پیراسته فر

علمی،تحقیقی و تحلیلی

پیراسته فر

علمی،تحقیقی و تحلیلی

پیاده روی" اربعین"نجف تاکربلا"عمودچیست؟

قبرامام حسین(ع)راخواهیدید وتصاویری زیباازحرم ابوالفضل وامام حسین ونقشه وعکسهای متنوع.

نکاتی برای زائران کربلا-زائران پیاده

مسیر نجف تا کربلا: از عمود ۱ تا ۱۴۵۲ که واردحرم حضرت عباس می شوید ،  فاصله هر عمود ۵۰ متر است.

فاصله‌ی خروجی شهر نجف تا ابتدای شهر کربلا حدود ۸۰ کیلومتر است

بین الحرمین، همان مکانی که بین دو حرم واقع شده و دقیقا به اندازه فاصله بین صفا و مروه در مسجد الحرام است و ۳۵۰ متر طول دارد و دو طرف آن نخلکاری شده و این دو مکان مقدس را با هم مرتبط کرده است.

حرم مقدس حضرت عباس (ع) در فاصله ۳۵۰ متری شرق حرم امام حسین (ع) قرار دارد   این میدان همان جایی است که مشک حضرت عباس  در روز عاشورا مورد اصابت تیر قرار گرفت.

کربلا یک هفته مانده به اربعین چه خبر است؟+عکس و فیلم

تل زینبیه تا«حرم امام حسین» ۷۵ متر  فاصله دارد. اینجا همان مکانی است که حضرت زینب (س) بالای آن رفت و میدان جنگ را نظاره کرد.

خیمه گاه امام حسین(ع) در کربلا

خیمه‌گاه اهل حرم حدود۲۰۰ متر با حرم فاصله دارد

نمایی از آرامگاه حبیب بن مظاهر در لنز دوربین شهروند خبرنگار + فیلم

قبر حبیب بن مظاهر  بیش از ۱۰ متر با ضریح امام فاصله ندارد

 فاصله بین مسجد سهله تا کربلا ۱۳۰ کیلومتر 

مقبره حر  تا حرم حسینی کمتراز ۱۰ کیلومتر فاصله دارد.

استان« کربلا» بامساحت۵۲,۸۵۶ کیلومترمربع دارد دارای یک میلیون نفرجمعیت دارد.

عمود چیست؟

خروجی شهر نجف تا "کربلا"-جاده ای است که دربلواروسط این جاده، تیربرق های  روشنایی بقطرلوله بخاری نصب است،این تیربرق ها از ۱ تا ۱۴۵۲ نشانه‌گذاری شده است، فاصله این تیرها (میله‌های آهنی به قطرلوله بخاری) از یکدیگر  ۵۰ متر است که شاخص بسیار خوبی برای زائران پیاده به شمار می‌رود.

اینفوگرافیک | همه نکات مسیرهای پیاده روی اربعین در عراق | بهترین، زیباترین و امن‌ترین مسیر کدام است؟

این تیربرق هارا"عمود"می گویند/فاصله   اولین تیربرق"عمود" تاآخرین۸۰ کیلومترمی باشد

 

فاصله بین هرعمود۵۰ متراست که برای پیداکردن زائران شاخص خوبی هست.

مراسم باشکوه دعای عرفه در بین الحرمین کربلا برگزار شد

مثلاً وقتی گفته می شود«من درعمود۱۴۰۰ هستم»،یعنی ۲ونیم کیلومتری کربلا-حرم (اول حرم حضرت عباس است)

زیارت اربعین

نجف-کربلا

11111

وقتی گفته شود«عمود۴۰۰هستم»یعنی ۲ کیلومتری نجف(بااحتساب فاصله اولین عمودتا حرم،بایداین فاصله را با ۱۷۰۰مترجمع ببندید که می شود۳۷۰۰متری حرم حضرت علی)

تزئین خیابان‌های نجف اشرف در آستانه ولادت امیرالمومنین(ع)

توضیح مهم

پیشرفت اجرای طرح توسعه حرم مطهر امام علی(ع)

«خروجی نجف»اولین عمود(شماره۱)تاحرم امیرالمؤمنین ۱۷۰۰ مترفاصله دارد

شیوه شماره گذاری عمودها

از داخل شهر نجف تا ابتدای اتوبان نجف به کربلا، تعداد تیرهای برق(عمود) ۱۸۲ عدد می باشد که بر روی هر تابلو دو عدد درج شده مثلا ۱ از ۱۸۲ نجف، تا ۱۸۲ از النجف ۱۸۲

عمود ۳۷ پل  ثوره العشرین(جاده نجف - کربلا)شروع راهپمایی اربعین  است.

پل «ثورة الْعِشْرین» | خبرگزاری فارس

 پل ثوره العشرین(جاده نجف - کربلا)شروع راهپمایی اربعین 

بعد یوم على افتتاحه .. اغلاق مجسر ثورة العشرین فی النجف لهذا السبب

«پل ثوره العشرین» (عمود ۳۷)در ۸۰ کیلومتری شهر کربلا قرار گرفته است که این عمودها تا «ابتدای اتوبان» نجف به کربلا  تعداد ۱۸۲ عمود  شماره گذاری شده است.

بعد از عمود ۱۸۲  به عمود شماره ۱ می رسید.

 پل ثوره العشرین(جاده نجف - کربلا)شروع راهپمایی اربعین 

نجف.ثوره العشرین(جاده نجف - کربلا)زائران اربعین-شروع راهپمایی اربعین

ثوره العشرین(جاده نجف - کربلا)آغاز راهپمایی اربعین

سلفی با « عمود یک » | خبرگزاری فارس

آغازراهپیمایی اربعین(عمود۳۷)

نقشه عراق

 زمان پیاده روی ۲۰ تا ۲۵  ساعت (بین۲تا۵روزبطول می انجامد)

دربین راه-طول مسیر«موکب»هاوحسینیه های زیادی وجوددارند(برای استراحت،خواب ،نمازو یذیرایی-تغذیه)

جاده کربلا-نجف

از نجف تا کربلا چهارده فرسخ است.

از عمود شماره ۱۳۹۰ شما وارد شهر کربلا می شوید.

حرم ابوالفضل قابل مشاهده است.

قبرامام حسین

از عمود ۱۳۹۹ حرم حضرت عباس نمایان می شود.

جلوه‌هایی از راهپیمایی اربعین ۱۴۰۰ در عراق

موکب اربعین(جاده نجف-کربلا)

همه خدمات در طول مسیر مانند اسکان، نوشیدنی ها، غذاها و درمانگاه وحتی ماساژ بصورت رایگان ارائه می شود.

چرا قبر امام حسین علیه السلام شش گوشه دارد؟

قبرامام حسین

هر جایی کم آوردید- دیگر توانایی ادامه دادن مسیر را نداشتید میتوانید سوار ماشین های" ون" و یا اتوبوسهایی که در مسیر هستند بشویدوبه کربلا برسید.

تاریخچه و نحوه ساخت حرم امام حسین

قبرامام حسین

نگران شارژموبایل نباشید-در کنار جاده پنل های ۱۵ تایی یا ۲۰ تایی برق گذاشته اند موبایلتان شارژکنید.

باب الشهدا

                                                   مرقد امام حسین(ع) در تاریخ چند بار تخریب شده؟

قبرامام حسین

مزار 72 تن در کربلا

«مزار ۷۲ تن» در «حرم امام حسین» در کربلا

مزار 72 تن در کربلا

«مدفن ۷۲ تن» در «حرم امام حسین» در کربلا

6

«مدفن ۷۲ تن» در «حرم امام حسین» در کربلا

148 موکب اصفهانی ‌ایام اربعین به زائران خدمت‌رسانی می‌کنند

سرویس های بهداشتی فراوانی در طول مسیر قرار دارند و  تعدادی از موکب ها نیز سرویس بهداشتی فرنگی دارند.بالصور.. المواکب الحسینیة فی کربلاء تتجاوز الـ 10 الآف

موکب

راهپیمایی اربعین در مسیر نجف - کربلا

موکب

فاصله قبر امام حسین تاقبر«حُرّبن یزد ریاحی» ۱۲ کیلومترمی باشد(فاصله ۲ محل ۸ کیلومتر)مشروع توسعة مرقد الإمام الحسین (ع) یوشک على الانتهاء

قبرامام حسین علیه السلام

وضعیت مساجددرحکومت رضاشاه

وضعیت مساجددرزمان رضاخان

مساجدانبارعلوفه و حیوانات شده بود

علامه حسن زاده آملی:بنده از خاطرم نمى رود بدون هیچ استثناء مساجد شهر ما آمل را , انبارپنبه و غلات  و این جور چیزها قرار داده بودند .

 

 آن سال که ما طلبه شده بودیم , رضا خان اوضاعى براى کشور پیش آورده بود . در آن زمان ,گویا رضا خان به لحاظ امیال نفسانى , تا حدودى نمى خواست  به ساز آن کسانى که او را سر کار آورده بودند , برقصد و آن زمان بود که او راسرنگون کردند و چنان بود که مساجد اینگونه شده بود . و لو اینکه این تعبیر , با ساحت  مقدس خانه خدا جسارت آمیز است.

 «علامه حسن حسن زاده آملی» اما بنده واقعیتى رابه عرض مى رسانم .

«یکى از مساجد شهرآمل را طویله کرده بودند»! مردم که از دهات  با اسب  و استر مى آمدن, آنجا را مورد استفاده قرار مى دادند . فوق این حرف  هم هست  که به لحاظ  اینکه خلاف  ادب  مى شود , عرض نمى کنم .

 

در آن سالها من خردسال بودم -حدود ۱۵ سال - و اوان تکلیفم بود , یادم مى آید که همان موقع , به بعضی از مردم اعتراض مى کردم که چرا خانه خدا , به این صورت  در بیاید ؟ !

ستمشاهى که مى شنوید , بمعناى واقعى کلمه ستمشاهى بود.

ظاهرا «علامه حسن زاده آملی» اولین کسى بود که به این امر روى آوردند و پس از آن فرزندیکى از روحانیون شهر آمل نیز به وى ملحق گشته و در کنار هم کسب  تحصیل را آغاز کردند.

پاورقى :مجله حوزه , شماره۲۱ مرداد ۱۳۶۶
 کیهان فرهنگى , مرداد ۱۳۶۳ - در آسمان معرفت.


توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:من درزمان جنگ دریکی ازروستاهای  غرب کشور،مسجدی رادیدم که درآن گاونگهداری می شد،البته مسجدکوچکی بود،درکنارجاده کوهستانی ،ماشین ما(رزمندگان)درخال عبوربودکه امکان هیچگونه تحقیقی نبود.د(سال ۱۳۶۴)

«رضاشاه» بمدت ۲سال -قبل ازشاهی-صدراعظم«احمدشاه قاجار» بود که درمجموع  ۱۸سال حکومت کرد(۱۶سال شاهی+۲سال نخست وزیری)

درپی  اشغال ایران به دست متفقین در سال ۱۳۲۰،اربابش(انگلیس)اورا ازایران اخراج کرد وپسرش (محمدرضا) رابرتخت پادشاهی نشاند.

۳۷سال محمدرضاشاه : از ۲۵ شهریور ۱۳۲۰ الی ۲۶ دی۱۳۵۷ شاهی کرد.

باشروع جنگ جهانی دوم ( زمان قدرت‌گیری هیتلر) رضاشاه به شدت به آلمانِ هیتلری متمایل شد و روابطش را با آن گسترش داد،ازطرفی،دولت آلمان نیز چون به دنبال جذب متحدان بیشتری بود، توسعه روابط سیاسی و تجاری خویش را با ایران مؤثر می‌دانست واما این امر، اسباب نگرانی انگلیس را فراهم کرد. شوروی هم از این امر ناخشنود بودونهایتاً ارباب رضاشاه(همان قدرتی که اورا در۲۴ اسفند ۱۲۵۶به شاهی رسانده بود)دستورعزلش راصادرکرد.

در۲۵ شهریور ۱۳۲۰با ورود نیروهای بیگانه به خاک ایران(جنگ جهانی دوم)، رضا شاه مجبور به استعفا از سلطنت شد. و به جای او فرزندش «محمدرضا پهلوی» بر تخت سلطنت جلوس نمود. سپس رضاشاه مجبور به ترک تهران و عزیمت به سوی اصفهان شد، پس از آن از طریق یزد و کرمان وارد بندر عباس شد و روز پنجم مهرماه با کشتی محقر پستی به نام «بندرا» به اتفاق خانواده، عده‌ای خدمه و منشی مخصوص خود، علی ایزدی خاک ایران را ترک کرد.

روز دهم مهر ماه به ساحل بمبئی نزدیک شد ولی به دستور دولت انگلستان به جای توقف در بمبئی با کشتی دیگری به نام «برمه» عازم «موریس» شد، پس از ده روز دریاپیمایی کشتی در بندر «لویی » لنگر انداخت.

سپس رضاخان به اتفاق همراهان  به محلی که برای آنان درنظر گرفته شده بود به « مُکا» انتقال یافت. 

آب و هوای گرم و شرجی جزیره«موریس» روز به روز رضاخان را ناراحت و بیمارتر می‌کرد،

 رضاخان درخواست سفر به امریکای جنوبی و سپس به کانادا را نمود ولی انگلیسیها از خیال فرستادن او به کانادا منصرف شده و تنها موافقت کردند به «آفریقای جنوبی» و بندر «دوربان» یا «ژوهانسبورگ» سفر کند.

 پس از مدتی اقامت در دوربان عازم ژوهانسبورگ شدند. رضاخان پادشاه مستعفی، در «ژوهانسبورگ» آخرین ماههای زندگی خود را با اندوه و تلخکامی سپری کرد و با بیماری قلبی که عارض او شده بود بالاخره در ۴ مرداد ماه ۱۳۲۳ درگذشت.

رضا​شاه  درتبعید-افریقای جنوبی

ارمنستان، «مسجدشهر شوشا» را به «طویله» و محل نگهداری گاو و خوک تبدیل کرده بود.


رئیس‌جمهور آذربایجان :عجیب است کسانی که مساجدمان را به طویله تبدیل کرده‌اند٬‌ نگران معابد مسیحی هستند.

آناتولی(۴ آذر ۱۳۹۹)الهام علی‌اف٬ رئیس‌جمهور آذربایجان در بازدید از آغدام و مسجد این شهر که تنها ساختمان باقی مانده است٬‌ با اشاره به اینکه برخی کشورهای غربی نگران معابد مسیحی در مناطق آزاد شده هستند، گفت: چگونه کسانی که مساجد را می‌بندند از ما انتقاد می کنند؟ آیا کسانی که سر خوک را داخل مساجد می‌اندازند٬ حق درس دادن به ما و ابراز نگرانی را دارند؟ ما باید نگران باشیم. همه آثار تاریخی کشور توسط دولت محافظت می‌شود.

قره باغ| تخریب 11 مسجد در شهر «شوشا» در زمان اشغال

الهام علی‌اف، رئیس جمهور آذربایجان و مهربان علی‌اف، همسر و خانواده‌اش از شهر تاریخی شوشا «پایتخت فرهنگی آذربایجان» که به تازگی از اشغال ارمنستان آزاد شده، بازدید کردند.

علی‌اف در سخنانی با اشاره به اینکه مشاهده این حجم از تخریب در شهر و خرابه‌های باقیمانده بسیار ناراحت کننده است٬ خوشحالم که 4 بار به مکه مشرف شده‌ام. یک بار همراه پدر فقیدم و 3 بار نیز به عنوان رئیس جمهور. اولین دعای من آزادسازی سرزمینهایمان از اشغال بود. از خداوند خواستم تا به من نیرو دهد تا سرزمینهایمان را از سیطره اشغالگران آزاد کنیم. امروز در مقابل مسجدی که توسط وندالها ویران شده، می‌دانم که مرد خوشبختی هستم. خدا را شاکرم که دعاهایم را مستجاب کرد و این قدرت را به من داد.

علی اف: پس از 28 سال صدای اذان در شهر شوشا به صدا درمی‌آید

وی با بیان اینکه برخی از کشورهای غربی در گفتگوهای دوجانبه و بیانیه‌های رسمی درباره وضعیت معابد مسیحی ابراز نگرانی می‌کنند٬ گفت: لازم نیست کسی در این مورد نگران باشد. به ویژه رهبران غربی که به اسلام‌هراسی دامن می‌زنند. آنها توهین به ارزشهای مقدس اسلامی را نادیده گرفته و حتی توهین‌کنندگان را تطهیر می‌کنند. آنها حق صحبت کردن در این باره را ندارند. 

 کسانی که مساجد را تعطیل می‌بندند از ما انتقاد می کنند؟ کسانی که سر خوک را داخل مساجد می‌اندازند به ما درس داده و ابراز نگرانی می‌کنند؟ در جریان اشغال ارمنستان، بسیاری از مساجد متعلق به آذربایجان تخریب و از برخی از آنها به عنوان اصطبل خوک استفاده می‌شده است.

علی‌اف تاکید کرد: چطور است که این کشورهای غربی توهین به مساجد و معابد مسلمانان را عادی اما در مورد معابد مسیحی حساس هستد. بهتر است آنان در این مورد دخالت نکرده و به مشکلات کشور خود بپردازند. هیچ کس نباید در کار ما دخالت کند. ما علی رغم تخریبات و تحریکات این کشورها به بهای خونمان به سرزمینمان بازگشتیم.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:

در روزجمعه، ۱  مرداد ۱۳۷۲ بخش زیادی از منطقه آغدام آذربایجان از سوی نیروهای ارامنه اشغال می‌‌‌‌شود. در جریان اشغال این شهرستان ۸۸۲ کیلومتر از مساحت ۱۰۹۴ کیلومتری این شهرستان به اشغال ارامنه درآمده است.

ارامنه که با حمایت‌‌‌‌‌‌های آشکار و پنهان روسیه برخی شرکای خود موفق به تسخیر این شهر شدند، پس از قتل و عام‌‌‌‌‌‌های وحشیانه در شهر، اقدام به تخریت و نابود کردن موزه‌‌‌‌‌ها و مساجد تاریخی شهر کردند و بین آنان مسجد تاریخی آغدام نیز وجود دارد که ارامنه آن را به محل نگهداری حیوانات تبدیل کرده‌‌‌‌اند.

سال ۱۳۸۶(2007)

دردرگیری‌‌‌های رخ داده در هنگام اشغال شهر آغدام بیش از ۶ هزار نفر از آذربایجانیها جان خود را از دست دادند و برخی نیز مجبور به ترک خانه و خاک آبا و اجدادی خود شدند.

 اشغال قره‌باغ در سال ۱۹۸۸ با ادعاهای ارضی ارمنستان علیه جمهوری آذربایجان آغاز شده است. در پی حملات ارمنستان با همکاری مستقیم برخی شرکای منطقه ای به آذربایجان از سال ۱۹۹۱ بیست درصد از سرزمین‌‌‌های متعلق به آذربایجان، یعنی قره باغ همراه با ۷ شهرستان و ناحیه دیگر اطراف آن به اشغال ارتش ارمنستان درآمد.

علامه حسن زاده آملی اززبان خودش

«علامه حسن حسن زاده آملی»متولد سال۱۳۰۷ (روستای ایرا)آمل..  متوفی  ۳ مهر ۱۴۰۰ درسن ۹۳ سالگی،مدفون درزادگاهش(ایرا)

درادامه آشناخواهیدشدبا علمایی که دارای  حکمت وکرامات بودند،ازباطن افرادمطلع بودند:سیدمهدی قاضی...نیزآیت الله محمدحسین غروی،..علامه شعرانی...

