پیراسته فر

علمی،تحقیقی و تحلیلی

پیراسته فر

علمی،تحقیقی و تحلیلی

گزینه"قائم مقام رهبری"بعدازعزل منتظری

گزینه«قائم مقامی رهبری»بعدازعزل منتظری 

محمد هاشمی رفسنجانی: بعد از عزل آقای منتظری، آقای هاشمی خیلی ناراحت بود

امام به آقای هاشمی پیشنهاد داده بودند که خبرگان شما را به‌عنوان قائم مقام معرفی کنند، از امام خواهش می‌کرد که چنین کاری نکنند، یعنی کرارا خواهش کرده بودند که چنین کاری نکنند.

به گزارش عصرایران،  هر چند محمد هاشمی رفسنجانی در سال های اخیر به عنوان برادر آیت الله هاشمی (ره) شناخته می شود.

اما مطالعه تاریخ انقلاب و سال های پس از آن نشان می دهد.، محمد هاشمی رفسنجانی در حوادث سال های ابتدای انقلاب و دهه ۶۰ نقش موثری داشته است. به همین دلیل وی می تواند به عنوان مرجع تاریخ شفاهی مطرح باشد.

متن گفتگوی اینترنتی محمد هاشمی که دیده بان ایران متن آن را پیاده کرده، در ادامه می آید:

نقش آقای هاشمی در به رهبری رسیدن آیت‌الله خامنه‌ای چقدر بود، چقدر آقای هاشمی نقش ایفا کرد و چه تاثیری داشت؟

آیین ملی نکوداشت آیت الله هاشمی رفسنجانی در کرمان برگزار شد

دو تا مساله است و آن این‌که مبنای اولیه انقلاب این بود که امام قائم مقام داشته باشند، دلیلش هم این بود که بالاخره این نظام باید همه ارکانش وجود داشته باشد، اگر نباشد، ممکن است نظام متلاشی شود. بنابراین آقای منتظری فرد هم مبارز بودند، هم عالم بودند و یکسری ارجاعات به ایشان می‌شد که به‌عنوان بعدش جانشین امام باشند، قائم مقام شدند و این نوع مسائل ایشان بودند.

حالا در مجموعه مسائل وقتی به سال‌های آخر عمر امام رسیدیم و ایشان نظرشان از آقای منتظری برگشت و آن قضایا پیش آمد، آنطوری که آقای هاشمی نقل می‌کرد و اخیرا هم منتشر شده در جاهای مختلف، یک شبی که این بحث انجام شده بوده که آن‌ها دنبال این بودند که قضیه آقای منتظری را حل کنند،

 اما دلیل هم این بود که کسی را نداریم، امام فرمودند مثلا همین آقای خامنه‌ای که گویا در کره شمالی بوده و تلویزیون خبرش را پخش می‌کرده، ایشان هست و ایشان می‌تواند.

هاشمی رفسنجانی(فرمانده جنگ) وسردارمحسن رضایی(فرمانده سپاه پاسداران)دراتاق عملیات جنگ

هاشمی رفسنجانی درجبهه-شمخانی،رفیقدوست دیده می شوند

آیت الله منتظری،آیت الله مشکینی،آیت الله موسوی اردبیلی،آیت الله سیدمحمدباقرخوانساری،آیت الله سیدابوالفضل موسوی تبریزی،آیت الله شیخ ابوالحسن شیرازی

یک چنین نقل قولی را از امام کرده‌اند که مثلا ایشان می‌توانند باشند. بعد هم یک سه نفری را انتخاب کرده بودند. تا آن جایی که من فکر می‌کنم،

آقای مشکینی بودند و آقای موسوی اردبیلی و به نظرم یکی دیگر آقای خامنه‌ای بوده است. سه نفر را تعیین کرده بودند که در خبرگان این‌ها به‌عنوان شورای، چون نظر روی شورای رهبری بود در بازنگری قانون اساسی تا رهبر فردی. این سه نفر را هم تعیین کرده بودند به‌عنوان شورا که این‌ها نظر دهند، ولی بعد که رأی‌گیری کردند خبرگان، شورای رهبری رأی نیاورد. 

