزرگی با دیوارهای شیشهای بر روی چند کانتینر به طوری قرار گرفت تا مردم بتوانند جسد پیچیده در کفن را که عمامهای سیاه به نشانه انتساب به سادات بر روی سینه داشت را ببینند،در ساعات اولیه روز سه شنبه، ۱۶ خرداد ۱۳۶۸(٢ ذوالقعده ١٤٠٩)«نمازمیت»توسط آیت الله سید محمدرضا گلپایگانی خوانده شدوتشیع جنازه باشکوه ۱۰ میلیونی شروع شد.
ساعت۲۲:۲۳ شنبه ۱۳خرداد۱۳۶۸(٢٨ شوال ١۴٠٩)روح خدا به خدا پیوست.
امام خمینی ازروزسوم خرداد۱۳۶۸تا۱۳خرداد۱۳۶۸دربیمارستان قلب بستری بود۱۰روز
توضیحات مدیریت سایت-پیراسته فر:ماجرای اخراج امام خمینی ازایران:
امام(مدتی بعدازتصویب کاپیتولاسیون در ۲۱ مهر ۱۳۴۳- امام در ۴ آبان ۱۳۴۳ که مصادف با٢٠ جمادی الثانی١٣٨٤ بمناسبت ولادت حضرت فاطمه زهرا درمنزل خودسخنرانی می کند که درآن سخنرانی درمخالفت با کاپیتولاسیون افشاگریهایی می کند که ۹روزبعددستگیر وتبعیدمی شود)
عزل آیت الله منتظری ازقائم مقامی رهبری
امام خمینی همچنین در ۲۶ فروردین ۱۳۶۸ در نامهای خطاب به وزیران و نمایندگان مجلس شورای اسلامی علت تصمیم خود در برکناری آیت الله منتظری را تبیین کردند. متن آن نامه امام به این شرح است:
بسم اللّه الرحمن الرحیم
خدمت فرزندان عزیز، نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی و وزرای محترم ـ دامت افاضاتهم
با سلام، شنیدم در جریان امر حضرت آقای منتظری نیستید و نمیدانید قضیه از چه قرار است. همین قدر بدانید که پدر پیرتان بیش از دو سال است در اعلامیهها و پیغامها تمام تلاش خود را نموده است تا قضیه بدین جا ختم نگردد، ولی متأسفانه موفق نشد. از طرف دیگر وظیفۀ شرعی اقتضا میکرد تا تصمیم لازم را برای حفظ نظام و اسلام بگیرد؛ لذا با دلی پرخون حاصل عمرم را برای مصلحت نظام و اسلام کنار گذاشتم.
انشاءاللّه خواهران و برادران در آینده تا اندازهای روشن خواهند شد. سفارش این موضوع لازم نیست که دفاع از اسلام و نظام شوخیبردار نیست؛ و در صورت تخطی، هر کس در هر موقعیت بلافاصله به مردم معرفی خواهد شد. توفیق همگان را از خداوند متعال خواستارم. والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته.
۶۸/۱/۲۶روح اللّه الموسوی الخمینی»
گزینه«قائم مقامی رهبری»بعدازعزل منتظری
محمد هاشمی رفسنجانی: بعد از عزل آقای منتظری، آقای هاشمی خیلی ناراحت بود
امام به آقای هاشمی پیشنهاد داده بودند که خبرگان شما را بهعنوان قائم مقام معرفی کنند، از امام خواهش میکرد که چنین کاری نکنند، یعنی کرارا خواهش کرده بودند که چنین کاری نکنند.
به گزارش عصرایران، هر چند محمد هاشمی رفسنجانی در سال های اخیر به عنوان برادر آیت الله هاشمی (ره) شناخته می شود.
اما مطالعه تاریخ انقلاب و سال های پس از آن نشان می دهد.، محمد هاشمی رفسنجانی در حوادث سال های ابتدای انقلاب و دهه ۶۰ نقش موثری داشته است. به همین دلیل وی می تواند به عنوان مرجع تاریخ شفاهی مطرح باشد.