نگاهی کوتاه به زندگی تحصیلی علامه حسن زاده آملی

حضرت آیت الله علامه «حسن بن عبدالله طبری آملی» مشهور به «حسن زاده آملی» در اواخر سال۱۳۰۷ شمسی در «ایرا» از توابع (لاریجان) آمل متولدشد.

زندگینامه علامه حسن‌زاده آملی از کودکی تا کهنسالی

ایشان برای فراگیری علوم وادبیات به مکتبخانه رفت. پس از آن تحصیلات خود را تا کلاس ششم ابتدایی ادامه داد. سپس تحصیلات کتب ابتدایی حوزه از نصاب الصبیان،جامع المقدمات، شرح الفیه، سیوطی،حاشیه ملا عبدالله بر تهذیب منطق،شرح جامی بر کافیه نحو، شمسیه درمنطق، شرح نظام در صدف، مطول،بیان، بدیع، معالم در اصول، تبصره درفقه، مغنی اللبیب در نحو، شرایع محقق در فقه و چندین کتب شرح لمعه در فقه و قوانین در اصول تا مبحث عام و خاص را در آمل فرا گرفت .

انگیزه های ادامه تحصیل

جانم به لب رسید،تا«جام» به لب رسید:علامه حسن زاده آملی

«علامه حسن زاده آملی»در ابتدا پس ازچند ماه که از مدرسه ابتدایی درآمده بود با بارقه ای الهی در مسیر انبیا وسفرای الهی و طریق ارباب علم ومعرفت قرار گرفت.

در این باره می گوید: یک بنده خدایی بود که خدارحمتش کند قرائت قرآنش خوب بودو یک روز در صحرا زمین شخم می زد.

آن زمان هنوز آگاهی نداشتم ودر قرآن می دیدم که نوشته «ولم یکن له کفوا احد» در حالی که ما در نمازمی خواندیم «ولم یکله کفوا احد» به این آقای کشاورز گفتم قرآن دارد«ولم یکن» چرا در نماز می خوانیم«ولم یکل» ؟

ایشان گفتند: حروف «یرملون »است.

گفتم: «یرملون» یعنی چه؟

پس قدری از آن فن صحبت کرد وگفت الان که وقتش است چرا شمامعطلید؟ برو دنبال تحصیل علوم ومعارف! آن وقت به نجف اشاره کرد.

حرف او(کشاورز یرملونی) بر دلم نشست و همین وضعیت مرا دگرگون کرد.

نصف شب برخاستم و وضو گرفتم، همه اهل خانه در خواب بودند. نخواستم اظهار کنم که آنها بدانند.

در خانه ما یک «دیوان حافظ »بود. گفتم: آقای حافظمن که نمی دانم آنهایی که با کتاب تو فال می گیرند چه می کنند و چه می گویند-من-یک فاتحه برای شما می خوانم شماهم بگویید من چه کنم دنبال درس بروم یا نه؟

علامه حسن زاده آملی نوشت: فاتحه را خواندم و دیوان راباز کردمهمه اشعارش را که نمی فهمیدم چون خردسال بودم و قوه تحصیلاتم تا ششم ابتدایی بود، «غزلی» بود که کلمه« مدرسه» داشت و «همین کلمه مدرسه در من خیلی اثر گذاشت» و بی تاب شدم که آن شب را به روزبیاورم و صبح بروم سراغ مدرسه.

استاد(علامه حسن زاده املی) مقدمات علوم حوزوی رادر مسجد جامع آمل آموخت وتحصیل معارف را در حالی آغاز کردکه مردم از یادشان رفته بود مبدا ومعادی در پیش دارند و بدون استثناءمساجد شهر آمل را انبار پنبه و غلات و ... کرده بودند.

در آن زمان بزرگانی چون« آیت الله میرزا ابوالقاسم فرسیو» آیت الله غروی ، آقا شیخ احمد اعتمادی، شیخ ابوالقاسم رجایی لیتکوهی، شیخ عزیزالله طبرسی و مرحوم عبدالله اشراقی در تعلیم و تربیت و شکوفایی اندیشه های ایشان نقش مهمی را ایفانمودند . خط را نیز نزد مرحوم طبرسی - استاد ادبیات - آموخت. آن زمان با تحریض و تشویق اساتید،شاگردان با وضو و طهارت بودند و براثر تاثیرات معنوی و رفتارهای پسندیده معلمان، دانش آموزان به تهذیب و تزکیه نفس توجه داشتند.علامه می فرماید:" در همان اوایل جوانی نماز شب من ترک نمی شد.اساتید به ما مرتب تاکید می کردند:شما باید در رفتار و کردارتان مواظب باشید و مراعات بکنید! اساتید ماخیلی مواظب اخلاقمان بودند.خودشان هم مردان وارسته ای بودند."

برچسب سیدمهدی قاضی طباطبایی کیست؟ - پیراسته فر

در اواخر آموزش دروس مقدماتی حوزوی ، استاد به دستور آیت الله غروی ملبس به لباس مقدس روحانیت گردید. پس از خوشه چینی از محضر فرزانگان آمل، در سن  ۲۲سالگی و در شهریور ۱۳۲۹ وطن مالوف را به قصد زیمت به تهران واستفاضه از محضر اندیشمندان این بلد ترک نمود و در تهران ازچشمه جوشان حکمت و اندیشه این بزرگان، آیات عظام «میرزا ابوالحسن شعرانی»، استاد حاج میرزا مهدی الهی قمشه ای، حاج شیخ محمد تقی آملی،میرزا ابوالحسن رفیعی قزوینی، شیخ محمد حسین فاضل تونی ، آقا میرزااحمد آشتیانی و سید احمد لواسانی سیراب گردید.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:معرفی « میرزا ابوالحسن رفیعی قزوینی» .. .«میرزا احمد آشتیانى»...«حاج شیخ محمدتقی آملی»..

«سید ابوالحسن رفیعی قزوینی» (متولد۱۲۷۱، قزوین ) فرزند سید ابراهیم ،ذریه سید میرزا محمد زمان طالقانی قزوینی( مجتهد و فیلسوف) بود و در قزوین خارج فقه و فلسفه تدریس می‌کرد. تخصص وی فلسفه صدرایی بود.متوفی ۲۴دی ماه ۱۳۵۳تهران،مدفون درحرم حضرت معصومه(قم).

«میرزا احمد آشتیانى»(متولد۱۲۶۱شمسی ،فرزند میرزا حسن مجتهد آشتیانی،فقیه سرشناس روزگار ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه قاجار )، فقیه، فیلسوف و از مشاهیر برجسته محسوب می‌شد،جامع‌ترین استاد در علوم عقلی و نقلی بود و در فنون ریاضی متبحّر و در طبّ قدیم یگانه استاد عصر خویش به شمار می‌رفت.
«آیت الله میرزا احمد آشتیانى»در ۱۳۰۰ شمسی،عازم نجف شد از محضر استادانی چون علامۀ نائینی و آقاضیاء عراقی بهره بردو خود نیز مجلس درس فلسفه دایر ساخت ،پس از اقامت ده ساله ،در سال۱۳۱۰شمسی به ایران برگشت و بقیۀ عمر را در تهران به تدریس فقه و اصول و علوم عقلی، تألیف کتاب و ارشاد مردم گذراند. وی هنگام وفات متصدی مدرسۀ علمیۀ مروی(بزرگترین حوزۀ علمیۀ تهران) بود. 

«حاج میرزا احمد آشتیانی»متوفی: سوم تیر ۱۳۵۴ ،مدفون درحضرت عبدالعظیم حسنى ،شهرری.

«حاج شیخ محمدتقی آملی» (متولد۱۰مرداد۱۲۶۶ تهران) مشهور به علامه شیخ‌ محمد تقی آملی مجتهد و فقیه شیعه ایرانی معاصر بود،وی فرزند ملا محمد آملی از حکما و فیلسوفان و مشروطه خواهان عهد خود و مادرش دختر ملا محمد سیبویه هزار جریبی مازندرانی است. متوفی:۲۷ آذر ۱۳۵۰ مدفون درحرم امام رضا.مشهد.

توضیحات مدیریت سایت-پیراسته فر:«آیت الله غروی»کیست؟ ،«آیت الله کمپانی» کیست؟

«آیت‌الله شیخ محمدحسین غروی اصفهانی»،معروف به کمپانی فرزند شیخ محمدحسن(معین‌التجار) ، متولد ۲ محرم ۱۲۹۶ (۰۶ دی ۱۲۵۷)  کاظمین می باشد. وی اصالتاًاز«نخجوان»آذربایجان می باشد،محمدحسین، حکیم وشاعربودکه بعلت تنوع دراشعار(غزل، قصیده، مرثیه و ارجوزه-رجز)به وی لقب«کمپانی»داده اند.


وفاتش  ذیحجه ۱۳۶۱(۲۳ آذر ۱۳۲۱) بر اثر سکته قلبی در ۶۵ سالگی درگذشت،فرزندامام خمینی«سیدمصطفی خمینی» بعداز ۳۶ سال ازفوت«کُمپانی» درکنارقبرآن مرحوم آرام گرفت(نجف حرم علی ابن ابی‌طالب)کنار مقبره علامه حلی.

«آقا سیدمهدی قاضی طباطبایی»کیست؟

مهدی قاضی.jpg

علامه«سید مهدی قاضی طباطبایی»، فرزندِآیةالله سیدعلی قاضی طباطبایی(استادعلامه طباطبایی وآیت الله بهجت) است.متوفی  صفر۱۴۰۱

آیةالله جوادی آملی: سیدنا الاستاد علامه طباطبایی نقل می کرد:در تبریز کسی بود که با همین علوم عدد می توانست شخصی را که مورد حاجت آدم است، نه تنها او را بشناسد، بلکه بداند خانه اش کجاست، شماره تلفن منزلش را می توانست استخراج کند... مرحوم «آقا سید مهدی قاضی»، از اهل علم حروف بود و من می دانستم که مطّلع است. می فرمود: بارها پدرم می گفت: راه بهتری هم داریم. و این تذکر نه برای آن بود که علم مذکور بی معنا است. ( اسوه عارفان، ص ۴۰)

آیةالله حسن زاده آملی: «چندین نفر را که در اوفاق و اعداد خبره بوده اند، دیده ام و از آنها استفاده کرده ام؛ اما هیچ یک در این علوم، به قدرت و قوّت و استیلای مرحوم آقای سید مهدی قاضی نبودند. در این رشته ها کارکرده و خیلی قوی و عجیب بود.»(کیهان فرهنگی،مصاحبه با علامه حسن حسن زاده آملی، مرداد۱۳۶۳)....«علوم غریبه را نزد اساتیدم آموخته ام و تنی چند را در این علوم بر این کمترین، حقّ تعلیم و تدریس است و لکن هیچ یک را در این رشته ها عدیل آن جناب نیافته ام و به حق مجتهد مستنبط در این علوم بوده است.»(گنج نهان، ص ۱۵)

علامه شعرانی کیست؟

برچسب حسن بن عبدالله طبری آملی - پیراسته فر

«میرزاابوالحسن شعرانی» معروف به علامه شعرانی (۱۳۲۰-۱۳۹۳ ق)فرزندشیخ محمد تهرانی، از شخصیت‌ های برجسته و فلاسفه شیعه در قرن چهاردهم هجری قمری بود،وی نزد علمایی همچون پدرش، آیت‌ الله میرزا مهدی آشتیانی، آیت‌ الله شیخ عبدالکریم حائری، سید ابوتراب خوانساری، حبیب‌ الله ذوالفنون و دیگران کسب علم کرد. او در علوم فقه و اصول و تفسیر و حدیث و فلسفه و ریاضی و عرفان و کلام مهارت داشته و به چندین زبان غیر از فارسی و عربی آشنا بود. علامه تحصیلات خود را در تهران، قم و سپس در نجف اشرف گذرانده و بعد از تکمیل آن به تهران بازگشت و به تبلیغ و تدریس و تحقیق و ادامه سیر و سلوک خود پرداخت
وفات علامه شعرانی هفتم شوال ۱۳۹۳ودرحرم حضرت عبدالعظیم حسنی(شهرری)، روبروی باغ طوطی مدفون است./پایان توضیحات مدیریت سایت.

علامه حسن زاده آملی پس از حدود چهارده سال اقامت در تهران و بهره مندی از محضر این کوکب های منیر به سال ۱۳۴۲ هجری شمسی تهران را ترک نمود و به شهرمقدس قم روانه شد تا در جوار بارگاه حضرت فاطمه معصومه «علیها السلام » به خوشه چینی از خرمن معرفت نامداران حوزه این شهر بپردازد.

«علامه سید محمد حسین طباطبایی» و برادر ایشان «سید محمدحسن طباطبایی»معروف به( آیت الله الهی)، همچنین «آقا سیدمهدی قاضی طباطبایی» در این بهشت کویر و مکتب اهل بیت «علیهم السلام »جرعه هایی از حکمت ناب را به کام استاد سرازیر نمودند.

روان استاد از اوان جوانی باحکمت و عرفان آشنایی یافت و ازچشمه "یؤتی الحکمة من یشاء" کامرواو سیراب گردید; آفتاب حکمت برذهنش تابیدن گرفت و از آموختن وتفکر و تعمق در شاخه های دیگرعلمی آنی نیاسود و به تفحص در آثاردانشمندان در رشته های گوناگون علمی پرداخت.

قدرت کم نظیر استاد در مباحثه ومناظره و تسلط عالی بر آثار فلسفی وعرفانی و احاطه بر اندیشه های سلف به همراه فروتنی و مهربانی، جلسه درسش را در حوزه علمیه قم پرهیجان و پر ازدحام نمود و از سال 1342ه.ش که به قم عزیمت کرد تا کنون به درس و بحث و تحقیق و پژوهش اشتغال دارد و صدها شاگرد ازمحضرش کسب فیض نموده اند که برخی از آنان خود هم اکنون از اساتیدحوزه و یا نامداران عرصه اندیشه اسلامی هستند.

اقتدای علامه حسن‌زاده و آیت‌الله جوادی آملی به رهبر انقلاب در نماز.

حضرت آیت الله حسن زاده آملی از تبار حکمایی است که در حد بسیاروسیع و عمیق و به صورت صاحب نظری ژرف اندیش در فنون مختلف مهارت دارد و در دانش های گوناگون غور کرده و تدریس و تحقیق داشته است. ابعاد گوناگون اندیشه های علمی ایشان شخصیت هایی چون خواجه نصیر طوسی و شیخ بهایی و ابو نصرفارابی را برای انسان تداعی می کند.

خاطره‌ای آموزنده از عطوفت علامه حسن‌زاده آملی نسبت به حیوانات/ بچه‌گربه‌ای که از در وارد خانه می‌شد نه دیوار!

ایشان فقیهی مسلم، فیلسوفی صاحب نظر، عارفی متشرع و حکیمی ریاضیدان و ادیبی تواناست. از جمله خصوصیاتشان آن است که جامع حکمت نظری و عملی بوده و در عمل و سیر و سلوک ترجمان عرفان نظری می باشد. ادب زاید الوصف و ساده زیستی این فرزانه اندیشمند که حاکی از رفعت مقام و علو روح ایشان است،توجه هر انسان شیفته فضیلت را به سوی خود جلب می کند. نگریستن به سیمای نورانی اش انسان را به یاد خدامی اندازد و سیره صالحش تشنگان حکمت را از کرامت و معنویت سیراب می کند. در گفتار نیز غالباسکوت را برگزیده و کم گوی وگزیده گوی می باشد و این خود تجلی خردمندی ایشان است. یکی ازجنبه های مهارت استاد تسلط برادبیات فارسی به عنوان صاحب نظری مسلم است . ایشان نزدیک به چهل سال قبل نه تنها به تصحیح و توضیح کلیله و دمنه اقدام نمود بلکه دو باب آن را که تا آن زمان به زبان فارسی ترجمه نشده بود، با ذوقی شگرف وقلمی شیوا و توانا به همان سیاق متن اصلی و حفظ امانت با توضیحات وپانوشت های عمیق و دقیق به فارسی برگرداند. از نوع نگارش و شیوه های ایشان در تدوین و تالیف آثار استنباطمی گردد که بر متون ادبی اعم از منثورو منظوم در قلمرو فارسی احاطه کامل و نیز با مشاهیر آشنایی کامل دارند.

در خصوص علوم ریاضی نیزاستاد حسن زاده تحقیقات عمیق و آثارنفیسی دارد. همچنین معظم له به دلیل تسلط بر زبان فرانسه در تحقیقات وپژوهش های خویش منابع غربی رامورد مطالعه و بررسی قرار داده است.

مهم تر از همه، انس بسیار زیاد ایشان باقرآن و فرهنگ اهل بیت «علیهم السلام »می باشد که از دوران کودکی با این اقیانوس بیکران معنویت ارتباط داشته و خو گرفته است. در واقع قرآن سرچشمه مهم پژوهش های علمی این عالم وارسته می باشد.

«علامه حسن زاده آملی»در تهران کل تفسیر مجمع البیان رادر محضر علامه شعرانی از نظرگذرانید و از حوزه پر فیض علامه طباطبایی معارفی را در خصوص تفسیر قرآن کسب کرد. از کارهای تفسیری ایشان که بطور مستقل انجام داده، تصحیح شرح خلاصه المنهج مرحوم «ملا فتح الله کاشانی» می باشد که به زیور طبع آراسته شده است.

یکی از تلاش های محققانه ایشان شناسایی اسناد و مدارک نهج البلاغه است.

این پژوهش از آن جهت صورت گرفت که استاد در کتاب «تاریخ تمدن اسلام» نوشته «جرجی زیدان» خوانده بود که  وی مدعی  بوده خطبه های نهج البلاغه ازامیرالمؤمنین(ع ) نیست و اینها را«سید رضی» خودش انشا کرده و به ایشان نسبت داده است!

این سخنِ سخیف جرجی زیدان موجب آن گردید که ایشان ماخذ خطبه های نهج البلاغه را که قبل از سید رضی تالیف شده یافته و استخراج نماید که از جوامع روایی گوناگون تاکنون بیش از دو سوم مدارک نهج البلاغه را جمع آوری نموده است.

کار ارزشمند دیگراستاد در خصوص نهج البلاغه آن است که این کتاب شریف را از اول تا آخر ازروی نسخه هایی که در اختیار داشته در مقایسه با نسخه ای که به یک واسطه از خط سید رضی نوشته شده،تصحیح نموده است.