آیت‌الله خامنه‌ای، مرحوم آیت‌الله مشکینی، آیت‌الله هاشمی رفسنجانی و آیت‌الله موسوی اردبیلی در اولین جلسه تدوین قانون اساسی در سال۱۳۶۸

امام خمینی و هاشمی رفسنجانی

عده‌ای دنبال آیت‌الله گلپایگانی بودند که حالا ایشان صحبت‌هایی که مثلا آقای هاشمی آن زمان مطرح می‌کرد، او می‌گفت آقای گلپایگانی مرجع هستند، ولی از نظر کشورداری و مسائل کشور آن اطلاعات لازم را ندارند. بنابراین زمانی که رأی‌گیری کردند، ۱۲  یا ۱۴ نفر از جمعی که بودند، بیشتر به ایشان رأی ندادند که آن‌ها عمدتا جامعه مدرسین از قم آمده بودند و رأی دادند.

‌آیت‌الله خامنه‌ای، آیت‌الله مشکینی، آیت‌الله احمد جنتی، مرحوم آیت‌الله روح‌الله خاتمی، آیت‌الله موسوی اردبیلی، آیت‌الله صانعی و حجت‌الاسلام علی اکبر ناطق نوری

مجموعه این شرایط نقش آقای هاشمی و بیان این خاطرات و این مسائلی که از امام داشتند که تا آن زمان این‌ها مکتوم بود و کسی از آن‌ها اطلاعی نداشت، این‌ها موثر بود در این‌که رهبری انتخاب شود. حالا اسنادی هم که وجود دارد، علی‌رغم خواست خود رهبری، خود آقای خامنه‌ای هم موافق نبودند و جمله خیلی تندی هم دارند که گفته بودند باید به حال آن ملتی گریست که من رهبرشان شوم. یعنی آقای هاشمی در این زمینه ذی‌نفوذ بود و چون واسطه‌ای بین امام و خبرگان هم بود، بالاخره حرف‌هایی که راجع به آقای خامنه‌ای زد از امام و نقل قول‌هایی که کرد، تعیین‌کننده بود و انتخاب شدند.

- یعنی عزم آقای هاشمی این بود که آقای خامنه‌ای رهبر شوند؟

والا اولش نه، ابتدا آقای منتظری مطرح بودند.

آقای هاشمی آقای خامنه‌ای را در آن شرایط مناسب‌ترین می‌دانستند، مخصوصا که امام شرط مرجعیت را برداشته بودند. امام گفتند مجتهدبودن کافی است، شرط مرجعیت نمی‌خواهد.

بنابراین مجموعه این مسائل که اگر قرار باشد مرجع نباشد و کسی باشد که حالا رجال سیاسی به آن معنایی که در قانون است باشد، مناسب با رهبری باشد، تجاربی که آقای خامنه‌ای داشتند، بالاخره ایشان در دوران خیلی سخت جنگ رئیس جمهور بودند، یک مدتی در نیروهای ارتش و نیروهای نظامی بودند، در شورای عالی دفاع بودند؛ اطلاعات مختلفی که داشتند، آقای هاشمی تشخیص می‌دادند که ایشان واجد شرایط از هر جهت هستند. بنابراین نقش تعیین‌کننده‌ای در انتخاب ایشان داشتند.

- در آن زمان، به خود آقای هاشمی پیشنهاد نشد که خودشان برای رهبری اقدام کنند؟

بعد از عزل آقای منتظری، آقای هاشمی خیلی ناراحت بود امام به آقای هاشمی پیشنهاد داده بودند که خبرگان شما را به‌عنوان قائم مقام معرفی کنند، نامه دهند، من نامه دهم، تایید می‌کنند.

آقای هاشمی تقریبا یک هفته گریه می‌کرد و می‌گفت نه، من نمی‌خواهم. از امام خواهش می‌کرد که چنین کاری نکنند، یعنی کرارا خواهش کرده بودند که چنین کاری نکنند. مثلا یکی از دلایلی که پرسیدیم، ایشان می‌گفتند اگر من چنین چیزی را می‌پذیرفتم، اینگونه می‌شد که قضیه آقای منتظری را من مثلا این کار را کردم و ایشان نکرده بود، کسانی دیگر بودند. بنابراین بله، به آقای هاشمی پیشنهاد شده بود، ولی ایشان نپذیرفتند. حتی از طرف خود امام هم پیشنهاد شده بود.