متن گفتگوی اینترنتی محمد هاشمی که دیده بان ایران متن آن را پیاده کرده، در ادامه می آید:
نقش آقای هاشمی در به رهبری رسیدن آیتالله خامنهای چقدر بود، چقدر آقای هاشمی نقش ایفا کرد و چه تاثیری داشت؟
دو تا مساله است و آن اینکه مبنای اولیه انقلاب این بود که امام قائم مقام داشته باشند، دلیلش هم این بود که بالاخره این نظام باید همه ارکانش وجود داشته باشد، اگر نباشد، ممکن است نظام متلاشی شود. بنابراین آقای منتظری فرد هم مبارز بودند، هم عالم بودند و یکسری ارجاعات به ایشان میشد که بهعنوان بعدش جانشین امام باشند، قائم مقام شدند و این نوع مسائل ایشان بودند.
حالا در مجموعه مسائل وقتی به سالهای آخر عمر امام رسیدیم و ایشان نظرشان از آقای منتظری برگشت و آن قضایا پیش آمد، آنطوری که آقای هاشمی نقل میکرد و اخیرا هم منتشر شده در جاهای مختلف، یک شبی که این بحث انجام شده بوده که آنها دنبال این بودند که قضیه آقای منتظری را حل کنند، اما دلیل هم این بود که کسی را نداریم، امام فرمودند مثلا همین آقای خامنهای که گویا در کره شمالی بوده و تلویزیون خبرش را پخش میکرده، ایشان هست و ایشان میتواند.
فرمانده جنگ-هاشمی رفسنجانی
هاشمی رفسنجانی(فرمانده جنگ) وسردارمحسن رضایی(فرمانده سپاه پاسداران)دراتاق عملیات جنگ
هاشمی رفسنجانی درجبهه-شمخانی،رفیقدوست دیده می شوند
آیت الله منتظری،آیت الله مشکینی،آیت الله موسوی اردبیلی،آیت الله سیدمحمدباقرخوانساری،آیت الله سیدابوالفضل موسوی تبریزی،آیت الله شیخ ابوالحسن شیرازی
یک چنین نقل قولی را از امام کردهاند که مثلا ایشان میتوانند باشند. بعد هم یک سه نفری را انتخاب کرده بودند. تا آن جایی که من فکر میکنم،
آقای مشکینی بودند و آقای موسوی اردبیلی و به نظرم یکی دیگر آقای خامنهای بوده است. سه نفر را تعیین کرده بودند که در خبرگان اینها بهعنوان شورای، چون نظر روی شورای رهبری بود در بازنگری قانون اساسی تا رهبر فردی. این سه نفر را هم تعیین کرده بودند بهعنوان شورا که اینها نظر دهند، ولی بعد که رأیگیری کردند خبرگان، شورای رهبری رأی نیاورد.
آیتالله خامنهای، مرحوم آیتالله مشکینی، آیتالله هاشمی رفسنجانی و آیتالله موسوی اردبیلی در اولین جلسه تدوین قانون اساسی در سال۱۳۶۸
عدهای دنبال آیتالله گلپایگانی بودند که حالا ایشان صحبتهایی که مثلا آقای هاشمی آن زمان مطرح میکرد، او میگفت آقای گلپایگانی مرجع هستند،
ولی از نظر کشورداری و مسائل کشور آن اطلاعات لازم را ندارند. بنابراین زمانی که رأیگیری کردند، ۱۲ یا ۱۴ نفر از جمعی که بودند، بیشتر به ایشان رأی ندادند که آنها عمدتا جامعه مدرسین از قم آمده بودند و رأی دادند.