از راست: عبدالله جوادی آملی. جلال الدین غروی. جونی برهانی. حسن حسن‌زاده آملی/سال ۱۳۲۷

«علامه حسن زاده آملی» تالیفات بسیاری دارد و دراین باره می فرماید: برای اینکه نفس رامشغول باید داشت که حکمافرموده اند نفس را مشغول بدار وگرنه او تو را مشغول می کند، حواشی وتعلیقاتی بر کتب درسی از معقول ومنقول و رسائل و جزوات درموضوعات و فنون گوناگون نوشته ام:۱- شرح نهج البلاغه به نام تکملة منهاج البراعه به عربی در پنج جلد

۲- رساله ای در ولایت و امامت

۳- رساله ای در رؤیت و عدم آن برمشرب حکمت و کلام

۴- رساله ای در لقاءالله بر منهل عرفان

۵- رساله فصل الخطاب فی عدم تحریف کتاب رب الارباب

۶- رساله ای در صبح و شفق وتحقیق در صبح صادق و کاذب و بیان دسته ای از آیات و روایات در این موضوع

۷- تصحیح و اعراب اصول کافی ثقة الاسلام کلینی

۸- رساله اضبط المقال فی ضبط اسماء الرجال در ضبط اسم راویان احادیث

۹- تصحیح خلاصه منهج الصادقین در تفسیر قرآن

۱۰- تصحیح خزائن مرحوم نراقی با مقدمه و حواشی و تعلیقات استاد به عربی و فارسی

۱۱- تصحیح کلیله و دمنه فارسی

۱۲- انسان کامل ازدیدگاه نهج البلاغه

۱۳- تصحیح نصاب الصبیان بامقدمه و تحشیه آن

۱۴- کتاب معرفة الوقت و القبله به عربی

۱۵- شرح زیج بهادری به فارسی

۱۶- تعلیقات بر اسفارصدرالمتالهین

۱۷- تعلیقات بر شرح خواجه طوسی بر حکمت اشارات ابن سینا

۱۸- تعلیقات بر دوره منطق منظومه متاله سبزواری

۱۹- دروس معرفت نفس درسه جلد

۲۰- هزار و یک نکته

۲۱- الهی نامه

۲۲- هزار و یک کلمه

۲۳- دروس اتحاد عاقل به معقول

۲۴- نهج الولایة

۲۵- وحدت از دیدگاه عارف وحکیم

۲۶- قرآن و عرفان و برهان از هم جدایی ندارند

۲۷- تعلیقات بر هشت باب معانی شرح مطول تفتازانی

۲۸- شرح فصوص فارابی (یک دوره کامل آن به فارسی )

۲۹- رساله ای در تجرد نفس ناطقه

۳۰- رساله ای در توقیفیت اسماء

۳۱- رساله ای در رد جبر و تفویض و اثبات امر بین الامرین بر مبنای حکمت متعالیه

۳۲- رساله ای در مراتب و درجات قرآن مجید

۳۳- دیوان اشعار که ابتدای آن مزین به تقریظ استاد حکیم میرزامهدی الهی قمشه ای به خط خود آن جناب است.

۳۴- تعلیقات و حواشی بر دوره اصول اقلیدس و شرح صدور آن به تحریر خواجه نصیر طوسی

۳۵- تعلیقات و حواشی براکرمانا لاؤوس به تحریر خواجه طوسی. (این کتاب در مثلثات کروی وبخصوص در شکل قطاع کری شکل مانالاوس بحث کرده است.)

۳۶- تعلیقات بر اکرثاوذوسیوس

۳۷- تعلیقات بر مساکن

۳۸- رساله ای در مثل کلی و مسائل متعدد هندسی و نجومی که در اقبال وادبار معدل النهار و منطقه البروج دربیان بعضی از آیات قرآنی بحث کرده ام.

۳۹- رساله ای در علم اوفاق

۴۰- رساله ای در ظل (تانژانت)

۴۱- رساله ای در تفسیر بسم الله الرحمن الرحیم

۴۲- رساله ای در سیر و سلوک

۴۳- رساله ای در تکسیر دایره وبیان نسبت محیط به قطر دایره یعنی بحث از پی( )

۴۴- رساله ای در تحصیل بعد بین المرکزین که شرح مقاله ای از مجسطی بطلمیوس است.

۴۵- رساله ای در مثل افلاطونی وعالم مثال و مثل معلقه

۴۶- وجیزه ای در تجدد امثال عارف و حرکت جوهری حکیم

۴۷- تعلیقات بر آغاز تا انجام تحفة الاجلة فی معرفة القبله مرحوم سردار کابلی

۴۸- رساله ای در تضاد

۴۹- رساله ای در علم

۵۰- رساله ای در جعل

۵۱- تعلیقات بر شرح قیصری برفصوص محی الدین عربی

۵۲- تعلیقات بر قبله ملا مظفر

۵۳- ماخذ و مصادر نهج البلاغه واستدراکات بر آن

۵۴- تعلیقات بر شرح علامه حلی بر تجرید خواجه طوسی

۵۵- رساله مفاتیح المخازن

۵۶- رساله انه الحق

۵۷- نهج الولایه

۵۸- سی فصل در معرفت وقت وقبله

۵۹- شرح باب توحید حدیقه سنایی غزنوی

۶۰- نامه ها بر نامه ها

منبع:کیهان فرهنگی

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:زندگینامه «علامه حسن حسن زاده آملی» اززبان خودش

در پایان سال ۱۳۰۷ هجری شمسی در خانه ایمان و تقوی از پدری الهی، بزرگوار و اهل یقین و مادری جدّاً با ایمان، پاک و راستگو متولّد شده ام...

سپس در دامن او(مادر) که دامن ولایت و درایت و طهارت بود پرورش یافتم و از پستان او که پستان معرفت و اخلاص و صداقت بود شیر نوشیدم و همانا یقین دارم هر برکتی که از پروردگارم – سبحانه- به من افاضه شده است، از اینجا ناشی شده که خدای تعالی مرا در چنان دامن عفیفی پرورش داده و از چنان پستان شریفی روزی ام فرمود.
... در حالی که شش ساله بودم به مکتب خانه خدمت یک معلّم روحانی شرفیاب شدم و پیش او خواندن و نوشتن یاد گرفتم و تعدادی از جزوات متداول در مکتبخانه های آن زمان را خواندم تا این که در خردسالی تمام قرآن را به خوبی فرا گرفتم.
پس از آن وارد دوره ابتدایی مدارس جدید شدم. بیش از دو سال از ورودم به مدرسه نگذشته بود که مادرم (علیها الرضوان) در سنّ جوانی، مخاطب به خطاب «یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربّک راضیه مرضیه» گشته، وفات نمود...
.و در سنّ چهارده سالگی به فضل پروردگارم بارقه مشرقیه الهیه و شهاب قبسی به من رسید که به اقتضای عین ثابته ام مطلوب من بود...
...پس، سرّ من به آنچه که زبان وحی به آن ناطق است مترنّم شد که «انّی انست ناراً لعلّی اتیکم منها بقبس أو أجد علی النّار هدی» و این بارقه همانند نوری در پیش رویم شتافته، مرا در کسب معارف الهی راهنمایی کرده و کرّهً بعد کرّهً به تخلّق به اخلاق ربوبی ترغیب و مرّهً بعد مرّهً به تأدّب به آداب انسانی تحریص می کرد و برهه بعد برهه مرا به فرار و انزجار از مردم آن زمان و آیین های تباه و پستشان تحریص می نمود.
و قد اضرمت نار الصّبابه فی الصّبی هدایا الجنون قوی و صبّتی
و به تحقیق، آتش عشق در کودکی، ارمغان های دیوانگی را در میان قومم شعله ور نمود.
فقد قادنی لطف الاله الی الحمی علی صغری حمداً له من عطیّه
پس همانا لطف خدا مرا در کودکی ام به قرقگاه، راهبری کرد- سپاس بر عطایایش.
و قد نوّر الروح أنین لیالیاً و قد طهّر السّرّ دموعُ کریمتی
به درستی که ناله شبهایم، روحم را منوّر و اشک های چشمانم، باطنم را مطهر نموده است.
ورود به حوزه علمیه


باری، آن بارقه مرا از تاریکی به روشنی در آورد به این جهت که محبت تحصیل معارف قرآنی را در قلبم برافروخت. پس، از پدرم رضوان الله تعالی علیه برای ورود به مدرسه دینیّه (حوزه علمیه) اجازه خواستم و او بی درنگ همراه با شعفی شدید و گریه ای بلند که از سر شوق و خوشحالی و سرور بود اجازه داد.

پس از برهه ای شروع کرد به نصیحت کردن و پند دادنم در مورد کاری که در پیش گرفته ام و مرا به صبر و استقامت و اتکال بر خدای متعال و کوشش در تحصیل کمال وصیت نمود.

تفأل به دیوان حافظ
چون شب روی آورد هنگام سحر برخاستم به گونه ای که احدی از افراد خانه متوجه حال من نبود. دیوان خواجه حافظ شیرازی را برداشته از باطن خویش ندایش کردم و گفتم تفأل به دیوان تو در اصقاع مشتهر شده، به اسماع رسیده است و من قرائت فاتحه به روح تو نثار می کنم به این امید که حُسن خاتمه کارم را به من بنمایانی. پس از قرائت فاتحه دیوان را گشودم، غزلی به این مطلع آمد:

ماجرای تفألی که مسیر زندگی علامه حسن‌زاده را عوض کرد/ حکیمی که مُهر مِهر حافظ را بر لوح دل زده‌ بود

کنون که در کف گل، جام باده ی صافست/به صد هزار زبان بلبلش در اوصافست
بخواه دفتر اشعار و راه صحرا گیر چه وقت مدرسه و بحث کشف کشافست
به دُرد صاف تو را حکم نیست، دم در کش که هر چه ساقی ما ریخت عین الطافست
ببر زخلق و زعنقا قیاس کار بگیر که صِیت گوشه نشینان زقاف تا قافست
این ابیات بر شوق وافرم افزود و مرا به شتاب در طلب مراد تهییج نمود.

«آیت الله ابوالقاسم فرسیو»کیست؟

علامه حسن زاده آملی  درادامه نوشتند:آن بارقه ار دوحه شجره طیبه و نفَسِ نفسی زکیه و اشاره عالمی ربانی دارای محاسنی فراوان تابیدن گرفت و او میرزا ابوالقاسم مشهوربه«فرسیو »،پسر «مُلا باشی ابراهیم» (رحمه الله علیهما) بود که اعلم و اتقی و ازکای علمای شهرمان آمل و حقّاً از اعلام علمای دین و از افاخم مجتهدین بوده است.

او(آیت الله فرسیو) اساتید تهران و عالمان اصفهان روزگار خویش را ادراک نموده، سپس به حوزه نجف کوچ کرده از مشایخ و اعلام آن حوزه؛ سید ابوالحسن اصفهانی، آخوند خراسانی، میرزا حسین نائینی و غیرهم حظّی وافر بلکه أوفر برده بود.

پاشایی: حجاب معاصرت نگذاشت علامه حسن‌زاده را آن‌طور که باید بشناسیم

خلاصه، فضایل آن روحانی بطل و محاسنش در علم و عمل و سیره اش در تقوی و کمالش در حسن خطّ و آنچه از سختی های روزگار و دهر خیانتکار از سوی طاغوت پهلوی خیانتکار بر او گذشت، بسیار گسترده است.
علامه حسن زاده آملی:من پیش او شاگردی نکردم چون ایشان در ابتدای اشتغالم به دروس روحانی به جوار رحمت الهی پیوست ولی در ایماض آن بارقه، او را بر من حقی عظیم است.
شهرمان آمل در آن وقت حافل عده ای از علماء بود که نمونه های فضل و تقوی بودند همانگونه که از دیرباز جایگاه علم بود و بر این مطلب تاریخ و آملی های مذکور در کتب تراجم و نیز مصنفات علمی و مدرسه ها و مکتب های دینی شان گواهی می دهند.
نخستین اساتید علامه حسن زاده آملی

و این حُججِ باهره جهت جلوگیری از اندراس اعلام هدایت در لُجَجِ غامره در تأدیب و تعلیم ما کوششی تامّ نمودند. شایسته است به ذکر نامهای نامی شان تبرّک بجویم؛ آیات و حجج: محمد غروی، عزیزالله طبرسی، ابوالقاسم رجایی، حاج شیخ احمد اعتمادی و عبدالله اشراقی رضی الله تعالی عنهم و رضوا عنّا.

اوّلین کتاب هایی که به ما تعلیم دادند اینهایند:

۱- رساله منظومی در لغت به نام «نصاب الصبیان» تصنیف ابو نصر فراهی ۲- رساله امثله از کتاب «جامع المقدمات» در طیّ چند هفته نصاب را یاد گرفتیم و کاملاً حفظ کردیم و درس جامع المقدمات هم به «عوامل ملا محسن» رسیدیم.
در حالی تحصیلات کتب ابتدائیه را که در میان طلّاب علوم دینیّه معمول و متداول است از نصاب الصبیان و رساله عملیه فارسی آیه الله سید ابوالحسن اصفهانی (چون ایشان مرجع علی الاطلاق در آن زمان بودند) و کلیات سعدی، گلستان سعدی و جامع المقدمات و شرح الفیه سیوطی و حاشیه ملا عبدالله بر تهذیب منطق و شرح جامی بر کافیه نحو و شمسیه در منطق و شرح نظام در صرف، مطوّل در معانی و بیان و بدیع و معالم در اصول، تبصره در فقه و قوانین در اصول تا مبحث عام و خاص را در آمل که همواره از قدیم الدهر واجد رجال علم بوده،

از محضر مبارک روحانیین آن شهر آیات عظام و حجج اسلام: محمد آقا غروی و آقا عزیزالله طبرسی و آقا شیخ احمد اعتمادی و آقا عبدالله اشراقی و آقا ابوالقاسم رجائی و غیرهم که همگی از این نشأه رخت بربسته اند و به ریاض قدس در جوار رحمت ربّ العالمین آرمیده اند، فرا گرفتند و نیز از حضرت آیه الله عزیزالله طبرسی تعلیم خط می گرفتند تا اینکه خود حضرتش در آمل چند کتاب مقدماتی را تدریس می کردند.

درس «کانَ»وفات پدر
روزی که درس در مورد «کانَ» از حروف مشبهه بالافعال و الغاء آن از عمل و شاهد بر الغاء، قول شاعر «کان ثدیاه حُقّان» بود، مُخبر مرگ به مدرسه آمد و خبر وفات پدرم آورد رحمه الله علیه.
پس از آن خاله ام رحمه الله علیها سرپرستی مرا به عهده گرفت و نسبت به من از والدینم نیکوکارتر و مهربان تر بود.
اول شهریور ماه ۱۳۲۹مهاجرت به تهران
پس از گذشت شش سال از اشتغالم به تحصیل در شهر آمل در روز چهارشنبه اوّل شهریور ماه ۱۳۲۹ هجری شمسی مطابق با نهم ذی القعده الحرام ۱۳۶۹ از هجرت نبوی(علی مهاجرها آلاف التحیه و الصلاه و السلام) به تهرا ن مهاجرت کردم.
پس از سختی های زیاد پروردگارم مرا در «مدرسه حاج ابوالفتح» (علیه الرحمه) واقع در آخر خیابان ریِ تهران مأوی داد...
...به اسم فتح تفأل به خیر زدم. گویا به اسم آرزوی فتوحات ربّ فاتحم (عزّ اسمه) داشتم./پایان
علامه حسن زاده  چند سال به مدرسه مروی رفتندوازمحضرعلامه حاج میرزا ابوالحسن شعرانی طهرانی و آیه الله حاج شیخ محمد تقی آملی بهرمندشدند.

علامه حسن‌زاده آملی بالای مزار استاد

علامه حسن‌زاده آملی ببر مزار استاد خود( علامه شعرانی)حرم حضرت عبدالعظیم(شهرری) 

علامه حسن زاده آملی:به دلم گذشت به کسی مراجعه کنم که به علماء بینا و داناست. به محضر آیت الله حاج شیخ محمد تقی آملی که از بزرگان علماء در تهران بود مشرّف شده، جریان شرکتم در بعضی از محافل درسی و ناخشنودیم را از درس های رایج معمولی برایش حکایت کردم...

ایشان مرا به طور جدی به ادراک محضر علامه ذوفنون «آیت الله حاج میرزا ابوالحسن شعرانی» و «حکیم میرزا مهدی الهی قمشه ای» تشویق کرد.

در اثنای تتلمذمان پیش استاد الهی، خداوند سبحان به فضل و کرمش دری دیگر از رحمتش به روی ما گشود و شرکت در محضر معلّم العصر، فخر العلم، مفخر الاسلام، آیت الله العلیم العلام، العلامه ذی الفنون الاستاذ الاعظم حاج میرزا ابوالحسن شعرانی (افاض الله علینا من برکات انفاسه القدسیه النفسیه) را آسان و ممکن ساخت که به مدت ۱۳ سال در محضر او(علامه شعرانی) شاگردی نمودم

این قهرمان علمی(علامه شعرانی) در گردآوری علوم منحصر بفرد بود. احدی از علمای معاصرمان را ندیدیم که در جمع علوم و احاطه بر آنها همتای او باشد.

استخراج تقویم

خداوند سبحانه ما را به اخذ و تعلّم کتاب «زیج بهادری» از محضر استاد در طیّ چهار سال موفق نمود در حالی که بر همه مسایل آن از بدو تا ختم برهان اقامه می کردیم.
«علامه حسن حسن زاده آملی» درادامه نوشت:من به غوص در مسایل آن تا آنجا متبحّر شدم که بر استخراج آن متمهّر گشتم و آن را به طور کامل شرح کردم که هنوز چاپ نشده است. از این زیج نُه سال استخراج تقویم کردم که چاپ و منتشر شد.
بعد از تسلّط بر زیج بهادری دستور دادند به تعلّم کتاب کبیر مجسطی بطلیموس قلوذی به تحریر خواجه طوسی.
این مجسطی دستوری بزرگ در علم هیئت و شریف ترین مصنّف در این علم است و نیز مقصد اسنی و مطالب اعلی و نهایه النهایات در درس هیئت استدلالی می باشد.

آیه الله حاج میرزا ابوالحسن رفیعی قزوینی

در آن سنوات استاد «آیت الله حاج میرزا ابوالحسن رفیعی قزوینی» (قدس سره) از قزوین به تهران تشریف فرما شدند و اقامت فرمودند که به هدایت جناب استاد شعرانی به حضور شریفش تشرّف یافتند و چند سالی (5 سال) در محضر مبارکش نیز به تحصیل علوم عقلی و نقلی و عرفانی از اسفار صدر اعظم فلاسفه و شرح علامه محمد بن حمزه مشهور به ابن فناری بر مصباح الانس صدر الدین قونوی و خارج فقه (طهارت و صلوه و اجاره از روی متن عروه الوثقی فقیه آقا سید محمد کاظم یزدی) و خارج اصول (از متن کفایه الاصول آخوند خراسانی) مشتغل بودند و به «فاضل آملی» از زبان مبارک ایشان وصف می شدند.

محضرالهی قمشه ای

تمام حکمت منظومه متأله سبزواری و مبحث نفس اسفار و حدود نصف شرح خواجه بر اشارات شیخ رئیس را تلمذ نمودند. و نیز در مجلس تفسیر قرآن آن جناب خوشه چین بودند که همه درسها بیش از ده سال در بیت شریف حکیم متأله الهی قمشه ای (رضوان الله تعالی علیه) بعد از نماز مغرب و عشاء برگزار می شد.
و نیز مدتی مدید در تهران در درس خارج فروع فقهیه و اصول علامه جناب «آیه الله آشیخ محمد تقی آملی» شرکت فرمودند.

و همچنین از اعاظمی که در تهران به ادراک محضرشان بهره مند بودند، جناب حکیم الهی و عارف صمدانی استاد« محمد حسین فاضل تونی» (رحمه الله تعالی علیه) است که قسمتی از طبیعیات شفا و شرح علامه قیصری بر فصوص شیخ اکبر محی الدین عربی را نزد ایشان تلمذ نمودند.

محضرحاج میرزا احمد آشتیانی
و قسمتی از طبیعیات شفا را در محضر مبارک جناب آیه الله حاج میرزا احمد آشتیانی (قدس سره) خوانده اند. و یکی از آن بزرگواران شیخ جلیل مفضال و خدوم علم و کمال و بارع در علوم عقلیه و نقلیه حاج شیخ علی محمد جولستانی (رحمه الله تعالی علیه) بود که در فراگیری لئالی منتظمه در منطق تصنیف متأله سبزواری پیش ایشان شاگردی نمودند.
تدریس همراه تحصیل
در مدت اقامت حضرتش در تهران در طی سیزده سال یا بیشتر همراه با اشتغال به تحصیل علوم از آن محاضر عالیه طبق روش معهود و سیره جاریه بین علمای روحانی به تعلیم و تدریس در مدارس (حوزه علمیه) روحانی نیز اشتغال داشتند و کتابهای ذیل را تدریس فرمودند:معالم الاصول، مطوّل تفتازانی, « حضرت مولی شش دوره به تدریس مطوّل توفیق داشت » و معانی مطوّل از اول تا آخر و قسمت زیادی از بیان بدیع آنرا تحشیه فرمودند که بسیار گرانقدر و شریف است.
کتاب «کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد» در علم کلام که اینک با تصحیح و تعلیقات حضرتش به طبع رسید.
کتابهای  قوانین در اصول،شرح محقق طوسی بر اشارات شیخ رئیس در حکمت مشائیّه، شرح لمعه در فقه، ارث جواهر در فقه، لئالی.