- به نظر شما چرا آقای هاشمی نپذیرفت، حتی در زمان خبرگان برای رهبری، رهبری را نپذیرفت و سعی کرد که به‌عنوان مرد در سایه انقلاب بماند؟

بالاخره این‌ها مسائلی است که ایشان با خودش به گور برده و ما دیگر نمی‌دانیم که چرا نپذیرفت. البته نگاه جامعه به آقای هاشمی خیلی مثبت بود و الان هم هنوز سوالی که مردم هنوز عموما انجام می‌دهند، راجع به همین مساله است، ولی این دلیل اصلی یا دلیل واقعی که آقای هاشمی نپذیرفت، من اطلاع ندارم که به چه دلیل ایشان نپذیرفت .

شاید ایشان تصور می‌کرد که در کنار رهبر باشد، بهتر از این است که رهبر باشد و نقش خودش را بتواند ایفا کند و سالیان طولانی هم ما دیدیم که آقای هاشمی هم به رهبر وفادار بود و هم در کنار رهبر بود.

این جمله آقای هاشمی که به آقای خامنه‌ای گفته بودند و از تلویزیون هم یکی، دو بار پخش شد که ما با هم اختلاف نظر داریم، معمولا در جلسات خصوصی نظراتم را به ایشان می‌گویم، ایشان هم نظراتش را به من می‌گوید، ولی من می‌گویم به ایشان که من حجت دارم حرف شما را قبول کنم، ولی شما حجت نداری حرف من را قبول کنی، چون شما رهبری، من حجت دارم که حرف رهبر را قبول کنم، اما من که رهبر نیستم، شما حجت نداری که حرف من را قبول کنی.

یعنی این‌که این سال‌های اخیر اختلاف نظر داشتند روی مسائل، ایشان نظراتشان را هم می‌گفتند، ولی حالا چقدرش را آقای خامنه‌ای می‌پذیرفت یا نمی‌پذیرفت، ما نمی‌دانیم، ما که دیگر در بین جلسات دونفره این‌ها نبودیم، ولی یک مواردی بعضا متوجه می‌شدیم که ایشان نظراتی داشتند، ولی آقا نظر دیگری داشتند و نهایتا هم ایشان نظر آقا را می‌پذیرفتند.

توضیحات مدیریت سایت-پیراسته فر:منبع این مقاله عصرایران( ۱۳ خرداد ۱۳۹۹ )است واماتصاویرافزوده ام.

توضیحاتی درباره اولین جلسه خبرگان درباره انتخاب رهبری

هاشمی ازجمله ازافرادی بودکه تلاش می کرد آقای خامنه ای رهبرشود.

آیت‌الله ابراهیم امینی از اعضای هیئت رئیسه مجلس خبرگان در دوره اول:پس از تصویب فردی بودن رهبری یکی از نمایندگان آقای خامنه‌ای را پیشنهاد داد. آقای هاشمی گفت اتفاقا پیشنهاد خود ما هم همین است و درادامه در تأیید این انتخاب مطلبی را که از امام شنیده بود نقل کرد و گفت:

«ما یک بار با روسای قوا و نخست وزیر و حاج احمدآقا خدمت امام بودیم و زمانی بود که بحث عزل آقای منتظری خیلی داغ بود و با امام مباحثه کردیم و گفتیم که اگر آقای منتظری را کنار بگذارید در رهبری دچار مشکل می‌شویم. امام با شورای رهبری که از ابتدای موافق نبودند.

شرط مرجعیت در ذهن ما برجسته بود و بنابراین فردی که بتواند این مسئولیت سنگین را برعهده بگیرد و مرجع هم باشد نمی‌یافتیم و می‌گفتیم چنین فردی نداریم. امام فرمودند «چرا ندارید؟ آقای خامنه‌ای

آقای هاشمی گفت:ما تصور کردیم که امام برای اقناع ما این را فرمودند و بنابراین تصمیم گرفتیم موضوع را به کسی نگوییم و نگفتیم ولی بعد دیدیم که مطلب پخش شده است. خود آقای خامنه‌ای هم اصرار داشتند که این مطلب به هیچ وجه پخش نشود.