آیتالله خامنهای، آیتالله مشکینی، آیتالله احمد جنتی، مرحوم آیتالله روحالله خاتمی، آیتالله موسوی اردبیلی، آیتالله صانعی و حجتالاسلام علی اکبر ناطق نوری
مجموعه این شرایط نقش آقای هاشمی و بیان این خاطرات و این مسائلی که از امام داشتند که تا آن زمان اینها مکتوم بود و کسی از آنها اطلاعی نداشت، اینها موثر بود در اینکه رهبری انتخاب شود. حالا اسنادی هم که وجود دارد، علیرغم خواست خود رهبری، خود آقای خامنهای هم موافق نبودند و جمله خیلی تندی هم دارند که گفته بودند باید به حال آن ملتی گریست که من رهبرشان شوم. یعنی آقای هاشمی در این زمینه ذینفوذ بود و چون واسطهای بین امام و خبرگان هم بود، بالاخره حرفهایی که راجع به آقای خامنهای زد از امام و نقل قولهایی که کرد، تعیینکننده بود و انتخاب شدند.
- یعنی عزم آقای هاشمی این بود که آقای خامنهای رهبر شوند؟
والا اولش نه، ابتدا آقای منتظری مطرح بودند.
آقای هاشمی آقای خامنهای را در آن شرایط مناسبترین میدانستند، مخصوصا که امام شرط مرجعیت را برداشته بودند. امام گفتند مجتهدبودن کافی است، شرط مرجعیت نمیخواهد.
بنابراین مجموعه این مسائل که اگر قرار باشد مرجع نباشد و کسی باشد که حالا رجال سیاسی به آن معنایی که در قانون است باشد، مناسب با رهبری باشد، تجاربی که آقای خامنهای داشتند، بالاخره ایشان در دوران خیلی سخت جنگ رئیس جمهور بودند، یک مدتی در نیروهای ارتش و نیروهای نظامی بودند، در شورای عالی دفاع بودند؛ اطلاعات مختلفی که داشتند، آقای هاشمی تشخیص میدادند که ایشان واجد شرایط از هر جهت هستند. بنابراین نقش تعیینکنندهای در انتخاب ایشان داشتند.
- در آن زمان، به خود آقای هاشمی پیشنهاد نشد که خودشان برای رهبری اقدام کنند؟
بعد از عزل آقای منتظری، آقای هاشمی خیلی ناراحت بود امام به آقای هاشمی پیشنهاد داده بودند که خبرگان شما را بهعنوان قائم مقام معرفی کنند، نامه دهند، من نامه دهم، تایید میکنند.
آقای هاشمی تقریبا یک هفته گریه میکرد و میگفت نه، من نمیخواهم. از امام خواهش میکرد که چنین کاری نکنند، یعنی کرارا خواهش کرده بودند که چنین کاری نکنند. مثلا یکی از دلایلی که پرسیدیم، ایشان میگفتند اگر من چنین چیزی را میپذیرفتم، اینگونه میشد که قضیه آقای منتظری را من مثلا این کار را کردم و ایشان نکرده بود، کسانی دیگر بودند. بنابراین بله، به آقای هاشمی پیشنهاد شده بود، ولی ایشان نپذیرفتند. حتی از طرف خود امام هم پیشنهاد شده بود.
- به نظر شما چرا آقای هاشمی نپذیرفت، حتی در زمان خبرگان برای رهبری، رهبری را نپذیرفت و سعی کرد که بهعنوان مرد در سایه انقلاب بماند؟
بالاخره اینها مسائلی است که ایشان با خودش به گور برده و ما دیگر نمیدانیم که چرا نپذیرفت. البته نگاه جامعه به آقای هاشمی خیلی مثبت بود و الان هم هنوز سوالی که مردم هنوز عموما انجام میدهند، راجع به همین مساله است، ولی این دلیل اصلی یا دلیل واقعی که آقای هاشمی نپذیرفت، من اطلاع ندارم که به چه دلیل ایشان نپذیرفت .
شاید ایشان تصور میکرد که در کنار رهبر باشد، بهتر از این است که رهبر باشد و نقش خودش را بتواند ایفا کند و سالیان طولانی هم ما دیدیم که آقای هاشمی هم به رهبر وفادار بود و هم در کنار رهبر بود.