این چهار کتاب اخیر در علم منطق است:منتظمه،جوهر نضید، حاشیه ملاعبدالله،وشرح شمسیه،
این پنج کتاب در ریاضیات: هیئت و حساب و هندسه است و همچنین موفق به یادگیری زبان فرانسه گردیدند.:
هیئت فارسی در قوشچی،شرح چغمینی،تشریح الافلاک شیخ بهایی،اصول اقلیدس و زیج بهادری.

بهره جستن ازعلمای فاضل دیگر
از جمله کسانی که خداوند سبحان در تهران... از سفره های علمی آنها روزی ام داد، عارف بالله و حکیم متأله جامع و ادیب متضلّع بارع مولایم علامه شیخ محمد حسین فاضل تونی، شیخ جلیل مفضال و خدوم علم و کمال و بارع در علوم عقلیه و نقلیّه حاج شیخ علی محمد جولستانی، حاج میرزا ابوالحسن رفیعی قزوینی، حاج میرزا احمد آشتیانی و حاج شیخ محمد تقی آملی (رفع الله درجاتهم) بودند.
خدای دانا را گواه می گیرم بر این که این بزرگان برای خدا علم آموختند و برای خدا عمل کردند و برای خدا تعلیم دادند علیهم صلوات الله و سلامه.
از جمله کسانی که خداوند سبحان در تهران... از سفره های علمی آنها روزی ام داد، عارف بالله و حکیم متأله جامع و ادیب متضلّع بارع مولایم علامه شیخ محمد حسین فاضل تونی، شیخ جلیل مفضال و خدوم علم و کمال و بارع در علوم عقلیه و نقلیّه حاج شیخ علی محمد جولستانی، حاج میرزا ابوالحسن رفیعی قزوینی، حاج میرزا احمد آشتیانی و حاج شیخ محمد تقی آملی (رفع الله درجاتهم) بودند.
خدای دانا را گواه می گیرم بر این که این بزرگان برای خدا علم آموختند و برای خدا عمل کردند و برای خدا تعلیم دادند علیهم صلوات الله و سلامه.

مهاجرت به قم

علامه حسن حسن زاده آملی درادامه نوشت:سپس خداوند سبحان به قضاء محتوم و قدر مبرمش مهاجرت از دارالعلم تهران را به شهر مقدس قم در روز دوشنبه ۲۲ مهر ماه سال ۱۳۴۲ هجری شمسی مطابق با ۲۵ جمادی الاولی سال۱۳۸۳هجری قمری برای ما مقدر فرمود.

به محض ورود به قم محضر مبارک راقی به قله های معارف قرآنی و سامی به اسنمه سرشت های انسانی و نائل به ذروه علیای اجتهاد در علوم عقلی و نقلی، عَلَمِ علم و عمل، طود تحقیق و تفکیر، فخر اسلام، صاحب تفسیر قویم عظیم المیزان، عارف مکاشف ربانی، فقیه صمدانی، عالم به ریاضیات عالی «حساب و هندسه»، استاد اکبر، معلم اخلاق، مکمّل نفوس شیقه به کمال، آیت الله العظمی سیّد محمّد حسین طباطبایی (قدس الله نفسه القدسیه) را ادراک نمودم...
...خداوند منّان از فضل جسیم خود ما را به استفاده از محضر قدسی او به مدّت هفده سال تأیید فرمود.

محضرعلامه طباطبایی وبرادرش

از جمله کسانی که در عتبه علیای او اعتکاف داشتم- عتبه ای که در آن، جان من از نسیم روح زندگی برخوردار بود و نفسی را که در زمره اموات شمرده می شد احیاء کرد و او را از ظلمات به نور درآورد- زبده علمای عامل و عمده عرفای شامخ، عروج کرده به مطالع یقین، حکیم متفقه، فقیه متأله، استاد علامه مکاشف و بحر معارف، مولایم حاج سیّد محمد حسن الهی طباطبایی تبریزی – برادر علامه استاد حاج سید محمد حسین طباطبایی تبریزی- بود.

این دو برادر (رضوان الله تعالی علیهما) در اکتساب جمیع فنون علمی و آداب سلوک عرفانی قرآنی یار و همسفر یکدیگر بودند و حقّ این دو بزرگ بر من عظیم است. (جزاهم الله خیر جزاء المحسنین)

محضر آیت الله قاضی

 

حضرت آقا به مدت چهار سال یا بیشتر جهت تعلم علوم ارثماطیقی در محضر گرانقدر عالم وفیّ زکیّ تقیّ، صاحب خط ممتاز، دوحه شجره قرآن و عرفان و برهان، فرزند صاحب کمالات و خوارق عادات، عالم کامل، مکمّل مکاشف، حضرت آیه الله العظمی حاج سید علی قاضی تبریزی مصداق « اَلوَلَدُ سِرُّ اَبیه» اعنی الحجه سید مهدی قاضی مشرف بوده اند. به فرمایش حضرت آقا: «ایشان در تعلیم من بذل جهد فرمود و او را بر من حقی است عظیم.»
به خداوند سوگند قلم و زبان به ادای شکر محشار نیکی هایی که این مشایخ عظام در حقّ ما نموده اند وافی نیست؛ اگر چه عله العلل و مفیض علی الاطلاق، الله ربّ العالمین است.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر،اندکی دراین مصاحبه  ویرایش انجام داده ام(انتخاب تیتر+تصاویر)

​مصاحبه با«سعیده حسن زاده»

«سعیده حسن زاده آملی»دختر آیت الله حسن زاده آملی، از زندگی شخصی و دغدغه های امروز استاد برایمان می گوید

نشریه پنجره:خانم حسن زاده! گویا شما دروس حوزوی را در محضر پدر تلمذ کرده اید. موافقید گفت و گو را با همین موضوع آغاز کنیم؟

بله، من از دوران راهنمایی در محضر پدر تحصیل حوزوی را آغاز کردم و به علت علاقه شدیدم به دروس الهیات و عرفان، تعدادی از کتابهای  استاد را به صورت خاص در محضر ایشان درس گرفتم؛ کتابهایی مانند« معرفت نفس»،«الهی نامه» و «دفتر دل». به لطف خدا و با راهنماییهای حضرت علامه هم اکنون در حال نوشتن رساله دکتری خود در موضوع عرفان اسلامی هستم.

منتهای دوران علامه‌ها؛ «حسن زاده آملی» سفر کرد

نشریه پنجره:​​​​​​​حضرت استاد به همه فرزندان خود تدریس می کردند یا شما استثنا بودید؟سوال دیگر این که روش ایشان در آموزش های خانوادگی چه بود؟

سعیده حسن زاده آملی:ایشان(پدر) برای تمام فرزندانشان از سوم راهنمایی تدریس جامع المقدمات را آغاز کردند. بعد از آن هم به تدریس ادبیات فارسی می پرداختند، تاکید ویژه ای داشتند که تحصیل ادبیات فارسی برای طلبه دینی ضروری است، به همین دلیل کتاب های کهن فارسی مانند کلیله و دمنه، بوستان و گلستان سعدی، بخشی از مثنوی معنوی و دیوان حافظ را به طور ویژه به فرزندان خود می آموختند و بعد سراغ دروس تکمیلی در سطح بالاتر می رفتند. نکته ای که در این میان حائز اهمیت است، تاکید پدر  بر علایق فرزندان بود. ایشان از همه ما می پرسیدند که دوست داری در کنار دروس حوزوی، چه کتابی را بخوانی و در این زمینه بسیار راهنمای ما بودند. مثلا یکی از برادرانم به ادبیات فارسی علاقمند بود و پدر بسیار به او کمک کرد، بحمدالله ایشان علاوه بر تحصیل علوم حوزوی در سطوح بالاتر و ملبس شدن به لباس روحانیت، در زمینه هنر و ادبیات نیز صاحب نظر بوده و هم اکنون سردبیر چند مجله تخصصی است. یکی دیگر از برادرانم در حوزه علم اعداد از خود علاقه نشان داد و با آموزش علامه توانست در این زمینه تبحر خاصی پیدا کند. دو برادر دیگرم نیز استعداد هنری در عرصه خوشنویسی و خطاطی داشتند که پدر فوت و فن های خوشنویسی را به آنها آموخت و حالا هر کدامشان استاد خط هستند. من و خواهرم نیز به اندازه ظرفمان از برکت های وجودی پدر بهره بردیم. به این موارد اشاره کردم برای آن که بگویم ایشان همیشه علایق فرزندان خود را در نظر می گرفتند و سعی می کردند با آموزش و پرورش، استعدادها را در آن زمینه باور سازند.

*یعنی هیچ اجباری در تربیت علمی و دینی فرزندان به خرج نمی دانند؟

«دخترِعلامه حسن زاده آملی»:به هیچ وجه اهل اجبار نبودند؛ نه در تحصیل علوم و نه حتی در مسائل سلوکی؛ فقط از ما می خواستند که واجبات را ترک نکنیم، تنها براین مسئله تاکید شدید داشتند. خانواده پدری علامه نیز تقریبا همین وضع را داشت. پدربزرگ ما روحانی نبود، ولی حضرت علامه بارها فرموده اند که پدرشان انسانی الهی و فردی بسیار مذهبی بود و به هیچ وجه فرزندانشان را مجبور به انجام کاری نمی کرد که برایشان مشکل باشد و در تعلیم و تربیت فرزندانشان بسیار کوشا بود و همین احساس مسئولیت و ظرافت ایشان باعث شد که پدر از پنج سالگی به مکتب بروند و قرآن و احکام بیاموزند. ایشان از همان کودکی عطشی وصف ناپذیر نسبت به فراگیری علوم دینی داشتند. حالا بر بسیاری از رشته ها تسلط دارند و به همین دلیل لقب «ذوالفنون» گرفته اند.
نشریه پنجره:اتفاقا سوال بعدی من در همین خصوص بود، حضرت استاد(پدر) بین علوم مختلف تاکید ویژه ای بر یک رشته خاص دارند یا نه؟

فرزندان آیت الله میرزاهاشم آملی درکنارپدر(دکترمحمدباقرلاریجانی وآیت الله صادق لاریجانی)

«دخترِعلامه حسن زاده آملی»:حتما می دانید که پدر در چندین رشته دانشگاهی و حوزوی مجتهد هستند، از ادبیات، عرفان و فلسفه گرفته تا نجوم و ریاضیات و طب. برخلاف تصور برخی، من هرگز ندیدم که ایشان یکی از علوم را بر دیگری ترجیح دهند. معتقدند که همه علوم برای ارتقای نفس ناطقه انسانی و تکامل نفوس بشری به کار می آیند به شرط ان که صحیح استفاده بشوند و مکمل باشند. با این حال، باید بگویم که پدر تاکید فراوانی بر یادگیری زبان  های خارجی دارند و می فرمایند برای دستیابی به نظرات و عقاید دیگران، و نقد و بررسی آنها و جواب گویی به شبهاتی که از سوی آن ها مطرح می شود باید به زبان های خارجی تسلط داشت. به هر حال برای نقد آرای دیگران،نخست باید منابعشان را مطالعه کرد و بعد به مباحثه به عالمانشان پرداخت، اگر به زبان آنها مسلط نباشیم این هدف محقق نخواهد شد.

علامه جسن زاده آملی بازبان فرانسوی آشنایی داشت.

 استاد پس از ان که به زبان عربی مسلط شدند به یادگیری زبان فرانسه پرداختند. امروز کتابهای بسیاری از فیلسوفان غربی به زبان فرانسه در کتابخانه پدر موجود است که همه انها را مطالعه کرده اند و اشراف کامل بر عقاید این افراد دارند. بارها به ما فرموده اند که من مسلمان تقلیدی نیستم، بیشتر مکاتب مادی و غربی را بررسی کرده ام و فهمیده ام که انها ردبرابر سوالات فیزیک و متافیزیک به طور جامع پاسخی ندارند، از همین طریق به پوشالی بودن آنها پی بردم. بعد از آن هم به سراغ ادیان مختلف رفتم و پس از تحقیقات کامل، فهمیدم که هیچ کدامشان کلام و حرفی را به اتقات قرآن و کلام ائمه اطهار ندارند، لذا دین اسلام را پذیرفتم و بحمدالله شیعه دوازده امامی هستم.

نشریه پنجره:خانم حسن زاده!می خواهیم بدانیم این روزها(بهمن ۱۳۸۹) استاد مشغول چه کارهایی هستند و اصلی ترین دغدغه شان چیست؟

«همسرِدکترمحمدباقرلاریجانی»گفت:این روزها، حضرت علامه مانند گذشته با کتابهایشان زندگی می کنند و مشغول تنظیم آثار و نکمیل آثار ناتمام گذشته هستند،گرچه بسیار کندتر از گذشته فعالیت می کنند. حتما می دانید که ایشان حدود۱۸۰عنوان تالیفی دارند که تاکنون۹۰مورد ا نها به چاپ رسیده است. دغدغه فعلی ایشان چیزی نیست جز تکمیل و نشر همین آثار ناتمام.از این گذشته، ایشان به موضوع سلامت جسم و تندرستی بدن اهمیت بسیاری می دهند. زمانی که در قم زندگی می کردیم، هر روز صبح، قبل از تشریف فرمایی به مدرسه معصومیه و تدریس، در حیاط منزل قدم می زدند. الان نیز در دو وقت صبح و عصذ، پیاده روی می کنند؛ بخش ثابت برنامه روزانه ایشان، قرائت قرآن است.

نشریه پنجره:شما سال ها در محضراین عالم بزرگ زندگی کردید،کمی از خاطرات تلخ و شیرین این سال ها برایمان بگویید.

«دخترِعلامه حسن زاده آملی»:یکی از خاطرات تلخ من از زمان کودکی،مربوط به روزهایی می شود که ایشان برای تبلیغ از خانواده دور می شدند، ماه های محرم و صفر و رمضان برای ما، مدام با جدایی از پدر همراه بود. وابستگی ما به استاد بسیار زیاد است و واقعا نمی توانیم دوری ایشان را تحمل کنیم.

منتهای دوران علامه‌ها؛ «حسن زاده آملی» سفر کرد

اما آخرین خاطره تلخ زندگی ما، مربوط به روزهایی می شود که مادرم از دنیا رفت، این داغ بزرگ ضربه سنگینی به خانواده به خصوص پدر بزرگوارم وارد کرد. ایشان مدتی را در غم مادرم به سوگ نشستند. 

برچسب سعیده حسن زاده آملی

سعیده حسن زاده گفت:بارها پس از وفات مادرم فرمودند:« تاکنون فکر می کردم دست من بوده که این آثار را به رشته تحریر می آورده، ولی حالا فهمیده ام که همدلی مادرتان بوده که باعث شده من این آثار را بنویسم، او برای من محیطی آرام فراهم آورد که توانستم « زکات العلم نشره» را محقق سازم» پس از وفات مادرم با توجه به کهولت سن استاد، امکان تنها زندگی کردن برایشان فراهم نبود. شاید برایتان جالب باشد بدانید، تهیه ما یحتاج روزانه منزل از قبیل نان و لبنیات و... بعهده حضرت علامه بود و اجازه نمی دادند زحمت این کار بر دوش فرد دیگری بیفتد. پس از رحلت مادرم، ایشان به هیچ وجه راضی نشدند که شخص دیگری بخواهد کاهای منزل را انجام دهد. به هر حال با اصرار های ما پذیرفتند به تهران بیایند و ما خدار ا شاکریم که می توانیم اینجا خدمتگذار ایشان باشیم. البته ناگفته نماند که استاد هر ماه چند روز به قم تشریف برده و عمده کارهایی که انجام می دهند، تشرّف به حرم مطهر حضرت معصومه(سلام الله علیها) و همچنین سر زدن به کتاب فروشی های خاصی است که در قم می شناسند تا برخی آثار مورد نظرشان را خریداری نمایند. علاقه ایشان به خرید کتاب بسیار محسوس است، آنقدر که هر سال در نمایشگاه بین المللی کتاب حاضر می شوند و آثار مورد نیازشان را تهیه می کنند.

تفأل

شیرین ترین خاطره ای که از پدر دارم نیز مربوط به روزهایی می شود که در حضور ایشان درس می خواندم و یاد می گرفتم، به ویژه در حوزه عرفان نظری.
نشریه پنجره: نگاهی به دیدگاه های عرفانی حضرت علامه، داشته باشیم که متاسفانه عرفان در دنیای امروز مثل کالایی شده که بیشترین تقلبی اش یافت می شود، اصلی ترین ویژگی عرفان مورد تایید استاد چیست؟
«سعیده حسن زاده آملی»:در دنیای امروز، بسیاری از مکاتب عرفانی کاذب، سعی در ترویج افکار غیر معتبر خود دارند، از عرفان های یهودی و سرخپوستی گرفته تا عرفان هندی و مکاتب کاذب دیگر. هر کدام هم روشی را برای ترویج جهان بینی خود دارند؛ یکی روزه سکوت برگزار می مند و دیگری کلاس های مراقبه و قس علی هذا.
غالبا در این کلاس ها فردی به نام «مرشد» وجود دارد که با رفتارهای خارق العاده سعی می کند خود را ثابت کند و محبوبیتش را افزایش دهد. درسی که در حوزه عرفان از پدر آموختم، چارغ راهی شد تا راه درست را در این میانه تشخیص دهم.. علامه به ما آموخت که نفس ناطقه انسانی، دارای خاصیتی بسیار بالا و پر رازش است، اگر نفس را از کثرات دنیوی و قیل و قال ها نجات دهیم و به وحدت برسانیم، طوری که تجمّع حاصل کند، به کمالات ویژه نایل می شویم و برخی از امور ماورایی را درک می کنیم. علامه بارها در حوزه عرفان فرموده اند که این مراتب باید پایدار و الهی باشد نه شیطانی. اگر در مسیر رضای پروردگار حرکت کنیم به آن سعادت عرفانی دست خواهیم یافت؛ در غیر این صورت بسیاری از مرتاضان هندی هم بر اثر ریاضت های طولانی و اسیر کردن نفس، می توانند قدرت های چشمگیر به دست آورند.

دخترِعلامه حسن زاده آملی گفت: گاهی که به پدر خبر می دهند که فلان مرتاض، چهل روز خود را از درختی سر و ته آویزان کرده و قوت شبانه روزش یک دانه خرماست! استاد هم با صراحت، مهر بطلان بر عمل این افراد می زنند، چرا که  با اسلام مخالفتی روشن دارد.

نشریه پنجره:حضرت استاد، چه ویژگی هایی را برای شناخت عرفان مورد تایید دین اسلام معرفی کرده اند؟

«دخترِعلامه حسن زاده آملی»:علامه بارها فرموده اند که خط کش درستی و نادرستی اعمال انسان ها، قرآن وسیره اهل بیت است؛ هر رفتاری که ذره ای از این خط کش فاصله داشته باشد، قال قبول نیست. ایشان، هم در کتاب های عرفنیشان و هم در تذکره های شفاهی شان، براین نکته تاکید بسیار دارند که معیار، قرآن و اهل بیت است و هر چه خارج از این معیار باشد مردود شمرده می شود./منبع: هفته نامه خبری تحلیلی  پنجره شماره۸۳/اسفند ۱۳۸۹

پیام رهبر انقلاب اسلامی بمناسب رحلت علامه حسن زاده آملی:

پیام تسلیت رهبر انقلاب در پی درگذشت آیت‌الله حسن‌زاده آملی

بسم الله الرحمن الرحیم

با تأسف خبر درگذشت عالم ربّانی و سالک توحیدی، آیةالله آقای حسن‌زاده‌ی آملی رحمةالله‌علیه را دریافت کردم.