من باز به صورت خصوصی خدمت امام رفتم و روی این مسئله اصرار کردم که چه باید بکنیم؟

امام بار دیگر فرمودند:« شما فردی مثل‌ آقای خامنه‌ای را دارید چرا تردید می‌کنید؟ چرا مشکل دارید؟!»

آیت‌الله سیدجعفر کریمی از اعضای دوره اول مجلس خبرگان رهبری:بنده در آن جلسه شرایط مذکور برای انتخاب رهبری در قانون اساسی را در حضرت آیت‌الله خامنه‌ای (دامت برکاته) می‌دیدم. ایشان به اعتقاد بنده از هر نظر شایستگی احراز این منصب را داشتند و تصمیم من این بود که اگر رهبری ایشان مطرح شد استدلال‌های خود را در دفاع از ایشان به سمع مجلس برسانم. خوشبختانه بحث شورایی بودن رهبری رأی نیاورد و سرانجام حضرت آقا به هیئت رئیسه مجلس پیشنهاد شد و آقای هاشمی رفسنجانی به عنوان نایب رئیس مجلس خبرگان نام ایشان را از تریبون مجلس اعلام کرد.

با اعلام نام ایشان نور امید در چهره اکثر حاضرین ظاهر شد و ما که در غم از دست‌دادن امام رمق از دست داده بودیم جان تازه‌ای گرفتیم. با اینکه اکثریت قاطع مجلس با رهبری ایشان موافق بودند اما خود حضرت آقا به شدت اصرار داشتند از پذیرش این مسئولیت معاف شوند حتی پشت تریبون قرار گرفتند و از هیئت رئیسه و اعضای خبرگان خواستند که این بار سنگین را روی دوش ایشان قرار ندهند. در مقابل اعضای برجسته خبرگان رهبری از جمله مرحوم آیت‌الله مشکینی قبول این مسئولیت را امری الهی، شرعی و ملی می‌دانستند. سرانجام موضوع رهبری حضرت آقا به رأی گذاشته شد و ایشان با اکثریت قاطع آرای اعضای خبرگان مسئولیت رهبری را برعهده گرفتند.

آیت الله خامنه ای:مکرر از من به عنوان عضو شورای رهبری اسم می‌آوردند، که البته در ذهن خودم آن را رد می‌کردم؛ اگرچه به نحو یک احتمال برایم مطرح می‌شد که شاید واقعاً این مسئولیت را به من متوجه کنند،در همان موقع به خدا پناه بردم و روز شنبه قبل از تشکیل مجلس خبرگان، باتضرع و توجه و التماس، به خدای متعال عرض کردم: پروردگارا ! تو که مدبر و مقدر امور هستی، چون ممکن است به عنوان عضوی از مجموعه‌ی شورای رهبری، این مسئولیت متوجه من شود، خواهش می‌کنم اگر این کار ممکن است اندکی برای دین و آخرت من زیان داشته باشد، طوری ترتیب کار را بده که چنین وضعیتی پیش نیاید.

واقعاً از ته دل می‌خواستم که این مسئولیت متوجه من نشود. بالاخره در مجلس خبرگان بحث‌هایی پیش آمد و حرف‌هایی زده شد که نهایتاً به این انتخاب منتهی شد. در همان مجلس، کوشش و تلاش و استدلال و بحث کردم، تا این کار انجام نگیرد؛ ولی انجام گرفت و این مرحله گذشت.

مقام معظم رهبری در دیدار با ائمه جمعه کشور دوشنبه، ۱۲ تیر ۱۳۶۸

آیت الله بهشتی،آیت الله مشکینی-نمازجمعه قم به امامت آیت الله منتظری

آیت الله هاشمی رفسنجانی،فرمانده کل جنگ(نماینده امام خمینی درجبهه ها)

هاشمی درجبهه ها

فرمانده جنگ

هاشمی رفسنجانی"بعدازعزل منتظری"قائم مقام رهبری