این جمله آقای هاشمی که به آقای خامنهای گفته بودند و از تلویزیون هم یکی، دو بار پخش شد که ما با هم اختلاف نظر داریم، معمولا در جلسات خصوصی نظراتم را به ایشان میگویم، ایشان هم نظراتش را به من میگوید، ولی من میگویم به ایشان که من حجت دارم حرف شما را قبول کنم، ولی شما حجت نداری حرف من را قبول کنی، چون شما رهبری، من حجت دارم که حرف رهبر را قبول کنم، اما من که رهبر نیستم، شما حجت نداری که حرف من را قبول کنی.
یعنی اینکه این سالهای اخیر اختلاف نظر داشتند روی مسائل، ایشان نظراتشان را هم میگفتند، ولی حالا چقدرش را آقای خامنهای میپذیرفت یا نمیپذیرفت، ما نمیدانیم، ما که دیگر در بین جلسات دونفره اینها نبودیم، ولی یک مواردی بعضا متوجه میشدیم که ایشان نظراتی داشتند، ولی آقا نظر دیگری داشتند و نهایتا هم ایشان نظر آقا را میپذیرفتند.
توضیحات مدیریت سایت-پیراسته فر:منبع این مقاله عصرایران( ۱۳ خرداد ۱۳۹۹ )است واماتصاویرافزوده ام.
توضیحاتی درباره اولین جلسه خبرگان درباره انتخاب رهبری
هاشمی ازجمله ازافرادی بودکه تلاش می کرد آقای خامنه ای رهبرشود.
آیتالله ابراهیم امینی از اعضای هیئت رئیسه مجلس خبرگان در دوره اول:پس از تصویب فردی بودن رهبری یکی از نمایندگان آقای خامنهای را پیشنهاد داد. آقای هاشمی گفت اتفاقا پیشنهاد خود ما هم همین است و درادامه در تأیید این انتخاب مطلبی را که از امام شنیده بود نقل کرد و گفت:
«ما یک بار با روسای قوا و نخست وزیر و حاج احمدآقا خدمت امام بودیم و زمانی بود که بحث عزل آقای منتظری خیلی داغ بود و با امام مباحثه کردیم و گفتیم که اگر آقای منتظری را کنار بگذارید در رهبری دچار مشکل میشویم. امام با شورای رهبری که از ابتدای موافق نبودند.
شرط مرجعیت در ذهن ما برجسته بود و بنابراین فردی که بتواند این مسئولیت سنگین را برعهده بگیرد و مرجع هم باشد نمییافتیم و میگفتیم چنین فردی نداریم. امام فرمودند «چرا ندارید؟ آقای خامنهای.»
آقای هاشمی گفت:ما تصور کردیم که امام برای اقناع ما این را فرمودند و بنابراین تصمیم گرفتیم موضوع را به کسی نگوییم و نگفتیم ولی بعد دیدیم که مطلب پخش شده است. خود آقای خامنهای هم اصرار داشتند که این مطلب به هیچ وجه پخش نشود.
من باز به صورت خصوصی خدمت امام رفتم و روی این مسئله اصرار کردم که چه باید بکنیم؟
امام بار دیگر فرمودند:« شما فردی مثل آقای خامنهای را دارید چرا تردید میکنید؟ چرا مشکل دارید؟!»
آیتالله سیدجعفر کریمی از اعضای دوره اول مجلس خبرگان رهبری:بنده در آن جلسه شرایط مذکور برای انتخاب رهبری در قانون اساسی را در حضرت آیتالله خامنهای (دامت برکاته) میدیدم. ایشان به اعتقاد بنده از هر نظر شایستگی احراز این منصب را داشتند و تصمیم من این بود که اگر رهبری ایشان مطرح شد استدلالهای خود را در دفاع از ایشان به سمع مجلس برسانم. خوشبختانه بحث شورایی بودن رهبری رأی نیاورد و سرانجام حضرت آقا به هیئت رئیسه مجلس پیشنهاد شد و آقای هاشمی رفسنجانی به عنوان نایب رئیس مجلس خبرگان نام ایشان را از تریبون مجلس اعلام کرد.