این روحانی دانشمند و ذوفنون از جمله‌ی چهره‌های نادر و فاخری بود که نمونه‌های معدودی از آنان در هر دوره، چشم و دل آشنایان را می‌نوازد و توأماً دانش و معرفت و عقل و دل آنان را بهره‌مند می‌سازد.

نوشته‌ها و منشأت این بزرگوار منبع پر فیضی برای دوستداران معارف و لطائف بوده و خواهد بود ان‌شاءالله. اینجانب به همه‌ی دوستان و شاگردان و ارادتمندان ایشان بویژه به مردم مؤمن و انقلابی آمل و جوانان مشتاقی که مجذوب مواضع انقلابی و خلقیات والای انسانی آن مرحوم بودند تسلیت عرض می‌کنم و رحمت و مغفرت و علو درجات ایشان را از خداوند متعال مسألت می‌نمایم./سیّدعلی خامنه‌ای۴ مهر ۱۴۰۰

حال و هوای فضای مجازی پس از درگذشت علامه حسن‌زاده‌آملی/ علامه‌ای که سرباز  ولایت بود | خبرگزاری فارس

ماجرای نوشتن۲۰۰تزدکتری توسط علامه حسن زاده آملی

حضرت علامه حسن زاده آملی در مطلق علوم مجتهد هستند.ایشان به زبان فرانسه بسیار مسلط هستند و از طب و پزشکی و تشریح بسیار ماهر و از جمله علومی که سال ها تدریس کرده اند علوم هندسه و ریاضیات و هیئت می باشد.و تالیفات بسیاری در این علوم نوشته اند که بعضی از آن ها به طبع رسیده است و بعضی هنوز چاپ نشده است.(از جمله چهل جلد کتاب ریاضی عالیه که هنوز چاپ نشده است).بعضی از کتاب های ریاضی عبارتند از:

رساله در ظل (تانزانت)،رساله ای در تکسیر دایره و بیان نسبت محیط به قطر دایره (یعنی بحث از پی)،تعلیقات و حواشی بر دوره اصول اقلیدس و شرح صدور آن به تحریر خواجه طوسی، رساله ای در میل کلی از امهات مسائل هیوی و مسائل متعدد هندسی و نجومی. شرح اکر مانالاووس در مثلثات کروی و تصحیح آن، رساله قطب نما و قبله نما، دروس هیئت و رشته های ریاضی_دو جلد)، دروس معرفة الوقت و القبله، تکسیر دائره ، رساله فی تعیین البعد بین المرکزین ، رساله فارسی حول فنون ریاضی،تصحیح و تعلیق اکر ثاوذوسیوس ،تصحیح مساکن ثاوذوسیوس ،تصحیح کتاب «الکره المتحرکه لاوطولوقوس» ،تحیح مجسطی بطلیموس.

وچندین رساله دیگر در فنون ریاضی و هندسه، محاسبه «جیب سینوس» یک درجه با اعشار بالا، ده رساله فارسی(بخش ریاضیات)و کتاب هزار و یک نکته در شماره های124،131،134،142،145،146،159،161،215،222، 226،133،241،255،291، 3،14،46،48،106،108،و..........استاد مباحث مفصلی در باره علوم ریاضی وجود دارد .
ایشان به علوم ریاضیات ،هیات ،نجوم ،فلکیات ،محاسبات ،تعیین قطب نما ،قبله نما،هندسه و مثلثات و تعیین قبله و اوقات شرعی و تعیین زمانهای کسوف و خسوف و....مسلط هستند ودر کنار ریاضیات قدیم به ریاضیات جدید مانند مباحث ریاضی جدید ، حساب دیفرانسیل و انتگرال و یا مباحثی همچون تئوری اعداد و یا ترکیبیات نیز وارد هستند .
حضرت علامه حسن زاده آملی در نزد استاد گرانقدر خود یعنی مرحوم علامه ابوالحسن شعرانی (قدس الله سره) در ریاضیات کتاب های تحریر اقلیدس یا همان اصول اقلیدس تالیف خواجه نصیر طوسی،ربع مجیب،زیج بهادری و مجسطی، و اکرمانالائوس (ریاضیدان یونانی در مباحث شکل کرات) و اکرثاوذوسیوس (ریاضیدان یونانی،هندسه سطح کره در سه مقاله و پنجاه و نه شکل که در مثلثان و کروی است) این دو کتاب از اکر متوسطات است. و همچنین اسطرلاب را آموخته اند که ریاضیات در آن کاربرد بسیاری دارد.

بیوگرافی علامه حسن‌زاده آملی

 پایان نامه نویسی برای دانشجویان دکتری/۲۰۰ تزدکتری

علامه حسن زاده آملی میفرمودند:در حجره نشسته بودیم و سرگرم نوشتن جزوه ای بودیم، که آقایی وارد شد و چون دید که حسابی دور و برمان شلوغ است، پرسید: چه میکنید؟ 
گفتم:مدتی است بعضی از آقایان می آیند و میخواهند که برایشان مطالبی را بنویسم. 
نگاهی به جزوه ها کرد و گفت: میدانید اینها را برای چه می خواهند و چه می کنند؟ «دکتری»
گفتم: خیر، گفت: اینها به اصطلاح«تز دانشگاه» است، می برند و به استادشان نشان می دهند، که مدرک آنها برای سمت «دکتری» است!.
من از همه جا بی خبر، شاید بیش از دویست جزوه از این دست نوشته بودم.

گفتم: آقا! خدا عمرت بدهد که آگاهمان کردی، تا دیگر بیشتر از آنچه نوشته ایم ننویسیم.
منبع:کتاب جمع پراکنده

خاطره دوم:اشکال هندسی

بنده(علامه حسن زاده) حدود سى سال پیش صحبتى با بک ریاضیدان داشتم تا این که کلام کشید به این شکل هندسى (قطاع ) من از او، به خاطر غرض الهى که در نظر داشتم ، سوال کردم : عزیز من ! از این شکل چند حکم هندسى مى توان استفاده کرد؟
گفت : شاید هفت تا ده تا حکم .
گفتم : مثلا بیست تا چطور.
گفت : شاید ممکن است .
گفتم : دویست تا چطور؟
به من نگاه مى کرد که آیا دویست حکم هندسى مى توان از آن استنباط کرد و توقف کرد.
گفتم : دو هزار چطور؟ همین طور به من نگاه مى کرد. گفتم : دویست هزار تا چطور؟
خیال مى کرد که من سر مطایبه و شوخى دارم و به مجاز حرف مى زنم . بعد به او گفتم : آقا این خواجه نصیرالدین طوسى کتابى دارد به نام «کشف القناع عن اسرار شکل القطاع»  و جناب خواجه از این یک شکل ، چهار صد و نود و هفت هزار و ششصد و شصت و چهار حکم هندسى استنباط کرده ، یعنى قریب نیم میلیون . بعد به او گفتم : این «خواجه نصیر طوسى» که راجع به یک شکل هندسى ، یک کتاب نوشته و قریب پانصد هزار حکم از آن استنباط کرده ، شما آن کتاب و خود خواجه را مى شناسى ؟
گفت : نخیر.

بعد راجع به شخصیت خواجه مقدارى صحبت کردیم و به او گفتم : این خواجه وقتى که در بغداد حالش دگرگون شد و دید دارد از این نشاه به جوار الهى ارتحال مى کند، وصیت کرد: مرا از کنار امام هفتم ، باب الحوائج الى الله ، از این معقل و پناهگاه بیرون نبرید و در عتبه به خاک بسپارید و روى قبرم در پیشگاه امام هفتم ؛ مثلا نوشته نشود آیت الله و علامه این امام است ، حجه الله ، قرآن ناطق و امام ملک و ملکوت است ؛ روى قبر من بنویسید: وَکَلْبُهُم بَاسِطٌ ذِرَاعَیْهِ بِالْوَصِیدِ (آیه ۱۸سوره کهف)
منبع:سیره امامان در آثار علامه حسن زاده آملی.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:برای آشنایی با کرامات علما به این لینک مراجعه کنید:

علمای" صاحب کرامات"میرزاجوادملکی

عملیات بیت المقدس۲ با آوازخوانی رزمندگان گیلانی+واکنش سردارشوشتری

عملیات بیت المقدس ۲ با رمز یا زهرا  در محور ارتفاع قمیش - سلیمانیه در ،ساعت ۱:۱۵بامدادجمعه ۲۵ دی ۱۳۶۶  انجام شدتادوم بهمن ادامه داشت.

 رودخانه قلعه چولان سرپل، کوه‌های صعب‌العبور پوشیده از برف ..گردنه «گرده‌رش». هرمدان و ارتفاعات ویولان، گوجار، قمیش، دولبشک، الاغلو و ارتفاع آمدین..

واکنش «سردار شوشتری» به «آوازرشتی»رزمندگان گیلانی

هوا آن قدر سرد بود که جاده  یخ زده بود،رزمندگان را با بولدزر در ارتفاعات برفی جابجا می‌کردندرزمندگان گیلانی پابرهنه بودند.

درعلملیات بیت‌المقدس ۲ در راه وقتی به سرازیری ارتفاع «گرده‌رش» رسیدیم، یک ستون از رزمنده‌های لشکر ۲۵ قدس گیلان را دیدیم که پیاده «پابرهنه» از خط بر می‌گشتند،در دمای ۲۰- درجه «یخبندان»،برای گرم شدنشان،دستجمعی «آوازشاد گیلکی» می خواندند!

«سردارعلی شوشتری» با دیدن چنین صحنه‌ای از رزمندگان گیلانی گفت: پدر و مادر این بچه‌ها،‌ می‌دانند الان جگرگوشه‌شان در این سرمای جانسوز با پای برهنه در این سرما این طور وضعیتی دارند! خانواده‌‌ها بچه‌هایشان را با خون دل بزرگ کردند که دارند این گونه از هویت کشور دفاع می‌کند.

«یدالله ایزدی »از قدیمی‌ترین راویان جنگ و از پژوهشگران دفاع مقدس با اشاره به چالش‌های رزمندگان در عملیات بیت‌المقدس ۲ گفت: عمده لشکرها و تیپ‌هایی که در این عملیات حضور داشتند، پیش‌تر در منطقه هموار جنوب جنگیده بودند و با جنگ زمستانی در مناطق کوهستانی آشنایی چندانی نداشتند.

روایت‌های این معلم بازنشسته از دفاع مقدس نشان می‌دهد که کوله‌باری از خاطرات در ذهنش نقش بسته است. البته بیش‌تر این خاطرات در مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس برای ثبت در تاریخ به رشته تحریر درآمده است. از همان ابتدای جنگ، از سوی دفتر سیاسی سپاه و بعدها از سوی مرکز مطالعات و تحقیقات جنگی سپاه وارد حوزه پژوهش جنگ شد. البته در اوایل آن‌ها را با نام «سیاسی» یا «بچه‌های دفتر سیاسی» می‌شناختند، اما پس از جنگ دیگر عنوان راوی به این عده محدود اطلاق شد.

«یدالله ایزدی» که عملیات‌های والفجر مقدماتی، کربلای ۴ و ۵، عملیات در جزایر مجنون، نصر ۸، بیت‌المقدس ۲ و ۷ و همچنین سقوط جزایر مجنون در ماه‌های آخر جنگ تحمیلی را از نزدیک نظاره‌گر بوده است،‌ عمده فعالیت‌هایش در دوران دفاع مقدس را در لشکر ۵ نصر، تیپ ۴۸ فتح، لشکر ۱۰ سیدالشهدا، قرارگاه نجف و قرارگاه کربلا سپری کرده است.

او ثبت و ضبط وقایع جنگ در هشت سال دفاع مقدس از سوی سپاه را منحصربفرد می‌داند، چرا که معتقد است در هیچ یک از جنگ‌های دنیا چنین کاری انجام نشده است. به همین خاطر چنین اقدامی را یک تصمیم استثنایی از سوی فرماندهان عالی سپاه پاسداران توصیف می‌کند که منجر به فراهم شدن ذخیره‌‌ای بی‌نظیر از اسناد جنگ شده است.

به مناسبت چهل و یکمین سالگرد دفاع مقدس، صحبت‌های این راوی دفاع مقدس را شنیدیم تا از اوضاع و احوال عملیات‌های بیت‌المقدس ۲ و ۷ در ماه‌های پایانی جنگ برایمان بگوید؛ دو عملیاتی که در دو محیط کاملاً متفاوت، اولی در زمستان خشن و سخت کوهستان (۲۵ دی ماه ۱۳۶۶) و دیگری در گرمای طاقت‌فرسای خوزستان (۲۲ خرداد ۱۳۶۷) انجام شد. البته او در این گفت‌وگو درباره عکس معروف لشکر سیدالشهدا (ع) در دفاع مقدس و ماجرای دیدار رزمندگان این لشکر با امام برایمان گفت که در ادامه می‌خوانیم:

هدف عملیات‌های سال ۶۶ از تصرف مناطق نفتی کرکوک تا تغییر صحنه نبرد

چرا سال آخر جنگ،‌ عملیات‌هایی در ارتفاعات سلیمانیه طرح‌ریزی شد؟

برای پاسخ به این سؤال لازم است به شرایط جنگ در سال ۶۵ برگردیم. در زمستان این سال عملیات‌های کربلای ۵، تکمیلی کربلای۵ و کربلای ۸ در منطقه شلمچه انجام شد. در این شرایط، راهکارهای عملیاتی سپاه و ارتش در جنوب کشور بسته شده بود. در این زمان عراق به اندازه کافی هوشیار و آماده بود و از موانع بسیار مستحکم برخوردار بود. به طوری که طبق اصطلاح نظامی تمامی محورهای عملیاتی جنوب قفل شده بود، یعنی فرماندهان و طراحان معتقد بودند که مناطق جنوب دیگر ظرفیت عملیات دیگری را ندارد و ناگزیر بایستی صحنه نبرد را تغییر داد. به همین خاطر نگاه نیروهای مسلح ایران در آغاز سال ۶۶ به شمال غرب کشور معطوف شد. البته توجه به تاریخ جنگ نشان می‌دهد که عمده عملیات‌های ایران در سال ۶۶ عموماً در غرب کشور انجام شده است.


عملیات بیت‌المقدس ۲

هدف اصلی از جنگ در شمال‌شرق دستیابی به مناطق نفتی کرکوک بود که هدف مهم سیاسی و اقتصادی محسوب می‌شد که در عمق حدود ۱۸۰ کیلومتری خاک عراق قرار داشت. رسیدن به چنین مکان‌هایی نیازمند عملیات‌های متعدد واسطه‌ای بود. در مسیر رسیدن به این‌ هدف ۲ سد مهم دوکان و دربندیخان قرار داشت. البته باید در نظر داشت که منبع اطلاعاتی و رسانه‌ای غرب و همچنین بلوک شرق اذعان داشتند که ایران با دستیابی و منهدم کردن این ۲ سد مهم، علاوه بر زیر آب بردن بغداد خود را به میادین عظیم نفتی کرکوک نزدیک کند.

به همین منظور در پی انجام چندین عملیات کوچک و متوسط از بهار تا پاییز سال ۶۶ در مناطق کوهستانی شمال‌غرب، 

25 دی 1366؛ آغاز عملیات بیت المقدس 2

اولین عملیات بزرگ سالانه ایران با نام بیت المقدس ۲ در ارتفاعات غرب شهر ماووت در استان سلیمانیه عراق انجام شد. چون برای طرح‌ریزی این عملیات، ماه‌ها کار شناسایی و اطلاعاتی انجام شده بود، زمان انجام عملیات به زمستان افتاد.

25 دی 1366؛ آغاز عملیات بیت المقدس 2

 این در حالی بود که با اوج گرفتن بارش‌های مداوم باران و برف و دگرگون شدن اوضاع طبیعی منطقه چهره طبیعت بسیار خشن و سخت زمستان خود را نمایاند. عمده لشکرها و تیپ‌هایی که در عملیات بیت‌المقدس ۲ حضور داشتند، پیش‌تر در منطقه هموار و جلگه‌ای جنوب جنگیده بودند و با جنگ زمستانی در مناطق کوهستانی آشنایی چندانی نداشتند.

25 دی 1366؛ آغاز عملیات بیت المقدس 2

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:ویرایش اندکی انجام داده ام  +افزودن عکس


یدالله ایزدی، سومین نفر نشسته از سمت چپ

جابجایی رزمندگان با بولدزر در ارتفاعات برفی

رزمندگان اسلام در عملیات بیت‌المقدس ۲ در آن روزهای بی‌امان بارش برف و باران با چه مشکلاتی مواجه بودند؟

یگان‌هایی که به این منطقه گسیل داده شده بودند، بدون پادگان بودند. طبیعی است که دیگر در آنجا خبری از قرارگاه‌های تاکتیکی، درمانگاه،‌ آشپزخانه، سوله و تجهیزات نبود. عمده رزمندگان در چادرهایی مستقر شدند که وسایل گرمایشی چندانی نداشت. در آنجا دما گاهی به زیر ۲۵ تا ۳۰ می‌رسید. در واقع جنگ اول این مناطق، جنگ با طبیعت بود.

 در بهار سال ۶۶ بخشی از ماووت عراق تصرف شده بود و به تناسب آن جاده‌های خاکی و شنی احداث شده بود. اما در پاییز و زمستان به علت بارش فراوان باران و برف و شیب تند قسمت‌‌هایی از این جاده‌ها خراب شده و از شکل اصلیش خارج شده بود. در اینجا دیگر امکانات معمولی ترابری جواب نمی‌داد، لذا نیروهای مهندسی و جهاد سازندگی ناچار بودند، خودروهای حامل رزمندگان و تجهیزات را با استفاده از بولدزر در نقاطی از جاده ارتفاع گرده‌‌رش که به‌ صورت‌ پله‌ای در آمده و به هیچ وجه قابل عبور نبود، جا به جا کنند.

25 دی 1366؛ آغاز عملیات بیت المقدس 2

برای عبور از رودخانه‌های وحشی و خروشان مرزی نیز تمهیدات ویژه‌ای در نظر گرفته شد. در چنین شرایطی وقتی رزمندگان به گردنه‌های برقگیر می‌رسیدند که ارتفاع برف در آنجا ۶ تا ۸ متر بود. بچه‌های جهاد هم تا یک راه را پاک می‌کردند، وقتی به عقب بر می‌گشتند باز با انبوهی از برف روبرو می‌شدند.

در یکی از شب‌های عملیات، قرار بود جلسه‌ای با حضور فرماندهان قرارگاه‌ها و یگان‌های سپاه در قرارگاه شهید داود آبادی در محور بانه در منطقه عملیاتی برگزار شود. در مسیر بانه به علت بارش برف، ترافیک بسیار سنگینی ایجاد شده بود. فرماندهان از سنگر بیرون آمدند تا برای بازگشایی بخشی از مسیر که گره افتاده بود، کمک کنند که این کار تا نزدیک‌های صبح طول کشید. در این میان چند نفر از رزمندگان به علت سرما و شدت برودت، در خودروها یخ زدند و به شهادت رسیدند.

در مراحل پایانی عملیات نیز با توجه به خرابی روزافزون جاده‌ها، یگان‌ها برای اینکه به موقع به محل عملیات برسند،‌ زودتر راهی می‌شدند. جاده‌ها بیش‌ از حد گِل و شُل بود، خودروهای حامل نیرو و تجهیزات مجهز به زنجیر چرخ ساعت‌‌ها در راه می‌‌ماندند. حال تصور کنید این نیرو قرار بود عملیات کند،‌ اما بیشتر توانش در مسیر مستهلک می‌شد. پس از رسیدن نیرو به صحنه نبرد همین وضعیت وجود داشت. 

«سردار سرتیپ اسماعیل کوثر» از سال ۱۳۶۳ تا سال ۱۳۷۹ فرمانده لشکر ۲۷ محمدرسول الله بوده است(این لشکرمخصوص تهران بود)

سردار محمداسماعیل کوثری جانشین فرمانده قرارگاه ثارالله

«فرمانده لشکر۲۷ محمد رسول الله» در ترسیم وضعیت نیروهایش که یک شب زودتر وارد منطقه شده بودند، این چنین می‌گوید: به هر کدام از رزمندگان ۲ یا ۳ پتو داده‌اند که با آن شب را سر کنند، اما به علت شدت برودت و نفوذ سرمای زمین نیروها نتوانسته بودند بخوابند، به خاطر همین از چادرها بیرون آمده و تا صبح نرمش کردند تا یخ نزنند. حالا توجه کنید این نیرو قرار بود شب با دشمن بجنگد. در واقع بخشی از توان نیروها در این عملیان در جنگ با طبیعت صرف شد.

جایگاه رزمندگان گیلانی دوران دفاع مقدس ناشناخته مانده است

رزمندگان گیلانی دربیت المقدس۲

آیا ایران در عملیات بیت‌المقدس به اهدافش رسید؟

سرود شادانه گیلکی‌ها در جاده یخی باپای ربرهنه

در این عملیات، شما راوی «سردار نورعلی شوشتری »بودید، از ایشان برایمان بگویید.به همه اهدافش نرسید. بعد قرار شد که یک مهلت دو هفته‌ای تا ۲۰ روزه بدهند تا جهادسازندگی و مهندسی سپاه به میدان بیاید. آقای‌هاشمی به عنوان فرمانده عالی جنگ تصمیم گرفت بخشی از تجهیزات وزارت راه و ترابری برای ترمیم جاده‌ها به میدان بیاورد. قبل از آماده شدن این منطقه، با پیشنهاد محسن رضایی و موافقت آقای‌هاشمی قرار شد، همزمان بخشی از توان سپاه برای عملیات در منطقه عمومی حلبچه مستقر شود تا در صورت آماده شدن در هر دو منطقه عملیات صورت گیرد،‌ همین طور هم شد و یک هفته مانده به پایان سال عملیات در هر ۲ منطقه انجام شد.

سرود شادانه گیلکی‌ها در جاده یخی باپای ربرهنه

روایت فرمانده عملیات بیت‌المقدس از آنچه در جریان ‌آزادسازی خرمشهر بر رزمندگان گذشت‌

در این عملیات، شما راوی «سردار نورعلی شوشتری »بودید، از ایشان برایمان بگویید.

سالروز شهادت سردار نورعلی شوشتری

در این عملیات «سردار نورعلی شوشتری» فرمانده قرارگاه نجف بود. پس از پایان عملیات من با ایشان نیمه شب با یک وانت از خط مقدم بر می‌گشتیم، چون گفته بودند که عملیات ۲۰ روز به عقب افتاده است تا یگان‌ها، نیروهایشان را بازسازی و جاده‌ها را مرمت کنند.

در راه وقتی به سرازیری ارتفاع گرده‌رش رسیدیم، یک ستون از رزمنده‌های لشکر ۲۵ قدس گیلان را دیدیم که پیاده از خط بر می‌گشتند. هوا آن قدر سرد بود که حتی گل‌های جاده هم یخ زده بود و بلورهای یخ دیده می‌شد.این نیروها در آن دمای حداقل زیر ۲۰ درجه با زبان گیلکی سرود می‌خواندند، منتها بعضی‌‌هایشان «پابرهنه »بودند و به نظر می‌رسید از شدت سرما، پاهایشان بی‌حس و کرخت شده است، اما آنان بی‌اعتنا «شادمانه سرود می‌‌خواندند»

راوی جنگ(ایزدی )می گوید:آوازی که می خواندنددرباره میرزاکوچک خان جنگلی بود:

25 دی 1366؛ آغاز عملیات بیت المقدس 2

چقدر جنگلا خوسی، ملّت واسی، خستا نبوسی، می جان جانانا
ترا گوما میرزا کوچیک خانا
خدا دانه که من نتانم خفتن از ترس دشمن، می دیل آویزانا
ترا گوما میرزا کوچیک خانا

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:عملیات بیت المقدس ۲ با رمز یا زهرا (س) در محور ارتفاع قمیش - سلیمانیه به صورت گسترده در ،ساعت ۱:۱۵بامدادجمعه ۲۵ دی ۱۳۶۶  انجام شد.

آقا فرمودند

این عملیات که تا دوم بهمن به طول انجامید درمنطقه عمومی ارتفاعات قمیش و سلیمانیه  بود.

گردنه «گرده‌رش» در غرب رودخانه قلعه چولان سرپل، کوه‌های صعب‌العبور پوشیده از برف ..دشت هرمدان و ارتفاعات ویولان، گوجار، قمیش، دولبشک، الاغلو و ارتفاع آمدین..

25 دی 1366؛ آغاز عملیات بیت المقدس 2

مطقه علملیاتی «بیت المقدس۲  درمناطق :ارتفاعات ویولان، دشت هرمدان، یال‌های ابتدای ارتفاع گوجار و یال‌های مقابل این ارتفاع که بر ارتفاع و تنگه الاغلو تسلط داشت و نیز ارتفاعات الاغلو، قمیش و دولبشک..

عملیاتهای دیگری نیزدرمنطقه انجام گرفته است،ازجمله ونصر ۸ ونصر۴

سنگر فرماندهی قرارگاه نجف، ایزدی(راوی) در کنار «شهید نورعلی شوشتری» و «محمدباقر قالیباف»(رئیس مجلس فعلی)

سالروز شهادت سردار نورعلی شوشتری

ایزدی:کسانی که فرمانده شوشتری را از نزدیک دیده باشند، می‌دانند که ایشان از نظر جسمی تنومند و قوی هیکل بود و حتی قبل از انقلاب هم در لشکر گارد شاه خدمت کرده بود. یک چریک واقعی، قوی و پر ابهت بود و در ظاهر تا حدی خشن به نظر می‌‌رسید. «فرمانده‌ای که ۸ تا ۱۰ لشکر زیر فرمانش بود» در آن شب سرد زمستانی با دیدن چنین صحنه‌ای از رزمندگان گیلانی گفت:

پدر و مادر این بچه‌ها،‌ می‌دانند الان جگرگوشه‌شان در این سرمای جانسوز با پای برهنه در این سرما این طور وضعیتی دارند! خانواده‌‌ها بچه‌هایشان را با خون دل بزرگ کردند که دارند این گونه از هویت کشور دفاع می‌کند

«سردارنورعلی شوشتری» در ۲۶ مهر۱۳۸۸ درعملیات تروریستی درسیستان بلوچستان به شهادت رسد.

تأثیر عملیات بیت‌المقدس ۷ در پذیرش قطعنامه چه بود؟

یدالله ایزدی:عملیات بیت المقدس ۷ در شش ماهه پایان جنگ رخ داد. در شرایطی که پس از عملیات غافلگیرانه ارتش عراق در فاو و سقوط غیر منتظره این نقطه مهم در ۲۹ فروردین ماه سال ۶۷ و سپس سقوط شلمچه در خرداد همان سال، سؤال‌های متعددی در جامعه و بین رزمندگان ایجاد شد، از جمله اینکه چه عواملی باعث چنین وضعیتی شده است؟ چرا ایران که در عملیات والفجر ۸ برای گرفتن فاو حدود ۷۵ روز جنگیده و ظرف ۴۸ ساعت، آن را از دست داده است و شلمچه نیز در کم‌‌تر از یک روز سقوط کرده است؟

این ۲ حادثه، حادثه بسیار تلخ و تکان‌دهنده بود.البته در همان ایام جنگ شهرها هم قصه خودش را داشت و حملات موشکی که صدام علیه شهرهایی چون تهران، کرج، قم، اصفهان، شیراز، دزفول و غیره انجام می‌داد، مزید بر علت بود. در آخرین دوره از جنگ شهرها، در ماه‌‌های پایانی جنگ اولین موشک در تهران به ۲ بیمارستان در خیابان شیخ‌هادی خورد. در آن زمان، عکسی از اتاق نوزادان بیمارستان منتشر شده بود که بسیار دردناک بود. در این اثنا صدام عملاً نشان داده بود هیچ ابهایی از بمباران شیمیایی ندارد. حتی در نامه پایانی جنگ به امام، درباره حمله شیمیایی هم قید شده بود. در چنین شرایطی عملیات بیت المقدس ۷ در شلمچه با هدف بر هم زدن توازن قوا و متوقف کردن ماشین جنگی رژیم بعث عراق انجام شد که با وجود موفقیت‌های اولیه به نتیجه مطلوبی نرسید و نیروهای خودی به خطوط اولیه خود بازگشتند.

عکس  سلفی شهد اء

از راست ایستاده، شهید داود آجر لو فرمانده گردان، باقر تاجیک رئیس ستاد لشکر، شهیداحمدآجرلو فرمانده سپاه کرج، شهید سیدابراهیم کساییان مسؤول محور، شهید داود حیدری فرمانده گردان، شهید غلام کیانپور مسؤول اطلاعات، شهید سیدحسین میر رضی مسؤول عملیات

نشسته از راست، شهید احمد عراقی مسؤول اطلاعات، حسن امیری فرمانده گردان، شهید رضا عبدی فرمانده گردان، شهید سیدمحمد زینال حسینی فرمانده گردان تخریب، شهید جعفر محمدی مسؤول عملیات، علی فضلی فرمانده لشکر، محمد فلکی فرمانده گردان ادوات 

فارس:یکی از لشکرهای فعال در دفاع مقدس، لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع) است و شما هم راوی این لشکر بودید، در آن زمان عکسی از این لشکر منتشر شد که بعدها حسابی معروف شد، درباره این عکس توضیح می‌دهید؟

یدالله ایزدی:لشکر ۱۰ سیدالشهدا یکی از لشکرهای توانمند سپاه از بدو تأسیس است. آقای محسن رضایی، سردار علی فضلی که آن زمان جوانی حدود ۲۴ ساله بود را به عنوان فرمانده لشکر منصوب کرد. این عکس مربوط به یک روز پس از اولین عملیات لشکر به فرماندهی ایشان با نام عاشورای ۳ است که در تاریخ ۲۵ مرداد ماه سال ۱۳۶۴ که در قرارگاه خاتم گرفته شده است . بسیاری از افراد حاضر در این عکس در سال ۱۳۶۵ به ویژه در عملیات کربلای ۵ شهید شدند. بنده در عملیات کربلای ۵ راوی این یگان بودم.


قرارگاه تاکتیکی لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع)، عملیات کربلای ۵: ایزدی(راوی) در حال نوشتن رویدادها، «علی فضلی» گوشی به دست، «شهید سیدحسین میر رضی» و «مرحوم حاج بخشی» نشسته از سمت راست.

 «ذبیح‌ الله بخشی‌ زاده» معروف(حاجی بخشی) متولد ۱۳۱۲متوفی دی۱۳۹۰.

مستحکم‌ترین خط دفاعی عراق برای حفظ بصره، دومین شهر بزرگ عراق در شلمچه ایجاد شده بود و در این عملیات مأموریت شکستن بخشی از این دژ مستحکم به لشکر سیدالشهدا (ع) سپرده شده بود که با حماسه آفرینی بزرگ مردانی همچون شهید علی آملی فرمانده گروهان غواص و همرزمانش، شهید داود آجرلو، شهید غلام کیانپور، شهید کساییان و همه یگان‌های سپاه این خط نفوذ ناپذیر در هم شکست. البته این لشکر شهدای بزرگ و زیاد دیگری مانند سیدحسین میر رضی مسؤول عملیات و یدالله کلهر جانشین لشکر را تقدیم انقلاب و ایران کرد که تصویر تعدادی از آن‌ها در این عکس هست.

«سردار علی فضلی» و «اسدالله مشایخی» (راوی جنگ،متوفی ۲ تیر ۱۳۹۷)

ماجرای دیدار رزمندگان این لشکر با امام چه بود؟

در عملیات کربلای ۱ که منجر به آزادسازی شهر مرزی مهران و شکست استراتژی دفاع متحرک ارتش عراق شد ه بود، به رزمندگان لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع) وعده داده شد که آن‌ها را به دیدار امام خمینی (ره) خواهند برد که به دلایلی این امکان فراهم نشد و به فراموشی سپرده شد. مدت‌ها بعد و در میانه عملیات کربلای ۵ در یکی از روزهای عملیات فشار ارتش دشمن به شدت زیاد و شرایط تا حدی سخت و طاقت فرسا شد که امکان حفظ خط درگیری غیر ممکن شد و به نظر می‌رسید تا دقایقی دیگر خط سقوط و به اشغال دشمن در خواهد آمد. فرمانده محور دائما از اوضاع نا سامان، فشار بی‌حد دشمن و شهید و مجروح شدن تعداد بیشتری از معدود نیروهای باقی مانده خود به فرمانده لشکر خبر می‌‌داد و درخواست کمک می‌کرد که در آن لحظات بحرانی امکان‌پذیر نبود. در این میان ماجرایی عجیب صحنه نبرد را دگرگون کرد.


عملیات کربلای ۵

فرمانده محور در تماس بی‌سیمی خود ـ ـ به زبان رمز ـ از فضلی پرسید: موضوع «بابا روحی» در مهران یادته؟

فضلی: بله،یادمه!

فرمانده محور: بچه‌‌ها می‌گویند ما به یک شرط قادریم و می‌توانیم خط را نگه داریم که به آن وعده عمل کنید.

فضلی: متوجه شدم. بگوش باش تا بهت بگم.

روایت سردار فضلی از حضور فرزندان هاشمی در دفاع مقدس،رفاقتش با فرجی دانا ،قطعنامه 598 و...

«فضلی» بلافاصله از درون نفربر زرهی فرماندهی از طریق بیسیم با «علی شمخانی» قائم مقام فرمانده کل و فرمانده نیروی زمینی سپاه تماس گرفت و ماجرا را شرح داد. شمخانی نیز از او خواست تماس را قطع کرده تا موضوع را پیگیری کند. او از سنگر خود در منطقه ۵ ضلعی که امکان تماس مخابراتی Fx با تهران را داشت با جماران تماس گرفت و موضوع را با سیداحمد خمینی در میان گذاشت و دقایقی بعد از دفتر امام با شمخانی ارتباط گرفتند که امام گفته‌اند: من منتظر دیدار بچه‌ها هستم.

وقتی « شمخانی» پیام امام را به فضلی گفت، هیچ کدام از چند نفر حاضر در نفر بر قادر به کنترل احساسات خود نبودند. فضلی پیام را به فرمانده محور گفت. صدای تکبیر، گریه و فریاد رزمندگانی بلند شد. آن‌ها که از شدت فشار بی‌‌امان دشمن و شهادت و مجروح شدن دوستان و همرزمانش به ستوه آمده بودند، در کمتر از نیم ساعت که پیامشان از خط مقدم نبرد تا جماران رفت و جواب مستقیم امام را شنیدند، از ذوق و شوق و هیجان نمی‌دانستند چه باید بکنند تا دقایقی صدای فریادها و تکبیرشان با صدای انفجار گلوله‌های دشمن درآمیخته بود.

بعد پایان عملیات کربلای ۵ لشکر به تهران آمد. رزمندگان این یگان به عنوان یکی از لشکرهای پایتخت ابتدا در مقابل مجلس شورای اسلامی رژه پیروزی رفتند و آقای‌هاشمی رفسنجانی فرمانده عالی جنگ به گردن فرماندهان حاضر گل انداخت و از آنان تقدیر کرد. فردای آن روز رزمندگان و حماسه آفرینان کربلای ۵ در شلمچه با امام خویش دیدار کردند. به علت تعداد زیاد رزمندگان امام خمینی در ۲ نوبت در حسینیه حاضر شدند و به احساسات پر شور آنان پاسخ دادند.

نکته::چندتاعکس ازفرمانده کل جنگ(نماینده امام خمینی درجبهه های جنگ)گذاشتم که آقایان ببینندکه آقای هاشمی درجنگ بوده،تادرهفته دفاع مقدس،ازرزمندگان ومناطق جنگی سخن می گویند،یادشان باشد«هاشمی»به جبهه آمده!

آیت الله خامنه ای:«جناب آقای هاشمی رفسنجانی خودشان از شخصیت‌هایی هستند که از دوران نشو و نمای این نهضت در وسط میدان، در صفوف مقدم حضور داشتند. هم آن سختی‌ها را، هم آن رنج را، هم آن شکنجه‌ها را چشیده‌اند. یکی از چیزهایی که همیشه به عنوان فضایل برجسته جناب آقای هاشمی داشته‌ایم در ذهن و مشاهده کرده‌ایم، حضور فداکارانه و مدبرانه ایشان در صحنه‌های جنگ تحمیلی است. حقیقتاً زبان قاصر است از اینکه آن زحمات و فداکاری‌ های آقای هاشمی رفسنجانی را سپاسگزاری کند.

فراموش نمی‌کنم من آن شب‌های دشوار، آن لحظات پر هم و غم و پرمسئولیتی را که آقای هاشمی رفسنجانی گذراندند در مقابل چشم همه ما. که این زحمات مورد تشکر امام بزرگوارمان رضوان‌الله‌تعالی‌علیه هم بود همیشه. ما این تشکر از آقای هاشمی رفسنجانی را می‌خواهیم به صورت یک حرکت سمبلیک مجسم کنیم و این «نشان فتح» را من می‌خواهم به سینه جناب آقای هاشمی الصاق کنم».

اینها جملاتی هستند که حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی و فرمانده کل قوا به مناسبت پایان جنگ تحمیلی و به رسم قدردانی از تلاش‌های آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در صحنه‌های مختلف دفاع مقدس و فرماندهی جنگ به زبان آوردند. علاوه بر این، به همین مناسبت،

رهبرانقلاب در لوح اهدایی خطاب به آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در مراسم اهدای نشان درجه یک فتح نوشتند:
«به پاس قدردانی از رشادت‌ها و فداکاری‌هایی که در عملیات رزمی ابراز داشته‌اید و شجاعت و فعالیت شما باعث کسب فتوحات مهمی در صحنه جنگ و همچنین باعث اعتلای کلمه اسلام و پایداری اسلامی و حفظ میهن اسلامی گردیده است، نشان درجه یک فتح به شما اهدا می‌گردد تا نشان سرافرازی و افتخار همیشگی شما باشد».

تل‌الحمام شهر"قوم لوط"اردن

​قومی که بنیانگذار«همجنسگرایی»بودند،چنان عذاب سختی شدندکه شهرزیروروشد«آتش گداخته« (سنگهای آتش زا)برآنهابارید،شهرزیبا به خرابه تبدیل شد.

شهرقوم لوط در «شهر تل‌الحمام »کشور اردن

عامل ویرانی شهر قوم لوط در ۳۶۰۰ سال پیش انفجار شهاب‌سنگ بوده است 

شهر تل‌الحمام در ۱۴کیلومتری شمال شرقی دهانه روداردن واقع است.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:بنیانگذاران همجنسگرایی:أَتَأْتُونَ الذُّکْرَانَ مِنَ الْعَالَمِینَ (١٦٥شعراء)

پیامبر قوم لوط به مردم گفت:شماخیلی کارزشتی می کنیدکه تا کنون ،احدی ازعالمین،چنین کاری نکردند.