با اعلام نام ایشان نور امید در چهره اکثر حاضرین ظاهر شد و ما که در غم از دستدادن امام رمق از دست داده بودیم جان تازهای گرفتیم. با اینکه اکثریت قاطع مجلس با رهبری ایشان موافق بودند اما خود حضرت آقا به شدت اصرار داشتند از پذیرش این مسئولیت معاف شوند حتی پشت تریبون قرار گرفتند و از هیئت رئیسه و اعضای خبرگان خواستند که این بار سنگین را روی دوش ایشان قرار ندهند. در مقابل اعضای برجسته خبرگان رهبری از جمله مرحوم آیتالله مشکینی قبول این مسئولیت را امری الهی، شرعی و ملی میدانستند. سرانجام موضوع رهبری حضرت آقا به رأی گذاشته شد و ایشان با اکثریت قاطع آرای اعضای خبرگان مسئولیت رهبری را برعهده گرفتند.
آیت الله خامنه ای:مکرر از من به عنوان عضو شورای رهبری اسم میآوردند، که البته در ذهن خودم آن را رد میکردم؛ اگرچه به نحو یک احتمال برایم مطرح میشد که شاید واقعاً این مسئولیت را به من متوجه کنند،در همان موقع به خدا پناه بردم و روز شنبه قبل از تشکیل مجلس خبرگان، باتضرع و توجه و التماس، به خدای متعال عرض کردم: پروردگارا ! تو که مدبر و مقدر امور هستی، چون ممکن است به عنوان عضوی از مجموعهی شورای رهبری، این مسئولیت متوجه من شود، خواهش میکنم اگر این کار ممکن است اندکی برای دین و آخرت من زیان داشته باشد، طوری ترتیب کار را بده که چنین وضعیتی پیش نیاید.
واقعاً از ته دل میخواستم که این مسئولیت متوجه من نشود. بالاخره در مجلس خبرگان بحثهایی پیش آمد و حرفهایی زده شد که نهایتاً به این انتخاب منتهی شد. در همان مجلس، کوشش و تلاش و استدلال و بحث کردم، تا این کار انجام نگیرد؛ ولی انجام گرفت و این مرحله گذشت.
مقام معظم رهبری در دیدار با ائمه جمعه کشور دوشنبه، ۱۲ تیر ۱۳۶۸
آیت الله بهشتی،آیت الله مشکینی-نمازجمعه قم به امامت آیت الله منتظری
اعضای دفترامام خمینی
آیت الله هاشمی رفسنجانی،فرمانده کل جنگ(نماینده امام خمینی درجبهه ها)
هاشمی درجبهه ها
اما......هیچکس برای من «هاشمی»نمی شود
فقدان این رفیق دیرین، همرزم و همکار نزدیک سخت و جانکاه است
رفیق زمان مبارزه علیه طاغوت تا مسئولیت درنظام جمهوری اسلامی
…بنده آقایان و بخصوص جناب آقاى هاشمى را که واقعاً این مسؤولیت سنگین بر دوش ایشان است، دعا مىکنم. ایشان هم حقیقتاً جزو صلحاى زمان ما هستند. خدا را شکر مىکنیم که این مسؤولیت به دست کسى مثل ایشان است. بنده بخصوص با نام و پیوسته، ایشان را و همچنین سایر مسؤولین و دیگران را دعا مىکنم.
بیانات در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیأت دولت۱۳۷۶/۰۵/۰۹
لازم مىدانم – بخصوص – نظر خودم را درباره بخشى از علل موفّقیت این دولت ذکر کنم. هم اینها براى مردم نافع است، هم براى مسؤولینى که در طول زمان – در آینده – حضور خواهند داشت، بلاشک نافع است.