وَلُوطًا إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ إِنَّکُمْ لَتَأْتُونَ الْفَاحِشَةَ مَا سَبَقَکُم بِهَا مِنْ أَحَدٍ مِّنَ الْعَالَمِینَ (٢٨عنکبوت)

 حضرت صالح :وَلُوطًا إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَتَأْتُونَ الْفَاحِشَةَ مَا سَبَقَکُم بِهَا مِنْ أَحَدٍ مِّنَ الْعَالَمِینَ (٨٠اعراف)

شهرقوم لوط 

العرییه(۲ آبان ۱۳۹۴) نوشت:بیش از دو هفته است که باستانشناسان بر سر اینکه آیا خرابه های شهر«سدوم»(شهرقوم لوط) را، پیدا کرده اند، به بحث نشسته اند.
شهر قوم لوط مربوط به ۳۶۰۰ سال پیش می شود، و بر اساس کتابهای آسمانی، این شهر مورد غضب خداوند قرار گرفت و نابود شد.

باستانشناسان آمریکایی اکنون دهسال است که در منطقه ای به نام "تل الحمام" در اردن مشغول حفاری هستند. 
به گفته پروفسور «اسیتون کولینز» از دانشگاه «ترینیتی ساوت وسترن» در ایالت نیومکزیکو آمریکا، آنها در این محل به خرابه های شهری برخورد کرده اند که بنظر می آید ناگهان از میان رفته باشد.
همه چیز ناگهان ایستاده است
کولینز در۶ مهر ۱۳۹۴ مقاله ای از«اسیتون کولینز»در نشریه "پاپولار آرکیالوژی" به چاپ رسانده که خبراز پیدا شدن آثار شهر «سدوم» در جنوب دره اردن داد.
«اسیتون کولینز» گفت:ساختمانها و ابزار قدیمی پیدا شده در این شهر خبر از شهری بزرگ در دوران برنزی دارد که دولتی بزرگ در جنوب دره اردن می زیستند./پایان.

واما بعداز ۶ سال مجدداً این موضوع(کشف شهرقوم لوط)تیتررسانه هاشد.

چندین لایه سوخته در Tall el-Hammam. در قسمت بالایی ، سه لایه سوختگی پایانی وجود دارد: یکی در عصر برنز میانی (MB II) ، دیگری در عصر برنز دوم (LBA) ، و دیگری در دوران آهن (در اینجا قابل مشاهده نیست). هر لایه سوختگی نشان دهنده پایان یک دوره باستان شناسی در محل است. خط سفید خط کشی لایه سوختگی LBA را در پیکان محاصره می کند ، نمایانگر سوزاندن یک ساختمان در 1400 پوند قبل از میلاد است که روی دیوارهای برش خورده MB-II چیده شده است. "طبقه MBA" بالای طبقه MB II را در زیر لایه تخریب 1.5 متر ضخامت دارد که متعلق به 1650 قبل از میلاد است. دو لایه تخریب مربوط به زلزله (نشان داده نشده است) در عمق بیشتری از کف این حفاری مدفون شده اند ، یکی مربوط به 400 سال پیش در 2100 پوند قبل از میلاد و دیگری حتی قدیمی تر در 3300 پوند قبل از میلاد است. همه این لایه ها به طور واضح از لایه تخریب MB II در بالای پیکان پایین جدا شده اند ، تنها لایه ای که حاوی مواد ذوب شده در دمای بالا است.

قوم لوط کشف تازه دانشمندان:

یورونیوز،روزپنج شنبه(۱ مهر ۱۴۰۰) نوشت:دانشمندان می‌گویند انفجار یک شهاب‌سنگ ۵۰ متری عامل ویرانی عظیم شهر باستانی منسوب به قوم لوط در ۳۶۰۰ سال پیش بوده است.

حفاری‌های جدید باستان‌شناسی در شهر تل‌الحمام واقع در غرب اردن کنونی نشان می‌دهد یک حادثه کیهانی باعث شده است تا حدود ۳۶۵۰ سال پیش این شهر ساحلی در نزدیکی دریای مرده به طور کامل نابود شود. محققان تخمین می‌زنند انفجار این شهاب‌سنگ قدرت تخریبی معادل ۱۰۰۰ برابر قوی‌تر از بمب اتمی هیروشیما ایجاد کرده است.

تجزیه و تحلیل شواهد برجای مانده در ویرانه‌های تپه باستانی تل‌الحمام نشان می‌دهد یک شهاب‌سنگ به عرض تقریبا ۵۰ متر در ارتفاع ۴ کیلومتر بالاتر از سطح زمین منفجر شده است و پس از یک نور خیره‌کننده، موجی از گرمای ۲ هزار درجه ایجاد کرده است.

حرارت ایجاد شده به حدی بوده است که بلافاصله بدنه‌های چوبی خانه‌ها را سوزانده و اشیاء فلزی مانند شمشیر، نیزه و حتی سازه‌های سفالی و آجری را ذوب کرده است. با این حال این همه‌ی تخریب نبوده، چند ثانیه بعد یک موج شوک انفجار عظیم از راه رسیده و همه چیز از جمله مجموعه کاخ ۵ طبقه با دیواری مستحکم به ضخامت ۴ متر را ویران کرده است.

نیچر

در کاوش‌های باستانی آثار سوختگی به دست آمده است.

شهر تل‌الحمام با مساحتی ده برابر بزرگتر از اورشلیم در طول عصر برنز میانی برای حدود دو هزار سال بزرگترین شهر تمدن دنیای باستان در جنوب شام محسوب می‌شد، با این حال به یکباره از میان رفت و برای بیش از ۶۰۰ سال بدون سکنه باقی ماند.

کاوش‌های اولیه باستان‌شناسی وجود مواد غیرمعمول نظیر سفال‌های ذوب‌شده، ذغال‌سنگ، آجر «حباب‌دار»، دانه‌های سوخته و خاکستر حجمی از تخریب عظیم را نشان می‌داد. پژوهشگران نخست با تجزیه و تحلیل‌های رسوبات و لایه‌های خاک مواردی همچون جنگ، آتش‌سوزی، فوران آتشفشانی و زمین‌لرزه را بررسی و رد کردند و گفتند هیچ‌کدام از این رویدادها نمی‌تواند گرمایی مشابه ایجاد کند. تا اینکه سرانجام بیل مکانیکی کاوشگران تکه سنگ‌های کوارتز را در محل پیدا کرد که نشانه‌ای از یک اتفاق شدید و درجه حرارت ناگهانی بالا حاصل از برخورد کیهانی بود.

دکتر جیمز کنت، استاد زمین‌شناسی در دانشگاه سانتا باربارا کالیفرنیا در آمریکا، می‌گوید: «ما سنگ‌های کوارتزی در این ناحیه یافتیم که با فشارهای شدیدی ضربه دیده‌اند و این بسیار عجیب است. چرا که سنگ کوارتز یکی از سخت‌ترین مواد معدنی است و ضربه زدن به آن بسیار دشوار است.»

محاسبات تیم ۲۱ نفره کارشناسان نشان داد این انفجار نمی‌توانسته حاصل از برخورد سیارک بوده باشد، چرا که دهانه برخوردی در محل وجود ندارد، بلکه انفجار ناشی از یک جرم آسمانی نظیر شهاب‌سنگ بوده است. دانشمندان می‌گویند انفجار سطوح خارجی گلدان‌های سفالی را ذوب کرده و آجر‌ها و اسکلت انسان‌های نزدیک به محل حادثه «تکه‌تکه» شده‌اند.

دانشمندان معتقدند تل‌الحمام همان سدوم، یا شهر قوم لوط، است که مطابق روایات کتاب مقدس به دلیل «اعمال غیراخلاقی» ساکنانش مشمول غضب خدا شد و گزارش ویران شدنش در سفر پیدایش تورات آمده است.

دکتر کنت که در این تحقیق با فیلیپ سیلویا، استاد باستان‌شناسی کتب مقدس در دانشگاه ساوت‌وست ترینیتی آمریکا همکار بوده می‌گوید: «همه مشاهدات ذکر شده در سفر پیدایش عهد عتیق با یک ضربه هوایی مطابقت دارد.»

وی اضافه کرد: «هرچند با اطمینان صددرصد علمی نمی‌توان گفت که شهر ویران شده همان شهر سدوم عهد عتیق است، با این حال توصیف شاهدان عینی از این حادثه فاجعه‌بار در ۳۶۰۰ سال پیش احتمالا به یک سنت شفاهی تبدیل شده و در قالب یک گزارش مکتوب در کتاب مقدس تورات در مورد نابودی قوم لوط آمده است.»

سنگ‌های کوارتز در محل تپه باستانی یافته شده‌اند.

توضح مدیریت سایت-پیراسته فر:

سفال ذوب شده. (الف) عکسهای یک گلدان به عرض 7 سانتی متر از یک شیشه ذخیره شکسته از شمال شرقی کاخ ، که سطح داخلی ذوب نشده را نشان می دهد و (ب) سطح بیرونی تیره تر ذوب شده گلدان را نشان می دهد. لبه سمت چپ بالا در پانل "b" لب خمیده بیرونی یک شیشه ذخیره است. (ج) گلدان یک ظرف شیشه ای به عرض 6 سانتی متر از ارتفاع پایین ، سطح داخلی بدون تغییر را نشان می دهد و (د) سطح بیرونی بسیار وزیکولار. (ه) - (و) عکسهای هر دو لبه قسمت برش خورده از تابلوهای "a" و "b" در بالا. (g) - (h) تصاویر SEM از سطح بسیار برش خورده شارد در پانل های "a" و "b".

یورونیوزنوشت:ناحیه تل‌الحمام به لحاظ خاک منطقه‌ای حاصلخیز محسوب می‌شد، با این حال محققان که از سال ۲۰۰۵ در تپه‌ای در این ناحیه مشغول حفاری و تحقیق هستند نمی‌دانستند چرا ناگهان این منطقه در دوره‌ای از تاریخ خود به شوره‌زار تبدیل شده است؟

باستان‌شناسان اکنون می‌گویند احتمالا انفجار شهاب‌سنگ و حرارت فوق‌العاده زیاد ایجاد شده، سطح عظیمی از آب شور دریای مرده را بخار کرده و به روی دره پاشیده است و یا نمک‌های ساحلی دریا را بلند کرده و به روی شهر ریخته است. سواحل دریای مرده همینک نیز مملو از نمک هستند.

در پی این اتفاق غلظت نمک خاک به میزان «غیرعادی» افزایش یافته و کشاورزی در شعاعی ۲۵ کیلومتری غیرممکن شده است. در پی این حادثه ده‌ها هزار تن از ساکنان نواحی اطراف مهاجرت کردند و پس از آن ۶۰۰ سال طول کشید تا بارندگی‌ها در این ناحیه بیابانی نمک را از مزارع بشورد و این منطقه بار دیگر بتواند مورد زراعت قرار گیرد.

در روایت کتاب مقدس ذکر شده که به لوط پیامبر دستور داده شد از شهر خارج شود و پشت سر خود را نگاه نکند اما همسر لوط لحظه‌ای درنگ کرد و به «ستونی از نمک» تبدیل شد در حالی که «آتش و گوگرد از آسمان می‌بارید و دود غلیظ از شهر بلند بود».

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:درسایت نشریه نیچر اینگونه نوشته اند:

ما شواهدی را ارائه می دهیم که در 1650 ~ قبل از میلاد (3600 سال پیش) ، یک حمله هوایی کیهانی ، تل الحمام ، شهری از دوران برنز میانه در دره اردن در شمال شرقی «دریای مُرده »را نابود کرد. انفجار هوایی پیشنهادی بزرگتر از انفجار سال 1908 بر فراز تونگوسکا در روسیه بود ، جایی که یک بولید به عرض 50 متر ~ با 1000 ~ انرژی بیشتر از بمب اتمی هیروشیما منفجر شد. یک لایه تخریب غنی از کربن و خاکستر به ضخامت 1.5 m 1.5 متر در سطح شهر حاوی غلظتهای اوج کوارتز شوکه شده (5-10 پوند GPa) است. سفال ذوب شده و آجر گل؛ کربن الماس مانند ؛ دوده ؛ کروی غنی از آهن و Si ؛ کرات CaCO3 از گچ ذوب شده ؛ پلاتین ذوب شده ، ایریدیوم ، نیکل ، طلا ، نقره ، زیرکون ، کرومیت و کوارتز. آزمایشات گرمایش نشان می دهد که دمای هوا از 2000 درجه سانتیگراد فراتر رفته است. در بحبوحه ویرانی های حاشیه شهر ، حمله هوایی بیش از 12 متر از مجموعه کاخ 4 تا 5 طبقه و باروی عظیم آجری به ضخامت 4 متر را تخریب کرد ، در حالی که باعث ایجاد بی نظمی شدید و تکه تکه شدن اسکلت در انسانهای نزدیک شد. هجوم نمک ناشی از انفجار هوا (w 4 درصد وزنی) باعث ایجاد شوری زیاد ، کشاورزی را مهار کرد و باعث شد 300 شهرک منطقه ای به مدت 300 تا 600 سال رها شود و شعاع آن بیش از 25 کیلومتر باشد. تل الحمام ممکن است دومین شهر/شهرک قدیمی پس از ابوهریرا ، سوریه ، و احتمالاً اولین سایت با سنت شفاهی که نوشته شده است (پیدایش) ، دومین شهر/شهرک قدیمی باشد. انفجارهای هوایی در مقیاس تونگوسکا می تواند کل شهرها/مناطق را ویران کرده و بنابراین ، خطری شدید در عصر حاضر ایجاد کند.

 

عکس 

مکان تل الحمام (الف) عکس جنوب شام ، به سمت شمال ، دریای مرده ، محل سایت (TeH) و کشورهای نزدیک را نشان می دهد. شکاف دریای مرده ، خط گسلی که مرز صفحه اصلی زمین ساختی را مشخص می کند ، از این منطقه عبور می کند. منبع تصویر پایه: ناسا ، شاتل فضایی. "شبه جزیره سینا و شکاف دریای مرده". عکس: sts109-708-024 ، گرفته شده در 12/16/2009. مرکز داده های علوم جوی مرکز تحقیقات لانگلی ناسا (nasa.gov/topics/earth/features/astronauts_eyes/sts109-708-024.html). اصلاح شده توسط نویسندگان با استفاده از Adobe Photoshop CC2014 (adobe.com/products/photoshop.html). (ب) نمای رو به غرب به جنوب غربی از ارتفاع بالا که مکانهای کاخ و معبد را در پشت منحنی ارتفاع بالا نشان می دهد. دریای مرده در پس زمینه در سمت چپ قرار دارد.

TeH یک تپه شغلی بلند و دو طبقه است که بزرگترین دره اردن است. تپه ای از ویرانه های باستانی در زبان عبری به عنوان "tel" و در عربی "بگویید" یا "قد بلند" (Tel)نامیده می شود. این سایت شامل بقایای طبقه بندی شده از یک مرکز شهری مستحکم شده است که اکنون به عنوان بزرگترین شهر عصر مفرغ در جنوب شام شناخته می شود. TeH بیش از یک شهر ساده ، هسته شهری یک دولت شهر را شامل می شد که 3000 دوره پوند به طور مداوم در طول دوره سنگی و عصر مفرغ از 4700 پوند قبل از میلاد مسیح شکوفا شد تا اینکه در 1650 پوند قبل از میلاد (3600 کالری BP) تخریب شد. این تحقیق بر عصر برنز میانی II (MB II) از 1800 تا 1550 پ.م تمرکز دارد. برای دوره های باستانی و محدوده تاریخ دره اردن ، به اطلاعات پشتیبانی ، متن S1 مراجعه کنید. همه تاریخها و سنین گزارش شده در اینجا قبل از میلاد مسیح ، "قبل از دوران مشترک" و گهگاه در سالهای تقویمی قبل از سال 1950 (cal BP) است.

این پروژه تحت حمایت دانشکده باستان شناسی ، دانشگاه بین المللی وریتاس ، سانتا آنا ، کالیفرنیا و کالج باستان شناسی ، دانشگاه ترینیتی ساوت وست ، آلبوکرکی ، نیومنزیک ، تحت حمایت گروه آثار باستانی پادشاهی هاشمی اردن است. حفاری های گسترده و مداوم در TeH از سال 2006 به مدت پانزده فصل متوالی ادامه داشته است که شامل محققان اصلی با کمک دانشجویان کارشناسی ارشد و دکترا و تعداد زیادی داوطلب از سراسر آمریکای شمالی و جنوبی ، اروپا ، آفریقا ، آسیا ، استرالیا ، نیوزلند و شرق نزدیک 2،3،4،5،6،7. علاوه بر الگوهای معمول بقایای معمول در شهرهای باستانی که در اثر جنگ و زلزله تخریب شده اند ، حفاری های مرحله آخر قشر MB II مواد بسیار غیرمعمول را آشکار کرد: تکه های سفالی با سطوح بیرونی به صورت شیشه ذوب شده است ، برخی حباب زده اند که انگار "جوش" خورده است. قطعات آجری ذوب شده و "حباب دار" ؛ خاک رس بام تا حدی ذوب شده (با تصورات واتل) ؛ و گچ ساختمان ذوب شده است. اینها نشان می دهد که تخریب شهر با برخی از رویدادهای ناشناخته در دمای بالا همراه بوده است.

ماتریس تخریب MB II با ضخامت 1.5 متر پوند نیز ویژگی های کمیابی را نشان داد که در لایه های بالا یا پایین آن یافت نشد. شربت های هزاران ظرف سفالی مختلف به طور تصادفی با هم مخلوط شده و در سراسر عمق ماتریس همراه با قطعات آجری ، اجسام زندگی روزمره ، قطعات کربن دار از تیرهای چوبی ، دانه های سوخته ، استخوان ها و سنگ فرش های سنگ آهکی سوخته به قوام شبیه گچ. حداقل ، طبیعت ماتریس تخریب MB II بسیار غیر معمول و غیر معمول از لایه های باستان شناسی در سراسر خاور نزدیک باستان است 3.

زمینه زمین شناسی
غور میانه با یک مرز زمین ساختی اصلی که صفحات عربستان و آفریقا (زیر صفحه سینا و فلسطین) را از خلیج عقبه/دریای مرده/منطقه دره اردن جدا می کند ، مشخص شده است. شکاف دریای مرده ناشی از یک گسل لغزش ضربه ای بسیار فعال با حرکت جانبی چپ عمدتا افقی است. در 15 میلیون سال گذشته ، حرکت در امتداد مرز صفحه در جهت شمال به جنوب بوده است (شکل 1). شواهد زمین شناسی نشان می دهد که میزان جابجایی افقی به طور متوسط ​​حداقل یک سانتیمتر در سال در طول این سیستم گسل است و تقریباً هر 1400 سال یک چرخه مکرر زمین لرزه های قوی (M ≥ 7) ایجاد می کند.

سازندهای سنگی نمایان شده در دامنه های شرقی دره اردن در نزدیکی ساحل دریای مرده در اواخر دوران کامبرین (500 میلیون پوند) و شامل 300 متر پوند ماسه سنگ قرمز آجری ، رودخانه ای و غنی از کوارتز است. این رسوبات به طور غیرقابل انطباق با توالی بازالت ~ 5 Myr در سن پوشیده شده اند. حاشیه شرقی دره اردن شامل یک دنباله حتی جوانتر است که متشکل از کنگلومراتهای مایل به قرمز و مارن های چند لایه است که با ماسه و ماسه سنگ لایه لایه شده اند. اینها ، به نوبه خود ، توسط آخرین توالی کواترنری از رسوبات آبرفتی و شریانی در کف دره در ضلع شرقی غور میانه در نزدیکی TeH قرار گرفته اند.