بخش قابل توجّهى از این، به خصوصیّات شخصِ آقاى هاشمى برمىگردد؛ یعنى واقعاً برخى از خصوصیات در ایشان هست که تأثیر تام و تمامى در این موفّقیتها داشته؛ از قبیل برخوردارى ایشان از روحیه کار – پرکارى – روحیه ابتکار و نوآورى و ورود در میدانهاى جدید و ناپیموده، همّت بلند در امر سازندگى و نترسیدن از طرحهاى بزرگ و اقدام کردن شجاعانه در مورد کارهاى بزرگ، شیوه مدیریّت باز که در ایشان وجود داشت و این به همکاران ایشان امکان مىداد که ابتکار و تلاش خودشان را به کار بیندازند و از آن استفاده کنند.
ایمان عمیق به توانایى خود نیز نقش زیادى داشت. همچنین هوشمندى در شناخت مسائل و مضایق و پیدا کردن راه حلها، بخشى از خصوصیاتى است که بلاشک مؤثّر بود.
…جناب آقاى هاشمى، به عنوان یک روحانى انقلابى، کارآمد، متدیّن و متعبّد، براى مردم ما مطرح هستند و این خصوصیّاتى است که در ایشان هست.
…بنده دائماً شما را در طول این سالهاى متمادى دعا مىکردم؛ شخص آقاى هاشمى را به نام و حداقل در هر شبانهروزى یک مرتبه – و بیش از این – و شما را نیز همین طور، معمولاً دعا مىکردم. باز هم دعا خواهم کرد.
خطبههای نماز جمعهی تهران/درماجرای فتنه۸۸۱۳۸۸/۰۳/۲۹
آقاى هاشمى را همه میشناسند. من شناختم از ایشان مربوط به بعد از انقلاب و مسئولیتهاى بعد از انقلاب نیست؛ من از سال ۱۳۳۶ – یعنى ۵۲ سال قبل – ایشان را از نزدیک میشناسم. آقاى هاشمى از اصلىترین افراد نهضت در دوران مبارزات بود؛
از مبارزین جدى و پیگیرِ قبل از انقلاب بود؛ بعد از پیروزى انقلاب از مؤثرترین شخصیتهاى جمهورى اسلامى در کنار امام بود؛ بعد از رحلت امام هم در کنار رهبرى تا امروز. این مرد بارها تا مرز شهادت پیش رفته. قبل از انقلاب اموال خودش را صرف انقلاب میکرد و به مبارزین میداد. اینها را جوانها خوب است بدانند. بعد از انقلاب ایشان مسئولیتهاى زیادى داشت: هشت سال رئیس جمهور بود؛ قبلش رئیس مجلس بود؛ بعد مسئولیتهاى دیگرى داشت. در طول این مدت هیچ موردى را سراغ نداریم که ایشان براى خودش از انقلاب یک اندوختهاى درست کرده باشد. اینها یک حقایقى است؛ اینها را باید دانست. در حساسترین مقاطع ایشان در خدمت انقلاب و نظام بوده.
من البته در موارد متعددى با آقاى هاشمى اختلافنظر داریم، که طبیعى هم هست؛ ولى مردم نباید دچار توهم بشوند، چیز دیگرى فکر کنند. البته بین ایشان و بین آقاى رئیس جمهور از همان انتخاب سال ۸۴ تا امروز اختلافنظر بود، الان هم هست؛ هم در زمینهى مسائل خارجى اختلافنظر دارند، هم در زمینهى نحوهى اجراى عدالت اجتماعى اختلافنظر دارند، هم در برخى مسائل فرهنگى اختلافنظر دارند..
آیت الله هاشمی رفسنجانی در خاطره خود از سخت ترین روز زندگی خود نوشت: از لحظه ای که خبر ترور آیت الله خامنه ای را شنیدم تا زمانی که ایشان را زنده ندیدم ، آرام نگرفتم …
گزیده خاطره هاشمی رفسنجانی- روزهای ششم و هفتم تیرماه ۱۳۶۰