دریاچه لیسان ، پیش ساز دریای مرده مدرن ، حدود 80 هزار سال پیش شروع به پر شدن کرد و حداکثر میزان آن 170-185 میلیون بشکه در متر مربع با 18000 پوند BP10 بود. آنچه از دریاچه لیسان باقی مانده است اکنون به عنوان دریای مرده شناخته می شود ، به دلیل وجود شوری زیاد در 34 درصد وزنی٪ نمک ، محصور در خشکی است و "مرده" محسوب می شود. در نتیجه ، دریا از ارگانیسم های بالاتری مانند گیاهان آبزی و ماهی حمایت نمی کند. در دوران عصر برنز میانی I (MB I ؛ ~ 2000-1800 پیش از میلاد) بارندگی بیشتر بود و سطح دریای مرده به حدود 370 مگابایت متر مکعب رسید ، حداقل 50 متر پوند بیشتر از ارتفاع فعلی آن 430 مگابایت بر متر مربع. در آن زمان ، ساحل شرقی دریای مرده به احتمال زیاد چندین کیلومتر به TeH11 نزدیک بود. در اواخر MB II ، سطح دریاچه به میزان 430 مگابایت بر متر مربع کاهش یافت ، همانطور که توسط لایه ماسه باد در هسته های رسوبی دریای مرده نشان داده شده است 11،12.

اشغال انسان دره اردن
دره اردن که در منطقه ای به طور کلی خشک واقع شده است ، یکی از مناطق پرآب در جنوب شام جنوبی (اردن ، اسرائیل و فلسطین) است. علاوه بر چشمه های متعدد ایجاد شده توسط یک سفره آبزی فرازمینی ، منطقه دارای شرایط هیدرولوژیکی برای سکونت انسانها بود که تا حدودی شبیه به منطقه دلتای نیل است ، که همچنین با مناطق خشک هم مرز است. غور میانه در نزدیکی TeH از جمعیت زیادی از مردم حمایت می کرد. در زمان اوج اشغال MBA ، حداقل 50،000 نفر سه شهر بزرگ را اشغال کردند ، بعلاوه شهرهای اقماری ، روستاها و دهات در 400 کیلومتر مربع از شرق Kikkar13.

اولین محل استقرار مهم بشر در منطقه غور میانه ، تولیلت قاسول در نزدیکی گوشه شمال شرقی دریای مرده در 5 کیلومتری TeH بود که ابتدا در دوره نوسنگی اواخر (> 6600 کالری BP) مستقر شد. در دوره گالکولیتیک (6600-5500 پوند BP) ، ساکنان مهارت قابل توجهی به عنوان سازندگان سفالگری کسب کرده بودند 13 ، و در عصر برنز اولیه ، غور میانه به طور گسترده در> 100 محل جداگانه مستقر شده بود.

سه شهرک بزرگ در این منطقه عبارت بودند از TeH ، Tall Nimrin و Jericho (معروف به تل اس سلطان) ، مجریان شهری از سه خوشه شهر-ایالت ، که هر کدام توسط شهرها و روستاهای کوچکتر کوچک احاطه شده بودند. در 36 هکتار استحکامات (0.36 کیلومتر مربع) و 30 هکتار دیگر "گسترش حومه" ، TeH در اوج خود> 4 × بزرگتر از Nimrin بلند 14 و> 5 × بزرگتر از Jericho15 بود ، و بنابراین ، احتمالاً منطقه بوده است. مرکز سیاسی MBA شهری شهری برای قرن ها 16. TeH در ابتدا در اوایل دوره سنگی (6600 پوند BP) اشغال شد و یک مرکز شهری مستحکم در عصر برنز اولیه (5300 پوند BP) بود. این شهر در دوران MBA به اوج هژمونی خود رسید و بر نیمه شرقی غور میانه و به احتمال زیاد ، نیمه غربی نیز تسلط داشت. سپس به طور ناگهانی ، اشغال TeH در 1650 CE قبل از میلاد (3600 پوند BP) در پایان MB II متوقف شد ، و پس از آن یک وقفه شغلی معمایی 600 ساله. این سایت تا اواخر عصر آهن مجدداً اشغال نشد.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:چگونگی عذاب قوم لوط شهر،زیروروشد

وأَمْطَرْنَا عَلَیْهَا حِجَارَةً (سنگباران)شدند(سنگهای گُداخته)

فَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا جَعَلْنَا عَالِیَهَا سَافِلَهَا وَأَمْطَرْنَا عَلَیْهَا حِجَارَةً مِّن سِجِّیلٍ مَّنضُودٍ (٨٢هود) مُّسَوَّمَةً عِندَ رَبِّکَ

چون صبح شد وقت هلاک قوم رسید جبرئیل بال خویش را در زمین فرو برد و زمین آسمان را واژگون نمود و از طرف خداوند سنگ بر سر قوم لوط بارید و به سبب سنگی که از آسمان بارید همه آن ها هلاک گشتند.

المیزان:ما آن شهر را زیر و رو کردیم، بلندى آن سرزمین را پست ساخته و بر سر خود آنان واژگون ساختیم و سنگهایى از جنس کلوخ بر آنان بباریدیم.

ویرانی فاجعه بار تل الحمام

ارتفاع بالا در TeH دارای دیوارهای شهری با ضخامت 4 متر مربع و دیوارهای مستقل آجری ، ساختمانهای چند طبقه آجری شامل مجموعه کاخ (شکل 2 الف) و یک دروازه تاریخی بود. امروزه تقریباً هیچ آجر بر روی پایه های سنگی MB II باقی نمانده است ، به جز دهها دوره آجر گلی که در ضلع شمال شرقی ارتفاع 33 متری بالا باقی مانده است ، جایی که هیچ روبنای آجری MB II بیش از 12 تا 15 طبقه ارتفاع ندارد. ظاهراً تمام دیوارها تقریباً با سطوح بالای دیوارهای بالای شهر بریده شده اند ، که بسیاری از آنها دارای چندین دوره باقی مانده از آجر هستند. این شامل مجموعه کاخ عظیمی است که زمانی دارای دیوارهایی با ضخامت 1.0 تا 2.2 متر و مانند آن بوده است.

شهرقوم لوط

تسطیح فاجعه بار کاخ در TeH. (الف) بازسازی مبتنی بر شواهد هنرمند از کاخ 4 تا 5 طبقه که قبل از تخریب 52 متر پوند و عرض آن 27 متر بوده است. (ب) بازسازی مبتنی بر شواهد هنرمند از سایت کاخ در ارتفاع بالا ، همراه با حفاری مدرن. "MB II" برآمدگی قلوه سنگ برنز میانی 1650 قبل از میلاد است. توجه داشته باشید که میدان اطراف گودبرداری ، بر خلاف نمای موجود در پانل "a" ، اساساً مسطح است. در ابتدا ، قسمتهایی از این کاخ 4 طبقه 12+متر پوند ارتفاع داشت ، اما پس از آن ، تنها چند قسمت از آجرهای گلی روی پایه های سنگی باقی مانده است ، که برچسب "بقایای دیوار" بر روی آنها زده شده است. قسمتی از پی دیوار عظیم اطراف کاخ در پایین قرار دارد. بقایای موجود در بین دیوارهای بریده شده با حفاری برداشته شده است. مقایسه تابلوی "a" و "b" نشان می دهد که میلیونها آجر از قسمتهای بالای کاخ و دیگر ساختمانها گم شده است.

علاوه بر باروی بیرونی که شهر پایین را احاطه کرده بود ، یک سیستم دفاعی فوق العاده حصار و دیوار بالای شهر از کاخ آکروپولیس در سه طرف محافظت می کرد و دیواری به ضخامت 2.2 متر سکوی کاخ برجسته را از بقیه قسمت بالا جدا می کرد. شهر خود بارگاه ، ساخته شده از میلیون ها آجر گلی ، به ضخامت 30 پوند در پایه و ضخامت 7-8 متر در بالا ، به اندازه کافی برای گشت های نظامی. دیوار دفاعی آجری با ضخامت 4 متر بر روی پایه های سنگی با برج هایی که لبه بیرونی را در بالای حصار قرار داده اند و بیش از 33 متر از شهر پایین ارتفاع دارد.

مجموعه قصر 4 تا 5 طبقه (52 متر ~ ~ 27 متر) ، با روبناهای عظیم ساخته شده از آجرهای گلی خشک شده (شکل 2 الف) ، 11 تا 15 پوند بالاتر از بالای حصار محصور امتداد یافته است. کاوش های کاخ نشان می دهد که بیشتر دیوارهای طبقه اول و تمام طبقات بالای کاخ MB II مفقود شده اند و هیچ مدرکی مبنی بر فروریختن دیوارها در کل ارتفاع بالا وجود ندارد. تقریباً هیچ آجر کامل وجود ندارد و در عوض ، قطعات کوچکی از آجر به طور تصادفی در داخل ماتریس تخریب به ضخامت 1.5 متر ضخامت پراکنده می شوند. به نظر می رسد اکثر آجرها پودر شده و از محل به سمت شمال شرقی منفجر شده اند (شکل 2 ب ، 3 ؛ اطلاعات حمایتی ، شکل S1).

عکس3

تخریب کاخ چند طبقه عکس نشان می دهد که آوارهای قاطی شده از کاخ چهار طبقه در بالای طبقه 1 نشان داده شده است. بقایای آوارهای طبقه بالا به شرح زیر برچسب گذاری شده است. شماره 1 نشان دهنده آجرهای شکسته و آوارهای دیوارهای بالایی خرد شده است. شماره 2 و شماره 3 حفره ها و لایه هایی هستند که هنگام سوختن منسوجات (فرش و ملیله) به دام افتاده و فقط خاکستر و کربن فیبری باقی می ماند. "Blow-over" (به رنگ آبی) از سپرده های بادگیر و چند لایه ای تشکیل شده است که 3600 پوند ساختار مخروبه را مهر و موم کرده و از زمان تخریب شروع شده است. شماره 4 قطعاتی از گچ سنگ آهک سفید (CaCO3) را با کروی کربناته از دیوارها و سقف کاخ نشان می دهد. چوب ترازو دارای علائم 10 سانتی متری است.

در قد پایین ، این ویژگی های کلی نیز کاربرد دارد. با این حال ، بنظر می رسد که سازه های MB II ، به ویژه در بخش های جنوبی ، جنوب غربی و غربی پایین شهر ، آسیب بیشتری دیده اند. به عنوان مثال ، عملاً هیچ آجر گلی بر پایه های سنگی سازه های داخلی شهرهای پایین شهر ، حتی روی پایه های سنگی عظیم دیوار شهر 4 MB به ضخامت 4-5 متر MB II ، باقی نمی ماند. علاوه بر این ، برخی از سنگهای بزرگ تکمیل دیوار شهر و ستونهای مربوط به یک دروازه عظیم نشانه هایی از شکستن گرما را نشان می دهند. چندین دوره از آجرهای گلی وجود دارد که بر روی برجهای خارجی که در کنار دروازه بنایی MB II قرار دارند ، باقی مانده است ، اما فقط تا ارتفاع پایه های سنگی دیوار شهر. بقایای قشر MB II در قسمت تحتانی/بیرونی شهر تا حد زیادی در سطح نمایان است و شواهدی از وجود آجرهای گلی فرسایشی در کل ارتفاع پایین تر ، مشابه آنچه در ارتفاع بالا یافت می شود ، وجود ندارد. غلظت سنگین خاکستر مملو از نمک بیشتر خاک کم عمق را تشکیل می دهد که ارتفاع پایین را می پوشاند. بیش از 98٪ مساحت ارتفاع پایین هرگز در طول 3600 سال پس از تخریب ترمینال MB II دوباره ساخته نشد.

اگرچه تعداد کمی از دوره های آجر گلی MB II در ارتفاع پایین تر باقی مانده است ، اما دوازده دوره از آجرهای چوبی بر پایه های سنگی خود در بخش شمال شرقی در پشت دیوارهای دفاعی بالا شهر بالا باقی مانده است. این به شدت نشان می دهد که هر چیزی که TeH را از بین برده ، شدت بیشتری را در بخش رو به جنوب غربی نشان داده است. این امر در مورد ارتفاع بالا که سازه های حفاری شده فقط تا ارتفاع حصار و باقی مانده پایه های دیوار بالای شهر ادامه دارد ، صدق می کند. در داخل فرورفتگی ایجاد شده توسط پدافندهای عظیم و اطراف ، همه دیوارهای MB II از ضخامت 0.5 تا بیش از 2 متر در نیمی از ارتفاع (1.5 متر) طبقه اول بریده می شوند. حفاری در کل ارتفاعات بالا و پایین در نشان دادن بیشترین آسیب در نمای جنوب غربی شهر پایین سازگار است.

به طور خلاصه ، چند آجر باقی مانده از بخشهای دیوار متلاشی شده عمدتا پودر شده ، به ندرت دست نخورده پیدا می شود و گاهی در اثر آتش قرمز می شود. در کل ارتفاع بالا و پایین ، ماتریس تخریب پایانه MB II هیچ گونه نشانه ای از فرسایش طبیعی توسط باد یا آب نشان نمی دهد ، به این معنی که آجرهای گلی گم شده با گذشت زمان فرسوده نشده اند. این بدان معناست که میلیون ها آجر گلی از بین رفته است (شکل 2 ب). در اینجا ، ما آنچه را که برای آنها اتفاق افتاده است بررسی می کنیم.


پژوهشگران می گویند:ما طیف وسیعی از تجزیه و تحلیل ها را با استفاده از بسیاری از روش های تحلیلی شامل میکروسکوپ نوری ، میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) با طیف سنجی پراکندگی انرژی (EDS) ، میکروپروب ، فرز پرتو یون متمرکز ، کاتدولومینسانس و فعال شدن نوترون انجام دادیم. گروه ما 38 عنصر ، مواد معدنی و سایر مواد (جدول 1) را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد و از این میان 74٪ (n = 28 از 38) در دمای 1300 درجه سانتیگراد ذوب می شود. 45 ((n = 17 از 38) در ≥ 1600 درجه سانتی گراد ؛ و 18 ((n = 7 از 38) در ≥ 2000 ° C. همه دماهای تعادلی را نشان می دهند ، که معمولاً چند صد درجه بیشتر از دمای غیر تعادلی هستند که معمولاً با شرایط کمبود اکسیژن (کاهنده) موجود در طول رویدادهای ضربه همراه است.

عکس4

پروفیل های رسوبی الف) نقشه شهر (خط تیره سفید) که محل نمونه برداری را نشان می دهد ، به وسعت 1100 متر پوند. منبع تصویر اصلی: "بلند الحمام". 31 درجه 50.483 شمال غربی ، 35 درجه 40.029 E. Google Earth؛ CNES/ایرباس تاریخ تصویر: 11/26/2019؛ دسترسی: 4/4/2021. (ب) وادی ؛ ج) جاده کمربندی در میدان LA ؛ (د) کاخ در میدان LS ؛ و (ه) کاخ در فیلد UA. در وادی ، فلش های زرد سطح قشر 3600 ساله را مشخص می کند. در داخل شهر ، فلش ها محل لایه تیره غنی از زغال و خاکستر را مشخص می کنند.

لایه تخریب در قصر. (a) عکس حفاری در منطقه تهیه غذای بیرونی قصر. شماره 1 بقایای MB II را نشان می دهد که به احتمال زیاد در اثر فرسایش پس از آتش رسوب کرده است. شماره 2 به "لایه تیره" غنی از زغال نشان می دهد که نشانگر آتش سوزی بزرگ در قصر است. شامل قطعاتی از گچ و کروی سنگ آهک است. فلش های آبی بالای آن را مشخص می کنند. شماره 3 به سطح مقطع کف سفالی حفاری شده اشاره می کند. (b) عکس نزدیک از همان نمونه برداری از کاخ که در پانل "a" آمده است. (ج) عکس گلدان های شکسته با دانه های کربن شده که در ماتریس آشغال MB II به ضخامت 1.5 متر ضخامت یافته اند ، که عمدتاً از تکه های آجر و گچ پودر شده و گلوله های آهکی تشکیل شده است. ماتریس آوار در فضای بین تمام دیوارهای کاخ یافت می شود. به زغال داخل قابلمه شکسته توجه کنید. انتهای چوب مقیاس با تقسیمات 10 سانتی متری در بالا سمت چپ است. (د) چوب سقف کاخ سوخته با ماتریس زباله غنی از زغال به ضخامت 1.5 متر که از آجر گلی پودر شده احاطه شده است. یک چوب مقیاس علائم 10 سانتی متری را نشان می دهد.

خاک رس سقف ذوب شده. (الف) تصویر بریده هنرمند از ساخت سقف معمولی در TeH. این ساختمان شامل گچکاری متوالی چندین لایه خاک رس (thickness 10 سانتی متر یا بیشتر در ضخامت کل) روی بستری از برگها و کاه است که روی تیرهای چوبی قرار گرفته است. درج "خاک رس ذوب شده" در وسط سمت راست عکسی از خاک رس ذوب شده بام است که هنوز لایه های افقی گچ سفالی را نشان می دهد. (ب) قطعه ای از خاک رس ذوب شده با سقف لوله ای به قطر 2 میلی متر که پس از سوزاندن کاه باقی مانده است. (ج) تصویر هنرمند ، ایجاد مجدد نی بیرون زده قبل از سوختن ؛ (d) تصویر SEM نمای نهایی حفره ای است که از کاه سوخته در خاک رس سقف جاسازی شده باقی مانده است. ه) نقشه مرحله ای مبتنی بر EDS از همان تصویر ، که ترکیب را به وسیله SEM-EDS تعیین می کند ، ساخته شده است. رنگ قرمز نمایانگر ماتریس خاک رس ذوب شده است ، رنگ سبز نمایانگر شیشه ای با سیلیس بالا (60-90 درصد وزنی SiO2) از کاه سیلیس شده ذوب شده و آبی نمایانگر فضای داخلی غنی از سیلیس است. (و) تصویر SEM نمای جانبی اثر برجای مانده از نی سوخته است. (g) به صورت دستی نقشه فاز مبتنی بر EDS از همان تصویر ، با کد رنگی مانند مثال قبلی ، ساخته شده است. (ح) تصویر SEM از اثر برگ در مواد سقف سفالی که ساختار آجدار برگ را نشان می دهد. (ط) میکروگراف نگاری همان جسم.

استخوان های انسان در لایه تخریب (الف) عکس یک جمجمه بی ریخت در نزدیکی کاخ در جاده کمربندی در قسمت بالای قد. سوراخ چشم راست خرد شده است (پیکان نارنجی). جمجمه در آجر گلی پودر شده حاوی قطعات متعدد ذغال (حلقه های زرد) جاسازی شده و با خاکستری که معمولاً در لایه تخریب (پیکان آبی) یافت می شود رنگ آمیزی شده است. رنگ نارنجی جمجمه نشان می دهد که در معرض دمای بیش از 200 درجه سانتی گراد قرار گرفته است 1414. (ب) نمای عقب همان جمجمه در پانل "a" (پیکان آبی) نزدیک جمجمه دوم (پیکان بنفش) و تعداد زیادی استخوان بدون قطعه قطعه قطعه شده انسان (پیکان نارنجی). قطعات ذغال سنگ در دایره های زرد رنگ. (ج) پایین تنه از جاده کمربندی ارتفاع پایین (پیکان نارنجی) ، و دیگر استخوان های بی ریخت. استخوان ها شواهدی از سوختن را نشان می دهند (پیکان قرمز). بقیه اسکلت تکه تکه شده و از هم جدا شده است. انگشتان بیش از حد خمیده (پیکان بنفش) با قرار گرفتن در معرض دمای بالا یا پس از مرگ یا پس از مرگ مطابقت دارد.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:چون ازسایت اصلی -زبان انگلیسی-استفاده کردم درنتیجه درترجمه نارسایی هایی وجوددارد.

بیشترین استفاده راازسایت « نیچر»کرده ام.